در این شماره می خوانید:

۱- مقاله ها

  • گریکور نارکاتسی و فرقه های دگراندیش ارمنستان | رافی آراکلیانس
  • معرفی زنگ دستی کلیسای ارمنی | زویا خاچاطور
  • چهار نسل خاندان سحاب (قسمت دوم) | رافی آراکلیانس
  • کودکستان البیس فراهیان هشتاد ساله شد | آرتور تاروردیان

۲- نگاهی به تاریخ

  • به نام ایران،به ضرب روم | مهدی یاراحمدی و عادل حیصمی
    بررسی سکه های رومی ضرب شده با موضوعیت ایران

۳- ادبیات

  • ویشاپاسار | آرتاک وارتانیان / ترجمه: امیک الکساندری

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۱۰۱

سال بیست و ششم | پاییز و زمستان ۱۴۰۱ | ۱۶۷ صفحه

سرمقاله 

صد و یکمین شمارة فصلنامة پیمان در سال ۱۴۰۳ خورشیدی انتشار یافت. اعضای وفادار هیئت‌تحریریه و نویسندگان فرهیختة آن، که پاداش خود را تنها در معرفی فرهنگ دو قوم کهن فارس و ارمن و آشکارساختن مشترکات آنان می‌جویند، همانند ۲۸ سال گذشته در خلق حماسة پیمان پابرجا بوده‌اند. محتوای این شماره نیز پیش‌تر آمادة انتشار بود اما این تأخیر نامطلوب و بی‌شک نامعقول ماحصل انتظار دردآور برای تأمین بودجة چاپ نشریه بود. دست‌اندرکاران نشریه از هیئت‌امنا و تأمین‌کنندگان بودجه گرفته تا هیئت‌تحریریه و نویسندگان پیمان اگرچه نگران مشکلات مالی انتشار فصلنامه هستند از نیل به هدف اصلی این رسانه، یعنی پرتوافکندن بر اشتراکات فرهنگی دو قوم و مهم‌تر از آن مشارکت اهل فرهنگ و فرهیختگان فارسی‌زبان در نگارش مقاله‌های اختصاصی برای فصلنامه، خشنودند.دیرینگی این دو قوم، غنای فرهنگ آنان و نزدیکی جغرافیایی سرزمین‌هایشان موجد اشتراکات فراوان بین آنان شده. جملگی این عوامل بستری گسترده برای پژوهش و نگارش فراهم آورده که هر نویسندة فارسی‌زبان و ارمنی‌زبانی را به خود جلب می‌کند.

در شمارة حاضر، حضور پررنگ فرقه‌های دگراندیش ارمنی در سده‌های دهم و یازدهم میلادی بررسی شده. نویسنده به تحلیل پیامدهای حاصل از خودکامگی دولتمردان و سوءاستفادة متولیان دین از مقام خود در اعمال زور بر قشر زحمتکش و تهیدست کشاورز و کارگر پرداخته و بر وجود چنین رفتارهایی در ادوار گوناگون تأکید کرده. مؤلف ظهور خداجویان واقعی را در نتیجة این رخدادهای اجتماعی طبیعی دانسته و به‌تفصیل به زندگی و فعالیت‌های شاخص‌ترین معلم اخلاق ارمنی پرداخته. گریکورنارکاتسی مقدس، روحانی شهیر ارمنی را نه تنها ارمنیان جهان بلکه متولیان کلیسای کاتولیک (واتیکان) نیز در زمرة قدیسان مسیحیت و در جمع محدود ۳۷ نفرة معلم‌های کلیسا یا بالاترین مرتبة کلیسای کاتولیک قرار داده.

یکی از بخش‌های موسیقی ارمنی سازهای آیینی ـ مذهبی خودصدای کلیسای حواری ارمنی است. در شمارة ۹۸ پیمان مقاله ای ارزشمند به قلم یکی از همراهان فرهیخته وهمیشگی فصلنامه دربارة ساز خودصدای کوچناک تقدیم خوانندگان شد. در ادامة معرفی این سازها، در شمارة حاضر نیز مقاله‌ای از همین نویسنده تحت‌عنوان «معرفی زنگ دستی کلیسای ارمنی» داریم که به شرح یکی دیگر از سازهای فراموش‌شدة کلیسای حواری ارمنی پرداخته.

پیمان معرفی سرگذشت خاندانی را که چهار نسل آن به مدت یک سده در خدمت فرهنگ ایران‌زمین بوده از وظایف خود می‌داند. آنچه خاندان سحاب و مؤسسة جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب در طول این سال‌ها انجام داده‌اند و همچنان، در جهت تکمیل آن گام برمی‌دارند نه تنها برای ایران و فرهنگ آن که برای ارمنیان ایران نیز بسیار قابل تقدیر است. گفتنی است مطالب این نوشتار همراه با بخش نخست مقالة «چهار نسل خاندان سحاب، بیش ازیک سده در خدمت دانش جغرافیا و نقشه‌نگاری ایران»، که در شمارة ۹۵پیمان به چاپ رسید، نخستین بار است که به‌طور کامل و بر اساس مستندات و با همفکری مدیریت کنونی مؤسسة جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب برای ثبت در تاریخ فرهنگ ایران تهیه شده است.

ارمنیان ایران که همواره آگاهی کاملی از اهمیت تعلیم‌وتربیت در مقطع پیش‌دبستانی داشته‌اند، ازپیشگامان تأسیس مراکز پیش‌دبستانی در ایران بوده‌اند. شماری از بانوان ارمنی ایران مانند برسابه هوسپیان، مارگاریت هاروتونیان و بسیاری دیگر سهمی بسزا در تأسیس این نهادهای آموزشی داشته‌اند. در این شماره، در مقاله‌ای به زندگی و فعالیت‌های ارزشمند بانو البیس فِراهیان پرداخته‌ایم که امروز هشتاد سال از تأسیس کودکستان تاریخی او به نام البیس فِراهیان (کوشش) می‌گذرد.

در این شماره، مقاله‌ای داریم با عنوان «بررسی سکه‌های ضرب‌شدة رومی با موضوعیت ایران» که به قلم یکی از همکاران فارسی‌زبان فصلنامه نوشته شده و نشانگر توجه آن گروه از خوانندگان ارزشمند فصلنامه است که از سر لطف همکاری خود را با پیمان با نگارش مقالات ادامه داده‌اند. این اشاره فرصتی را فراهم آورد تا بار دیگر از همة فرهیختگانی که آشنایی‌ای با فرهنگ دو قوم بزرگ فارس و ارمن و دلبستگی‌ای به آن و دستی بر قلم دارند دعوت کنیم تا به جمع نویسندگان پیمان بپیوندند.

ارمنیان نخجوان (ناخ ایجوان)‏ از بیش از ده سده پیش از میلاد مسیح ساکنان بومی این خطه بوده‌اند. نخجوان، که در جنوب غربی جمهوری ارمنستان واقع شده، دارای ۱۶۳ کیلومتر مرز با استان آذربایجان غربی است. خاک این سرزمین آباواجدادی ارمنیان، که در پایان جنگ جهانی اول متعلق به جمهوری ارمنستان تشخیص داده شد، از ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۱م چندین بار بین قدرت‌های منطقه، یعنی عثمانی درحال‌افول و اتحاد جماهیر شوروی درحال‌شکوفایی دست به دست شد و در نهایت، در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، با نام جمهوری خودمختار نخجوان به‌طور رسمی به جمهوری آذربایجان کنونی سپرده شد. دولتمردان عثمانی، ترکیه و جمهوری آذربایجان طی هفتاد سال و نیز، بعد از ۱۹۹۱م به پاک‌سازی نژادی و انهدام فرهنگی نخجوان پرداختند و کلیساها، بناهای تاریخی، گورستان‌ها و هر آنچه را که نشانی از بومیان ارمنی داشت با خاک یکسان کردند اما غاصبان قادر به نابودی خاطرات نهفته در کوه و دشت و هر قطعه سنگ نخجوان نبودند و رسانه‌های ارمنی هرازگاهی به قطعات زیبایی از خاطرات بازماندگان ارمنیان نخجوان و فرزندان آنان مزین می‌شوند. ویشاپاسار به معنی کوهستان اژدها، بخشی از خاطرات یکی از ارمنیان اهل نخجوان است که ترجمة آن را در این شماره از پیمان می‌خوانیم.

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۹۱ تا ۱۰۳

سبد خرید