فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۹۹
نگاهـی به هنـر و معـماری کليسای مسروپ مقدس مشهد
نویسنده: دکتر حسن فضل

دربارة نويسنده:


آقاي حسن فضل، تحصيلات کارشناسي خود را در سال ۱۳۷۱ش در دانشگاه فردوسي مشهد و کارشناسي ارشد را به سال ۱۳۷۵ش، در دانشگاه آزاد اسلامي مشهد و دکتري را در همان دانشگاه در سال ۱۳۹۷ش به اتمام رساند. تحصيلات وي در تمامي مقاطع در رشتة الهيات و معارف اسلامي و در گرايش تاريخ و تمدن ملل اسلامي بوده است. او سابقة ۳۷ سال تدريس در مراکز مختلف آموزشي و دانشگاهي داشته و هم‌اکنون مدير گروه معارف اسلامي مؤسسةآموزش عالي فردوس مشهد مي‌باشد. ايشان همچنين، در مؤسسه‌هاي آموزش عالي بهار، کاويان و مرکز آموزش عالي علوم پزشکي وارستگان اشتغال به تدريس در دروس تاريخ تحليلي صدر اسلام، تاريخ امامت و تاريخ فرهنگ و تمدن اسلام دارد. مشاراليه سال‌ها در دبيرستان‌ها و دانشگاه فرهنگيان تدريس کرده است. نامبرده علاوه بر تدريس، در حوزة ويراستاري، گردشگري و به ويژه تحقيق و پژوهش فعاليت داشته است. کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هايي چون طواف پروانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، گنجينه‌هاي ۱ و ۲ و تطبيق تاريخي « ارشاد» شيخ مفيد با متون اهل سنت، از تأليفات اوست که کتاب اخير در سال ۱۴۰۱ش، در جشنوارة کتاب سال رضوي، شايستة تقدير شناخته شده است. نگارش مقاله‌هاي گوناگون به زبان‌هاي فارسي و عربي در نشريات متعدد همچون پژوهش و مطالعات علوم اسلامي، فصلنامة پژوهش‌هاي گردشگري و توسعة پايدار، دوفصلنامة هفت آسمان، نشريةپژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي معاصر در علوم و تحقيقات، نشرية درس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هايي از مکتب اسلام، نشرية پژوهش در آموزش زبان و ادبيات عرب، فصلنامة دراسات الادب المعاصر، فصلنامة معارف حسيني، ماهنامة سرخس امروز، نشرية روزگاران (گروه تاريخ آموزش وپرورش خراسان)، فصلنامة کهن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روزگار وماهنامة زائر با موضوعات اسلام، تاريخ، جغرافيا و گردشگري از اين جمله است. وي در فاصلة سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۰ش، در ده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها همايش بين‌المللي،‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ملي و استاني در زمينه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي گوناگون شرکت و مقاله‌هاي ارزشمندي را ارائه کرده است. شايستگي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي علمي ايشان، انتخاب وي در مقام داوري شماري از جشنواره‌‌هاي فرهنگي ـ هنري، ارزيابي کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها جهت نشر و مشارکت در مؤسسه‌ها و انجمن‌هاي علمي دبيران را باعث شده است.دکتر فضل طي سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها خدمت فرهنگي، شايستة کسب رتبه و مقامات ارزشمند گرديده است. معلم نمونة کشوري و منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اي، احراز رتبة برتر در ارائه مقالات در گسترة بين‌المللي، کشوري، استاني، منطقه‌اي و عنوان پژوهشگر شاخص از اين شمار است.

اشاره

يکي از آثار نسبتاً تاريخي که با فرهنگ و تاريخ شهر مشهد ارتباط دارد، کليساي مسروپ مقدس(۱)‏ يا ده دي اين شهر است. مردم مشهد در طول عمرشان بارها از ميدان ده دي عبور کرده و نظاره‌گر گنبدهاي مخروطي با صليب‌هاي بر فراز آنها در اين کليسا بوده‌اند اما هرگز در پي واکاوي و پرس‌و‌جو براي شناخت اين کليساي به‌نظر رمزآلود، برنيامده‌اند. شايد سالخوردگان از مراحل ساخت بنا و رفت‌وآمد ارمنيان به کليسا و آمدوشد فرزندان آنها به مدرسه، خاطراتي داشته باشند اما نوجوانان، جوانان و حتي مردم ميان‌سال مشهد از اين مجموعه بنا بي‌خبرند. موضوع مقالة پيش رو، شناساندن اين کليسا است. شيوة نگارش مقاله به شکل توصيفي است. نگارنده در اين‌باره به روش کتابخانه‌اي به بررسي و پژوهش در برخي منابع مکتوب پرداخته و به روش ميداني از طريق بازديد از بخش‌هاي مختلف کليساي مسروپ مشهد، ضمن ارائه اطلاعات نسبتاً خوبي به علاقه‌مندان آثار تاريخي مشهد، به معرفي ارمني‌ها و فرقة گريگوري مي‌پردازد.

«ان الذين آمنوا والذين هادوا والنصري والصابئين، من آمن بالله واليوم الآخر و عمل صالحاً، فلهم اجرهم عند ربهم ولاخوف عليهم ولاهم يحزنون» (بقره/۶۲).

درحقيقت كسانى كه [به اسلام] ايمان آورده و كسانى كه يهودى شده‏‌اند و مسيحيان و صابئان، افرادي هستند که به خدا و روز بازپسين ايمان داشته و كار شايسته انجام داده‌اند پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمى براي آنان است و نه اندوهناك خواهند شد.ايران، از هزاران سال پيش، سرزمين اديان خوانده شده است و از ويژگي‌هاي بارز تاريخي آن، ارتباط، گفت‌وگو و زندگي مسالمت‌آميز ميان پيروان اديان بوده و هست. از لحاظ تاريخي و جغرافيايي و همچنين از نظر نژادي و اجتماعي، هيچ کشور و ملتي همچون ايرانيان و ارمنيان با يکديگر نزديک نبوده‌اند. از زمان‌هاي پيش از تاريخ و به‌ويژه از هنگام استقرار نژاد آريايي در سرزمين‌هاي آسياي صغير، ايرانيان و ارمنيان داراي همبستگي‌هاي هميشگي و ناگسستني بوده‌اند. دوستي و روابط برادرانه کوروش هخامنشي با تيگران بزرگ وليعهد ارمنستان که در تاريخ مسطور است، بهترين گواه مستند بر روابط و مناسبات ديرباز اين دو ملت مي‌باشد.(۲)

‏شهر مشهد در دهه‌هاي پيشين، موطن پيروان اديان الهي بوده است. اينک نيز در اين شهر، مسلمانان با فرقه‌هاي مختلف در کنار هم زندگي مي‌کنند. پيش از انقلاب اسلامي، يهوديان، مسيحيان و زردشتيان، پيشه‌ها و مشاغل گوناگون داشته و در کمال آسايش و آزادي به مناسک و اعمال مذهبي در مراکز عبادي و مذهبي اختصاصي خويش پرداخته و پس از مرگ هم در آرامستان‌هاي خود دفن مي‌شده‌اند. وجود اين تسامح و تساهل نسبت به اقليت‌هاي مذهبي، بسيار درخور توجه است. وجود دو کليساي قديمي و قبرستان‌هاي متروکة اقليت‌ها در شهر مشهد اين ادعا را اثبات مي‌کند. حتي در سال‌هاي نخست پس از انقلاب اسلامي، وجود کتابفروشي در ساختمان کليساي انجيلي خيابان جنت مشهد که به‌مثابه کليساي وانک اصفهان، آزادانه اقدام به فروش عهدين (تورات و انجيل) و ساير کتاب‌هاي مذهبي مي‌کردند، منتهاي توجه و احترام به اهل کتاب، مطابق آموزه‌هاي اسلامي و سيره معصومان (ع) را نشان مي‌داد. با مهاجرت مسيحيان از مشهد به تهران، اين کليساها به صورت متروکه باقي مانده است.کليساي مسروپ مقدس در خيابان امام خميني (ارگ) و نزديک به ميدان ده دي (سوم اسفند) واقع است. اين کليسا به نام‌هاي کليساي ده دي و کليساي مريم مقدس هم گفته مي‌شود.(۳) با توجه به ارزش‌هاي معماري و تاريخي بنا، اين کليسا در تاريخ ۲۵ مردادماه سال ۱۳۸۴ش از سوي ادارة ميراث فرهنگي و گردشگري در فهرست آثار تاريخي ـ فرهنگي (ملي) کشور به ثبت رسيده است.(۴) ‏ در حال حاضر اين کليسا زير نظر شوراي خليفه‌گري ارمنيان ايران اداره مي‌شود.نويسنده بر آن است که در اين مقاله به اين اثر تاريخي که کمتر مورد توجه و بررسي قرار گرفته بپردازد و تا حدودي هنر و معماري اين بناي تاريخي را تشريح نمايد. پيش از اين، هيچ مقاله يا کتابي به طور اختصاصي به معرفي اين اثر نپرداخته است و تنها توضيحاتي مختصر دربارة آن در گزارش‌ها، مقاله‌ها و سايت‌ها آمده است. گزارشي که توسط دو نفر از عزيزان دانشجو به ميراث فرهنگي عرضه شده از دقت لازم برخوردار نبوده و کمتر قابل استناد است.

خاستگاه ارمنيان

ارمني‌ها از نژاد هندواروپايي و خانواده آريايي و شاخة آرمن هستند که بنا بر مدارک و شواهد تاريخي نياکان آنها، در حدود پانزده سده پيش از ميلاد حضرت مسيح (ع) از مناطق آسياي مرکزي به کناره‌هاي رودخانه سند مهاجرت کرده‌اند. اين قوم پس از مدتي جلگة رود سند را رها کرده و به بين‌النهرين رفته‌اند. چند سال پيش از ميلاد حضرت عيسي (ع) دوباره آهنگ هجرت نموده و بين‌النهرين را به سوي سلسله جبال قفقاز ترک کردند و دامنه‌هاي اين رشته‌کوه‌ها را براي سکونت برگزيدند.(۵)

حضور ارمني‌ها در ايران

نفوذ و گسترش مسيحيت در ايران به سده‌هاي نخستين ميلادي بازمي‌گردد. اين نفوذ از دو راه بين‌النهرين، که در دوره پيش از اسلام جزو ايران بود و ارمنستان، که در دورة اشکاني، شاهزادگاني از همين خاندان در آن حکومت مي‌کردند، صورت گرفته است. پس از ورود مسيحيت به ايران، اقوام گوناگوني در قالب فرقه هاي مختلف، به اين دين گرويدند و مبادرت به ايجاد مراکز مسيحي و مذهبي و ساخت کليساها کرده اند. از مهم‌ترين اقوام مسيحي ايران، ارمنيان هستند که در ادوار مختلف، بناهاي مذهبي بسياري در نقاط گوناگون ايران پديد آوردند.(۶) ساخت کليساي تاتووس (طاطائوس/ تادئوس) مقدس در سدة ششم يا هفتم ميلادي در اطراف ماکو، يکي از بزرگ‌ترين يادمان‌هاي ديني ارمنيان در اين سرزمين است. دست کم پنجاه سال پيش از آنکه شاه عباس صفوي ارمني‌ها را به داخل ايران کوچ دهد، بازرگانان ارمني در شيراز، بارانداز، خانه و کليسا داشتند و از طريق مرکز ايران، شيراز و بندر گمبرون (بندرعباس) با هندوستان دادوستد مي‌کردند.(۷) هايگ عجميان، محقق نام‌آشناي ارمني، حدود هفتاد سال پيش در قبرستان ارمنيان شيراز، سنگ‌مزارهايي يافته که تاريخ ۱۵۵۰ميلادي داشتند. اين امر نشان مي‌دهد که حداقل پنجاه سال پيش از مهاجرت بزرگ ارمنيان، بازرگانان ارمني در شيراز مستقر بوده و کليسا و خانه‌هايي داشته‌اند.(۸) ‏شاه عباس در سال ۱۰۱۲‌ق/ ۱۶۰۳م به قفقاز حمله کرده و بخش‌هايي از ايران را که در تصرف دولت عثماني بود، آزاد کرد. او در سال ۱۰۱۴ق/ ۱۶۰۵م حدود پنج‌هزار نفر از ارمنيان جلفاي نخجوان را به اصفهان کوچاند و در زمين‌هاي اطراف زاينده‌رود مستقر کرد. آنها روستايي به نام جلفاي نو بنا نهاده(۹) و در سال ۱۰۱۶ق/ ۱۶۰۷م به ساخت کليسا در جلفا اقدام کردند. پس از درگذشت شاه عباس، اوضاع براي ارمنيان کمي دشوار شد زيرا جانشينان براي به دست‌آوردن مال و ثروت ارمنيان، به آزار و اذيت آنان پرداختند.

در زمان نادرشاه افشار، ارمنيان موظف شدند ساليانه ۶۰۵ هزار نادري به دربار بپردازند. کليساهاي ارمنيان بسته شد و برخي سران جامعة ارمنيان، دستگير و کشته شدند. در اين زمان، عده‌اي از شهرهاي بزرگ کوچ کردند و در روستاهاي اطراف ساکن شدند. تعدادي نيز به هندوستان، هندوچين و جاوه رفتند. نادرشاه همچنين تعدادي از ارمنيان را به خراسان کوچاند. او بعدها نيز هنگام پيشروي به سوي قارص و ارزروم، شش‌هزار زن و مرد ارمني ديگر را به خراسان کوچ داد.(۱۰) ‏ ارمنيان علاوه بر اصفهان، در مناطق ديگر چون چهارمحال بختياري، فريدن اصفهان و سلطان‌آباد (اراک) ساکن شدند. آنها در ۱۳۱۹ق/ ۱۹۰۱م، ۱۶۳ کشيش، ۱۸۷ کليسا و ۷ وانک (دير) داشته‌اند. تنها در شهر اصفهان، ۲۳ کليسا ساختند که ۱۳ کليسا پابرجاست. در سال‌هاي بعد تعداد کليساها افزايش يافته و به ۲۲۰ عدد رسيد.(۱۱) هنگامي که نادرشاه کشته شد و سلطنت به کريمخان زند رسيد، اوضاع ارمنيان بهتر شد زيرا کريمخان مانند شاه عباس به ارمنيان مهر مي‌ورزيد و تسهيلات زيادي براي آنها فراهم مي‌کرد. در زمان کريمخان زند در سال۱۱۸۲ق/ ۱۷۶۸م ارمنيان تهران اولين کليساي خود را به نام تادئوس بارتوقيموس در کوچة ارمنيان، در محلة بازار کنوني خيابان مولوي، بنا کردند.(۱۲) ‏در دورة قاجار، ارمنيان مورد حمايت شاهان قرار گرفتند. آنان بيش از همه، از حمايت عباس‌ميرزا و مظفرالدين‌شاه برخوردار شدند. تعداد زيادي از ارمنيان در زمان آقامحمدخان و لشکرکشي او به گرجستان و قفقاز، به ارتش فراخوانده شدند و مسؤوليت توپخانه را برعهده گرفتند. در زمان فتحعلي‌شاه نيز، وضع ارمنيان خوب بود. اميرکبير هم آنها را در امور مهم مملکتي شرکت مي‌داد. البته، بايد گفت که در سال ۱۲۰۷ ش، به‌دنبال عهدنامة ترکمن چاي، که در نتيجة شکست سنگين سپاهيان فتحعلي شاه قاجار از روسيه منعقد شد، بنابر اصل چهاردهم آن، ارمنيان ايران مجبور به ترک ايران و مهاجرت به روسيه شدند. لذا، در اين سال ۴۵ هزار تن از ارمنيان شهرهاي، تبريز، خوي، اروميه، ماکو و سلماس با نظارت سرهنگ لازاروف روسي به روسيه مهاجرت کردند.(۱۳)

حضور ارمني‌ها در خراسان و مشهد

پيش‌تر گفتيم که پيشينة حضور ارمنيان مشهد به دورة نادرشاه بازمي‌گردد. او شماري از ارمنيان ‏جلفاي نو اصفهان را به خراسان کوچ داد و پس از آن، در جنگ با عثماني، خانواده‌هايي را از مناطق ارمني‌‏نشين جلفاي قديم به مشهد منتقل کرد.(۱۴) نادرشاه افشار همچنين شش‌هزار خانوار ارمني را از ارزروم و ساير مناطق عثماني به خراسان کوچ داد. از آنجايي که خراسان با کشورهاي آسياي ميانه مرز مشترک داشت و پل ارتباطي ميان اين کشور‌ها محسوب مي‌شد، تاجران و صنعتگران مسيحي بسياري از ايروان، قرا‌باغ، نخجوان، ترکمنستان و روسيه به اين منطقه مهاجرت کردند. رفته‌رفته مهاجران ارمني از اواخر قرن نوزدهم ميلادي و در زمان حکومت قاجار از مرزهاي باجگيران و درگز وارد استان خراسان شدند و سپس، در شهرهاي مشهد، قوچان، نيشابور، شيروان، سبزوار، بجنورد، سرخس و درگز اقامت گزيدند. طبق برخي گزارشات در ۱۲۵۹ش/۱۸۸۰م، در شهر سرخس ۶۵۵ ,۵ نفر ارمني ساکن بوده‌اند.(۱۵) همچنين، به چهار روستاي ارمني‌نشين در منطقة درگز اشاره شده است.(۱۶) در منابع آمده است که ارمني‌ها در جلفا در ۲۲ کيلومتري محمدآباد، مرکز ناحية دره‌گز (درگز) کليسايي ساخته‌اند.(۱۷) دربارة حضور ارمنيان در مشهد گفته شده که برخي از آنها در محلة عيدگاه و اطراف آن ساکن شدند.(۱۸) خانم دکتر عظيم‌زادة طهراني دراين‌باره مي‌نويسد: «در مصاحبه با افراد مسيحي و مراجعه به سنگ قبرهاي مسيحيان مشهد مشخص شد برخي از ‏شوشي، قره‌‌باغ، اروميه و ديگر شهرهاي غربي و تعدادي نيز از شرق ايران يعني قندهار و ‏مولتان به مشهد آمده‌اند».(۱۹) به اين گروه بايد مهاجران اصفهاني را هم افزود. ‏نيز، بايد سربازان و افسران ارمني روسي را به جمعيت ارمنيان مشهد اضافه کرد که در زمان جنگ ‏جهاني دوم وارد اين شهر شدند.(۲۰)به تدريج ارمنيان در ساختار جمعيتي و حتي حکومتي مشهد پذيرفته شدند.

در دوران پهلوي، به جمعيت ارمنيان مشهد ‏افزوده شد. جمعيت آنها در ۱۳۱۳ش به ۳۶۰ تن رسيد. پس از شهريور۱۳۲۰ش و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، ‏شماري از ارمنيان مشهد به تهران و برخي نيز به ارمنستان مهاجرت کردند. در ۲۹ مرداد ۱۳۳۹ش تنها ۵۷ خانوادة ارمني در مشهد ساکن بودند. در اوايل دهة ‏پنجاه، شمار ارمنيان به ۵۱ خانوار و درمجموع، به حدود دويست نفر رسيد. در سرشماري ۱۳۴۵ش، ۳۲۰ ارمني در مشهد زندگي مي‌کردند؛ آنها در اين زمان ۹۵ درصد مسيحيان مشهد را تشکيل مي‌دادند. با وقوع انقلاب اسلامي، وضعيت زندگي ارمنيان مشهد تغيير کرد و شمار آنان به دليل مسائل شغلي و ‏ديني رو به کاهش نهاد. در آمار ۱۳۶۵ش، کل مسيحيان مشهد ۲۱۰ نفر بوده که بيشتر اين جمعيت متعلق به ارمنيان بوده است. در دهة بعد آمار ‏ارمنيان مشهد باز هم کاهش يافت. در آمار ۱۳۷۵ش، در نواحي مختلف مشهد، درمجموع ۶۱ نفر ‏مسيحي وجود داشته است. پس از آن، اين روند بازهم کاهش ‏يافت و بيشتر ارمنيان به اصفهان و تهران مهاجرت کردند. ‏يکي از منابع ثبت آمار ارمنيان گزارش‌هاي کليساست. در انتخابات مجلس شوراي ‏اسلامي، در ۱۹ فروردين ۱۳۶۷ش، در کليساي ارمنيان ۵۹ نفر شرکت کردند. اين آمار در سال‌هاي بعد کاهش ‏يافت و در انتخابات شوراي کليسايي مشهد، در ۲۹ مهر ۱۳۷۹ش، که در محل کليساي ارمنيان برگزار شد، تنها ۲۳ نفر شرکت کردند. بيشتر ارمنيان مشهد در محلة ارگ، کوچه‌هاي خيابان امام خميني کنوني و نزديک کليساي ارمنيان ‏زندگي مي‌کردند. با توسعة شهر، برخي در چهارراه دکترا ساکن شدند. البته، در سال ۱۳۷۹ش، يک خانوادة ‏ارمني در بحرآباد ساکن بوده است.(۲۱)

پيشة ارمني‌ها

تاجران ارمني که از مناطق ديگر ايران مانند آذربايجان و اصفهان به استان خراسان نقل مکان کردند، به کارهاي تجاري و صنعتي ازجمله جواهرسازي و زرگري، امور سينمايي، خياطي و غيره مشغول شدند. اکثر کارخانه‌هاي ارمنيان، تصفية پنبه، توليد الکل صنعتي و پزشکي، قيرسازي و نخ‌ريسي بود.(۲۲) ‏ ظاهر امر نشان مي‌دهد که ‏آنان در انتخاب پيشه محدوديت داشته‌اند. يکي از مهم‌ترين عرصه‌هاي فعاليت ارمنيان مشهد، تئاتر و سينما بوده است. ارمنيان در تأسيس شرکت برق مشهد نيز نقش فراواني داشتند. پس از مذاکرات مختلف ميان ‏کارخانه‌هاي توليد برق مشهد در ۱۳۱۶ش و ترکيب آنها، شرکت برق مشهد شکل گرفت. در پي آن، ‏مالکم هاروطونيان به سمت هيئت مديره و هاروطونيان به سمت مدير عامل شرکت انتخاب شدند.(۲۳) ‏ نخستين کارخانة نخ‌ريسي خراسان متعلق به هاروطونيان در سال ‏‏۱۳۱۲ش با خريد ماشين‌آلات از آلمان تأسيس شد. ارمنيان اولين مغازه‌داران سبک جديد در مشهد بودند. از جملة اين مغازه‌ها، مغازة ‏يروانت (يرواند) بود که تقريباً همه‌چيز داشت: وسايل عتيقه، راديو و تلويزيون، که تازه وارد مشهد شده بود. ‏چلوکبابي اميد، در خيابان ارگ، مغازة دماوند متعلق به گاسپاريان و مغازة بادريان از مغازه‌هايي بودند ‏که کالاهاي لوکس و جديدي مانند تن ماهي، ساردين و قهوه مي‌فروختند. آنها براي نخستين‌بار خوراکي‌هاي جديدي ‏مانند کالباس به مشهد آوردند. بيشتر مغازه‌‌هاي ارمنيان در ‏محدودة ارگ بود. اغذيه‌فروشي‌هاي مشهد نيز بيشتر در کوچة ارگ و ‏در دست ارمنيان قرار داشت. از مهم‌ترين اين مغازه‌ها که در سال‌هاي پس از انقلاب اسلامي نيز به فعاليت خود ادامه دادند، مغازة ‏آراماييس سارکسيان در ميدان ده دي و مغازة تيگران برزائيان روبه‌روي باغ ملي بود.(۲۴) 

فرقة ارمنيان گريگوري

ارمنيان از جمله اقوامي هستند که چندين قرن در کنار ايرانيان زيسته‌‌ و بر زبان، فرهنگ و سنن يکديگر تأثير نهاده‌اند. سبب نام‌گذاري اين فرقة مسيحي به گريگوري (گريگواري/ گريگورين)، رسميت‌يافتن آن در ارمنستان توسط شخصي به نام گريگور روشنگر است. گريگور نخستين کليساي ارمني‌ها را در در اجميادزين در نزديکي ايروان بنا نهاد.(۲۵) ارمني‌هاي ارمنستان هرگز به مذاهب کاتوليک و ارتدوکس ايمان نياوردند. نخستين ارمنيان ارمنستان را دو تن از حواريون حضرت عيسي (ع) به آيين مسيحيت هدايت کردند. به همين دليل کليساي ارمنيان آنجا، کليساي حواريون نيز ناميده مي‌شود.(۲۶)

گريگور کيست؟

سورپ گريگور لوساوُريچ(۲۷)‏ در نيمة دوم قرن سوم ميلادي از خانوادة ايراني اشکاني ارمنستان با عنوان آناک، به دنيا آمد. خانوادة او از سوي حکومت به مرگ محکوم شدند. داية کودک، او را نجات داده به قيصرية بيزانس برد. کودک نزد خانواده‌اي مسيحي بزرگ شده و بعدها در سلک روحانيون و مبلغان مسيحي درآمد. پادشاه اشکانيان ارمنستان، تيرداد سوم(۲۸)‏، که در سال ۲۸۷م از روم به ارمنستان بازمي‌گشت، گريگور را به عنوان منشي خود برگزيد و او را به ارمنستان برد. در يکي از اعياد، به سبب اينکه گريگور از اهداي گل به يکي از خدايان خودداري کرد، تيرداد به دين او پي برد و چون گريگور دين خود را ترک نکرد، او را پس از شکنجة چندروزه در سياه‌چال خورويراپ به مدت ۱۴ سال زنداني کرد.(۲۹) زماني تيرداد دچار بيماري شد، به اصرار خواهر تيرداد، گريگور را به بالين او حاضر کردند و گريگور توانست او را مداوا کند. درمان پادشاه سبب شد که تيرداد به دين مسيحيت علاقه‌مند و سپس بگرود. حتي او به سال ۳۰۱ م اين دين را آيين رسمي ارمنستان اعلام کرد و معابد مشرکان را تخريب کرد. ارمنستان نخستين کشور در جهان است که مسيحيت، دين رسمي آن شده است. از آن پس ارمنيان به گريگور، لقب گريگور منوَر (روشنگر) دادند.(۳۰) دوازده سال بعد، امپراتوري روم نيز مسيحيت را به طور رسمي پذيرفت.(۳۱) مسروپ ماشتوتس کيست؟مسروپ ماشتوتس(۳۲)‏ در هاتسکاتس(۳۳)‏، از روستاهاي ولايت تارون ارمنستان در يک خانوادة روستايي به سال۳۶۲م زاده شد و در سال۴۴۰م درگذشت.(۳۴) وي کاهني بود که در ارمنستان، مسيحيت را تبليغ مي‌کرد. مسروپ متوجه شد که نداشتن يک خط واحد، ارتباط مردم را با دين، کم‌رنگ مي‌کند پس براي حفاظت از دين و فرهنگ ارمنستان، خط ارمني را ابداع کرد. پيدايش خط ارمني باعث همبستگي ملي شد. ارمني‌ها براي اين کاهن، احترام زيادي قائلند و به او لقب سورپ مسروپ يا حضرت مسروپ داده و بسياري از کليساهايشان را به اسم او نام‌گذاري کرده‌اند.(۳۵) او علاوه بر ابداع خط ارمني، نخستين مترجم آثار مکتوب به زبان ارمني بود. مسروپ توانست با همکاري شاگردان خود، تمام آثار شناخته‌شدة آن زمان را، که به زبان‌هاي آشوري و يوناني بود، به زبان ارمني ترجمه کند.(۳۶) وي آموزگار و بنيان‌گذار مدرسة ارمني بوده و شاگردان بسياري تربيت کرد (تصوير شمارة ۱). ازجمله شاگردان او موسي خورني (خورناتسي) است که در حدود سال ۴۱۰م به دنيا آمد و در۲۰ تا ۲۵ سالگي نزد مسروپ شاگردي نمود.(۳۷) موسي، تاريخ‌نگار بزرگ ارمني در سدة پنجم ميلادي است.

تأسيس کليساهاي ارمني در ايران

کليساهايي که به دست ارمنيان در ايران ساخته شده‌اند، سابقة‌ ۱۷۰۰ ساله داشته(۳۸) و به سه دوره زماني تعلق دارند :الف. کليساهايي که از شروع انتشار مسيحيت تا سدة چهارم ميلادي به وجود آمدند .ب. کليساهايي که در دورة صفوي ساخته شدند .ج. کليساهايي که بعد از دورة صفوي تا قرن بيستم ساخته شدند.(۳۹) در ايران تاکنون ۳۱۲ کليساي ارمني شناسايي شده که برخي دائر و تعدادي ويرانه‌اي بيش نيستند.(۴۰)



تأسيس کليساي ارمنيان مسروپ مشهد

در گزارش‌هاي زمان نادرشاه، به ساخت يک کليسا اشاره شده اما ‏پس از آن و در دورة قاجار، از وجود کليسا در شهر مشهد سخني به ميان نيامده است.(۴۱) گفته شده که پيش از احداث کليساي مسروپ، ارمنيان ابتدا يک مکان عبادي در محدودة ميدان گنبدسبز کنوني داشتند.(۴۲) همچنين، بيان شده است که ارمنيان شهر مشهد پيش از ساخت اين بنا کليساي خانگي داشته‌اند.(۴۳) ‏ارمنيان مشهد در نامة مورخ ۲۶/۷/۱۳۱۷شمسي به پاکروان، استاندار وقت خراسان، چنين نوشته‌اند: « چون ارمنيان مشهد تابع ‏خليفه‌گري جلفاي اصفهان هستند و همه‌ساله يک روحاني از طرف هيئت روحانيان جلفا، به طور ‏موقت، براي اجراي مراسم و آيين‌هاي ديني به مشهد مسافرت مي‌کند ولي به دليل افزايش جمعيت ‏ارمنيان مشهد، که بيش از ۱۱۰ خانوار است و اجراي آيين‌هاي ديني چون تولد، ازدواج و دفن، ‏نيازمند يک کشيش دائمي و تشکيل يک نمازخانه هستند، درخواست اجازة تشکيل يک ‏نمازخانه نمودند». پاکروان نيز نامه‌اي براي وزارت کشور نوشت که به نخست‌وزير ارجاع شد. او در ۳۰ آذر ۱۳۱۷ش ‏خطاب به وزارت کشور دستور مجاز بودن احداث نمازخانه و اقامت کشيش مزبور در مشهد براي انجام آيين ‏مذهبي را صادر کرد. ساخت کليسا در سال ۱۳۱۷ش/ ۱۹۳۸م و با موافقت اسقف اعظم و به ياري خيراني ازجمله آقايان هاروطونيان و کامياران آغاز و سه سال ادامه يافته و در سال۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱م به پايان رسيد. بنابراين، قدمت بنا به اواخر دورة پهلوي اول و اوايل پهلوي دوم مي‌رسد. نام اين کليسا، مسروپ گذاشته شد. لازم به يادآوري است که کليساهايي با همين نام در شهرهاي اراک، رشت و اهواز نيز وجود دارد .چند سال بعد هيئت نمايندگان ارمنيان مشهد در ۳۰ مرداد ‏‏۱۳۲۳ش خريد قطعه‌زميني را در جنب خندق شهر (کال قره‌خان)، که ظاهراً در گذشته يکي از دروازه‌هاي مشهد در آنجا قرار داشته، از شهرداري مشهد درخواست کرد. آرمناک گِوُرکيان، رئيس ‏هيئت کليساي ارمنيان، پس از سه‌سال نامه‌نگاري توانست ۲۲۳ متر زمين را با اجازة وزارت کشور به منظور ساخت بناي مسکوني براي خادمان کليساي ارمنيان، از ‏شهرداري مشهد خريداري کند. آرمناک سانطوريانس، رئيس و خاچيک ‏سافاريان، منشي هيئت ارمنيان مشهد، پس از خريد زمين در ۱۳۲۷ش و ثبت آن در مورخة ۱۷ مهر ۱۳۳۳ش در دفترخانة شمارة ‏‏۶، درخواست سند کردند.(۴۴) اين مکان به عنوان نمازخانة ارمنيان در سال ۱۳۳۰ش سند خورده است.در دهه‌هاي اخير، کليساي ارمنيان مشهد از نظارت خليفه‌گري جلفاي نو ‏اصفهان خارج شده و از خليفه‌گري ارمنيان تهران تبعيت مي‌کند. پس از پيروزي ‏انقلاب اسلامي، در اين کليسا همچنان مراسم مذهبي و نيايش برپا مي‌شد و کشيشي براي مراسم عيد پاک، عيد تقديس ‏انگور و ژانويه از تهران به مشهد مي‌آمد اما امروزه به علت مهاجرت ارمنيان مشهد مراسمي در اين کليسا ‏برگزار نمي‌شود.(۴۵) کليساي ارمنيان مشهد پايگاه گردهمايي آنان ازجمله انتخابات بوده است.(۴۶)شايان ‏ذکر است که اين کليسا، با توجه به ارزش‌هاي معماري و تاريخي آن، در ۲۵ مرداد ۱۳۸۴ش از سوي سازمان ميراث ‏فرهنگي در فهرست آثار تاريخي و فرهنگي کشور با شماره۱۳۳۷۰به ثبت رسيده است.(۴۷)



هنر و معماري کليسا

۱. معماري عمومي کليساهاي ارمنيان
کليساهاي ارمني معماري خاصي دارند و از اين رو به‌راحتي از کليساهاي ساير فرقه‌هاي مسيحي تميز داده مي‌شوند. مهم‌ترين شاخص سبک معماري کليساهاي ارمني، گنبد آن است که غالباً مخروطي‌شکل است. تمام اين کليساها در جهت شرقي ـ غربي ساخته مي‌شوند. محراب آنها در بخش شرقي و از سطح نمازخانه (تالار) کليسا مرتفع‌تر است و دو رديف پلکان براي صعود به محراب تعبيه شده است. پلان کليساهاي ارمني معمولاً صليبي‌شکل است گرچه برخي کليساها داراي پلان بازيليک هستند.(۴۸)

درون کليسا را معمولاً به سه بخش تقسيم مي‌کنند:
الف. خيمة اجتماع (محل عوام) : همان تالار يا نمازخانه (شبستان) بوده که محل گردهمايي و نشستن مدعوين است.
ب. جايگاه مقدس (محل سرودخوانان) : اين جايگاه، محل اجراي مراسم مذهبي و خواندن دعا و عشاي رباني است. همچنين حوضچه غسل تعميد براي غسل کودکان با آب مقدس در اينجا قرار دارد.
ج. جايگاه اقدس القدوس (محراب) : در اين جايگاه معمولاً ميز مقدس (قرباني) قرار دارد. اين مکان نقطه عطف و هدف محسوب مي‌شود، به طوري‌که همه جايگاه‌ها و مؤمنان رو به آن ايستاده و همه مسيرها به آنجا ختم مي‌شود.(۴۹)

البته، به موارد فوق ورودي ناقوس‌خانه را بايد اضافه کرد. همچنين، اتاق‌هاي کوچک در دو جناح محراب که براي نگهداري لباس ها، کتاب ها و جام هاي مخصوص اختصاص داده مي‌شود که آن را «آوانداتون» يا مکان امانت مي‌نامند. معمولاً در اتاق‌ جنوبي، انجيل، ظروف و ديگر اثاثيه و در اتاق شمالي، لباس هاي کشيشان نگهداري مي‌شود.(۵۰)تفکيک حريم سه بخش اصلي هر نمازخانه يعني محل عوام، محل سرودخوانان و محراب، با ايجاد اختلاف سطح ميان آنها صورت گرفته است به طوري‌که محل سرودخوانان بالاتر از محل عوام و محل محراب بالاتر از محل سرودخوانان قرار دارد. همچنين، نرده‌هاي چوبي، دو بخش محل سرودخوانان و محل عوام را از هم مجزا مي‌کند.(۵۱) لازم به ذکر است که ارمني‌ها براي انجام مراسم مذهبي براي درگذشتگان، کليساهاي کوچکي در آرامستان‌هايشان دارند که به آنها «مادور» مي‌گويند.(۵۲)

۲. معماري کليساي مسروپ مشهد
مساحت عرصة کليساي مسروپ مشهد در گذشته وسعت بيشتري داشته است و شامل صحن (حياط)، کليسا، مدرسة ارمنيان، ساختمان اداري، کتابخانه، خانة سرايدار و خانة کشيش بوده است. کتيبة ميراث فرهنگي که در کنار ورودي کليسا نصب است، مساحت کلي بنا را ۲۱۹۳ متر ذکر کرده است. ورودي اصلي کليسا و مدرسه از کوچة شمالي (با نام فعلي امام خميني ۳۴/ کوچة شهيد حميدرضا زارع) بوده است چراکه ورودي جديد مشرف به کال قره‌خان مشهد است که بعد از انقلاب با پوشش آن، خياباني احداث شده (جانبازان) و قبلاً رفت‌و‌آمد از اين مکان ميسر نبوده است. با مهاجرت ارمنيان به تهران، اصفهان و تبريز، مدرسه که بافتي قديمي و ظاهري آجرنما دارد، فروخته مي‌شود. هم‌اکنون ورودي کليسا از طريق در آهني دو لت چهارچوب‌دار کوچکي با ارتفاع حدود ۸۰/۱ متر از خيابان جانبازان (امام خميني ۳۶) که نزديک به ميدان ده دي است، ميسر مي‌باشد که تصوير يک صليب بزرگ بر روي يک لت آن نشان‌دهندة وجود کليسا است. شمارة پلاک شهرداري کليسا ۱۳ و ۱۵ است. مساحت فعلي زمين (عرصه) حدود ۴۹۴ متر مربع بوده و صحن کليسا موزاييک ‌فرش و جديد است. حياط در کليساها ،که اغلب فاقد شکل منظم هندسي است، از لحاظ کاربردي دو نقش عمده ايفا مي‌کند: يکي فراهم آوردن موقعيتي محفوظ براي نمازخانه، که رکن اصلي کليسا و مهم ترين بخش آن است و ديگري فراهم‌کردن محيطي آرام براي اجتماع ارمنيان هنگام برگزاري جشن ها و اعيادي است که در فضاي باز برگزار مي شوند.(۵۳) قسمت جنوبي حياط، ابعاد ۵/۱۱ در ۳ متر دارد.(۵۴) پلان ساختمان اصلي کليسا تقريباً مستطيل‌شکل به طول ۱۶ و عرض۱۰متر در جهت شرق به غرب است (تصوير شمارة ۲). البته، يکي از نويسندگان مساحت آن را ۱۰۲ متر مربع ذکر کرده است.(۵۵)

ظاهر بيروني بناي کليسا همانند ساير مجموعة ابنيه، آجري و بندکشي‌شده و به خاطر وجود زيرزمين با سقف بسيار کوتاه، حدود يک متر از سطح زمين بلندتر است. از فضاي خالي زيرزمين کليسا براي جلوگيري از سرايت نم و رطوبت زمين استفاده شده است. زيرزمين کليسا پنجره‌هاي متعدد کوچکي دارد. ديوارهاي شمالي و جنوبي هرکدام داراي سه پنجره هستند. ضلع غربي (ورودي) هم داراي دو پنجره متقارن است. پنجره‌ها به شکل عمـودي و کشيـده با قـوس نيم‌دايـره در بالا هستند. به سبب محوطة بزرگ و خالي اطراف بنا و قبل از احداث ساختمان‌هاي ديگر، کليسا داراي سه ورودي بوده است که نمادي از خداي پدر، خداي پسر و خداي روح‌القدس هستند.(۵۶) تفاوت آجرچيني‌ها در ديوارهاي شمالي و جنوبي مؤيد اين ديدگاه است و به نظر مي‌رسد که بعدها ورودي‌هاي شمالي و جنوبي مسدود شده‌ و تنها ورودي اصلي در سمت غرب کليسا باقي مانده است.بر بلنداي ورودي کنوني کليسا، ناقوس‌خانه (برج ناقوس) قرار دارد. ناقوس‌خانه ها در کليساهاي ارمني عموماً در جبهة غربي و بر فراز پيشخوان ورودي ساخته مي‌شوند.(۵۷)

ناقوس‌خانة اين کليسا داراي گنبدي آجري است که کوچک‌تر و پايين‌تر از گنبد اصلي و بر روي محراب ساخته شده است (تصوير شمارة ۳). دو ستون ورودي تا سطح زمين ادامه دارد اما دو ستون ديگر منضم به ديوار نمازخانه کليسا است. در سقف گنبد، دو ناقوس تعبيه شده که از اصفهان به مشهد آورده شده است زيرا ارمنيان مشهد در آن زمان تابع خليفه‌گري اصفهان بودند.(۵۸) ‏براي نصب ناقوس کليسا مشکل وجود داشت تا اينکـه هنگام جشن‌هـاي ۲۵۰۰ سالـة ‏شاهـنشاهـي، محمدرضا پهلـوي دستـور داد که بـراي روز جشن، ناقـوس کليساها به صدا درآيـد و ارمنيان از ‏فرصـت استفاده کرده و ناقـوس‌ها را از اصفـهان تهيه و نصـب کـردند.(۵۹) سقـف گنبـدي ناقـوس‌خـانه مخروطـي‌شکل آجـري و داراي ۷ دهنـه يا دريچة عمودي طاق‌دار است که ارتعـاش صـداهاي منتشـر شده از ناقـوس‌ها را پخـش مي‌کند. البتـه، يک دهنه يا حفره به خاطر انضمام به ديوار کليسا بسته است (تصوير شمارة ۴). لاية بيروني آن همانند سقف نمازخانه، شيرواني (ورق گالوانيزه) است. بر روي گنبد ناقوس‌خانه، صليبي آهنـي نصـب اسـت. ريسمانـي بـراي تکان‌دادن ناقوس‌ها تعبيه شده که به يکي از ستون‌ها متصل است.کتيبه‌اي سنگي در بالاي پيشخوان نصب شده که متـن آن به زبان ارمنـي است و در زير آن، تاريخ اتمام بناي کليـسا، يعنـي سال ۱۹۴۱ ميلادي، قيد شده است.(۶۰)

براي ورود به محوطة داخلي کليسا بايستي از پنج پلة سنگي با ارتفاع حـدود ۲۰ و عرض ۳۵ سانتي‌متـر، که ورودي کليسا را تشکيل مي‌دهند، بالا رفت. اين پله‌ها زير ناقوس‌خانه قرار دارند. واسط ميـان پله‌ها و در ورودي، ۴۰/۱ متر عرض دارد.(۶۱) درِ ورودي کليسا، يک در چوبي قديمـي با عـرض ۲۰/۱ و ارتفاع ۲۰/۲ متر است(۶۲) که به دو صليب و به شکل قرينه مزين شده (تصوير شمارة ۵). مطابق آموزه‌هاي مسيحي، راه ورود به نمازخانه بايد به طور مستقيم، از روبه‌رو و از طـريق ورودي غربـي صورت گيـرد به طوري‌که شخص به محراب پشت نکند.(۶۳) پلان کليسا بازيليک ستون‌دار به شکل مستطيل است که چهار ستون در وسط سالن قرار دارد و هشت ستون ديگر در ديوارهاي بنا تعبيه شده و مجموع ستون‌هاي دوازده‌گانه، به تعداد حواريون عيسي مسيح (ع) است که معمولاً در کليساها رعايت و ساخته مي‌شود. گاه در برخي کليساها اين تعداد به ۱۶ عدد مي‌رسد که چهار قديس نگارندة انجيل يعني متي، يوحنا، لقا (لوقا) و مورقس (مرقس) را هم شامل مي‌شود.(۶۴) ستون‌ها، منقوش به تصوير صليب هستند. سقف سالن کليسا، به جز بالاي محراب، به صورت شيرواني است. در ناحية شرق نمازخانه، جايگاه مقدس (محل سرودخوانان) يا پايين محراب قرار دارد که با نردة چوبي از قسمت عوام جدا مي‌شود (تصوير شمارة ۶). اين قسمت محل وعظ کشيش، حوضچة غسل تعميد و قرارگرفتن پيانو و گروه کر بوده که اکنون از وجود پيانو خالي است. در شرقي‌ترين قسمت، محـراب قـرار دارد که مرتفع‌تر از نمازخانة کليساست و جايگاه‌ها و ورودي بدان متوجه است. محراب کليساهاي فرقه‌هاي مختلف مسيحيت، جهت خاصي ندارند درحالي‌که محراب کليساهاي ارمنيان بدون استثنا به سوي شرق است. به نظر مـي‌رسد که سبک ميترائيسـم به مسيحيت منتقل شده است؛ همان سمتي که محراب‌هاي مهـرپرستان ساخته مي‌شد تا نخستين پرتو خورشيد به آنجا وارد شود.(۶۵)



محراب به شکل فرورفتگي نيم‌دايره با قوس نعل اسبي است و براي حفظ حريم به وسيلة دو پلکان در طرفين از بقية فضاها جدا شده است. در بالاي محراب، تصوير مصلوب حضرت عيسي(ع) و شمع‌هاي دوازده‌گانه قرار دارند. در اين مکان، اسقف، کشيش و خادم کليسا قرار مي‌گيرند (تصوير شمارة ۷). در طرفين شمالي و جنوبي نمازخانه طاقچه‌هاي متقارن ساده‌اي براي روشن‌کردن شمع ساخته شده که کف آن با شن مفروش شده است (تصوير شمارة ۸). سقف نمازخانه، دوپوشة چوبي و شيرواني است که در شهر مشهد، ساخت اين‌گونه سقف‌ها در حدود پنجاه سال پيش و قبل از آن معمول بوده است. البته، سطح زيرين سقف از داخل با گچ پوشيده شده و تزيينات گچبري ساده‌اي دارد. روشنايي کليسا توسط لوسترهايي قديمي تأمين مي‌شود که به سطح زمين نزديک هستند و لزوم قرابت انسان‌ها به نور که جلوة خداوند است را نشان مي‌دهند (تصوير شمارة ۹). گنبد اصلي کليسا نمادي از سر حضرت مسيح (ع) محسوب مي‌شود و عناصر و اعضاي ديگر کليسا، اعضاي بدن حضرت به شمار مي‌روند.(۶۶) گنبد از بيرون با سيمان اندود شده و به سبب مرتفع‌بودن و داشتن صليب آهني منبت‌کاري زيبا بر روي آن، از ساختمان‌هاي اطراف متمايز بوده و از خيابان امام خميني (ارگ) و ميدان ده دي (سوم اسفند) به خوبي مشاهده مي‌شود (تصوير شمارة ۱۰). در حاشية زير گنبد رديفي از کاشي‌هاي سفيد رنگ قرار دارد که منقوش به گلي سبزرنگ چهارپر است. در پايين اين نوار کاشي، قوس‌هاي نيم‌دايره‌اي در کنار يکديگر با کنار هم قرارگرفتن يک رديف آجر کلوک تکرار مي‌شود که تعداد آنها يازده عدد است. در وسط هر قوس، پنجره‌اي کوچک قوس‌دار شيشه‌اي مشاهده مي‌شود. اين يازده پنجره، پرتوهاي نور خورشيد را به فضاي محراب انتقال مي‌دهند (تصوير شمارة ۱۱).(۶۷) در آيين مسيحيت ارمنيان گريگوري، استفاده از رنگ آبي در بالاي محراب و تلؤلؤ نور منعکس‌شده از شيشه‌ها بر روي اين رنگ علاوه بر ايجاد معنويت و روحانيت، بيانگر حضور عيسي‌مسيح (ع) و آمدن ايشان از آسمان‌هاست.

اشيا و محتويات درون کليسا

در درون کليسا تعداد معتنابهي تابلو نصب شده است که غالباً نقاشي‌هاي حضرت عيسي (ع) و حضرت مريم (س) است. البته، تصاوير کليساهايي همچون قره‌کليسا در آذربايجان غربي و چند نقاشي شام آخر هم ديده مي‌شود. قدمت برخي از اين تابلوها به هفتاد سال مي‌رسد. طبق معمول، تصوير بزرگ مصلوب حضرت عيسي (ع) در بالاي محراب قرار دارد. ظروف قديمي نقرة اين کليسا همراه با تابلو سوزن‌دوزي‌شدة حضرت مريم (س)، به موزة تهران منتقل شده‌اند.(۶۸) ‏از پيانو و شمعدان‌ها خبري نيست چراکه چندي پيش از کليسا به سرقت رفته‌اند. شمعدان‌هاي ارزشمند، مربوط به سال ۱۳۲۲ش/ ۱۹۴۳م بوده است. البته، هم‌اکنون دوازده شمع به تعداد حواريون حضرت عيسي مسيح (ع) در بالاي محراب و در مجاورت تصوير حضرت قرار دارد. کتاب عهدين (تورات و انجيل) به زبان ارمني هم در بالاي محراب بر روي مکاني که براي آن تعبيه شده و هم در مجاورت محراب بر روي ميز مقدس در پوشش پارچه‌اي قرار گرفته است. تصوير حضرت مريم(س) درحالي‌که کودک خود، عيسي (ع) را در آغوش دارد، روي ميز مقدس در کنار عهدين ديده مي‌شود. يک صليب فلزي ساخت کاشان، مخصوص مراسم تقدس هم بر روي اين ميز قرار گرفته است.(۶۹) (تصوير شمارة ۱۲). تالار يا نمازخانه (شبستان) داراي چهارده نيمکت‌ چوبي قهوه‌اي‌رنگ با اسکلت فلزي براي نشستن حضار در دو رديف، بر روي فرشي قرار گرفته و راهرويي براي رسيدن به محراب ايجاد کرده است.



فضاهاي ديگر کليساي مسروپ

غير از فضاي اصلي کليسا، بناهاي ديگري هم در اين مجموعه وجود دارد:
الف.مدرسة ارمنيان (آرين) : مدارس ارمنيان از سال ۱۸۰۷م برمبناي نسبتاً صحيح و اصول امروزي استوار شده است.(۷۰) همانند ساير شهرها، ارمنيان مشهد نيز مدرسه‌اي مستقل داشتند. اين مدرسه‌ منضم به کليسا ساخته شده که فرزندان ارمنيان در مقاطع مختلف به صورت مختلط در آن تحصيل مي‌کرده‌اند. تاريخ دقيق آغاز فعاليت اين مدرسه مشخص نيست. نام مدرسةارمنيان در سالنامة معارف ۱۳۰۷ـ ۱۳۰۸ ش، مدرسة ارامنه ذکر شده که ۶۳ دانش‌آموز و چهار کلاس ‏داشته است. در آمارگيري ۱۳۱۱ش، شمار دانش‌آموزان ۹۱ نفر بوده که ۱۶ تن از آنان ‏به طور رايگان و بقيه با پرداخت شهريه تحصيل مي‌کرده‌اند. همة ارمنيان، فرزندان خود را به اين مدرسه نمي‌فرستادند و هيچ محدويتي براي تحصيل آنان در ‏مدرسه‌هاي مسلمانان وجود نداشت. با اين‌حال در دورة دبيرستان، دانش‌آموزان ارمني آزاد بودند در کلاس‌هاي ‏درس ديني مسلمانان شرکت نکنند.(۷۱) با اجراشدن سياست تمرکز مدارس در خراسان و مطابق دستورالعمل وزارت ‏معارف به ادارة ايالتي معارف خراسان، نام مدارس اقليت‌ها مي‌بايست به نام‌هاي فارسي تغيير مي‌يافت. پيرو ‏اين دستور، مسئولان مدرسة ارمنيان در ‏‏۱۶ مهر ۱۳۱۳ش، نام آرين را براي مدرسه برگزيدند.(۷۲)بناي ساختمان مدرسه پس از کليساي ارمنيان ساخته شده و سبک بنا مشابه ديگر مدارس مشهد است. ساختمان، ظاهر آجري بندکشي‌شده با سقفي شيرواني داشته و در دو طبقه در شمال ساختمان اصلي کليسا احداث شده و ‏داراي هشت کلاس و تالار اجتماعاتي بزرگ است (تصوير شمارة۱۳). اين مدرسه پس از پيروزي انقلاب اسلامي منحل و ‏مدتي مدرسة ادب به ساختمان آن منتقل شد.(۷۳) لازم به يادآوري است که ورودي کليسا قبلاً از طريق در غربي اين مدرسه بوده است. بين مدرسه و ساختمان کليسا، فضاي ورزشي بوده و پس از فروش مدرسه، ديواري الحاقي اين دو بنا را جدا کرده است.
ب. کتابخانه : هم‌زمان با احداث بناي کليسا در ۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱م، کتابخانه‌اي در کليسا تأسيس شده است. گفته شده اين کتابخانه، ميراث ارمنيان سبزوار و قوچان بوده که در سال۱۳۴۰ش توسط شخصي به نام گاسپاريان از سبزوار به اين مکان منتقل شده است. کتابخانه زماني حدود چهارهزار جلد کتاب داشته است. بيشتر اين کتاب‌ها، قديمي و به زبان ارمني و روسي ‏است.(۷۴) البته، الان حدود ۱۳۰۰ کتاب در کليسا وجود دارد.(۷۵) مکان کتابخانه احتمالاً در محل ديگري از کليسا بوده و اکنون در بخش اداري، در قسمت جنوبي مجموعه، استقرار يافته است.
ج. خانة کشيش : در مجاورت کتابخانه يا بخش اداري کنوني کليسا، خانه کشيش قرار دارد که شامل دو اتاق است. اين قسمت مخروبه بوده و هنوز بازسازي نشده است.
د. خانة خادم يا سرايدار : در انتهاي جنوب شرقي مجموعه، خانه خادم کليسا در دو طبقه ساخته شده است که مساحت بسيار کم با پلکاني کم‌عرض دارد و به سختي مي‌توان از اين پله‌هاي قديمي بالا رفت. ضمن اينکه سرويس بهداشتي جديد در طبقه پايين اين مکان احداث شده است.



فعاليت‌هاي کنوني کليسا

کليساي ارمنيان مشهد تا اواخر دهة۷۰ شمسي فعال بود. با مهاجرت ارمنيان از مشهد به تبريز، تهران و اصفهان، آخرين کشيش هم از کليسا رفت. بنابراين، کليسا ديگر فعاليتي ندارد و غير از مراسم خاص تک‌نفره يا خانوادگي ارمنيان، هنگام آمدن به مشهد و آن هم با ارائة کارت شناسايي ارمني‌، هيچ‌گونه مراسم گروهي در اين مکان برگزار نمي‌شود. محققان و افراد علاقه‌مند به مکان‌هاي تاريخي و مراکز مذهبي اديان بايستي حتماً معرفي‌نامه از ميراث فرهنگي و گردشگري داشته باشند.

اقدامات ميراث فرهنگي و گردشگري

وزارت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي نقشي اساسي در نگهداري کليساهاي ارمنيان داشته است. مرمت و بازسازي برخي از کليساهاي قديمي مانند تادئوس مقدس يا قراکليسا در ماکو، استپانوس مقدس در جلفا، سرکيس مقدس در خوي و نيز انتقال کليسايزور زور از ژرفاي دره به ارتفاعات امن و نيز ثبت ملي تعداد زيادي از کليساها، از اقدامات درخور توجه اين وزارتخانه است.(۷۶) ادارة کل ميراث فرهنگي و گردشگري خراسان رضوي علاوه بر نقشه‌برداري، با مشارکت ارمنيان در سال ۱۳۹۶ خورشيدي، ۱۲۰ ميليون تومان اعتبار به منظور مرمت و بازسازي کليساي ده دي در نظر گرفت. در طول سال‌هاي ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ش اقداماتي در جهت تعمير اين مجموعه برداشته شد که به قرار ذيل است :
ـ استحکام‌ بخشي و تعمير ديوارهاي کليسا و بندکشيـ مرمت بام و ساخت آبروها و ناودان‌ها براي جلوگيري از نفوذ آب به درون بنا
ـ کف‌سازي و موزاييک‌کردن صحن کليسا
ـ تخريب سرويس بهداشتي از محل ورودي و مقابل کليسا و احداث سرويس در انتهاي جنوب شرقي مجموعه
ـ بازپيرايي محوطه داخلي.

نتيجه‌گيري

معماري کليساهاي ارمنيان ايران معمولاً تلفيقي از معماري ارمني و ايراني است. ساختمان کليساي مسروپ مشهد نيز به همين صورت است. وجود دو گنبد مخروطي‌شکل با صليب تعبيه‌شده بر بلنداي آن که گنبد کوچک‌تر، محل قرارگرفتن ناقوس‌ها است و در منتهي‌اليه غرب ساختمان قرار دارد و گنبد بزرگ‌تر که بر فراز محراب ساخته شده و در شرقي‌ترين قسمت ساختمان است، سبک معماري اختصاصي ارمنيان است. نماي آجري و شيرواني‌بودن سقف، سبک معماري ايراني و به‌ويژه ساختمان‌هاي دهه‌هاي پيش از انقلاب را در شهر مشهد نشان مي‌دهد. حتي مدرسة ارمنيان مجاور بنا با ساختمان‌هاي آموزشي شهر چندان تفاوتي ندارد. اين مسأله بيانگر نفوذ قابل توجه شيوه و سبک معماري ايراني در ساخت کليساي مسروپ مشهد است. با نگرش به بخش هاي گوناگون کليسا درمي‌يابيم که معمار ارمني در عين پايبندي و حفظ رسوم و سنن خود، با تزيينات ايراني آشنا بوده و از آنها استفاده کرده است اما چيزي که به روشني ديده مي‌شود اين است که اين نفوذ بيشتر در شيوة ساخت، مصالح مورد استفاده و معماري بيروني ساختمان و ابنية مجاور اتفاق افتاده و در شکل داخلي نمازخانه و گنبدها تأثير کمتري داشته است.

پيشنهادها

۱. اقدام و تسهيل در بازديد عموم
۲. اخذ ورودي از گردشگران داخلي و خارجي و صرف درآمد در بازسازي و حفاظت از بنا
۳. بازسازي نماي بيروني حاشية خيابان و بخش‌هاي مختلف از قبيل خانة کشيش و سراي خادم
۴. خريد و بازپس‌گيري ساختمان مدرسه و استفاده از اين مکان براي موزه و کتابخانة مربوط به ارمنيان
۵. اقدام براي جمع‌آوري مشخصات دقيق بنا و تنظيم پلان واقعي
۶. معرفي کليساي مسروپ از طريق تهية پوستر و بروشور توسط ميراث فرهنگي و گردشگري
۷. پي‌گيري و اقدام در جهت حفاظت از بنا توسط نيروي انتظامي يا حفاظت ميراث فرهنگي يا شوراي خليفه‌گري ارمنيان.تشکر نگارندة مقاله لازم مي‌داند از جنابان آقايان رحماني، مدير روابط عمومي و امور فرهنگي ادارة کل ميراث فرهنگي استان خراسان رضوي و اشرفي؛ نمايندة شوراي خليفه‌گري ارمنيان ايران که مقدمات بازديد اين‌جانب را از کليساي مسروپ فراهم کردند، کمال تشکر را داشته باشد. نيز سپاسگزار و قدردان سرکار خانم پويان، مسئول مرکز اسناد ميراث فرهنگي مستقر در موزة بزرگ خراسان و آقاي بختياري مسؤول دفتر موزة بزرگ خراسان که در ارائه اسناد مربوط به کليساي مسروپ (ده دي)، نهايت همکاري داشتند، هستم.

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:
Saint Mesrop Armenian Church
hoosk.ir
بي‌نام، «کليساهاي تهران، تلفيقي از معماري کهن ايراني و اروپايي»، اخبار اديان. ش10 ( آبان و آذر1383) : 11 و لينا ملکميان، کليساهاي ارامنه ايران (تهران: دفتر پژوهشگاه فرهنگي، 1380)، ص 105.
www.chamedanmag.com/news
اسماعيل رائين، ايرانيان ارمني(تهران: اميرکبير،1356)، ص4 و 5 .
بهروز خان‌محمدي، «تحليلي بر معماري کليساهاي تاريخي ارمني در اروميه»، پيمان، ش 56 (تابستان1390) : 177 ـ 197.
آندرانيک هويان، کليساهاي مسيحيان در ايران (تهران: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، انتشارات دستان، 1383)، ص 26.
hoosk.ir
هراند قوکاسيان، «ارامنة در ايران»، ارمغان، دورة 37، ش 3 (خرداد1347): 139.
hoosk.ir
آندرانيک هويان،کليساهاي ارمنيان ايران ( تهران: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، 1382)، ص26.
hoosk.ir
خان‌محمدي، همان، ص 195.
علي مختاري و سمانه مختاري،« نگاهي به حضور ارمنيان در مشهد و نقش اقتصادي و فرهنگي آنان»، پيمان ، ش 74 (زمستان1394) : 275.
ارنست هولتسر، ايران در يکصدوسيزده سال پيش ، ترجمة محمد عاصي (تهران: وزارت فرهنگ و هنر، 1355)، ص 70.
ملکميان، همان، ص 13 و 14.
ميرنيا، « جلفا و کليساي درگز»، آينده ، ش 15(1368) : 830 .
www.chamedanmag.com/news
مختاري، همان، ص 259.
همان‌جا.
همان، ص 259 و 260 .
www.chamedanmag.com/news
ibid
ibid
آندرانيک هويان، کليساهاي مسيحيان در ايران، همان، ص 25.
ملکميان، همان‌جا.
Grigor Loosavorich
Tirdat
آگاتانگغوس، تاريخ ارمنيان، ترجمة گارون سارکسيان (تهران : نائيري، 1380)، ص41.
آندرانيک هوويان، ارمنيان ايران (تهران : مرکز بين‌المللي گفت‌و‌گوي تمدن‌ها و هرمس، 1380)، ص 100.
محمدرضا پورجعفر و محمد شريف شهيدي، معماري کليسا.(تهران : سيماي دانش، 1388)، ص 109.
Mesrop Mashtots
Hatsekats
اشکان غايبي، «کليساي مسروپ مقدس رشت». چيستا. ، ش 238و 239، (ارديبهشت و خرداد1386 ) : 616 ـ 619 .
blog.rahbal.com/surp-mesrob-church
ژانت لازاريان، دانشنامة ايرانيان ارمني (تهران: هيرمند، 1382)، ص 28.
موسي خورناتسي، تاريخ ارمنيان. ترجمه، مقدمه و حواشي: اديک باغداساريان (تهران : نشر تاريخ ايران، 1397)، ص 7.
شاهن هوسپيان، « نگاهي مختصر به تاريخ کليساهاي ارمنيان در ايران»، پيمان، ش 27 ( بهار 1383) : 53.
بهروز خان‌محمدي، «تحليلي بر معماري کليساهاي تاريخي ارمني در اروميه»، پيمان، ش 56( تابستان 1390) : 177ـ 197.
هوسپيان، همان‌جا.
مختاري و … ، همان‌، ص270.
همان‌جا.
www.chamedanmag.com/news
مختاري، همان‌، ص270 ـ 272.
همان‌، ص 272.
همان‌، ص 273.
همان‌، ص 259؛ بي‌نام، « ثبت ملي آرامستان و کليساي ارامنه»، خراسان، ش 3264(دوشنبه 30 فروردين، 1395).
آندرانيک هويان، کليساهاي ارمنيان ايران، همان، ص 15.
پورجعفر و شهيدي، همان، ص 115 و 116 ؛ خان‌محمدي، همان، ص 187 و 192.
خان‌محمدي، همان‌جا.
همان، 181.
همان‌جا.
خان‌محمدي، همان، ص194.
الناز عطار و امير نجبا، گزارش ثبتي کليساي ده دي در فهرست آثار ملي(سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خراسان رضوي،1384)، ص6 .
گوهر ميکائيليان، «کليساي مريم مقدس در مشهد»، آرم راديو، 2021
fa.armradio.am/2021/01/13
پورجعفر و شهيدي، همان‌جا.
خان‌محمدي، همان، ص 193.
www.chamedanmag.com/news
مختاري و … ، همان‌، ص272.
مرجان شريعت، «کليساي مسروپ. بنايي تاريخي و مخروبه در دل مشهد مقدس»، خبرگزاري تسنيم ( 1393).
www.tasnimnews.com/fa/news/1393/04/20
عطار و نجبا، همان، ص6 .
همان‌جا .
خان‌محمدي، همان، ص 181.
پورجعفر و شهيدي، همان‌جا.
پورجعفر و شهيدي، ص 113 و خان‌محمدي، همان، ص 192.
پورجعفر و شهيدي، همان‌، ص 115 و 116.
عطار و نجبا، همان، ص5 .
lastsecond.ir/blog/9873-holy-masroop-church
مختاري و … ، همان‌، ص272.
هراند قوکاسيان، همان، ص 142.
مختاري و … ، همان‌، ص282.
همان‌، ص280 و 281 .
همان‌، ص281 و 282 .
همان‌، ص273.
شريعت، همان‌جا‌.
آندرانيک هويان،کليساهاي ارمنيان ايران، ص9.

 

منابع:
آگاتانگغوس.تاريخ ارمنيان. ترجمة گارون سارکسيان. تهران: انتشارات نائيري،1380.
بي‌نام. «ارمني‌هاي ايران». تارنماي مؤسسه خدمات تحقيق و ترجمة هور.4 بهمن 1397.
hoosk.ir.
بي‌نام. «تنها کليساي ثبت ارمنيان در مشهد». تارنماي لست سکند. 20 ارديبهشت 1400.
lastsecond.ir/blog/9873-holy-masroop-church
بي‌نام. «ثبت ملي آرامستان و کليساي ارامنه». خراسان. ش 3264 . دوشنبه 30 فروردين،1395.
بي‌نام.«کليساهاي تهران، تلفيقي از معماري کهن ايراني و اروپايي». اخبار اديان. ش10. آبان و آذر1383. ص 2 ـ 11.
پورجعفر، محمدرضا و محمد شريف شهيدي. معماري کليسا. تهران: سيماي دانش، 1388.
خان‌محمدي، بهروز. « تحليلي بر معماري کليساهاي تاريخي ارمني در اروميه». پيمان، ش 56.تابستان 1390. ص 177 ـ 197.
خورناتسي، موسي.تاريخ ارمنيان. ترجمه، مقدمه و حواشي اديک باغداساريان. تهران: نشر تاريخ ايران،1397.
رائين، اسماعيل. . ايرانيان ارمني. تهران: اميرکبير،1356.
شريعت، مرجان. «کليساي مسروپ. بنايي تاريخي و مخروبه در دل مشهد مقدس». تارنماي خبرگزاري تسنيم. 20 تير1393.
www.tasnimnews.com/fa/news/1393/04/20.
عطار، الناز و امير نجبا. گزارش ثبتي کليساي ده دي در فهرست آثار ملي. سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خراسان رضوي. 1384.
غايبي، اشکان.« کليساي مسروپ مقدس رشت». چيستا. ش 238ـ 239. ارديبهشت و خرداد 1386. ص 616 ـ 619 .
قرآن‌کريم . بقره / 62.
قوکاسيان، هراند. ارامنه در ايران. ارمغان. دورة 37. ش 3. خرداد1347. ص 138ـ 142.
لازاريان، ژانت. دانشنامة ايرانيان ارمني. تهران: هيرمند، 1382.
مختاري، علي و سمانه مختاري. « نگاهي به حضور ارمنيان در مشهد و نقش اقتصادي و فرهنگي آنان». پيمان. ش 74. زمستان1394. ص 256 ـ 288.
ملکميان، لينا. کليساهاي ارامنه ايران. تهران: دفتر پژوهشگاه فرهنگي، 1380.
ميرنيا. جلفا و کليساي درگز. آينده. ش 15. 1368.
ميکائيليان، گوهر. «کليساي مريم مقدس در مشهد». بخش فارسي تارنماي راديو عمومي ارمنستان .
fa.armradio.am/2021/01/13.
هوسپيان، شاهن. « تاريخچه و معماري کليساي مريم مقدس تهران». پيمان. ش 66. س17.زمستان 1392. ص 7 ـ 23.
همو. « نگاهي مختصر به تاريخ کليساهاي ارمنيان در ايران». پيمان. ش 27. بهار 1383. ص52 ـ 69 .
هولتسر، ارنست. ايران در يکصدوسيزده سال پيش. ترجمة محمد عاصمي. تهران: وزارت فرهنگ و هنر، 1355.
هوويان، آندرانيک. ارمنيان ايران. تهران: مرکز بين‌المللي گفت‌و‌گوي تمدن‌ها. تهران: هرمس، 1380.
همو. کليساهاي ارمنيان ايران. تهران: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، 1382.
همو.کليساهاي مسيحيان در ايران. تهران: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و انتشارات دستان، 1383.

blog.rahbal.com/surp-mesrob-church
www.chamedanmag.com/news
lastsecond.ir/blog/9873-holy-masroop-churc
fa.wikipedia.org

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۹۹
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید