فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۸۵
ویشاباکار
نویسنده: شاهن هوسپیان
در ۱۹۰۹م، نیکوغایوس (نیکولاس) مار[۱]در رأس هیئتی کاوش های باستان شناختی در منطقۀ گارنی[۲] انجام داد. طی این کاوش ها ادعای روستاییان مبنی بر وجود اژدهایی سنگی در ارتفاعات منطقه کنجکاوی وی را برانگیخت. مار و همراهانش با صعود به کوه های اطراف گارنی با سنگ هایی عظیم[۳]روبه رو شدند که روستاییان آنها را ویشاباکار[۴](به معنای سنگ اژدها) می نامیدند. در نتیجۀ کاوش های هیئت باستان شناسی مار در سال بعد۲۷ قطعه ویشاباکار در آن ارتفاعات پیدا و مشخص شد که این مجسمه های سنگی در کنار منابع آب قرار دارند. بنابراین، می بایست ارتباطی میان آنها و آب وجود می داشت. البته، گفتنی است که نخستین بار در سفرنامۀ آتربت آتربتیان[۵]، محقق و نویسندۀ ارمنی اهل قارص، به این سنگ ها اشاره شده است. وی در ۱۸۸۰م در ارتفاعات منطقۀ تایک[۶] آنها را مشاهده و جالب اینکه با همین نام ویشاباکار از آنها یاد کرده است.
با شروع بررسی های باستان شناختی بر روی این سنگ های بزرگ، از دهۀ نخست قرن بیستم میلادی، در ابتدا چنین تصور می شد که ویشاباکارها متعلق به قرون وسطاست زیرا بر روی بعضی از آنها نقش صلیب حک شده بود، به ویژه اینکه روی یکی از آنها کتیبه ای مربوط به قرن سیزدهم میلادی پیدا شد اما در ۱۹۶۳م در محوطۀ قلعۀ گارنی ویشاباکاری را یافتند کـه روی آن کـتیبـه ای از دورۀ اورارتـو متعـلـق بـه آرگیشتـی اول[۷]وجـود داشـت. با این کشـف مشخـص شد که عمر ویشاباکارها به دورۀ پیـش از اورارتو بازمی گردد. بررسی های باستان شناختی بعدی آشکار ساخت که آنها متعلق به عصر برنز[۸] و ابتدای عصر آهن یعنی هزارۀ دوم و سوم پیش از میلادند. البته، این احتمال وجود دارد که نصب آنـها در یـک دورۀ زمانـی طولانی صـورت گرفته باشد.
ویشاباکار در زبان ارمنی از دو کلمۀ ویشاب به معنی اژدها و کار به معنی سنگ تشکیل شده است. با در نظر گرفتن شکل این سنگ های تراشیـده شـده نام ویشاباکـار برای آنـها مناسـب به نظر نمـی رسد اما مـردم ارمنستـان آنها را با ایـن نـام مـی شناسند که ریشـه در اعتـقادات چـندیـن هـزار سالـۀ آنـان دارد. باستان شناسان نیز آنها را به همین اسم نام گذاری کرده اند. ویشاباکارها به صورت سنگ های کشیدۀ تقریباً استوانه ای شکل تراشیده شده اند. تعدادی از آنها کاملاً شبیه ماهی است و بر روی تعدادی دیگر تصویر گاو نر و پرندگان نقش بسته است.
در ویشاباکارها، نماد هر سه عنصر ـ بنابر اعتقادات مردمان فلات ارمنستان ـ یعنی زمین، آسمان و دریا به چشم می خورد. زمین به صورت گاو نر، آسمان به صورت پرندگان ـ این نماد در نقش های سنگی واقع در غارها و سکونتگاه های اولیۀ انسان در فلات ارمنستان به وفور یافت می شود ـ و دریا به شکل ماهی نشان داده شده است. بر روی شماری از ویشاباکارها رشته هایی مارپیچ نقش بسته که بیانگر آب جاری است. این نقش را در ظروف سفالی به دست آمده از این دوره نیز می توان دید.
براساس داستان های اساطیری ساسونتسی داویت[۹] زمین و آسمان و قهرمانان این اسطوره از دریاها به وجود آمده اند. این موضوع در کتیبه های سومری نیز ذکر شده است. در اسطورۀ ساسونتسی داویت، آب خالق جهان هستی است و مادر همۀ موجودات زنده معرفی شده و ماهی نماد آن است.[۱۰] بنابراین، قرار دادن ویشاباکارها در کنار منابع آب به دریا ـ خالق موجودات زنده ـ اشاره دارد.
اما اینکه چرا مردم فلات ارمنستان این سنگ ها را ویشاباکار(سنگ اژدها) می نامند ریشه در اعتقادات مردم منطقه دارد. نقش های یافت شده در فلات ارمنستان از دورۀ پارینه سنگی نشان می دهد که مردم این فلات به وجود اژدها در دریاچه ها اعتقاد داشته اند و بر این باور بوده اند که حرکت آنها در آب سبب به وجود آمدن امواج می شود. آنها همیشه سعی داشتند خورشید را ببلعند و هرگاه اقدام به این کار می کردند آسمان تیره و تار می شد که اشاره به پنهان شدن خورشید درپشت ابرهای سیاه دارد. خدای رعد و برق ـ که در دورۀ اورارتو تیشبانی[۱۱]و در سده های بعدی، واهاگن[۱۲] نامیده می شد ـ برای جلوگیری از این اتفاق به جنگ آنها می رفت. در نتیجه، در آسمان صدای مهیب و رعد و برق به وجود می آمد. وقتی خدای رعد و برق پیروز می شد باران می بارید و خورشید نمایان می شد. بارانی که در نتیجۀ این نبرد می بارید زمین را بارور می ساخت. بنابراین، اژدها به نوبۀ خود عاملی مهم در باروری زمین بود.
شبیه این داستان های اساطیری را می توان در میان کلیۀ اقوام هند و اروپایی یافت. از آنجایی که بنابر باور مردمان منطقه سکونتگاه اژدها در دریاچه ها بوده و ویشاباکارها نیز در کنار دریاچه ها و منابع آب قرار داده شده اند بنابراین مردم آنها را نماد اژدهای اساطیری تلقی کرده و ویشاباکار نامیده اند. مانوک آبغیان[۱۳] معتقد است که ویشاباکار نماد آسدغیک[۱۴]، خدای اساطیری آب و زیبایی ارمنیان، نیز هست و احتمالاً، در آغاز بهار مراسمی خاص در کنار آنها اجرا می شد. بعضی از کارشناسان بر این باورند که ویشاباکارها پرستش[۱۵] می شدند.
در هر دو صورت، ویشاباکارها با آب مرتبط بوده اند. وظیفۀ این مجسمه های سنگی این بوده که از منابع آب محافظت کنند و عاملی برای جلوگیری از خشک سالی، طغیان آب و هر چیزی باشند که سبب ناباروری زمین و به خطر افتادن حیات می شود. این باور، که اژدها محافظ منابع آب است، در سده های بعدی و حتی، پس از قبول مسیحیت و تا به امروز نزد مردم ارمنستان باقی مانده و تصویر اژدها را می توان در قالی ها، حجاری کلیساها و به ویژه بناهای چشمه های آب دید. آب به اندازه ای در اعتقادات ارمنیان مهم بوده که، پس از قبول مسیحیت در قالب عید آب پاشی حضور خود را در کلیسای مسیحی ارمنستان حفظ کرده است.
بنابر نظر آرمن پطروسیان[۱۶]، اسطوره شناس اهل ارمنستان، ریشۀ کلمۀ ویشاب از فارسی باستان گرفته شده است و اژدها در زبان ارمنیگغ[۱۷] نامیده می شده. با در نظر گرفتن اینکه بیشترین ویشاباکارها در کوه های گغاما یافت شـده بنابرایـن نام این کـوه ها می بایست از ویشاباکار گرفته شده باشد. مرتفع ترین قلۀ این رشته کوه، آژداهاک (همان اژدها در زبان فارسـی) نام دارد. بنابرایـن، تمـامی نام های ذکـر شده در رشته کوه گغـاما اشاره به مرکز تجمع ویشاباکارها در ارتفاعات غرب دریاچۀ سـوان[۱۸]دارد. جالـب اینـکه درکـوه آژداهاک نقـاشی های بسیـاری بـر روی سنـگ هـا به صورت کنده نگاره[۱۹]از عصر برنز و پیش از آن برجای مانده است.
ویشاباکارها، کـه تنها در فلات ارمنستان یافت می شوند، بیشتر در ارتفاعات رشته کوه گغاما، کوه آراگاتز[۲۰]، مناطق جاواخک[۲۱] و تایک متمرکز شده اند، منطقه ای که در کتیبه های اورارتویی با نام اتیونی[۲۲]یاد شده و از نظر مورخان خاستگاه ارمنیان کنونی بوده است. در عصر برنز، برای آبیاری دشت های واقع در جنوب کوه آراگاتز، تعداد بسیاری آبراه و حوضچۀ ذخیرۀ آب حفر شده که برای مردم منطقه بسیار حیاتی بوده و شماری از آنها تا به امروز نیز دایر است. در کنار هریک از این حوضچه های آب یک ویشاباکار نیز نصب شده است.
ویشاباکارها در ارتفاع بین دو تا سه هزار متر از سطح دریاهای آزاد نصب شده اند. تا کنون، حدود۱۵۰ ویشاباکار در فلات ارمنستان یافت شده است که نود قطعه از آنها در جمهوری ارمنستان کنونی قرار دارد. طول ویشاباکارها ۱۵۰ـ۵۵۰ سانتی متر است که گاه به طور مستقل و گاه در کنار گورستانی متعلق به عصر برنز نصب شده اند. در کاوش های باستان شناختی، ویشاباکارهای کوچکی نیز در داخل گورها یافت شده اند. متخصصان بر این باورند که هدف از قرار دادن آنها به همراه متوفی دادن زندگی مجدد به او بوده است. ویشاباکارها به صورت عمودی بر روی زمین نصب می شدند که تعداد اندکی از آنها نیز به همین صورت یافت شده اند. در بخش انتهایی سنگ، هیچ گونه نقشی وجود ندارد که این نیز دلیلی دیگر بر نصب عمودی آنهاست اما بیشتر ویشاباکارهایی که یافت شده اند تحت تأثیر شرایط جوی به زمین افتاده اند و در حالت افقی هستند. در کاوش های اخیر، در منطقۀ جنوب کوه آراگاتز ویشاباکارهایی پیدا شده اند که دفن شده بودند. هنوز، زمان دفن آنها و دلیل این کار مشخص نشده است.
چنانکه در ابتدای مقاله گفتیم ویشاباکارهایی یافت شده اند که بر روی آنها کتیبه های اورارتویی و نقش صلیب حک شده است. علت وجود آنها را در بخش نخست مقالۀ «خاچکار» توضیح داده ایم.[۲۳] لازم به توضیح است که این نوع از ویشاباکارها در مکان اولیۀ خود قرار نداشته و جابه جا شده اند.
در کنار کلیسای مریم مقدس، در نزدیکی مکانی با نام اولگور[۲۴]تعدادی ویشاباکار در کنار کلیسا نصب شده که بر روی آنها نقش صلیب حک کرده اند. حتی، بر روی پیشانی گاو منقوش بر ویشاباکار نیز صلیبی کوچک نقش و از آن به صورت خاچکار استفاده کرده اند. صلیب های حک شده طبق کتیبۀ روی آنها متعلق به سال های ۱۰۰۹ و ۱۱۹۹م هستند. برای تراشیدن نقش صلیب بر روی سنگ، نقش های مربوط به گاو از جمله پاهای آن را تراشیده اند.
در داخل دیوارهای بعضی از کلیساها نیز ویشاباکارهایی نصب کرده اند که قرن ها به همان صورت حفظ شده است. از جملۀ آنها می توان به ویشاباکاری اشاره کرد، که در بالای سردر ورودی کلیسای مریم مقدس، متعلق به قرن هفتم میلادی، در منطقۀ آوان[۲۵]، قرار دارد.
ویشاباکارها از نظر طرح به چهار گروه تقسیم می شوند:
گروه اول، سنگ هایی هستند که به شکل ماهی تراشیده شده اند و بر روی آنها جزئیات شکل ماهی نقش شده است.
گروه دوم، سنگ هایی هستند که شبیه سنگ های گروه اول تراشیده شده اند با این تفاوت که گویی پوست گاو نر را به همراه سر، دست، پا و دم آن بر روی ماهی انداخته اند چنان که جزئیات شکل ماهی نیز در آنها دیده می شود. طرز قرار گرفتن شکل گاو نر بر روی ماهی این تصور را به وجود می آورد کـه پس از قـربانی کـردن گاو نر پوست آن را بر روی سـر ماهـی انداخـته اند. از دهـان گـاو نــر نقـش دو رشته آب خارج می شود و در بعضی از این نوع ویشاباکارها پاییـن تر از سـر گاو تصـویـر پـرنـدگان دریـایـی نـقـش شده است.
قرار دادن پوست حیوان قربانی شده بر روی ستونی یا آویزان کردن آن از درخت در بین اقوام هند و اروپایی در قرون هشتم الی ششم پیش از میلاد متداول بوده است.
گروه سوم، ویشاباکارهایی شبیه گروه قبلی هستند با این تفاوت که در آنها سنگ به صورت چنـد وجـهی تراشیـده شده است. بیشتـرین ویشاباکارهایـی کـه یافـت شـده انـد از این گـروه هستنـد. نظریـه ای وجـود دارد که طبق آن قـرار دادن پوسـت گـاو نـر بـر روی ماهـی اشـاره بـه انـداخـتن حیـوان قـربانـی شـده بـه داخـل آب دارد. ایـن کـار در آن دوره عملـی متـداول بـرای پرستـش خـدای آب بوده اسـت. بنابر نظریـه ای دیگـر این نوع ویشاباکارها اشاره به جهان هستی دارند زیرا به اعتقاد ساکنان فلات ارمنستان دنیایی که انسان و جانوران در آن زندگی می کنند مسطح است و به شکل دایره ای بر روی دو شاخ گاو نر قرار دارد. گاو نر نیز بر روی ماهی ای قرار گرفته که در فضا غوطه ور است.
گروه چهارم نیز سنگ هایی هستند که به صورت چند وجهی تراشیده شده اند با این تفاوت که از بالای سنگ خطوطی مارپیچی به سمت وسط سنگ نقش شده که بیانگر رشته های آب است. خط وسطی گاهی بلندتر از خطوط دو طرف است و طرز نقش شدن آن شکل مار را تداعی می کند. شاید، این گروه از ویشاباکارها از همان گروه دوم باشند که قسمت سر آنها به دلیلی نامعلوم برداشته شده است.
احتمال دارد که ویشاباکارهایی با طرح های دیگر نیز وجود داشته باشند، به ویژه اینکه آتربتیان در خاطرات خود از ویشاباکاری در کنار رود چوروخ[۲۶]یاد می کند که دارای نقش شیر بوده است.
طی پنجاه سال گذشته حدود هجده ویشاباکار به ایروان و دیگر شهرهای ارمنستان منتقل و در مکان های مختلف، در سطح شهر نصب شده است. وضعیت نگهداری شماری از این سنگ ها مناسب نیست.[۲۷]
در ۲۸ و ۲۹ اکتبر۲۰۱۱م، فرهنگستان علوم ارمنستان با هدف آشنا کردن محققان دیگر کشورها با ویشاباکار و همچنین، جمع بندی آخرین تحقیقات با هدف یافتن سئوال های بی پاسخ، هم اندیشی ای بین المللی برگزار کرد. در ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴م نیز، هیئت های باستان شناسی با حضور کارشناسانی از دیگر کشورها بررسی گسترده ای دربارۀ ویشاباکارها در کوه های گغاما و اطراف کوه آراگاتز انجام دادند که به نتایجی جالب دست یافتند و موفق به کشف ویشاباکارهای جدیدی شدند. در تابستان ۲۰۱۸م، در حفاری ای که در ارتفاعات تیرینکاتار[۲۸] در دامنه جنوبی کوه آراگاتز صورت گرفت، در کنار سکونتگاه و گورستان متعلق به دورۀ برنز، تعدادی ویشاباکار سالم یافت شد.
در سال های اخیر، در منطقۀ غربی فلات ارمنستان در خاک ترکیه، به ویژه اطراف کوه نمروت، ویشاباکار کشف شده است.
چنان که گفتیم ویشاباکارها نیز همچون خاچکارها مختص فلات ارمنستان هستند. با گذشت یک قرن از کشف نخستین ویشاباکار هنوز در جای جای فلات ارمنستان نمونه هایی مختلف از آنها یافت می شود اما با وجود تمامی بررسی های صورت گرفته همچنان سؤالات بسیاری دربارۀ آنها بی پاسخ مانده است.
پی نوشت ها:
1.Nicholas Marr (1865-1934)
Garni ، منطقه ای در کوه های گغاما در شرق ایروان
3.Megalith
Vishabakar
5.Atrpet Atrpetian (1860-1937)
Tayk ، استان چهاردهم ارمنستان باستان که در شرق ترکیۀ امروزی قرار دارد.
7.Argishti I (786 -764 BC)
8.Bronze age
9.Sasuntsi Davit
رافائل ایسرائلیان، پرستش و اعتقادات مردم ارمنستان در عصر برنز ( ایروان: ۱۹۷۳)، ص ۳۰ ـ ۳۳.
11.Teyshebani
Vahagn
منتقد ادبی و زبان شناس اهل ارمنستان (۱۸۶۵-۱۹۴۴)
14.Asdghik
Menhir
16.http://iae.am/en/user/782
17.Gegh
نام قدیمی دریاچۀ سوان گغاما بوده است.
Petroglyph ، نوعی تکنیک اجرایی در نقش های هنر صخره ای است.
20.Aragats
21. Javakheti در منطقۀ جنوب گرجستان امروزی
22.Atuni
شاهن هوسپیان، «خاچکار»، پیمان، ش ۸۰ (تابستان ۱۳۹۶): ۸ ـ ۴۸.
Ulgur ، در نزدیکی روستای آغاونادزور (Aghavnadzor)منطقۀ یغیگنادزور(Yeghegnadzor)
Avan ، منطقه ای در شرق ایروان
26.Choruh
27.Regional Co-operation for Cultural Heritage Development, No.۳.
28.Tirinkatar
منابع:
ایسرائلیان، رافائل. پرستش و اعتقادات مردم ارمنستان در عصر برنز. ایروان: ۱۹۷۳.
هوسپیان، شاهن. «خاچکار». پیمان. ش۸۰ .تابستان ۱۳۹۶: ۸ ـ ۴۸.
Regional Co-operation for Cultural Heritage Development. No.3 of Armenia.Yerevan:Gitutyun publishing house, 2015. Petrosyan,Armen ; Bobokhyan, Arsen. “The vishap stone stelae “. National Academ