فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۲
ارمنیان در گرجستان
نویسنده: ادوارد هاروتونیان
گرجستان با وسعت ۶۹٫۷۰۰ کیلومترمربع و جمعیت ۳٬۷۲۹٬۶۳۵ نفر (در۲۰۱۴م) یکی از کشورهای قفقاز و از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق است که در ۱۹۹۱م به استقلال دست یافت. این کشور از شمال با روسیه، از شرق با (کشور) آذربایجان و از جنوب با ارمنستان، (کشور) آذربایجان و ترکیه هم مرز است و از غرب به دریای سیاه راه دارد. پایتخت آن تفلیس است که از ۱۹۳۶م تبیلیسی[۱] نامیده می شود. گرجستان دارای هشت استان، یک استان خودگردان به نام اوستیای جنوبی و دو جمهوری خودگردان به نام های آجاریا و آبخازیاست.
جمهوری خودگردان آجاریا دارای ۳٬۰۰۰ کیلومترمربع وسعت و ۳۸۷ هزار جمعیت (۱۹۸۹م) است. جمهوری خودگردان آبخازیا با ۸٬۶۰۰ کیلومترمربع وسعت و ۵۳۷ هزار جمعیت (در۱۹۸۹م) در ۱۹۹۰م اعلام استقلال کرد. همچنین، استان خودگردان اوستیای جنوبی با ۳٬۹۰۰ کیلومترمربع وسعت و ۱۰۳ هزار جمعیت (در۱۹۸۹م) در ۱۹۹۲م استقلال خود را اعلام داشت.
پیشینۀ ارمنیان در گرجستان به دوران باستان می رسد. آنان بیشتر در سرزمین های خاوری گرجستان سکونت داشتند که ایبری خوانده می شد. در قرن یازدهم میلادی، پس از سقوط حکومت پادشاهی خاندان باگراتونی در ارمنستان، ارمنیانی که به گرجستان روی آورده بودند در حیات سیاسی، نظامی و اقتصادی گرجستان نقش مؤثری به عهده گرفتند و در فرآیند اتحاد گرجستان و آزادسازی قفقاز از سلطۀ ترکان سلجوقی، که تا دورۀ پادشاهی داوید سازنده (۱۰۸۹ ـ ۱۱۲۵م) ادامه یافت، نقشی مؤثر داشتند. مهاجرت ارمنیان به گرجستان، که در سده های چهاردهم تا هجدهم میلادی همچنان ادامه داشت، در دهۀ سوم قرن هجدهم میلادی دامنۀ گسترده تری یافت. تا نیمه های قرن نوزدهم میلادی، در بسیاری از شهرها بیشتر سکنه ارمنی بودند. در ۱۸۲۱م، در تفلیس ۲٬۹۵۱ خانوار ارمنی و ۴۱۷ خانوار گرجی و روس می زیستند. در همان سال، در چهار شهر عمدۀ گرجستان (گوری، تِلاوی، آنانور و سِقناخ) روی هم رفته ۱٬۰۶۷ خانوار ارمنی و ۲۳۱ خانوار گرجی و روس سکونت داشتند.
در سال های ۱۸۲۹ ـ۱۸۳۰م، در پی انعقاد پیمان آدریاناپُل،[۲] قریب ۵۸٬۰۰۰ ارمنی از ایالت ارزروم ترکیه در مناطق جاواخک،[۳] سامتسخه،[۴] ترِقک و غیره اسکان یافتند. این گروه در شهرهایی چون آخالتسیخه[۵] و آخالکالاک[۶] مستقر شدند. مهاجرت ارمنیان به گرجستان در سال های ۱۸۹۴ ـ ۱۸۹۶م، که قتل عام های گستردۀ ارمنیان در بسیاری از نقاط ارمنی نشین ترکیه در حال وقوع بود و به خصوص در سال های ۱۹۱۵ـ۱۹۲۰م، در زمان نژادکشی ارمنیان، ابعاد وسیع تری یافت.
ارمنیان گرجستان در مناطق جنوبی کشور و به طور عمده در تفلیس و ناحیۀ جاواخک (جاواخ) ،که مجاور مرز شمالی ارمنستان است، مستقرند. بجز تفلیس و جاواخک، که دارای جمعیت انبوه ارمنی هستند، ارمنیان در آجاریا و آبخازیا و نواحی جنوب شرقی گرجستان نیز سکونت دارند. جاواخک در تقسیمات کشوری گرجستان در منطقۀ سامتسخه ـ جاواخِتی قرار می گیرد و ارمنیان در شهرهای آخالتسیخه، آخالکالاک (آخالکالاکی)، آسپیندزا،[۷] نینوتزمیندا (بوگدانوفکا) [۸]و تزالکا[۹] سکونت دارند.
جاواخک جزو استان گوگارک[۱۰] ارمنستان تاریخی است و در سنگ نوشته های اورارتویی، به صورت زاباخا آمده است. جاواخک در قرن پنجم میلادی به دست ایرانیان و در قرن هفتم میلادی به دست عرب ها افتاد. در قرن دهم میلادی، در قلمروی پادشاهان باگراتونی ارمنستان، در نیمۀ اول قرن یازدهم میلادی، تا استیلای ترکان سلجوقی در محدودۀ حکومت گرجستان و در پایان قرن دوازدهم میلادی در اختیار شاهان ارمنی زاکاریان قرار گرفت. در ۱۵۸۷م، جاواخک به تصرف ترکان عثمانی در آمد و به پاشانشین چلدِر پیوست، سپس ولایت مجزایی شد. در ۱۸۲۸م، جاواخک به امپراتوری روسیه پیوست و در پی آن در ۱۸۳۰م، ۷٬۳۰۰ خانوار ارمنی (۵۸ هزار نفر) از ارزروم، باسِن، بابِرت (بایبورد)، دیرجان و دیگر ولایت های عثمانی در جاواخک و مناطق هم جوار آن مستقر شدند. آنان بیش از شصت آبادی و پنجاه کلیسا ایجاد یا بازسازی کردند. طبق آمار موجود، در اول ژانویۀ ۱۹۱۶م، جمعیت جاواخک (در ۱۱۰ آبادی بخش آخالکالاک) ۱۰۷ هزار نفر بوده که ۸۲٬۸۰۰ تن از آنان ارمنی بودند. در مه ۱۹۱۸م، نیروهای ترکیه به جاواخک حمله کردند. از بیش از ۸۰ هزار جمعیت ارمنی ۳۰ ـ ۳۵ هزار نفر به دست ترکان کشته یا هنگام مهاجرت و گریز تلف شدند. در اواخر نوامبر، پس از خروج نیروهای مهاجم، حکومت تازه استقلال یافتۀ گرجستان مدعی ارضی جاواخک شد که به جنگ بین ارمنستان و گرجستان انجامید اما با فشار دولت بریتانیا جاواخک به طور موقت در اختیار گرجستان قرارگرفت. پس از سقوط حکومت گرجستان و تسلط حکومت شوراها در ژوئیۀ ۱۹۲۱م، با تصمیم دفتر مرکزی حزب کمونیست قفقاز، بخش آخالکالاک و دیگر مناطق ارمنی نشین جاواخک به گرجستان واگذار شد. تحت حاکمیت گرجستان شوروی جاواخک از نظر اداری به دوبخش آخالکالاک و بوگدانوفکا (نینوتزمیندای کنونی) تقسیم شد.

در سرشماری ۱۹۱۷م، جمعیت ارمنی گرجستان ۲۸۰هزار نفر بوده است. در سال های حکومت شوروی، این تعداد تقریباً دو برابر شد، گو اینکه در آن سال ها نقل مکان ارمنیان از گرجستان به ارمنستان و روسیه نیز زیاد بود. بنابر آمارهای اتحاد جماهیر شوروی جمعیت ارمنیان گرجستان، در ۱۹۷۰م، ۴۵۲ هزار و در ۱۹۸۹م، ۴۳۷ هزار نفر بوده است. در سرشماری ۱۹۹۴م، که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی صورت گرفت، شمار ارمنیان گرجستان ۴۳۰ هزار نفر بود. در ۲۰۰۳م، طبق آمار رسمی ۲۴۹ هزار نفر (بدون ارمنیان آبخازیا) و بنابر داده های غیر رسمی ۳۵۰ هزار ارمنی در گرجستان زندگی می کردند.
در گرجستان، در سال های مختلف، ۲۶۳ عنوان نشریۀ ارمنی زبان چاپ شده است. هفته نامۀ وراستان (گرجستان)، نشریات پاروس، آرشالویس، آگونک و کتاب سال وِرناتون در ۲۰۰۳م منتشر می شده است.

ارمنیان در تفلیس
پیشینۀ حضور ارمنیان در تفلیس به قرن ششم میلادی می رسد. در قرن نهم میلادی، در دوران حکومت اعراب در آسیای صغیر، به سبب پناهنده شدن ارمنیان منطقۀ ساسون ارمنستان در دوران حکومت عرب ها در آسیای صغیر، جمعیت ارمنی تفلیس افزایش یافت. طبری، مورخ ایرانی، می نویسد که در ۸۵۳م /۲۳۹ ق، در دفاع از شهر در برابر حملۀ تازیان ارمنیان نیز شرکت داشتند. پس از انقراض حکومت خاندان باگراتونی در ارمنستان (قرن یازدهم میلادی)، به سبب وضعیت نامطلوب حاکم، شمار ارمنیان در تفلیس افزایشی محسوس یافت. اما تا اواخر سده های میانی وجود جامعۀ بزرگی از ارمنیان گزارش نشده است. در قرن دوازدهم میلادی، حوزۀ خلیفه گری ارمنیان گرجستان در تفلیس آغاز به کار کرد. مارکوپولو، جهانگرد معروف قرن سیزدهم میلادی، ارمنیان را از ساکنان اصلی تفلیس شمرده است. یکی از مورخان گرجی در قرن چهاردهم میلادی می نویسد که در سال های دهۀ شصت قرن سیزدهم ارغون خان مغول ادارۀ امور حکومتی گرجستان را به «شادین نامی که ارمنی تبار بود سپرد». در اواخر سده های میانی، ۲۴ کلیسا و مجتمع کلیسایی ارمنی (وانک) در تفلیس برپا شده بود.

ارمنیان تفلیس در حفظ زبان و دین و سنت های خود کوشا بوده اند. آنان در این شهر محله های ارمنی نشین هاولابار و سولولاک را ایجاد کردند. لهجۀ ارمنی تفلیسی نیز به تدریج شکل گرفت و جایگاه خود را در زبان و ادب ارمنی پیدا کرد. در قرن هجدهم میلادی، پیشرفت ارمنیان در تجارت و صنعت به اندازه ای بود که منابع مالی عمده ای را در اختیار داشتند و در تجارت خارجی و امور سیاسی و اقتصادی کشور تأثیرگذار بودند.
ژوزف تورنفور،[۱۱] گیاه شناس و جهانگرد مشهور فرانسوی، که از تفلیس دیدن کرده بود، از بیست هزار جمعیت تفلیس ۱۴٬۵۰۰ نفر را ارمنی ذکر کرده است. واخوشتی،[۱۲] جغرافی دان، مورخ و نقشه نگار گرجی، نیز مشابه این داده ها را ارائه کرده است. ارمنیان تفلیس در دربار و امور حکومتی کشور مناصب مهمی را در اختیار داشتند. در دربار گرجستان، پزشکان، آموزگاران، کاتبان، نقاشان و موسیقی دانان ارمنی بسیاری خدمت می کردند. خاندان اشرافی تومانیان به طور موروثی ادارۀ دیوان حکومتی را بر عهده داشتند. خاندان بِهبوتیان نیز به ادارۀ امور شهر می پرداختند.

در قرن نوزدهم میلادی، جمعیت تفلیس با مهاجرت ارمنیان به این شهر افزایش یافت. در ۱۸۴۰م، جمعیت ارمنی تفلیس ۱۹٬۰۴۰ نفر و در ۱۸۴۴م، ۲۹٬۳۰۴ نفر بود. در همین سال، ۲۱ کلیسای ارمنی با ۶۵ روحانی و خادم کلیسا در تفلیس دایر بوده است. در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، ۶۲ درصد از مراکز تجارت و تولید تفلیس از آن ارمنیان بود. در ۱۸۴۱م، نخستین شهردار تفلیس ایزمیروف (ایزمیریان) بود، پس از او خاتیسوف (خاتیسیان)، دِرـ گریگوروف (دِرـ گریگوریان)، شادینوف (شادینیان)، پریدونوف (پریدونیان)، گالوستِف (گالِستیان) و سراجِف (سراجیان) به این سمت منصوب شدند. ی. آرتزرونی کتابخانۀ شخصی خود را به شهر تفلیس اهدا کرد که به کتابخانۀ عمومی شهر اختصاص یافت. خاتیسوف (خاتیسیان) بنای مسکونی خود را به شهر اهدا کرد که به شهرداری تفلیس تبدیل شد. بسیاری از شخصیت های برجسته در عرصه های سیاسی و امور دولتی ـ از خاندان های بهبوتیان، تومانیان، ینیکولوپیان، قورقانیان، بِکتابکیان، دینیبکیان، خاتیسیان، خیتاریان و خاندان های دیگر ـ از ارمنی تباران بودند.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی، افکار انقلابی در میان کارگران و روشنفکران تفلیس به شدت نفوذ کرد و گسترش یافت و این شهر تبدیل به مرکز جنبش آزادی خواهانۀ ارمنیان شد. در ۱۸۹۰م، حزب داشناک (داشناکسوتیون) در این شهر بنیان نهاده شد. در ۱۸۹۲م، انجمن کارگران انقلابی ارمنی، در ۱۸۹۸م، گروه مارکسیستی کارگران ارمنی یا انجمن کارگران تفلیس و در ۱۹۰۲م، انجمن سوسیال دمکرات های ارمنی در تفلیس تأسیس شد. همچنین، در همین شهر، در سال های جنگ جهانی اول و نژادکشی ارمنیان به دست ترکان، هیئت های یاری رسانی با تشکیل گروه های امداد به دستگیری پناهجویان نجات یافته از کشتارها و ده ها هزار کودک یتیم ارمنی شتافتند.
از اواخر سده های میانی تا اوایل قرن بیستم میلادی، به خصوص، در قرن نوزدهم میلادی تفلیس مرکز فرهنگی و هنری اصلی ارمنیان شرقی[۱۳] بود و بسیاری از چهره های ادبی و هنری گرجستان ارمنی تبار بودند، از آن جمله اند: سولخان، بکتابک شانشیان، پارسادان گُرگیجانیدزه، استپان پِشانگیشویلی و توماناشویلی. همچنین، بسیاری از نویسندگان سرشناس ارمنی مانند رافی، هوانِس تومانیان، لئون شانت، آودیک ایساهاکیان، سایات نووا و بسیاری دیگر از همین شهر برخاسته و آثاری گران بها آفریده اند. در دیگر زمینه ها، چون موسیقی و معماری و هنرهای نمایشی نیز چهره های برجستۀ بسیاری در تفلیس زاده شده و آثار ارزشمند فراوانی به گنجینۀ هنری ملی و جهانی افزوده اند. در تفلیس، بناهای بسیاری اثر ذوق و هنر معماران و سازندگان ارمنی است. موسیقی دان نامی، آرام خاچاتوریان و کارگردان توانا، سرگئی پاراجانوف و قهرمان شطرنج جهان تیگران پطروسیان در تفلیس زاده شده اند. دانشمندان بزرگی نیز از این شهر برخاسته اند، چهره هایی چون ویکتور هامبارتسومیان، دانشمند اخترفیزیک و آرتِم و آبراهام عالیخانیان (عالیخانوف)، دانشمندان فیزیک که از شهرت جهانی برخوردارند.
در ۱۸۲۳م، نخستین چاپخانۀ ارمنی تفلیس به همت گئورگ آرتزرونی شروع به کار کرد و نخستین نشریۀ ارمنی تفلیس به نام کُووکاس (قفقاز) در ۱۸۴۶م انتشار یافت. تا ۲۰۰۳م در تفلیس ۲۱۰ عنوان نشریۀ ارمنی منتشر شده که ۱۷۰ عنوان آن در دوران شوروی بوده است.
در ۱۸۲۴م مــدرسۀ نِرسیــسیان تأسیس شد. این مدرسه مهم ترین مرکز آموزش و پرورش نوین ارمنی در منطقه شد که شیفتگان دانش از نقاط مختلف به آن روی می آوردند. این مدرسه طی صد سال (۱۸۲۴ـ۱۹۲۴م) چهره های بی شماری در هنر، ادب، دانش و فن به جوامع ارمنی عرضه داشته است و نویسندگان بسیاری در نیمۀ دوم قرن نوزدهم و نیمۀ اول قرن بیستم میلادی دانش آموختۀ این مرکز معتبرآموزشی بودند. در ۱۹۲۵م، در دوران شوروی، مدرسۀ نرسیسیان تبدیل به مدرسۀ حرفه ای شد. در ۱۸۶۱ و ۱۸۶۸م مدارس دخترانۀ گایانیان و ماریامیان در تفلیس تأسیس شد. تا دهۀ ۱۹۵۰م حدود ۵۰ مدرسۀ ارمنی در تفلیس دایر بود اما در ۲۰۰۳م تنها ۸ مدرسۀ ارمنی و روسی ـ ارمنی با ۱۳۳۰ دانش آموز باقی مانده بود. در این سال، انجمن جوانان ارمنی گرجستان (تأسیس ۱۹۹۶م)، شعبۀ ارمنی انجمن نویسندگان گرجستان (تأسیس ۱۹۹۸م)، جامعۀ فرهنگی ـ هنری «سایات نووا» (تأسیس ۱۹۹۸م) و گروه ادبی «وِرناتون» فعالیت داشتند. همچنین، کتاب سالکامورج (پل) و هفته نامۀ وراستان (گرجستان) نیز چاپ می شد. در ۱۹۹۰م در دانشگاه دولتی جاواخاشویلی تفلیس بخش ارمنی شناسی دایر شد.
بنابر سرشماری ۱۹۵۹م ارمنیان تفلیس ۲۱/۳درصد ، در ۱۹۷۰م ۱۶/۹درصد و در ۱۹۷۹م ۱۴/۵ درصد جمعیت شهر (۷۶۷٬۱۵۲ نفر) را تشکیل می دادند. در ۲۰۰۳م، حدود ۱۵۰ هزار ارمنی در تفلیس سکونت داشتند. شهرک های پیرامون تفلیس (تسِقنِت، کوجور) و شماری از روستاهای اطراف پایتخت نیز دارای جمعیت ارمنی قابل توجهی هستند.
در ۱۹۲۲م تفلیس دارای ۲۶ کلیسای دایر ارمنی بود اما در سال های اخیر تنها دو کلیسا ـ کلیسای گئورگ قدیس، نزدیک قلعۀ شهر، و کلیسای اجمیادزینی ها (۱۸۰۶م)، در محلۀ هاولابار ـ فعال بوده اند. کلیسای گئورگ قدیس در ۱۲۵۱م بنا شده و خلیفه گری ارمنیان تفلیس در مجاورت آن واقع است. قبرستان ارمنیان به نام خوجی وانک در محلۀ هاولابار تفلیس که قدمت آن به قرن هفدهم میلادی می رسید و موقوفۀ خاندان بهبوتیان بود، در ۱۹۳۷م ویران و تبدیل به پارک عمومی شد. در این قبرستان بیش از هزار چهرۀ سرشناس از بزرگان ارمنی آرمیده بودند. در سال های اخیر مقامات گرجی با از میان بردن تمامی آثار ارمنی این قبرستان، کلیسای جامع گرجی تثلیث مقدس را در محل آرامگاه های بزرگان ارمنی برپا کردند. تنها مقبره ای که از تعرض مصون ماند مقبرۀ رافی، نویسندۀ توانای ارمنی بود، که در حاشیۀ قبرستان قرار داشت. ارمنیان تفلیس به دشواری توانستند مقابر معدودی از چهره های نامدار ارمنی را از نابودی نجات و در بخش کوچکی از قبرستان جای دهند.
ارمنیان در جاواخک (جاواخِتی)
بنابر آمار ۲۰۰۳م در ناحیۀ جاواخک حدود صد سکونتگاه ارمنی نشین با بیش از ۱۰۰ هزار جمعیت وجود دارد که ۹۵ درصد آن ارمنی هستند. در شهرهای آخالتسیخه، آسپیندزا، تزالکا و توابع آنها نزدیک به سی سکونتگاه ارمنی با ۴۰ هزار جمعیت وجود دارد. در مقطع ۲۰۰۳م، جاواخک دارای پنج کلیسای ارمنی بود. در سال تحصیلی ۲۰۰۲ ـ ۲۰۰۳م، شصت مدرسۀ ارمنی در آخالکالاک و توابع و ۳۳ مدرسه در نینوتزمیندا و توابع با مجموعاً ۱۷ هزار دانش آموز ارمنی دایر بوده است. مهم ترین سکونتگاه های ارمنیان در جاواخک به شرح زیر است:
ـ آخالتسیخه[۱۴]
این شهر، که ارمنیان به آن آخالتسخا می گویند، مرکز شهرستان آخالتسیخه است و در ۲۱۴ کیلومتری تفلیس قرار دارد و دارای ایستگاه راه آهن است. شهرستان آخالتسیخه با ناحیۀ سامتسخۀ تاریخی مطابقت دارد. این سرزمین از دوران باستان به تناوب در قلمرو حکومت های ارمنیان و گرجیان قرار گرفته است. در ۱۲۳۶م، مغول ها شهر را ویران کردند. در سده های یازدهم تا سیزدهم میلادی، در نبود حکومت مرکزی در ارمنستان، شمار بسیاری از ارمنیان از نقاط گوناگون آن به این شهر پناهنده شدند و بر جمعیت ارمنیان افزودند. در ۱۵۷۹م، شهر به دست ترکان عثمانی افتاد و نخست، به صورت بخشی از ایالت چِلدر عثمانی درآمد و پس از چندی ایالتی مجزا شد. فشارهای اجتماعی و مذهبی در دوران حـکومت ترکـان مهاجرت هـای گسترده ای را از منطقه به دنبال داشت. با وجود این، مسیحیان همواره وزن بیشتری داشته اند. در ۱۸۲۹م، بر اساس پیمان آدریاناپُل، ناحیۀ آخالتسیخه به روسیه پیوست و در سال بعد، ۲٬۵۳۶ خانوار ارمنی از ارزروم ترکیه و اطراف آن در این ناحیه مستقر شدند و محلۀ جدیدی را به نام پلان در شهر بنا کردند. در ۱۸۹۳م از ۱۵هزار جمعیت شهر بیش از ۱۲٬۴۹۵ نفر ارمنی بودند. همچنین، مطابق آمار اول ژانویۀ ۱۹۱۶م از ۲۳٬۱۶۸ نفر جمعیت شهر ۱۸٬۱۶۵ نفر از ارمنیان بودند.
این شهرستان دارای دو شهر آخالتسیخه و واله و ۴۶ روستاست که پانزده روستای آن دارای ساکنان ارمنی هستند. در آغاز قرن حاضر (۲۰۰۳م) حدود ۹٬۵۰۰ نفر ارمنی در آخالتسیخه و حدود ۱۵هزار نفر دیگر در روستاها سکونت داشتند. ارمنیان بیش از ۴۶درصد جمعیت ۵۳۰۰۰ نفری شهرستان را تشکیل می دادند.
ـ آخالکالاک[۱۵]
شهر آخالکالاک مرکز شهرستانی به همین نام است که در ۷۴ کیلومتری جنوب شرقی آخالتسیخه قرار گرفته و دارای ایستگاه راه آهن و فرودگاه است. آخالکالاک از نظر تاریخی با بخشی از ناحیۀ جاواخک استان گوگارک در منطقۀ هایک بزرگ مطابقت دارد. جمعیت آن در ۱۹۸۷م،۱۵هزار نفر بود که ۹۵ درصد آنان ارمنی بودند. شهرستان آخالکالاک دارای ۱۲۳۵ کیلومترمربع وسعت و ۷۰٫۴۰۰ نفر جمعیت است (۱۹۸۷م) که ۹۳درصد آنان ارمنی اند. طبق آمار ۲۰۰۳م از ۶۲٫۸۰۰ جمعیت این شهرستان ۴/۹۵درصد ارمنی و ۵۵ روستا تماماً ارمنی نشین هستند.
آخالکالاک در اواخر قرن دهم و نیمۀ اول قرن یازدهم میلادی ساخته شده است. در ۱۰۶۵م، ترکان سلجوقی دژشهر را ویران ساختند که خیلی زود بازسازی و تبدیل به مرکز اداری و اقتصادی جاواخک شد.
در قرن های دوازدهم تا چهاردهم میلادی، آخالکالاک قلمرو موروثی امرای زاکاریان شد. در نیمۀ دوم قرن شانزدهم میلادی، شهر به تصرف ترکان عثمانی درآمد. در آغاز قرن نوزدهم میلادی، ششصد خانوار ارمنی و گرجی در این شهر سکونت داشتند. به موجب پیمان آدریاناپُل آخالکالاک و توابع آن به روسیه واگذار و در پی آن پذیرای ارمنیان ارمنستان غربی از ایالت ارزروم ترکیه شد که از ظلم و ستم عثمانیان به ستوه آمده بودند. به این ترتیب، مهاجران ارمنی در شهر آخالکالاک و روستاهای آن مستقر شدند. در ۱۹۰۳م، در ۵۷ سکونتگاه ناحیۀ آخالکالاک (بدون روستاهای ارمنیان کاتولیک) ۵۴٫۸۰۰ ارمنی می زیستند. در ۱۹۱۸م، با ورود قوای عثمانی به این ناحیه بیشتر ساکنان روستاهای آن ترک خانه و دیار کردند و به سمت سرزمین های جنوبی سرازیر شدند اما آنان که مانده بودند از تیغ عثمانیان در امان نماندند.
ـ آسپیندزا
از قرن پنجم تا هفتم میلادی در دژشهرهای تموک، خِرتویس و آسپیندزا و بیش از بیست روستا و شهرک جمعیت ارمنی وجود داشت. در دورۀ عثمانی شمار ارمنیان افت شدیدی پیدا کرد. بنابر آمار ۲۰۰۳م در آسپیندزا و توابع حدود ۲٬۳۰۰ ارمنی سکونت داشتند.
ـ نینوتزمیندا[۱۶]
این شهر نزدیک ترین نقطه به مرز ارمنستان است. نینوتزمیندا در ۲۰۰۳م، بیش از ۳۵٬۰۰۰ نفر ارمنی داشت که ۹۹ درصد جمعیت شهر را تشکیل می دادند. در همین سال، از ۳۱ سکونتگاه اطراف شهر ۲۶ نقطه تماماً ارمنی نشین و پنج نقطۀ دیگر دارای جمعیت روس و گرجی بودند.
ـ دیگر نقاط
ارمنیان در بسیاری دیگر از شهرها و روستاهای جاواخک و نواحی اطراف نیز مستقرند، نقاطی چون بولنیتس و توابع، بورژوم و توابع، گوری، دوشِت، تِتری تسقارو، تِلاوی، مارنئول، ساباتلو، روستاو، سقناخ و سورام.
ارمنیان در جمهوری خودگردان آبخازیا (ابخازستان)
در دورۀ شوروی، آبخازیا یا ابخازستان به صورت منطقه ای خودگردان منضم به گرجستان محسوب می شد. این منطقه در ۱۹۹۰م، اعلام استقلال کرد اما تنها از سوی روسیه به رسمیت شناخته شد. مرکز این منطقه سوخوم (سوخومی) است.
ارمنیان از آغاز قرون وسطا در آبخازیا سکونت یافتند. در اواخر قرن نوزدهم میلادی، نجات یافتگان از کشتارهای ترکیه به خصوص از ناحیۀ هامشِن (همشین)، اردو، سامسون و طرابوزان به این منطقه پناه آوردند. در نژادکشی ۱۹۱۵م، نیز گروه های دیگری به آنان پیوستند و جمعیت ارمنیان افزایش بسیار یافت. پس از تسلط شوروی، بیشترین جمعیت در آبخازیا ازآن ارمنیان بود.
در ۲۰۰۳م، ۷۰ تا ۸۰ هزار ارمنی در آبخازیا سکونت داشتند، ۴۱ـ۴۳ مدرسۀ ارمنی در آن وجود داشت و برنامۀ آموزشی و کتاب های درسی از ارمنستان تأمین می شد.
ارمنیان در جمهوری خودگردان آجاریا (آجارستان):
جمهوری خودگردان آجاریا در ترکیب حکومت گرجستان قرار دارد و مرکز آن باتوم (باتومی) است. از آغاز سده های میانی، ارمنی ها در آجاریا حضور داشته اند. در اوایل سدۀ هجدهم میلادی، عمدتاً با مهاجرت ارمنی های ناحیۀ هامشِن ترکیه در دهۀ ۶۰ ـ۷۰ قرن نوزدهم میلادی جمعیت ارمنیان در سواحل قفقازی دریای سیاه و به ویژه، در آجاریا افزایش یافت. در ۱۹۷۹م، جمعیت ارمنی آجاریا ۱۶٬۰۰۰ و در ۲۰۰۳م ۲۵٬۰۰۰ نفر بوده است که در باتومی و چند شهر دیگر مستقر بودند.
جاواخک از محروم ترین نقاط گرجستان است و از نظر امکانات زیستی، آموزشی و توسعۀ منطقه ای در گرجستان در پایین ترین سطح قرار دارد. با وجود روابط نسبتاً خوب ارمنستان و گرجستان ارمنیان جاواخک نمی توانند از امکانات فرهنگی و آموزشی ارمنستان به طور شایسته بهره مند شوند. بسیاری از جوانان و نیروی کار شهرها و روستاهای جاواخک برای گذران زندگی ناگزیر با اخذ تابعیت ارمنستان به روسیه می روند و در بازگشت با مشکل اقامت در شهر و کشور خود رو به رو می شوند.
در سال های پس از فروپاشی شوروی و درپی استقلال گرجستان اوضاع اقتصادی و به خصوص، اجتماعی برای ارمنیان گرجستان بسیار نامطلوب شده است. با آنکه آثار ارمنی در پایتخت فراوان است و بناهای باشکوه ارمنیان در خیابان های اصلی همچنان برپاست، رویکرد عموم بر نفی عنصر ارمنی و گذشتۀ پربار آن استوار است.گنبدهای کلیساهای ارمنی از همۀ نقاط تفلیس دیده می شوند اما سال هاست که ناقوس هایشان خاموش مانده اند. تصویب نامه های دولت در زمینۀ آموزش و پرورش نیز سبب شده که شمار مدارس ارمنی به شدت کاهش یابد.
تعدادی از کلیساهای ارمنی به تدریج از سوی مقامات کلیسایی گرجی تصاحب و با زدودن آثار ارمنی تبدیل به کلیساهای گرجی شده است. کلیساهایی نیز که در دوران شوروی، به سبب سیاست نفی دین، متروک و مسدود بودند اغلب به صاحبان اصلی آنها بازگردانده نمی شوند و به کلیساهای گرجی تبدیل می شوند. در نشریات گرجی مطالب ضدارمنی منتشر می شوند. تنها نشریۀ ارمنی این کشور وراستان (گرجستان) است که ارمنیان آن را بلندگوی دولت می شمارند. برنامۀ رادیویی ارمنی منحصر به روزانه پنج دقیقه و برنامۀ تلویزیونی هفته ای بیست دقیقه است، که بنا به درخواست اتحادیۀ اروپا راه اندازی شده است. ارتباط بین ارمنیان تفلیس و جاواخک بسیار ضعیف است و ارتباط اطلاعاتی وجود ندارد. فعالان اجتماعی با انگ فعالیت سیاسی تعقیب و بازداشت می شوند.
در دولت کنونی، رویکرد مقامات کشوری به ظاهر تا حدی تغییر یافته و برای مرمت و نگهداری بناهای ارمنی وعدۀ اعطای بودجه داده شده است. دولتمردان ارمنستان نیز در دیدارهای رسمی بر لزوم توجه بیشتر به آثار ارمنیان تأکید می ورزند.
پینوشتها:
1-Tbilisi
۲- به دنبال جنگ ترکیه و روسیه در ۱۸۲۸و۱۸۲۹م پیمان صلح آدریاناپُل (اِدرنه) در سپتامبر ۱۸۲۹م منعقد و موجب تحکیم موقعیت روسیه در بالکان، دریای سیاه و قفقاز شد. به موجب این پیمان سواحل قفقازی دریای سیاه ـ شامل بندرهای آناپا و پوتی، پاشانشین آخالتسیخه با قلعه های آخالتسیخه و آخالکالاک ـ به روسیه واگذار شد. اتباع دو کشور مجاز به مهاجرت متقابل شدند.ارمنیان تبعۀ ترکیه اجازه یافتند در مدت هجده ماه با اموال منقول خود به روسیه مهاجرت کنند. طی ۱۸۲۹و۱۸۳۰م نزدیک به صد هزار ارمنی از ارزروم، قارص و بایزید به قفقاز مهاجرت کردند.
3- Javakhk
4-Samtskhe
5-Akhaltsikhe
6-Akhalkalak
7- Aspindza
8- Ninotzminda (Bogdanovka)
9- Tzalka
10- Gugark
11- Joseph P. Tournefort (۱۶۵۶ ـ ۱۷۰۸)
12- Bagrationi Vakhoushti (۱۶۹۶ ـ۱۷۵۷)
۱۳- به ارمنیان قفقاز و ایران و افرادی که از این مناطق به روسیه، هندوستان و کشورهای هم جوار مهاجرت کرده اند ارمنی شرقی گفته می شود. در مقابل، ارمنیان آناتولی و افرادی که از این منطقه رانده و در کشورهای عربی و اروپا و امریکا مستقر شده اند ارمنیان غربی نامیده می شوند. زبان ارمنیان شرقی و غربی دارای ریشۀ مشترک اما متفاوت است و ارمنی شرقی و غربی نامیده می شود. در قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی، تفلیس مرکز فرهنگی ارمنیان شرقی و قسطنطنیه (استانبول) مرکز فرهنگی ارمنیان غربی بود.
۱۴-به گرجی به معنای قلعۀ نو.
۱۵-در زبان گرجی به معنای تازه شهر.
۱۶-از ۱۹۳۰ـ۱۹۹۱م بوگدانوفکا نام داشت.
منابع:
Hay Spyurq hanragitaran (Հայ Սփյուռք Հանրագիտարան), p. 541-580, Yerevan, 2003.
Haykakan hamarot hanragitaran (Հայկական Համառոտ Հանրագիտարան) vol. 4, p. 246-247, 665-669, Yerevan, ۲۰۰۳.
Hayreni Javakhk (Հայրենի Ջաւախք), Beyrout, 2002.
http://en.wikipedia.org/wiki/georgia _ (country)
http://fa.wikipedia.org/wiki/ارمنی های گرجستان