فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۹۹
نگاهی به زندگی و هنر گارنیک درهاکوپیان
نویسنده : ساناز آرین فر
گارنيک دِرهاکوپيان (متولد ۱ مهرماه ۱۳۲۳ش در مراغه، ايران)
تحصيلات
۱۳۴۰تا ۱۳۴۱ش، هنرستان کمال الملک
۱۳۴۳تا ۱۳۴۴ش، ديپلم هنرستان هنرهاي زيباي پسران
۱۳۴۹تا ۱۳۵۰ش، فارغ التحصيل دانشکدة هنرهاي تزييني
۱۳۹۸ش، دريافت نشان عالي هنر در رشتة نقاشي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي .
اشتغال
۱۳۴۴ش، تدريس طراحي در کارگاه ونگوک
۱۳۴۳تا ۱۳۴۵ش، تدريس طراحي ونقاشي در کارگاه خصوصي
۱۳۵۲تا ۱۳۵۵ش، تدريس در مدرسة عالي ساختمان: معماري، گرافيک، طراحي و مباني گرافيک.
۱۳۴۷ش، اشتغال در وزارت فرهنگ و هنر در رشتة گرافيک
۱۳۴۷ش، اشتغال در فروشگاه فردوسي در زمينة طراحي، آرايش و چيدمان ويترينها
۱۳۴۶تا ۱۳۵۳ش، اشتغال در سازمان گرافيک در رشتة گرافيک ـ نقاشي و معماري
۱۳۵۳تا ۱۳۸۳ش، اشتغال در شرکت مهندسين مشاور شهربُد در حوزة معماري
۱۳۸۴تا ۱۳۸۷ش، اشتغال در شرکت مهندسين مشاور فرنهاد در حوزة معماري و نظارت .
جوايز
شرکت در نمايشگاه هنر معاصر ايران در خانة جوانان و کسب مقام دوم اين مسابقه و دريافت جايزة شرکت ملي نفت ايران.
شرکت در نمايشگاه پايان سال هنرستان هنرهاي زيباي پسران، برندة ممتاز اين نمايشگاه و دريافت جايزه از طرف وزير فرهنگ و هنر وقت.
دريافت نشان عالي هنر در رشتة نقاشي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي .
نمايشگاههاي انفرادي
۱۳۵۴ش (خرداد)، نگارخانة سيحون
۱۳۵۵ش (اسفند)، نگارخانة سيحون
۱۳۹۵ش (آبان)، طرح مشترک نگارخانة آريا و نگارخانة ماه مهر
۱۳۹۸ش (دي)، نگارخانة آريا.
نمايشگاههاي گروهي
۱۳۴۳ش، هنرستان هنرهاي زيباي پسران
۱۳۴۴ش (ارديبهشت)، مسابقة نقاشي هنر معاصر ايران در خانة جوانان
۱۳۴۴ش (تير)، نمايشگاه سيار (چهار نفره) باشگاه نفت شهرهاي ( اهواز، آغاجاري، مسجد سليمان و آبادان)
۱۳۴۴ش، نگارخانة صبا
۱۳۴۶تا ۱۳۵۷ش، مجموعه نمايشگاههاي تالار قندريز (ايران) ۱۳۴۸ش، فضاي آزاد پارک پهلوي (وليعصر)
۱۳۵۳ش (شهريور)، نگارخانة تخت جمشيد، آثار هنرمندان معاصر ايران، هفتمين جشن فرهنگ و هنر
۱۳۵۳ش (آذر)، مرکز نمايشگاههاي بينالمللي ايران، نخستين نمايشگاه هنري بينالمللي تهران شامل تالار پاييزسالن دوتون (پاريس )، گالري پاريس بخش هنرمندان معاصر ايران به اهتمام انجمن ملي روابط فرهنگي
۱۳۵۴ش، نمايشگاه سالانة هنرستان هنرهاي زيباي پسران
۱۳۵۴ش (آبان)، سيمايي از هنر معاصر ايران به اهتمام نگارخانة سيحون ونگارخانة قندريز ايران سالن وزارت کار
۱۳۵۴ش (آبان)، نگارخانة تخت جمشيد، هشتمين جشن فرهنگ وهنر ۱۳۵۴ش، نگارخانة سيحون، آثار نقاشان معاصر در دو بخش ده نفره و هفت نفره
۱۳۵۵ش (خرداد)، نمايشگاه بينالمللي بال سوئيس
۱۳۵۵ش، نگارخانة لوترک
۱۳۵۶ش(آبان)، نگارخانة مهر، سيمايي از هنر معاصر ايران
۱۳۵۵تا ۱۳۵۶ش، رشت جشن فرهنگ و هنر
۱۳۵۶ش(بهمن)، نگارخانة ايران (خيابان بخارست)
۱۳۵۷ ش، نگارخانة لوترک
۱۳۵۸ش، فرهنگسراي نياوران
۱۳۷۰ش (خرداد)، وزارت بازرگاني، اولين نمايشگاه تخصصي ـ صادراتي نقاشي و مينياتور با همکاري گالري سيحون ۱۳۸۷ش (آذر)، موزة هنرهاي معاصر، هفتة فرهنگي ارمنيان
۱۳۸۸ش(آبان)، موزة هنرهاي معاصر، هفته فرهنگي ارمنيان
۱۳۹۴ش (بهمن)، نگارخانة آريا
۱۳۹۵ش (دي)، نگارخانة مريم نمايشگاه آثار پيشگامان ارمني ايراني هنر معاصر ايران
۱۳۹۵تا ۱۳۹۶ش، آرت دبي، نگارخانة آريا
۱۳۹۶و۱۳۹۷ش (اسفند و فروردين)، آرت دبي، نگارخانة آريا
۱۳۹۸ش(آبان)، نگارخانة مهرسان، آثاري از هنرمندان تأثيرگذار ايراني ـ ارمني
۱۴۰۰ش (بهمن)، نمايشگاه« ريشهها»، آثار نقاشان ايراني ـ ارمني، گالري جاويد، تهران
۱۴۰۰ش ( اسفند)، نمايشگاه آثار اعضاي تالار قندريز، تهران.
آثار گارنيک دِرهاکوپيان در مجموعهها و گنجينه موزهها
۱. موزة لاکما، کاليفرنيا، لسآنجلس
۲. موزة معاصر تهران
۳. مجموعة هنري بانک پاسارگاد،تهران
۴. مجموعة هنري سازمان زيباسازي شهرداري تهران ۵. مجموعههاي خصوصي، مجموعهداران هنر ايرانيان .
وقتي از ايستگاه مترو دروازه دولت در خيابان انقلاب عبور ميکنيم، بر روي ديوار جانبي ساختمان کناري ايستگاه مترو، نقاشي بزرگي با موضوع طبيعت بيجان ديده ميشود، نقاشي جذاب و چشمگيري که از ديدنش حظ بصري کامل ميشود. ميزِ کنار صندلي و روميزي افتاده بر دستة صندلي با حاشيهاي از نقوش ايراني به زيبايي خودنمايي ميکند. در کنار آن، چيدماني ازچند تکه ظرف و ميوه، تصويري که بر خطوط تأکيد زيادي دارد. اين تأکيد به طور عامدانه و چشمنواز است. اين نقاشي، انتخابي از آثار گارنيگ دِرهاکوپيان است که به زيبايي بر روي ديوارهاي شهرمان نقش بسته است، گارنيک نقاش، معمار و گرافيستي که در طول زندگي حرفهاي و هنرياش دورههاي متعدد کاري را پشتسر گذاشته است.
آثار انتزاعي کارنامة او شامل پيکرنما، کاليگرافي، استفاده از نقشمايههاي ايراني و ارمني، مضمونهاي اجتماعي، نشانههاي نمادين با در کنار هم قراردادن رنگهاي شاد و سرزنده و درهمآميختن بافتها و نگارههاي سنتي است . گارنيـگ دِرهاکـوپيـان در ۱۳۲۳ش، در شهرستـان مراغـه، در خانوادهاي ارمني متولد شد. کودکي و نوجواني را در همان شهر گذراند. از دوران کودکستان، که مرکزي در کنار کليساي شهر بود، از کاردستيهاي کلاژ با کاغذهاي رنگي حسابي لذت ميبرد و همان فضاي هنري جرقهاي در ذهن کودک خردسال بود. حتي، تزيين درخت کريسمس برايش جذاب بود و با دقت و وسواس آن را انجام ميداد. تحصيلات ابتدايي را در دبستان کمال و خواجه نصير مراغه به پايان رساند و از همان موقع به درس هنر علاقة وافري داشت . تابستانها، با خانواده در باغ مادربزرگ در مياندوآب آذربايجان جمع ميشدند، در پشت باغ، کاروانسرايي بود که مسافران زياي به آن رفتوآمد ميکردند. آنها شبها آتش روشن ميکردند و اطراف آن ميرقصيدند. اين رقص سايهها در تاريکي شب و در کنار نور آتش و تصاويري که بر ديوارهاي خانه ميانداخت تأثير بسزايي بر ذهن گارنيک کوچک گذاشت.
هفده ساله بود که به تشويق استاد علي رخساز وارد هنرستان کمالالملک و هنرستان هنرهاي زيباي تهران شد و زير نظر استاداني چون حسين شيخ، مهدي ويشکايي، محمود جواديپور، رفيع حالتي، جواد حميدي، غلامحسين اسکنداني، محسن وزيري مقدم و ساير اساتيدي که هريک از هنرمندان صاحبنام هنر ايران هستند، مشغول فعاليت هنري و کسب دانش شد . به گفتة خودش، محسن وزيري مقدم، که از هنرمندان تأثيرگذار هنرمعاصر ايران است و هنرمندي پيشرو بود، به تازگي از ديار فرنگ برگشته بود، تأثير قابلتوجهي در ذهن و دانش او داشت. وزيري مقدم مانند يک پدر دلسوز به تعليم و تربيت هنري شاگردانش نظارت ميکرد و صد البته که گارنيک هم با استعداد ذاتي و بستري که در ذهن و روانش مهيا بود بهترين استفاده را از او برد . آمـوزش رشتههاي مختلف هنـري در هنـرستان از جمـله طراحـي فـرش، طراحي سراميک، نگارگري و گچبريهاي ايراني، مجسمـهسازي و … فضاي ذهنـي هنـرمند را براي خلـق آثار منحصـربهفرد امـروزش آمـاده کـرد. آمـوزش گـچبري بستـر مناسبي در ذهـن او براي خلـق آثار سيمانـياي فـراهـم آورد که امروزه، خاص خود اوست.
تحصيل در هنرستان طي سالهاي ۱۳۴۰تا ۱۳۴۳ش بيشتـرين تأثيـر را بـر دِرهاکـوپيان گذاشت و اصليترين عامـل در شناخـت وي از هنـر معاصر و هنرهاي سنتـي بـود. در سـال دوم هنرستـان (۱۳۴۲ش)، به کـوشش محسن وزيري مقدم نمايشگاهي از آثار گروهي از شاگردان هنرستان در نگارخانة صبا برگزار شد. اثر طبيعت بيجان گارنيک در آن نمايشگاه توجه بسياري جلب کرد و تصوير اثر او در کنار خبر نمايشگاه، در رسانههاي آن زمان چاپ شد . دِرهاکوپيان در دورة هنرستان و خارج از ساعتهاي درسي زماني طولاني به مطالعه و طراحي از مناظر، بازار، فضاهاي شهري و … ميپرداخت. اين کنکاشها و مطالعههاي وي بهصورت چشمگيـر و بارزي در دوران حرفـهاي او به ثمر نشست. نتيجـه آن شد که در آثار او هميشـه نگاه و سبـک خاص هنرمـند مشهـود است. در آثار او، تأکـيد بر خـطوط، فضاهاي رنـگي پرانرژي و دلنشين، استفاده از سطوح بافتدار، نشانههاي نمادين و نگارههاي تزييني بر بستر سيمانـي کاملاً جـذاب و چشمگيـر است و اين حاکي از سواد زيباييشناختي هنرمند است.
دِرهاکـوپيـان در۱۳۴۴ش با رتبـة اول در دانشکـدة هنرهاي تزيينـي پذيرفتـه شد. او در دانشکـده در رشتههاي نقـاشي، معماري و مجسمهسازي نيز تجربههايي به دست آورد.از مهمترين فعاليتهاي گروهي گارنيک ميتوان به پيوستن او به گـروه نقاشان تالار قندريز در ۱۳۴۶ش اشاره کرد . تالار قندريز از اولين نگارخانههاي فعال در تهران بود که در ۱۳۴۳ش افتتاح شد. در ابتدا، تالار ايران نام داشت و پس از مرگ نابهنگام منصور قندريز، از مؤسسان اين مرکز هنري و براي بزرگداشت او، به تالار قندريز تغيير نام يافت. مکان اولية تالار در طبقة زيرزمين يک ساختمان در خيابان انقلاب کنوني، مقابل در اصلي دانشگاه تهران بود. تالار قندريز به کوشش محمدرضا جودت و رويين پاکباز و اعضاي گروه تالار شکل يک کانون فرهنگي هنري به خود گرفت و طي چهارده سال در زمينة نمايش آثار نقاشي، گرافيک، عکاسي و مجسمهسازي، معرفي و نقد آثار هنرمندان جوان، ترجمه و چاپ کتابهاي هنر و معماري و … کارهايي مفيد و مؤثر صورت داد.
گارنيک در دورة دانشجويي فعاليت بسياري در اين مجموعه داشت. در ۱۳۴۷ش، هـمزمان با تحصيـل در دانشـگاه، در واحـد گرافيک وزارت فرهنگ و هنر در کنار صادق بريراني مشغـول به کار شـد. در فـروشگاه فـردوسي (مجموعـه فروشگاههاي زنجيرهاي)، نيز مسئوليت طراحي و تنظيم چيدمان دکوراسيون داخلي را بر عهده گرفت و در سازمان گرافيک (دفتر کار رويين پاکباز و محمدرضا جودت)، نيز به کار طراحي گرافيک مشغول شد . همچنين، در سالهاي ۱۳۴۶تا ۱۳۴۸ش در نمايشگاههاي گروهي تالار قندريز شرکت داشت.در ۱۳۴۹ش و بعـد از اتمـام دانـشگاه، دِرهاکـوپيان در شيـراز به خدمت سربازي رفت. در اين دوره، بيشتر به مطالعه دربارة ديدگاههاي گوناگون هويتي، هويت ملي و نقش هنرمند در هويت ملي، هويت مدرن و تأثير فرهنگ غربي بر هنر و هنرمندان ايراني پرداخت. در آن سالها، جامعة روشنفکري ايران درگير چالش بين سنت و تجدد بود که ذهن او را نيز درگير کرد .گارنيک سفرهاي فراواني به نقاط مختلف جهان داشته و دربارة تداخل و تأثير فرهنگهاي گوناگون اقوام و اديان مختلف دست به کنکاش بسيار زده. او در اين باره ميگويد : «من سفرکردم و با مروري بر هنر چين و ژاپن و هند، متوجه تداخل فرهنگها شدم. با وجود وجه اشتراک در فرهنگهاي شرقي، هرکدام به زيبايي نيز مستقل و خاص هستند اما با کنکاش در فرهنگ و هنر ايراني متوجه ميشويم که ما سنتهاي بسيار غني و پرباري داريم. به سنتهاي خودمان توجهکنيم. ما در دل سنتهاي خودمان بزرگ شديم و رشد کرديم. پس، فرهنگ غني خودمان بسيار مهم است». آگاهي از اين ديدگاه وي، وجود نشانههاي آئيني و سنتي در آثار او را توجيه پذير ميکند. در ۱۳۵۳ش، دِرهاکوپيان و مهندس محمدرضا جودت و ساير همکاران شرکت معماري و شهرسازي مهندسين مشاور شهربُد را تأسيس کردند. فعاليت اين شرکت تا ۱۳۸۳ش ادامه داشت. شرکت شهربُد در سراسر ايران مشغول به فعاليت شد.
از طرحهاي اين شرکت ميتوان به اين پروژهها اشاره کرد : تهية طرح جامع شهر يزد، بخشي از طرح جامع بوشهر، بخشي از ساخت و ساز باغ خوردين (شهرک غرب)، شهرک صنعتي يزد، مجموعههاي فرهنگي هنري در يزد، کارخانة مجموعة نيروگاه برق سمنان، مجموعه کارخانجات کفش اطمينان، ريسندگي پاکريس، پي وي سي و مرکز توانبخشي تبريز و اروميه و … . گارنيک دِرهاکوپيان در تمام دوران فعاليت هنرياش، از هنرستان تا کنون، هميشه مشغول طراحي بوده. از دوران هنرستان او آثاري شامل نقاشي با پاستل، نقاشي از طبيعت، آثار رنگوروغن و … به جا مانده است. يکي از مهمترين دورههاي کاري گارنيک دِرهاکوپيان دوران هنرستان بود. او در اين دوران، مهمترين تجربههاي حرفهاي خود را در گرايشها و سبکهاي گوناگون هنري انجام داد، که رد پاي آن تا به امروز در آثار او ديده ميشود. به جرئت ميتوان گفت آثار مشبک و طبيعت بيجان گارنيک دِرهاکوپيان جزو شاخصترين مجموعههاي هنر معاصر است.
او آثاري به سبـک و سيـاق آبستـره نيز دارد که متعلـق به دوران دانشجـويي اوست. در کارنامة هنري دِرهاکوپيان، مجسمهها و نقاشيهاي برجسته به شيوة ساختارگرايي(۱) ديده ميشود که در آنها، تأکيد اصلي بر حجم (فرمهاي متحدالمرکز) و متريال اثر، است.از نيمة دهة سي شمسي، که مدرنيسم در جامعة هنري ايران شتابان در حال شکوفايي بود، در آن سالها که انجمنها و تشکلهاي فرهنگي هنري هم سياست حمايت از هنر و هنرمندان را در پيش گرفته بودند، هنرمندان متعددي آثاري قابل توجه در اين حوزه داشتند. از آن جمله ميتوان به جليل ضياپور، محسن وزيري مقدم و مارکو گريگوريان از پيشگامان رخدادهاي نو در هنر ايران، اشاره کرد. گارنيک جوان و پرانرژي نيز در فضاي تازة هنري آن دوره، تجربههاي فراواني داشت اما آنچه قابلتوجه است، گارنيک جزو هنرمنداني ميباشد که سبک خاص خود را يافته بود و تا به امروز آثارش را به نابترين شکل ممکن خلق کرده و هميشه حرف تازهاي براي گفتن دارد. آثار طبيعت بيجان او يا فيگورهايي که در فضاي کوبيسمي خلق کرده از مجموعهآثار تکرار نشدني هنر معاصر است. خطوط متقاطعي که در آثار او ديده ميشود، به نقل از خودش، متأثر از خطوط شکستهاي است که از ايجاد خراش روي شيشههاي برفگرفته به وجود ميآمد. ترکيببندي آثار گارنيک، با رعايت موازين علمي ترکيببندي، به کمال رسيده و چيدمانهاي خاص خودش را ارائه ميکند و همين کليد طلايي آثار اوست. تأثير هوشمندانه و درست او از آثار ژرژ براک، يکي از پايهگذاران سبک کوبيسم، نيز قابل تأمل است. از فرم نوشتار و حروف، چيدمانها و … الهام گرفته و راه و ترکيببندي خودش را يافتهاست. بافت زيرساخت آثارش به جذابيت بيشتر اثر کمک ميکند و به چشمنوازترين حد ممکن، فضاهاي خالي و پرنقش اثر را به توازن ميرساند. رنگهاي جذاب و شفافي که در آثار او ديده ميشود، تأثير صحنههاي رنگين کودکي و جواني اوست.
شايد، طبيعت زيباي مراغه و شيراز، لباسهاي چشمنواز قشقايي ها و … در ضمير ناخودآگاه هنرمند حک شده است. بهرهگيري از سيمان بهعنوان يک ماده و تکنيک براي خلق آثار هنري از ويژگيهاي هنرهاي تجسمي در دورة معاصراست. اين هنرمند معاصر با شناخت قابليت و اصالت ماده و انتخاب درست مادة مورد نيازش به زيباترين شکل ممکن از آن، در اثر هنري بهره ميجويد. همانطور که در معماري نيز از مادهاي مثل سيمان به زيبايي با هويت خودش استفاده شده است. در اين مورد، به عنوان يکي از نابترين نمونهها ميتوان به سردرسيماني دانشگاه تهران اشاره کرد. اصالت سيمان، بخشي از جستجوهاي هنرمند معاصر در باب اصالت وجود ماده است. شناخت و دانش گارنيک از سيمان، که بالطبع بخشي از اين آگاهي و شناخت از دانش معماري او نشئت ميگيرد، سبب شده است او به زيباترين حالت ممکن از بافت و امکانات سيمان در آثارش بهره بجويد که نشانة سطح رشد يافتة ذهن هنرمند است. به واقع، در آثار سيماني او نگاه نقاشانه و نگاه معمارانة هنرمند خودنمايي ميکند. خراشيدن سيمان و استفاده از تأثير و تأکيد خط بر اثر هنري بازنمود ذهن هنرمند طراح است. طراحي براي او رمز گشايي دنيا از واقعگرايي به اوهام است. گارنيک دِرهاکوپيان درنتيجة کنکاشها و جستوجوهاي فراوانش در هنر و فرهنگ سرزمينهاي مختلف دنيا در آثارش به اشتراک نگاه مدرنيسم و نگارگري ايراني رسيده است. شکستها و تقسيمبنديهاي بينظير و درستي در آثارش ديده ميشود که علاوه بر معاصربودن دريچة نگاه يک هنرمند ايراني را نشان ميدهد.
در ۱۳۷۴ش، مجموعهاي با فيگورهاي ايراني خلق کرده که ترکيب خطوط منحني آزاد و تغزلي مانند و رنگها و فرمهاي معاصر ايراني با هويت تصويرگري است که البته، تزييناتي که تداعيکنندة دورة ساساني است براي مخاطب تداعيميشود . مجموعهاي از آثار او با عنوان «انسان حيواننما» نمادي براي بازگو کردن حس و حال هنرمند و به گفتة خودش بازتابي از جامعة درگير دورويي و فساد و نفاق است، بازتاب انسانهايي که خودشان را فراموش کردند و ماسکي بر روي حقيقتِ وجود خود کشيدهاند. در اين مجموعه نقاشيها، فرم و فيگور به صورتي هوشمندانه تغيير شکل يافته است . از ديگر آثار گارنيک ميتوان به مجموعههايي با رويکرد خط و خوشنويسي اشاره کرد. او در هنرستان با فضاي خط و خوشنويسي آشنا شد. در طول اين مدت انواع خط را بررسي کرد. در دهة ۱۳۶۰ش، براي دورهاي کوتاه فيگور از آثار او حذف شد و بيشترين تمرکز و توجه هنرمند بر آثار کاليگرافي يا نوعي نقاشي خط بود. از سال۱۳۸۹ش، آثاري منسوب به دورة « آبي» يا «گسيخته» خلق کرده است، که در آن رنگهاي اصلي هنر ايران ـ يعني آبي، لاجوردي، طلايي، سبز و سفيد ـ با فرمهايي که تداعيکنندة حروف فارسي است، به چشم ميخورد . گارنيک دِرهاکوپيان از هنرمنداني است که آثارش در موزههاي دنيا نگهداري ميشود که از آن جمله ميتوان به اثرش در موزة لاکماي کاليفرنيا(۲) اشاره کرد. اين هنرمند طي چندين دهه فعاليت هنري دست به خلق آثاري بينظير و تأملبرانگيز زده است. او ساليان متمادي براي گذران زندگي به معماري نيز پرداخته است. او هنرمندي است مستقل که با تنوع آثارش و فضاهاي پويايي که در هنرش خلق کرده، يکي از صفحات طلايي هنر معاصر ايران را رقم زده است .در پايان، تشکر فراوان دارم از استاد گارنيک دِرهاکوپيان و خانوادة عزيز و بينظيرشان که در تهيه و تدوين اين پروندة هنري همکاري فوقالعادهاي داشتند. گفت و گو با استاد دِرهاکوپيان در تابستان سال۱۴۰۱ش در تهران انجام شده است.
پی نوشت ها:
Constructivism
Los Angeles County Museum of Art (Lacma Museum)
منابع:
پاکباز، رويين. دايرةالمعارف هنر.تهران: فرهنگ معاصر،۱۳۹۴.
گارنيک دِر هاکوپيان: حضور هنرمند غايب (پروژة مشترک نگارخانة آريا و مؤسسة فرهنگيهنري ماه مهر).تهران: نظر، ۱۳۹۵.
artebox.ir