
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۹۹
حضور هنرمند غایب
رویین پاکباز
در سال ۱۳۴۶بود که نخستين بار نقاشيهاي گارنيک دِرهاکوپيان را ديدم: ترکيبهايي از اشکال هندسي و ارگانيک در بافتي از لکه رنگهاي برهم نهاده که از صرافتِ طبع نقاش جوان خبر ميدادند. اين نقاشيهاي انتزاعي در مجموعهاي با عنوان « آثار نقاشان جوان» در تالار قندريز ارائه شده بود. از آن زمان، سالها گذشته است و اکنون آن نقاش نوجو را در مقام هنرمندي با اندوختهاي پربار از تجربيات متنوع باز ميشناسيم.
ويژگيهاي هنر گارنيک در مروري بر کوششهايش مشخصتر ميشود. او شالودة هنر خود را در هنرستان هنرهاي زيباي تهران مستحکم ميسازد و از آن پس با جستوجوي مدام در مسير تحول کارش گام برميدارد. در جستوجوهايش از منابع مختلفي چون هنر مدرن غربي، هنرهاي سنتي ايران و ميراث فرهنگي ارمني مايه ميگيرد. به ويژه، از روشهاي فضاسازي هندسي کوبيستي و اغراق اکسپرسيونيستي شکل و رنگ و نيز از پيکرنگاري قديم ايراني و نقوش تزييني ارمني بسيار استفاده ميکند. همچنين، با نيت دستيابي به قالبهاي مناسب براي بيان، مواد و اسلوبهاي گوناگوني را ميآزمايد. جالب آنکه در مادة سخت و زمخت سيمان محملي براي ظرافت کاري مييابد.
درواقع، تسلط بر زبان تجسمي و مهارت تکنيکي فوقالعاده به او امکان ميدهد مُهر خود را درآثارش برجاي گذارد. حتي در نقاشيهايي که رد و نشان پيکاسو، براک و اکسپرسيونيستهاي آلماني به وضوح ديده ميشود، شخصيت مستقل او حي و حاضر است.به طور کلي، در آثار گوناگون گارنيک اين گونه دوگانگيها را ميتوان تشخيص داد: انتزاعي/ پيکرنما، ساختماني / بياني، خيالي / واقعي، اجتماعي / شخصي، تزييني / نمادين، صوري / معنوي.خود او اين تنوع را اين چنين توجيه ميکند : «آيا هنر نبايد برآورندة نيازهاي بسيار گوناگون باشد؟ به همين دليل است که من راهها و روشهاي متعددي را براي کارم برگزيدهام».
در سال ۱۳۶۸ش، نخستين مشبککاريهاي سيماني پديد ميآيند که حاصل تلفيق آگاهانة تجربيات قبلي اوست. آن گرايشهاي دوگانه در اين آثار به وحدت رسيدهاند، تأثيرات بيـروني از صافي درون گذشته و پالايش يافتـهاند. نشانههـاي تصويـري در الگـوي انتزاع خطي مستحيل شدهاند. اگرچه ترکيببنديها بر روال اغلب نقاشيهاي قبلي او در خود بستهاند، به دليل درهم بافتگي نگارهها و نقوش، ضرباهنگي آرام يا تند را القا ميکنند. تباين خطوط گرد و سطوح تخت توأم با سايهپردازيهاي سياه ـ سفيد و رنگي فضاي کار را دو بعدي / سه بعدي مينمايانند. تأثير تعليق فضايي به نوبة خود بر پويايي طرحها ميافزايد. استتار سطح شيار شدة سيمان در زير رنگهاي مات يا براق موجب تلطيف بافت زمينه ميشود که با کليت کار کاملاً جور در ميآيد. اين ابداعات صوري و روح تغزلي نهفته در آن حاکي از تحول در ديدگاه زيباييشناختي هنرمندي است که پس از سالها غيبت، اکنون حضور خويش را با دستاوردي سرشار اعلام ميدارد.
پی نوشت:
چاپ شده در کتاب بازخواني هنرمدرن ۴، «گارنيک دِرهاکوپيان»، پروژة مشترک نگارخانة آريا و ماه مهر(تهران: نظر، پاييز۱۳۹۵).