فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۱

نامه سرگشاده تانر آکچام به سران وقت ترکیه

نویسنده:  تانر آکچام / ترجمه: استینه جان درمیان

تانر آکچام
تانر آکچام

آقایان، شمایی که توانسته اید سلطۀ بی چون و چرای ارتش را بر سیاست از بین ببرید. شمایی که موفق شده اید قدرت مطلق نظامیان ترک را، که هر لحظه قادر به کودتای نظامی بوده اند، در اختیار بگیرید و نشست های دموکراتیک برگزار کنید چگونه است که وقتی به مصائب ۱۹۱۵م می رسید، نمی توانید سیاست دروغ را کنار گذارید؟

در اکتبر ۲۰۰۹م، هنگامی که همراه ارمنستان پای میز مذاکره نشسته و پروتکل آشتی را امضا می کردید، آیا واقعاً باور داشتید که موفق خواهید شد با ادامۀ همان سیاست انکار و دروغ ۹۵ ساله، مسئلۀ ۱۹۱۵م را حل کنید؟ باورکردنش هم سخت است!

شما که بر اساس منطق نظامی، دگر اندیشانی را که ندای مخالفت سر می دهند، میخ و خود را چکش فرض می کنید و در مقابل آنها مواضع تهاجمی می گیرید، آیا واقعاً باور دارید که می توان بیماری ۹۵ ساله را این گونه درمان کرد؟

آقایان، اگر می شد این مسئله را این  طور حل کرد، احتیاجی به وجود شما نبود و افرادی مانند شوکرو الکداغ[۲] و ولی کوچک[۳] درطی نود و پنج سال گذشته آن را حل کرده بودند.

برای یک لحظه تصور کنید فردا، اوباما[۴] سیاست مقابله با موضع تهدیدآمیز شما را اتخاذ و اعلام کند که دیگر حاضر نیست از اعتقاداتش در مورد مسائل ۱۹۱۵م برگردد و حقایق را کتمان کند. اگر او صراحتاً کشتار ارمنیان را در ۱۹۱۵م نژادکشی و موضع شما را شرم آور بنامد در این صورت چه خواهید کرد؟

هنگامی که در سوئیس پروتکل را امضا می کردید گمان کردیم که دیگر دورۀ سیاست دروغ پردازانه و انکار ۹۵ ساله، دورۀ سلطۀ سیاسی گوندوز آکتان،[۵] شوکرو الکداغ و یوسف هالاچ اوقلو[۶] به سر رسیده است چراکه با امضای این پروتکل تنها مرزها باز نمی شد بلکه باید کمیسیون های مختلفی برای ارائۀ پیشنهادات گوناگون به منظور حل مسائل تاریخی نیز تشکیل می شد.

کشور سوئیس، که نقش واسطه را در این میان برعهده داشته، به طور حتم پس از ترغیب شما و ارمنستان برای رسیدن به توافق، نیاز به تشکیل کمیسیون هایی مانند کمیسیون برگیر[۷] یا همان کمیسیون متخصصان بی طرف را،[۸] که در ۱۹۹۶م، در سوئیس تشکیل شد نیز به منزلۀ الگو به شما یادآور شده است. کمیسیون مزبور در آن زمان برای تحقیق در مورد نقش سوئیس در کشتار یهودیان (هولوکاست) تشکیل و پس از پنج سال تحقیق، در ۲۰۰۱م، گزارش نهایی خود را در مجلدی حاوی ۲۵ مقاله جامع در ۱۱٬۰۰۰ صفحه منتشر ساخت.

واقعیت قابل تأمل آن است که دولت سوئیس یک سال پیش از تشکیل کمیسیون؛ یعنی، در ۱۹۹۵م، از تمام یهودیان جهان به خاطر سیاست سوئیس در دوران جنگ جهانی دوم عذرخواهی کرده بود. در واقع، کمیسیون بر اساس همان عذرخواهی تشکیل شده بود.

امکان ندارد شما از ماهیت این کمیسیون، که بر اساس عذرخواهی دولت سوئیس از یهودیان تشکیل شده، آگاه نبوده باشید. حتی اگر خود سوئیسی ها هم چیزی در این مورد به شما نگفته باشند، این یک واقعیت آشکار بوده است. ما هم با این تصور که شما با اطلاع قبلی از این موضوع حاضر به امضای پروتکل شده اید فکر کرده بودیم تغییراتی در سیاست انکار ۹۵ ساله شروع شده و عذر خواهی از ارمنیان در پیش است، اما این گونه نبود!

دسیسه ای قدیمی در کار بود. شما می خواستید هم سیاست انکار ۹۵ساله را ادامه دهید و هم مشکلات بین ترکیه و ارمنستان را حل کنید. می دانم باور کردنش سخت است اما روند وقایع ما را به این نتیجه می رساند.

آقای اردوغان[۹] و آقای آرنچ،[۱۰] از شما می خواهم این نکته را در گوشه ای از ذهن خود ثبت کنید؛ با تکرار یک دروغ ۹۵ ساله قادر به حل مسائل ۱۹۱۵م نخواهید بود. اگر قرار بود به این روش و با ادامۀ این دروغ مشکل حل شود، تاکنون حل شده بود آن هم به دست افرادی که خیلی بهتر از شما به ریشۀ مسائل اشراف داشتند. در ۱۹۱۵م لکۀ ننگی بر پیشانی ملت ترک نقش بست که عامل اصلی آن قاتلان حزب اتحاد و ترقی بودند. شما بدون قبول این لکۀ ننگ و ایجاد فاصله بین خود و عاملان اصلی آن قادر به حل این مسئله نخواهید بود. تلاش بیهوده نکنید!

آقایان! شما کشتار ۱۸۳۸م درسیم[۱۱] را به منزلۀ نژاد کشی پذیرفته اید ولی با کسانی که وقایع ۱۹۱۵م را، با قربانیانی۱۰ تا ۱۵ برابر بیش از کشته شدگان دِرسیم، محکوم می سازند مقابله و با آنها با خشونت برخورد می کنید. شما، به حق، نسبت به جنایات جنگی ای که اسرائیل در غزه مرتکب می شود واکنش نشان می دهید و صدای اعتراض خود را بلند می کنید اما زمانی که حرف از قضایای ۱۹۱۵م می شود، که جنایت های اتفاق افتاده در آن شاید قابل مقایسه با اعمال ضد انسانی در غزه نباشد، اظهارات غیر منطقی و باطلی چون (( گذشتگان من جنایتی مرتکب نشده اند)) بر زبان می آورید. آیا فکر نمی کنید که از گفته هایتان علیه خود شما استفاده خواهند کرد؟

شما، که در مورد کردها مرزهای سیاست سنتی را شکستید و سعی کردید دخالت ارتش را در سیاست مهار کنید، چرا بر ادامۀ این دروغ ۹۵ساله در مورد ارمنیان، که از طرف ارتش و بوروکراسی دولتی به شما تحمیل شده، پافشاری می کنید؟

آقایان، همان طور که در شِمدینلی[۱۲] با قرار گرفتن در جبهۀ گروه بچه های ما[۱۳] و حمایت از آنها نتوانستید مسئله میان سربازان و کردها را حل کنید و فقط پس از تجربه وقایعی بسیار تلخ و برقراری فاصله بین خود و گروه بچه های ما توانستید قدمی به جلو بردارید و راه صحیح را انتخاب کنید. در برخورد با مسائل ۱۹۱۵م نیز باید همین منوال را پیش گیرید.

گروه بچه های ما کشتار ارمنیان را در ۱۹۱۵م انکار می کند. این افراد همان کسانی هستند که کمیتۀ طلعت پاشا را تأسیس کردند و برای کمال پاشای قاتل، فرماندار بوغازلیان،[۱۴] مراسم یادبود گرفتند. فراموش نکنید که این گروه همان کسانی هستند که در فکر سوءقصد به جان شما و براندازی دولتتان بودند. آیا متوجه نیستید تا زمانی که در مورد وقایع ۱۹۱۵م در کنار و هم ردیف کسانی قرار می گیرید که خواهان مرگ و براندازی شما هستند قادر به حل هیچ مشکلی نخواهید بود؟

راه حل مسئلۀ ۱۹۱۵م در سیاست انکار ولی کوچک، دُغو پِرینچِک،[۱۵] شوکرو اِلِکداغ و یوسف هالاچ اوقلو نهفته نیست. پاسخ درست را در آنجا جست و جو نکنید. با تکرار سرود ۹۵ سالۀ این گروه راه به جایی نخواهید برد. مواضع این گروه در مورد مسائل ۱۹۱۵م عین موضع گیری آنها در مورد مسئلۀ کردها و موضع ارتش در سیاست است. این افراد آن وقت هم در جبهۀ مقابل و در صف مخالفان شما بودند و حالا هم در مقابل شما قرار گرفته اند.

شما پاسخ صحیح مسائل ۱۹۱۵م را با حمایت از کسانی که با ارتکاب جنایت می خواهند کشور را به سوی هرج و مرج سوق دهند، با جانبداری از قاتلان هراند دینک و کسانی که برای قتل مسیحیان برنامه ریزی می کنند و برای براندازی شما نقشۀ کودتا می کشند پیدا نخواهید کرد. اگر واقعاً به دنبال راه حلی برای مسائل ۱۹۱۵م هستید، ناچارید این پاسخ را در جایی متفاوت تر از تفکرات کودتاگران اَرگِنِکون[۱۶] جست و جو کنید. برای رسیدن به این هدف باید به دنبال اقوام مسلمان خود در آناتولی، که حزبتان نیز به شدت به دنبال جمع آوری رأی آنهاست، بروید و از نزدیک شنوندۀ اقدامات شجاعانۀ آنها در ۱۹۱۵م باشید.

آقای آرنچ محترم، روی سخنم با شماست، شما که به حق نسبت به قضیۀ پاره کردن چادر یک خانم از طرف طرفداران حزب جمهوری،[۱۷] در مِرسین،[۱۸] واکنش نشان دادید، آیا متوجه هستید با سیاستی که در مورد مسائل ۱۹۱۵م درپیش گرفته اید حرمت مسلمان های آناتولی را، که جسورانه در مقابل جنایات ۱۹۱۵م مقاومت کردند، پایمال می کنید؟ شما در واقع با سیاست انکار خود میراث فرهنگی مسلمان های آناتولی را از بین می برید. آیا می دانید در۱۹۱۵م، زمانی که گروه های حزب اتحاد و ترقی ارمنیان را قتل عام می کردند، جدی ترین اعتراض و ایستادگی را در مقابل قاتلان جنایتکار، همین مسلمانان آناتولی نشان دادند؟ آیا از تظاهرات ساکنان مسلمان کاستامُنو[۱۹] در مقابل ساختمان فرمانداری، که شعار (( همسایگان ما را به سوی مرگ نبرید)) سر داده بودند، خبر دارید؟ آیا می دانید کسانی که در بوغازلیان، در مقابل جنایات کمال پاشای قاتل، با شعار (( کشتن انسان های معصوم در قرآن جایی ندارد)) ، شورش کردند مسلمانان یوزگات[۲۰] بودند؟ آیا می دانید شهادت کتبی محمد عبدالله زاده، از روحانیان مسلمان یوزگات، علیه کمال پاشا، یکی از مؤثرترین مدارک و از مهم ترین دلایل اعدام وی بوده است؟ آیا شنیده اید که عبدالله زاده، این روحانی مسلمان، با گفتن این جمله که (( خداوند در آسمان شاهد اعمال ماست و من از خشم خدا می ترسم)) به جنایات کمال پاشا اعتراض می کرد؟

آیا از دستوری که کامیل پاشا،[۲۱] فرماندۀ ارتش سوم، در ژویئۀ ۱۹۱۵م صادر کرد خبر دارید؟ کامیل پاشا هشدار داده بود هر کسی که یک ارمنی را پناه دهد در مقابل خانه اش اعدام و خانه اش سوزانده خواهد شد. آیا می دانید علی رغم این دستور یکی از مسلمانان اورفا[۲۲] به نام حاجی حلیل، در بازار اورفا، با به جان خریدن خطر مرگ خود و خانواده اش، یک خانوادۀ هشت نفرۀ ارمنی را به مدت یک سال در منزلش پنهان کرده بود؟

به آناتولی شرقی بروید. از نمایندگان حزب خودتان در ایالات شرقی در این مورد سؤال کنید. مطمئناً، آنها نیز ده ها و صدها داستان مشابه برایتان تعریف خواهند کرد.از آنها هم خواهید شنید که چگونه وقتی اعضای حزب اتحاد و ترقی در آناتولی ارمنیان را می کشتند مسلمان های با ایمان با سر دادن شعار (( کشتن انسان های معصوم در قرآن جایی ندارد)) مخالفت خود را با این جنایات نشان دادند.

آقای آرنچ، شما نمی توانید با حمایت و پشتیبانی از قاتلان، آیندۀ کشور را بسازید بلکه تنها با پیروی از رفتار مسلمان های با شرف آناتولی، که با شجاعت در مقابل قاتلان ایستادند و اعتراض کردند، قادر به ساخت آینده ای روشن خواهید بود. همان طور که امروز با حمایت از اوگون ساماست ها[۲۳] و ولی کوچک ها؛ یعنی، قاتلان هراند دینک،[۲۴] نمی توانید مسائل را حل کنید.

پاسخ درست در مورد مسائل ۱۹۱۵م در جواب های دُغو پِرینچِک ها و ولی کوچک ها نهفته نیست و ما تنها زمانی خواهیم توانست به مسائل ۱۹۱۵ پاسخی درست دهیم که بتوانیم حساب خود را از دُغو پِرینچِک ها و ولی کوچک ها جدا کنیم. بگذارید همین ولی کوچک ها از طلعت، انور و کمال پاشای قاتل حمایت کنند. جای شما در کنار آنها نیست. وظیفۀ شما حمایت و پیروی کردن از مسلمان هایی مثل حاجی حلیل هاست که با به خطر انداختن جان خود و خانواده شان در مقابل جنایات قاتلان ایستادگی کردند.

نکته ای که می خواهم نظرتان را به آن جلب کنم این است که به دلیل سیاست انکار ۹۵ سالۀ دولت ترکیه و حمایت این دولت از قاتلانی مانند طلعت و انورپاشا، علاوه بر لکۀ ننگ کشتار ۱۹۱۵م، لکۀ ننگ دیگری بر پیشانی هویت ترکی و اسلامی ملت ترک در محافل بین المللی نقش بسته است. به دلیل این سیاست انکار، ترک ها در جوامع بین المللی انسان هایی جنایت دوست و حامی جنایتکاران معرفی شده اند. هویت ترکی و اسلامی ملت ترکیه را باید از چنگ طلعت ها و انورهای دیروز و اُگون ساماست های امروز خارج سازیم چرا که هویت ترکی و اسلامی ارزشی بسیار بالاتر و جایگاهی محترم تر از آن دارد که بازیچۀ دست قاتلان و حامیان آنها قرار گیرد.

من دوستی ارمنی دارم که همیشه می گوید: (( تا دیروز از شنیدن زبان ترکی نفرت داشتم زیرا معتقد بودم که آن زبان دشمن من است اما از روزی که تو را شناختم می گویم این صدای دوست ترک من است)) .

ما امروز به فریادهای به حق و شرافتمندانۀ ترک ها و مسلمانان احتیاج داریم. بگذارید کسانی که قصد براندازی شما را دارند از قاتلان دیروز و امروز حمایت کنند. دیگر وقت آن رسیده است که بفهمید کسانی که دیروز از طلعت، انور[۲۵] و دکتر ناظم[۲۶] حمایت می کردند همان کسانی هستند که امروز هم از اُگون ساماست ها حمایت می کنند.

اگر امروز احساس سربلندی می کنیم، چرا که قاتل هراند دینک را با صدای بلند قاتل می خوانیم، باید بپذیریم که تنها زمانی خواهیم توانست با سربلندی و بدون ترس و خجالت جای خود را در دنیای متمدن پیدا کنیم که بتوانیم قاتلان هراندهای ۱۹۱۵م را هم قاتل بنامیم.

با معنی ترین جملات در مورد وقایع ۱۹۱۵م جملاتی متعلق به ناظم حکمت[۲۷] است و من می خواهم نوشتۀ خود را با شعری از این شاعر به پایان رسانم:

((چراغ های گارابد خواربار فروش همچنان روشن است

این هم وطن ارمنی هنوز نبخشیده

کشته شدن پدرش را در کوه های کردستان

اما او تو را دوست دارد چون تو هم نبخشیده ای

کسانی را که این لکۀ ننگ را بر پیشانی ملت ترک نقش کرده اند))

آقای نخست وزیر، می دانم که شما شعر دوست دارید. ترک ها و مسلمانان خاورمیانه در انتظار روزی هستند که این ابیات را از زبان شما بشنوند.

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

۱ـ متن کامل این نامه به زبان ترکی استانبولی در ۱۳مارس ۲۰۱۰م در پایگاه اینترنتی روزنامۀ طاراف( Taraf) منتشر شده است:

Taner Akcham.((Başbakan’a ve Bülent Arınç’a açık mektup)) , [on-line], Available: http:// www.taraf.com.tr [13March.2010].

طاراف روزنامۀ ترک زبان دگراندیشان ترکیه است که خط مشی آن را می توان در شعار معروف آن، (( اندیشیدن یعنی تعلق به جبهه ای مشخص داشتن)) ، پی گرفت.

Şükrü Elekdağ / Shukru Elekdagh 2ـ نمایندۀ استانبول در دورۀ بیست و دوم مجلس ترکیه و عضو کمیسیون حمایت از عضویت ترکیه در اتحادیۀ اروپا.

Veli Küçük / Veli Kuchuk 3ـ از ژنرال های عالی رتبۀ ارتش جمهوری ترکیه که در ۲۰۰۰م بازنشسته شد. وی یکی از مضنونان اصلی گروه کودتاگر اَرگِنِکون است.

Barack Obama 4ـ رئیس جمهور امریکا.

Gündüz Aktan / Gunduz Aktan 5ـ از دیپلمات ها و روزنامه نگاران بنام ترک و رئیس پیشین مرکز پژوهش های راهبردی منطقۀ اروپایی ـ آسیایی ترکیه.

Yusuf Halaçoğlu / Yusuf Halachoghlu 6ـ از منکران اصلی نژادکشی ارمنیان و رئیس سازمان مطالعات تاریخی ترکیه(۱۹۹۳ ـ ۲۰۰۸).

Bergier commission 7ـ

Independent Commission of Experts 8ـ

Recep Tayyip Erdoğan 9ـ نخست وزیر وقت ترکیه.

Bülent Arınç/bulent Arinch 10ـ وزیر کشور و قائم مقام نخست وزیر ترکیه.

Dersim 11ـ

Şemdinli/ Shemdinli12ـ

Bizim çocuklar/ Our Boys 13ـ

Boğazlıyan/ Boghazliyan 14ـ

Doğu Perinçek / Doghu Perinchek 15ـ رئیس حزب کارگر ترکیه.

Ergenekon 16ـ

Cumhuriyet Halk Partisi (CHP) 17ـ

Mersin 18ـ

Kastamonu 19ـ

Yozgat 20ـ

Mehmed Kamil Pasha 21ـ

Urfa 22ـ یکی از شهرهای بزرگ ترکیه.

Ogun Samast 23ـ

۲۴ـ Hrand Dink سردبیر فقید هفته نامۀ دو زبانۀ ترکی ـ ارمنی آگوس که در ۱۹ ژانویۀ ۲۰۰۷م، در مقابل دفتر کارش، در استانبول، به دست اُگون ساماست، نوجوان هفده سالۀ ترک، ترور شد.

İsmail Enver Pasha 25ـ وزیر جنگ ترکیه در ۱۹۱۴م.

Doc.Nazım 26ـ وزیر آموزش عمومی ترکیه در ۱۹۱۸م.

Nazim Hikmet 27ـ

شاعر ترقی‌خواه ترک. حکمت را به جرأت می‌توان پدر شعر نو ترکیه دانست. محتوای انسانی و آزادی‌خواهانۀ اشعار وی و سبک و زبانی که برای سرودن برگزیده بود شعر او را به فراسوی مرزهای ترکیه کشاند و محبوبیت او را دوچندان ساخت. حکمت در ۱۹۵۱م، مخفیانه، استانبول را ترک گفت. در همین سال نیز دولت ترکیه از او سلب تابعیت کرد. وی در مجموع هفده سال از عمر خود را در زندان و سال‌های پایانی را نیز در تبعید گذراند. او در آغاز در بلغارستان زندگی می‌کرد اما بعدها به شوروی سابق رفت وتا پایان عمر در همانجا ماند. ناظم حکمت در سحرگاه روز سوم ژوئیه ۱۹۶۳م، در مسکو، در سن ۶۱ سالگی، چشم از جهان فرو بست و صدایش، که ترانه‌خوانِ امیدها و آرزوهای آیندۀ انسان‌‌هایی بود که برای نان، آزادی، برابری و حرمت انسانی مبارزه می‌کردند، خاموش شد.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۱
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید