فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳۱
نابودسازی فرهنگی
همزمان با قتل عام و اخراج ارمنیان از سرزمین آبا و اجدادی خود در منطقهٔ شرق ترکیهٔ فعلی در سال های۱۹۱۵ و۱۹۱۶ م، نه تنها اموال قربانیان به تاراج رفت، بلکه کلیهٔ کلیساها و دیرها، که غیر از بناهای مذهبی، مراکز علمی و فرهنگی ارمنیان به شمار می آمدند و در آنها آثار فرهنگی ارزشمندی وجود داشت، غارت شدند و بیش از بیست هزار نسخه کتاب های دست نویس که قدمتی چندین صدساله و گاهی بیش از هزار سال داشتند نیز از میان رفتند. لذا در این مقاله، هدف بررسی وقایع آن سال ها و پاکسازی نژادی در آن دوره ٔزمانی نیست و فقط به بررسی سیاست های اعمال شده در خصوص آثار به جا مانده از ارمنیان، که نمی توانست چیزی جز بناهای مذهبی و غیرمذهبی باشد، پرداخته خواهد شد.
بعد از وقایع آن سال ها بناهای تاریخی، همچون خانه های متروکهٔ ارمنیان برای یافتن گنج های پنهان کند و کاو شدند، زیرا روستاییان ترک و کرد منطقه این باور را داشتند که ارمنیان با هدف بازگشت به خانهٔ خود کلیهٔ اموال قیمتی را در خانه هایشان پنهان کرده اند. لذا تخریب های انجام شده در این دورهٔ زمانی چندان گسترده و سازمان یافته نبود که باعث محو بناها شود.
با اشغال ارمنستان توسط ارتش سرخ شوروی در سال۱۹۲۰ م و سقوط جمهوری ارمنستان با کمک ترکیه، پیمان دوستی بین شوروی و ترکیه به امضا رسید که به پیمان مسکو معروف گردید و طی آن مناطقی از غرب ارمنستان شامل قارص، ساریقامیش، آرداهان، اولتی و سورمالو به ترکیه واگذار گردید. در این مناطق تعداد زیادی کلیسا و دیر وجود داشت که تا آن زمان هنوز سالم و فعال بودند. همچنین در این مناطق شماری از پایتخت های باستانی ارمنستان شامل شهرهای آنی، قارص، شیراکاوان، باگاران، و ایروانداشات، با قدمتی بیش از یک هزار سال، نیز قرار داشتند.
اولین ویرانگری های سازمان یافتهٔ ارتش ترکیه در پایان جنگ جهانی اول در شهر باستانی آنی، انجام شد که بدان اشارهٔ مختصری می کنیم. شهر باستانی آنی، که در سده های دهم و یازدهم میلادی پایتخت ارمنستان بود، تقریباً از سال ۱۸۹۴م مورد توجه باستان شناسان ارمنی و روس قرار گرفت و در آن کاوش های گسترده ای انجام شد؛ از این کاوش ها آثار ارزشمند بسیار زیادی نیز به دست آمد که در دو موزه در محوطهٔ شهر نگهداری شدند. با نزدیک شدن قوای ترکیه در اوایل سال۱۹۱۸ م این کاوش ها متوقف شدند. به علت عقب نشینی سریع نیروهای ارمنی، آثار کشف شده در محل باقی ماندند که تمامی آنها به دست نیروهای ترکیه از میان رفتند. در بین این آثار، مجسمه ای دومتری از پادشاه ارمنستان مربوط به قرن دهم میلادی از جنس سنگ خارا وجود داشت که تا سال های اخیر از سرنوشت آن خبری نبود و امیدواری زیادی وجود داشت که مجسمه سالم باقی مانده باشد، ولی اخیراً قسمتی از آن به عنوان یک اثر بیزانسی در موزهٔ ارض روم به نمایش گذاشته شده است.
تا زمان آغاز جنگ جهانی دوم، هنوز کلیساها را با هدف یافتن گنج و استفاده از سنگ های تراشیده شدهٔ آنها به عنوان مصالح، تخریب می کردند و از ویرانگری با ابعاد گسترده و برنامه ریزی شده خبری نبود. ولی با آغاز جنگ جهانی و شکست اولیهٔ قوای شوروی، این تصور در دولتمردان ترکیه به وجود آمد که امکان پاشیده شدن اتحاد شوروی و استقلال کشورهای قفقاز وجود دارد و در این صورت ارمنستان می تواند ادعای اراضیِ از دست دادهٔ خود را بکند و بناهای باقیمانده می توانند بهترین گواه در خصوص سکونت چندین هزارسالهٔ آنها در این مناطق باشند، لذا با هدف محو آثار باقیمانده از ارمنیان در کلیهٔ مناطق شرق ترکیه به خصوص در نوار مرزی با ارمنستان، تخریب برنامه ریزی شدهٔ بناها آغاز شد.
با پایان یافتن جنگ و آغاز مذاکرات کار تخریب این بناها شدت بیشتری یافت، زیرا شوروی در مذاکرات لایپزیک، با هدف تصحیح اشتباه خود درسال۱۹۲۰ م، خواستار بازگرداندن مناطق شرق ترکیه و الحاق آنها به ارمنستان گردید که با دخالت انگلیس و وارد شدن ترکیه در پیمان ناتو در سال۱۹۵۲ م این جریان به فراموشی سپرده شد. ولی ترکیه از ترس این که مبادا روزی مجبور به بازگرداندن کلیهٔ مناطق شرق ترکیه به ارمنیان باشد، تا به امروز محو کردن آثار به جامانده از ارمنیان را ادامه می دهد.
در اینجا معرفی تعدادی از این بناهای تخریب شده تا دههٔ۱۹۵۰ م می آید:
کلیسای استپانوس مقدس در نزدیکی شهر قارص که در سال۶۵۰ م بنا شده و تا سال۱۹۲۰ م فعال بوده است، در اوایل سال۱۹۵۰ م کاملاً تخریب شد.
دیر کاراپت مقدس، واقع در نزدیکی شهر موش، یکی از مهم ترین زیارتگاه های ارمنیان بوده که توسط گریگور مقدس در قرن چهارم میلادی بنا شده است. این مکان نه تنها اهمیت مذهبی داشته، بلکه یکی از مراکز مهم علمی منطقه تا سال۱۹۱۵م به شمار می رفته است. این دیر بزرگ چندین کلسیا، کتابخانه ای بزرگ برای نگهداری کتاب های دست نویس، چاپخانه، مدرسه، نوانخانه و غیره داشت که متأسفانه پس از وقایع سال۱۹۱۵ م، تاراج شد، ولی ساختمان دیر تا سال۱۹۵۰ م پابرجا بود که باتخریب های اعمال شده درحال حاضر چیز قابل توجهی از آن باقی نمانده و به جای دیر و با سنگ های آن یک روستای بزرگ ساخته شده است. سنگ های حجاری شدهٔ کلیساها را به وضوح می توان در دیوارهای خانه های روستایی مشاهده کرد.
دیر نارِگ، واقع در جنوب دریاچهٔ وان کهدر منطقه ای به نام ادرمیت قرار داشته در قرن دهم میلادی با همت گریگور نارگاتسی ساخته شده است. این دیر یکی از مراکز علمی و مذهبی مهم ارمنیان به شمار می آمد و در آن کتاب های دست نویس بسیاری نگهداری می شد. این دیر نیز بعد از وقایع ۱۹۱۵م متروکه گردید و در سال۱۹۵۰م با بسیج روستاییان توسط ارتش ترکیه تمامی ساختمان های دیر در مدت کوتاهی تخریب و به جای آن خانه های روستاییان بنا شد.در حال حاضر اثری از آن باقی نمانده است.
کلیسای مریم مقدس، که در شرق شهر وان قرار داشته و تا سال۱۹۱۵م فعال بوده در سال های قبل از۱۹۵۰م کاملاً تخریب گردید به طوری که حتی سنگ های قبرستان اطراف آن نیز کاملاً نابود شدند.
طی دهه های ۱۹۶۰ و۱۹۷۰ م، تخریب بناها کماکان ادامه داشت و ساختمان هایی که برای ارمنیان اهمیت مذهبی، تاریخی و فرهنگی خاصی داشتند و هنوز کاملاً تخریب نشده بودند، شناسایی شدند و در اولویت تخریب قرار گرفتند؛ همچون دیر هوگه وانگ، که قرن ها تصویر مریم مقدس در آن نگهداری می شد و از زیارتگاه های مهم ارمنیان محسوب می گردید، طی این سال ها کاملاً تخریب شد.
ارمنیان ساکن ارمنستان شرقی با هدف جلوگیری از این نابودسازی فرهنگی به دفتر یونسکو در مسکو شکایت کردند، اما نمایندهٔ یونسکو درشوروی شکایت را نپذیرفت و خواستار طرح شکایت از طرف دولت ارمنستان گردید که آن نیز از طرف حاکمان مسکو منع شد، لذا ارمنیان ساکن در کشورهای مختلف موضوع را پیگیری کردند و مراجعات مکرر به دفاتر یونسکو در سراسر دنیا آغاز گردید که در نتیجه یونسکو به این مسئله توجه نشان داد و به بررسی ادعاهای مطرح شده پرداخت.
در همین حین توجه محققان و باستان شناسان اروپایی به این منطقه جلب شد. آنان سفرهای تحقیقاتی به شرق ترکیه را آغاز کردند و گزارش هایی در خصوص تخریب بناهای ارمنیان و ممانعت مسئولان منطقه از بازدید آنها به چاپ رساندند که باعث افزایش فشارهای افکار عمومی بر سازمان یونسکو شد و نهایتاًً در سال۱۹۷۴ م این سازمان بر مبنای مطالعات انجام داده در منطقه بیانیه ای صادر کرد و طی آن اعلام داشت که طی سال های۱۹۱۵ تا۱۹۷۴م از ۹۱۳ کلیسا و دیر فعال ارمنیان در منطقهٔ شرق ترکیه، تعداد ۴۶۴ مورد کاملاً نابود گردیده و اثری از آنها نمانده است. به علاوه ۲۵۲ بنا کاملاً تخریب شده اند و ۱۹۷ بنا نیز در وضعیت نامساعدی قرار دارند که می بایستی سریعاً مرمت شوند، ولی با مقایسهٔ این گزارش با آمار موجود در خلیفه گری ارامنه در استانبول (که در سال۱۹۱۲ م تهیه و در آن تعداد کلیساها و دیرهای فعال در منطقه با ذکر عناوین و مکان ها بیش از ۲۲۰۰ بنا ذکر شده بود) عمق فاجعه مشخص می گردد، زیرا طبق این آمارها تعداد بناهای تاریخی نابود شده طی سال های یاد شده بیش از دو هزار مورد بوده است.
در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ میلادی، در پی اعتراضات ارمنیان و جلب توجه اذهان عمومی، روند تخریب کند تر شد، ولی کار در ابعاد کوچک تر، و به بهانه های مختلف از قبیل جاده سازی، حفر کانال، بستن سد و غیره ادامه یافت که با شعله ور شدن جنگ های داخلی با کردها و اعلام منطقهٔ نظامی در تمامی استان های شرق ترکیه در سال۱۹۸۷ م و بسته شدن این منطقه به روی مسافران به بهانهٔ نبود امنیت، ابعاد گسترده تری به خود گرفت.
برای نمونه به چند مورد از بناهای تخریب شده در دهه های۱۹۶۰ تا۱۹۸۰ م، اشارهٔ مختصری می کنیم:
دیر گریگور مقدس یا سالناباد، در نزدیکی شهر وان قرار دارد که در قرن سیزدهم میلادی بنا شده و تا سال۱۹۱۵ م مرکز مذهبی و فرهنگی منطقه به شمار می آمده است. از دههٔ۱۹۶۰ م تخریب آن آغاز گردید و در حال حاضر از سه کلیسای این دیر، فقط محراب یکی از کلیساها و قسمت کوچکی از دیوار کلیسای کناری باقی مانده است.
دیر باگنایر[۱] در منطقهٔ نزدیک مرز ارمنستان و کنار روستای کوزلوکا قرار داشت که از قرن سیزدهم میلادی مرکز مذهبی و علمی منطقه بود و پس از پیمان مسکو و واگذاری به ترکیه متروکه شد، ولی تخریب آن از سال۱۹۶۰ م آغاز گردید و در حال حاضر از این دیر بزرگ فقط ویرانه ای باقی مانده است.
کلیسای بارتقیموس مقدس واقع در نزدیکی شهر باش قلعه در شرق ترکیه برای ارمنیان، همچون قره کلیسا در ایران، اهمیت مذهبی بسیار زیادی دارد. در محراب کلیسا قبر بارتقیموس قدیس، از حواریون حضرت مسیح، واقع است که از قرن اول میلادی تا سال۱۹۱۵ م زیارتگاه مسیحیان، به خصوص ارمنیان، بوده است و بعد از قتل عام ارمنیان و آشوریان منطقه، متروکه و قسمتی از آن تخریب شد. از آنجا که این مکان برای مسیحیان اهمیت بسزایی دارد، برای جلوگیری از مرمت و زیارت آن توسط مسیحیان، به خصوص ارمنیان، درگیری با کردهای منطقه را بهانه قرار دادند و با احداث پادگان در اطراف آن، منطقه را نظامی اعلام کردند.
دیرخسکونک[۲] در منطقهٔ قارص و نزدیک روستای دیغور، در قرن یازدهم میلادی بنا شده و به بش کلیسا معروف بوده است. این دیر پس از سال۱۹۲۰ م متروکه و در سال۱۹۶۴ م توسط ارتش ترکیه با مواد منفجره کاملاً منهدم گردید.از این مجموعهٔ بزرگ تنها یک کلیسا باقی مانده است.
دیر آراکلوتس در نزدیکی شهر موش در غرب دریاچهٔ وان قرار دارد. کلیسای اولیهٔ آن در قرن چهارم میلادی بنا شده و سپس در قرن یازدهم میلادی به یک مجتمع مذهبی و علمی مهم ارمنستان تبدیل گردیده است. در این مکان قرن ها کتاب های دست نویس تهیه می کردند و کتاب های بسیاری از ملت های مختلف نیز به زبان ارمنی ترجمه میشدند. در اواخر قرن نوزدهم میلادی چاپخانه و مدرسهٔ آموزش کشاورزی در آن تأسیس کردند، ولی تمامی آنها در وقایع۱۹۱۵ م نابود شدند و دیر متروکه گردید. سپس تخریب تدریجی این بنا آغاز شد و سرانجام در دههٔ۱۹۶۰ م هدف گلوله های توپخانهٔ ارتش ترکیه قرار گرفت.
کلیسای دگور[۳] در روستای دیغور فعلی در منطقهٔ قارص، یکی از مهم ترین بناهای ارمنیان از نظر معماری است، زیرا تنها کلیسایی بود که گنبد اولیهٔ آن از قرن پنجم تا اوایل قرن بیستم به همان شکل اولیهٔ باقی مانده بود، ولی در حال حاضر از آن، جز چند دیوار، چیزی باقی نمانده است.
دیر هروموس[۴] در نزدیکی شهر قارص، در قرن یازدهم بنا شده و تا سال۱۹۲۰ م فعال بوده، ولی در دو مرحله، در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۷۰میلادی، تخریب شده است.
در کلیهٔ مناطق ترکیه به خصوص شرق آن، کلیساها و دیرها بیشترین قربانیان نابودسازی فرهنگی دولت ترکیه بوده اند، زیرا نه تنها شاهدان حیات چندین هزارسالهٔ ارمنیان در منطقه بلکه مراکز فرهنگی و علمی ارمنیان هم به شمار می آمده اند، ولی کار به تخریب این مکان ها محدود نشد و شهرها، قلعه ها و کاروانسراهای به جا مانده از ارمنیان نیز ویران شدند، که از این میان برای نمونه می توان شهر وان را نام برد.
شهر وان در قرن نهم قبل از میلاد بنا شده و اولین پایتخت ارمنستان بوده است. تا قرن بیستم این شهر با سکنه ای اکثراً ارمنی برقرار بود. در زمان کشتار ارمنیان، اهالی آن از جان و ناموس خود دفاع کردند و توانستند از مرگ حتمی نجات یابند، ولی در سال۱۹۱۷ م ناچار از ترک خانه و کاشانه و مهاجرت به ارمنستان شرقی و ایران شدند و شهر متروکه گردید. سپس تخریب آن را برای یافتن گنج آغاز کردند. در دهه های ۱۹۵۰ و۱۹۶۰م تمامی خانه ها با خاک یکسان شدند به طوری که در حال حاضر به جای آن شهر باستانی، فقط دشتی بزرگ باقی مانده است.
بسیارند مکانی هایی که برای ارمنیان ارزش تاریخی داشته و از نابودی مصون نمانده اند؛ برای نمونه قبر یکی از حاکمان قرن دهم ارمنستان را می توان نام برد که در سال۱۹۰۶ م هیئت باستان شناسی آن را شناسایی کرد، ولی در حال حاضر چیزی از آن باقی نمانده است.
در سال۱۹۸۷ م به دنبال مراجعات و اعتراضات مکرر ارمنیان اروپا، پارلمان اروپا طی بیانیه ای از دولت ترکیه خواست تا هرچه زودتر روند تخریب بناهای ارمنیان در مناطق مختلف ترکیه را پایان دهد.
دیر واراگا[۵] واقع در شرق شهر وان، از قرن دهم میلادی مرکز مهم مذهبی و علمی ارمنیان جنوب شرق ترکیهٔ فعلی محسوب می شد و تا سال۱۹۱۵ م فعالیتش ادامه داشت. در این سال بعد از کشتار راهبان آن متروکه گردید و سپس تخریب کلیساهای آن آغاز و با سنگ های تراشیده شده خانه های روستایی بنا شد. بعد از سال۱۹۸۷ م روند تخریب سرعت بیشتری به خود گرفت تا جایی که در حال حاضر از هفت بنای اصلی این دیر، سه بنا کاملاً محو شده اند و بقیه نیز نیمه ویران اند. یکی از دلایل مهم تخریب نشدن این کلیسا تا سال های اخیر، کاربرد جدید آن بوده است، چرا که آن را به آغل احشام روستا تبدیل کردند. خوشبختانه در سال های اخیر روستاییان سعی در حفظ وضعیت فعلی آن کرده اند، زیرا گردشگران بسیاری برای بازدید از نقاشی های دیواری بسیار زیبای آن (متعلق به قرن دهم میلادی) به آن منطقه مسافرت می کنند و ویرانه های این دیر قدیمی موجب کسب درآمد شده است.
گاه اتفاق افتاده که بنایی به دلایل مختلف از نابودی نجات یافته است. به چند مورد می توان اشاره کرد.
الف. انگیزه های گردشگری. در مناطقی از شرق ترکیه بناهایی از ارمنیان به جا مانده که معروفیت جهانی دارند و هر سال تعداد زیادی جهانگرد، محقق، و معمار برای بازدید از آنها به این مناطق مسافرت می کنند، که دولت ترکیه برای حفظ ظاهر این بناها را تخریب نمی کند، و اگرچه در برخی موارد افراطیون دست به تخریب آنها زده اند، ولی کماکان پابرجا باقی مانده اند. به طور مثال کلیسای صلیب مقدس در جزیرهٔ آختامار در دریاچهٔ وان را می توان نام برد که در قرن دهم میلادی ساخته شده و از نظر حجاری دیوارهای خارجی، بنایی منحصر به فرد است. این کلیسای بسیار زیبا، با آن که خسارت هایی دیده و نقاشی های دیواری داخل آن کاملاً نابود شده اند و بنا در وضعیت خطرناکی قرار دارد، ولی هنوز پابرجا باقی مانده است و بیننده را مجذوب ذوق هنری استادکاران ارمنی قرن دهم میلادی می کند.
ب. کلیساهایی که با تغییراتی تبدیل به مسجد شده اند. این گروه از بناها نیز از نابودی نجات یافته اند، برای مثال کلیساهای شهر عینتاب در غازانتپ و دیاربکر را می توان نام برد.
پ. سایر کاربردها مانند رستوران، سالن ورزشی، تعمیرگاه، آغل، انبار و غیره. این موارد نیز باعث حفظ کلیساها شده اند که مواردی را برای نمونه می آوریم.
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال ارمنستان وضعیت کاملاً عوض شد. زیرا دیگر ترکیه با اعتراضات ارمنیان خارج از ارمنستان طرف نبود، بلکه دولت ارمنستان نیز رسماً به عملکرد ترکیه در مجامع بین المللی اعتراض می کرد، لذا دولت ترکیه برای ادامهٔ کار خود روش های جدیدی را پیش گرفت.
این دولت در بین روستاییان منطقه شایعه کرد که ارمنیان در پی های کلیسای خود طلا دفن کرده یا این که در زیر صلیب های حجاری شده و یا نوشته ها به زبان ارمنی روی دیوارهای کلیساها گنج پنهان ساخته اند. بدین ترتیب روستاییان ساده لوح آلت دست قرار گرفته و به تخریب گستردهٔ بناها پرداخته اند. از طرفی نیز دولت ترکیه اعلام کرده است که این عمل توسط گنج یاب ها انجام شده و برای حفظ این آثار از نابودی احتیاج به دریافت کمک های ملی بین المللی دارد. چند نمونه از این موارد را می آوریم.
روش دیگر، محو آثار مربوط به ارمنیان از طریق تعمیرات بوده است. بدین شکل که مکان های گردشگری را به بهانهٔ حفظ بنا مرمت می کنند و در حین مرمت ماهیت بنا را کاملاً تغییر می دهند و با یک هویت ساختگی آن را معرفی می کنند. برای نمونه می توان یکی از کاخ های شهر آنی را نام برد که برای محو علائم مربوط به ارمنیان کلیهٔ دیوارهای بنا با سنگ جدید پوشانده و سپس بنا به عنوان یک اثر سلجوقی معرفی شد.
ولی با این حال کار تخریب برنامه ریزی شده کماکان ادامه داشته است که برای نمونه می توان تخریب نقاشی های دیواری کلیسای ‹‹دیگران هوننتس›› در شهر باستانی آنی را نام برد. بر روی این نقاشی های قرن سیزدهم که کاملاً سالم باقی مانده بودند، اخیراً رنگ سفید کشیده و قسمتی از آنها را کاملاً نابوده کرده اند.
اخیراً پارلمان اروپا به اتفاق آرا بدون ذکر نام کشوری، تخریب هر گونه آثار باقیمانده از گذشته را محکوم کرد و جالب آن که نمایندهٔ دولت ترکیه اعلام داشت که ترکیه نه تنها آثار به جا مانده از ارمنیان را تخریب نمی کند، بلکه به حفظ و مرمت آنها نیز می پردازد.
برخورد نادرست جوامع بین المللی با این عملکرد دولت ترکیه باعث شده است تا این شیوه الگویی برای دولت های آذربایجان و گرجستان گردد، که این روزها جهانیان شاهد نابودی گستردهٔ آثار ارمنیان در این دو کشور هستند. در میان کشورهای منطقه می توان عملکرد کشور جمهوری اسلامی ایران را با تحسین نگریست، زیرا آثار فرهنگی ارمنیان در سراسر کشور را نه تنها حفظ بلکه مرمت نیز می کند.
پی نوشت ها:
1- Bagnayr
2- Khzkonk
3- Digor
4- Horomos
5- Varaga