فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۵

گفت و گو با پروفسور آلفرد دِزایاس

نویسنده: گریکور قضاریان

در دنیای حقوق بشر، تبعیض و جانبداری جایز نیست.
وظیفۀ ترکیه، عذرخواهی از ارمنیان و جبران خسارت است.
وظیفۀ ارمنیان، روشنگری به جهانیان است.

پروفســور دکتــر آلفــرد موریس دِ زایاس[۲] در زمرۀ روشنفکران و پژوهشگران جهانی و از مسئولان سابق سازمان ملل است که قریب به چهار دهه از عمر خود را در زمینۀ دادگستری در مورد حقوق بشر، حقوق اقلیت ها و عدالت خواهی در مورد قربانیان جنایات علیه بشریت در سطح جهانی سپری کرده است.

 

پروفســور دکتــر آلفــرد موریس دِ زایاس
پروفســور دکتــر آلفــرد موریس دِ زایاس

وی همچنین در زمرۀ حقوق دانان برجسته ایی است که فعالیت ها و پژوهش های گستره ای در زمینۀ شناساندن کشتار ارمنیان در دنیا انجام داده است.

دِ زایاس متولد ۳۱ مه ۱۹۴۷م، در هاوانا،‌ پایتخت کوباست. وی، که در کودکی به همراه خانواده به شیکاگو در ایالات متحده امریکا مهاجرت کرده، دارای مدرک دکترای حقوق از دانشگاه هاروارد انگلستان و دکترای تاریخ و روابط بین الملل از دانشگاه گوتینگن[۳] آلمان است.

پروفسور دِ زایاس سال ها در سازمان ملل در سمت ها و بخش های مختلف این نهاد جهانی در زمینۀ حقوق بشر فعالیت داشته. او در ۲۰۰۳م به میل خود از سازمان ملل استعفا داد تا به فعالیت های علمی و پژوهشی و نگارش کتاب در این زمینه بپردازد. ایشان هم اکنون استاد دانشگاه دیپلماسی و روابط بین الملل در ژنو است. از جمله سمت هایی که وی در زمان فعالیت در سازمان ملل بر عهده داشته است عبارت اند از دبیر کمیتۀ حقوق بشر، حقوق دان ارشد در کمیساریای عالی حقوق بشر و رئیس انجمن نویسندگان سازمان ملل. وی هم اکنون در نهادهای بین المللی فراوانی در زمینۀ حقوق بشر، دادخواهی قربانیان جنایت علیه بشریت و مبارزه علیه فقر فعالیت دارد.

پروفسور دِزایاس بیش از صدها مقالۀ علمی پژوهشی و ده ها کتاب در زمینه های فوق به رشته تحریر در آورده و در دانشگاه های مختلف، در چهار گوشۀ جهان، به تدریس در زمینۀ حقوق بشر و حقوق بین الملل پرداخته  است، دانشگاه هایی از قبیل دانشگاه حقوق بین الملل شیکاگو، مرکز حقوق بین الملل در ایرلند،‌ دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور کانادا، دانشگاه بین المللی شیلر در آلمان، دانشگاه های حقوق بین الملل تونس، مادرید، فرانسه و….

از کتاب های مهم پروفسور‌ عناوین زیر را می توان نام برد:

ـ نمسیس در پوتسدام[۴]

ـ مکانیزم های رهگیری حقوق بشر بین الملل[۵]

ـ اسکان غیرقانونی مهاجران ترک در قبرس اشغالی[۶]

ـ کشتار استامبول در ۶ ـ۷ سپتامبر ۱۹۵۵ [۷]

ـ نژاد کشی ارمنیان و ارتباط آن با کنوانسیون ۱۹۴۸ در مورد نژاد کشی[۸]

و ده ها کتاب دیگر که به وسیلۀ ناشران مطرح جهانی به چاپ های سیزدهم و چهاردهم نیز رسیده اند.

در مصاحبه ای که با ایشان انجام دادم پروفسور متواضع تر از آن بود که در مورد شرح حال و فعالیت های خود به تفصیل صحبت کند وآنچه در این بخش آمده تنها گوشه ای از زندگی نامه و فعالیت های گران بهای پروفسور است که آن را از طریق دوستان و تارنمای شخصی ایشان[۹] گرد آوردم.

 

گریکور قضاریان همکار فصلنامه پیمان در کنار پروفســور آلفــرد موریس دِ زایاس
گریکور قضاریان همکار فصلنامه پیمان در کنار پروفســور آلفــرد موریس دِ زایاس

گریکور قضاریان:جناب پروفسور، شما در ردیف اشخاص برجستۀ جهانی هستید که درخصوص نژادکشی ارمنیان فعالیت های گسترده ای داشته اید، در گردهمایی های بین المللی فراوانی در این مورد سخنرانی کرده اید و مقالات فراوانی نوشته اید و کتاب به رشتۀ تحریر در آورده اید. در بین این همه جنایاتی که در تاریخ علیه بشریت صورت گرفته است‌ چگونه به مسئلۀ ارمنیان و نژاد کشی آنان علاقه مند شدید؟

آلفرد دِ زایاس: اساساً در زمان تحصیل در آلمان بود که من با مقولۀ نژاد کشی و پاک سازی نژادی آشنا شدم. این موضوع توجه و علاقۀ مرا جلب کرد و شروع به تحقیق در مورد پاک سازی نژادی در قرن بیستم کردم. در آن زمان بود که به موضوع نژاد کشی ارمنیان برخوردم، تا قبل از آن، یعنی زمانی که در هاروارد مشغول تحصیل بودم، این موضوع هیچ وقت جزو مباحث درسی و دانشگاهی نبود (منظورم دهه های ۱۹۶۰ م و اوایل دهۀ ۱۹۷۰م است) و می توانم بگویم که اصولاً کسی خبر نداشت که چه بر سر ارمنیان آمده است. می دانید، زمانی که در امریکا (در آن موقع) درمورد نژاد کشی و جنایات بشری سخن به میان می آمد برای همگان تنها یک نژاد کشی مطرح بود و آن هولوکاست یهودیان بود و دیگر هیچ.

امروز هم باید اذعان کنم که مردم دنیا از نژاد کشی ارمنیان مطلع نیستند. فقط در این بیست سی سال اخیر است که ارمنیان سعی در شناساندن و معرفی نژاد کشی خود کرده اند. دراین میان، باید بگویم که ارمنیان امریکا مخصوصاً، در لوس آنجلس، فعالیت های چشمگیری داشته اند و این خیلی مهم است. تلاش هایی که شما برای شناسایی نژاد کشی ارمنیان در دنیا می کنید نتایج خود را داشته است. من بارها و در خیلی جاها گفته ام که درست است ارمنیان همیشه در کنار ما وجود داشته اند و زندگی می کرده اند ولی به گونه ای به دست فراموشی سپرده شده بودند و کسی در مورد وقایع اسفناک نژاد کشی و اینکه چه رنج ها و مشقاتی را این ملت تحمل کرده است اطلاعاتی نداشت.‌ کسی ارمنیان را به حساب نمی آورد. آنها در رسانه ها،‌ مطبوعات و کتاب های درسی اصلاً مطرح نبودند. من در دو کتاب اولی که به رشتۀ تحریر درآورده ام در مورد کشتار ارمنیان مسائلی را بیان داشته ام. به نظر من کشتار ارمنیان به دست دولت عثمانی یک نمونۀ بارز از جنایات علیه بشریت است.

این را نیز باید ذکر کنم که در برخی موارد نگرش های جانبدارانه ای در این مورد وجود دارد. ما محافل و کمیته های بین المللی فراوانی داریم که در آنجا جنایت علیه بشریت تعریف و دربارۀ آن بحث می شود و همگان نیز اتفاق نظر دارند که جنایت علیه بشریت پدیده ای موهوم، ضد انسانی، ضد اخلاقی و بد است اما در برخی مواقع خیلی راحت از کنار برخی جنایات می گذرند و ترجیح می دهند که سکوت کنند؛ برای مثال، همه متفق القول اند که پاک سازی نژادی بد است و آنچه را که در یوگسلاوی سابق[۱۰] اتفاق افتاد محکوم می کنند اما در عین حال همین محافل و کارشناسان حقوق بشری ترجیح می دهند که در مورد پاک سازی نژادی در امپراتوری عثمانی سخن نگویند، پاک سازی ها و قتل عام هایی در زمان عثمانی که گسترده تر از پاک سازی ها و قتل عام هایی است که تاکنون در تاریخ بشریت رخ داده. من این را به عنوان یک کارشناس و پژوهشگر بین المللی حقوق بشر عرض می کنم.

مورد دیگری که باید در مورد نژاد کشی ارمنیان بگویم این است که شما بیشتر در بین خودتان در مورد این واقعه صحبت می کنید. هنوز موضوع به صورت گسترده برای جهانیان باز و تفهیم نشده است و همان طور که گفتم فقط دو سه دهه است که در مورد آن در سطح وسیع تر صحبت شده و به حق هم پیشرفت خوبی در این زمینه به دست آمده. ارمنیان در این چند سال اخیر توانسته اند حمایت و همدردی بسیاری از محافل و اشخاص مهم و مطرح راکسب کنند ولی برای اینکه بتوانند حرفشان را به گوش جهانیان و مردم برسانند نیاز به حمایت های سیاسی دارند. این حرف را به خاطر اینکه ارمنیان خوششان بیاید نمی گویم. من نه ارتباطی با ارمنی ها و ارمنستان دارم و نه در این قضیه ذی نفع هستم. این نکته را به عنوان کارشناس ارشد سازمان ملل و به منزلۀ کسی که بیش از ۲۵ سال در مقولات مربوط به حقوق بشر در سطح دنیا تحقیق و تفحص داشته بیان می کنم و می توانم به صراحت بگویم که پس از دو سه دهه تجربه در این کار اکنون بینشی وسیع در این زمینه دارم که در دنیا چه جنایت هایی علیه بشریت رخ داده و می دهد و چگونه حقوق بشر در دنیا پایمال می شود. از شمال تا جنوب این کرۀ خاکی، از آرژانتین و شیلی تا آفریقا و…خشونت هایی که علیه بشریت صورت می گیرد واقعاً وحشتناک است و من فکر می کنم که عاملان و مسئولان این خشونت ها و جنایت ها باید مجازات شوند.

از یک سو در مورد این گونه موضوعات صحبت می کنیم، کنفرانس ها و گردهمایی های جهانی تشکیل می دهیم و از سوی دیگر وقت و انرژی لازم را برای عملی کردن گفته هایمان نداریم. یک مثال عرض کنم، در زمان دیکتاتوری پینوشه، در شیلی، که هفده سال طول کشید، شمار کشته شدگان و مفقودان سه هزار نفر بود. سه هزار نفر مفقود و قربانی در طی هفده سال. حالا شما این آمار را با کشتارهایی که در زمان عثمانی درمورد ارمنیان صورت گرفته است مقایسه کنید. قتل عام های ۱۸۹۶م، کشتار آدانا در ۱۹۰۹م،‌ خود قتل عام ۱۹۱۵م و کشتارهایی که تا ۱۹۲۳م به طول انجامید. مشاهده می کنید که آمار کشته شدگان میلیونی است. پینوشه مجازات شد اما عاملان جنایات ارمنیان چطور؟ وقت نمی گذاریم چون علاقه ای نداریم، چون حمایت سیاسی ای پشت ارمنیان نیست، چون ارمنیان را از نظر سیاسی قربانی نمی دانیم و چون سیاست ایجاب نمی کند که آنها را قربانی بدانیم اما یهودیان را قربانی می دانیم. در روزنامه هایی چون نیویورک تایمز و واشنگتن پست اخبار مربوط به مراسم یادبود هولوکاست منتشر می شود و شبکۀ خبری سی اِن اِن در مقیاس وسیعی اخبار مربوط را منعکس می کند. من به نوبۀ خودم برای همۀ قربانیان و همۀ انسان هایی که قربانی این جنایات شده اند احترام قائلم ولی از سوی دیگر نیز بر این باور هستم که نباید تبعیضی بین قربانیان قائل شد.

در سال هایی که در سازمان ملل کار می کردم و عهده دار مسئولیت هایی در مورد رسیدگی به کشتار یوگسلاوی سابق بودم بارها با این گونه تبعیض ها و جانبداری ها برخورد کردم. زنان بوسنیایی، که مورد آزار و اذیت واقع شده بودند، به دادگاه های سازمان ملل شکایت می کردند و به شکایات آنها نیز رسیدگی می شد ولی در همان زمان هنگامی که زنان صرب، که مورد همان نوع آزار و اذیت ها واقع شده بودند، شکایت می کردند شکایت های برحقشان را به دیدۀ اغماض می نگریستند. خشونت و آزار اعمال شده از یک نوع بود، قربانی نیز قربانی بود ولی از سوی مسؤلان جانبداری و تبعیض صورت می گرفت. این یکی از انتقادات شدید من است که بارها به مسئولان سازمان ملل متذکر شده ام و در محافل بین المللی نیز آن را مورد انتقاد قرار داده ام. در مورد ارمنیان نیز به چنین تبعیض هایی برخورد کرده ام. دیده ام که چگونه افراد سرشناس و اهل فن در حقوق بشر نژاد کشی ارمنیان را تکذیب و کتمان می کنند. بنابراین، آنچه که مهم است و شما نیز باید به آن بپردازید این است که بی عدالتی ها و تبعیض هایی وجود دارد که به عقیدۀ من باید کنار گذاشته شوند.

پروفسور محترم، شما در صحبت هایتان فرمودید که ارمنی ها نژاد کشی ارمنیان را آن طور که باید‌ به جهانیان نشناسانده اند. شما به منزلۀ حقوق دان بین الملی و صاحب نظر در زمینۀ حقوق بشر چه راه کارهایی را به ارمنیان پیشنهاد می کنید تا بهتر بتوانند احقاق حق کنند؟

آنچه که شما تاکنون کرده اید، کم نبوده.‌ شما توانسته اید در مجالس بسیاری از کشورها قطعنامه هایی را درخصوص به رسمیت شناختن نژاد کشی ارمنیان و محکوم کردن عاملان آن به تصویب برسانید. در محافل علمی و دانشگاهی جهانی نیز کارشناسان و پژوهشگران فراوانی در کنار شما هستند. آنها تحقیق می کنند و مطلب می نویسند. تاریخ نیز در کنار شما و با شماست. این قطار به سمت درستی در حال حرکت است. آنچه شما باید بکنید این است که سرعت این قطار را افزایش دهید تا از اهمیت قضیه کاسته نشود. شما باید به مبارزات و فعالیت هایتان ادامه دهید، باید در مجلس های بیشتری درمورد محکومیت ترکیه و به رسمیت شناختن نژاد کشی ارمنیان و وضع قوانینی در این خصوص تلاش کنید.

و آیا دولت ارمنستان نیز در این بین نقشی دارد؟

البته که دارد. دیاسپورای ارمنی نقش خود را در این مسئله دارد و دولت ارمنستان نیز جایگاه و تأثیر خود را. شما باید فعالیت هایتان را منجسم تر کنید. یکی از مهم ترین درخواست های شما این باید باشد که دولت ترکیه رسماً از ارمنستان و ملت ارمنی عذرخواهی کند. در اینجا متذکر شوم دولت هایی که دوست ارمنستان هستند هم اکنون در این خصوص فشارهایی را به ترکیه وارد می کنند.

شما باید از دولت ترکیه بخواهید که این جنایت و بزرگی مقیاس آن را بپذیرد و باید بپذیرد. از دولت ترکیه بخواهید که عذرخواهی کند و از ارمنیان و بازماندگان نژاد کشی دعوت به عمل آورد که در صورت تمایل به سرزمین های خود برگردند.

اینها موارد عجیب و غریبی نیستند؛ مثلاً، در سال های ۱۹۴۵ـ۱۹۴۶م قریب به سیصد هزار آلمانی به دلیل سیاست های خشونت آمیز مجارستان از آن کشورگریختند و پس از آن، در ۱۹۹۵م، نخست وزیر مجارستان رسماً از آلمان ها عذرخواهی کرد و از آنها خواست که در صورت تمایل به مجارستان باز گردند. در چهارچوب حقوق بین الملل مجارها متوجه شده بودند که اشتباهی مرتکب شده اند و عذرخواهی کردند. ترک ها نیز همین اشتباه را شاید هم بدتر از آن در حق ارمنیان مرتکب شده اند. جنایات ترک ها باعث تشکیل دیاسپورای ارمنی شده و دولت ترکیه موظف است که عذرخواهی کند ولی در عوض می بینم که درست بر عکس عمل می  شود.‌ تعداد قربانیان کشتارهای ارمنیان به عمد کمتر جلوه داده می شود. دولت ترکیه دلیل می آورد که قربانی شدن ارمنیان به خاطر شرایط جنگی،‌ بیماری و قحطی بوده است و‌ به نوعی سعی دارد از جنایت صورت گرفته چشم پوشی کند و از قبول مسئولیت سرباز زند اما به نظر من وقت آن رسیده که دولت ترکیه بپذیرد که کشتار علیه ارمنیان صورت گرفته، جنایاتی علیه بشریت در آن سرزمین رخ داده و پاک سازی های قومی، نه تنها علیه ارمنیان بلکه علیه دیگر اقلیت ها نیز، صورت گرفته است. یونانی ها،‌ آشوری ها و دیگر اقوام، در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در این امپراتوری مورد جنایت، کشتار و خشونت قرار گرفته اند. درست است که مسئولان این جنایت ها اکنون وجود ندارند ولی مسئولیت حکومتی و دولتی وجود دارد و مسئولیت این کشتار ها و فجایع بر دوش دولت کنونی ترکیه است.

دولت ترکیه ملزم است که اموال و دارایی های ارمنیان، ‌به خصوص، اموال کلیساها و اماکن مقدس ارمنیان را به آنان بازگرداند و تعهد دهد که بناهای مقدس ارمنیان را، که خود موجب نابودی آنها شده، بازسازی کند. ترکیه باید بپذیرد که در حق ارمنیان دست به انهدام فرهنگی نیز زده است و میراث فرهنگی آنان را سال هاست که نابود و ویران می سازد، کلیساها را تخریب و همۀ نقوش و نگاشته های ارمنی موجود بر در و دیوار کلیساهای ارمنی را نابود می کند. ترکیه همۀ این جنایت ها را به صورت نظام مند و با برنامه ریزی قبلی مرتکب شده و می شود. حالا با چنین اوضاعی ترک ها می خواهند وارد اتحادیه اروپا شوند. باید بگویم که آنها این حق را ندارند.

پروفسور دِزایاس،‌ اشاره کردید که ارمنیان به حمایت های سیاسی نیاز دارند، چه نوع حمایت هایی را مد نظر دارید؟

همان فعالیت هایی را که شما در مجالس کشورهای مختلف انجام می دهید. هم اکنون در بسیاری از مجالس دنیا قطعنامه هایی مبنی بر به رسمیت شناختن نژاد کشی ارمنیان تصویب شده است[۱۱] ولی شما نباید به این قطعنامه ها بسنده کنید و موضوع نباید فقط در سطح شناسایی و شناختن باقی بماند. از ترکیه مصرانه تقاضا کنید یعنی همه باید تقاضا کنند که بنیاد یا نهادی برای پرداخت غرامت و جبران خسارت به ارمنیان تأسیس کند و این را در چهارچوب ضوابط سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر انجام دهد. دولت ترکیه و مؤسسات بزرگ اقتصادی ترکیه باید حامیان این نهاد باشند. جالب است بدانید که اکثر ثروتمندان و طبقۀ مرفه ترکیه تمامی دارایی ها، اموال و ثروت خود را مدیون ارمنیان هستند. آنها در واقع دارایی های ارمنیان را،‌ پس از کشتار،‌ غضب کردند. ترکیه درواقع از نظر اخلاقی و حقوقی به نوعی به ارمنیان مدیون است و این دین خود را باید ادا کند.

این قضیه هنوز برای ترکیه جا نیفتاده است. شما ارمنیان کار زیادی دارید که باید انجام دهید. مهم ترین کار شما روشنگری است، روشنگری و‌ اطلاع رسانی. این است مهم ترین وظیفۀ شما. روشن ساختن مفهوم و درک نژاد کشی ارمنیان، جنایت های عثمانی علیه ارمنیان و بی عدالتی هایی که در آن زمان در حق ارمنیان صورت گرفته. دنیا آن چنان که باید و شاید از این واقعیت های تاریخ خبر ندارد. درخود ترکیه نیز مردم خبر ندارند. پس روشنگری، روشن ساختن اذهان عمومی جهانیان و مردم ترکیه، از وظایف اصلی شماست. دولت ترکیه تاکنون همواره از موضع برتر با مسئلۀ نژاد کشی ارمنیان برخورد کرده و انگشت اشاره و تهدید را به سوی شما نشانه رفته است اما از این نکته غافل است که وقتی شما انگشت اشاره را به سمت کسی نشانه می روید سه انگشت دیگر به طرف شما نشانه رفته اند!

نظرتان در مورد روبط دو کشور ارمنستان و ترکیه چیست؟

کوتاه عرض کنم که به نظر من روابط باید برپایۀ صداقت و اعتماد و شفافیت متقابل باشد. دو طرف باید نیت خیر خود را بروز دهند. این طور نمی شود که بگوییم گذشته را فراموش کنیم، صفحۀ جدیدی باز کنیم و صفحات گذشته را به فراموشی بسپاریم. ترکیه باید قبول کند که علیه ارمنیان دست به نژاد کشی زده است. تا این شناسایی و عذرخواهی از سوی ترکیه صورت نگیرد روابط این دو کشور بالماسکه ای بیش نخواهد بود.

پروفسور د زایاس از اینکه وقت خود را در اختیار خوانندگان ما قرار دادید و به خاطر بیانات مفید و ارزشمندتان بسیار متشکرم.

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

۱ـ این مصاحبه اخیراً توسط گریکور قضاریان، در بیروت انجام شده است.

Alfred Maurice de Zayas 2ـ

Gottingen 3ـ

Nemesis at Potsdam 4ـ

International human rights monitoring mechanisms 5ـ

The illegal implantation of Turkish settlers in occupied Northern Cyprus 6ـ

The Istanbul pogrom of 6-7 september 1955 7ـ

The Genocide against the Armeinans and the relevance of the 1948 Genocide convention 8ـ

www.alfreddezayas.com 9ـ

۱۰ـ پس از جنگ جهانی دوم کشوری به نام جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی در شرق بالکان تأسیس شد. این کشور متشکل از اقوام مقدونی، صرب، اسلوون، کرووات و مونته نگرویی بود. پس از فروپاشی اردوگاه بلوک شرق،‌کشور یوگسلاوی نیز تجزیه شد و هر یک از این اقوام طی جنگ های ۱۹۹۵م خواستار استقلال شدند. در جنگ هایی که به همین خاطر در یوگسلاوی سابق درگرفت صدها هزار تن از بوسنیایی ها و کرووات ها به دست صرب ها قتل عام شدند. اسلوبودان میلوسویچ، رئیس جمهور وقت صربستان، در محکمۀ جرایم بین المللی به اتهام جنایت علیه بشریت محکوم شد اما پیش از صدور و اجرای حکم نهایی در زندان در گذشت. گ. ق.

۱۱ـ تاکنون بیش از بیست مجلس در کشورهای مختلف دنیا و همچنین سازمان ها و نهادهای بین المللی و مردمی با تصویب قطعنامه هایی نژاد کشی ۱۹۱۵م ارمنیان به دست ترکان عثمانی را به رسمیت شناخته و دولت ترکیه را محکوم کرده اند. برخی از این کشورها عبارت اند از: ونزوئلا‌، اروگوئه، آرژانتین، شیلی، کانادا، سوئیس، سوئد، فرانسه، اسلواکی، آلمان، قبرس،‌ لبنان و روسیه. گ.ق.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۵
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید