فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۵

منابع اسلامی در باب تعلق قراباغ به ارمنستان

نویسنده: دکتر کارن خانلری

مقدمه

مناقشات اخیر در منطقۀ قراباغ، بار دیگر بحث تاریخی تملک این منطقه را مطرح کرد. آنچه در تاریخ معاصر در این باره مسلم است آن است که در اوایل دهۀ 1920م حکومت تازه ‏تأسیس شوروی در راستای سیاست شرق خود و برای جلب اعتماد جنبش ملی مصطفی کمال در ‏عثمانی، مناطقی از سرزمین ارمنستان را با عناوین منطقۀ خودمختار و جمهوری خودمختار ‏تحت قیمومیت جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجانی قرار داد. بدین ترتیب، دولت بلشویکی ‏‏منطقۀ خودمختار قراباغ کوهستانی و جمهوری خودمختار نخجوان را، بدون درنظر گرفتن ‏رویکرد دولتمردان ارمنستان و برخلاف خواست ساکنان این دو منطقه، به جمهوری به اصطلاح ‏‏«آذربایجان» ملحق کرد. مناقشات امروز ریشه در تصمیم های صرفاً سیاسی و نادرست آن روز اتحاد ‏جماهیر شوروی دارد و بر اساس همین اشتباه تاریخی، امروز جمهوری «آذربایجان» مدعی است که ‏قراباغ بخشی از اراضی آن کشور است.‏


اسناد و مدارک

ما با ارائه این پژوهش، سعی می کنیم که از میان اسناد و مدارک بی شماری که بر تملک ‏ارمنستان نسبت به منطقۀ قراباغ دلالت می کنند، به چند منبع مهم از آثار دانشمندان تاریخ و ‏جغرافیای اسلامی (ایرانی، عرب و عثمانی) اشاره کنیم، که در آنها مرز طبیعی میان ارمنستان و ‏ارّان (منطقه ای که به آن در زمان انوشیروان ساسانی و همچنین در دوران روسیۀ تزاری شروان نیز گفته می شد‏ ولی از ۱۹۱۸م، ناگهان «آذربایجان» نام گرفت) مشخص شده و هویت ارمنی ‏قراباغ (آرتساخ، ارخیستینا، آراخونی یا اوردخینی) معلوم می شود.‏

ابتدا برای تعمیق بیشتر نقشۀ قفقاز جنوبی را در نظر می گیریم (شکل ۱)‏‎ ‎تا موضوع های ‏مطرح شده در منابع این مقاله روشن تر شود.‏

شکل 1 : قفقاز
شکل 1 : قفقاز

۱. تاریخ یعقوبی، اثر ابی یعقوب

شاید یکی از قدیمی ترین اسناد موجود در این زمینه التاریخ، اثر ابی یعقوب است. این ‏کتاب به نام تاریخ یعقوبی نیز شناخته می شود. احمد بن ابی یعقوب، معروف به یعقوبی، ‏جغرافی‌دان و تاریخ نگار ایرانی سدۀ سوم شمسی، نویسندۀ آثار ارزشمندی از جمله التاریخ و ‏‏البلدان است (محل و تاریخ تولد وی مشخص نیست). گرایش شیعی وی در برخی از آثارش ‏کاملاً آشکار است. با این وجود، وی اولین تاریخ نگار رسمی دربار خلافت عباسی محسوب می شود‏.[۱] برخی از اطلاعات حاکی از مرگ وی در ۲۸۳ یا ۲۷۷ ش (۹۰۴ یا ۸۹۸ م)، در بغداد است‏.[۲]

نسخۀ خطی التاریخ ابی یعقوب توسط مارتین تئودور هوتسما،[۳] خاورشناس هلندی و عضو آکادمی سلطنتی علوم ‏و هنر هلند،[۴] ترجمه و ویراش شده و در ۱۲۶۲ش/۱۸۸۳م، به چاپ ‏رسیده است. ابی یعقوب اطلاعات مربوط به ارمنستان را در کتاب التاریخ آورده است. وی ‏‏ارمینیه (ارمنستان) را از ممالک جربی دانسته و آن کشور را مشتمل بر چهار قسمت می داند (شکل ‏‏۲):

«از الرّان (ارّان)، جُرزان (گوریس)، البسفرجان (ناخیجوان) و السیسحجان‏‏(سیسیان)، سرزمینی وجود دارد که ارمینیه الرابعه (ارمنستان چهارم) نامیده می شود».‏[۵]

از ترتیب ذکر نام شهرها در متن بالا، چنین می توان نتیجه گرفت که ابی یعقوب با توجه به ‏موقعیت جغرافیایی شهرهای مذکور، قراباغ را نیز، که مابین گوریس و ارّان واقع است، در ‏سرزمین ارمنستان قرار می دهد. ‏

شکل 2: توصیف ارمنستان چهارم در جلد اول التاریخ،صفحه 203
شکل 2: توصیف ارمنستان چهارم در جلد اول التاریخ،صفحه 203

۲. المسالک الممالک، اثر ابن خردادبه

یکی از قدیمی ترین اسناد موجود در منابع اسلامی کتاب المسالک الممالک اثر ابن ‏خردادبه است. ابولقاسم عبیدالله بن عبدالله ابن خردادبه یا خرداذبه (۲۰۵ ـ ۲۹۱ش / ۸۲۶ ـ ۹۱۲م) ‏جغرافی‌دان، تاریخ ‌نویس و موسیقی شناس ایرانی (خراسانی) سدۀ سوم شمسی، نویسندۀ کتاب ‏‏المسالک الممالک و یکی از شاگردان نامدار اسحاق موصلی است.

ابن خردادبه در جغرافی نگاری از شیوۀ دانشمندان قدیمی ایرانی پیروی کرده که در آن برای مسائل مربوط به خراج و محصولات و ‏معادن سرزمین‌ها اهمیت قائل بوده‌اند. ابن خردادبه علاوه بر پیروی از سنت ایرانی، از مکتب ‏جغرافیایی بطلمیوس نیز بهره گرفته‌ و در ذکر اسامی جغرافیایی، از کیهان شناسی ایران پیش از ‏اسلام استفاده کرده است‏.‏[۶]

نسخۀ خطی ‏‏المسالک الممالک اثر ابن خردادبه توسط خاورشناس هلندی، میکائیل یان ‏دخویه،[۷] ویرایش و در ۱۲۶۸ش/ ۱۸۸۹م در لیدن هلند به چاپ رسیده است‏.[۸] ابن خردادبه، ‏براساس اطلاعات جغرافیایی گردآوری شدۀ خود، در ‏‏المسالک الممالک به تشریح دقیق مناطق ‏چهارگانۀ ارمنستان پرداخته و ارمینیه الاولی را شامل «سیسحجان (منطقه سیسیان)، ارّان، ‏تفلیس، برذعه، بیلقان، قبله و شروان»‏ ‏ دانسته است (شکل ۳). [۹]

لازم به ذکر است که ابن خردادبه در این بخش مرتکب دو اشتباه شده است: نخستین اشتباه او این ‏است که شهر بدلیس ارمنستان را با «تفلیس»‏‎ ‎‏(پایتخت گرجستان) خلط کرده‎ ‎و به اشتباه تفلیس را به ‏جای بدلیس استفاده کرده است. میکائیل یان دخویه، ویرایشگر ‏‏المسالک الممالک، این اشتباه را ‏در پانویس ‏k‏ ذکر و تفلیس را به بدلیس تصحیح کرده است ‏(شکل ۴). [۱۰] بدلیس (بتلیس) یکی از ‏شهرهای ارمنستان غربی است که در سواحل غربی دریاچۀ وان واقع شده.

اشتباه دوم جابه جایی بدلیس و باجُنیس است (شهر بجنی، که در ارمنستان شرقی واقع شده است. ‏این مورد بعداً بررسی خواهد شد). با توجه به موقعیت جغرافیایی این دو شهر، بدلیس نمی تواند در ‏نزدیکی ارّان و برذعه (بردعه) در ارمینیه الاولی قرار گرفته باشد و به اخلاط (آخلات) و ‏ارجیش (آرجش) در ارمینیه الرابعه نزدیک تر است. بنابراین، لازم است باجنیس به ‏زیرمجموعۀ ارمینیه الاولی منتقل شود و بدلیس در قسمت ارمینیۀ الرابعه به جای باجنیس ‏قرار گیرد. براساس توضیحات بالا تقسیم بندی ابن خردادبه را می توان مطابق شکل ۵ اصلاح کرد.‏

‏با وجود این، اشتباهات ذکر شده به هیچ وجه خللی در اصل موضوع مورد بررسی ما وارد ‏نمی کنند. براساس تقسیم بندی ابن خردادبه نواحی و شهرهای ارّان، شروان و برذعه (بردعه) ‏درهرحال در منطقۀ ارمینیه الاولی قرار می گیرند و قطعاً می توان گفت قراباغ، که در شرق این ‏نواحی قرار دارد، نیز جزو ارمینیه الاولی یا منطقۀ اول ارمنستان محسوب می شود.‏

۳. الاعلاق النفیسه، اثر حمد ابن رُسته

حمد ابن رُسته زادۀ منطقۀ رُسته اصفهان ایران، یکی از مکتشفان و گیتاشناسان بزرگ ‏ایران و جهان در سدۀ سوم شمسی است (تاریخ تولد و مرگ وی معلوم نیست). او، که به همراه روس‌ها ‏به نووگورود در شمال غربی روسیه سفر کرده، نکات مهمی دربارۀ آن مناطق در دانش نامۀ ‏جغرافیایی خود بازگو کرده است. ‏

ابن رُسته از ۲۹۰ش نگارش کتابی به نام الاعلاق النفیسه (سوابق گران بها) را آغاز کرد، که ‏در نوع خود دایرۀ المعارفی بزرگ به شمار می‎رفت. این کتاب مشتمل بر هفت مجلد ‏بوده که اینک تنها جلد هفتم آن باقی مانده است. این مجلد دربارۀ جغرافیای ایران و دیگر کشور‏هاست و اطلاعاتی دربارۀ حدود شهرها و خصوصیات مردم هر ناحیه و سابقۀ تاریخی آن به دست ‏می دهد‏.‏[۱۱]

کتاب الاعلاق النفیسه به دست میکائیل یان دخویه ویرایش، تصحیح و مرتب شده و ‏با همان عنوان، در ۱۲۷۱ش/۱۸۹۲م، در هلند به چاپ رسیده است. در مورد تاریخ شروع ‏و اتمام کار نگارش کتاب ابن رُسته نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی از پژوهشگران معتقدند که ‏این کتاب دست کم ده سال زودتر از کتاب ابن فقیه همدانی و احتمالاً در ۳۰۹ش به اتمام رسیده ‏است‏.‏[۱۲]

ابن رُسته، که در صفحۀ ۱۰۶ الاعلاق النفیسه به ذکر نام شهرها و مناطق مختلف سرزمین ‏ارمنستان پرداخته است، همچون خردادبه، ارّان را بخشی از ارمنستان می داند ‏(شکل ۶).‏ [۱۳]

۴. مختصر کتاب البلدان، اثر ابن فقیه همدانی

ابوبکر (یا ابوعبدالله) شهاب‌الدین احمد بن محمد بن اسحاق بن ابراهیم اخباری همدانی ‏معروف به ابن فقیه همدانی (۲۴۸ـ۳۲۰ش / ۸۶۹ ـ ۹۴۱م) مورخ و جغرافی‌دان ایرانی است. ‏مهم ترین اثر او اخبار البلدان در باب جغرافیاست که در ۲۸۲ش /۹۰۳م تحریر شده و ‏حاوی حدود هزار برگ اطلاعات تاریخی و جغرافیایی مربوط به قرن دهم میلادی است. این اثر ‏مورد استفادۀ جغرافی دانان قرون بعدی مانند یاقوت حموی، مقدّسی البشاری و دیگران واقع شده ‏است‏.‏[۱۴]

نسخۀ خطی اخبار البلدان (اخبار کشورها) نیز توسط میکائیل یان دخویه ویرایش و در ۱۲۶۴ش/ ۱۸۸۵م، با نام مختصر کتاب البلدان در لیدن هلند به چاپ رسیده است.‏ [۱۵] در ‏این کتاب ابن فقیه همدانی، همچون ابن خردادبه، قائل به تقسیم ارمنستان به چهار منطقه است که در ‏منطقۀ اول آن باز نام شروان دیده می شود (شکل ۷).‏ [۱۶]

ابن فقیه همدانی در باب مرزهای میان آذربایجان و ارمنستان تعریف بسیار دقیقی ارائه می ‏دهد (شکل ۸) و می نویسد:

«سرحدات آذربایجان از ‏‎]‎رودخانه‎[‎‏ ارس و ‏‎]‎رود‎[‎‏ کور در ارمنستان و آنسوی ‏ارس ‏‎]‎است‎[‎».‏‎ [۱۷]

بدیهی است که در اینجا منظور ابن فقیه همدانی از آذربایجان همانا آذربایجان، آترپاتاکان یا ‏آذرپادگان تاریخی یعنی خطۀ جدایی ناپذیر ایران است. رأس دو رود ارس و کور، بر اساس توضیح ‏ابن فقیه همدانی، در ارمنستان قرار دارد یعنی سرحد شرقی ارمنستان همان رود کور است.‏

۵. نزهۀ المشتاق فی اختراق الافاق، اثر الشریف الادریسی

ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ادریسی الحمودی الحسنی الادریسی، فرزند محمد، معروف به ‏الشریف الادریسی (۴۷۹ـ ۵۴۵ش/ ۱۱۰۰ـ ۱۱۶۶م) یکی از سه جغرافی دان بزرگ عرب سدۀ ‏پنجم شمسی است. در مقایسه با آن دو نفر دیگر یعنی، مقدّسی البشاری و ابن الحائک، اطلاعات ‏جغرافیایی الادریسی به دلیل سفرهای فراوان و مطالعات وسیع میدانی، گسترده تر و برجسته تر ‏است. داده هایی که وی دربارۀ کشورهای مسیحی آن روزگار مانند فرانسه و آلمان و انگلستان و ‏حتی شبه جزیرۀ اسکاندیناوی در اختیار داشت تا آن زمان هیچ جغرافی دان مسلمانی به آنها دست ‏پیدا نکرده بود. این داده ها در کتابی به نام نزهۀ المشتاق فی اختراق الافاق گردآوری شده اند‏.[۱۸] ‏

شریف ادریسی در نزهۀ المشتاق فی اختراق الافاق به توضیح ارض ارمینیه پرداخته ‏و چنین می نویسد:

«… دو رودخانۀ ذکر شده در سرزمین ارمنستان یعنی رود ارس و رود کور از غرب ‏به شرق جریان دارند و رود کور رودخانه ای بزرگ است که در آن کشتیرانی می شود…»‏ (شکل ‏‏۹). [۱۹]

همان طور که مشاهده می شود توضیح الادریسی دربارۀ موقعیت جغرافیایی رودهای ارس و کور ‏به توضیحات ابن فقیه همدانی بسیار نزدیک است و به روشنی مشخص می شود که قراباغ ـ که بین النهرین این ‏دو رودخانه است ـ در ارمنستان قرار دارد.

شکل9: ذکر رودخانه های ارمنستان در نزهه المشتاق فی اختراق الافاق صفحه 294
شکل9: ذکر رودخانه های ارمنستان در نزهه المشتاق فی اختراق الافاق صفحه 294

۶. معجم البلدان، اثر یاقوت حموی

شهاب الدین ابی عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی الرومی البغدادی، ملقب به الشیخ الامام و ‏معروف به یاقوت حموی (۵۵۸ ـ ۶۰۸ ش/ ۱۱۷۹ـ ۱۲۲۹م) از جغرافی دانان و تاریخ نویسان ‏مشهور اسلامی است. در کنار آثار ارزشمند یاقوت حموی، کتاب معجم البلدان (واژه نامۀ ‏کشورها) وی یکی از اولین دایرۀ المعارف های جغرافیا محسوب می شود که ترتیب واژگان آن بر ‏حسب حروف الفباست‏.[۲۰] کتاب معجم البلدان به دست‌ دانشمند موریتانی الاصل، الشیخ احمد بن ‏الامین الشنقیطی (۱۲۵۱ـ ۱۲۹۲ش/۱۸۷۲ـ ۱۹۱۳م) [۲۱] ویرایش، تصحیح و مرتب شده و با ‏همان عنوان در هشت جلد در ۱۲۸۵ش/۱۹۰۶م در مصر به چاپ رسیده است.

در جلد هفتم این اثر تاریخی، یاقوت حموی با تبیین دقیق موقعیت جغرافیایی رود کور، آن را مرز ‏میان ارمنستان و ارّان عنوان می کند‏ (شکل ۱۰).‏ [۲۲]

در جلد اول معجم البلدان توضیحات مفصلی در مورد ارّان آمده است ‏و جالب اینکه یاقوت حموی در این اثر براساس داده های آن روز، از قول نصر می نویسد که ارّان، از اراضی ارمنستان است و ‏در نزدیکی سیسجان (سیسیان) واقع شده (شکل ۱۱).‏ [۲۳]

نصر، که یاقوت حموی در اثرش بارها به گفته های او استناد کرده است، احتمالاً ابوسهل ‏موسی بن نصر[۲۴] و یا ابراهیم بن‎ ‎نصر[۲۵] است‏ که هر دو از فقه ها، راویان و محدثان اسلامی مورد ‏اعتماد سدۀ سوم شمسی بوده اند. متونی از کتاب المخارج ابوسهل موسی بن نصر در آثار جغرافی دانان اسلامی، مانند حاجی ‏خلیفه (کاتب چلبی)، نیز استفاده شده است‏.‏

یاقوت حموی در استدلال خود دربارۀ تعلق ارّان به ارمنستان، شهر شکی (شاخی) یکی از شهرهای مهم ‏ارّان، را ولایتی از ارمنستان می داند که کنار رود کور و حوالی تفلیس واقع شده است ‏(شکل ۱۲). [۲۶] توضیحات یاقوت حموی در مورد تعلق ارّان و شکی به ارمنستان دقیقاً با توصیف او از ‏رشته کوه قبقُ (قفقاز) مطابقت دارد. وی از قول ابن فقیه، این رشته کوه را، که پانصد فرسخ ‏ طول دارد و به باب الابواب (دربند، بر ساحل دریای مازندران) منتهی می شود، حد نهایی ارمنستان می داند ‏‏(شکل ۱۳). [۲۷]

با توجه به نقشۀ قرن یازدهم شمسی متعلق به ابراهیم متفرقه،[۲۸] که بر اساس داده های جغرافی ‏دان بزرگ عثمانی، کاتب چلبی، رسم شده است و با توجه به موقعیت رشته کوه قفقاز، به روشنی مشخص ‏می شود که شکی در شرقی ترین محدودۀ ارمنستان قرار گرفته است (شکل ۱۴).

۷. آثار البلاد، اثر زکریای قزوینی

زکریا بن محمد بن محمود قزوینی، دانشمند، تاریخ نویس و فیلسوف ایرانی متولد‎ ‎قزوین ‏‏(۵۸۲ ـ ۶۶۲ ش/۱۲۰۳ـ ۱۲۸۳م) و از شاگردان اثیرالدین ابهری حکیم بزرگ ایرانی است. وی در ‏نوجوانی به شام رفت واز دارالعلم آن دیار بهره گرفت. سپس، در دمشق با محی‌الدین ابن عربی آشنا ‏شد و پیرو طریقت صوفیانۀ او شد. بعد از مدتی از شام به عراق رفت. در دوران خلافت ‏مستعصم عباسی منصب قضای واسط و حله را داشت. وی تا هنگام حملۀ هولاکو به بغداد منصب ‏قضا را به عهده داشت و بعد از سقوط خلافت بغداد به دمشق بازگشت و در همان جا درگذشت‏.[۲۹]

کتاب آثار البلاد و اخبار ‌العباد (آثار کشورها و اخبار بندگان) زکریای قزوینی (تألیف سدۀ ‏هفتم هجری) در مورد تاریخ و جغرافیای جوامع بشری و شرح شهرها و سرزمین‌هاست‏.[۳۰] نسخۀ ‏خطی این کتاب توسط خاورشناس آلمانی، هنریخ فردیناند ووستنفلد[۳۱] (۱۱۸۰ ـ ۱۲۷۸ش/ ‏‏۱۸۰۸ـ ۱۸۹۹م) ویرایش و در ۱۲۲۷ش/۱۸۴۸م در گوتینگن آلمان به چاپ رسیده است.‏

زکریای قزوینی در اثر خود، شرح مبسوط و جداگانه ای در مورد ارمنستان و شهرهای مهم ‏آن (ارزروم، اخلاط و غیره) به عنوان سرزمینی از اقلیم الخامس (اقلیم پنجم از اقالیم هفتگانۀ ‏جهان طبق تقسیم بندی جغرافی دانان اسلامی ‏) ارائه داده است (شکل ۱۵). [۳۲] لازم به توضیح است که ‏در نقشه های جغرافی دانان اسلامی آن قرون، جنوب در بالا و شمال در پایین نقشه رسم می شده ‏است.‏

به عنوان مثال در ذکر شهرهای ارمنستان در مورد شهر ارزن الروم (ارزروم) در کتاب ‏‏آثار البلاد زکریای قزوینی چنین آمده است: «ارزن الروم شهری مشهور از شهرهای ارمینیه در ‏نزدیکی خلاط…»‏ ‏ (شکل ۱۶).‏ [۳۳]

زکریای قزوینی همچنین در صفحۀ ۳۳۱ اثر خود، ضمن توضیح در بارۀ ارّان، نهرالکرّ ‏را مرز میان ارمنستان و ارّان ذکر کرده است ‏(شکل ۱۷). [۳۴]

۸. خریدۀ العجائب وفریدۀ الغرائب، اثر ابن الوردی

عمر بن مظفر بن عمر بن محمد ابن أبی الفوارس، ابو حفص، زین الدین ابن الوردی ‏المعری الکندی، معروف به ابن الوردی، فقیه، شاعر و جغرافی دان عرب به سال ۶۷۱ ش/۱۲۹۲‏م، در شهر معره النعمان واقع در شمال سوریه به دنیا آمد و در ۷۲۶ش/ ۱۳۴۹م، در اثر ابتلا ‏به طاعون در شهر حلب وفات یافت‏.‏[۳۵] از جمله آثار مهم او خریدۀ العجائب وفریدۀ الغرائب‏[۳۶] ‏‏(مروارید منحصربه فرد عجائب و شگفتی ها) است. نویسنده در این اثر نام بسیاری از شهرها، ‏کشورها، جزایر، دریاها و رودخانه ها را ذکر کرده و به ویژگی های تاریخی و جغرافیایی آنها پرداخته است. این اثر، که نسخه ای خطی آن به جا مانده است، یکی از متون مهم زمان خود محسوب می شود و ‏دربرگیرندۀ اطلاعات ارزشمند تاریخی و جغرافیایی مربوط به قرن چهاردهم میلادی است.‏

ابن الوردی در این اثر، نقشۀ جهان نمایی را متناسب با جغرافیا و نقشه نگاری خاص آن ‏دوران ارائه داده است (شکل ۱۸) و نام بسیاری از شهرها مانند قسطنطنیه (قبل از فتح و تغییرنام آن به ‏استانبول توسط سلاطین عثمانی) و برخی کشورها مانند ارمنیه (ارمنستان) را در آن ذکر کرده است‏ ‏‏(شکل ۱۹). [۳۷]

ابن الوردی سپس در صفحۀ ۲۱۱، در توضیح نهرالکرّ (رود کور)، از آن به عنوان ‏رودخانه ای مبارک یاد کرده و همانند دیگر جغرافی دانان اسلامی، از قبیل یاقوت حموی و زکریای ‏قزوینی، این رود را مرز میان ارمنستان و ارّان می داند‏ (شکل ۲۰). [۳۸]

۹. اوضح المسالک الى معرفۀ البلدان والممالک، اثر محمد بن على سپاهی زاده

محمد بن على سپاهی زاده از متقدمان تاریخ و جغرافیای امپراتوری عثمانی است. تاریخ ‏تولد او نامشخص ولی محل آن شهر بورسا است. وی به عنوان استاد در شهرهای استانبول، ‏ادرنیه، بغداد و ازمیر تدریس کرده و از ۹۵۲ش/۱۵۷۳م، مدیر مدرسۀ مصطفی پاشا در ‏بورسا بوده است‏.‏[۳۹]‏

او اطلاعـات تاریخـی و جغرافیایـی خود را طی سال هـا مطالعـه و تحقیقـات میدانی ‏در مجموعه ‏ای به نام اوضح المسالک الى معرفۀ البلدان والممالک‏‏[۴۰] (رسالۀ تشریح دانش شهرها و کشورها) ‏به زبان عربی گردآوری کرده است. این اثر یکی از جامع ترین منابع و دایرۀ المعارف های جغرافیایی عثمانی ‏محسوب می شود. وی در ۹۶۴ ش/ ۱۵۸۵م در ازمیر درگذشت.‏

سپاهی زاده، متقدم علم تاریخ و جغرافیای امپراتوری عثمانی نیز، در نسخۀ خطی خود به ‏‏نهرالکر (رود کور) که از شهر تفلیس می گذرد اشاره و به طور مشخص آن را به عنوان مرز میان ‏ارّان و ارمنستان ذکر کرده است (شکل ۲۱). ‏[۴۱]

۱۰- کُنه الاخبار، اثر مصطفی علی گلیبولولو

مصطفی علی بن احمد بن عبدالمولی چلبی، معروف به گلیبولولو، متولد گالیپولی، مورخ، ‏شاعر و دولتمـرد قرن شانزدهم میلادی عثمانـی (۹۲۰ ـ ۹۷۹ش/ ۱۵۴۱ـ۱۶۰۰م) که چندیـن سال ‏معلم و کاتب مخصوص دربار عثمانی بـوده است‏.‏[۴۲] وی تألیفـات زیادی داردکه از مـیان آنها مـی ‏توان به کُنه الاخبار (خانۀ اخبار) اشاره کرد. مصطفی علی گلیبولولـو در این کتاب، کـه در ‏‏۱۲۴۰ش/۱۸۶۱م، در دو جلد به زبان تـرکی قدیم (عثمانیجـه) در استانبول به چاپ رسیـده است، به ‏تاریخ و جغرافـیای کشورهـای اسلامی، ایران، عثمانی، اوغوزها، مغول ها و غیره پرداخته است‏.‏[۴۳] ‏

وی در جلد اول کتاب خود، براساس تقسیم بندی رایج در آثار جغرافی دانان اسلامی، با ارائۀ توضیحاتی در ‏مورد ارمنیۀ اولی (ارمنستان شرقی)، به شماخی، شکی و ‏شروان به عنوان شهرهای مهم آن اشاره کرده است‏ (شکل ۲۲).‏ ‏[۴۴]

بدیهی است که کاتب رسمی دربار عثمانی با ذکر تعلق شکی و شماخی و شروان به ‏ارمنستان، در واقع قراباغ را نیز که در مجاورت این نواحی قرار گرفته است، بخشی از ارمنستان ‏به حساب آورده است.‏

۱۱. صحائف الخبار منجم باشی، اثر احمد دده

احمد دده منجم باشی (۱۰۱۰ ـ ۱۰۸۱ش/ ۱۶۳۱ـ ۱۷۰۲م)، ستاره شناس، منجم، جغرافی دان و مورخ عثمانی، در سالونیک به دنیا ‏آمد. وی منجم اعظم دربار سلطان محمد چهارم بود که ‏به احمد لطف الله نیز معروف است. وی مبانی نجوم وعلوم تاریخ را نزد پدرش، لطف الله قرامان، فرا ‏گرفت و آثاری در زمینۀ تاریخ جهان و تاریخ عثمانی به رشته تحریر درآورد‏.‏[۴۵] ‏

اثر تاریخی وی در ۱۸۶۸م، با عنوان صحائف الخبار منجم باشی در دو جلد به ‏چاپ رسیده است که در آن وقایع مهم تاریخ عثمانی و کشورهای مجاور مورد بحث قرار گرفته است. ‏احمد منجم باشی در فصلی مجزا به نام ارامنه ملوکی (پادشاهی ارامنه) از جلد اول این کتاب به ‏صورت تفصیلی تاریخ ملت ارمنی را مورد بررسی قرار داده است‏.‏[۴۶] ‏

وی در بیشتر بخش های جلد دوم کتاب خود نیز به ارمنستان اشاره کرده و اسامی شهرهای مهم ‏ارمنستان از جمله بندر طرابزون (ترابیزون)، بندر وان، ارزنجان (یرزنکا)، موش، ارزن ‏‏(ارزروم)، ملازجرد (ماناسکرد)، بدلیس (بیتلیس)، اخلاط، ارجیش، وسطان، شروان و دبیل را بر شمرده است (شکل ۲۳). ‏[۴۷]

ذکر نام شروان از سوی احمد دده منجم باشی، با توجه به موقعیت جغرافیایی آن، باز هم ‏نوعی بیان تعلق قراباغ به ارمنستان است.

نکتۀ شایان ذکر دربارۀ شهرهای ارمنستان غربی این است که ‏براساس توضیحات یاقوت حموی ارزن یکی از اسامی ارزروم است‏.‏‏[۴۸]

۱۲. معرفتنامه، اثر ابراهیم حقّی ارضرومی

یکی از مهم ترین اسناد در خصوص موضوع مورد بحث ما، تبیینات جغرافیایی ابراهیم ‏حقّی ارضرومی از ارمنستان است. ابراهیم حقّی ارضرومی (۱۰۸۲ـ ۱۱۵۹ش/۱۷۰۳ـ ۱۷۸۰م) فیلسوف، منجم و ریاضی دان قرن ‏هجـدهم میلادی در عثمانی است. وی یـکی از اولیـن جغرافی ‏دانان عثمانی بود که براساس مبانی مثلثات کرویه، به مطالعه و تعیین طول و عرض جغرافیایی ‏شهرها پرداخت و این اطلاعات را به سال ۱۱۳۵ش/۱۷۵۶م در نسخۀ خطی خود به نام ‏‏معرفتنامه گردآوری کرد‏.‏‏[۴۹]

ابراهیم حقّی در نسخۀ خطی معرفتنامه‏[۵۰] شهرهای ارمنستان غربی: دیاربکر، ملازجرد، ‏ارجیش، اخلاط، وان و آنی (شکل ۲۴) و ارمنستان شرقی: روان، باکو و بدنیس (شکل ۲۵) را، در ‏دو جدول متوالی با مختصات جغرافیایی آنها با اعداد ابجد معرفی کرده است‏.‏[۵۱]

همان طوری که ملاحظه می شود براساس داده های جغرافیایی معرفتنامه سرحدات ‏شرقی ارمنستان تا باکو ادامه داشته است و این بدان معناست که قراباغ بی شک در ارمنستان شرقی قرار ‏دارد. ‏

‏بدنیس یا باجنیس احتمالاً همان شهر بجنی است که به دلیل آب های غنی معدنی مورد ‏توجه و ثبت سیاحان و جغرافی دانان اروپایی معاصر ابراهیم حقّی از قبیل شاردن‏[۵۲] (۱۶۷۳م) و ‏تورنفور‏[۵۳] (۱۷۷۰م) قرار داشته است‏.‏‏[۵۴] در یکی از مجموعه نقشه های مدرن عثمانی به نام جدید ‏اطلس، که توسط محمود رایف افندی در ۱۸۰۳م در استانبول به چاپ رسیده ‏است،‏[۵۵] شهر بجنی در محدودۀ ارمنستان قفقاز و در مجاورت ارمنستان غربی با عنوان بشنی ‏ذکر شده است (شکل ۲۶).‏

لازم به ذکر است که در زبان ترکی قدیم (عثمانیجه) ایروان اغلب به صورت روان و ‏یا ارومیه به صورت رومیه نوشته می شده است.‏

۱۳. لغات‎ ‎تاریخیه‎ ‎و‎ ‎جغرافیه، اثر احمد‎ ‎رفعت‎ ‎افندی‎ ‎یاقلیکچى‎ ‎زاده

احمد‎ ‎رفعت‎ ‎افندی ـ ‎مشهور‎ ‎به‎ ‎یاقلیکچى‎ ‎زاده ـ‎ ‎نویسنده‎ ‎و‎ ‎مورخ‎ ‎دولتى‎ ‎عثمانى،‎ ‎در‎ ‎استانبول‎ ‎زاده‎ ‎شد (تاریخ‎ ‎تولد‎ ‎وى‎ ‎مشخص‎ ‎نیست). وى‎ ‎در‎ ‎جوانى‎ ‎به‎ ‎استخدام‎ ‎وزارت‎ ‎خزانه دارى‎ ‎عثمانى‎ ‎و‎ ‎سپس‎ ‎نیروى‎ ‎دریایی‎ ‎ارتش‎ ‎این‎ ‎کشور‎ ‎درآمد. از‎ ‎خدمات‎ ‎دولتى‎ ‎وى‎ ‎همچنین‎ ‎عضویت‎ ‎در‎ ‎کمیسیون‎ ‎اصلاحات‎ ‎عثمانى‎ ‎در‎ ‎دورۀ تنظیمات‎ ‎‏(دورۀ پیش‎ ‎از‎ ‎حرّیت)‏‎ ‎است.‏‎ ‎وى در ۱۲۷۴ش/ ۱۸۹۵‏‎‎م ‏درگذشت‏.‏[۵۶] کتاب‎ های‎‏ نقد التواریخ و لغات‎ ‎تاریخیه‎ ‎و‎ ‎جغرافیه از‎ ‎آثار‎ ‎مهم‎ ‎رفعت‎ ‎افندى یاقلیکچى‎ ‎زاده‎ ‎و‎ ‎از نخستین دانشنامه های رسمى‎ ‎امپراتورى‎ ‎عثمانى‎ ‎محسوب‎ ‎مى‎ ‎شوند که از طرف نظارت ‏معارف (وزارت فرهنگ) عثمانی به چاپ رسیده اند.‏

احمد‎ ‎رفعت‎ ‎یاقلیکچى‎ ‎زاده در صفحۀ ۱۳۹ جلد چهارم لغات‎ ‎تاریخیه‎ ‎و‎ ‎جغرافیه (چاپ ‏‏۱۲۶۱ش/ ۱۸۸۲م، استانبول) در مورد ایالت شیروان (شروان) چنین نوشته است:

«شیروان ـ ‏ایالتی از آسیای روسیه در طرف غرب دریای خزر، که از شمال به داغستان و از جنوب به ایروان ‏و رود کور ‏‎]‎محدود است‎[‎‏»‏ (شکل ۲۷).‏ ‏[۵۷]

یاقلیکچى‎ ‎زاده در صفحۀ ۲۸۳ جلد پنجم اثر خود، موقعیت قره باغ (قراباغ) را در بخش ‏جنوبی رود کور ذکر کرده و در توضیح آن گفته است:

«قره باغ ـ باریکه ای در روسیۀ آسیایی که از ‏شمال به رود کور ‏‎]‎محدود است‎[‎‏».‏[۵۸]

۱۴. آثار الادهار، اثر سلیم جبرئیل الخوری

سلیــم جـبرائـیل الخـوری (۱۲۲۲ـ ۱۲۵۴ش/ ۱۸۴۳ـ ۱۸۷۵م)، زبان شنـاس، موسیـقی دان، ‏ادیـب و جغرافی دان لبنانی، مؤلـف بخشی از کتاب آثار الادهار ـ قسم الجغرافی است که یکی از ‏ارزشمندترین فرهنگ های جغرافیایـی مربوط به سرزمین های عـربی و بـلاد امپراتـوری عثمـانی و ‏دیگر نقاط جهان محسوب می شود‏.‏[۶۰] آثــار الادهـار در ۱۲۵۴ش/۱۸۷۵م، در لبنـان بـه ‏چـاپ رسیـده است‏.‏[۶۱] الخوری در صفحۀ ۱۰۵ این کتاب، ضمن توضیح موقعیت جغرافیایی ارمنستان ‏به ذکر مناطق و شهرهای مهم آن از جمله ارضروم (ارزروم یا کارین)، قارص (کارس)، وان، آنی، ‏ایروان و نخجوان پرداخته است. همچنین، نام چندین کوه و رودخانه واقع در ارمینیه العثمانی ‏‏(ارمنستان غربی) و ارمینیه الروسیه (ارمنستان شرقی) مانند؛ اراراط (آرارات) دجله، فرات، ‏الرس (ارس) و کور در همان جا ذکر شده است (شکل ۳۰). ‏[۶۲]

نیازی به توضیح نیست که ذکر رود کور به عنوان بخشی از ارمنستان به خودی خود نشانگر ‏این واقعیت است که سلیم جبرائیل الخوری نیز مناطق منتهی به این رود از جمله قراباغ و گنجه را ‏متعلق به ارمنستان دانسته است.‏

۱۵. قاموس الاعلام، اثر شمس‎ ‎الدین‎ ‎سامی‎ ‎فراشری

شمس‎ ‎الدین‎ ‎سامی‎ ‎فراشری‎ ‎فیلسوف و فرهنگ نویس رسمی عثمانی،‎ ‎در ۱۲۲۹ش/۱۸۵۰‏‎م، ‎در‎ ‎فراشر‎ ‎از‎ ‎توابع‎ ‎یوآنینای آلبانی‎ ‎به‎ ‎دنیا‎ ‎آمد. پس‎ ‎از‎ ‎پایان‎ ‎مدرسه،‎ ‎در ۱۲۵۱ش/۱۸۷۲م‏‎ ‎به‎ ‎استانبول رفت‎ ‎و‎ ‎منشی‎ ‎ادارۀ سانسور‎ ‎وزارت داخلۀ عثمانی‎ ‎شد.‏‎ ‎سپس،‎ ‎به‎ ‎عضویت‎ ‎کمیسیون محمولات‎ ‎نظامـی،‎ ‎که‎ ‎به‎ ‎منظور‎ ‎تسهیل‎ ‎حمـل‎ ‎و‎ ‎نقـل‎ ‎تدارکات‎ ‎نظامی‎ ‎در‎ ‎جنگ‎ ‎روسیه و ‎عثمانی‎ ‎بنیاد‎ ‎شده‎ ‎بود،‎ ‎درآمد. چندی‎ ‎به‎ ‎روزنامه نـگاری‎ ‎روی ‎آورد و‎ ‎در‎ ‎استانبـول روزنامه ای‎ ‎به‎ ‎نـام‎ ‎‏ترجمـان‎ ‎شـرق‏‎ ‎و‎ ‎در‎ ‎طرابلس‎ ‎روزنامـه ای‎ ‎به‎ ‎نـام‎ ‎‏طرابلس‎ ‎گـراپ ‎منتشر‎کـرد‎.‎‏ سلطان‎ ‎عبدالحمید‎ ‎دوم‎ ‎وی‎ ‎را‎ ‎به‎ ‎عضویت‎ ‎کمیتۀ‎ ‎بازرسی‎ ‎نظامی،‎ ‎که‎ ‎برای‎ ‎نظارت بر‎ ‎عملکرد ارتش‎ ‎تشکیل‎ ‎شده‎ ‎بود،‎ ‎درآورد‎ ‎که ‎تا‎ ‎پایان‎ ‎زندگی اش‎) ‎‏۱۲۸۳ش/۱۹۰۴م)‏‎ ‎در‎ ‎این‎ ‎سمت‎ ‎باقی‎ ‎ماند‏.‏[۶۳] ‏

از‎ ‎شمس الدین‎ ‎سامی فراشری ۴۲ عنوان کتاب‎ ‎به‎ ‎چاپ‎ ‎رسیده‎ ‎است.‏‎ ‎از‎ ‎مهم ترین‎ ‎آنها‎ ‎مـی‎ توان‎ ‎به قامـوس‎ ‎الاعـلام‏‎ ‎‏(فرهنگ‎ ‎جامع‎ ‎لغات تاریخ‎ ‎و‎ ‎جغرافیا)‏‎ ‎و‎ ‎‏قاموس‎ ‎ترکی (فرهنگ ‏زبان ترکی) اشاره‎ ‎کرد که از سوی نظارت معارف (وزارت فرهنگ) عثمانی چاپ شده اند. در و‏اقع با این توضیح احمد‎ ‎رفعت، فرهنگ نویس عثمانی، ‏قراباغ را منطقاً از شروان منفک نموده ‏و درنتیجه، آن را جزو ایالت ایروان می داند (شکل ۲۸).‏

یاقلیکچى‎ ‎زاده همچنین در صفحۀ ۷۸ جلد هفتم لغات‎ ‎تاریخیه‎ ‎و‎ ‎جغرافیه به موقعیت ‏جغرافیایی نخجوان (ناخیجوان) پرداخته و آن را در مجاورت نهر عراص (رود ارس) و جزو ‏ارمنستان روسیه (ارمنستان شرقی)، در یکصد کیلومتری جنوب شرقی روان (ایروان) ذکر کرده است‏ ‏‏(شکل ۲۹). ‏[۵۹]

‏فرهنگ نویس رسمی امپراتوری عثمانی، شمس‎ ‎الدین‎ ‎سامی، در صفحۀ ۸۴۵ جلد دوم ‏‏قاموس‎ ‎الاعلام (چاپ ۱۲۶۸ش/ ۱۸۸۹م) در مورد ایالت اریوان (ایروان) چنین نوشته است:

‏‏«اریوان ـ ایالتی از ایالات قفقاز تحت ادارۀ روسیه، که در جنوب رشته‎ ‎کوه قفقاز واقع شده است. ‏این سرزمین در ۱۲۴۴ هجری (۱۸۲۹م) از ایران به روسیه الحاق شده است…»‏ (شکل ‏‏۳۱).‏ ‏[۶۴]

در ادامۀ توضیحات مربوط به ایروان، تقسیمات قضایی هفتگانۀ آن ذکر شده و جالب اینکه ‏از نخجوان، نووبایزید و سورمه لی به عنوان تقسیمات مختلف ایالت ایروان نام برده شده است‏.‏[۶۵] ‏نخجوان هم اکنون جزو جمهوری به اصطلاح «آذربایجان» و نووبایزید و سورمه لی جزو جمهوری ‏ترکیه هستند (شکل ۳۲).‏

در همین بخش از ‏‏قاموس‎ ‎الاعلام، شهرها ونواحی گوناگون ایالت ایروان آورده شده اند ‏که در بین آنها قره باغ (قراباغ) نیز ذکر شده است (شکل ۳۳).‏ ‏[۶۶]

فرهنگ نویس رسمی امپراتوری عثمانی در صفحۀ ۳۶۲۱ جلد پنجم قاموس‎ ‎الاعلام (چاپ ۱۲۷۵ش/ ۱۸۹۶م) دربارۀ موقعیت جغرافیایی قره باغ (قراباغ) ‏چنین توضیح داده است:

«قره باغ ـ بین ‏‎]‎دو رود‎[‎‏ کور و آراس در ایالت اریوان قفقاز قرار دارد» ‏‏(شکل ۳۴). ‏[۶۷]

‏سامی فراشری با این توضیح مشخص و معین، نه تنها قراباغ را بخشی از ایالت ایروان ‏‏(ارمنستان شرقی) می داند بلکه با تبیین موقعیت قراباغ در بین النهرین دو رود ارس و کور، عملاً ‏مرز شرقی ارمنستان را رود کور و سرحد جنوبی آنرا رود ارس به شمار می آورد.‏

۱۶. جغرافیای عمومی، اثر عبدالرحمن شرف بیگ

عبدالرحمن‎ ‎شرف‎ ‎بیگ (۱۲۲۲ـ ۱۲۵۴ش/ ۱۸۵۳ـ ۱۹۲۵م) مورخ، جغرافی دان،‎ ‎سناتور، نمایندۀ مجلس و سیاست‎ ‎مدار‎ ‎معروف‎ ‎عثمانى،‎ ‎یکى‎ ‎از‎ ‎نخستین‎ ‎دانش آموختگان‎ ‎رشتۀ ‏تاریخ‎ ‎و جغرافیا‎ ‎در‎ ‎عثمانى‎ ‎محسوب‎ ‎مى‎ ‎شود. او‎ ‎مدیر‎ ‎مدرسۀ‎ ‎ملکیه‎ ‎و‎ ‎سپس‎ ‎مدیر‎ ‎دبیرستان ‏گالاتاسراى‎ ‎استانبول‎ ‎بود. وى‎ ‎همچنین،‎‎ ‎بنیان گذار‎ ‎نخستین مدارس‎ ‎دوزبانۀ‎ ‎ترکى ـ فرانسوى در ‏‏۱۲۸۷ش/۱۹۰۸م در عثمانی است. وی پس‎ ‎از بروز حرّیت (مشروطیت عثمانی) در ۱۲۸۷ش/۱۹۰۸م، به سمت‎ ‎وقایع ‎نگار‎ ‎رسمى‎ ‎امپراتورى‎ ‎عثمانى‎ ‎منصوب‎ ‎شد‎ ‎و‎ ‎تا ‏‏۱۳۰۱ش/۱۹۲۲م‏‎ ‎در این سمت باقی ماند. وی همچنین، بنیان گذار انجمن‎ ‎تاریخ‎ ‎عثمانى‏‎ ‎در ۱۲۸۹ش/۱۹۱۰م‏‎ ‎است‏.‏[۶۸]‏

عبدالرحمن‎ ‎شرف بیگ،‎ ‎در‎ ‎کنار‎ ‎وظایف‎ ‎رسمى‎ ‎و دولتى‎ ‎خود،‎ ‎در‎ ‎فعالیت هاى‎ ‎مختلف‎ ‎علمى نیز‎ ‎شرکت‎ ‎مى کرد‎ ‎و‎ ‎نویسندۀ بسیارى‎ ‎از‎ ‎کتاب ‎هاى درسى‎ ‎عثمانى‎ ‎بود. وی پس‎ ‎از‎ ‎اعلام‎ ‎جمهورى‎ ‎در‎ ‎ترکیه،‎ ‎در ۱۳۰۲ش/۱۹۲۳م،‏‎ ‎به‎ ‎نمایندگى‎ ‎مجلس‎ ‎ملى ترکیه‎ ‎انتخاب‎ ‎شد. کتاب درسی ‏‏جغرافیاى‎ ‎عمومى‏‎ ‎از‎ ‎آثار‎ ‎مهم‎ ‎عبدالرحمن‎ ‎شرف بیگ‎ ‎و‎ ‎از‎ ‎متون‎ ‎رسمى‎ ‎جغرافیا در‎ ‎امپراتورى‎ ‎عثمانى‎ ‎محسوب‎ ‎مى ‎شود‏[۶۹] که از سوی نظارت معارف عثمانی در ۱۲۸۵ش در دو جلد به چاپ ‏رسیده است.‏

عبدالرحمن‎ ‎شرف بیگ در صفحۀ ۸۱ جلد اول جغرافیاى‎ ‎عمومى توضیحی اجمالی در ‏مورد شروان به عنوان ایالت چهارم قفقاز ارائه کرده و شهرهای مهم آن را بر شمرده است (شکل ‏‏۳۵). ‏[۷۰]

چنانچه مشاهده می شود عبدالرحمن‎ ‎شرف بیگ در ذکر شهرهای مشهور ایالت شروان، ‏هیچ اشاره ای به قراباغ یا گنجه نکرده است. وقایع ‎نگار‎ ‎رسمى‎ ‎امپراتورى‎ ‎عثمانى سپس، با ارائۀ توضیحاتی در ‏مورد ایالت پنجم قفقاز یعنی ایالت روان (ایروان)، به ذکر شهرهای مشهور آن از قبیل ‏نخجوان و گنجه یا الیزابتپول (گاندزاک) پرداخته است (شکل ۳۶).‏ ‏[۷۱]

بر این اساس، توضیحات عبدالرحمن‎ ‎شرف بیگ نیز بیانگر این است که قراباغ از توابع ‏گنجه و در نهایت جزو ایالت ایروان است.‏

نکتۀ حائز اهمیت

با وجود اشارات فراوان و حتی تقسیم بندی و تبیین دقیق جغرافیایی ارمنستان در متون و ‏منابع عرب و ایرانی، باید گفت که از میانۀ دهۀ ۱۲۶۰ش/۱۸۸۰م، فقدان مجموعه واژگان ‏‏ارمنستان، ارمنیه، بلاد الارمن و ارمینیه در متون و منابع عثمانی کاملاً مشهود ‏است. در آثار سامی فراشری (۱۲۶۸ش) و شرف بیگ (۱۲۸۵ش) نیز این عدم به کارگیری واژۀ ‏ارمنستان و سایر مترادفات به چشم می خورد (شکل ۲۸ ـ ۳۳). این موضوع حاکی از اتخاذ نوعی ‏سیاست تحریف و سانسور دولتی در قبال واژۀ ارمنستان پس از اتمام جنگ روسیه و عثمانی است.‏

در نتیجۀ جنگ دوسالۀ روسیه و عثمانی۱۲۵۶ـ۱۲۵۷ش/۱۸۷۷ـ ۱۸۷۸م، این دو ‏کشور در روستای سن استفانو (ایشلی کوی) در شرق استانبول، در ۱۸۷۸م، معاهدۀ صلحی را ‏به امضا رساندند که در آن به ارمنستان و ایالات ارمنی نشین اشاره شده است. متن مادۀ ۱۶ ‏‏معاهدۀ سن استفانو از این قرار است:

«با توجه به اینکه خروج قشون روسیه از مناطق اشغال ‏شدۀ ارمنستان و استرداد آنها به ترکیه، می تواند فرصتی را برای اغتشاشات و درگیری ها به دست ‏دهد، باب عالی (دربار عثمانی) متعهد می شود تا با اجرای بی وقفۀ اصلاحات در ایالات ارمنی نشین، امنیت ارمنیان را در برابر کردها و چرکس ها تأمین کند»‏‏.‏[۷۲] ‏

از آن پس، عبدالحمید دوم، پادشاه عثمانی، عملاً متوجۀ اهمیت ژئوپولیتیک ارمنستان شد و ‏در صدد برآمد تا تمامی آثار و نشانه های این خطۀ تاریخی را، دست کم از مدارک داخلی عثمانی، ‏پاک سازی کند. در همان سال (۱۸۷۸م)، قرارداد صلح دیگری منعقد شد که به معاهدۀ صلح برلین معروف ‏است. این بار دیپلمات های عثمانی به کمک همتایان انگلیسی خود موفق شدند تا از قید واژۀ ارمنستان ‏در معاهده ممانعت به عمل آورند و بدین ترتیب، در مادۀ ۷۱ معاهدۀ برلین عبارت مناطق ارمنی نشین جانشین ایالات ارمنی نشین شد و واژۀ ارمنستان نیز به کلی حذف شد.‏

قرائن بسیاری نشانگر این حقیقت است که پس از انعقاد معاهدات ذکر شده، سیاست سانسور در قبال ‏واژۀ ارمنستان در مورد کتاب ها، نقشه ها، متون مرجع و دانشنامه های تازه چاپ شـده به کار گرفتـه شده ‏است. یکی از آثار جالـب این سانسور دولتـی را می توان به خوبـی در سالنامۀ دولت علیۀ عثمانیه ‏جست و جو کرد. این سالنامۀ رسمی از اواسط دهۀ ۱۲۲۰ش/۱۸۴۰م همه ساله از سوی نظارت ‏معارف (وزارت فرهنگ) به چاپ رسیده است. در این سالنامـه بخشی به نام وقایع ‏مشهور وجود داشته که در آن وقایع نگاری مفصلی از رخدادهای مهم جامعـۀ بشری ـ از خلقـت حضرت آدم در ۶۲۱۲ پیـش از هجـرت پیامبر ‏اسلام (حدود ۷۶۰۰ سال پیـش / ۵۵۹۰ قبـل از میـلاد) تا آن روز ـ به صورت کرونولوژیک ذکر شده ‏است. ‏

از همان اولین شماره های این سالنامه تا شمارۀ سال ۱۳۰۳ق/۱۸۸۵م در قسمت وقایع مشهور واقعۀ ظهور پادشاهی ارمنستان، در سال ۲۶۹۰ پیش از هجرت پیامبر اسلام (حدود ‏‏۴۰۹۰ سال پیش / ۲۰۷۰ قبل از میلاد) ذکر می شده‏[۷۳] ولی در شمارۀ سال ۱۳۰۴ق/۱۸۸۶‏م جملۀ «۲۶۹۰ـ ملوک ارمنیه نک ظهوری» به طور مشخص از بخش وقایع مشهور حذف شده است‏[۷۴] ‏‏(شکل ۳۷).‏

یکـی دیگر از نمونـه های بارز سیاست سانـسور دولتـی در همین قاموس‎ ‎الاعلام‏‎ ‎اثر سامی ‏فـراشری‏‎ ‎مشاهـده می شود. در جلـد اول این دانشنامـۀ رسمی در مقابل واژۀ آرمنیا این عبارت ‏آمده است: «آرمنیا ـ ‏‎(Armenie)‎‏ به واژه های ارمنیه و ارمنستان مراجعه کنید.»‏‏ (شکل ‏‏۳۸). ‏[۷۵]

این در حالی است که در صفحات ۸۳۹ ـ ۸۴۱ همین جلد از دانشنامۀ قاموس‎ ‎الاعلام، در بینابین واژه های ارملاند، ارمناژ، ارمناک، ارمنت، ارمنی، ارمیا، ‏‏ارمیه و اساساً در هیچ جای دیگر، حتی در توضیحات مربوط به واژۀ ارمنی‏،‏[۷۶] حتی یکبار ‏نیز واژۀ ارمنستان یا ارمنیه به کار نرفته است. ‏

این رویۀ سانسور دولتی تا دورۀ حرّیت (۱۹۰۸م) ادامه داشته است. از این دوره به بعد، ‏بخش وقایع مشهور از سالنامۀ رسمی عثمانی حذف شده و ساختار کلی آن تغییر یافته است. اگر ‏سیاست سانسور دولتی در قبال واژگان بلاد الارمن، ارمینیه، ارمنیه و ارمنستان در ‏حکومت عثمانی اعمال نمی شد شاید فرهنگ نویسان رسمی عثمانی، یعنی سامی فراشری و شرف ‏بیگ، نیز در تبیین جغرافیایی قراباغ به عنوان منطقه ای از ایالت روان، همچون همتای دیگر ‏خود رفعت افندی،‎ ‎حتماً واژۀ ارمنستان یا ارمنستان روسیه (ارمنستان شرقی) را ذکر می کردند. ‏با همۀ این اوصاف، هم فراشری و هم شرف بیگ و هم سایر دانشمندان دورۀ استبداد عثمانی، با ‏واژگانی مترادف و متناسب، حق تعلق قراباغ به ارمنستان را از لابه لای چنگال سانسور ادا کرده اند.‏

نتیجه

‎‎مدارک تاریخی ذکر شده در این مقاله،‎ ‎با‎ ‎توجه‎ ‎به‎ ‎منابع اسلامی‎ ‎آن، به خوبی مؤید این ‏واقعیت اند که قراباغ متعلق به ارمنستان بوده و از نظر جغرافیای تاریخی هیچ ارتباطی با ارّان، ‏شروان و یا جمهوری «آذربایجان» ندارد. همان طوری که مشاهده شد جغرافی دانان و مورخان ‏اسلامی از قرن نهم الی نوزدهم میلادی‏[۷۷] یا به عبارتی در یک بازۀ زمانی بیش از هزار سال، با ‏تبیینات مستقیم یا غیرمستقیم جغرافیایی مبنی بر اینکه رود کور سرحد شرقی ارمنستان است، بر ‏موضوع تعلق قراباغ به ارمنستان کاملاً صحه گذاشته اند. ‏

پی نوشت ها :

پی‌نوشت‌ها:

۱- نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/Ya%27qubi

۲- نک:‏

ابی یعقوب /‏fa.wikishia.net/view‎‏

3- Martin Theodoor Houtsma

4- Royal Netherlands Academy of Arts and Sciences

۵-ابی یعقوب، التاریخ (هلند: بی نا، ۱۸۸۳)، ج۱، ص ۲۰۳. ‏

۶-نک:‏

ابن خردادبه /‏fa.wikipedia.org/wik‎i‎‏

7- Michael Jan de Goeje

۸-نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/Michael_Jan_de_Goeje

۹-خردادبه‏، المسالک و الممالک ‏(لیدن: بی نا، ۱۸۸۹)، ص ۱۲۲. ‏

۱۰-همان جا. ‏

۱۱- نک:‏

ravid2.blogfa.com/post/168‎

۱۲-نک:‏

www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/1742‎

۱۳-حمد ابن رُسته‏، الاعلاق النفیسه ‏(لیدن: بی نا، ۱۸۹۲)، ص ۱۰۶. ‏

۱۴-نک:‏

ابن فقیه همدانی‎ ‎ /‏fa.wikipedia.org/wiki‎‎‏

۱۵- نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/Michael_Jan_de_Goeje

۱۶-ابن فقیه همدانی‏، مختصر کتاب البلدان ‏(لیدن: بی نا، ۱۸۸۵)، ص ۲۸۷. ‏

۱۷- همان‏، ص ۲۹۶. ‏

۱۸- نک:‏

الشریف الادریسی‎ ‎fa.wikipedia.org/wiki/‎

۱۹- الشریف الادریسی‏‏، انزهۀ المشتاق فی اختراق الافاق ‏(بیروت: بی نا، ۱۹۸۹)، ص ۲۹۴. ‏

۲۰- نک:‏

یاقوت الحموی‎ ‎ /‏fa.wikipedia.org/wiki‎‎‎‏

۲۱- نک:‏

www.albayan.ae/sports/1191671939861-2007-10-06-1.796645‎

۲۲- یاقوت الحموی‏‏، معجم البلدان ‏(مصر‏: بی نا، ‏۱۹۰۶‏)، ج۷، ص ۲۳۷. ‏

۲۳- یاقوت الحموی‏‏، ‏همان، ج۱، ص ۱۷۰. ‏

۲۴- نک:‏

ابوسهل موسی بن نصر‎ ‎ /‏fa.wikipedia.org/wiki‎

۲۵- نک:‏

parsi.wiki/dehkhodaworddetail-a7a55d8b24ad41119169f926c6341b12-fa.html/‎‎‎‎‏

۲۶-یاقوت الحموی‏‏، ‏همان، ج۵، ص ۲۸۶. ‏

۲۷-یاقوت الحموی‏‏، ‏همان، ج۶، ص ۲۷. ‏

۲۸- نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/Ibrahim_Muteferrika

۲۹-نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/Zakariya_al-Qazwini‎

۳۰- نک:‏

irania.ir/ie/631‎

31- Heinrich Ferdinand Wüstenfeld

۳۲-زکریا قزوینی‏‏، آثار البلاد ‏(گوتینگن‏‏: بی نا، ‏‏۱۸۴۸‏‏)، ص ۸. ‏

۳۳-همان، ص ۳۳۲. ‏

۳۴-همان، ص ۳۳۱. ‏

۳۵- نک:‏

ابن الوردی‎ ar.wikiquote.org/wiki/‎

۳۶-نک:‏

www.tdvislamansiklopedisi.org/dia/ayrmetin.php?idno=370258&idno2=c370169#1‎

۳۷-ابن الوردی‏‏، خریدۀ العجائب وفریدۀ الغرائب ‏(نسخه خطی‏‏)، ص ۶. ‏

۳۸-‏همان، ص ۲۱۱. ‏

۳۹-نک:‏

www.tdvislamansiklopedisi.org/dia/ayrmetin.php?idno=370258&idno2=c370169#1‎

۴۰-نک:‏

catalog.hathitrust.org/Record/005231663‎‏‏

۴۱-محمد بن على سپاهی زاده‏‏‏، اوضح المسالک الى معرفۀ البلدان والممالک ‏(نسخۀ خطی)، ص ۴۸. ‏

۴۲-نک:‏

tr.wikipedia.org/wiki/Gelibolulu_Mustafa_%C3%82l%C3%AE‏‏

۴۳-نک:‏

www.biyografi.info/kisi/gelibolulu-mustafa-ali

۴۴- مصطفی علی گلیبولولو‏‏‏، کُنه الاخبار ‏(استانبول: بی نا، ۱۸۶۱‏)، ج۱، ص ۲۱۳. ‏

۴۵- نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/M%C3%BCneccimba%C5%9F%C4%B1_Ahmed_Dede

۴۶- احمد دده منجم باشی‏‏‏‏، صحائف الخبار منجم باشی‏ ‏‏(استانبول: بی نا، ‏۱۸۶۸‏‏)، ج۱، ص ۶۵۲ ـ ۶۶۳. ‏ ‏

۴۷-‏همان، ج۲، ص ۵۰۷. ‏

۴۸- الحموی،‏ همان، ج۱، ص ۱۹۰. ‏

۴۹- نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/%C4%B0brahim_Hakk%C4%B1_Erzurumi‎

۵۰- نک:‏

babel.hathitrust.org/cgi/pt?id=nnc1.0023397969;view=1up;seq=198;size=175‎

۵۱- ابراهیم حقّی ارضرومی‏‏‏‏‏، معرفتنامه‏ ‏‏(نسخۀ خطی)، ص ۱۹۸ و ۱۹۹.

52- Jean Chardin

53- Joseph Pitton de Tournefort

۵۴- نک:‏

en.wikipedia.org/wiki/Bjni

۵۵-نک:‏

map-fair.com/autremonde.php

۵۶- نک:‏

www.uslanmam.com/dini-bilgiler

۵۷- احمد‎ ‎رفعت‎ ‎افندی‎ ‎‏(یاقلیکچی زاده)‏‏‏‏‏‏، لغات‎ ‎تاریخیه‎ ‎و‎ ‎جغرافیه‏ ‏‏(استانبول‏: بی نا، ‏۱۸۸۲‏)، ج۴، ص ۱۳۹.

۵۸- ‏همان، ج۵، ص ۲۸۳. ‏

۵۹- ‏همان، ج۷ ص ۷۸.

۶۰- نک:‏

lib.eshia.ir/23022/1/66i

۶۱- نک:‏

‎catalog.hathitrust.org/Record/100663214‎

۶۲- سلیم جبرئیل الخوری‏‏‏‏‏‏، آثار الادهار ‏‏(بیروت‏‏: بی نا، ‏‏۱۸۷۵‏)، ص ۱۰۵.

۶۳- نک:‏

شمس‎ ‎الدین‎ ‎سامی‎ ‎فراشری ‏‎fa.wikipedia.org/wiki/‎

۶۴- شمس‎ ‎الدین‎ ‎سامی‎ ‎فراشری‏‏‏‏‏‏، قاموس الاعلام ‏‏(استانبول‏: بی نا، ‏‏۱۸۸۹‏)، ج۲، ص ۸۴۵.

۶۵- ‏همان جا. ‏

۶۶- ‏همان، ص ۸۴۶. ‏

۶۷- ‏همان، ج۵، ص ۳۶۲۱. ‏

۶۸-نک:‏

ca.wikipedia.org/wiki

۶۹- نک:‏

tr.wikipedia.org/wiki

۷۰- عبدالرحمن شرف بیگ‏‏‏‏‏‏، جغرافیای عمومی ‏‏(استانبول‏: بی نا، ‏‏۱۹۰۶‏)، ج۱، ص۸۱.

۷۱- ‏همان جا. ‏

۷۲- نک:‏

http://pages.uoregon.edu/kimball/1878mr17.SanStef.trt.htm

۷۳- سالنامۀ دولت علیۀ عثمانیه، استانبول، ۱۳۰۳ هجری قمری (۱۸۸۵م)، ص ۱۷.‏

۷۴-سالنامۀ دولت علیۀ عثمانیه، استانبول، ۱۳۰۴ هجری قمری (۱۸۸۶ م)، ص ۱۷.‏

۷۵- فراشری، همان، ص ۱۴۲.

۷۶-همان، ص ۸۳۹ ـ ۸۴۱.

۷۷- یعنی قرون سوم تا سیزدهم شمسی به ترتیب: قرن سوم (ابی یعقوب، ابن خردادبه و ابن رُسته)، قرن چهارم (ابن فقیه همدانی)، قرن پنجم (شریف ‏ادریسی)، قرن ششم (یاقوت حموی)، قرن هفتم (زکریای قزوینی)، قرن هشتم (ابن الوردی)، قرن دهم (سپاهی زاده و گلیبولولو)، قرن یازدهم (منجم ‏باشی)، قرن دوازدهم (حقّی ارضرومی)، قرن سیزدهم (رفعت افندی، سلیم الخوری، سامی فراشری و شرف بیگ)‏.

منابع:

ابن الوردی‏‏. خریدۀ العجائب وفریدۀ الغرائب ‏(نسخه خطی‏‏). ‏

ابن رُسته‏، حمد. الاعلاق النفیسه. لیدن: بی نا، ۱۸۹۲. ‏

الشریف الادریسی. انزهۀ المشتاق فی اختراق الافاق. بیروت: بی نا، ۱۹۸۹.‏

ارضرومی‏‏‏‏‏، ابراهیم حقّی. معرفتنامه‏ ‏‏(نسخه خطی).

الخوری‏‏‏‏‏‏، سلیم جبرئیل. آثار الادهار. بیروت‏‏: بی نا، ‏‏۱۸۷۵‏.

خردادبه‏. المسالک و الممالک. لیدن: بی نا، ۱۸۸۹.‏

‎رفعت‎ ‎افندی‎ ‎‏(یاقلیکچی زاده)، احمد‎‏‏‏‏‏‏. لغات‎ ‎تاریخیه‎ ‎و‎ ‎جغرافیه. استانبول‏: بی نا، ‏۱۸۸۲‏. ج۴.

سالنامۀ دولت علیه عثمانیه، استانبول، ۱۳۰۳ هجری قمری (۱۸۸۵ م).

سالنامۀ دولت علیه عثمانیه، استانبول، ۱۳۰۴ هجری قمری (۱۸۸۶ م).

سپاهی زاده‏‏‏، محمد بن على. اوضح المسالک الى معرفۀ البلدان و الممالک ‏(نسخۀ خطی). ‏

شرف بیگ‏‏‏‏‏‏، عبدالرحمن. جغرافیای عمومی. استانبول‏: بی نا، ‏‏۱۹۰۶‏. ج۱.

فراشری‏‏‏‏‏‏، شمس‎ ‎الدین‎ ‎سامی.‎ ‎ قاموس الاعلام. استانبول‏: بی نا، ‏‏۱۸۸۹‏. ج۲.

قزوینی‏‏، زکریا. آثار البلاد. گوتینگن‏‏: بی نا، ‏‏۱۸۴۸‏‏.

گلیبولولو‏‏‏، مصطفی علی. کُنه الاخبار. استانبول: بی نا، ۱۸۶۱‏. ج۱.

منجم باشی‏‏‏‏، احمد دده. صحائف الخبار منجم باشی. استانبول: بی نا، ‏۱۸۶۸‏‏. ج۱.

همدانی، ابن فقیه. مختصر کتاب البلدان. لیدن: بی نا، ۱۸۸۵.

یاقوت الحموی. معجم البلدان. مصر‏: بی نا، ‏۱۹۰۶‏.

یعقوبی. التاریخ. هلند: بی نا، ۱۸۸۳. ج۱.

albayan.ae/sports/‎

ar.wikiquote.org/wiki/‎

ar.wikiquote.org/wiki/‎

biyografi.info/kisi/gelibolulu-mustafa-ali

ca.wikipedia.org/wiki‏

cgie.org.ir/fa/publication/entryview/‎

en.wikipedia.org/wiki/‎

fa.wikipedia.org/wiki/‎

hathitrust.org/‎

irania.ir/ie/‎

lib.eshia.ir/‎

map-fair.com/‎

parsi.wiki/‎

ravid2.blogfa.com/post/‎

tdvislamansiklopedisi.org/dia/ ‎

tr.wikipedia.org/wiki/‎

tr.wikipedia.org/wiki/Gelibolulu_Mustafa_%C3%82l%C3%AE‏

uslanmam.com/‎

wikipedia.org/wiki/List_of_sultans_of_the_Ottoman_Empire

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۵
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید