فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۴

نگاهی اجمالی بر حوزه های انتخاباتی ارمنیان در مجلس شورای اسلامی

نویسنده: آنوشیک ملکی

ارمنیان ایران، با توجه به وسعت پراکندگی شان در مناطق مختلف ایران، دارای دو حوزه در انتخابات مجلس شورای اسلامی هستند. با توجه به لزوم اشاره به چگونگی وضعیت اجتماعی این مناطق، بر آن شدیم تا در این نوشتار اطلاعات مختصری دربارۀ حوزه های انتخاباتی ارمنیان در ایران و مناطق ارمنی نشین وابسته به هریک از این حوزه ها ارائه دهیم.

با توجه به سابقۀ سکونت و دستاوردهای فرهنگی و تمدنی ایرانیان ارمنی بررسی تاریخچه و مسائل مربوط به هریک از مناطق ارمنی نشین ایران نیازمند بحث و بررسی های گسترده تری دارد که می تواند یک شماره از فصلنامۀ پیمان را به خود اختصاص دهد لذا هیئت تحریریۀ پیمان در نظر دارد تا در آینده ای نزدیک تاریخچۀ هریک از این مناطق را با در نظر گرفتن حیات اجتماعی و فرهنگی ارمنیان ساکن در آن و با رویکردی علمی تر مورد بررسی و پژوهش قرار دهد.

پیمان


تاریخچه

پیوند ایرانیان و ارمنیان پیشینه ای سه هزار ساله دارد. منابع رسمی حکایت از وجود نظامیان ارمنی در سپاه ایران طی قرون ششم و هفتم پیش از میلاد دارند و منابع غیر رسمی نیز وجود اجتماعات کوچک صنعتگران و بازرگانان ارمنی در ایران، در همان دوران، را تأیید می کنند.ارمنیان ایران به دو گروه بومی و مهاجر تقسیم می شوند. گروه اول شامل ارمنیان ساکن استان آذربایجان غربی و قره داغ و گروه دوم ماحصل کوچ های اجباری و رانده شدن ارمنیان از موطن خود هستند.

طی گذشت زمان به تدریج بر جمعیت ارمنیان ساکن ایران افزوده شده که مورخان دلیل اصلی آن را کوچ اجباری و رانده شدن آنها از میهنشان می دانند. نخستین کوچ اجباری ارمنیان به ایران، در قرن سوم میلادی، به دست اردشیر ساسانی صورت گرفت. از قرن نهم میلادی نیز مناطق ارمنی نشین جدیدی در ایران شکل گرفت که بیشتر نتیجۀ حملات و یورش های ترکان سلجوقی و مغول ها به ارمنستان و راندن ارمنیان از سرزمین های آبا و اجدادی شان بود.

اما گسترده ترین کوچ اجباری ارمنیان، که از نظر خسارات به جای مانده و شمار رانده شدگان و تلفات آن در تاریخ ارمنیان بی سابقه است، کوچ دسته جمعی ارمنیان به دست شاه عباس صفوی در ابتدای قرن هفدهم میلادی است. در این مقطع ارمنیان به اجبار خانه و موطن خود را ترک گفتند و به سوی اصفهان و شهرها و روستاهای گیلان و مازندران و جمعی نیز به شیراز، کوچانده شدند. به دنبال این کوچ و در طی زمان محله ها و مناطق ارمنی نشینی چون جلفای نو در اصفهان و شهرها و روستاهای اطراف آن به وجود آمدند.در اواسط قرن نوزدهم میلادی، جمعیت ارمنیان ساکن ایران به سی تا ۳۵هزار نفر می رسید. در این زمان تغییرات مثبتی در وضعیت زندگی ارمنیان ایران به وجود آمد. قوانین خاصی برای اخذ مالیات وضع و مناصب و مقام های عالی رتبۀ درباری و دولتی به ارمنیان واگذار شد. همچنین زرگرها، صنعتگران، بازرگانان و پزشکان ارمنی شهرت و احترامی خاص نزد هم وطنان ایرانی خود پیدا کردند.

در این سال ها ارمنیان شهرنشین در شهرهایی چون تهران، تبریز، اصفهان، مراغه، همدان، شیراز، قزوین، کرمانشاه، انزلی، رشت، اهواز و دیگر شهرهای ایران،که مراکز تجارت و بازرگانی محسوب می شدند، پراکنده شده بودند اما ارمنیان روستانشین، که زراعت و زندگی روستایی را ترجیح می دادند، در ارومیه، سلماس، فریدن، چهارمحال و بختیاری، اراک و روستاهای دیگر اقامت داشتند.

در حال حاضر، ارمنیان ایران بیشتر در سه شهر تهران، اصفهان و تبریز متمرکز و در واحدهای مختلف اقتصادی و سازمان ها و مراکز علمی، پژوهشی و هنری کشور مشغول به فعالیت اند.ایران، با توجه به موقعیت جغرافیایی، پیشینۀ تاریخی و ویژگی های فرهنگی خود همواره پناهگاهی ایمن برای ارمنیان بوده است. البته، ارمنیان نیز همواره شهروندانی وفادار بوده و در تمام دوران استقرار خود در این کشور با جان و دل در کنار هم وطنان ایرانی خود از این مرز و بوم دفاع کرده اند و برای سرفرازی و پیشرفت آن کوشیده اند.

در جامعۀ ایرانیان ارمنی، در کنار اکثر کلیساها، مدارس یا مکان هایی آموزشی بنا شده است اما تأسیس مدارس به شیوۀ نوین نخستین بار در اواسط قرن نوزدهم میلادی، در جلفای نوی اصفهان(۱۸۳۳م)، تبریز(۱۸۳۵م) و تهران(۱۸۷۰م) صورت گرفت.نخستین انجمن ها و مؤسسات اجتماعی ـ سیاسی ارمنیان، در ایران، نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی ایجاد شدند که هدف اصلی همۀ آنها تلاش برای تداوم و محافظت از فرهنگ، آداب و ارزش های اصیل ارمنی، کمک به مدارس و مستمندان و سایر امور خیریه بوده است.ادبیات، تئاتر، سینما، رقص های محلی، هنرهای تجسمی، موسیقی، علم و صنعت عرصه هایی هستند که ارمنیان نقش بسزایی در ایجاد یا پیشرفت آن در جامعۀ ایرانی داشته اند.

اولیــن مجلۀ ارمنی زبان در ایــران به نــام شاویق، در ۱۸۹۴م، توسط هوهانس خان ماسحیان (مساعد السلطنه)، در تهران تأسیس شد. از آن زمان تا کنون به بیش از هشتاد عنوان نشریه در مطبوعات ارمنیان ایران بر می خوریم.

در حال حاضر کرسی هـای زبـان ارمنی در شهرهای تهـران و اصفهـان پذیرای دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات ارمنی هستند.

خلیفه گری های ارمنیـان در ایران

کلیسای ارمنیان با نام کلیسای مرسلی(حواری) و ملی ارمنیان شناخته می شود. دلیل نام گذاری کلیسای ارمنی به کلیسای مرسلی آن است که ساختار مکتبی و دینی این کلیسا به دست دو تن از دوازده حواری حضرت مسیح (ع) بنیان گذاری شده است و دلیل آنکه این کلیسا کلیسای ارمنی نامیده می شود نیز آن است که تنها ارمنیان می توانند عضو آن باشند و در آنجا غسل تعمید شوند.

ارمنیان جهان دارای دو مرکز عمدۀ دینی؛ یعنی، حوزۀ عالیۀ اجمیادزین (واقع در جمهوری ارمنستان) و حوزۀ عالیۀ سیلیسی(واقع در لبنان) هستند و ارمنیان پراکنده در جهان، بر اساس تقسیمات جغرافیایی، از لحاظ تشکیلاتی و سازمانی، به یکی از این دو مرکز وابسته اند.ارمنیان جهان و جوامع ارمنی نشین از سوی خلیفه گری ها، که مرجع رسمی و دینی ارمنیان هستند، هدایت می شوند و هرکدام از این خلیفه گری ها به یکی از مراکز دینی یاد شده مرتبط هستند.

ارمنیان ایران در کل دارای سه خلیفه گری اند که هر سه به حوزۀ عالیۀ سیلیسی وابسته اند. این سه خلیفه گری عبارت اند از: خلیفه گری ارمنیان تهران (با حوزۀ نظارتی استان های تهران، مرکزی، گیلان، مازندران، گلستان، خراسان، کرمانشاه، همدان و قزوین)؛ خلیفه گری ارمنیان اصفهان(با حوزۀ نظارتی استان های اصفهان، فارس، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و هرمزگان)، و خلیفه گری کل ارمنیان آذربایجان(با حوزۀ نظارتی استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و کردستان).

پیشوایان دینی خلیفه گری ها از سوی هیئت های مؤسس یا مجمع عمومی، از روی فهرست ارائه شدۀ اسقف های حوزۀ عالیۀ سیلیسی، انتخاب و سپس تأیید و منصوب می شوند.در حال حاضر، پیشوای دینی ارمنیان تهران، اسقف اعظم سبوه سرکسیان، پیشوای ارمنیان اصفهان اسقف اعظم بابکِن چاریان و پیشوای ارمنیان آذربایجان، خلیفه واقیناک ملویان، است.

مرحوم اسقف اعظم آرداک مانوکیان، از ۱۹۶۰م به مدت چهل سال پیشوای دینی ارمنیان تهران بودند و خدمات ارزنده ای در زمینه های آموزشی، دینی و فرهنگی به جامعۀ ارمنیان ارائه کردند. شماری از کلیساها و مدارس ارمنی تهران در زمان ایشان تأسیس شد. اسقف اعظم آرداک مانوکیان، در اکتبر ۱۹۹۹م، پس از بیماری ای کوتاه مدت دار فانی را وداع گفتند.خلیفه گری کل آذربایجان در ۱۸۳۳م تأسیس شد که پیش از انتقال به تبریز در محوطۀ کلیسای تادئوس مقدس(قره کلیسا، واقع در ماکو) قرار داشت. خلیفه گری کل آذربایجان اکنون در خیابان شریعتی جنوبی تبریز قرار گرفته و به صورت شورایی اداره می شود.

خلیفه گری ارمنیان اصفهان و جنوب یا خلیفه گری ایران ـ هندوستان در اوایل قرن هفدهم میلادی، در زمان صفویان، با مهاجرت اجباری ارمنیان به ایران و اقامت آنان در استان های اصفهان، خوزستان و … در جلفای اصفهان تأسیس شد. کلیساهای ارمنیان هندوستان، آسیای جنوب شرقی و عراق زیرمجموعه های این خلیفه گری به شمار می آیند.خلیفه گری ارمنیان تهران و شمال در ۱۹۴۵م تأسیس شد. کلیساهای تحت پوشش این خلیفه گری قبلاً تحت نظارت خلیفه گری اصفهان بودند. خلیفه گری تهران ابتدا در صحن کلیسای حضرت مریم قرار داشت اما در ۱۹۷۲م، پس از بنای کلیسای سرکیس مقدس، ساختمان جدیدی برای این خلیفه گری در صحن کلیسا احداث شد که تا به امروز نیز به فعالیت خود ادامه می دهد.

بررسی برخی از مناطق ارمنی نشین حوزه های انتخاباتی ارمنیان

مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در هر دورۀ انتخاباتی، دو نمایندۀ ارمنی، یکی در مقام نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال کشور و دیگری در مقام نمایندۀ ارمنیان اصفهان و جنوب کشور، از سوی جامعۀ ایرانیان ارمنی به مجلس شورای اسلامی راه می یابند.

ارمنیان تهران و شمال شامل استان های تهران، آذربایجان شرقی و غربی، مرکزی، خراسان، مازندران، گیلان، گلستان، همدان، قزوین و کرمانشاه و ارمنیان اصفهان و جنوب شامل استان های اصفهان، یزد، چهارمحال و بختیاری، لرستان، ایلام، خوزستان، کهکیلویه و بویراحمد، بوشهر، فارس، هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان می شوند. در ادامه، با نگاهی اجمالی و بسیار گذرا اشاره ای خواهیم داشت به تعدادی از این مناطق ارمنی نشین.

حوزۀ انتخاباتی ارمنیان تهران و شمال در مجلس شورای اسلامی
استان تهران

شکل گیری نخستین اجتماع ارمنیان در تهران به اواسط قرن هجدهم میلادی بازمی گردد. در حدود دویست سال پیش تعدادی از خانواده های ساکن در جلفای اصفهان به تهران نقل مکان کردند و در روستای دولاب ساکن شدند. سپس، تعدادی از آنان که بیشتر صنعتگر بودند در منطقۀ شاه عبدالعظیم استقرار یافتند. در ۱۷۶۸م، اهالی این محل اقدام به ساخت کلیسای تادئوس ـ بارتوقیمئوس کردند. در ۱۷۹۰ ـ ۱۷۹۵م، بر تعداد ارمنیان ساکن تهران افزوده شد و در نتیجه، کلیسای گئورک مقدس، در محل بازارچۀ قوام الدوله واقع در میدان وحدت اسلامی کنونی، ساخته شد. در طی سال های بعد همچنان جمعیت ارمنیان تهران رو به افزایش نهاد و آنها توانستند در کنار سایر هم وطنان ایرانی فعالیت های اجتماعی، اقتصادی، دینی، آموزشی و فرهنگی خود را سامان دهند.

از ابتدای قرن بیستم میلادی ارمنیان بیشتری از نواحی متعدد به تهران مهاجرت کردند و در نتیجه مدارس، کودکستان ها، کلیساها و انجمن های خاص ارمنیان تأسیس شدند و مراکز فرهنگی ـ ورزشی، مطبوعات، گروه های تئاتر، انجمن های خیریۀ بانوان و مؤسسات فرهنگی وآموزشی دیگر شروع به کار کردند.

به این ترتیب، تهران تبدیل به سومین مرکز ارمنی نشین ایران شد. در ۱۹۴۴م، خلیفه گری ارمنیان تهران به رسمیت شناخته و نخستین شورای خلیفه گری آن به صورت موقت انتخاب شد. در ۱۹۴۵م، کلیسای حضرت مریم در خیابان جمهوری فعلی تأسیس و بنای خلیفه گری تهران، در ضلع شمال شرقی، آن بنا شد. در ۱۹۶۰م، مرحوم اسقف آرداک مانوکیان در مقام خلیفۀ ارمنیان تهران، از سوی حوزۀ سیلیسی به تهران اعزام شد. شخصیت برجسته و تأثیرات فوق العادۀ ایشان در زندگی اجتماعی ـ فرهنگی ـ مذهبی ارمنیان فراموش نشدنی است.

در حال حاضر، خلیفه گری ارمنیان تهران در محوطۀ کلیسای سرکیس مقدس (نبش خیابان کریم خان زند و استاد نجات الهی) قرار دارد و خلیفۀ وقت ارمنیان تهران اسقف سبوه سرکیسیان است.امروزه ارمنیان تهران دارای چندین مدرسه، کلیسا، بیش از بیست انجمن فرهنگی ـ ورزشی، یک دانشسرای زبــان ارمنی، یک روزنامه و چندین هفته نامه و فصلنامه هستند.ارمنیان تهران بیشتر در محله های مجیدیه، نارمک، حشمتیه، تهرانپارس، میرزای شیرازی، بهار، سنایی، ویلا و جمهوری تجمع دارند.

استان های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی

سابقۀ تاریخی کلیسای مرسلی ارمنی در آذربایجان به قرن دوازدهم میلادی بر می گردد که نشان دهندۀ هشت قرن حضور ارمنیان در این منطقه است. تا ۱۸۳۰م مرکز خلیفه گری ارمنیان آذربایجان کلیسای تادئوس مقدس(قره کلیسا) بوده اما در این سال خلیفۀ وقت، اسقف نیکوقوس کارابتسی، آن را به تبریز منتقل کرد.

مرند، میانه،جلفا، خوی، سلماس، ماکو، مراغه، ارومیه، گَردآباد، کلیبر، دره شام (در۱۶کیلومتری غرب جلفا)، موجونبار (در ۳۰ کیلومتری جادۀ تبریز ـ مرند) و هفت وان مهم ترین شهرهـا و روستاهای ارمنی نشین این استان ها هستند که هریک به تنهایی می توانند کتابی در مورد تاریخچۀ ارمنیان این منطقه باشند. وجود کلیساها، بقایای سنگ نبشته ها و سنگ قبرها و بناهای تاریخی متعلق به ارمنیان حکایت از سرگذشت درخشان ارمنیان این منطقه دارد. در ادامه اشاره ای کوتاه داریم بر برخی از مناطق ارمنی نشین این دو استان.

ـ تبریز

در مورد منشأ اسکان ارمنیان در تبریز تاریخ دقیقی وجود ندارد. بنا بر مدارک تاریخی، مهاجمان سلجوقی، در قرن دوازدهم، هزاران نفر از اهالی ارمنستان را از کشور راندند و در مناطق مختلف ایران و از جمله تبریز اسکان دادند. در برخی منابع ارمنی که متعلق به ۱۳۴۵م هستند، از تبریز به منزلۀ یکی از مراکز جمعیتی و فرهنگی ارمنیان یاد شده است. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، تعداد ارمنیان ساکن تبریز به ۵۵۰۰ نفر می رسید.

در ۱۸۸۹م، اولین چاپخانۀ متعلق به ارمنیان در تبریز تأسیس و اولین مجلۀ آنان به نام گوردز، به معنی کار، در ۱۹۰۳م در این شهر منتشر شد.تبریز، که مرکز خلیفه گری کل ارمنیان آذربایجان است، با کلیساها، انجمن ها و مدارس تاریخی خود از مراکز مهم فرهنگی جامعۀ ارمنیان ایران محسوب می شود.

محلۀ آرامیان یکی از محله های ارمنی نشین تبریز است. این محله در غرب خیابان شریعتی شمالی قرار گرفته و به کلیسای مریم مقدس، که ظاهراً از بناهای متعلق به اوایل دوران قاجار است، راه دارد. این محله به افتخار یکی از بازرگانان بزرگ و معروف تبریزبه این نام خوانده شده. نخستین سالن تئاتر ایران نیز، در ۱۲۹۱خ، در این محله تأسیس شده است. البته، ارمنیان تبریز پیش از این تاریخ نیز در تالار این سالن تئاتر مراسمی برگزار می کردند.

ارمنی دوئَن یکی از گذرگاه های معروف محلۀ مارالان در مرکز تبریز است. این مکان مورد احترام ارمنیان بوده و طبق سنتی دیرین روزهای یکشنبه و روزهای جشن، ارمنیان به این کوی آمده و به زیارت کلیسای حضرت مریم می روند. از همین روی از حدود دویست سال پیش در میان مردم تبریز به ارمنی دوئَن معروف شده است.محلۀ بارون آواک(بارناوا) نیز یکی دیگر از محله های تبریز است. بانی این محله یکی از ریش سفیدان ارمنی به نام بارون آواک بوده که در دوران ناصرالدین شاه یکی از برج و باروهای هشت گانۀ تبریز را تخریب و ارمنیان را در آن اسکان داده است.

کلیسای سرکیس مقدس (۱۸۲۰م)، مدرسۀ تامارا تومانیانس (۱۸۹۶م) و دبیرستان اسدی، که به دست یکی از ثروتمندان ارمنی تبریز به نام ساهاکیان بنا شده است، از جمله مراکزی بودند که پس از احداث محلۀ بارون آواک در آن ساخته شدند.

کلیسای مریم مقدس یکی از کلیساهای ارمنیان تبریز است. این کلیسا بزرگ ترین و قدیمی ترین کلیسای شهر است و در محلۀ قلعه (قالا) قرار دارد.

کلیسای شوغاگات مقدس نیز در محوطۀ گورستان ارمنیان واقع در محلۀ مارالان، در کنار کلیسای قدیمی مریم مقدس، بنا شده است.

ـ ارومیه

جمعیت قابل توجهی از ارمنیان در ارومیه و روستاهای اطراف آن ساکن بوده اند. از روستاهای ارمنی نشین ارومیه می توان به روستاهای نخجوان تپه، رهوان، بدلبو و گردآباد اشاره کرد.

بیــن ۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۸م ارمنیان ارومیه هدف حملات ترکان قرار گرفتند که ایـن مسئله سبب مهاجرت ارمنیان این منطقه به دیگر شهرهای ایران و ارمنستان شد.

در ۱۹۴۸م، در بیش از بیست روستای ارومیه، حدود سه هزار ارمنی زندگی می کردند. کلیساهای سرکیس مقدس، گئورک مقدس و کلیساهای بسیار دیگری با قدمت های طولانی در این منطقه وجود دارند.

ـ قره داغ

قره داغ، که نام ارمنی آن در نقشۀ ارمنستان آرداوانیان یا سرزمین قدرتمند مار نامیده می شد، از شهرستان های ارمنی نشین حوزۀ ارمنیان آذربایجان بوده است. در طی سال ها ارمنیان قره داغ به ارمنستان، تبریز، تهران و شهرهای دیگر نقل مکان کرده اند. در قرن بیستم در بیش از بیست روستای قره داغ خانواده های ارمنی سکونت داشتند. هجوم ترکان در ۱۹۱۸م برای ارمنیان این منطقه فاجعه ای دردناک بوده است. در ۱۹۳۰م ۵۱۰ خانوار ارمنی در این منطقه سکنا داشتند اما در حال حاضر این مناطق خالی از سکنۀ ارمنی است.

ـ سلماس

سلماس از شهرستان های ارمنی نشین استان آذربایجان غربی است. در ابتدای قرن بیستم میلادی جمعیت ده هزار نفری سلماس در بیش از سی روستای این شهرستان پراکنده بودند. هفت وان، قلعه سر و پایاجوک از دیگر روستاهای ارمنی نشین سلماس هستند. روستای پایاجوک زادگاه رافی، نویسندۀ معروف ارمنی، است.

طی ۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۸م سپـاه مهاجم ترک، دست به قتل عام ارمنیان و آشوریان این منطقه زد. در ۱۹۱۷م بیش از ۵۹۱ خانوار ارمنی در این شهرستان زندگی می کردند اما پس از ۱۹۴۶م اکثر ارمنیان سلماس به شهرهای تبریز و تهران مهاجرت کردند.

استان خراسان

از آنجایی که استان خراسان با کشورهای آسیای میانه مرز مشترک داشت و پلی ارتباطی بین این کشورها محسوب می شد بنابراین، تجار و صنعتگران ارمنی بسیاری از ایروان، قراباغ، نخجوان، ترکمنستان و روسیه به این منطقه مهاجرت کردند. براساس آماری که در گاهنامه ای موجود در کلیسای آمناپرکیچ جلفای نو اصفهان نگهداری می شود جمعیت ارمنیان در بندر گز، شاهرود، سبزه وار، نیشابور و مشهد به ترتیب چهل، هفت، ده، چهارده و هشتاد و چهار خانوار بوده است. مطابق برخی منابع، در ۱۹۶۵م ۵۱ خانوار ارمنی در مشهد اقامت داشته اند و مطابق آمار ۱۹۶۶م، ۳۲۰ ارمنی در مشهد و ۵۲۱ ارمنی در کل استان خراسان ساکن بوده اند.

ـ مشهد

مهاجران ارمنی از اواخر قرن نوزدهم میلادی و در زمان حکومت قاجار از مرز باجگیران و دره گز وارد این استان شدند و سپس در شهرهای مشهد، قوچان، نیشابور، شیروان، سبزه وار، بجنورد و دره گز اقامت گزیدند. بعدها تجار ارمنی از مناطق دیگر ایران مانند آذربایجان و اصفهان نیز به این استان نقل مکان کردند و به کارهای تجاری و صنعتی مشغول شدند. اکثر کارخانجات ارمنیان کارخانه های تصفیۀ پنبه، تولید الکل صنعتی و پزشکی، قیرسازی و نخ ریسی بودند.

در ۱۹۱۳م، ارمنیان مشهد مدرسۀ هایکازیان را، که در واقع شعبه ای از مدرسۀ هایکازیان تهران بود، تأسیس کردند. بعدها به علت افزایش جمعیت ارمنی در مشهد و نیاز به فضای آموزشی بزرگ تر، در ۱۹۲۸م، مدرسه ای به نام علم و هنر تأسیس شد. موسیقیدان معروف، نیکول گالانتاریان نیز مدتی در همین مدرسه موسیقی تدریس کرده و گروه سرودی نیز تشکیل داده بود. این مدرسه تا ۱۹۳۶م فعالیت داشت و سپس با تغییر نام به ارض الاقدس به کار خود ادامه داد.

در ۱۹۴۱م، کلیسای مسروپ مقدس، که نزد اهالی به کلیسای حضرت مریم نیز معروف است، احداث شد. در ۱۹۶۱م، طبق سنت ارمنیان، در محوطۀ کلیسای مسروپ مقدس، مدرسۀ دو طبقۀ آریان با تجهیزات لازم احداث شد که در ۱۹۶۱م بخش کتابخانه نیز به آن اضافه شد.اهالی ارمنی شهر مشهد دارای گورستان ویژۀ خود بوده اند که سال تأسیس آن به ۱۹۴۴م باز می گردد. در این گورستان نمازخانه ای هم وجود داشت. غیر از سنگ قبرهای متعلق به ارمنیان سنگ قبرهای اشخاص روسی، آشوری، سوئیسی، فرانسوی و امریکایی نیز در این گورستان وجود داشت و حتی در قسمت خاصی از آن قطعه ای به ۳۲ سرباز لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم در محلی نزدیک قوچان کشته شده بودند اختصاص یافته بود.

انجمن فرهنگی ـ ورزشی آرارات از ۱۹۸۳م در این شهر شعبه ای ایجاد کرده است که تا کنون نیز به فعالیت های فرهنگی ورزشی خود ادامه می دهد.

استان همدان

همدان در گذشته جزو استان کرمانشاه بود اما حدود ۴۲ سال پیش از آن جدا شد و خود استانی مجزا تشکیل داد که شهرستان های ملایر، نهاوند و تویسرکان از شهرستان های آن به شمار می آیند.

بنابر مطالعات صورت گرفته، در ۱۶۷۶م، شماری از ارمنیانی که به دستور شاه عباس به اصفهان منتقل شده بودند و همچنین مهاجران و تجار ارمنی روسیه، به درخواست والی همدان، در این شهر اقامت گزیدند. تعدادی از این ارمنیان در خود شهر همدان و در محله ای به نام سرقلعه اجتماع و کلیسایی به نام استپانوس مقدس بنا کردند. تعداد دیگری نیز در بخش شرقی همدان و در روستای شورین سکونت داده شدند. این روستا در ۱۹۴۰م از ارمنیان خالی شد.تعدادی از ارمنیان همدان در حملۀ افغان ها، در ابتدای قرن هجدهم میلادی، این منطقه را ترک کردند. جنگ جهانی اول نیز تأثیرات نامطلوب خود را بر ارمنیان همدان داشت. برای اجتناب از حملات سپاه ترک، اکثر این ارمنیان به قزوین، رشت و انزلی مهاجرت کردند.

مطابق آمار تا ۱۸۵۶م چهل خانوار ارمنی در همدان زندگی می کردند که منبع درآمد اکثر آنها از صنعت، تجارت فرش و رانندگی بود. طی ۱۹۲۵ ـ ۱۹۵۰م، ارمنیان همدان از نظر جمعیتی به بیشترین حد خود رسیدند.

در همدان دو کلیسا و یک مدرســۀ مخصوص ارمنیان به نام لویس وجود دارد که در حال حاضر تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی کشور است.

انجمن خیریــۀ بــانوان ارمنی، انجمن فرهنگی رافی، گروه های تئاتر، ادبیات و سرود و کتابخانه از مراکز فعالیت های ارمنیان این منطقه هستند.

کلیسای استپانوس مقدس هم اکنون در همدان دایر است ولی مراسم مذهبی تنها به مناسبت های خاص در آن برگزار می شود. کلیسای دیگر این شهر کلیسایی است هم نام با کلیسای استپانوس مقدس، که متعلق به مسیحیان ربانی (انجیلی) است و در ۱۸۸۵ ـ ۱۸۸۶م در جوار کلیسای استپانوس مقدس (مرسلی) بنا شده است.

استان قزوین

از زمان ورود ارمنیان به قزوین اطلاعات دقیقی در دست نیست، احتمالاً، اجتماع ارمنیان قزوین از دهۀ هشتاد قرن نوزدهم میلادی و با مهاجرت گروهی از ارمنیان از اصفهان، همدان، تبریز و مناطق دیگر به این منطقه شکل گرفته است. از نوشته های سیاحان و مورخان این گونه بر می آید که از زمان شروع کوچ ارمنیان به قزوین(۱۶۰۵م) تا ۱۷۰۷م، قزوین یک قرن پذیرای مهاجران ارمنی بوده است. ارمنیان قزوین دارای کلیسا، مدرسه و گورستان ویژۀ خود هستند.

کلیسای هریپسیمۀ مقدس، در ۱۹۳۶م، با همت و کمک های مالی خیر و نیکوکار ارمنی، هوهانس بارسقیان، به یاد دخترش هریپسیمه، بنا شد. این کلیسا هر ساله پذیرای زائران ارمنی از اقصا نقاط کشور است که برای زیارت این مکان زیبا و خاطره انگیز به قزوین سفر می کنند.مدرسۀ ارمنیان رافی نیز در زمان مشروطیت (۱۹۰۶م)، با مساعدت یپرم خان، سردار ارمنی و با کمک های مالی تجار، صنعتگران و کارگران محلی ارمنی بنا شد. البته، منابع گوناگون به وجود کلیسایی از گذشته های دور(۱۸۷۰م) اشاره دارند. در سال های ابتدایی تجمع ارمنیان، شمار ساکنان ارمنی به بیست و پنج تا سی خانوار محاسبه شده است. پس از جنگ جهانی دوم این تعداد به سی خانوار رسید و سپس سیری نزولی یافت.

معیشت عمومی ارمنیان قزوین از طریق تجارت، زرگری، خیاطی، کفاشی، داروسازی، عکاسی، مکانیکی و اشتغال در کارگاه ها، کارخانجات و تجارت خانه ها تأمین می شده است.

استان مرکزی

ـ اراک

مطابق اسناد موجود در سالنامۀ همگان اولین نشانه های حضور ارمنیان در اراک به سال های ۱۹۰۲ ـ ۱۹۰۳م برمی گردد که تعدادی از ارمنیان ساکن جلفای اصفهان به عنوان منشی و حسابدار در کنسولگری انگلستان در اراک ساکن شدند.رونق صنعت فرش بافی در اراک باعث شد که تجار ارمنی روانۀ این شهر شده و مراکز فرش بافی در این شهر دایر کنند.

پهلوانیان در کتاب ارامنۀایران دربارۀ ارمنیان اراک می نویسد: (( در گذشته اراک به سلطان آباد معروف بوده و پایه گذار آن یوسف خان ارمنی بوده که فرماندۀ گردان سپاه بوده است)) .

مهاجران ارمنی ساکن اراک را می توان به سه حوزه تقسیم کرد:

ارمنیان شهرستان های اطراف اراک، که عمدتاً کارکنان شرکت های فرش بافی بوده اند.
ارمنیانی که از اصفهان به این منطقه مهاجرت کرده و به عنوان منشی یا حسابدار مشغول فعالیت شده اند.
ارمنیان مهاجرت کرده از ارمنستان، که به عنوان بازرگان و تاجر یا صاحبان کارگاه های قالی بافی به اراک آمده بودند.
در ۱۹۵۰م جمعیت ارمنیان اراک بالغ بر ۸۰۱ نفر بوده است.

بربرود، کزاز، جاپلق و کمره از مهم ترین مناطق ارمنی نشین اراک محسوب می شوند. ناحیۀ بربرود در گذشته جزیی از استان اصفهان بوده اما بعدها جزو استان مرکزی شده است. این منطقه در غرب اصفهان و اطراف اراک واقع شده است. در ۱۹۳۳م، بربرود دارای ۲۲ روستای ارمنی نشین بوده است که در این روستاها ۹۳۷ خانوار ارمنی اقامت داشته اند.

جاپلق در همسایگی بربرود واقع شده و تعدادی روستای ارمنی نشین داشته که در ۱۹۴۶م بیشتر ساکنان ارمنی آن به ارمنستان و مابقی به تهران مهاجرت کرده اند.

کمره در شمال بربرود و جاپلق قرار دارد. در ۱۹۳۲م ارمنیان در هشت روستای این منطقه زندگی می کرده اند. در ۱۹۵۲م در هفت روستای این منطقه ۲۱۸۵ خانوار ارمنی زندگی می کرده است.

کزاز، چسبیده به جاپلق و کمره، در شمال غربی این دو منطقه، در فاصلۀ ۳۰ کیلومتری اراک قرار دارد. در ۱۹۳۲م این منطقه دارای ۱۵ روستای ارمنی نشین با ۴۱۵۶ خانوار ارمنی بوده است

کلیسای مسروپ مقدس، در محلۀ مسکونی و قدیمی ارمنیان، در مجاورت خیابان شهید دکتر چمران، قرار دارد این کلیسا در ۱۹۱۴م بنا شده است. این کلیسا در محوطه ای بزرگ قرار گرفته و دارای چهار ساختمان شامل: مدرسه، تالار اجتماعات، منزل کشیش و بنای کلیسا است.

استان سمنان

ـ خراقان (قاراقان)

بخش ارمنی نشین خراقان در شمال غربی استان مرکزی قرار گرفته است و یکی از بخش های شهرستان ساوه این استان محسوب می شود.اجتماع ارمنیان در این منطقه بین ۱۷۴۰ ـ ۱۷۵۰م و در نتیجۀ نقل مکان ارمنیان از بربرود، فریدن، همدان به این مکان شکل گرفت.در ۱۸۵۶م، چهار روستای ارمنی نشین در این منطقه وجود داشت. بعدها تعداد این روستاها به هشت روستا رسید که شغل اصلی ارمنیان آن دامداری و کشاورزی بود. در ۱۹۴۰م بیش از دو هزار ارمنی در این منطقه سکنا داشتند. بعدها به دلیل مهاجرت ارمنیان به شهرهای تهران، اصفهان و دیگر شهرهای ایران این منطقه نیز خالی از سکنۀ ارمنی شد.

کلیسای حضرت مریم، در روستای لار، هنوز هم به منزلۀ زیارتگاه مورد توجه ارمنیان و به خصوص، ارمنیان اهل قاراقان است و همه ساله در روز تبرک انگور و عروج حضرت مریم میزبان هزاران ارمنی از دیگر مناطق ایران و حتی خارج از کشور است.

استان گیلان

در زمان کوچاندن ارمنیان به ایران، شاه عباس حدود ۲۴ یا ۲۷ هزار خانوار ارمنی را به گیلان و مازندران روانه کرد تا در آنجا به زراعت و پرورش کرم ابریشم مشغول شوند اما بیشتر آنان به علت ناسازگار بودن آب و هوا و شاید هم از بیماری مالاریا، که ظاهراً در گیلان و مازندران موجب مرگ بسیاری از اهالی شده بود، از بین رفتند و از آنان بیش از پنج یا شش هزار خانوار باقی نماند.بیشترین مرکز تجمع ارمنیان گیلان در رشت بود و بعد از آن در بندر انزلی. در لاهیجان، لنگرود، رودسر، فومن و تالش ارمنیان کمتری ساکن بودند و در حال حاضر نیز این مناطق خالی از سکنۀ ارمنی است.اشتغال ارمنیان گیلان بیشتر در بخش های تجارت، صنعت، ادارات دولتی، پزشکی و مشاغل آزاد بوده است.

ـ رشت

ارمنیان از قرن هفدهم میلادی در رشت اسکان یافته اند. در ابتدای قرن بیستم میلادی رشت یکی از مراکز مهم تجاری ارمنیان بوده است و به خصوص تجارت ابریشم و برنج در این منطقه رونق فراوان داشته است. خانواده های تومانیان، اصلانیان، هورادانیان و گوسیکیان از جمله خانواده های معروفی هستند که در این تجارت سابقه ای طولانی داشته اند. مراکز تجاری تومانیان و لیازانُف روابط تجاری گسترده ای با روسیه داشته اند.

در دهه های پنجاه قرن نوزدهم میلادی، حدود هشتصد ارمنی در رشت و چهارصد ارمنی در سایر شهرهای گیلان سکونت داشته اند. در ۱۹۳۴م حدود ۵۱۵ و در ۱۹۸۹م حدود ۴۳ خانوار ارمنی در رشت زندگی می کردند.کلیسای مسروپ مقدس(از ۱۹۶۶م)، مدرسۀ ماریامیان و انجمن فرهنگی ـ ورزشی آرارات از جمله مکان های مهم ارمنیان رشت محسوب می شوند.

ـ بندر انزلی

شکل گیری اجتماع ارمنیان در بندر انزلی از اواسط قرن هجدهم میلادی شروع شده است.

در دهۀ چهارم قرن نوزدهم میلادی هفتاد خانوار ارمنی در این منطقه اسکان داشته اند که تعداد بسیاری از آنها به دلیل شیوع بیماری هایی مثل طاعون و مالاریا از این منطقه دور شدند. بعدها ارمنیانی از منطقۀ قفقاز، آستاراخان و شهرهای دیگر ایران مانند تبریز، لاهیجان، قره داغ، موجومبار و نواحی دیگر به این منطقه نقل مکان کرده و اجتماع جدیدی تشکیل دادند. در ۱۸۷۴م حدود ۳۷۰ ارمنی در انزلی اقامت داشتند. کلیسای مریم مقدس و مدرسۀ وارتانانتس از مراکز مهم ارمنیان انزلی هستند.

استان گلستان ( گرگان )

پس از شکست ایرانیان از روس ها و عقد قرار داد گلستان و ترکمنچای بسیاری از گروه های مسیحی از منطقۀ هشترخان، بادکوبه، آستاراخان و چند منطقۀ دیگر، نخست، وارد بندر گز و سپس در نواحی دیگر پراکنده شدند و به تجارت و داد و ستد پرداختند.آن گروه از ارمنیان که در بندر گز ماندگار شدند به همراه تجار ایرانی نبض اقتصاد تجاری استراباد را در دست گرفتند. غیر از تجار ارمنی، صاحب منصبان نظامی ارمنی، پزشکان، کارکنان گمرک و تلگراف خانه ارمنی نیز در این منطقه فعالیت داشتند.استراباد، بندر گز، لیوان، قراسو، شیرنگ، گنبد، قُرُق و بندر ترکمن از جمله مناطق ارمنی نشین این استان بودند. در روستای لیوان غربی و شمال کهنه کلباد هنوز هم اهالی محلی بخشی از اراضی را با نام (( ارمنی کومه)) می نامند.

ارمنیان منطقۀ گرگان از توتون کاران ترابوزان(واقع در ارمنستان غربی) بودند که به هنگام قتل عام ارمنیان از آنجا به روسیه گریختند و در شهر کراسنادار اقامت گزیدند. پس از انقلاب بلشویکی در روسیه، زمین های آنها مصادره شد و تعدادی از آنها به سوی ایران و منطقۀ گرگان سرازیر شدند .

ارمنیان استان گلستان شامل دو شعبۀ مذهبی گریگوری(مرسلی) و ربانی(انجیلی) بوده و هستند. این دو جماعت هر کدام کلیسا و گورستان مخصوص به خود دارند که کلیسا و گورستان جماعت ربانی در گرگان اما کلیسا و گورستان جماعت گریگوری در روستای قُرُق واقع شده است. کلیسای قُرُق را، که قبلاً به نام حضرت مریم نامیده می شد، بومیان منطقه اکنون به نام کلیسای مزار می نامند.جمعیت ارمنیان گرگان هم اکنون نسبت به گذشته بسیار کم شده است با این وجود، شورای خلیفه گری آنها در استان گلستان، که اعضای آن کاملاً آزادانه انتخاب می شوند، به امور مربوط به ارمنیان این منطقه می پردازند.

استان مازندران

در مورد این مطلب که ارمنیان از چه زمانی وارد مازندران شده اند اطلاعات دقیقی در دست نیست. ژوبر، فرستادۀ ناپلئون، که در ۱۸۰۶م به بابل سفر کرد، در سفرنامه اش از حضور یک ارمنی در بابل خبر می دهد و در سال های بعد نیز هریک از سیاحان و مورخان و پژوهشگران اطلاعاتی در خصوص حضور ارمنیان در بابل ارائه داده اند. چنین تصور می شود که در زمان کوچ اجباری ارمنیان توسط شاه عباس صفوی ، تعدادی از این مهاجران در منطقۀ فرخ آباد مازنداران سکنا داده شدند.طبق اطلاعات به دست آمده بخش عمده ای از تجار ساکن بابل از ارمنیان بوده اند که علاوه بر تجارت پنبه، کارگاه ها و مغازه های فنی و صنعتی را نیز اداره می کردند.

حوزۀ انتخاباتی ارمنیان اصفهان و جنوب در مجلس شورای اسلامی

استان اصفهان

ـ جلفــای نــو

جلفای نو منطقه ای ارمنی نشین در ساحل سمت راست زاینده رود در اصفهان است. این منطقه در قرن هجدهم میلادی به یاد جوقا یا جلفای ارمنستان، موطن اصلی اکثر ارمنیان رانده شده به دست شاه عباس صفوی، به این نام نام گذاری شد.

پس از اسکان ارمنیان در منطقۀ جلفای نو، در اندک زمانی، پیشرفت و توسعۀ بسیاری در این منطقه ایجاد شد. در ۱۶۲۰م، حدود سی هزار ارمنی در این منطقه سکنا داشتند و در این زمان این منطقه یکی از مراکز مهم بازرگانی و تجارت محسوب می شد. بازرگانان ارمنی واسطه هایی ماهر در تجارت بین دنیای غرب و شرق محسوب می شدند. وضعیت اجتماعی ارمنیان ساکن جلفای نو یکسان نبود. طبقۀ متوسط ارمنیان بیشتر شامل صنعتگران، زرگران، قالی باف ها، نساج ها و نقاشان ساختمانی بودند.

خلیفه گری ایران ـ هندوستان، در اوایل قرن هفدهم میلادی با مهاجرت ارمنیان به ایران، در زمان شاه عباس دوم و سکونت آنها در استانهای اصفهان، خوزستان، فارس و سایر استان ها در جلفای اصفهان تأسیس شد.در قرون هفدهم و هجدهم میلادی جلفای نو مرکز مهم فرهنگی ارمنیان به شمار می رفت.

در ۱۶۳۰م، خاچاطور کساراتسی مدرسه ای در جلفای نو بنا کرد که به دانشگاه معروف بود. در ۱۶۳۸م نیز چاپخانۀ جلفای نو به دست ایشان تأسیس شد. مدرسۀ کلیسای وانک (آمناپرکیچ) هم نقش بسیار مهمی در تاریخ این منطقه و زندگی مردم آن داشته است. در این کلیسا، علاوه بر زبان های خارجی، فن تجارت هم تدریس می شد. در ساختمان جنبی کلیسا، کتب دست نوشتۀ قدیمی جمع آوری و نگهداری می شد. نقاشی های دیواری، مینیاتور، شعر آشوقی و نگارگری نیز از هنرهایی بودند که در این منطقه رواج داشتند و در طی زمان بسیار پیشرفت کردند.

در سال های بعد تشکیل و ایجاد مدارس، موزه ها، انجمن های فرهنگی ـ ورزشی، گروه های تئاتر و سرود و انتشار مطبوعات به زندگی و فعالیت های فرهنگی ارمنیان جلفا افزوده شد. در ۱۹۵۸م، حدود پنج هزار و در ۱۹۷۹م حدود ده هزار ارمنی در این منطقه سکنا داشته است.

ـ شاهیــن شهــر

شاهین شهر که در سی کیلومتری شمال جلفای اصفهان واقع شده یکی دیگر از شهرهای ارمنی نشین ایران محسوب می شود. مدارس وارتان مقدس و ماسیس و انجمن بانوان ارمنی شاهین شهر از مهم ترین مراکز فرهنگی ـ آموزشی این منطقه به شمار می روند. ارمنیان شاهین شهر در حال حاضر در شهر خود کلیسا ندارند و مراسم مذهبی را در سالن مدرسۀ وارتان مقدس برگزار می کنند.

ـ فریــدن

فریدن از شهرستان های ارمنی نشین استان اصفهان است. قدیمی ترین کلیسای این منطقه کلیسای قوکاس مقدس نام دارد که بنای آن متعلق به قرن هجدهم میلادی است.

جمعیت ارمنیان منطقۀ فریدن زمانی حتی به سی هزار نفر نیز رسیده است. از روستاهای ارمنی نشین آن می توان به روستاهای آدیگان، ازناوول، بولوران، هادان، قره ملیک، قرقون، نماگرد، شاه بولاق، شوریشکان، سنگباران، سنگرد، سواران و خویگن اشاره کرد.اولین بیمارستان شهرستان فریدن، در ۱۹۴۲م، در روستای نماگرد، احداث شد. در حال حاضر از ۲۴ روستای ارمنی نشین این شهرستان تنها در روستای بولوران چند خانوار ارمنی سکونت دارند.

استان خوزستان

استان خوزستان اولین میزبان ارمنیان بوده و به نوعی نخستین منطقۀ ارمنی نشین محسوب می شود. در ۳۶۰ ـ ۳۷۰م، شاپور دوم، پادشاه ساسانی، هزاران ارمنی را به خوزستان کوچاند و آنها را در کارهای ساختمانی و کشاورزی به کار گرفت. از سرنوشت این ارمنیان اطلاع دقیقی در دست نیست اما طبق روایاتی آنان به صورت پراکنده در شهرهای غربی و جنوب غربی ایران سکونت گزیدند و پس از آغاز حملات اعراب به ایران هیچ گونه نشان و خاطره ای از آنان بر جای نمانده است.

بناهای کلیساها، مدارس و قبرستان های بسیاری در شهرهای اندیمشک، مسجد سلیمان، خرمشهر، آبادان و اهواز وجود دارند که همه حکایت از سابقه و اجتماع ارمنیان در این مناطق دارند.کلیساها و اماکن متعلق به ارمنیان استان خوزستان زیر نظر خلیفه گری اصفهان اداره می شود.

ـ آبـادان

اجتماع ارمنیان آبــادان در ۱۹۰۹م، هنگامی که تعدادی از ارمنیــان ساکن چهارمحال، جلفـای اصفهان، تهران و تبریز در شرکت هــای نفتی ایران ـ انگلیس مشغول به کار شدنـد، شکل گرفت. بعدها، در زمان جنگ جهانی اول، تعدادی از ارمنیان ارمنستان غربی نیز به آبادان مهاجرت کردند.

اکثر ارمنیان آبادان در شرکت های نفتی مشغول به کار بودند. جمعیت ارمنیان آبادان تا پیش از جنگ تحمیلی رقم قابل توجهی بود. آنان دارای یک کلیسا(کلیسای کاراپت مقدس)، مدرسه، انجمن ورزشی، مطبوعات و گروه سرود بودند اما پس از جنگ تحمیلی اکثر ارمنیان آبادان به شهرهای دیگر ایران مهاجرت کردند.

ـ اهـواز

جمعیت ارمنیان اهواز نیز پس از شروع جنگ تحمیلی به شدت نقصان یافت. ارمنیان اهواز دارای یک کلیسا به نام کلیسای مسروپ مقدس(تأسیس۱۹۶۸م)، هیئت کلیسایی، کودکستان و مدرسۀ ابتدایی گارون و مدرسۀ راهنمایی رافی هستند. طبق آمار ۲۰۰۳م، شصت خانوار ارمنی در این تاریخ در اهواز سکونت داشته اند.

استان فارس

ـ شیـراز

حدود صد سال قبل از اینکه شاه عباس صفوی تعدادی از ارمنیان را به فلات مرکزی ایران کوچ دهد گروهی از ارمنیان در شیراز زندگی می کردند. اکثر این ارمنیان تجاری بودند که از طریق بندر گمبرون(بندر عباس) با هندوستان و کشورهای خاور دور داد و ستد می کردند.در یکی از محله های قدیمی شهر معروف به بازار ارمنیان، کلیسای حضرت مریم مقدس (۱۶۶۲م) پابرجاست. اولین کشیش این کلیسا، هاروتون شماونیان، درواقع مؤسس و سردبیر آزدارار، اولین روزنامۀ ارمنی زبان بوده که در هندوستان به چاپ رسیده است.مسائل و امور مرتبط با ارمنیان این منطقه به دست هیئت مدیرۀ کلیسا و شاخه ای که وابسته به باشگاه فرهنگی ـ ورزشی آرارات تهران است اداره می شود. سرای ارمنیان، که مرکز فعلیت های اداری ـ فرهنگی ـ ورزشی و آموزشی ارمنیان شیراز محسوب می شود، در ۱۹۷۹م تأسیس شده است.

استان بوشهر

ارمنیان بوشهر دارای یک کلیسا به نام کلیسای گئورک مقدس هستند که در قرن هجدهم میلادی تأسیس شده است. محوطۀ این کلیسا با سنگ قبرهای قدیمی آن از مراکز مهم باستان شناسی این شهر محسوب می شود، تاریخ این آرامگاه به ۱۸۱۹م باز می گردد. بوشهر تا ۱۹۷۹م دارای اجتماع ارمنیان و هیئت مدیرۀ کلیسا بوده است.

استان چهارمحال و بختیاری

اجتماع ارمنیان چهارمحال و بختیاری در قرن هجدهم میلادی در نتیجۀ مهاجرت اجباری ارمنیان به دست شاه عباس صفوی شکل گرفت اما ناامنی های این منطقه حوادث ناگواری برای ارمنیان به دنبال داشت و باعث تخلیۀ ارمنیان از روستاهای ارمنی نشین منطقه مانند گندومان، دهکرد، شلمزار و سیبک شد. گواه این مهاجرت بقایای ویرانه های کلیساها و سنگ قبرهای متعلق به ارمنیان است که تا اواسط قرن بیستم میلادی در این منطقه به صورت پراکنده وجود داشته.

تا قرن نوزدهم به جمعیت ارمنیان این منطقه افزوده شد به طوری که در ۱۹۶۳م جمعیت ارمنیان منطقه به ۴۳۰۰ نفر می رسید اما پس از آن به منظور پیشرفت معیشتی، اکثر ارمنیان به نواحی نفت خیز و شهرهای بزرگی مثل تهران و اصفهان نقل مکان کردند.

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

از آنجایی که منابع مورد استفادۀ نوشتار حاضر اکثراً به زبان ارمنی بوده اند برخی از اسامی مناطق و روستاهای ارمنی نشین به صورتی که در منابع آمده و در میان ارمنیان مناطق مذکور شهرت داشته، ذکر شده. بدیهی است اسامی مذکور در تقسیمات کشوری با عناوین رسمی دیگری خوانده می شوند که محدودیت وقت امکان بررسی تطابقی و پژوهشی بیشتر را به زمانی دیگر واگذار می نماید.
منابع:

امیرخانیان، سبوه. کتاب سال نائیری، تهران: نائیری، ۲۰۰۴.

تکمیل همایون، ناصر. (( درآمدی بر چگونگی حیات اجتماعی و فرهنگی ارمنیان قزوین)) . پیمان. ش۲۸.س۸. تابستان۱۳۸۳.

دانشنامۀ ارمنیان خارج از ارمنستان، ذیل ایران، ایروان: بی نا، ۲۰۰۳.

دایرۀ المعارف ارمنی، ایروان: ۱۹۸۷، ج۴.

طالبی، فرامرز. تاریخ ارمنیان گیلان. رشت: فرهنگ ایلیا، ۱۳۸۵.

لازاریان، ژانت. دانشنامۀ ایرانیان ارمنی، تهران: هیرمند، ۱۳۸۸.

ملکنیان، لینا. کلیساهای ارامنۀ ایران. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی با همکاری مرکز بین المللی گفت و گوی تمدن ها، ۱۳۸۰.

میناسیان، لئون. فرهنگ عامیانۀ ارمنیان فریدن. اصفهان: کلیسای وانک، ۱۳۷۷.

www.alikonline.com

www.ariarman.com

www.encyclopedia.am

www.garegin.blogfa.com

www.gharaghan.com

www.parsiblog.com

www.tebyan.net

www.wikipedia.org

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۴
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید