فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۱

گفت و گو با اومیت یاردم،سفیر ترکیه در ایران

نویسنده: گریگور قضاریان

دکتر اومیت یاردم،[۱] متولد ۱۹۶۱م در بالک اسیر،[۲] در غرب ترکیه، است. او تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع کارشناسی رشتۀ علوم سیاسی در دانشگاه بوغازیچی[۳] استانبول به پایان رسانده و کارشناسی ارشد خود را در رشتۀ روابط بین المللی از دانشگاه گازی[۴] آنکارا دریافت داشته. ایشان همچنین دارای دکترای افتخاری در رشتۀ هنر از دانشگاه باکوی آذربایجان است.

اومیت یاردم،سفیر ترکیه در ایران و گریگور قضاریان
اومیت یاردم،سفیر ترکیه در ایران و گریگور قضاریان



اومیت یاردم در سفارت خانه های مختلف ترکیه در سمت دبیری به خدمت پرداخته از جمله در پاکستان، روسیه، یونان، آذربایجان، پرتغال و آلمان. وی از ۲۰۱۰ م به سمت سفیر جمهوری ترکیه در جمهوری اسلامی ایران منصوب شده  است.

گریکور قضاریان: جناب آقای سفیر، اولین سئوال من در مورد روابط دو کشور ارمنستان و ترکیه است. با توجه به وضعیت فعلی، که ترکیه مرزهایش را به روی ارمنستان بسته است و امری که از نظر ما مشروعیت ندارد، شما دورنمای روابط ارمنستـان و ترکیه را چگونه می بینید؟

اومیت یاردم: قسمت دوم سؤال شما مهم تر از قسمت اول است. در روابط بین دو کشور بستن مرزها به روی یکدیگر اقدامی نا مشروع تلقی نمی شود. مشروعیت معیار درستی برای سنجش روابط دو کشور در قبال باز و بسته بودن مرزها نیست، گاهی اوقات این همسایه ها، هر چقدر هم دوست باشند، ممکن است چنین اقدامی را انجام دهند. این سؤال مانند آن است که بپرسیم چرا دو کشور از هم روادید ورود طلب می کنند. ولی قسمت دوم سؤال جناب عالی در مورد دورنمای روابط ترکیه و ارمنستان مهم تر است. این را باید بگویم که اگر شما تاریخ بشریت را مطالعه فرمایید در می یابید که دو ملت به این حد نزدیک به هم را نمی توانید پیدا کنید. منظورم دو ملت ترک و ارمنی است. چون ما می دانیم که ترک ها و ارمنیان نزدیک به هزار سال است که در کنار هم زندگی می کنند. در طی این هزار سال این دو ملت در زمینه های مختلف تأثیرات فراوانی از هم پذیرفته اند در زمینه های هنری، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره. اگر ما هزار سال اخیر ترکیۀ آناتولی را بررسی کنیم، می بینیم که تأثیرگذارترین قومی که در تحولات آناتولی نقش ایفا کرده ارمنیان هستند. در واقع، ارمنیان در تنوع فرهنگی، که هم اکنون در آناتولی جاری است، تأثیر بسزایی داشتند. ترک ها هیچ قومی را ملت صادق ننامیدند به جز ارمنیان را. براساس آن ارزش های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ای که بنده به عنوان یک ترک متعلق به خود می دانم براین واقف هستم که اینها ارزش های مشترکی هستند که ارمنیان نیز آنها را متعلق به خود می دانند. ولی همان گونه که مستحضر هستید فقط در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مجموعه مشکلاتی بین ما و ارمنیان به وجود آمد. اگر ما بتوانیم این مشکلات را پشت سر گذاریم، که به نظر من مشکلات عمده ای هم نیستند، روابط ترکیه و ارمنستان نسبت به وضعیت فعلی خیلی هم بهتر خواهد شد. همانگونه که اشاره کردم این تاریخ مشترک هزار ساله ای که با هم داشته ایم امری نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشی کرد. به نظر من اگر این چند مشکل غیر عمده را بتوانیم کنار گذاریم، هیچ مشکل دیگری نخواهیم داشت.

جناب آقای سفیر، اشاره فرمودید که فقط چند مشکل غیر عمده بین ارمنیان و ترک ها وجود دارند برای خوانندگان ما جالب خواهد بود که بدانند این چند مشکل غیر عمده به نظر شما کدام اند؟

اومیت یاردم: خدمتتان عرض کنم که ارمنیان و ترک ها به جای پرداختن به مسائلی که باعث جدایی و دوری از یکدیگر می شوند بهتر است بر روی نقاط مشترک یکدیگر صحه گذارند. ارمنیان و ترک ها بهتر است به طور مشترک و دو جانبه به بررسی وقایع و اتفاقات اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بپردازند و در این بررسی مشترک اشخاص یا کشورهای ثالثی را دخیل نکنند. هنگام این بررسی ها از گذشته و تاریخ خودشان خجالت نکشند در زمان این بررسی ها و مذاکرت دو جانبه، که اگر عملی شود، بهتر است که مسائل طبق خواسته های قرن حاضر مطرح شوند. طلب خاک، درخواست جدایی یا تجزیه، ‌خواسته های واقع بینانه ای به نظر نمی رسند و اصولاً دو طرف باید در خصوص حل هرچه سریع تر نقاط مورد اختلاف در منطقه بکوشند و در این خصوص به عنوان نقشه راه باید پروتکل زوریخ را در دستور کار خود قرار دهند. به نظر بنده اینها مواردی هستند که باید دو طرف با هم حل کنند. شاید، موارد دیگری هم باشند که، دو طرف بخواهند در مورد آن به بررسی بپردازند ولی من این مسائل را در اولویت می دانم. بنده، به عنوان کسی که خیر و آرامش این منطقه را می خواهم، مشکلات موجود را این گونه ارزیابی می کنم. اگر این مشکلات را حل کنیم منطقه رو به آرامش خواهد رفت.

در مورد عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه طرف ارمنستانی بارها تأکید کرده است که برای عادی سازی این روابط لازم نیست که پیش شرط هایی وجود داشته باشند ولی این طرف ترکیه ای بود که همیشه این پیش شرط ها را گذاشته است نظر شما در این خصوص چیست؟

اومیت یاردم: در واقع نمی دانم منظور شما از پیش شرط[۵] چیست. آنچه که بنده می دانم این است که پیش شرط ها از طرف ارمنی گذاشته شده است. ما (یعنی ترکیه) پیش شرطی نگذاشته ایم. [۶] درواقع، در ۲۰۰۵م، که جناب آقای اردوغان نامه ای برای همتای ارمنی خود نوشتند، هیچ پیش شرطی را مطرح نکرده بودند. [۷] این مسائل را در چهارچوب سیاستی رئالیستی و واقع بینانه باید دید. وقتی که مجموعه موادی در قانون اساسی ارمنستان وجود دارد که تهدیداتی علیه ترکیه است و ما نگرانی خودمان را در این خصوص بیان کرده ایم[۸] اینها را که نمی توان پیش شرط نامید. اگر در قانون اساسی ترکیه هم موادی علیه ارمنستان وجود داشته باشد و در قانون اساسی ما درخواست خاک از ارمنستان یا منطقه وجود داشته باشد و طرف ارمنی هم از این بابت ناراحت شود و نگرانی خود را اعلام کند طبیعتاً این حق اوست. [۹] واضح صحبت کنم در خصوص عادی سازی روابط نباید این تهدیدها علیه یکدیگر وجود داشته باشد. من بر این باور نیستم که ترکیه برای عادی سازی روابط با ارمنستان پیش شرطی قائل شده باشد. این امر البته در آن پروتکل ها هم به طور واضح بیان شده است.

جناب‌ آقای سفیر،‌این سئوال من، درمورد مسئلۀ قراباغ است. به دلیل مناقشۀ قراباغ، یعنی به دلیل مسئله ای که بین ارمنستان و آذربایجان اتفاق افتاده است، ترکیه در ۱۹۹۳م مرزهایش را به روی ارمنستان بست. آیا به نظر شما این اقدام ترکیه کمکی در حل مسئله قراباغ بوده؟ آیا ترکیه تاکنون ارمنستان وآذربایجان را ترغیب به حل این مسئله کرده؟ آیا مواضع ترکیه تاکنون تأثیر مثبتی بر حل مسئلۀ قراباغ داشته است؟

اومیت یاردم: در مورد اشغال قراباغ‌ این فقط ترکیه نیست که می گوید ارمنستان این منطقه را اشغال کرده‌ جوامع بین المللی و اروپایی هم این را اذعان می کنند؛ یعنی، هیچ دولتی در دنیا وجود ندارد که بگوید ارمنستان حق دارد که آن منطقه را اشغال کند. [۱۰] در مورد بازکردن مرزها از سوی ترکیه نیز باید بگویم که در پروتکل زوریخ در واقع دو ماه زمان تعیین شده بود که مرزها باز شوند. باز و بسته بودن مرز بین دو کشور مسئلۀ زیاد اساسی و عمده ای نیست. بله، شما درست می فرمایید دراعتراض به اشغال کلبجر به دست نیروهای ارمنی،‌ ترکیه نیز مرزهایش را به روی ارمنستان بست‌ ولی شما می دانید که ترکیه یکی از کشورهای مهم منطقه و قفقاز به شمار می رود. بله،‌ روند مذاکراتی که در این منطقه اتفاق می افتد برای ترکیه خیلی مهم است. خدمتتان عرض کنم که باید در یک چهارچوب واقع بینانه به قضایا نگریسته شود. شما می دانید که آذربایجان برای ترکیه یک کشور برادر است. درضمن، در این خصوص تصمیمات سازمان ملل هم وجود دارد. [۱۱] به نظر من باید علت ها را بررسی کنیم و نباید فقط به نتایج و یا عواقب بپردازیم. ولی این را هم عرض کنم که مسئلۀ قراباغ یک مسئلۀ بسیار مهم است و با حل شدن مسئله قراباغ نیمی از مسائل به خودی خود حل خواهند شد. این را خود آقای پطروسیان (رئیس جمهور سابق ارمنستان) هم فرموده اند. آقای پطروسیان در ۲۰۰۷ یا ۲۰۰۸م فرمودند که با حل مسئلۀ قراباغ خیلی از مشکلات ارمنستان خود به خود حل خواهند شد. در اینجا مجدداً اشاره ای می کنم به پروتکل زوریخ. اگر مفاد آن را به خاطر آوریم، در آنجا به این موضوع اشاره و نوشته شده است که دو طرف، درعین احترام گذاشتن به مرزهای یکدیگر،‌ در خصوص یافتن راه حل در مورد نقاط اختلاف درمنطقه یکدیگر را یاری کنند. این را همه می دانند و خود ارمنستان هم بهتر از همه این را می داند که مسئلۀ قراباغ در واقع مانعی است در حل اختلافات در منطقه. ‌درمورد بسته بودن مرز ترکیه به روی ارمنستان نیز مجدداً اشاره کنم که این مسئلۀ بسته بودن مرز یک مسئلۀ جزئی است و اگر در واقع مفاد پروتکل زوریخ را عملی می کردیم، طی دو ماه این مرزها باز می شد. اگر آن مسائل دیگر (آن سه چهار موردی که در ابتدا اشاره کردم) را حل کنیم،‌ این مسئلۀ مرز نیز خودش حل خواهد شد. چون مسئلۀ بسته بودن مرزها فقط مربوط به مسئلۀ قراباغ نیست. در حال حاضر، اگرچه مرزها بین دوکشور بسته است روابط تجاری و رفت و آمد گردشگر برقرار است.

جناب آقای سفیر، شما در گفته هایتان فرمودید که ارمنیان در زمان عثمانی به عنوان یک ملت صادق و وفادار شناخته شده بودند و تأثیرات مهمی در زمینه هایی چون فرهنگ، ‌هنر، تجارت و دیگر زمینه ها داشتند. آیا امروزه نیز مردم جامعۀ ترکیه بر این واقعیت واقف هستند که زمانی در امپراتوری عثمانی ارمنیانی بودند که چنین نقش مثبت و سازنده ای در کشور ایفا کردند؟ آیا امروز در کتاب ها،‌ رسانه ها و دیگر منابع ترکی از این نقش مثبت ارمنیان یادی می شود؟

اومیت یاردم: بله، جامعۀ ترکیه این را خوب می داند. در واقع ترکیه کاملاً از این موضوع مطلع است و در نظراتشان در مورد آیندۀ روابط با ارمنستان این امر را نیز دخالت می دهند. مردم ترکیه می گویند که ما با ارمنیان روابط خوبی داشتیم چرا که هزار سال است که در کنار هم می زیستیم. مردم ترکیه این واقعیت ها را خوب می دانند و من هم به عنوان سفیر ترکیه به صراحت اعلام می کنم که ما با مردم ارمنی دوست هستیم. این واقعیت که ارمنیان هر کجا که زندگی می کنند خود را متعلق به آن سرزمین می دانند ما را خوشحال می کند. ما جزو یک سرزمین هستیم. هنگامی که موضوع روابط ارمنیان و ترک ها مطرح می شود نظریات بسیار زیادی به میان می آید، چه نظریات مثبت و چه منفی.‌ نمی خواهم به جزئیات این نظریات و تئوری ها بپردازیم چون رشتۀ سخن از دستمان خارج می شود ولی نمی توانم بدون ذکر یک موضوع به راحتی از کنار آن رد شوم و سعی می کنم آن را با یک مثال بارز عنوان کنم. در اوائل قرن بیستم، در داخل نظام امپراتوری عثمانی، وزرای امورخارجه و دارائی و سفرایی حضور داشتند که ارمنی بودند و ما همیشه از خدمات آنها با احترام یاد می کنیم. درکنار این اشخاص،‌ یک جمعیت خاموش هم وجود داشتند که دنبال کار و زندگی خودشان بودند و در زمینه های فرهنگ،‌ تجارت، هنر وغیره تأثیرات مثبت و سازنده ای داشتند. حالا ما چرا نمی آییم در مورد اینها صحبت کنیم و فقط به صحبت هایی که از بیرون القا می شوند گوش می دهیم؟ من بر این عقیده هستم که ما باید به کمک یکدیگر نقاط مشترکمان را پیدا کنیم. بله، ما می توانیم مواردی هم پیدا کنیم که باعث رشد نفرت شوند‌ ولی چرا فقط باید به دنبال نفرت ها باشیم. ما می دانیم که نقطۀ شروع با نفرت و دشمنی نبوده است. خیلی از مورخان ارمنی بوده اند که در منابع شان ذکر کرده اند که وقتی یک سلطان عثمانی از دنیا می رفت خیلی از ارمنیان گریه و زاری می کردند که ما پدرمان را از دست دادیم. آنهایی که از درگذشت این گونه اشخاص بیشتر متأثر و غمگین می شدند خود ارمنیان بودند. این گونه مثال ها فراوان است که من نمی خواهم الآن وارد جزئیات شوم.

امروزه، میلیون ها گردشگر وارد ترکیه می شوند. ‌به شما هم پیشنهاد می کنم که به عنوان خبرنگار به ترکیه بروید. به یک فروشگاه کتاب بروید و بعد خودتان آن همه کارهایی که در خصوص ارمنیان شده و کتاب ها و منابعی را ببینید که شاید برایتان جالب و تعجب آور نیز باشد.

ما، به عنوان ترکیه، به خودمان اعتماد داریم و بر روی ارمینان آغوش باز می کنیم، ‌بر روی دیروزشان،‌ امروزشان و فردایشان. آغوش باز می کنیم برای همۀ ارمنیان، برای تمام افرادی که دیروز و امروز دوستمان بودند و هستند، غیر از اشغالگران. با توجه به گذشته این را خوب می دانیم که ما هزار سال در کنار هم زندگی کرده ایم و شاید تا هزاران سال دیگر هم در کنار هم، با این ملت، زندگی خواهیم کرد. ما حاضریم تمامی برهه های تاریخمان را مورد بررسی قرار دهیم و از نتیجه اش هم واهمه ای نداریم. این را از ۲۰۰۵م مادام گفته ایم. به نظر من ممکن است که در این بررسی ها نتیجه به ضرر ترک ها هم تمام شود. شاید ترک ها متأثر شوند، ‌منظورم کسانی هستند که نظریه های یورشگرانۀ ارمنی را مدنظر قرار می دهند. سوء تفاهم پیش نیاید.‌ من نمی خواهم به کشور ثالث دیگری اشاره کنم. غیر از ارمنستان به هیچ کشور ثالثی اشاره نمی کنم. ببینید در قرن های نوزدهم و بیستم میلادی در اوراسیا،‌ امریکا، آفریقا و اروپای آن زمان بشریت شرایط فاجعه بار بسیاری را تجربه کرد‌ ولی هیچ یک از کشورهای آن زمان نمی گویند که بیایید در مورد آن مسائل صحبت کنیم. آیا کشوری را سراغ دارید که بیاید در مورد اقدامات آن زمان خودش صحبت کند؟ ما از کشورهای نادری هستیم که خواسته ایم این کار را انجام دهیم و اقدامات لازم را هم انجام داده ایم و حالا منتظر حرکت طرف مقابل ایم. ما می گوییم که بفرمایید گذشته را بررسی کنیم. نتیجه اش هم هرچه شد قبول است. [۱۲] یک مثال دیگر خدمتتان عرض می کنم: اشاره کردم که اگر به فروشگاه های کتاب در ترکیه بروید،‌ خودتان خواهید دید که چقدر اثر در این زمینه وجود دارد. این صرفاً منحصر به کتاب و کتاب فروشی ها نیست. هم اکنون، در برنامه های تلویزیونی، دانشگاه ها،‌ پژوهشگاه ها و رسانه ها این مسائل آن قدر مطرح می شوند که خودتان متعجب خواهید شد ولی در عوض، شما بروید ایروان در بین کتاب ها،‌ کتاب فروشی ها،‌ مراکز پژوهشی و دانشگاهی و روشنفکران آیا حتی یک منبع یا فردی را پیدا خواهید کرد که بگوید حرف حساب ترک ها چیست و ترک ها چه می گویند؟

مجدداً، در خصوص روابط ترکیه و ارمنستان عرض کنم که ما باید این چند مشکل را با هم حل کنیم. آیندۀ بسیار مثبت و خوبی را در این روابط می بینم و تا روزی که این مشکلات در قفقاز ادامه داشته باشد،‌ نمی توانیم روی آرامش و صلح را ببینم.

ما در بطن مشکلات زندگی می کنیم. ما هستیم که با این مسائل درگیریم و این تلخی ها را تجربه می کنیم و از سوی دیگر هم گروهی در دیاسپورا و غرب هستند که می توانند زندگی راحتی داشته باشند. ببینید، ‌درآمد سرانۀ سالانۀ یک تبعه در ارمنستان دو یا سه هزار دلار است، ‌این همه مشکلات اقتصادی و بدهی دارد،‌ کشوری  است مهاجرفرست؛ ‌یعنی، آن جامعه با آن همه قابلیت های فکری،‌ فرهنگی و تجاری امروزه نمی تواند بر مشکلات خود فائق آید و از سوی دیگر، آن فرد مرفهی که در غرب یا دیاسپورا نشسته‌ اصلاً هم این واقعیت ها برایش ملموس نیست. آنها هیچ گونه احساس همدردی با کسانی که در ارمنستان هستند نمی کنند. این ماییم که کنار هم هستیم و باید در کنار هم مشکلاتمان را حل کنیم.

بله،‌ مجموعه مشکلاتی در منطقه وجود دارد.‌ من معتقدم که اگر خودمان این مشکلات را حل کنیم،‌ آیندۀ مشترک بسیار خوبی در انتظار ماست و بر این باورم که ترک ها و ارمنیان از عهدۀ این کار برخواهند آمد.

جناب آقای سفیر، امروزه ترکیه در مسیر ملحق شدن به اتحادیۀ اروپا گام بر می دارد. ترکیه کشوری است که اقدامات غیر بشری در دنیا را محکوم می کند.‌ شما خود را در کنار ملت فلسطین می دانید.‌ نخست وزیر ترکیه، آقای اردوغان، به خاطر کشتار دِرسیم در ۱۹۳۶ـ۱۹۳۷م در ترکیه از کردها عذرخواهی می کند و امروزه، ترکیه به نوعی به بازنگری گذشتۀ خود پرداخته است ولی در مورد واقعۀ ۱۹۱۵م و نژادکشی ارمنیان‌ ترکیه موضع متفاوتی دارد و‌ همیشه آن را تکذیب کرده است. نظر شما در این رابطه چیست؟

اومیت یاردم: ما هم همین را می خواهیم. بیشتر از شما ما این را می خواهیم. قبلاً هم خدمتتان عرض کردم،‌ در ۲۰۰۵م، نخست وزیرمان، آقای اردوغان، نامه ای به رئیس جمهور ارمنستان فرستادند. ما یک پیشنهاد ارائه دادیم. گفتیم که یک کمیسیون مشترک از تاریخ نویسان تشکیل شود و این دوران را بررسی کند. هرکس،‌ هر منبعی که دارد بگذارد وسط نتیجه اش هم هرچه که باشد ما قبول می کنیم ولی به ما جواب ندادند. مجدداً اشاره می کنم به پروتکل زوریخ. اگر آن را عملی می کردیم،‌ علاوه بر باز شدن مرزها،‌ این کمیسیون مشترک هم کارخود را انجام می داد اما متأسفانه، در نتیجۀ دخالت دادگاه قانون اساسی ارمنستان، این روند متوقف شد.

در این مورد‌ جواب واضح بنده به سؤال جناب عالی این است:‌ ما می خواهیم با تمام جزئیات،‌ خصوصیات و ویژگی ها در مورد واقعۀ ۱۹۱۵م، ده پانزده سال قبل از آن و ده پانزده سال بعد از آن با طرف ارمنی صحبت و آن را بررسی کنیم و تنها شرطی که داریم این است که نتیجه را هر دو طرف باید بپذیرند. آیا کشوری را سراغ دارید که برای بررسی گذشته و تاریخ خود چنین قدم واضحی را بردارد؟ اینجا باید نکتۀ مهم دیگر را ذکر کنم. تمام آن جامعۀ ارمنی آن سال ها که الآن مورد بحث ما هستند همگی تبعه و هم وطنان ما در زمان عثمانی بودند و‌ غریبه نیستند یعنی همان هایی هستند که ما آنها را ملت صادق می نامیدیم. بنابراین، من باید این مسئله را بررسی کنم.‌ این مسائل را نمی توان با راه حل های وارداتی از غرب‌ حل کرد. اینکه گروه هایی مثل هنچاک،‌ داشناک یا از این قبیل و یا کسان دیگر با راه حل های وارداتی از اروپا یا روسیه‌ بخواهند به حل این مسائل بپردازند قابل قبول نیست. من مجبورم که این مسائل را حل کنم. ‌اینها اتباع خود من بودند.

در خصوص چشم انداز روابط ترکیه و ارمنستان اگر در مورد این اقدام ترکیه جوابی از ارمنستان بیاید،‌ بنده بر این باورم که آیندۀ خوبی در انتظار ما خواهد بود و مجدداً تکرار می کنم این مسائل را خودمان باید حل کنیم که در این صورت آن کشورهایی که مجالسشان با حضور چند نماینده می خواهند تصمیماتی را تصویب کنند‌ ناراحت خواهند شد و البته منظورم را هم درک کردید.

من در اینجا از شما هم خیلی تشکر می کنم که در واقع حساس ترین موضوع را مطرح کردید سؤال ما و شما هم همین بود که شما آن را مطرح کردید.

در این مسئله، روشنفکران دوطرف باید یک نقش بسیار حساس و تاریخی را ایفا کنند. اینکه این موضوع را در بین خودمان مطرح و بررسی کنیم ضرری نمی بینیم بلکه فایده هم دارد. می دانم برای آن دسته از روشنفکرانی که در ایروان هستند اینکه بیایند و خارج از گفتمان های قبلی خودشان مسائل دیگر و حرف هایی دیگر را مطرح کنند خیلی سخت است. می دانم که مجموعه ای از قالب های ایدئولوژیک و پیش قضاوت هایی که سالیان سال است وجود دارند گفته شده و تکرار می شوند و حالا عبور از ‌آنها خیلی سخت است و می دانم که در واقع قانون مجازات ارمنیان در این خصوص مجموعه ای از اقدامات سنگین را هم در نظر گرفته است ولی بنده معتقدم که اگر آزادی اندیشه داشته باشیم ـ و این برای هر دو طرف هم صادق است‌ ـ می توانیم آیندۀ بسیار خوبی را با هم و با کمک روشنفکران دو طرف‌ داشته باشیم و چراکه نه.

دیاسپورای ارمنی و ارمنستان را نمی توان از هم جدا کرد.‌ این دو ‌یک بدنۀ واحد هستند. در اینجا صحبت از بررسی و مطرح ساختن موضوعات بین طرف ترکی و ارمنی به میان آمد. آیا در این بررسی ها و گفت و گوها، که یک طرف آن طرف ترکی خواهد بود، به نظر شما طرف دیگر آن باید ارمنستان باشد یا دیاسپورا یا هر دو؟

اومیت یاردم: وقتی ما می گویم دیاسپورا در واقع کسانی اند که تبعۀ یک کشوری هستند، مثل شما که تبعۀ ایران هستید.‌ در فرانسه یا امریکا هم اتباع فرانسوی یا امریکایی با اصلیت ارمنی وجود دارند ولی چون این مسئله‌ یک مسئله بین ارمنستان و ترکیه است در واقع طرفین در این گفت و گوها باید اینها باشند. اما در این روند، ‌اگر روندی شروع شود، ما کشورهای ثالث را هم خارج از این روند نمی دانیم. در پیام نخست وزیرمان، آقای اردوغان،‌ کشورهای ثالث نیز شرکت داده شده اند. بنابراین،‌ افرادی را به عنوان روشنفکر، ‌تاریخ نویس یا صاحب نظر از یک کشور ثالث می توان در این گفت و گوها مشارکت داد؛ مثلاً ،برای ما، در این گفتگو ها نظر یک تبعۀ ایرانی ارمنی الاصل نیز اهمیت دارد. ببینید،‌ اگر عناصر اصلی این مسائل مشخص شوند، عناصر جزئی را هم می توان به راحتی به عنوان نقشۀ راه ترسیم کرد. مسئلۀ مهم در این میان آن است که ما به حرف مردم ارمنی گوش داده باشیم. ای کاش می توانستیم حرف های مردم ارمنی را هم گوش دهیم،‌ چون مردم ارمنی بیشتر از مسائل سیاسی و ایدئولوژیک‌ به محبت،‌ عشق و دوستی اهمیت می دهند.

چرا پنجاه هزار،‌ صد هزار ارمنی از ارمنستان و از کشورخودشان می آیند استانبول تا آنجا کار و زندگی کنند؟ چون آنها خودشان را نزدیک می دانند، احساس می کنند که به این خاک و بوم نزدیک هستند.

از طرف دیگر،‌ واقعیت دیگری هم در پس این واقعیت وجود دارد و آن دستگاه های سیاسی هستند که در واقع جلوی مردم را می گیرند یا مردم را آزاد می گذارند. مجدداً تکرار می کنم که در واقع روشنفکران دو طرف در اینجا نقشی بسیار مهم ایفا می کنند و باید به وظایف خود در این خصوص عمل کنند.

جناب‌آقای سفیر، آوریل ۲۰۱۲م سومین سالی بود که روشنفکران در ترکیه به مناسبت نژادکشی ۱۹۱۵م ارمنیان مراسم یادبودی برپا داشتند. آیا به نظر شما این اقدامات نشان دهندۀ آن است که جامعۀ ترکیه به سوی به رسمیت شناختن نژادکشی ارمنیان در سال ۱۹۱۵م در ترکیه گام بر می دارد؟

اومیت یاردم: اگر اقدام روشنفکران ترکیه در این خصوص در راستای شناساندن و درک دردهای مشترک و نشئت گرفته از تاریخ برای دو طرف باشد، می توان آن را نیت خوبی دانست. اگر این گونه حرکت ها در راستای عاقلانه برخورد کردن با مسائل تاریخی باشد،‌ می توان گفت که آنها اهداف مثبتی را دنبال می کنند ولی اگر این روشنفکران به دنبال آن هستند که از طریق مسائل ارمنیان مسائل شخصی خود را با دولت مطرح و تسویه حساب کنند،‌ این را من قابل احترام نمی دانم.

به نظر بنده باید جنبشی از روشنفکران دو طرف راه بیفتد که تمام اندوه ها ی مشترک ارمنیان، ترک ها و کردها را درک کند. من از این دفاع می کنم. ‌این آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.

جناب آقای سفیر،‌ با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.‌ آیا در انتهای این گفت و گو مطلبی برای خوانندگان ما دارید؟

اومیت یاردم: بنده به عنوان اختتامیه این را عرض کنم که ایران کشور دوست ماست و ارمنیان ایران هم در کنار اقوام گوناگون دیگری که در ایران هستند برایمان محترم اند. ارمنیان این خاک و بوم برایمان از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.

تهران،

سفارت کبری ترکیه، تابستان ۱۳۹۱ش

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

Ümit Yardım 1ـ

Balikesir 2ـ

Boğaziçi 3ـ

Gazi 4ـ

۵ـ در دو پروتکل زوریخ پیش شرط های طرف ترک کاملاً مشهود است: «به رسمیت شناختن مرزهای موجود» و نیز «ایجاد کمیسیون مشترک برای بررسی مسائل تاریخی» از پیش شرط های ابراز شده از سوی ترکیه است (پیمان).

۶ـ پس از امضای دو پروتکل زوریخ از سوی ارمنستان و ترکیه، مقامات ترکیه بارها اعلام کردند که تنها در صورت «استرداد مناطق اشغالی قراباغ» حاضر به تصویب پروتکل در مجلس ملی ترکیه خواهند بود (پیمان).

۷ـ در نامۀ آقای اردوغان به رئیس جمهور ارمنستان پیشنهاد تشکیل «کمیسیون مشترک برای بررسی مسائل تاریخی» قید شده است (پیمان).

۸ـ مورد نگران کننده در قانون اساسی ارمنستان در واقع ماده ای از منشور استقلال ارمنستان (۲۳ اوت ۱۹۹۰م) است که در آن عبارت زیر قید شده است: «جمهوری ارمنستان از اقداماتی که برای شناسایی بین المللی نژادکشی ۱۹۱۵م ارمنیان در ترکیۀ عثمانی و ارمنستان غربی به عمل می آید حمایت می کند» (پیمان).

۹ـ موضوع نژاد کشی ۱۹۱۵م ارمنیان و اشغال ارمنستان غربی اساسی ترین و دردناک ترین مسائل تاریخ معاصر ارمنیان محسوب می شود و متعاقب آن یکی از مهم ترین خواست های ارمنیان از حکومت های ترکیه این بوده و هست که به جای انکار، تحریف تاریخ یا ابراز «نگرانی» به رویارویی مستقیم با این رخدادهای تأسف بار تاریخی، تقبل مسئولیت در قبال آنها و حل عواقب ناشی از آنها بپردازند، خواستی که تاکنون بی پاسخ مانده است (پیمان).

۱۰ـ تقریباً تمامی کشورهای جهان تاکنون، به جای جانب داری مستقیم، از مذاکرات صلح بین ارمنستان و آذربایجان حمایت کرده اند (پیمان).

۱۱ـ تصمیم نهایی سازمان ملل مبنی بر ادامۀ مذاکرات صلح بین ارمنستان و آذربایجان در چارچوب گروه مینسک است (پیمان).

۱۲ـ برخلاف مواضع رسمی دولت ترکیه در قبال موضوع نژادکشی ارمنیان و اشغال ارمنستان غربی در اینجا سفیر محترم از نتایج احتمالی «بررسی گذشته» ابراز «نگرانی» نمی کند و این جای خوشنودی فراوان دارد (پیمان).

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۱
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید