فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۱۸ و ۱۹
همکاریهای فرهنگی و آموزشی ترکیه با جوامع و کشورهای ترک زبان جهت گسترش نفوذ سیاسی خویش در میان ملل مذکور
نویسنده: هایک دمویان/ ترجمه: سیتنوا بابومیاس
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روند نزدیکی روابط سیاسی و اقتصادی ترکیه با جمهوریهای تازه استقلال یافتۀ ترکزبان قفقاز و آسیای میانه با مشکلات جدّی مواجه شد که اکثراً ناشی از امکانات محدود اقتصادی آن کشور و حضور سیاسی فعال روسیه، ایران و سایر کشورها در منطقه بود. ولی اوضاع در بعد فرهنگی ــــ آموزشی چهرۀ پوینده و رو به رشدی داشت زیرا مقامات ترکیه توانستند با برنامه های وسیع فرهنگی نظیر مدرسهسازی، ایجاد آموزشگاهها و ساختن دانشگاه، نفوذ فرهنگی خود را در حّد قابل قبولی گسترش دهند. در حال حاضر دولت ترکیه با تاکید بر مشترکات تاریخی و فرهنگی خود با این جمهوریها، موقعیت به وجود آمده را فرصت بی نظیری در جهت استحکام روابط بین کشورهای ترکزبان به شمار میآورد. در خلال سالهای۱۹۳۰ – ۱۹۲۰ زمانی که ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی روابط حسن همجواری داشتند، ترکیه سعی می کرد با استفاده از این موقعیت در میان جمهوریهای ترکزبان شوروی نفوذ نموده و فعالیتهای تبلیغاتی انجام دهد. نتیجۀ این سعی و کوشش دیدارهای مکرر هیئتهای ترک از شوروی، تحصیل عدۀ زیادی از دانشجویان جمهوریهای شوروی در دانشگاههای ترکیه و اعزام صدها معلم ترک جهت تدریس در آذربایجان و داغستان با استفاده از کتابهای ترکی چاپ شده در ترکیه بود.
پس از مرگ کمال آتاتورک (۱۹۳۸) و اتخاذ سیاست غربگرایانۀ ترکیه بعد از جنگ دوم جهانی، روابط ترکیه و شوروی نه تنها در عرصۀ سیاسی و اقتصادی بلکه در عرصۀ فرهنگی ـــ آموزشی نیز رو به سردی گرایید. لازم به ذکر است که عقاید پانتورکیستی و افرادی که در این راستا فعالیت داشتند در زمان حیات کمال آتاتورک بنیانگذار جمهوری ترکیه ممنوع و محکوم اعلام گردیده بودند ولی پس از مرگ وی اینگونه افکار حیاتی دوباره یافتند و دارندگان این مرام آزادانه به فعالیت پرداختند.
زمانی که حکومت شوروی روی به افول نهاده بود، ترکیه با احساس رهبریت ملل ترک زبان جهان، در دسامبر ۱۹۹۰ در استامبول، کنفرانس جهانی کورولتای ترکستان را برگزار نمود. در این کنفرانس ترکهای به اصطلاح خارج از سرزمین ترکیه (disturkler) مورد توجه خاصی قرار گرفتند، در حالیکه قبل از برگزاری این کنفرانس، یعنی از سالهای پس از جنگ جهانی دوم نیز انستیتوی مطالعات فرهنگی ترک در آنکارا با انستیتوی فرهنگی شوروی در مونیخ روابط تنگاتنگی داشت و سعی میکرد از این طریق تبلیغات گسترده ای در بین ترکهای شوروی انجام دهد. بنابراین پس از فروپاشی شوروی، عرصۀ مناسبی جهت تبلیغ همهجانبه به وجود آمد و طی دیدارهای مکرر هیئتهای ترکیه و جمهوریهای تازه استقلال یافتۀ ترکزبان، موافقتنامههای همکاری فرهنگی ـــ آموزشی بسیاری به امضاء رسید.
در سال ۱۹۹۱ تورگوت اوزال رئیس جمهور ترکیه پس از سفر به مسکو عازم کشورهای آذربایجان و قزاقستان گردید. وی هنگام بازگشت، به وزرای امور خارجه و فرهنگ کشورش پیشنهاد کرد که در زمینه های همکاری فرهنگی و بهبود وضع آموزشی دو کشور آذربایجان و قزاقستان اقدامات مجدانه به عمل آورند. البته این همکاریها شامل ارسال روزنامه، ماهنامه، کتب درسی ترکی، تبادل دانشجو و برگزاری برنامه های فرهنگی مشترک نیز میگردید. در فوریه و مارس سال ۱۹۹۲ وزیر فرهنگ ترکیه به اتفاق عدۀ کثیری از همراهان به جمهوریهای آسیای مرکزی سفر نمود. ترکیه در این زمان برای تحکیم روابط خویش با این جمهوریها، سازمان توسعه و همکاری (TICA) را بنیان نهاده بود که هدف از بنیانگذاری آن ایجاد هماهنگی در زمینه های بانکی، تربیت کادرهای اداری و ایجاد شبکه های کامپیوتری بود. گرچه از آغاز سال ۱۹۹۲ روزنامۀ زمان (Zaman) با گرایش اسلامی، روزنامۀ ترکیه (Turkiey) با گرایش ملی گرایی و روزنامه ملیت (Milliyet) با گرایش آزادیخواهی به آذربایجان و قزاقستان فرستاده میشد.
تمامی جنب و جوشها و حرکاتی که در زمینۀ فرهنگی انجام میگرفت تنها یک روی سکه بود. این فعالیتها دارای اهداف استراتژیک و ژئوپولتیک خاصی نیز بودند. در زمان روسیۀ تزاری و اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای آسیای مرکزی به دلیل حضورشان در جوّ سیاسی روسها خواه ناخواه زیر نفوذ فرهنگی روس قرار داشتند، بنابراین فرهنگ جهانی را از طریق روس ها دریافت میداشتند و دولت روس با ارسال عدۀ زیادی از اتباعش به آسیای میانه و اسکان آنها در آن خطه، سیاست سلطه جویانه ای را دنبال میکرد که این سیاست پس از فروپاشی شوروی به دلایل آشکار تغییر کرد. هم اکنون در زمینه های فرهنگی، آموزشی و سیاسی کشورهای ایران، عربستان سعودی، پاکستان و سایر کشورهای ا سلامی نفوذ خویش را گسترش میدهند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اگر ترکیه نفوذ خویش را در جهت فرهنگی یعنی تربیت کادرهای کارآمد، مدرسهسازی، دایر نمودن آموزشگاهها و ساختن دانشگاه متمرکز نموده است در مقابل، سایر کشورهای اسلامی نیز حضور خود را در منطقه با ساخت و تعمیر مساجد و دایر نمودن مدارس دینی در جوار مساجد نشان میدهند.
ایجاد الفبای همگانی
نظریۀ زبان به عنوان عامل مشترک و فراگیر در میان اقوام مختلف ترکزبان جهان، برای اولین بار توسط اسماعیل گاسپرنیسکی مطرح شد. آنکارا کوشش نمود از این نظریه به عنوان برگ برنده و عامل اصلی خویش در جهت همسو کردن کلیۀ کشورهای ترک زبان و ایجاد همبستگی بین آنان استفاده نماید. در سال ۱۹۹۲ هنگام سفر سلیمان دمیرل رئیس جمهور ترکیه به منطقه، در میان هیئت همراه چند تن از زبانشناسان نیز دیده میشدند. مأموریت این زبانشناسان مطالعۀ مسائل جایگزینی حروف لاتین به جای حروف عربی و ایجاد یک الفبای لاتینی همگانی برای کلیۀ کشورها و جوامع ترک زبان بود، زیرا دولت ترکیه برقراری همکاریهای همه جانبه را در گرو داشتن الفبای مشترک میدانست.
در سال ۱۹۲۸ دولت وقت ترکیه ضمن اصلاحات دیگر، حروف لاتین را جایگزین حروف عربی نمود. درهمان زمان جمهوریهای ترک زبان شوروی ناچار شدند حروف لاتین را کنار گذاشته و از حروف سیریلیک (حروف یونانی ـــ بلغاری ) استفاده نمایند که این عمل کاملاً اهداف سیاسی در برداشت. حکومت شوروی آن زمان با این عمل میخواست سدّی در برابر نفوذ ترکیه ایجاد نماید. در سالهای فروپاشی شوروی (۱۹۹۳-۱۹۹۱) یکی از مهمترین مسائلی که در دستور کار کشورهای تازه استقلال یافته قرار داشت تبدیل الفبای سیریلیک رایج در این جمهوریها به حروف لاتین بود.
تصمیم جایگزینی تدریجی حروف لاتین در جمهوریهای تازه استقلال یافته، در سال ۱۹۹۲ در استامبول و متعاقب آن در سال ۱۹۹۳ در آنکارا اتخاذ گردید. شکی نیست که تبدیل حروف سیریلیک به لاتین از تغییرات سیاسی و فرهنگی قریبالوقوع در این کشورها حکایت میکرد.
البته علت تمایل سران این جمهوریها به حروف لاتین نه برای بازنگری روابط خویش با شوروی بلکه برای نزدیک شدن به تکنولوژی پیشرفتۀ ارتباطات جهانی بود. در سال۱۹۹۱ (۲۰-۱۸نوامبر) در یک سمینار علمی در دانشگاه مرمرۀ استامبول طرح الفبای ۳۴ حرفی لاتینی که با گنجانیدن حروف خاص برای آواهای زبانهای جمهوریهای تازه استقلال یافته درست شده بود، پیشنهاد گردید.
در سال ۱۹۹۲ در غازان، تصمیم جایگزینی حروف لاتین به جای حروف مورد استفاده تا آن زمان، گرفته شد و در سوم سپتامبر ۱۹۹۳ مجلس قانونگذار ازبکستان لزوم آشنایی با حروف را تصویب و قرار بر این گرفت که جایگزینی این حروف به تدریج و در مدت هفت سال انجام پذیرد.
ترکیه جهت سرعت بخشیدن به روند جایگزینی و تشویق این جمهوریها، تعداد زیادی ماشین تحریر لاتین به جمهوریهای آذربایجان و آسیای مرکزی تحویل داد. هدف و استراتژی ترکیه در تحقق بخشیدن به این کار، ایجاد نفوذ فرهنگی بین این جمهوریها و ممانعت از رشد بنیانگرایی اسلامی بود. جهت تصمیم گیری نهائی در مورد رفع مشکلات جایگزینی الفبای لاتین در سال ۱۹۹۳ در آنتالیا همایشی برپا گردید که در آن علاوه بر زبانشناسان و استادان اهل علم و ادب ترک، سیاستمدارانی نیز از کشورهای ترک زبان حضور داشتند. در پایان این همایش مقرر گردید که از سال ۱۹۹۳ به کارگیری حروف لاتین برای کلیۀ کشورها و جوامع ترک زبان لازم الاجرا باشد . این الفبا از ۲۹ حرف لاتین زبان ترکی و ۵ حرف دیگر جهت انطباق با حروف زبانهای سایر جمهوریها تشکیل گردیده بود. نظارت بر اجرای این تصمیم بر عهدۀ مرکز تحقیقاتی ترک شناسی دانشگاه مرمرۀ استامبول گذاشته شده بود.
اولین کشوری که قانون جایگزینی حروف لاتین را در مجلس خود تصویب نمود کشور آذربایجان بود. علاوه بر این، دولت وقت آذربایجان با تصویب مجلس، زبان ترکی را زبان رسمی کشور اعلام نمود. این موضوع از طرف جامعۀ آذربایجان با استقبال چندانی روبرو نشد. پس از روی کار آمدن علی اف رئیس جمهور آذربایجان، زبان آذری بار دیگر توسط مجلس ملی آن کشور زبان رسمی کشور آذربایجان اعلام گردید. به نظر یکی از ناظران غربی ابراز آمادگی و پذیرش حروف لاتین از طرف جمهوریهای تازه استقلال یافته نوعی پیروزی آنکارا بر کشورهای عربستان سعودی و ایران بود که سعی داشتند حروف عربی را در این جمهوریها احیاء کنند.
پر واضح است که روند جایگزینی حروف الفبا توأم با مشکلات و مستلزم هزینه های هنگفتی بود که به همین دلیل کشورهای آسیای میانه چندان شور و شوقی برای انجام چنین کاری از خود بروز نمی دادند. در مقابل، آنکارا جهت تهیه و چاپ کتب درسی توجه خاصی نشان میداد. در سال ۱۹۹۷ ترکیه مبلغ سه میلیون دلار به هزینه های تعویض کتب درسی ترکمنستان اختصاص داد. به کمک ترکیه و با شرکت کشورهای آذربایجان و آسیای میانه، کتب درسی یکنواخت ادبیات و تاریخ با حروف لاتین تهیه و به چاپ رسید. در سال ۱۹۹۲ در جلسۀ وزرای آموزش و پرورش کشورهای ترکیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، آذربایجان و قبرس شمالی تأسیس کانون مشترک فرهنگ و هنر ترک رسماً تصویب و اعلام گردید. ولی طی جلسهای در ژوئیۀ سال ۱۹۹۳ در آلماآتا، سران کشورهای ترکزبان به اتفاق آرا حفظ و گسترش فرهنگ ترک را در میان اقوام ترکنژاد خاور نزدیک، قفقاز، شبه جزیرۀ بالکان و نواحی آسیای مرکزی مورد تصویب قرار دادند و در ضمن برای ایجاد بنیادی نظیر یونسکو با نام Turesco (Turkish Republics Education Scientific and Cultural Oraganization ) تصمیماتی اتخاذ کردند.
وزارت آموزش و پرورش ترکیه جهت ارتقاء امور آموزشی ـــ تربیتی و همچنین هماهنگی روابط فرهنگی، در سازمان خویش بخشی را تحت عنوان مدیریت خاص جمهوریهای تازه استقلال یافته به وجود آورد. در حال حاضر تشکیلات خاصی وجود دارند که نظیر (بنیاد مالی تحقیقات جهان ترک)، (انجمن فرهنگی تحقیقاتی ترک) و (انجمن کلوبهای ترک) آشکارا اعتقادات پانتورکیستی را اشاعه میدهند و در این راه حاضر به هرگونه کمک میباشند.
در سال ۱۹۹۳ (۱۶فوریه) سرانجام دولت ترکیه طبق مصوبه ای سقف هزینه ها و محل تأمین آنها را تعیین نمود. این هزینه ها برای امور فرهنگی ترکهای به اصطلاح خارج از ترکیه در نظرگرفته شده بود.
فعالیتهای آموزشی فوق الذکر بودجه های مشخص و دولتی زیادی را به خود جلب نمود. بدینترتیب که بنیاد مالی خانوادۀ (کوچ) هزینه ۱۸ دانشجو از کشورهای تازه استقلال یافته ترک نژاد را تأمین مینمود و یا مؤٔسسۀ سابانجی هولدینگن بنوبۀ خویش۳٪ از سود خود را در راستای فرهنگی ـــ آموزشی هزینه میکرد.
اولین گروه دانشجویان اعزامی از کشورهای ترکتبار جمهوریهای تازه استقلال یافته به ترکیه بالغ بر ۷۵۰۰ نفر بود که۲۱٪ آنان ازکشور آذربایجان،۲۰٪ از کشورهای ترکمنستان و ازبکستان و به ترتیب۱۴٪ و۸٪ از جمهوریهای قزاقستان و قرقیزستان و بقیه از سایر جوامع ترکزبان بودند.
اگر در سالهای بین ۱۹۹۰ الی ۱۹۹۴ اکثر این دانشجویان رشته های تحصیلی ادبیات ترک، تاریخ و فرهنگ عمومی ترک را انتخاب می نمودند، از سال ۱۹۹۴ به بعد۷۰٪ دانشجویان میهمان، به فراگیری رشته های اقتصاد، مهندسی، بازاریابی، مدیریت و انفورماتیک پرداختند.
به کمک وزارت آموزش و پرورش ترکیه، معلمین ترک مأموریت می یابند تا جهت تدریس و انجام امور تربیتی در کشورهای تازه استقلال یافته به فعالیت فرهنگی بپردازند. علاوه بر این، به کمک بودجه های متعدد موجود، کلاسهای زبان ترکی برای جوامعی که به زبان روسی تکلم میکنند برگزار گردیده است. به طور مثال در دبیرستانهای شهر نووسیبیرسک کلاسهای متعدد زبان ترکی دایر گردیده. در این راستا جامعۀ یاکوتایی هم که به زبان روسی تکلم میکرد به دست فراموشی سپرده نشد. در دسامبر سال ۱۹۹۲ مبادلۀ استاد و دانشجو بین دانشگاه آنکارا و یاکوتا به جریان افتاد.
از نوامبر سال ۱۹۹۵ کمیتۀ ارتقاء سطح معلومات دانشجویان ترکیه اعلام کرد که فارغ التحصیلان مدارس متوسطۀ جمهوریهای تازه استقلال یافته میتوانند در دانشگاههای ترکیه تحصیل کنند. جهت همبستگی ملل ترکتبار، نسبت به تحقیق در زبانهای این ملل توجه خاصی نشان داده میشود. در دانشگاه آنکارا یک مرکز تعلیم زبان ترکی تأسیس گشته است که به موازات تعلیم زبان ترکی، زبانهای قزاقی، ازبکی، ترکمنی و قرقیزی نیز توسط اساتید میهمان از کشورهای مذکور تدریس میگردد.
جهت بهرهوری هر چه بیشتر فعالیتهای فرهنگی، دولت ترکیه نسبت به برنامه های اطلاعرسانی توجه خاصی از خود نشان میدهد، به همین دلیل از اوایل سال ۱۹۹۰ رادیو صدای ترکیه که کار خود را از سال ۱۹۶۷ آغاز کرده بود با پخش برنامههایی به زبانهای روسی، انگلیسی و ترکی فعالیت خویش را دو چندان کرده است.
در همین راستا در روزهای ۲۶ و ۲۷ نوامبر ۱۹۹۲ کنفرانسی در آنکارا تحت عنوان “همکاریهای شبکه های اطلاع رسانی ترکیه و جمهوریهای قفقاز و آسیای میانه” برگزار شد. جالب توجه است که از آوریل سال ۱۹۹۲ شبکۀ تلویزیونی ترکیه (TRT) با پخش برنامه های ماهواره ای آسیا ـــ اروپا فعالیتهای تلویزیونی خود را به سطح شبکۀ پرقدرت CNN رساند و در جهان به عنوان دومین شبکۀ پرقدرت تلویزیونی پس از CNN شناخته شد. برنامه های این شبکه علاوه بر اروپا، کشورهای آذربایجان و آسیای میانه را نیز زیر پوشش برنامههای خود دارد. در نوامبر سال ۱۹۹۲ یونسکو طرح تأسیس مرکز اطلاع رسانی ترک را پیشنهاد نمود. اینگونه فعالیتها زیر لوای کمک در زمینۀ اطلاع رسانی و تحکیم اتحاد و صلح در میان ملل ترک زبان، ولی با هدف دستیابی دولت ترکیه به نظام اطلاع رسانی عظیمی که ارزش استراتژیک برای ترکیه داشت و می توانست وسیلۀ نفوذ آن کشور در میان جمهوریهای قفقاز و آسیای میانه واقع شود انجام میشد. پخش برنامه هایی نظیر “شعر و ادب در طول تاریخ ” و یا “اسلام و ادبیات ترک ” کاملاً هدفمند بودند.
ترکیه با تکیه بر مشترکات زبانی و قومی با تهیۀ برنامه های تلویزیونی و پخش آن در جمهوریهای فوق الذکر توانست بر سایر کشورها در این مسابقه پیشی گیرد. این موضوع نگرانی کشورهایی نظیر روسیه و ایران را در برداشت چرا که جمعیت کثیری از اتباع این کشورها ترک زبان بودند. گرچه توسعۀ شبکه های تلویزیونی ترکیه در نظر اتباع کشورهایی که جوامع ترک نژاد دارند تبلیغات جدایی طلبانه به حساب نمی آید.
ترکیه در سیاست نفوذی خود علاوه بر توجه به اهمیت اطلاع رسانی، جایگزینی الفبای لاتین و مبادلۀ دانشجو، با قدرت تمام دست به کار احداث مؤٔسسات فرهنگی زده است. امروزه سال به سال بر تعداد مؤٔسسات آموزشی و دانشگاههایی که با همکاری دوجانبه در این جمهوریها تأسیس میگردند افزوده می شود.
بنا به گفتۀ اوزکان آکمان رئیس کالج پلی تکنیک ترکیه، در آذربایجان در سال ۱۷ ۱۹۹۹ مجموعۀ فرهنگی ترکیه (مدارس ،کالجها و یک دانشگاه) مشغول کار بودهاند. در این مجموعه ها تعداد ۱۹۷۰ محصل و دانشجو تحصیل می کنند، بعلاوه تعداد کثیری از دانشجویان آذربایجانی که در آذربایجان، ازبکستان و سایر جمهوریها تحصیل می کنند از وامهای دانشجویی ترکیه استفاده می نمایند. در قزاقستان دانشگاه خواجه احمد یاسوی در سال ۱۹۹۱ توسط ترکیه بنیانگذاری گردید و دانشجویان این مراکز همزمان با شروع کارهای ساختمانی چهار دهکدۀ دانشجویی در شهرهای چیم کند و کنتائو، به تحصیل خویش ادامه می دهند.
در سال ۱۹۹۵ هنگام سفر سلیمان دمیرل رئیس جمهور ترکیه به قزاقستان، وی مبلغ ۳۵ هزار دلار جهت تعمیر و مرمت آرامگاه یاسوی متفکر نامدار اهدا نمود و همچنین طی مراسمی سنگ بنای دانشگاه ترک را در قزاقستان بنیانگذاری نمود. هم اکنون این دانشگاه با ۱۷ رشتۀ تحصیلی و ۷۴ برنامۀ درسی که به زبانهای قزاقی، انگلیسی، روسی و ترکی تدریس می شوند مشغول به کار می باشد.
در سال۱۹۹۶ به افتخار ورود سلیمان دمیرل به قزاقستان دومین دانشگاه بزرگ قزاقستان که به دست نظربایف رئیس جمهور آن کشور ساخته و فاتح نامیده شده بود به نام دانشگاه سلیمان دمیرل نامگذاری مجدد گردید.
ترکیه در همان تاریخ موافقتنامۀ همکاریهای فرهنگی و هنری ترک را پذیرفت. این موافقتنامه در سال ۱۹۹۴ در آلماآتا به امضاء سران کشورهای ترک زبان رسیده بود. از سال ۱۹۹۷ در بیشکک دو دانشگاه ترک ـــ قرقیز آلاتو و ماناس شروع به کار کردهاند. در عشق آباد نیز دانشگاه مشترک ترک ـــ ترکمان مشغول کار می باشد. دانشکدۀ دیگری در مُلداوی مربوط به مسیحیان ارتودکس ترک زبان در مرکز گاگائوزها در کُمرات مشغول کار است.
تحصیل در ترکیه
در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ پانزده هزار نفر از جوانان جمهوریهای تازه استقلال یافته در ترکیه مشغول تحصیل گردیدند که از این عده شش هزار و صد و هفت نفر تحصیلات عالیه به دست آوردند. دولت ترکیه کلیۀ هزینه های آموزشی آنان را برعهده گرفته بود.
مبلغ کل هزینۀ این تسهیلات تحصیلی در مقطع دیپلم و دانشگاهی به ترتیب ۰۰۰٬۹۲۵٬۷و۰۰۰٬۹۲۰٬۲۰ لیر ترکیه بوده است.
در سال تحصیلی۹۴ – ۱۹۹۳سهمیۀ پذیرش دانشجو از هر یک از جمهوریهای تازه استقلال یافته بیش از ۴۶۰ نفر بود. این دانشجویان در کلیۀ رشته های علمی و نیز نظامی مشغول تحصیل بوده اند. ترکیه در مورد این دانشجویان و نحوۀ پیشرفت علمی آنان وسواس و پیگیری خاصی از خود نشان می داد. مخصوصاً کسانیکه در دانشگاههای نظامی تحصیل می کردند، زیرا ترکیه خوب می داند که با در دست داشتن ابتکار تربیت کادرهای نظامی این کشورها به آسانی خواهد توانست تأثیر خویش را بر جهانبینی آنان برجای گذارد و بدین ترتیب آنها را به عنوان اقمار خویش در کنار خود داشته باشد.
طبق پیمانی که بین کشورهای تازه استقلال یافته و ترکیه منعقد گردیده است ترکیه متعهد به تربیت کادرهای نظامی آنان در پایگاههای نظامی خویش است. این کادرها در سطح علمی ـــ نظامی، مطابق با مراکز تربیتی نظامی ناتو آموزش خواهند دید.
بدین ترتیب در سال ۱۹۹۲ از تعداد ۲۵۰۰ دانشجوی آذربایجانی که برای تحصیل به ترکیه اعزام گردیده بودند، تعداد ۸۰ نفر در رشته های نظامی به تحصیل پرداختند. در سال ۱۹۹۶ تعداد ۱۹۰ نفر از مسلمانان بسنیایی و ۲۰۰۰نفر از جمهوریهای تازه استقلال یافتۀ آسیای مرکزی و آذربایجان در مدارس عالی نظامی ترکیه به تحصیل اشتغال داشته اند. مقامات ترک برای همکاری فرهنگی و آموزشی “جهان ترک ” اهمیت زیادی قائل هستند. در حال حاضر آنها توسط اینترنت سعی در توسعۀ روابط فرهنگی بین المللی خود با سایر کشورهای ترک تبار را دارند و دست اندرکار بنیانگذاری بانک اطلاعات جهانی ترک هستند. آنان در فکر ایجاد روابط اینترنتی بین کتابخانه ها و دانشگاههای کشورهای ترک می باشند.
طبق آمار موجود، در سال ۱۹۹۸ ده هزار دانشجوی دختر و پسر از کشورهای ترک زبان و جوامع ترک جهان در دانشگاههای ترکیه به تحصیل اشتغال داشتهاند و بین این دانشجویان تعدادی از جوانان اقوام گاگائوز، قاراچای و تاتار نیز دیده می شوند.
مبادلۀ اعضای هیئت علمی در بین کشورهای تازه استقلال یافته و ترکیه جریان نسبتاً خوبی دارد. در دیدارهای رسمی سران این کشورها از ترکیه و بالعکس اغلب سران به دانشگاهها دعوت می شوند و با دانشجویان تماس مستقیم حاصل می کنند. در این اواخر دانشگاه بیل کندی آنکارا به هنگام بازدید رسمی نظربایف از ترکیه، درجۀ دکترای افتخاری آن دانشگاه را به وی اعطا کرد. یکی از موارد مهم تأکید سران این کشورها در زمان بازدید از کشورهای یکدیگر، تأکید بر استحکام هر چه بیشتر روابط فرهنگی است.
در اکتبر سال ۱۹۹۴ هنگام برگزاری کنفرانس سران ملل ترک زبان در استانبول، بر بیانیۀ لزوم توجه خاص در زمینه های فرهنگ و آموزش و پژوهش در تاریخ عمومی ملل ترک زبان تأکید گردیده است. طبق مادۀ ۹ این بیانیه، وزرای فرهنگ این کشورها با توجه به اهمیت همکاریهای فرهنگی به طور عام و تدوین فرهنگ مقایسه ای و حفظ و نگهداری آثار فرهنگی و امور اجتماعی به طور خاص، وظیفه پیگیری امور را برعهده دارند.
در همین تاریخ به منظور ایجاد روابط فرهنگی بین ملل ترکزبان، سازمان TURKSOY بنیانگذاری گردید.
در پنجمین اجلاس سران ترک که در پایتخت نوبنیاد قزاقستان برگزار گردید مقرر شد به مناسبتهای مختلف فرهنگی، به طور همزمان جشنهایی در همۀ کشورهای ترک تبار برپا گردد. بدین ترتیب جشنهای باشکوهی به مناسبت یکصد و پنجاهمین سالگرد تولد آبای متفکر ترک، یکصدمین سالگرد آکین جمبولی، ششصد و شصتمین سالگرد امیرتیمور و هزارۀ حماسۀ ماناس و هزار و چهارصد و پنجاهمین سالگرد شاهان مغول برگزار گردید.
البته باید اذعان داشت که روابط فرهنگی تنگاتنگ با کشور ترکیه، مانع ایجاد ارتباط مابین کشورهای تازه استقلال یافته و سایر کشورهای جهان نمیشود. حتی باید گفت که بعضی از احزاب و گروههای متفکر این جمهوریها با تشکیل گروههای اپوزیسیون اعتراضات خود را علیه سیاستهای فرهنگی دولتهایشان اظهار میدارند. مثال بارز این ادعا تظاهرات شدید و جلوگیری از احداث دانشگاه اسلاو توسط ترکیه در شهر بیشکک توسط ملییون قرقیز می باشد که خود نشانه ای از حضور و نفوذ روسیه در این منطقه است.ایران نیز در مقابل این پیشرویهای فرهنگی ترکیه، با تأسیس انجمن فرهنگی ملل فارسی زبان با شرکت تاجیکستان و افغانستان از خود عکس العمل نشان داده است.
تعلیمات اسلامی
اگرچه امروز ترکیه دارای یک حکومت غیردینی است ولی تدوین برنامه های آموزشی اسلامی از نظر سران حکومت به فراموشی سپرده نشده است. ترکیه فعالیتهای زیادی در زمینه های شناخت جوانان از اسلام، فعال کردن مساجد، ساختن مساجد جدید و همچنین تأسیس مدرسه های دینی در جوار مساجد و تقبل هزینه های آموزشی مدارس دینی انجام داده است.
دولت ترکیه به طور غیررسمی از فعالیت صوفیان نورجولار حمایت می کند. مدرسین تابع این گروه عقاید بنیادگرایانه اسلامی و پان تورکیستی را بین جوانان ترک تبلیغ می نمایند. بنا به گفتۀ فتح الله گولن رهبر این گروه، تعداد ۱۵۰ مدرسۀ دینی توسط این گروه در آسیای مرکزی و قفقاز بنیان نهاده شده است. هزینه های این نوع مدارس طبق معمول تحت پوشش مؤٔسسات خیریه و شرکتهای بازرگانی پرداخت می گردد. در سال ۱۹۹۰ به ابتکار روزنامۀ اسلامی زمان مؤسسۀ مالی “کمک به تاتارهای کریمه” کار خود را آغاز نمود. هدف از ایجاد چنین مؤٔسسه ای کمک به ساختن مساجد جدید و مرمت مساجد قدیم بود. این مؤٔسسه همکاری تنگاتنگی با جنبشهای ملی تاتارهای کریمه داشت. هیأت دینی نورجولار در کریمه فعالیتهای گسترده ای در راه احیاء زبان ترکی و تعلیم و تربیت به این زبان انجام داده است. ادارۀ امور دینی ترکیه فعالیت های چشمگیری در کریمه دارد که از جمله شامل تربیت مدرسین دینی، اعزام دانشجو جهت گذراندن دوره های تکمیلی در ترکیه و اعزام سالانه یکصد دانشجو به ترکیه است. فعالیتهای دینی ترکیه گاهی نیز آثار سوء از خود به جای گذاشته و گاهی دیده شده است که بعضی از جوانان این کشورها تحت تأثیر مذهبیون افراطی، دست به کارهای ناخوشایندی زده اند. در سال ۱۹۹۷ در ازبکستان، به علت گرایشهای افراطی چند دانشجو اسلام کریمف رئیس جمهور ازبکستان دستور بازگشت کلیۀ دانشجویان ازبک را از ترکیه صادر نمود. تعداد این دانشجویان به ۲۰۰۰ تن می رسید.
از طرف دیگر کتب چاپ شده در ترکیه با حروف لاتین نیز در جمهوریهای تازه استقلال یافته با استقبال چندانی روبرو نشد و در جمهوری ازبکستان هنوز تصمیم نهایی برای جایگزینی حروف لاتین گرفته نشده است.
مواردی نیز پیش آمده که مؤٔسسات فرهنگی ترکیه دراین کشورها به علت کسر بودجه مجبور به تعطیل شده اند. یکی از این موارد، تعطیل مؤٔسسۀ فرهنگی آتاتورک در آذربایجان به علت فقدان بودجۀ لازم است. ولی باید اذعان داشت که اینگونه وقایع نمی توانند تأثیر چندانی بر فعالیتهای فرهنگی ترکیه بگذارند. شاید نظریۀ فعالیت فرهنگ پان تورکیستی آنقدرها هم نظریۀ اشتباهی نباشد از این نظر، سخنان رئیس جمهور ترکیه قابل ذکر و توجه می باشد. ایشان گفته است : «آموزش علم و آشنایی با تکنولوژی معاصر در قرن ۲۱ برای جوانان ترک و برای دنیای ترک به منزلۀ سنگر مقدمی است برای رسیدن به اهداف عالیۀ قرنی که می رود تا دنیا را به صحنۀ مبارزۀ ژئوپولوتیکی تبدیل کند.» سپس وی در ادامۀ سخنانش میافزاید:«منظور و هدف ما تنها ساختن تاریخ جدید ملل ترک تبار، نیست بلکه ما باید تاریخ کهن خود را نیز زنده کنیم .»
نتیجه گیری
پس از فروپاشی شوروی، دولت ترکیه جهت گسترش نفوذ خویش در جمهوریهای تازه استقلال یافته، فعالیتهای چشمگیری انجام داد. ترکیه این فعالیتها را در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی متمرکز نمود. دراین راستا ترکیه به موانع زیر برخورد کرد.
نخست این که امکانات ضعیف اقتصادی ترکیه اجازۀ گسترش فعالیتهای همه جانبه را به وی نمی داد و ثانیاً کشورهایی نظیر روسیه، ایران و نفوذ رو به فزونی چین امکان انحصارطلبی را از وی سلب کرده بود. ولیکن ترکیه توانست در عرصۀ فرهنگی نفوذ گسترده ای پیدا کند و در این راه دولت ترکیه تلاش چشمگیری از خود نشان داد.
ترکیه با تأکید بر مشترکات فرهنگی و قومی، فروپاشی شوروی را موقعیتی کاملاً مساعد جهت استحکام هرچه بیشتر این مشترکات می دانست.کلیۀ هزینه های دانشجویان میهمان در ترکیه که از جمهوریهای ترک زبان و جوامع ترک تبار به دانشگاههای ترکیه می آمدند بر عهدۀ دولت ترکیه و مؤٔسسات مالی خیریه می باشد.ترکیه در جهت وابسته کردن تشکیلات نظامی آذربایجان و کشورهای آسیای میانه به خود و با دورنگری نسبت به ایجاد بازار نظامی برای آن کشورها، توجه خاص خود را به تعلیم نظامیان آن کشورها زیر نظر نظامیان خویش معطوف کرد. دولت ترکیه با اینکه یک دولت غیرمذهبی است لیکن تعلیمات دینی و پان تورکیستی خود را برای تربیت جوانان کشورش بدون کم و کاست انجام می دهد.
برای سرعت بخشیدن به همکاریهای فرهنگی ـــ آموزشی و ایجاد همبستگی هرچه بیشتر بین ترکیه و جمهوریهای مذکور عمل جایگزینی حروف لاتین به جای حروف قبلی امری حیاتی می نمود. لزوم استفاده از تکنولوژی پیشرفته و استفاده از کتبی که با خط لاتین نوشته شده بود همواره مورد تأکید قرار گرفته است.کار جایگزینی حروف لاتین مستلزم هزینه های سنگینی بود که نه در توان جمهوریهای تازه استقلال یافته بود و نه در توان ترکیه، به همین دلیل نیز پیشروی در جایگزینی حروف لاتین به کندی صورت گرفته و پذیرش فرهنگ ترک نیز از طرف ملل این کشورها به صورت انتخاب دوم انجام گرفته است.
به حقیقت پیوستن نفوذ فرهنگی ترکیه در این جمهوریها و تربیت افراد در زمینه های فرهنگی ـــ علمی ــــ آموزشی و نظامی برای جمهوری آذربایجان و جمهوریهای آسیای میانه و جوامع مختلف ترک تبار زمینۀ خوبی جهت اعمال نفوذ بیشتر در آیندۀ نزدیک را برای ترکیه فراهم می سازد.
با یک جمع بندی کلی می توان گفت:
الف – در زمینۀ همکاری فرهنگی و آموزشی ترکیه با سایر کشورهای ترک زبان موفقیتهای چشمگیری حاصل گردیده و کمربند فرهنگی ترک در این جمهوریها ترسیم گردیده است.
ب – ترکیه با تربیت کادرهای متخصص برای این جمهوریها سعی در انحصارطلبی در جهت نفوذ سیاسی ـــ فرهنگی و اقتصادی دارد.
ج – ترکیه سعی دارد با نفوذ فرهنگی، جهان بینی این ملتها و سران آنها را به طرف خود یکسو نماید و در جهت گیری سیاسی آنان تأثیر داشته باشد.
د – پیشروی فرهنگی و آموزشی ترکیه در این جمهوریها با عکس العمل سریع روسیه، ایران و تا حدودی چین مواجه گردیده است. در حالیکه این کشورها به علت وجود بعضی اشتراکات قومی و زبانی قادر به جلوگیری از پیشروی نفوذ فرهنگی ترکیه نیستند ولی با همۀ این احوال سعی در جلوگیری از پیشرفت نفوذ ترکیه در امور سیاسی و اقتصادی خواهند نمود.
ه – منافع سیاسی و اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی اکثراً با منافع ترکیه همخوانی ندارند و به همین دلیل نیز امکان شکست برنامه های سیاسی و اقتصادی ترکیه در قبال این کشورها قابل پیش بینی است. البته عامل نه چندان جالب ضعف اقتصاد ترکیه نیز در این بین اثر منفی دارد.
کشورهای قزاقستان و ازبکستان در حال شکل گیری هستند و می روند تا خود در منطقه به صورت ابرقدرت درآیند. این روند نیز مانع پیشروی ترکیه در منطقه است.
“ایران نامه”
نشریۀ ایران شناسی جمهوری ارمنستان
شمارۀ۳۶، سال۲۰۰۱، ایروان