فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۴۷
گزارش مراسم نود و چهارمین سالگرد نژادکشی ارمنیان
نویسنده: آنوشیک ملکیان
(( استانداری حلب،
قبلاً به اطلاع شما رسیده که دولت تصمیم گرفته است نسل ارمنیان ساکن ترکیه را براندازد. کسانی که با این فرمان مخالفت کنند دیگر نمی توانند عضو دولت باشند. بدون رعایت زنان و کودکان و معلولان و بدون توجه به اینکه وسایل کشتار تا چه حد وحشت انگیز و اسفبار است و بدون گوش دادن به ندای وجدان باید نسل ارمنیان را برانداخت….
مورخ ۱۵ دسامبر ۱۹۱۵
وزیر کشور، طلعت))[۱]
۲۴ آوریل یادآور فاجعه ای سیاه در تاریخ ارمنستان است. اگرچه نود و چهار سال از تاریخ این فاجعۀ تلخ می گذرد زخمی که از آن بر دل و جان ارمنیان سراسر جهان نقش بسته هنوز التیام نیافته است چراکه این ملت ستمدیده همچنان با سکوت و انکار حقیقت از سوی دولت ترکیه و برخی از دیگر دولت ها در قبال این جنایت هولناک مواجه اند و داعیان عدالت و حقوق بشر نیز با وجود انبوهی از اسناد و مدارک با بی توجهی از کنار آن می گذرند.
با این وصف، ارمنیان ایران و به خصوص، مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور، بنابر رسالت خود، هر ساله طی مراسمی، با حضور هم وطنان ایرانی، سعی در رساندن فریاد دادخواهی ارمنیان حدأقل به گوش هم میهنان ایرانی خود دارند، یارانی دیرین و همدلانی صمیمی که به حق گوش جان به درد دل های هم وطنان ارمنی خود می سپارند و آنان را در تحمل این بار سنگین همراهی می کنند.
مراسم یادبود امسال در روز ۱۵ اردیبهشت برگزار شد و این یاران دیرین به مناسبت نود و چهارمین سالگـرد نژادکشی ارمنیـان در باشگاه فرهنگی ـ ورزشـی آرارات گـرد هـم آمدند. تنی چند از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مقامات عالی رتبه، متفکران، اندیشمندان و همراهان همیشگی مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور، نمایندگان شورای خلیفه گری و جامعۀ ارمنیان تهران از میهمانان این مراسم بودند.
در ابتدای مراسم، میهمانان به احترام قربانیان نژادکشی یک دقیقه سکوت اختیار کردند. سپس مجری برنامه، روبرت مارکاریان، محقق، مترجم و مدرس زبان و ادبیات ارمنی، به توضیح هدف این گردهمایی پرداخت و حاضران را به تماشای بخشی از فیلمی مستند دربارۀ روزنامه نگار فقید ارمنی، هراند دینک، دعوت کرد.[۲]
پس از نمایش فیلم مهندس گئورک وارطان، نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال در مجلس شورای اسلامی، به ایراد سخنرانی پرداخت و با سخنانی برخاسته از عمق روح و روان هر ارمنی همراه با آمیزه ای از ذوق و هنر دیپلماتیک خود ندای درونی ارمنیان را به گوش هم وطنان ایرانی خود رساند.[۳]
در بخش بعدی مراسم، گروه کُر زوارتنوتس، وابسته به انجمن زنان ارامنۀ آناهید، با رهبری و تک خوانی هنرمند و موسیقی دان برجسته، ادیک تامرازیان، با اجرای قطعات ((سوگ آدانا))، ((ای شهید))، ((مشتی خاکستر)) و ((ای ایران)) شور و هیجانی وصف ناپذیر در میهمانان ایجاد کردند. در این بخش همچنین هنرمند و پژوهشگر شعر معاصر، بیتا رهاوی، با صدای دلنشین و اجرای ماهرانۀ خود، شعر ((سرودی برای امید))، اثر سیامانتو، شاعر ارمنی، را، که خود از قربانیان نسل کشی بوده، با ترجمۀ احمد نوری زاده دکلمه کرد.
در ادامۀ مراسم، روبرت مارکاریان بخشی از مشاهدات سید محمد علی جمال زاده، نویسندۀ شهیر و پدر داستان نویسی معاصر ایران، را، که در سفری به سوریه از نزدیک شاهد نژادکشی ارمنیان بوده، قرائت کرد:
((با گـاری و عربانه از بغـداد و حـلب به جانب استانبول به راه افتادیم. از همان منزل اول با گروه های زیاد از ارمنیان مواجه شدیم که به صورت عجیب و غیر قابل باوری ژاندارم های مسلح و سوار ترک آنها را پیاده به جانب مرگ و هلاک می راندند. ابتدا موجب نهایت تعجب ما گردید ولی کم کم عادت کردیم که حتی دیگر نگاه هم نمی کردیم و الحق که نگاه کردن هم نداشت. صدها زن و مرد ارمنی را با کودکانشان به حال زاری به ضرب شلاق و اسلحه پیاده و ناتوان به جلو می راندند. در میان مردها جوان دیده نمی شد چون تمام جوانان را یا به میدان جنگ فرستاده یا محض احتیاط (ملحق شدن به قشون روس) به قتل رسانده بودند. دختران ارمنی موهای خود را از ته تراشیده بودند وکاملاً کچل بودند و علت آن بود که مبادا مردان ترک و عرب به جان آنها بیفتند. دو سه تن ژاندارم سوار بر اسب این گروه ها را درست مانند گلۀ گوسفند به ضرب شلاق به جلو می راندند. اگر کسی از آن اسیران از فرط خستگی و ناتوانی و یا برای قضای حاجت عقب می ماند، برای ابد عقب مانده بود و ناله و زاری کسانش بی ثمر بود. از این رو فاصله به فاصله کسانی از زن و مرد ارمنی را می دیدیم که در کنار جاده افتاده و مرده اند یا در حال جان دادن و نزع هستند. ما، که خط سیرمان در طول ساحل غربی فرات بود، روزی نمی گذشت که نعش هایی را در رودخانه می دیدیم که آب آنها را با خود می برد. خلاصه آنکه روزهای عجیبی را گذراندیم که حکم کابوسی هولناک برای من پیدا کرده است و گاهی به مناسبتی بر وجودم تسلط پیدا می کند و ناراحتم می سازد و آزارم می دهد)).[۴]
سخنران بخش بعدی گریگور آراکلیان، وزیر مختار سفارت جمهوری ارمنستان در ایران، بود که متن سخنرانی ایشان به طور کامل در انتهای گزارش آمده است.
آخرین سخنران این مراسم دوست و همیار همیشگی مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور و به خصوص فصلنامۀ پیمان، علی دهباشی، پژوهشگر، مترجم، نویسنده و سردبیر و مدیر مسئول مجلۀ وزین بخارا و فصلنامۀ سیمیا، بود. پیش از سخنرانی ایشان، روبرت مارکاریان کسب عنوان روزنامه نگار برتر سال ۱۳۸۷ از سوی روزنامه نگاران مستقل را به علی دهباشی تبریک گفت و از ایشان برای ایراد پیام امسال بخارا دعوت کرد. علی دهباشی در پیام بخارا در مورد نژادکشی ارمنیان گفت:
(( در سال های پایانی صد سالگی فاجعۀ نژادکشی ارمنیان به دست دولت ترکیۀ عثمانی هستیم، فاجعه ای که علاوه بر کشتار بی رحمانه و غیر انسانی، کوچ گسترده و اجباری میلیون ها انسان را از زادگاه و وطنشان در پی داشت. این نسل کشی و آوارگی هنوز پس از گذشت دهه ها، تبعات خود را در پی دارد و شواهد دردناک شاهدان این جنایات آثار هولناک خود را در نسل های بعدی گذارده است. یکی از یادآوری های تلخ تاریخی برای بشریت، همچون جنایات حکومت فاشیستی هیتلری که فراموش نشده، همین قصۀ تلخ ارمنیان است.در زنده نگاه داشتن و یادآوری این جنایات، که لکۀ ننگ بشریت است، علاوه بر تلاش های ارمنیان سراسر جهان وجدان عمومی میلیون ها انسان نیز دخیل بوده، انسان هایی که با نژادها، مذاهب و ادیان گوناگون این فاجعۀ انسانی را محکوم کردند و در طول قریب به صد سال نگذاشتند عمق این فاجعه فراموش شود.ما ایرانی ها در طول چند صد سال زندگی با ارمنیان در یک سرزمین با خوشی ها و دردهای یکدیگر زندگی کرده ایم. جراحات روحی ارمنیان برای ما نیز بوده است. ایرانیان هم وطن ارمنی همواره شاهد محکومیت این جنایت از سوی ملت ایران، روشنفکران و متفکران ما بوده اند و مجلۀ بخارا به همراه گروه نویسندگان و همکارانش جنایات دولت ترکیۀ عثمانی و قتل ناجوانمردانۀ هراند دینک، فعال اجتماعی ـ فرهنگی و روزنامه نگار برجستۀ ارمنی، را محکوم می کند و آرزوی روزهای خوش و سربلندی برای هم وطنان ارمنی و سایر ارمنیان جهان دارد)).
در انتهای مراسم، روبرت مارکاریان، با امید به اینکه جامعۀ جهانی و نیز دولت ترکیه، با توجه به اسناد موجود و نیز تبعیت از حرکت جمعی از متفکران ترک در خصوص عذرخواهی از ارمنیان برای جنایات صورت گرفته، به انکار این واقعۀ تاریخی پایان دهد، از حضور میهمانان تشکر و قدردانی کرد.
مشارکت ارمنستان در روند شناسایی بین المللی قتل عام ارمنیان و ابتکار عمل ایروان در راستای عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه[۵]
قرن بیستم سرآغازی فاجعه بار برای ملتی کهن داشت، فاجعه ای به بزرگی قتل عام یک ملت که هدف آن ریشه کن کردن و نابودی ملت ارمنی بود.
در ۱۹۴۸م، هنگامی که سازمان ملل متحد موافقت نامۀ ژنوسید را پذیرفت و تعریفی جامع برای این اصطلاح حقوقی پیشنهاد کرد، همه دریافتند که رویدادهای ۱۹۱۵م در ترکیۀ عثمانی و ارمنستان غربی با تعاریف این موافقت نامه مطابقت دارد اما این جامه به قوارۀ ملتی دیگر دوخته شد و موافقت نامۀ ژنوسید، هرچند که به گفتۀ تدوینگر و مبتکر آن، لمکین، الهام گرفته از رویدادهای ۱۹۱۵م بود، مورد استفادۀ یهودیان قرار گرفت که به دلیل محکوم نشدن قتل عام ارمنیان دچار سرنوشتی مشابه شده بودند اما اگر یهودیان، پس از واقعۀ هولوکاست، صاحب کشوری جدید با مرزهای جغرافیایی شدند، ارمنیان در پی قتل عام میهن اجدادی خود را از دست دادند.
باری، قتل عام ارمنیان، که انهدام بیش از ۱/۵ میلیون ارمنی و از بین رفتن میهن ارمنیان؛ یعنی، ارمنستان غربی، را در پی داشت، سبب به وجود آمدن دیاسپورای ارمنیان، که فاقد مرزهای جغرافیایی است، شد. از آنجا که ارمنیان ساکن در کشور تازه تأسیس جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی قادر به رساندن فریاد های خود به گوش جهانیان نبودند ارمنیان ساکن در اقصا نقاط جهان با سازمان ها و تشکل های خود این رسالت مهم را بر عهده گرفتند.
اولین بار درست نود سال پیش؛ یعنی، در ۱۹۱۹م گروهی از روشنفکران و متفکران ارمنی ساکن استانبول در صدد بر آمدند تا جهانیان را وادار به رسیدگی به حقوق حقۀ ارمنیان سازند. این روند و اقداماتی از این دست در سال های بعد نیز از طرف ارمنیان ساکن در کشورهای گوناگون ادامه یافت به طوری که در پنجاهمین سالگرد فاجعۀ قتل عام بزرگ ارمنیان، مردم ارمنستان شوروی نیز، با وجود فضای خفقان آور سیاسی حاکم در کشور، به قافلۀ ارمنیان دیاسپورا پیوستند و با آنان هم نوا شدند.
رستاخیز ملی ارمنیان ارمنستان شوروی هشداری برای سردمداران مسکو بود و آنان دریافتند که این حافظۀ تاریخی موروثی را، که نسل به نسل منتقل می شود، نمی توان با تحریم های آنچنانی از میان برد. لذا مجبور شدند تا حدودی مردم ارمنستان شوروی را در ابراز احساسات ملی خود آزاد گذارند و از آن به بعد از ارمنستان شوروی نیز فریادهای جسته و گریخته ای به گوش جهانیان می رسید.
پس از فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری مستقل ارمنستان، ایروان فرصتی استثنایی برای تقبل وظیفۀ پرچمداری دادخواهی ارمنیان به دست آورد. گفتنی است در یکی از بندهای اعلامیۀ استقلال ارمنستان، که سندی در مورد روند تشکیل سازمان دولتی مستقل ارمنستان است، چنین آمده:
((جمهوری ارمنستان از تلاش های شناسایی بین المللی قتل عام ارمنیان در ۱۹۱۵م در ترکیۀ عثمانی و ارمنستان غربی حمایت می کند)) .
اما در زمان زمامداری لئون دِرپطروسیان، اولین رئیس جمهور ارمنستان، بنا به دلایلی که خارج از حوصلۀ این محفل است، هیچ گام مؤثری در این راستا برداشته نشد و موضوع شناسایی بین المللی قتل عام ارمنیان در دستور کار سیاست خارجی حکومت وقت قرار نگرفت.
پس از انتخاب روبرت کوچاریان، دومین رئیس جمهور ارمنستان، تحولی چشمگیر در این زمینه به وجود آمد. کوچاریان در ۱۹۹۸م و ۲۰۰۰م از تریبون سازمان ملل متحد و در ۱۹۹۹م در اجلاس سران شورای همکاری اروپا، در شهر استانبول، مسئلۀ به رسمیت شناختن قتل عام ارمنیان را مطرح ساخت.
با این حال، نبود روابط سیاسی بین ارمنستان و ترکیه و بسته بودن مرزهای دو کشور همسایه معضلی برای دو کشور به شمار می آید. ارمنستان پس از کسب استقلال بارها به ترکیه پیشنهاد برقراری روابط سیاسی و بازگشایی مرزهای دو کشور را داده است. در ضمن، درخواست ارمنستان برای مذاکرات پیرامون این مسائل منوط به عدم وجود هرگونه پیش شرط بوده اما پاسخ ترکیه به این چنین پیشنهادهایی سازنده نبوده است. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، در آوریل ۲۰۰۵م طی نامه ای از روبرت کوچاریان خواست تا با تشکیل کمیسیونی مشترک از تاریخ نگاران رویدادهای ۱۹۱۵م را بررسی کنند و نتایج مطالعات تاریخ نگاران را در خصوص این رویدادها منتشر سازند اما از آنجا که این پیشنهاد اردوغان حاوی پیش شرط هایی بود ایروان از قبول آن سرباز زد و تا مدتی بین دو پایتخت هیچ گونه پیامی رد و بدل نشد.
زمانی که در ژوئن ۲۰۰۸م سرژ سرکیسیان، رئیس جمهور منتخب ارمنستان، از عبدالله گول، رئیس جمهور ترکیه، برای سفر به ارمنستان و تماشای مسابقۀ فوتبال بین تیم های ارمنستان و ترکیه دعوت به عمل آورد، بار دیگر، به ابتکار و تحرک طرف ارمنی ارتباط بین ارمنی ها و ترک ها برقرار و به دنبال پذیرش دعوت از سوی عبدالله گول برای سفر به ارمنستان و دیدار دو رئیس جمهور در سپتامبر ۲۰۰۸م مذاکرات بین ارمنستان و ترکیه وارد مرحلۀ جدیدی شد. به دنبال آن نیز، در فوریۀ ۲۰۰۹م رئیس جمهور ارمنستان در داووس با نخست وزیر ترکیه ملاقات کرد. البته، از سپتامبر ۲۰۰۸م به بعد وزرای امور خارجۀ دو کشور نیز دیدارهای متعددی داشته اند.
همان گونه که پیش تر گفتم، ارمنستان در گذشته نیز آمادگی خود را برای عادی سازی روابط دوجانبه، بدون ارائۀ پیش شرط، اعلام کرده بود اما ترکیه تا به امروز پیشنهاد طرف ارمنی را نپذیرفته. در حال حاضر، در نتیجۀ تطابق برخی عوامل، زمینه های مساعدی برای عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه به وجود آمده است.
مذاکراتی که از سپتامبر ۲۰۰۸م آغاز شده، دارای یک هدف معین بوده: رسیدن به توافقی پیرامون برقراری روابط سیاسی و گشایش مرزها بدون هرگونه پیش شرط. مذاکرات بین دو طرف، با تفاهم و درک متقابل پیرامون همین موضوع، تا به امروز ادامه داشته است.
اظهاراتی که در این اواخر از طرف مقامات عالی رتبۀ ترکیه در مورد ارائۀ پیش شرط ها مطرح شده در نتیجۀ فشارهای داخلی ترکیه و همچنین، فشارهای جمهوری آذربایجان بوده است. مذاکرات وزیر امور خارجۀ ترکیه با طرف ارمنی، در سفر وی به ارمنستان، در چارچوب اجلاس وزرای خارجۀ سازمان همکاری های اقتصادی دریای سیاه، که در ۱۶ آوریل ۲۰۰۹م در ایروان برگزار شد، تأکیدی مجدد بر توافقات قبلی ترکیه است.
با وجود اظهارات برخی از مقامات ترکیه عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه به هیچ وجه منوط به حل نهایی مسئلۀ قره باغ نیست و در طول مذاکرات مربوط به عادی سازی روابط، این موضوع هرگز بررسی نشده. گذشته از آن، تاکنون هیچ گونه مذاکراتی پیرامون مسئلۀ قره باغ با وساطت ترکیه صورت نگرفته است و ترکیه نمی تواند در مذاکرات قره باغ نقش میانجی داشته باشد. با این حال، عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه و گشایش مرزها می تواند تأثیری مثبت بر روند حل مسئلۀ قره باغ نیز داشته باشد.
یقیناً، روند عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه به معنی فراموشی و یا بی اعتبار نشان دادن واقعیت قتل عام ارمنیان نیست. امروز، ده ها کشور و سازمان بین المللی قتل عام ارمنیان را به رسمیت شناخته اند و ارمنستان همواره از اقدامات آنان استقبال کرده است. تمایل ملت ارمنی برای شناسایی قتل عام هم از خواست ارمنیان برای اعادۀ عدالت ناشی شده و هم منوط به درک این واقعیت است که شناسایی قتل عام و محکوم کردن اقداماتی در راستای انکار آن می تواند زمینه را برای اجتناب از تکرار چنین فجایعی علیه بشریت در آینده فراهم آورد.
ارمنستان شناسایی قتل عام ارمنیان را از طرف دولت ترکیه پیش شرطی برای برقراری روابط به حساب نمی آورد و در مذاکراتی که تاکنون صورت گرفته ترکیه نیز پذیرفته است که انصراف ارمنستان از مشارکت در روند شناسایی بین المللی قتل عام ارمنیان نمی تواند پیش شرطی برای برقراری روابط باشد.
لازم به گفتن است که جوامع بین المللی کماکان به موضوع عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه توجهی خاص مبذول می دارند. امسال، در چارچوب کنگرۀ پیمان تمدن ها، که ۶ آوریل در استانبول برگزار شد، باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحدۀ امریکا، در دیدار با وزرای امور خارجۀ ارمنستان و ترکیه ، حمایت خود را در خصوص برداشتن گام های به اصطلاح ((تاریخی و متهورانۀ)) مقامات ارمنستان و ترکیه برای عادی سازی روابط دو جانبه اعلام و دو طرف را به امضای توافق نامه ای در مورد عادی سازی روابط دو کشور ترغیب کرد.
اتحادیۀ اروپا نیز روند عادی سازی روابط ارمنستان و ترکیه را به دقت زیر نظر دارد و پارلمان اروپا، در قطعنامۀ مربوط به امکانات عضویت ترکیه در اتحادیۀ اروپا (در۱۲ مارس ۲۰۰۹م) از ترکیه خواسته است تا مرزهایش را بگشاید و با ارمنستان مناسبات کامل اقتصادی و سیاسی برقرار سازد.
همان گونه که پیش تر گفتم، نتیجۀ ابتکار عمل طرف ارمنی، که روزنامه نگاران آن را سیاست فوتبال نامیدند، منجر به گشایش باب تماس های جدید بین دو پایتخت و در نهایت، امضای اعلامیۀ مشترک وزارت خانه های امور خارجۀ ارمنستان و ترکیه و وزارت فدرال امور خارجۀ سوئیس شد. در این اعلامیه آمده است:
((ارمنستان و ترکیه به منظور عادی سازی روابط دو جانبۀ خود و توسعۀ روابط بر پایۀ احترام متقابل و حسن هم جواری، به منظور مساعدت برای صلح، ثبات و امنیت در تمام منطقه، با میانجی گری سوئیس، دست به اقداماتی فشرده زده اند. دو طرف در این راستا به پیش رفت و تفاهم محسوسی نائل آمده اند. آنان پیرامون چارچوب جامع عادی سازی روابط دو جانبه، به نحوی که رضایت دو طرف را فراهم آورد، به توافق رسیده اند. به همین منظور، نقشۀ راه ترسیم شده است. این موارد به توافق رسیده، برای ادامۀ روند، دورنمای مثبتی را فراهم می آورد)).
در اینجا یک بار دیگر لازم به ذکر می دانم که روند عادی سازی روابط بین ارمنستان و ترکیه به معنی فراموشی یا بی اعتبار نشان دادن واقعیت قتل عام ارمنیان نیست. این موضوع مسئله ای است که به عموم ارمنیان جهان مربوط می شود و همه یقین حاصل کرده اند که دادخواهی ارمنیان را هیچ کس نمی تواند به محاق فراموشی بسپارد.
منابع:
پاسدرماجیان، هراند، تاریخ ارمنستان. ترجمۀ محمد قاضی. تهران: تاریخ ایران، ۱۳۶۶.
مهرین، مهرداد، (( کاروان مرده های متحرک)) ، سرگذشت و کار جمال زاده . تهران: کانون معرفت، ۱۳۴۲.
پی نوشت ها:
۱- هراند پاسدرماجیان، تاریخ ارمنستان، ترجمۀ محمد قاضی(تهران: تاریخ ایران، ۱۳۶۶)، ص۴۸۲.
۲- لوح فشردۀ این فیلم به طور کامل ضمیمۀ این شماره از فصلنامۀ پیمان است.
۳- متن کامل بیانات ایشان ذیل عنوان سرمقاله، در همین شماره از فصلنامۀ پیمان، به چاپ رسیده است.(ص۳ ـ ۹)
۴- مهرداد مهرین، ((کاروان مرده های متحرک))، سرگذشت و کار جمال زاده. (تهران: کانون معرفت، ۱۳۴۲).
۵- متن سخنرانی گریگور آراکلیان در مراسم نود و چهارمین سالگرد نژادکشی ارمنیان.