فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۱
نگاهی مختصر به تاریخچه نقشه های ارمنستان
نویسنده: روبن گالیچیان / ترجمه : رافی آراکلیانس
دربارۀ نویسنده
دکتر روبن گالیچیان(قالیچیان) در ۱۹۳۸م در تبریز چشم به جهان گشود. خانوادۀ وی از جهنم نژادکشی عثمانی در ۱۹۱۵م، جان سالم به در برده و از طریق گرجستان به فرانسه و نهایتاً به ایران پناه آورده بود. روبن پس از اتمام تحصیلات متوسطه در تهران با دریافت بورس تحصیلی برای ادامۀ تحصیل راهی انگلستان و در ۱۹۶۳م با کسب رتبۀ عالی در رشتۀ برق از دانشگاه استون[۲] شهر بیرمنگام فارغ التحصیل شد.
مهندس گالیچیان (قالیچیان) پس از بازگشت به ایران به خدمت صنعت نفت و گاز ایران در آمد و در مناصب گوناگون مهندسی، طراحی و مدیریت فنی طرح های مهم مرتبط با انرژی، با سازمان های دولتی و خصوصی همکاری کرد. او پس از بازگشت به انگلستان، در ۱۹۸۱م، در شرکت مهندسی هالکرو ـ بلفور[۳] انگلستان، در مقام مدیر پروژه و مشاور فنی شرکت صنایع نفت و گاز و پتروشیمی مشغول به کار و تحقیق شد.
علاقۀ گالیچیان (قالیچیان) به جغرافیا و نقشه نگاری از ۱۹۷۰م جدی تر شد و پس از نقل مکان به لندن به همراه خانواده (در۱۹۸۱م)، در کنار مشغلۀ فنی روزمره بخش بزرگی از اوقات خود را به کنکاش در این زمینه اختصاص داد. دسترسی به انبوهی از نقشه های قدیمی و اسناد و مدارک گران بهای مربوط به نقشه نگاری در مخازن فرهنگی لندن به گالیچیان کمک کرد تا اولین کتاب خود را با عنوان میراث نقشه نگاری و نقشه های تاریخی ارمنستان[۴] منتشر سازد.
این کتاب که شامل مجموعه ای از دیدگاه های نقشه نگاران دوره های مختلف و نقشه های جهان، مشتمل بر سرحدات ارمنستان از ۲۶ قرن پیش تا کنون است، در اندک زمانی عنوان پرفروش ترین کتاب سال رابه خود اختصاص داد و یک سال بعد با مطالبی کامل تر به زبان های روسی و ارمنی منتشر شد. کتاب دیگر گالیچیان (قالیچیان) نیز با عنوان ارمنستان، گرجستان و آذربایجان، کشورهای قفقاز جنوبی[۵] در زمرۀ منابع معتبر در خصوص جغرافیا و تاریخ این منطقه قرار گرفت.
کتاب جعل تاریخ،[۶] عنوان کتاب دیگری از گالیچیان (قالیچیان) است که به معرفی شجره نامۀ مردمان بومی منطقۀ قراباغ در طی سده های گذشته می پردازد. این کتاب در ۲۰۱۰م به زبان های ارمنی و روسی ترجمه شد. گالیچیان (قالیچیان) در یکی از آخرین آثار خود با نام جدال تاریخ ها در قفقاز جنوبی[۷] به تشریح سیاست مقامات جمهوری آذربایجان در مخدوش کردن تاریخ و فرهنگ و فریب اذهان عمومی و اصرار آنان بر این مواضع پرداخته است. این کتاب که با استناد به مدارک فراوان نوشته شده در ۲۰۱۴م به زبان روسی و به تازگی به فارسی منتشر شده است.
روبن گالیچیان (قالیچیان) در ۲۰۰۸م به پاس خدمات ارزشمند خود در زمینۀ نقشه نگاری های تاریخی ارمنستان در دوره های گوناگون مفتخر به دریافت درجۀ دکترای افتخاری از فرهنگستان علوم ارمنستان شد و در ۲۰۰۹م نیز نشان ارزشمند وازگن اول را به پاس دست آوردهای فرهنگی فراوان دریافت داشت.
اشارۀ مترجم
جغرافیا به معنای شناخت سرزمینی که زادگاه انسان است آن هنگام از پاکی معنوی خود فاصله می گیرد که در قالب کلمۀ مرکب جغراسیاسی (ژئوپولیتیک) به کار گرفته می شود.
از میان دلایل منجر به نیاز انسان امروز به ایجاد فرهنگ جغراسیاسی چون گسترش استکبار، زیاده خواهی، تعصب ملی و دیگر ابزار سیاستمداران و سیاستگزاران، شاید که فقط بخش به ظاهر ناعادلانۀ ثروت های زیرزمینی کرۀ خاکی قابل توجیه باشد، در حالی که حتی این آخرین را هم نمی توان سرچشمه ای منطقی برای غلیان دشمنی ها دانست. تلاش برای اثبات اینکه آذربایجان ایران تا بوده جزو سرزمین ایران بوده و نه بخشی از خاک جمهوری آذربایجان کنونی، اینکه تنها نود سال از عمر سرحدات جمهوری آذربایجان می گذرد و این منطقه پیش از آن اران نامیده می شده وخانۀ آلبانیایی های قفقاز بوده و اینکه منطقۀ کوهستانی پیرامون دریاچۀ وان و سیپان وکوه آرارات ازهزاران سال پیش ساکنان و مالکینی داشته به نام ارمنیان، فوران چرک زخمی باز است، فریادی عدالت خواه و زاییدۀ ناعلم جغراسیاسی و نه علم جغرافیایی که عالمان می شناسندش. ـ م
ارمنیان نخستین ملت و ارمنستان اولین کشوری است که در ۳۰۱م و پیش تر از دیگر ملل و کشورهای جهان مسیحیت را به منزلۀ دین رسمی خود برگزیدند. این پاسخی است که بیشتر ارمنیان در جواب سؤال کسانی می دهند که از آنان در مورد کشور و ملتشان می پرسند. پاسخی کاملاً صحیح و واقعیتی که احتمالاً احترامی مضاعف و حتی ارادتی بیشتر را نزد بوداییان، مسلمانان، هندوان و پیروان دیگر ادیان برنخواهد انگیخت.آیا پاسخ ما گویاتر و حامل پیامی رساتر نمی بود اگر با نگاهی به حقیقت محض تاریخی با بانگی بلند اعلام می داشتیم که ارمنستان، یا مأمن همیشگی ارمنیان، یکی از سه کشوری است که تنها نام آنها بر روی قدیمی ترین نقشۀ جهان، که بر روی لوح کوچک سفالینی به خط میخی و متعلق به بابلی هاست نقش شده و از ۲۶۰۰ سال پیش بر جای مانده است؟
نواحی اطراف بلندی های ارمنستان و جنوب قفقاز، که قوم ارمنی بیش از ۲۶ قرن بدون وقفه در آن می زیسته، در ادوار گوناگون به نام های گوناگونی چون اورارتو، سرزمین آرارات، آرمنیا، ارمینیه، الارمنیه، هایاستان[۹] (نامی که خود ارمنیان به سرزمینشان داده اند)، ارمنستان و تورکومنیا[۱۰] (نام ارمنستان غربی، مرسوم در نزد چند نقشه نگار قرون وسطا) نامیده شده است.
نام ارمنستان را می توان در همۀ نقشه های منطقۀ آسیای میانه و خاورنزدیک، که در دوره های گوناگون ترسیم شده، به وضوح دید. با اینکه موطن ارمنیان در طول تاریخ گاهی کشوری مستقل و گاه سرزمینی چند پاره و تقسیم شده بین امپراتوری های همسایه بوده نام آرمنیا را با حروف لاتین و الارمنیه را به عربی بدون استثنا در کلیۀ نقشه ها و متون مرتبط یونانی، رومی، اسلامی و غربی می توان مشاهده کرد.
نقشه نگارها از قدیمی ترین ایام تا سده های چهاردهم و پانزدهم میلادی اسامی مناطق گوناگون را بر اساس نام بومیان و ساکنان آن مناطق ثبت می کرده اند. اصرار در به کار بردن نام ارمنستان (آرمنیا با حروف لاتین) در مورد زادگاه و محل سکونت قوم ارمن، شاهدی بر این معنا در روش مرسوم نقشه نگاری در ایام گذشته است. ارمنیان استقلال سیاسی خود را در دهۀ پایانی قرن چهاردهم میلادی از دست دادند اما نام آرمنیا در تمام طول ۵۳۰ سال بعد در کلیۀ نقشه هایی که منطقۀ محصور بین دریای خزر، دریای مدیترانه و دریای سیاه را شامل می شده، یعنی زادگاه قوم ارمن، مشاهده می شود.
نام گذاری این منطقه به این اسم در نقشه ها در قلمرو تحت استیلای سلاطین عثمانی، تا سال های نژادکشی ارمنیان، یعنی ۱۹۱۵ـ۱۹۲۳م و تخلیۀ منطقه از صاحبان بومی آن ادامه یافت و از آن پس نام آرمنیا به تدریج از نقشه ها محو شد.
حضور آرمنیایی که راه به دریای آزاد ندارد در نقشه های دریایی و آبراه ها نیز خود جای بحثی جداگانه دارد.
عهد قدیم
قدیمی ترین نقشۀ جهان، که بر روی یک لوحۀ کوچک خشتی حکاکی شده است، در ۱۹۳۰م در شمال عراق کشف شد و اینک در موزۀ بریتانیای انگلستان نگهداری می شود. در این نقشه، که متعلق به دوران بابلی ها در قرن ششم پیش از میلاد مسیح است، بابل در مرکز واقع شده و حران (شهری قدیمی در مرز ترکیه و سوریۀ کنونی) و اورارتو (ارمنستان) در پیرامون آن قرار دارند. رود فرات در این نقشه از بلندی های ارمنستان سرچشمه می گیرد، از بابل (عراق کنونی) می گذرد و به خلیج فارس می رسد.
هرودوت،[۱۱] تاریخ دان و جغرافی دان بنام یونانی، که در قرن پنجم پیش از میلاد می زیسته، به ارمنستان نیز سفر کرده بوده و براساس یادداشت های او آریستاگوراس[۱۲] یونانی نقشه ای را برروی ورقه ای از آهن ترسیم کرده بوده که لیدی، فنیقیه، سیلیسیا، جزیرۀ قبرس، ارمنستان و شوش، شاه نشین هخامنشیان، را شامل می شده است. نام آرمنیا را در بسیاری از متون تاریخی و جغرافیایی رومی و یونان باستان می توان مشاهده کرد. سرزمین ارمنستان در نقشه ای که اراتوسته نس ،[۱۳] فیلسوف یونانی، کشیده نیز وجود دارد. وی بر این عقیده بود که زمین کروی و مرکز کیهان است و همۀ ستارگان حول آن در حال چرخش اند.
استرابو،[۱۴]جهانگرد و غول جغرافیای دنیای قدیم، به کتابخانۀ اسکندریه، که مخزن معروف کتب و ادبیات همۀ علوم زمان خود قلمداد می شد، دسترسی کامل داشت و آثار حجیم و ارزشمند جغرافیایی خود را نیز در قالب مجلداتی چند در این کتابخانه بر جای گذاشته. استرابو در بیش از شصت مورد به ارمنستان و شرح حال مردمان آن اشاراتی جزئی داشته است. نقشه نگاران سده های بعد، که کار خود را بر اساس تحقیقات استرابو بنا نهاده اند، همگی بدون استثنا به منطقه ای به نام آرمینیا در شمال بین النهرین و جنوب قفقاز اشاره کرده اند.
کتاب ها و گزارش تحقیقات بطلمیوس،[۱۵] مشهورترین جغرافی دان و نقشه نگار دنیای قدیم، تا قرن شانزدهم میلادی مورد استفادۀ محققان قرار می گرفته است. بطلمیوس در جلد اول جغرافیای هشت جلدی خود با دقت فراوان به تشریح روش های استخراج اطلاعات، انجام محاسبات ضروری و بهره برداری از آنها در جغرافیای بیش از هشت هزار نقطۀ شناخته شدۀ روزگار خود در کشورها و مناطق گوناگون جهان پرداخته. نقشه های بطلمیوس شامل مرزهای کشورها با همسایگانشان، آب ها و آبراهه های منطقه است.
در جلد پنجم جغرافیای بطلمیوس، دو بخش به ارمنستان اختصاص داده شده است. بخش اول ۷۹ شهر و محله را در ارمنستان صغیر و بخش دوم ۸۵ شهر و محله را در ارمنستان کبیر معرفی کرده و در آن از شهرهایی چون آرتاکساتا (آرتاشات کنونی)، هارماویرا (آرماویر کنونی )، تیگرانوکرتا (تیگراناکرد کنونی )، آرساموساتا و توسپیا (آرشاماشات و وان کنونی) در ارمنستان کبیر و کوما، ملیتانا (مالاتیای کنونی)، نیکوپولیس و ساتالا در ارمنستان صغیر نام برده شده است.
بطلمیوس اغلب با رجوع به نقشه های خود به جزئیات روش های نقشه برداری می پردازد و روش استخراج مطالب مهم را از سفرنامه های جهانگردان یادآور می شود. دنیایی که محل سکونت انسان ها است از دید او شامل سه قارۀ اروپا، آفریقا و آسیاست در حالی که نقشه های او در چهار گروه زیر طبقه بندی می شوند:
۱- نقشۀ جهان
۲- اروپا در ده نقشه
۳- آفریقا در چهار نقشه
۴- آسیا در دوازده نقشه.
نام آرمنیا در پنج نقشه از ۲۷ نقشۀ یاد شده آمده است. نقشه های بطلمیوس معمولاً ساده و فارغ از حواشی و نقاشی ها و راهنمایی های مرسوم در نقشه های سده های بعدی است. نقشه ها اغلب با دست رنگ آمیزی شده و گاه به صورت سیاه و سفید به دست ما رسیده. شمار اندکی از این نقشه ها نیز بر روی کاغذ پوستی منتقل شده است.
نقشه نگاری رومی و عالم مسیحیت و قرون وسطا
نام ارمنستان یا اولین کشوری را که مسیحیت را دین رسمی خود برگزید می توان در بیشتر نقشه های ترسیم شده بر اساس موقعیت جغرافیایی شبه جزیرۀ آناتولی و آسیای نزدیک در دوران مسیحیت مشاهده کرد. در برخی از نقشه ها، تصویر کشتی نوح را بر فراز کوه آرارات و باغ عدن و بهشت موعود را در داخل یا مجاورت نام آرمنیا می بینیم.
قدیمی ترین نقشۀ رومی متعلق به اواسط قرن اول میلادی است که به نام مالک آن، کنراد پویتینگر،[۱۶] نقشۀ پویتینگر نام گذاری شده. نسخۀ مربوط به قرن پنجم این نقشۀ قدیمی قرن ها در کتابخانۀ صومعه ای به جای مانده از دوران امپراتوری روم در شهر ورم[۱۷] آلمان نگهداری می شد. نقشۀ پویتینگر به عرض ۳۴ و طول ۶۴۰ سانتی متر، تمامی راه هایی را که رم را به اقصا نقاط امپراتوری روم متصل می کرد، از شرق اسپانیا تا هند، نشان می دهد. در مسیر شرق، می توان نام آرمنیا و شهرهای آن مانند آرتاشات، وُستان (وان کنونی)، تیگراناکرد و باگروان (سهواً رِگونا نوشته شده) را دید.
کاربرد نقشه نگاری درغرب با ظهور مسیحیت و گسترش التهاب اجتماعی حاصل از دین نوظهور به نوعی سکون گرایید. روایت های آفرینش در کتاب های آسمانی علوم و نظریه های علمی حاصل از نقشه نگاری را به کنجی فرستاد تا به همین دلیل تا قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی شاهد پیشرفت قابل ملاحظه ای در نقشه نگاری غرب نباشیم.
از قرن ششم میلادی باور به کروی بودن زمین تغییر کرد و جای خود را به صفحۀ گرد مسطحی سپرد که دنیا را با سه قارۀ محاصره شده با اقیانوس ها نشان می داد. این نوع برداشت اصولی متعلق به ایزیدور،[۱۸] اسقف اعظم کلیسای کاتولیک شهر سویل[۱۹] اسپانیا بود. این اسقف فرهیخته در کتابی مشتمل بر همۀ علومی که می شناخته شیوۀ نمایش زمین را به صورت صفحه ای گرد (در قالب نقشه های دایره ای شکل) به نام نقشه های تی. او[۲۰] نشان داده که عموماً سه قاره را در وسط دایره ای نمایش می دهد که محیط آن با اقیانوس ها محدود شده است. این شیوه، یعنی نشان دادن زمین به شکل صفحه ای مسطح و مشتمل بر سه قاره، تا حدود ده قرن بعد همچنان شیوۀ غالب در نقشه نگاری بوده است.
طرح دایره ای شکل مورد بحث را، اگر بتوان نقشه نامید، به اختصار تی. او نامیده اند، چرا که کل زمین دایره ای به شکل حرف او لاتین (O) فرض شده که سطح آن با سه خط شبیه به بال های حرف تی لاتین (T) به سه بخش تقسیم شده است. در این نقشه ها شرق و بهشت در بالای محیط دایره قرار گرفته، خط عمودی نشانگر دریای مدیترانه و دو بال حرف تی نمایشگر رودخانه های دن و نیل هستند.
اطلاعات جغرافیایی مندرج در نقشه های دایره ای شکل تی. او در سال های بعد به مراتب بیشتر شد. در این نقشه ها، همواره می توان نام آرمنیا و گاه کشتی نوح و کوه آرارات را در کنار آن دید. در قرن هشتم میلادی بئاتوس مقدس،[۲۱] راهب، الهی دان و جغرافی دان اسپانیایی، نوعی ازنقشه های تی. او را با نقوش خاص خود پدید آورد که بعدها سرچشمۀ خلق آثار جغرافیایی متعدد دیگری شد که به نقشه های بئاتوس معروف بودند. در بیشتر نقشه های بئاتوس، نام آرمنیا را در نزدیکی بهشت و کوه های قفقاز می بینیم.
عکس: نمونهای از نقشههای تی. او. اثر کشیش به ده[۲۲] راهب انگلیسی قرن یازدهم میلادی. سمت شرق در قسمت بالای نقشه قرار دارد و بخش فوقانی (آسیا) شامل نامهای آلبانیا، آرمنیا، کاپادوکیا، کارتلی (بخشی از گرجستان)، آسیای صغیر و غیره است.
نقشه های کوچک و سادۀ تی. او. به تدریج جای خود را به نمونه های منظم تر مشابه، که بعضاً حاوی اطلاعاتی در مورد زند گی گیاهی و حیوانی مناطق بودند، سپرد. نقشۀ های تی. او. ابستورف[۲۳] به قطر ۶/۳ متر، که در زمان جنگ جهانی دوم نابود شد و نقشۀ جهان ماپا موندی[۲۴] متعلق به قرن سیزدهم میلادی که در کلیسای هرفورد[۲۵] انگلستان نگهداری می شود از زمره مهم ترین این نقشه ها هستند. نام آرمنیا در هر دو نقشۀ مزبور دیده می شود و اشارۀ خاصی هم به کوه آرارات ارمنستان و کشتی نوح بر روی آن در آنها وجود دارد. سومین نقشه از این نوع و با همین مشخصات در ورچلی[۲۶] ایتالیا نگهداری می شود که به هنگام مرمت آسیب فراوان دیده است.
ارمنیه (ارمنستان) در نقشه های دوران اسلامی
در دوره ای که نقشه نگاری در غرب در چارچوب قوانین خاص دینی دست و پا می زد، دانشمندان ایرانی و عرب بدون دغدغۀ فکری در راه تعالی علوم قدم بر می داشتند. با این حال با وجود پیشرفت های قابل ذکر، پس از قرن سیزدهم میلادی شاهد رکودی بی سابقه در دانش نقشه نگاری آنها هستیم.
مکتب بلخی[۲۷] شامل یکی از مهم ترین سبک های نقشه نگاری زمان خود است که با وجود تمرکز بر مختصات کشورهای اسلامی منطقه مانند ایران، حکومت های اطراف خلیج فارس و دریاهای خزر، سیاه و مدیترانه در نقشه های جهان نمای خود به جغرافیای ارمنستان و بخش هایی از روسیه، بلغارستان و شبه جزیرۀ هندوستان نیز پرداخته است. در نقشه های بلخی می توان اشاراتی به کشورهای اروپایی مانند فرانسه، اسپانیا و آلمان را نیز دید.
از نقشه نگاران معروف دورۀ اسلامی می توان به فرهیختگان ایرانی مانند ابوریحان بیرونی (۹۷۳ ـ ۱۰۴۸م)، که آثار وی به استناد مسافرت های فراوان او حائز اهمیت فراوان در علم جغرافیاست، ابراهیم بن محمد الفارسی، معروف به اصطخری (فوت در ۹۷۵م)، مقدسی (۹۴۵ ـ۱۰۰۰م) و عمادالدین زکریا بن محمد بن محمود قزوینی (۱۲۰۳ـ۱۲۸۳م) و از دانشمندان عرب به ابو القاسم محمد بن حوقل بغدادی (قرن دهم میلادی) و ابو عبدالله محمد الادریسی القرطبی (۱۰۹۹ـ۱۱۶۶م)، [۲۸] اشاره کرد.
در آثار همۀ نقشه نگاران سبک بلخی، می توان شانزده تا هجده نقشۀ منطقه ای را دید که به طور عمده به شرح جغرافیای کشورهای اسلامی[۲۹] پرداخته اند اما در یکی از نقشه ها افزون بر شرح جغرافیای کشورهای اسلامی خصوصیات جغرافیایی ارمنستان یا تنها کشور مسیحی نشین منطقه نیز دیده می شود. در این گروه از نقشه های منطقه و در کنار ارمنستان و اران (آلبانیای قفقاز)، در شمال رود ارس، به نام آذربایجان نیز برمی خوریم که در جنوب رود ارس و جزئی از قلمرو ایران نشان داده شده است.
در میان جغرافی دانان دورۀ آمیزش عرب ها و اروپاییان، به نام شاخص ابن الادریسی می رسیم که بنا بر درخواست پادشاه نرمن های مهاجر شمال، راجر دوم،[۳۰] حاکم سیسیلی، اقدام به ساخت کرۀ زمین از جنس نقره بر اساس نقشه های موجود جهان کرد. ادریسی آرمنیای کبیر و آرمنیای صغیر را بر روی این کار استثنایی در محل جغرافیایی کم و بیش صحیح نشان داده است. او در کتاب راجر[۳۱] نیز به ارمنستان و بسیاری از شهرهای آن اشاره کرده است.
از نقشه نگاران ترکیۀ عثمانی باید به جهانگرد معروف، محمد زیلی بن درویش،[۳۲] معروف به اولیا چلبی (۱۶۱۱ـ۱۶۸۴م)، نویسندۀ سیاحت نامۀ اولیا چلبی و مصطفی بن عبدالله، معروف به کاتب چلبی (۱۶۰۹ـ۱۶۵۷م) یا حاجی خلیفه، نویسندۀ کتاب جغرافیای جهان نما ، که در آن به اقصا نقاط دنیا پرداخته، اشاره کرد. نقشه های آنان، افزون بر ارائۀ اطلاعات جغرافیایی، شامل جزئیات فراوانی در مورد مناطقی از ارمنستان است که در آن زمان تحت اشغال حکومت های عثمانی و ایرانی بوده اند.
ارمنستان در نقشه های دریایی
نقشه های دریایی برای نمایش جزئیات راه های آبی و سواحل دریاها به خصوص مختصات دریای مدیترانه ویژۀ دریانوردان و ناویان تهیه می شده است. سرزمین ارمنستان محاصره شده در خاک همسایگان و به دور از دریاها نمی توانست جایی در نقشه های دریایی داشته باشد در حالی که پادشاهی کیلیکیه (سیلیسیا) با سواحل طولانی در شمال شرقی دریای مدیترانه در طی سده های دوازدهم تا شانزدهم میلادی بخشی از این نقشه ها را به نام آرمنیا اختصاص داده است.
نقشه های دریایی نشانگر خطوط سواحل، شهرها و بنادر، دهانۀ رودها، خلیج ها، صخره ها و موانع زیر دریایی، تغییرات جوی و موسمی، جهت های جغرافیایی و جزئیات کامل مجموعۀ اطلاعاتی است که مورد نیاز دریانوردان بوده است. این نقشه ها معمولاً رنگ آمیزی شده بودند تا همراه با تصاویر و طرح هایی که بخش های خالی نقشه را پر کرده اند اطلاعاتی هرچه کامل تر را از خصوصیات بندرهای مناطق گوناگون در اختیار گذارند.
نقشه های دریایی مدیترانه علاوه بر سواحل این دریا شامل اطلاعات ضروری در خصوص دریای سیاه هم هستند. سرحدات پادشاهی ارمنی کیلیکیه در سواحل شمال شرقی مدیترانه را در این نقشه ها می بینیم که با زیر طاقی به رنگ سبز نشان داده شده اند. علت نشان دادن این بخش با رنگ سبز تأکید بر مسیحی بودن ساحل نشینان کیلیکیه و برخورد همیشه دوستانۀ آنان با مسافران دریا بوده.
انتظار نمی رود که مختصات خاک اصلی ارمنستان، که راه به هیچ دریایی ندارد، در این گونه نقشه ها یافت شود، حال آنکه حقیقت غیر از این است. در بیشتر نقشه های دریایی ایتالیا و کاتالونیای اسپانیا، که کامل ترین و پیشرفته ترین این نوع از نقشه ها هستند، در قسمت مدیترانۀ شرقی سرزمین اصلی ارمنستان نشان داده شده. رشته کوه هایی که سرچشمۀ رودهایی چون دجله، فرات و گاه ارس هستند محل آرمنیای کبیر را نشان می دهند. منطقه ای که در این نقشه ها با نام آرمنیا مشخص شده، معمولاً شامل کوه آرارات، که کشتی نوح را بر نوک قلۀ خود دارد و شهر های پر جمعیتی چون ارزنجان و مالاتیا می شود.
احتمالاً، این امر به علت شناخت خوب غرب از سرزمینی به نام ارمنستان در این منطقه بوده. ارمنستان در دنیای غرب به دلیل داد و ستد بازرگانان آن، که شرق آسیا را به شهرهای اروپا به ویژه، آمستردام و ونیز پیوند می دادند، شهرت داشت. از سوی دیگر، ارمنستان اولین کشوری بود که مسیحیت را از اوایل قرن چهارم میلادی دین رسمی خود برگزیده بود. قابل ذکر است که پیش از ۳۰۱م و پذیرش مسیحیت از سوی پادشاهان ارمنستان ارمنیان در بیت المقدس به مقام شامخ محافظان اماکن مقدس دین مسیحیت دست یافته بوده اند.
عکس: این نقشه، که به ۱۳۳۹م تعلق دارد، نقشۀ دریایی اثر دولسرت[۳۳] و نمودار بخش شرقی دریای مدیترانه است. در این نقشه، اسامی بندرها و دیگر مشخصات مربوط به نواحی ساحلی را به طور عمود بر ساحل مربوطه نشان دادهاند. بالای نسبتاً خلوت نقشۀ آسیای صغیر، با کلمۀ تورچیا(ترکیه) [۳۴]مشخص شده و قسمت نسبتاً خلوت پایین نقشه به قسمت شرقی مدیترانه اختصاص داده شده است. سرزمین محصور در نوار سبز رنگ پادشاهی ارمنی کیلیکیه را نشان میدهد که با نام آرمنیای صغیر در شمال شرقی نقشه قرار گرفته. در این نقشه نیز رنگ سبز برای تأکید بر مسیحی بودن مردمان این سرزمین به کار رفته. در منتهاالیه بالای این بخش از نقشه دو قلۀ کوه آرارات و در شرق آن، نام آرمنیای کبیر را میبینیم. رودهای فرات و دجله از کوههای ارمنستان سرچشمه گرفتهاند. نمایش سرزمینی که هیچ راهی به دریا ندارد در یک نقشۀ دریایی بسیار استثنایی است.
واپسین سال های قرون وسطا
ربع آخر قرن پانزدهم میلادی شاهد دو خیزش قابل توجه در هنر و صنعت نقشه نگاری بود. تحول اول عبارت بود از اختراع ماشین چاپ به دست گوتنبرگ آلمانی که امکانی استثنایی برای چاپ نقشه های بطلمیوس و تکثیر نقشه ها به وجود آورد و تحول چشمگیر بعدی کشف قارۀ جدید بود[۳۵] که محاسبات و به طور کل بنیان نقشه نگاری را به یک باره دگرگون ساخت.
در اواخر قرن پانزدهم میلادی، هنگامی که موج تهاجمات ترکان چادرنشین به نزدیکی های قسطنطنیه رسیده بود، بخشی از نسخه های خطی و دست نوشته های بی مانند، از جمله اثر گران بهای جغرافیای بطلمیوس را برای جلوگیری از خطر نابودی، به ایتالیا منتقل کردند. سال ها بعد ادیبان و دانشمندان دست به ترجمۀ متن هایی از یونانی قدیم به لاتین کردند تا جغرافی دانانی مانند یونوس گرمانوس، سباستیان میونستر،[۳۶] مارتین والدزیمیولر،[۳۷] برلینگییری و دیگران مبادرت به ترسیم نقشه بر اساس نوشته های بطلمیوس و مختصات به دست آمدۀ جدید جغرافیایی کنند.
نقشه های دستی یاد شده در مدتی کوتاه به دست سازمان های انتشاراتی به چاپ رسیدند. به جز مواردی نادر نقشه های چاپی ای که بازار فرهنگی شهرهای رم، فلورانس، اولم، بازل و میلان را غرق اطلاعات کرده بودند بر اساس نقشه نگاری بطلمیوس شکل گرفته بودند. اولین مجموعه از این نقشه ها شامل مختصات آرمنیای صغیر و دومین مجموعه حاوی مختصات جغرافیایی آرمنیای کبیر بود.
شکوفایی صنعت چاپ نقشه، که امکان تکمیل هرچه بیشتر متن و جدول های نقشه ها را تا حدی فراهم آورده بود، سطح آنها را مزین به تصاویر و طرح های سازگار با ذائقۀ زمان خود کرده بود.
اسامی تنی چند از جغرافی دانان و نقشه نگاران اروپایی که در تهیۀ نقشه های شاخص آن برهه از زمان معروف بودند عبارت است از: مارتین والدزیمیولر، سباستیان میونستر، جراردوس مرکاتور،[۳۸] آبراهام اورتلیوس،[۳۹] ویلم یانسون بلاوو[۴۰] و پسرش جان بلاوو[۴۱]، کریستوفر ساکستون،[۴۲] هنریکوس هوندیوس،[۴۳] یان یانسون[۴۴] و نیکولاس سانسون[۴۵].
بسیاری از کارهای نقشه نگاران فوق الذکر نمایشگر آن قلمرویی از امپراتوری عثمانی هستند که شاهد موطن دوپارۀ ارمنیان بین امپراتوری های پارس و عثمانی است، در حالیکه در آن برهه از تاریخ حکومت مستقلی به نام آرمنیا وجود نداشته است. در همۀ این نقشه ها نام ارمنستان در سرزمین آبا و اجدادی ارمنیان ـ در حوالی دریاچه های وان، سوان و کوه آرارات ـ که از قرن ها پیش موطن آنان بوده درج شده است.
عکس: نقشۀ بالا شامل جزئیات بیمانند از مرزهای واقع بین دریاهای سیاه و خزر از نقشۀ شرق تاریخی ۱۷۱۸م کوهلر است[۴۶]. در این نقشه آرمنیا بین دو امپراتوری عثمانی و پارس تقسیم و در منطقهای بین نقطۀ تلاقی رودهای ارس و کرتا تیکراناکرد گسترده شده است. آدربیگانا (آذربایجان) در شمال غربی ایران و در جنوب رود ارس واقع شده در حالیکه محل جمهوری آذربایجان کنونی با نام آلبانیا در شمال رود کر قرار گرفته است.
گیوم دِلیل[۴۷] اقدام به تهیۀ اطلس های گوناگونی از جمله اطلس جغرافی و اطلس بزرگ روسیه[۴۸] شامل نقشه های روسیه در ۱۷۴۵م کرد. این اطلس شامل نقشه های قفقاز، دریای خزر، ایران و ترکیه بود. در این مجموعه ارمنستان را می بینیم که از موش (در ترکیۀ کنونی) تا قراباغ (آرتساخ) گسترده شده است. آذربایجان در نقشه های این اطلس به صورت استان شمال غربی ایران در منطقه ای در جنوب رود ارس نمایان است و در شمال رود ارس، در منطقه ای که جمهوری آذربایجان کنونی قرار گرفته، شهرهایی چون شیروان، شکی و غیره قرار دارد. به جز آذربایجانِ ایران، که در تمامی نقشه ها در جنوب رود ارس واقع شده، در نقشه هایی که تا پیش از ۱۹۱۸م تهیه شده به هیچ وجه نامی از آذربایجان در شمال رود ارس برده نشده است.
عکس: در نقشۀ ۱۷۳۰م گیوم دِلیل، با نام دریای خزر و سرزمینهای مجاور[۴۹]، نام آذربایجان را تنها در شمال و داخل سرحدات ایران مییابیم(منطقهای که با رنگ صورتی مشخص شده است). شیروان، شماخی، دربند و تباسران در شمال رود ارس قرار دارند و منطقهای که با نام ارمنستان (با رنگ سبز) مشخص شده کل ارمنستان شرقی و بخشی از ارمنستان غربی را شامل میشود.
نقشه نگاری نزد ارمنیان
قدیمی ترین نوشتۀ جغرافیایی ارمنیان به نام آینۀ جهان نما (آشخارهاتسویتس) [۵۰] بین سال های ۵۹۰ ـ ۶۱۰ م به قلم آنانیا شیراکاتسی،[۵۱] جغرافی دان و ریاضی دان ارمنی سدۀ هفتم میلادی، نوشته شده است. مبنای این اثر نوشته ها پاپوس آلکساندریایی[۵۲] است که مرجع نوشته های وی را می توان تحقیقات بطلمیوس دانست.
آینۀ جهان نما با تکیه بر منطقۀ قفقاز جنوبی، ارمنستان و پارس حاوی اطلاعات مبسوطی در مورد این منطقه است. نسخۀ اصلی این کتاب، که به زبان ارمنی قدیم نوشته شده، تا کنون به زبان های ارمنی جدید، لاتین، فرانسه و آلمانی و با مقدمۀ انگلیسی به چاپ رسیده است. پژوهشگران معتقدند که نسخۀ اصلی این نوشته نقشه هایی را به همراه داشته اما متنی که ما امروزه آن را در اختیار داریم فاقد هر گونه نقشه است. در قرن هجدهم میلادی، در جزیرۀ سنت لازار در شهر ونیز نقشه ای از آرمنیای تاریخی بر اساس نوشته های کتاب آینۀ جهان نما تهیه شد.
برخی از دست نوشته های ارمنیان قرون وسطا شامل نقشه های تی. او. و نقشه های هواشناسی جهان است که به وضوح متأثر از فرهنگ نقشه نگاری اسلامی و مسیحی بوده. این نوشته ها بعدها در تهیه و چاپ نقشه ها در قرن هفدهم میلادی به کار گرفته شدند. قدیمی ترین نقشۀ دایره ای شکل ارمنیان، که به قرون سیزدهم و چهاردهم میلادی باز می گردد، از روش نقشه برداری تی. او. استفاده کرده است. اصل این نقشه در ماتناداران[۵۳] نگهداری می شود.
مسئولان برپایی نمایشگاه نقشه نگاری در دانشگاه بولونیا، در ۱۹۹۱م، هنگام انجام مقدمات، به پارچۀ لوله شده ای برخورد کردند که در کمال تعجب شامل توضیحات رنگ آمیزی شدۀ نقشه ای به عرض ۲/۱ و طول ۶/۳ متر بود. دست خط نا مأنوس و ناخوانای متن سند تنها معضلی بود که می توانست مانع خوشحالی زاید الوصف مسئولان در کشف مدرک جدید باشد. کلمۀ آرمنیا به لاتین تنها کلمۀ آشنای نوشته شده برروی نقشه بود که سبب شد مسئولان به سراغ گابریلا اولوهوجیان،[۵۴] استاد زبان ارمنی در دانشگاه روند. خانم اولوهوجیان در میان ناباوری همگان پرده از راز نوشته ای عظیم گشود که ارمنستان را از قراباغ تا قسطنطنیه، قبرس و بیت المقدس با جزئیاتی ازتمام کلیساها، صومعه ها و مجتمع های خلیفه گری ارمنستان تاریخی تشریح کرده بود. دو جدول تشریحی نقشه شامل شرح کامل سازمان کلیسای ارمنی و دلایل تهیۀ نقشه ای با این چنین اطلاعات مبسوط در سال ۱۶۹۱م است.
سومین نقشه از نقشه های ارمنیان، نقشۀ جهان نما ست که در ۱۹۶۵م در آمستردام به دست توماس واناندتسی[۵۵] تهیه شده است.این نقشه شامل دو نیم کره است در حالی که در آن قاره های استرالیا و امریکا تماماً نمایش داده نشده اند. نقشه نگاران هلندی در ترسیم این نقشۀ رنگی و تزیین شده از کلیۀ اطلاعات جغرافیایی موجود در هلند استفاده کرده اند.
عکس: دومین نقشۀ قدیمی نقشهنگاران ارمنی که تاریخ آن به ۱۶۹۱م باز میگردد و توسط ارمیا چلبی کومورجیان[۵۶] در قسطنطنیه تهیه شده است. در کنار مشخصات اماکن روحانی ارمنی و تصویر کوههای آرارات، تصویر پیشوایان دینی کلیسای گریگوری در اجمیادزین[۵۷] نشان میدهد که در بارگاه سردار پارسی به خدمت او رسیدهاند. در شمال شرقی اجمیادزین، چهار قلۀ کوه آراگاتس[۵۸] و صومعۀ مشهور ساقموساوانک[۵۹] با توضیحات مبسوط نشان داده شدهاند. (شرق در سمت بالای نقشه است)
اولین اطلس کامل به زبان ارمنی، همراه با تصاویری از منظومۀ خورشیدی و نقشه های ارمنستان و قلمرو امپراتوری عثمانی، در ۱۸۴۹م، در ونیز ایتالیا به چاپ رسیده است.
نقشه نگاری ارمنی عمیقاً مدیون مجتمع صومعۀ مخیتاریان[۶۰] در جریزۀ لازار مقدس در ونیز است که طی نزدیک به دو قرن موفق به چاپ مهم ترین نقشه ها به زبان ارمنی شده.
نقشه های پس از قرن نوزدهم میلادی
نقشه ها از اواسط قرن نوزدهم میلادی به همت نقشه نگاران پیشرو حاوی مطالبی به مراتب دقیق تر و قابل استناد در مورد نام ها، مقیاس ها و جزئیات کامل تر بوده اند. در این نقشه ها، شاهد دست کاری های نقشه نگارانی هستیم که تحت تأثیر شخصیت، ذائقۀ سیاسی و وابستگی های ملی خود اقدام به تغییر و گاه حذف نام آرمنیا در نقشه ها کرده اند.
اوج بلوغ علم نقشه نگاری در ۱۸۹۱م به هنگام پنجمین همایش بین المللی جغرافیا به وقوع پیوست. در پایان این همایش، تهیۀ نقشۀ بین المللی جهان در مقیاس ۱۰۰۰۰۰۰/۱ به تصویب رسید.
در نتیجۀ این مصوبۀ جهانی، امکان نقشه نگاری اصولی به دست آمد تا در صورت ادامۀ صلح و نبود جنگ هایی که منجر به از بین رفتن مرزها می شوند و امیال همواره متغیر سیاسی نقشه هایی مستند تهیه، ترسیم و تدوین شوند.
پینوشتها:
۱-متن اصلی این نوشتار به زبان انگلیسی (ژوییۀ ۲۰۱۳ م، ایروان ـ ارمنستان) نوشته شده است.
Rouben Galichian, “A Brief History of the Maps of Armenia”, Journal of Armenian Studies (Yerevan: Armenian National Academy of Sciences, jun 2013), p. 83-107.
2-University of Aston, Birmingham UK
۳- Halcrow-Balfour Engineering Firm
4- Rouben Galichian, The Cartographic Heritage «Historic Maps of Armenia» (London & New York: I.B. Tauris, 2004).
5- idem., Countries South of the Caucasus in Medieval Maps: Armenia, Georgia and Azerbaijan (London: Gomidas Institute; Yerevan: Printinfo Art Books, ۲۰۰۷).
6- idem., The Invention of History: Azerbaijan, Armenia, and the Showcasing of Imaginations(London: Gomidas Institute & Yerevan: Printinfo Art Books, April ۲۰۰۹).
7- idem., Clash of Histories in the South Caucasus. Redrawing the map of Azerbaijan, Armenia and Iran (London: Bennett & Bloom, ۲۰۱۲).
۸-ر. ک: روبن گالیچیان، اطلس نقشه های تاریخی جهان، در موزۀ ملی انگلستان، ردیف BM9267
9 – Hayastan
10- Turcomania
۱۱- Herodotus (484 – 425 BC)
۱۲- Aristagoras
فرمانروای یونانی ملقب به ظالم، که در ۴۹۹ ق م علیه داریوش هخامنشی شورید و شهر سارد را به آتش کشید.
۱۳- Eratosthenes (286 – 194 BC)
14-Strabo (63 – 24 BC)
۱۵- Claudius Ptolemaeus (168 – 90 BC)
۱۶- Konrad Peutinger
جامعه شناس و عتیقه شناس آلمانی.
۱۷- Worm Cathedral
18-Isidore of Seville
۱۹- Seville
۲۰- T ـ O maps (Orbis Terrarum)
۲۱-Venerable Bede
روحانی فرهیخته به نام به دِه.
۲۲- Beatus of Liebana
عالمی روحانی از منطقۀ کانتابرا در شرق اسپانیا.
23 –Ebstorf
Mappa Mundi24-
۲۵- Hereford
۲۶- Vercelli
شهری در شمال ایتالیا که قدمت آن به نظر بسیاری از محققان به قرن ششم پیش از میلاد مسیح بازمی گردد.
۲۷- مکتب بلخی با مرکزیت بغداد، پایتخت خلفای عباسی، مبنای همگرایی جغرافی نویسان مسلمان از هر قوم و ملیت بوده است.
۲۸-متولد مراکش.
۲۹-برای دسترسی به بیست نقشۀ دوران اسلامی ر.ک:
Rouben Galichian, Countries South of the Caucasus in Medieval Maps. Armenia, Georgia and Azerbaijan (London: Gomidas Institute and Yerevan: Printinfo Art Books, 2007).
30- Norman King Roger II of Sicily
31- The Book of Roger
32-Mehmet Zilli Ibn Darvish
متولد قسطنطنیه.
33-Angelino Dulcert
نقشه بردار ایتالیایی ساکن جزیرۀ ماجورکای دریای مدیترانه.
۳۴- Turchia
۳۵-کشف قارۀ امریکا در ۱۴۹۲م توسط کریستف کلمب.
۳۶- Sebastian Munster (۱۴۸۸ – ۱۵۵۲)
37-Martin Waldseemuller (1470-1520)
۳۸- Gerardus Mercator (۱۵۱۲- ۱۵۹۴)
39- Abraham Ortelius (۱۵۲۷-۱۵۹۸)
40- Willem Janszoon Blaeu (1571-1638)
۴۱- Joan Blaeu (۱۵۹۶ -۱۶۷۳)
42-Christopher Saxton (۱۵۴۰ -۱۶۱۰)
۴۳- Henricus Hondius (۱۵۷۳ ـ۱۶۵۰)
۴۴- Jan Jansson (۱۵۸۸-۱۶۶۴)
۴۵- Nicolas Sanson (۱۶۰۰-۱۶۶۷)
46-Historic Orient (Kohler’s 1718 map)
47-Guillaume Delisle (۱۶۷۵-۱۷۲۶)
اطلس نگار مشهور فرانسوی.
۴۸- Atlas Russicus
49-Map of the Caspian Sea and its Neighbouring Territories (Guillaume Delisle’s 1730 Map)
۵۰- Ashkharhatsooyts
۵۱- Anania Shirakatsi
52-Pappus of Alexandria
ریاضی دان و جغرافی دان یونانی قرن چهارم میلادی.
53-Matenadaran
کتابخانۀ نسخ قدیمی ارمنستان در ایروان.
۵۴- Gabriella Uluhogian
۵۵- Thomas Vanandetsi
56-Eremia Cheleby Keomurjian (1637-1695)
57- Echmiadzin
مقر خلیفۀ اعظم ارمنیان جهان در ارمنستان.
58- Aragatz
بلندترین کوه واقع در خاک ارمنستان کنونی.
۵۹- Saghmosavank
صومعۀ متعلق به قرن شانزدهم در استان آراگاتسوتن ارمنستان کنونی.
۶۰- Mkhitarian complex at Saint Lazar in Venice Italy
منابع:
Galichian, Rouben. Historic maps of Armenia. The Cartographic Heritage. London: I.B Tauris, 2004
ــــــــــــ . Armenia in World Cartography Armenian and Russian. Yerevan: Printinfo Art Books, 2007
ــــــــــــ .Countries South of the Caucasus in Medieval Maps. Armenia, Georgia and Azerbaijan. London: Gomidas Institute, 2007
ــــــــــــ . A Medieval Armenian T-O Map.Imago Mundi. Vol. 60 Part 1. London: Routledge, 2008
ــــــــــــ . Clash of Histories in the South Caucasus. Redrawing the map of Azerbaijan, Armenia and Iran. London: Bennett & Bloom, 2012