فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۴

معماری خانه های تاریخی ارمنیان جلفای نواصفهان

نویسنده: دکتر مقدی خدابخشیان

اشاره

بافت های تاریخی شهرهای جهان دارای ارزش های قابل تأملی است. شناخت این ارزش ها و زنده سازی دوبارۀ ‏الگوهای کالبدی آنها می تواند، برای سامان بخشی به معماری و شهرسازی پسامدرن به کار آید که در بی هویتی سبک بین الملل غوطه ور و به سان یک بیماری مسری در حال تخریب اصالت فرهنگی و پایه های بنیادین دستاورد قرن ها تجربۀ سعی و خطاست. پژوهش حاضر با روش تحقیق کیفی، ‏زمینه گرا و تاریخی به همراه مطالعات گستردۀ میدانی و استفاده از منابع کتابخانه ای نگاهی تازه به معماری ‏خانه های تاریخی ارمنیان جلفای نو اصفهان دارد و ضمن ارائۀ گونه شناسی این خانه ها می کوشد تا به معرفی کالبدی فضاهای آنها ‏پردازد. تحلیل ها حاکی از هدفمند بودن استفاده از جزئیات کالبدی و تقلیدی نبودن عوامل گوناگون خانه های ارمنیان جلفای نو است. شناخت و احیای الگوهای سازمان یافته در خانه های تاریخی جلفای نو می تواند در ‏جهت زنده سازی دوبارۀ هویت از دست رفتۀ بافت این محله مؤثر باشد. بر اساس یافته های پژوهش سبک های ‏منحصر به فرد خانه های جلفا در گونه های گوناگون درون گرا، برون گرا و ترکیبی دارای اجزای کالبدی ای ‏است که در راستای پاسخ گویی به عوامل اقلیمی و بومی شهر اصفهان، در کنار عوامل محیط فرهنگی روز ‏جلفای نو، در دوره های گوناگون شکل گرفته.

امروزه، بافت های تاریخی شهرهای جهان دستخوش تغییرات شگرفی در زمینه های کالبدی، فرهنگی و ‏اجتماعی شده که همگی ناشی از مدرنیزمی است که سبک بین الملل را به سان یک بیماری ‏مسری وارد شهرها و محلات کرده و با یکپارچه سازی، سادگی ناشی از فناوری ارزان قیمت و بی توجه به مصرف انرژی و فرهنگ را جایگزین آن چیزی کرده است که در طی اعصار گوناگون شکل گرفته. اگرچه در چندین دهۀ گذشته نظراتی مبنی بر احیا و زنده سازی دوبارۀ این محلات در محافل علمی ‏مطرح شده است هنوز قدم های اجرایی قابل پذیرشی در ایران برداشته نشده است. ‏جلفای اصفهان، به منزلۀ یک بافت تاریخی ارزشمند در این شهر، از آفت تحولات گذار از سنت به مدرنیزم مصون نمانده و تغییراتی بنیادین یافته است آن چنان که این دگرگونی ها به سمت ‏نابودی چهرۀ اولیه آن پیش رفته و در قرن بیست و یکم باید احیای آن مورد توجه قرار گیرد. از این رو، با توجه به ‏چشم انداز کلی موضوع و اهمیت آن در سطح بین الملل، در پژوهش پیش رو به معرفی تاریخچۀ مختصری از نحوۀ ‏شکل گیری محلۀ جلفای اصفهان‏ پرداخته می شود و گونه شناسی خانه های آن مورد بررسی اجمالی قرار می گیرد. سپس، ‏نمونه هایی از گونه های مسکونی موجود در این بافت ارزشمند ارائه می شود چراکه شناخت اولین قدم در بحث احیا ‏محسوب می گردد. نگارنده تحقیقات گسترده تری را در زمینۀ گونه شناسی ‏بنیادین بناهای جلفای اصفهان و تدوین مرکز اسناد بناهای تاریخی جلفا در دست اقدام دارد که ماحصل آن در قالب ‏کتابی منتشر خواهد شد.‏

تاریخچۀ ارمنیان جلفا پیش از کوچ به ایران

پیشرفت های فرهنگی، تجاری، هنری، مهندسی و معماری ای که ارمنیان در سرزمین اجدادی خود به آن ‏رسیده بودند، به همراه روابط تاریک دولت صفوی با عثمانیان، سبب شد که زمینۀ کوچ اجباری این ملت به ایران فراهم آید و در نهایت، در پیشرفت پایتخت صفوی تأثیرگذار باشد.[۲] ‏

ارمنیان جلفای قدیم به دلیل خاک نامرغوب محل سکونتشان، که مناسب کشاورزی نبود، به تجارت و صنعت و هنر روی ‏آورده بودند. بنا به اسناد تاریخی، از قرن دهم تا دوازدهم میلادی، تجارت در کنار هنر و حتی، بیش از آن نزد ‏ارمنیان این خطه پیشرفت کرد. در قرن یازدهم میلادی، جلفای قدیم با قرارگرفتن بر سر شاه راه تجاری ای که ‏شرق و غرب را به یکدیگر متصل می کرد در مدت کوتاهی به انبار کالاهای عبوری از این مسیر و ‏بازاری برای تبادل کالاهای بازرگانان این راه تبدیل شد آن چنان که در قرن پانزدهم میلادی به اوج شکوفایی خود در ‏زمینۀ تجارت رسید. به همین دلیل حرفۀ تجارت در میان ارمنیان جلفای قدیم به منزلۀ حرفه و تخصصی موروثی ‏قلمداد می‌شود. [۳]بازرگانان ارمنی آخرین فنون هنری و روش های فنی زمانه را همراه با اجناس تجاری ‏خود از سرزمین های پیشرفته به جلفا می آوردند. جلفای قدیم به پیشرفت روز افزون خود ادامه داد تا اینکه ‏با کوچاندن ساکنانش به ایران و نابودی کلی شهر، به دلیل استفاده از راهبرد زمین سوخته به دست سپاه شاه ‏عباس اول[۴] این مرکز تمدن و فرهنگ نیز به نابودی گرایید اما اندکی بعد در جلفای اصفهان، با ‏وجود مسائل و موانع بسیار، در شکلی جدید شکوفا شد.‏ [۵]

اسکان ارمنیان پس از کوچ به ایران

کوچ اجباری ارمنیان به دست شاه عباس صفوی در چندین مرحله و از مناطق مختلف صورت گرفت. با کوچ ارمنیان به ‏قسمتی از ساحل جنوبی زاینده رود که بخشی از زمین های آن را شاه عباس به آنان واگذار کرده بود و بخشی دیگر را نیز با هزینۀ ‏شخصی خریداری کردند و شهر جدیدی پایه گذاری شد. بدین ترتیب، اهالی جوقا یا جلفای قدیم در ‏ساحل ارس شهر جدیدی[۶] را در اصفهان و این بار در ساحل زاینده رود بنا کردند و به یاد سرزمین آبا و ‏اجدادی خود آن را نورجوقا یا جلفای نو نامیدند. [۷] با ایجاد شهر جلفای نو ارمنیان ساکن در دیگر ‏نقاط اصفهان نیز، پس از گذشت پنجاه سال، وارد آن شدند و در کنار محله های تازه تأسیس این شهر، محله های ‏جدیدتری ایجاد کردند.‏ [۸]

شهر ارمنی نشین جلفای نو، در جنوب غربی پایتخت صفوی، با دروازه های محصور و روش شهرسازی جدید طراحی ‏شد. ساختمان های گوناگون اعم از خانه ها، کلیساها، مدارس، کاروان سراها، حمام ها و بناهای دیگری یکی ‏پس از دیگری با سبک معماری و تزیینات منحصر به فردی ایجاد شد که بخشی از آن به منزلۀ میراث ‏ارزشمند فرهنگی تاریخی تا به امروز باقی مانده است. ‏

معماری و شهرسازی جلفای قدیم

شهر طولی شرقی غربی جلفای قدیم در بین رودخانۀ ارس و رشته کوه های بلند جلفا قرار داشت. این شهر از ‏‏ده محله تشکیل می‌شد و شهرسازی آن مطابق معیارهایی خاص صورت می‌گرفت.شصت و هشت سال پس از نابودی شهر ‏تاریخی جلفای قدیم، در ۱۶۷۳م، سیاح مشهور، شاردن،[۹] با گذشتن از این شهر می ‏نویسد: «دروازه‌های ورودی شهر توسط قلاع مستحکمشان پابرجا هستند. خانه‌ها اکثراً دارای زیر زمین‌هایی ‏اند که همگی در کوه و صخره‌ها بنا شده‌اند».[۱۰]

معابر اصلی میان محلی تماماً به صورت سنگ فرش و با ‏عرض متوسط ۵/۱ـ ۲ متر بودند. همانند بخشی از خانه های مسکونی، ‏بناهای عمومی شهر نیز بر بلندا یا ‏دامنۀ کوه ها ساخته می شد.‏ تحقیقاتی که دربارۀ شهر تاریخی جلفای قدیم صورت گرفته حاکی از آن است که ‏خانه ها دارای ‏معماری سادۀ سنگی و آجری در یک یا دو طبقه با اندود کاهگل در قسمت داخلی بوده اند که با نقاشی هایی نیز مزین ‏شده اند. به دلیل پستی و بلندی شدید منطقه خانه ها، علاوه بر زمین مسطح، بر صخره ها و کوه ها نیز برپا می شدند. ‏شهر دارای ‏دروازه هایی بوده است که ورود و خروج آن را دیده بان ها تحت نظارت داشتند.‏ [۱۱]

تصویر ۱: استخوان بندی جلفای نو اصفهان
تصویر ۱: استخوان بندی جلفای نو اصفهان

شهرسازی جلفای نو اصفهان

با انتخاب زمین های نزدیک شهر اصفهان، در سمت جنوب غربی رودخانۀ زاینده‌رود، به منزلۀ سکونتگاه ‏جدید، ارمنیان به ایجاد شهری با شرایط بستر جدید و نیازهای آن روز پرداختند. سکونتگاه جدید از نظر طبیعی به سکونتگاه پیشین آنان واقع در ساحل ارس بسیار شبیه بود، زیرا هر دو از طرفی به کوه و از سویی دیگر به رودخانه منتهی می‌شدند. [۱۲] ‏

از آنجایی که بخش جنوبی زاینده‌رود فاقد ساختمان و به صورت دشتی گسترده ‌بود ارمنیان محدودیتی در ‏ایجاد طرح شهرسازی نداشتند و بنابراین، توانستند نقشۀ شهری خود را با آزادی تمام در این بخش به اجرا درآوردند.‏ [۱۳]

ارمنیان، در ۱۶۰۵م به جلفا مهاجرت کردند و یک سال بعد، یعنی در ۱۶۰۶م، جلفای نو را بنا نهادند.آنها، ‏برای ایجاد شهر جدید جلفا، پس از تهیۀ نقشۀ اصلی شهرسازی، خیابانی شرقی غربی احداث کردند و ‏نام یکی از ثروتمندان[۱۴] جلفای نو اصفهان، به نام نازار،[۱۵] را بر آن نهادند. سپس، در دو طرف این خیابان، که ستون فقرات ‏جلفای نو اصفهان را تشکیل می داد، ده گذر دیگر به سمت جنوب احداث کردند و در دو انتهای شرقی و غربی ‏این خیابان اصلی، بزرگان جلفای نو اصفهان خانه‌های خود را ساختند. خانوادۀ سفریان در بخش غربی و ‏خانوادۀ شاهریمانیان‏ در بخش شرقی این گذر عمارات خود را بنا نهادند (تصویر ۱). بدین ترتیب، بین هر دو گذر محله‌ای به وجود ‏آمد و بناهای عمومی و مسکونی، برای سکونت جمعیت حدود سی هزار نفری ارمنیان ایجاد شد. [۱۶]‏اطراف شهر نیز با باغات ارمنیان محدود شد،[۱۷] آنچه امروزه در شهرسازی نوین به ‏نام کمربند سبز مشهور است و همواره از طرف متخصصان شهرساز توصیه می شود.‏ شهر همچنین، مانند نمونۀ پیشین خود، با دروازه‌هایی محصور شد که همواره بر روی ورود افراد غیرارمنی بسته ‏بود.‏

گذرهایی که خیابان نظر را قطع می کرد محلات جلفا را تشکیل می‌داد از جنوب به دشت جنوبی و گورستان ‏ارمنیان منتهی می‌شد و از شمال به رودخانه زاینده رود می‌رسید. توانگران خانه‌های خود را در نزدیکی ‏رودخانه و بخش شمالی جلفای نو بنا کردند تا بتوانند از نسیم خنک رودخانه بهره ‌برند. خیابان نظر با ده ‏گذر عمود بر آن و محله هایش محل سکونت اهالی جلفای قدیم بود که با خروج ارمنیان داخل شهر اصفهان ‏و ایجاد محله های جدید در کنار جلفا، جلفای قدیم اصفهان ایجاد و بخش دیگری به این شهر اضافه شد ‏که جلفای نو اصفهان نام گرفت؛ به عبارت دیگر، جلفای اصفهان، که جلفای نو یا «نور جوقا»[۱۸] نامیده می شد، خود ‏شامل دو بخش بافت جدید یا جلفای نو یا «نورجوقا» و بافت قدیم یا جلفای قدیم یا‏ «هین‌جوقا»[۱۹] است. هریک از محلات جلفا به نام یکی از خانواده‌های بنام ساکن در ‏گذر اصلی محله، نامیده می‌شدند. [۲۰]در سمت جنوب غربی جلفای قدیم اصفهان، نیز محله ای به نام ایروانی ها شکل گرفت که ساکنان آن به شهر ایروان ارمنستان تعلق ‏داشتند.‏

امروزه، تمامی این محلات به دلیل ساخت و سازهای غیر اصولی، هویت خود را از دست داده اند به گونه ای که در ‏برخی از آنها دیگر بنای تاریخی ای به جا نمانده است. تنها در کنار کلیساهای جلفای نو و بخش کوچکی از محلۀ سنگ ‏تراش ها امکان زنده سازی دوبارۀ محله با طرح های مناسب و همساز با بافت آن امکان پذیر است. جلفای نو چنان دگرگون شده که امروزه مرزهای آن قابل تشخیص نیست و در تقسیمات جدید شهری، تنها نواحی پیرامون کلیسای وانک، جلفای نو خوانده می شود، در حالیکه بومیان ارمنی همچنان از نام های قدیم این محلات استفاده می کنند.‏

گونه شناسی خانه های جلفای نو اصفهان

خانه ها و ساختمان های جلفا چنان شکوهمند ساخته شده که شاردن از آنها به منزلۀ کاخ یاد کرده ‏است. [۲۱]بنا بر متون تاریخی، ارمنیان جلفای نو اصفهان علاقه ای وافر به ساخت خانۀ شخصی در حد توان خود ‏داشتند و به محض آنکه توان مالی لازم را به دست می آوردند، دست به ساخت بناهای ‏مسکونی مجلل می زدند، به عبارت دیگر، سکونت در خانۀ استیجاری نزد ارمنیان جلفای نو عیب محسوب می شد.‏ [۲۲]

به لحاظ گونه شناسی کلی خانه های جلفای نو اصفهان به دو تیپ کلی درون گرا و برون گرا تقسیم می شوند. از ‏درون گرایی معانی گوناگونی را می توان استنباط کرد. واژۀ ‏درون گرایی به معنای تودار بودن، گرایش به حالت درونی و پرهیز ‏از نشان دادن آن حالات به صورت تظاهر است. نپرداختن به ظاهر وکار بر روی درون و حالات درونی، به ‏دلیل اقلیم گرم مناطق مرکزی ایران، به عرصۀ معماری این نواحی نیز راه گشوده تا جایی که معماری این ‏مناطق را از این نظر که در نمای بیرون آن و در گذرهای پرپیچ و خم چیزی جز بدنه های خشتی و گلی ‏دیده نمی شود اما در داخل این بناها پرکاری و زیبایی وجود دارد، درون گرا نامیده اند. [۲۳]

گونه شناسی حاصل از پژوهش های نگارنده، در نتیجۀ تحقیقات میدانی و کتابخانه ای فراوان، حاکی از آن ‏است که خانه های درون گرا از نظر کالبدی، ارتباط بصری فضاهای سکونتی درونی بنا تنها با ‏حیاط خانه است در حالی که در گونۀ برون گرا خانه هایی طبقه بندی می شود که بنا در پوسته خارجی خود دارای ‏ارتباط بصری با گذرگاه های عمومی است. این ارتباط در برخی از خانه های جلفا در قالب ایوان دیده می شود.‏

بنابر تعاریف یاد شده گونۀ درون گرا خود می تواند شامل گونه های مختلفی باشد، از جمله خانه هایی با حیاط مرکزی و ‏جبهه های متعدد و یا خانه هایی با کوشک در درون باغ با دیوار محصور در اطراف آن.‏

تقسیم بندی گونه های درون گرا و برون گرا در کتاب های گوناگون به شیوه های مختلف صورت گرفته است؛ برای ‏مثال، گونۀ کوشکی را که بخش سکونتی در آن هیچ گونه ارتباطی با بدنه های خارجی بنا ندارد و در داخل باغ، محصور ‏است در طبقه بندی گونۀ برون گرا معرفی کرده اند. این نوع تقسیم بندی موضوع محرمیت را در خانه های جلفای نو اصفهان مورد تردید قرار می دهد و خواننده را در مورد وجود محرمیت در این خانه ها دچار شک می سازد در حالی که مشرف بودن به باغی که با دیواری محصور است نمی تواند به معنای برون گرایی فاقد ‏محرمیت تلقی شود. در مورد محرمیت باید یادآور شد که بر خلاف تصور برخی ناآشنایان با فرهنگ ‏ارمنی، که وجود محرمیت را در این خانه ها در حاشیه تصور می کنند، ارمنیان نسبت به ایجاد حریم در خانه ‏های خود بسیار متعصب بوده و برای تعریف آن در معماری راهکارهایی ارائه کرده اند.‏

گونۀ قالب خانه های جلفای اصفهان درون گراست و شمار معدودی از این بناها دارای دو بخش درون گرا و برون گرا هستند. بنابر تعاریف فوق، بخش درون گرای خانه شامل حیاط های مرکزی با جبهه های سکونتی در اطراف و ‏بخش برون گرا شامل ایوان یا گشودگی هایی بر روی پوستۀ خارجی رو به گذرگاه عمومی است. معضل محرمیت ‏خانه های برون گرا، در ضمن دارا بودن اشراف از داخل به فضای عمومی، با ارتفاع بلند ایوان و عرض کم ‏گذر برطرف می شده است. در چنین شکلی از معماری با محدود کردن دید مستقیم از معبر عمومی ‏به داخل بنا امکان ایجاد دید معکوس از ایوان به سمت معبر عمومی مهیا می شده است.‏

معماری جلفای نو اصفهان

معماری جلفای نو از تلفیق معماری ارمنی، که از ارمنستان و جلفای قدیم آمده بود و معماری بومی ایرانی، که ‏با اقلیم اصفهان تطابق داشت، شکل گرفت. مصالح بومی ارمنستان، به صورت خاص، سنگ است زیرا ‏سرزمین کوهستانی این مصالح را به وفور و در انواع و رنگ های گوناگون در اختیار دارد. نبود سنگ ‏کافی در اصفهان، به دلیل کویری بودن آن و در دست نبودن مصالح سنتی مورد استفاده در بناهای ارمنیان در این محل جدید، سبب شد تا ارمنیان در ساخت بناهای خود از مصالح و روش های بومی اصفهان استفاده و آن را با شیوه‌های سنتی خود ادغام کنند و شیوۀ جدیدی را در ساختمان سازی این منطقه به وجود آورند. بنا به ‏تفاوت هایی که در فرهنگ ارمنیان ساکن جلفای نو اصفهان و ایرانیان غیرارمنی ساکن اصفهان وجود داشت تفاوت هایی نیز ‏در شیوۀ سکونتی آنان پدید آمد به گونه ای که خانه‌های جلفای نو با فضاهایشان از دیگر خانه‌های اصفهان متمایز ‏شدند. بناهای تاریخی به جا مانده در بافت جلفای نو شامل بناهای مسکونی، آموزشی، کلیساها، دیرها، گورستان، ‏کاروان سراها و حمام هاست. بافت تاریخی جلفای نو در عصر حاضر دربرگیرندۀ تعدادی بنا با ارزشی تاریخی ‏ـ فرهنگی است. متأسفانه، شمار معدودی از بناهای تاریخی جلفای نو تا به امروز باقی مانده اما همین تعداد ‏محدود نیز برای آشکار ساختن فرهنگ و تاریخ آن روز کفایت می‌کند. [۲۴] ‏

نحوۀ ورود به خانه و حیاط، نماهای رو به حیاط، تزیینات بیرونی، تناسب ها، نحوۀ ارتباط بین اتاق ها و ‏حیاط و ترکیب فضاهای اصلی و فرعی در طبقۀ همکف از وجوه اشتراک با خانه‌های ایرانی و معرف آن بخش از هویت ‏معماری است که به تبعیت از معماری ایرانی دورۀ صفوی و پس از آن پدید آمده. علت این اشتراکات را در دو مورد می‌توان خلاصه کرد: اول اینکه منازل مشهور جلفای نو اصفهان متعلق به قشر سرشناس و بازرگانان مشهور آن زمان ‏بود که ارتباط نزدیکی با مردم اصفهان داشتند. دوم اینکه، رفت و آمد شاه و درباریان به این منازل ضرورت ‏ساخت چنین بناهایی را مشابه بناهای اصفهان و رعایت حریم های لازم را ایجاب می‌کرده است. وجود مصالح بومی و ‏شیوه‌های سنتی ساختمان سازی در اصفهان نیز، ناخودآگاه، تشابه هایی را میان خانه‌های جلفا و دیگر محله های ‏اصفهان ایجاد کرده است.‏ [۲۵]

تحقیقات نشان می دهد که برداشت های فلسفی و اعتقادی از عناصر طبیعی در معماری، نظیر آب در خانه های ‏اصفهان، همگی به الزامات اقلیمی باز می گردد. به گونه ای که وجود حوض آب، به دلیل خشکی هوا و ایجاد ‏برودت تبخیری، در بیشتر خانه های این اقلیم از جمله جلفای نو الزامی بوده است. همچنین، وجود تزیینات گیاهی و ‏آینه کاری ها به دلیل تلطیف فضای خشک کویری خارج از بنا بوده است و فلسفۀ ایجاد باغ و تصویری از بهشت ‏در فضاهای داخلی نیز به این موضوع باز می گردد. ‏

نقاشی های دیواری به سبک اروپایی در خانه های ارمنیان جلفای اصفهان، که از تفاوت های چشمگیر این خانه ‏ها با خانه های دیگر نقاط شهر اصفهان محسوب می شود، ناشی از وجود نقاشان مشهور تحصیل کرده در اروپا و همچنین، ‏ارتباط اروپاییان و سفرای آن خطه با ارمنیان جلفا، به دلیل اسکان در این شهر مسیحی، بوده است. [۲۶]این نقاشی ها شامل چهره هایی از زنان و مردان، فرشتگان، حیوانات و گونه های گیاهی ‏است.‏

پوستۀ خارجی خانه های جلفای نو فاقد هرگونه تزیینات است و کلیۀ تزیینات در فضاهای داخلی صورت گرفته. برخی خانه های جلفای نو، در کنار دیوار خشتی حجیم، دارای گره چینی هایی در سردر ورودی بنا هستند که به منزلۀ تنها تزیین خارجی بنا به وضعیت مناسب مالی صاحبخانه اشاره داشته است.‏

در تزیینات داخلی برخی از خانه های اعیانی و همچنین، کلیساها وجود کاشی‌های ایرانی و کشورهای شرقی ‏همچنین هنر مینیاتور قابل ملاحظه است. به دلیل منع ورود مسلمانان به جلفای نو اصفهان در دوران شاه عباس اول، ‏اهالی جلفای نو، با آزادی بیشتری می‌توانستند خانه‌های خود را مطابق با آداب و رسوم خود بنا نهند. [۲۷] وجود ایوان های مشرف به گذرگاه عمومی در خانه های برون گرای جلفای نو اصفهان نیز مؤید این مطلب است. ‏

کالبد خانه های جلفای نو اصفهان

آسایش اقلیمی در خانه های درون گرای مناطق گرم و خشک مانند اصفهان با قرار دادن بخشی از ساختمان ‏در درون زمین و محصور کردن کل آن حداکثر از چهار طرف، یعنی ساخت بناها در چهار جهت جغرافیایی ‏و به دور یک حیاط مرکزی که به خانه های چهارفصل معروف هستند، مهیا می شده.‏ [۲۸]

کلیات کالبدی خانه های ارمنیان جلفای نو شبیه به خانه های دیگر نقاط شهر اصفهان است و تنها در برخی جنبه های فرهنگی تفاوت هایی دیده می شود. بنابر تحقیقاتی که به تازگی صورت گرفته فرهنگ های گوناگون، ‏در شرایط اقلیمی مشابه، به دستاوردهای معماری مشابه و فرهنگ های مشابه، در شرایط اقلیمی متفاوت، به ‏دستاوردهای معماری متفاوت منجر شده اند. با چنین رویکردی تأثیر اقلیم فراتر از فرهنگ خواهد بود. شباهت ‏خانه های جلفای نو به خانه های دیگر محله های تاریخی غیر ارمنی اصفهان نیز به دلیل تشابه اقلیمی و استفاده از روش ها ‏و مصالح بومی منطقه است که غالباً از خشت و گل بوده. در مورد تفاوت های خانه های جلفای نو با خانه های محلات همسایه می توان به موارد کالبدی و شکل گیری جبهه های ساختمان اشاره کرد. خانه های دو جبهه ‏ساخت شمالی و جنوبی را می توان از این نوع دانست. برخی از خانه های درون گرای جلفای نو دارای دو جبهۀ ‏شمالی و جنوبی است که فضای زمستان‌نشین و تابستان‌نشین را تشکیل می‌دهد. این سبک در مقابل ‏الگوی رایج حیاط مرکزی با چهار جبهه ساخت، به صورت چهار فصل، قرار دارد که سبک بومی معماری ایران بوده ‏است.‏

علاوه بر تفاوت در زمینۀ تزیینات در برخی از خانه های ارمنیان، محلی برای آماده سازی شراب برای انجام ‏مراسم مذهبی نیز دیده می شود. این محل، که معمولاً در زیرزمین قرار داشت از طریق مجرا هایی با طبقۀ ‏همکف مرتبط بود تا آب انگور از راه این مجرا ها به کوزه های بزرگ در زیرزمین منتقل شود. ‏

در خانه های جلفای نو اصفهان، در ضمن رعایت مسائل مربوط به اشرافیت و حریم ها، ارتباط های بصری متنوعی با قسمت های مختلف ‏خانه به وجود می آید. بخش ورودی به مثابه هشتی یا فضای مسقفی که روشنایی کمتری نسبت به فضای ‏بیرون دارد و چرخشی که در ورودی بنا صورت می گیرد مانع از دید مستقیم به فضاهای اصلی خانه می شود. ‏همچنین، ارتفاع بلند دیوارهای حیاط مانع دید اتاق ها و فضاهای خصوصی می شود. ایجاد ‏گشودگی ها و نورگیرها، به تناسب فضایی متفاوت بوده است؛ برای نمونه، فضاهای اصلی مانند تالار دارای ‏بازشوهای بزرگ تر و ارسی های زیبایی نسبت به دیگر اتاق ها بوده اند. قاب پنچره ها غالبأ چوبی و دارای طرح های ‏متفاوت بود. برخی پنجره ها به صورت مشبک ساخته می شد تا ضمن ایجاد دید از داخل به ‏خارج هم امکان تهویه فراهم آید و هم مانعی در برابر تابش مستقیم آفتاب باشد. این پنجره ها دید از ‏فضای باز به بسته را محدود می کرد.‏ [۲۹]

ارتباط گذرگاه های عمومی با فضاهای داخلی خانه ها در جلفای نو اصفهان از طریق سلسله مراتب سازمان یافته ای شامل ورودی، ‏هشتی، دالان، حیاط و سپس، اتاق ها صورت می گرفت که در ادامه به تفصیل بررسی می شود.‏

ورودی: ‏بخش ورودی با سردرشاخص در بدنه خط آسمان را می شکند و با تفاوت مصالح، رنگ ‏و تزیینات از دیگر بخش های پوستۀ خارجی ساختمان قابل تشخیص است. این بخش بعضاً دارای ‏تزیینات گره چینی در بالای در چوبی و تخت یا پیرنشین هایی در دو طرف ورودی است. عقب ‏نشینی این بخش نسبت به گذر اصلی ضمن ایجاد قرینگی کامل دعوت کنندگی را به فرد القا می کند. ورودی به هشتی منتهی می شود. درهای چوبی سنگین کلون دار، که با کوبه هایی ‏مخصوص زنان و مردان به طور جداگانه صاحبخانه را از جنسیت غریبه آگاه می کرد، دلیل دیگری ‏بر اهمیت دادن ارمنیان به حریم خانه و مصونیت نسبت به تازه واردان است.‏

هشتی: هشتی به فضای بین ورودی و دالان گفته می شود که دارای دسترسی هایی به فضاهای خدماتی از ‏جمله اصطبل و بالاخانه، در صورت دارا بودن، است. هشتی مکانی برای ملاقات های غیر رسمی محسوب ‏می شود که مانع دید مستقیم به فضاهای داخلی است. ‏

دالان: دالان فضای ارتباطی میان هشتی و حیاط است. ارتباط فضای تاریک هشتی با نور از طریق ‏شیبی به دست می آید که به دلیل تراز پایین تر حیاط نسبت به گذر اصلی به وجود آمده[۳۰] و فرد را ‏به بخش باز خانه (حیاط) هدایت می کند. این بازی نور و سایه، علاوه بر مشخص ساختن مسیر برای ‏وارد شونده، با دسترسی به حیاط از گوشه های بنا نمای جبهۀ اصلی ساختمان را، که غالباً دارای ‏تزییناتی است و در جبهۀ مقابل قرار می گیرد، به گونه ای زیبا جلوه گر می سازد. ‏

حیاط: با گذر از دالان حیاط خانه هویدا می شود. در خانه های با حیاط مرکزی، ارتباط با فضای باز ‏حیاط از طریق فضاهای سکونتی صورت می گیرد به گونه ای که فضاهای شکل گرفته در اطراف حیاط هیچ گونه ارتباط بصری ای با معابر ‏عمومی ندارند و نور و تهویه لازم را از این بخش دریافت می کنند. در خانه های درون گرا با به وجود آوردن ریز اقلیم‏[۳۱] در حیاط مرکزی به وسیلۀ گیاهان، که باعث ‏تلطیف هوا می شود و حوض آب که برودت تبخیری را وارد محیط خشک کویری می کند، شرایط ‏آسایش در خانه فراهم می شود. ‏

از نظر عملکرد، حیاط رابط میان فضاهای بسته و گذر است و فضایی حیاتی برای زندگی به شمار ‏می رود که در آن کارهایی مانند نشستن و استراحت کردن در تابستان و بهار، فعالیت های روزمره، ‏بازی کودکان، تشکیل اجتماعات خانوادگی، برگزاری مراسمی مانند عروسی، عزا و همچنین، دیدار با همسایه ها صورت می گیرد. ‏

جبهه های اصلی خانه: بافت متراکم خانه های جلفای نو اصفهان، که در آنها بناها دارای دیوار مشترک بودند و ‏پشت به پشت یکدیگر ساخته می شدند، سبب کمترین اتلاف حرارت در زمستان و کمترین میزان ‏جذب گرما در تابستان می شد. قرارگرفتن فضاها به صورت چهارفصل و جابه جایی بر اساس دریافت ‏بهینۀ نور خورشید در فصل های گوناگون عاملی برای ایجاد آسایش در دورانی بوده که از سوخت ‏فسیلی استفاده نمی شده و یا حداکثر از شومینه های هیزمی و گاه اتاق کرسی برای تأمین حرارت در خانه های جلفای نو بهره می بردند. جبهۀ شمالی بنا بخش زمستان نشین را تشکیل می دهد و نور جنوب ‏را دریافت می کند. این بخش نسبت به جبهۀ شمالی بنا، که بخش تابستان نشین محسوب می شود و هنگام تابستان در سایه قرار می گیرد، ارتفاع کمتری دارد تا امکان گرم کردن فضاهای ‏داخلی به سهولت مهیا شود. جبهۀ جنوبی، که نور شمال را دریافت می کند و برای تابستان مناسب ‏است، در بیشتر موارد دارای حوض آب در کنار بدنۀ خارجی یا در داخل است. ارتفاع زیاد این جبهه، در کنار دیگر تمهیدات، ناشی از توجه به اقلیم منطقه به منظور رسیدن به آسایش بوده.

زیرزمین بنا، در ‏صورت دارا بودن، در زیر بخش تابستان نشین قرار می گرفت و از آن به منزلۀ انبار مواد غذایی یا مکان ‏استراحت در هنگام ظهر تابستان بهره می جستند. در برخی موارد نیز به منظور تلطیف بیشتر هوا حوض آب در زیرزمین قرار داده می شد. [۳۲]

اتاق های شمالی در تابستان و ‏اتاق های جنوبی و شرقی بیشتر در زمستان مورد استفاده قرار می گرفت. از اتاق های واقع در جبهه های شرقی و غربی ‏یا گوشه های بنا در بیشتر موارد برای بخش های خدماتی مورد استفاده قرار می گرفت و آنها جزو اتاق های اصلی خانه محسوب نمی شدند.

تالار، به منزلۀ اتاق اصلی خانه، فضایی برای پذیرایی از مهمان یا فعالیت های اصلی بود که معمولاً با ایوان ارتباط داشت.‏

اتاق های جانبی فضاهایی درجه دوم محسوب می شدند و تنها برای نشستن در ساعت هایی خاص ‏یا خواب به کار می رفتند. در این اتاق ها، معمولاً پستوهایی وجود داشت که در آن رختخواب، اسباب و… ‏نگهداری می شد. این اتاق ها گاه به منزلۀ فضاهای خدماتی و گاه به منزلۀ فضاهای خالص ‏عملکردی به کار می رفتند.‏

ایوان: فضایی نیمه باز و رابط میان حیاط و خانه است. بیشتر خانه های جلفای نو دارای یک یا چند ایوان ‏هستند که در زمستان و تابستان مورد استفاده قرار می گرفتند.‏

ایوان، در بخش تابستان نشین، فضای نیمه بازی را تشکیل می داد که عصرهای تابستان، همین که ‏آفتاب از دیوار مقابل بالا می رفت، مورد استفاده قرار می گرفت. کف ایوان با دو یا سه پله به ‏حیاط مسلط بوده است. از ایوان در بهار و تابستان به منزلۀ محلی برای نشستن و خواب و به منظور ‏ارتباط اتاق ها و فضای خانه، تردد و ارتباط خانه با حیاط و … استفاده می شده. ایوان ها در بیشتر موارد در بخش تابستان نشین ‏قرار دارند اما در برخی موارد این فضا در بخش زمستان نشین قرار گرفته و برای ‏استفاده در فصل سرد دارای بخاری دیواری در فضای نیمه باز است. بیشتر ایوان ها دارای تزیینات ‏است و گاهی دریچه هایی منتهی به فضای زیرزمین در آنها دیده می شود.‏

فضاهای خدماتی: معمولاً، درگوشه ای از حیاط و در نزدیکی ورودی، جایی که ارتباط مستقیم با ‏حیاط ندارد و در نتیجه، نور و تهویه در آن کم است، آشپزخانه و انبار قرار دارد. برای ‏تهویۀ هوا در آشپزخانه اغلب سقف آن را بسیار بلند می ساختند و عموماً، روزن نورگیری در بالای ‏گنبد یا طاق آشپزخانه قرار می دادند که نور مورد نیاز آشپزخانه از همین منفذ تأمین می شد. کارکرد این فضا پخت و پز، شست و شو و نگهداری از ظروف بود.‏

محل قرارگرفتن سرویس بهداشتی معمولاً در گوشه ای از حیاط، در کنار راه پله یا انبار ‏یا در نزدیکی در ورودی در فضای هشتی بود. خانه های بافت سنتی جلفای نو اصفهان عموماً فاقد حمام بودند و ساکنان این منطقه از حمام های عمومی موجود در محله ها استفاده می کردند. در ادامه، به تشریح معماری چند نمونه از خانه های ارمنیان جلفای نو اصفهان پرداخته می شود:‏

ـ خانۀ سوکیاس ‏

این خانه از آثار به جای مانده از دورۀ صفوی در محلۀ تبریزی هاست که امروزه دانشکدۀ مرمت دانشگاه هنر در آن ‏استقرار یافته. این خانه، که در طبقه بندی بناهای درون گرا قرار می گیرد، از حیاطی وسیع و طویل و فضاهایی در دو جبهۀ شمالی ‏و جنوبی تشکیل شده. جبهۀ شمالی شامل ایوانی دو ستونی است که مقابل حوض خانه قرار دارد. دو اتاق ‏سه دری با عمق های متفاوت اما هر دو مشرف به حیاط اصلی خانه، در دو طرف این ایوان واقع شده و پشت هر‏یک از آنها اتاق دیگری وجود دارد که با حیاط دوم مرتبط است. حوض خانه ارتفاعی معادل دو طبقه دارد و در هر طبقه، اتاق هایی در اطراف آن قرار گرفته. اتاق های طبقۀ دوم به یکدیگر متصل اند و بخش ‏مرکزی حوض خانه را دور می زنند‎‏.[۳۳] (تصویر ۲)‏

این سبک از معماری، یعنی وجود حوض در جبهۀ شمالی بنا و استقرار ساختمان بین دو حیاط، را در دیگر خانه های دیگر جلفای نو نیز می توان دید. این جانمایی سبب به وجود آمدن تهویۀ طبیعی در فضاهای داخلی می شود به طوری که با بالا ‏رفتن دما در وجه جنوبی و ایجاد مکش هوای خنک تر مرطوب از وجه شمالی، که در سایه قرار دارد، به داخل ‏کشیده می شود.‏

فضای حوض خانه توسط ارسی مرتفع به ایوان ستون دار مقابل خود و با سه در چوبی به حیاط واقع ‏در ضلع جنوبی گشوده می‌شود. حوض خانه و اتاق های اطراف آن دارای تزیینات کاربندی و نقاشی روی گچ است ‏که تأثیر سبک‌های نقاشی اروپایی در آن دیده می‌شود. (تصویر۳) ایوان ستون دار این جبهه نیز بر روی سقف و ‏دیوارها دارای تزیینات فراوان نقاشی شده است.

اتاق ضلع شرقی حوض خانه دارای طاقچه‌ها و فرورفتگی‌هایی به ‏شکل ظروف مختلف و شبیه فضای فوقانی عمارت عالی قاپوی اصفهان است.جبهۀ شمالی خانه، که ‏ترکیبی نامتقارن دارد، شامل یک ایوان ستون دار و اتاق پشت آن، مطبخ و فضاهای ورودی است. قاعدۀ هشتی ‏ورودی به شکل مربع است. هشتی ورودی از یک سو، به وسیلۀ دالانی با حیاط و از سوی دیگر، با مطبخ مرتبط است. ‏تزیینات یزدی بندی سردر این ورودی و طاقچه‌های دو طرف آن این خانه را از سایر خانه‌هایی که در همسایگی آن است متمایز کرده. نمای حیاط‌های خانه پوشیده از اندود سیم گل و دارای باغچۀ بزرگی در میانۀ حیاط است.‏ [۳۴]

‏ـ خانۀ مارتا پیترز‏

این خانه، که از گونۀ بناهای درون گرای کوشکی در داخل باغ است، در خیابان حکیم نظامی واقع شده و الگویی ‏متفاوت با خانه‌های عادی هم عصر خود دارد. طرح خانه در ابتدا به صورت کوشک و در میان باغ، واقع ‏بوده که در طول زمان دستخوش تغییر شده. بخش اصلی مکعب شکل و متعلق به دورۀ ‏صفوی است که چهارصفه ای در میان خود دارد. این فضا با ارتفاعی معادل دو طبقه،در دو سوی شرقی و ‏غربی، دارای ایوان هایی بوده است. سقف چهار صفه دارای تزیینات مقرنس و دیوارهای آن پوشیده از تزیینات ‏گچ بری، آینه کاری، طلاکاری و نقاشی هایی از فرشتگان است. این فضا و ایوان های آن در داخل باغی محصور ‏بوده و روشنایی آن از چهار سمت تأمین می‌شده است. در چهار گوشۀ بخش اصلی خانه، اتاق هایی وجود دارد ‏که با ایوان ها و فضای میانی مرتبط است. در جبهۀ جنوبی بنا، ایوانی در میانه با دو اتاق سه دری در دو طرف ‏قرار دارد که احتمالاً در دوره‌های بعدی به آن اضافه شده. (تصویر۴)

نمای خارجی ساختمان دارای ‏تزیینات آجرکاری و پنجره‌های جنوبی دارای گره چینی‌های زیباست. تغییرات مختلف در طول زمان سبب ‏شده که باغ پیرامون بنا به چند حیاط و فضای باز تبدیل شود به گونه ای که امروزه در شمال کوشک اصلی ‏یک حیاط و در دو جبهۀ شمالی و شرقی این حیاط، فضاهای دیگری واقع شده. علاوه بر این، دو حیاط ‏دیگر در جنوب و شرق کوشک به چشم می خورد که حیاط شرقی نقش خدماتی داشته و فضاهای آشپزخانه و سرویس های بهداشتی ‏را دربر می گیرد. [۳۵] ورودی خانه، در وضعیت ‏کنونی، مستقیماً به حیاط شمالی وارد می شود. احتمالاً، در این بخش فضاهای دیگری نیز وجود داشته که ‏در تعریض خیابان حکیم نظامی از بین رفته است. در حال حاضر، این خانه به منزلۀ دانشکدۀ هنر مورد استفاده ‏قرار می گیرد. (تصویر۵)‏

ـ خانۀ خواجه هوسپ

این خانه در محلۀ تبریزی ها به شکل درون گرا و دارای دو جبهه ساخت است. ‏جبهۀ تابستان نشین جنوبی به صورت دو طبقه و به سمت حیاط بیرونی و اندرونی مشرف ‏است. فضای ایوان در وجه شمالی حوض خانه ای دارد که در بخش سقف گنبدی دارای تزیینات ‏آینه کاری و مقرنس است.‏

این حوض با حوضی در بیرون بنا ارتباط دارد و با افزایش برودت تبخیری سبب تلطیف هوا ‏در تابستان می شده. به دلیل قرارگرفتن در سایه و دمای مناسب تر، زیرزمین خانه با پلکان ‏ارتباطی و بازشوهایی به سمت حیاط در این بخش واقع شده است. (تصویر۶)

نبود حوض در ‏جبهه های زمستان نشین شاهد این مدعاست که جنبۀ اقلیمی اهمیت بیشتری از جنبۀ فرهنگی حوض در این بناها دارد. ‏جبهۀ زمستان نشین شمالی بنا با سقف کوتاه تر، برای فراهم آوردن بهتر آسایش در زمستان، در بخش ‏نورگیر ساختمان، یعنی شمال، قرار دارد و نور جنوب را دریافت می کند. این بخش دارای تزیینات ‏شیر و شکر در سقف است. ورودی در شمال غرب خانه در سطحی پایین تر از گذر اصلی قرار دارد و ‏با یک هشتی به دالانی منتهی و سپس، وارد حیاط می شود. هشتی شامل بخش های ‏اصطبل و پلکان منتهی به بالاخانه است که در بخش شمالی یا زمستان نشین قرار دارد. بالاخانه خود ‏دارای دوبخش، اتاق سه دری و ارسی، است که در جبهۀ شمالی و جنوبی سقف اصطبل قرار دارد و ‏در حکم حیاط برای این قسمت است. فضای بالاخانه که مورد استفادۀ خدمه بوده از ‏طریق پلکان دیگری مستقیماً به حیاط متصل می شود. (تصویر۷)

ـ خانۀ میناسیان‏

خانۀ میناسیان در محلۀ چهارسوق و به صورت برون گرا ساخته شده است. این خانه دارای الگویی متفاوت با خانه های جلفاست به ‏گونه ای که بخشی از آن بر روی مادی پیش آمده است و معبر عمومی از زیر آن می گذرد. خانه دارای دو ‏طبقه است که در سه وجه یک حیاط شکل گرفته و از طریق پلکانی در مرکز بنا به هم مرتبط می شوند. ‏طبقۀ همکف شامل اتاق های خدماتی در جبهۀ شمالی و مطبخ در بخش غربی بناست. ساختمان ‏یک ورودی مرتبط با گذر در جنوب خانه دارد که تنها بخش ساخته شده در جبهۀ جنوبی بنا ‏محسوب می شود. اتاق هایی نیز در جبهۀ شمالی بنا با نورگیری مطلوب جنوبی در همکف قرار دارند. ‏‏(تصویر۸)

طبقۀ اول دارای ایوانی بسیار زیباست که کل بنا را دور می زند و اتاق های این طبقه را در سایه ‏قرار می دهد. در این بنا، راهکارهای اقلیمی به منظور بهره گیری از وضعیت مناسب فصلی، به دلیل ابعاد ‏محدود زمین در طبقات، مورد توجه بوده است به گونه ای که در طبقۀ همکف اتاق هایی در جبهۀ شمالی ‏حیاط با جهت گیری جنوبی دیده می شود که مناسب فصل زمستان است و فضاهای خدماتی در شمالی ترین نقطۀ بنا رو به سمت گذر قرار گرفته و همچون حائلی بین فضای سرد و اتاق های یاد شده به شمار ‏می آید. فضاهای طبقۀ اول به دلیل قرار گرفتن در سایه ای که ایوان سرتاسری ایجاد کرده ‏همچنین گشودگی هایی که در بدنۀ شمالی به سمت مادی قرار دارد، از وضعیت دمایی مطلوب تری برای ‏فصل تابستان برخوردار است. این فضاها با پیش آمدگی ای که بر روی مادی دارد و استفاده از آب مادی دارای ‏تهویۀ عرضی مرطوب است؛ به عبارتی، معمار بنا در این خانه راهکارهای اقلیمی ای را ‏که در دیگر خانه ها در سطح ارائه می کرد، به دلیل محدودیت ابعاد زمین، این بار در ارتفاع به اجرا درآورده.(تصویر۹)جبهه های شرقی و غربی بنا فضاهای مطبخ و خدماتی را شامل می شود.‏

جمع بندی‏

جلفای نو اصفهان، این گنجینۀ ارزشمند معماری، لایه های پنهان بسیار دارد که پژوهش در این عرصه را می طلبد.‏ معماری خانه های ارمنیان جلفای اصفهان، به لحاظ دارا بودن ارزش های تاریخی فرهنگی، قابلیت مطالعۀ ‏گسترده ای دارد. شناخت تخصصی ویژگی های کالبدی این خانه ها به لحاظ معماری علاوه بر اینکه می تواند مروری ‏بر ذوق و سلیقۀ پدیدآورندگان آنها باشد قادر است تا دلایل و انگیزه های تشکیل گونه های کالبدی منحصر ‏به فرد را نیز آشکار کند؛ برای نمونه، شکل گیری ویژگی های کالبدی یکایک این بناها حاکی از دانش معماران ارمنی آن دوران در زمینۀ تحلیل موقعیت و حل مسائل اقلیمی آن روز بر اساس نیازهای بستر است، آنچه که امروزه پیوسته به معماران قرن بیست و یکم یادآوری می شود. راهکارهای اجرا شده به دست معماران ‏ارمنی در خانه های ارمنیان جلفای نو مؤید ارائۀ راه حل های منظم و منطقی سازمان یافته ای است که در حوزه ‏های کالبدی بنا بر اساس وضعیت محیطی بستر، اقلیم یا فرهنگ گاه در سطح و گاه در ارتفاع به اجرا درمی آمده است.

پی نوشت ها :

 

پی‌نوشت‌ها:

۱-دارای دکترای معماری و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اصفهان.

۲- آرمن حق نظریان، «معماری جلفا»، هنر ارمنی، ش 2 (2004)، ص۱۰ ـ ۱۵.

۳-ر.ک: آرگام آیوازیان، میراث نخجوان، جلفا (به زبان ارمنی) (ایروان: گاسپرینت، ۲۰۰۴).‏

۴- شهرام ‏امیری، «جلفای اصفهان از صفویه تا قاجاریه»، پیمان، ش۳۰ (زمستان۱۳۸۳): ۱۰۱ـ‏‏۱۱۶‏.

۵-ر.ک: آیوازیان، همان.‏

۶- از جلفای نو، به دلیل منفک بودن از بافت اصلی شهر اصفهان و دارا بودن دروازه های مجزا، در متون تاریخی به منزلۀ شهر یاد شده است. ‏در حالی که امروزه در تقسیم بندی های شهری یکی از محلات اصفهان محسوب می شود و کاملاً، با بافت جدید شهری عجین شده.

۷-ر.ک: مقدی خدابخشیان، «طراحی مجموعه فرهنگی ارامنه در اصفهان». (پایان نامۀ کارشناسی ارشد معماری، ‏دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، ۱۳۸۵).

۸-ر.ک: هاروتیون درهوهانیان، تاریخ جلفا (اصفهان: چاپخانۀ کلیسای وانک، ۱۸۸۰)، ج۱.

9-Chardin

۱۰-آیوازیان، همان.

۱۱-آیوازیان، همان.

۱۲-خدابخشیان، همان.

۱۳-درهوهانیان، همان.

۱۴- ثروتمندان و افراد با نفوذ جلفای نو اصفهان خواجه نامیده می شدند.

۱۵-خیابان مشهور نظر، که تا به امروز نیز وجود دارد، از نام خواجه نازار گرفته شده است.

۱۶- آیوازیان، همان.

۱۷- ر.ک: آشوت استپانیان، فرهنگ زندگی ارمنیان جلفای نو (ایروان: زانگاک، ۲۰۰۰)‏.‏

18-nor jugha

nor در زبان ارمنی به معنای نو وJugha نیز تلفظ ارمنی جلفاست.

19-Hin jugha

Hin در زبان ارمنی به معنای قدیمی است.

۲۰-درهوهانیان، همان.‏

۲۱- ر.ک: کاراپت کاراپتیان، خانه های ارامنۀ جلفای نو اصفهان، ترجمۀ مریم قاسمی سیچانی (‏تهران: فرهنگستان هنر، ۱۳۸۵)‏.

۲۲- ر.ک: بغوس پطروسیان، زندگی ساکنان قدیمی جلفای نو (اصفهان: چاپخانۀ کلیسای ‏وانک، ۱۹۷۴).

۲۳-ر.ک: غلامحسین معماریان، آشنایی با معماری مسکونی ایرانی (گونه شناسی درون گرا) (تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۷۵).

۲۴- خدابخشیان، همان.

۲۵- ‏سیمون آیوازیان، «نگاهی به معماری منازل موجود در جلفا»، در دومین کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، مجموعه مقالات سازمان میراث ‏فرهنگی کشور (تهران: شهروند، ۱۳۷۸)‏، ج۱، ص ۴۷۵-۴۸۴.

۲۶- ‏ر.ک: مانیا قازاریان، هنر نقاشی جلفای نو، ترجمۀ ادیک گرمانیک (تهران: ندا، ۱۳۶۳).

۲۷-سیمون آیوازیان، همان.

۲۸-ر.ک: مقدی خدابخشیان، «گونه شناسی بناهای خاک پناه در اقلیم های خشک ایران» (رسالۀ دکتری معماری، ‏دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران،۱۳۹۱).

۲۹- ر.ک: زهرا میرخانی، «طراحی مجموعۀ مسکونی در جلفا با نگاهی به معماری بومی منطقه» (پایان نامۀ ‏کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، ۱۳۹۴).

۳۰-پایین بودن تراز حیاط نسبت به گذر دلایل متفاوتی داشته است اول اینکه آب نهرها و مادی ها بر خانه سوار باشند و بتوان از ‏آن برای آبیاری باغ داخل حیاط استفاده کرد. دوم اینکه به دلیل استفاده از خاک محل برای ساختمان سازی و تبدیل آن به ‏کاهگل و خشت حیاط در عمق قرار می گرفت.‏

31- micro climate

۳۲-‏خدابخشیان، «گونه شناسی بناهای خاک پناه در اقلیم های خشک ایران».

۳۳- ‏کاراپتیان، همان.

۳۴- ر.ک: مرکز اسناد و تحقیقات دانشکدۀ معماری و شهرسازی، گنجنامه، خانه های اصفهان (اصفهان: طرح ‏و نگار، ۱۳۷۷).

۳۵- همان.

‏منابع:

استپانیان، آشوت.فرهنگ زندگی ارمنیان جلفای نو. ایروان: زانگاک، ۲۰۰۰.‏

امیری، شهرام. «جلفای اصفهان از صفویه تا قاجاریه». پیمان. ش۳۰. تابستان ۳۸۳ : ۱۰۱ـ ۱۱۶‏.

آیوازیان، آرگام. میراث نخجوان، جلفا. ایروان: گاسپرینت، ۲۰۰۴.‏

آیوازیان، سیمون. «نگاهی به معماری منازل موجود در جلفا». در دومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران،مجموعه مقالات سازمان میراث ‏فرهنگی کشور. تهران: شهروند، ۱۳۷۸،‏ ج۱.

پطروسیان، بغوس. زندگی ساکنان قدیمی جلفای نو. اصفهان: چاپخانۀ کلیسای وانک، ۱۹۷۴.‏

حق نظریان، آرمن. «معماری جلفا». هنر ارمنی، ش۲. ۲۰۰۴: ۱۰ـ ۱۵. ‏

خدابخشیان، مقدی. «طراحی مجموعه فرهنگی ارمنیان در اصفهان». پایان نامۀ کارشناسی ارشد معماری، ‏دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، ۱۳۸۵.‏

ـــــــ . «گونه شناسی بناهای خاک پناه در اقلیم های خشک ایران». رسالۀ دکتری معماری، ‏دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، ۱۳۹۱.‏

خدابخشیان، مقدی ؛ مفیدی شمیرانی، سید مجید. «فضاهای زیرزمینی در معماری بومی اقلیم گرم ‏و خشک ایران». مجلۀ علمی پژوهشی هویت شهر. ش ۱۷. ۱۳۹۳: ۳۵ـ ۴۴. ‏

درهوهانیان، هاروتون. تاریخ جلفا. اصفهان: چاپخانه کلیسای وانک، ۱۸۸۰، ج۱.‏

قازاریان، مانیا. هنر نقاشی جلفای نو. ترجمۀ ادیک گرمانیک.تهران: ندا، ۱۳۶۳.

کاراپتیان، کاراپت. خانه های ارمنیان جلفای نو اصفهان. ترجمۀ مریم قاسمی سیچانی. تهران: ‏فرهنگستان هنر، ۱۳۸۵.‏

مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری و شهرسازی. گنجنامه، خانه های اصفهان. اصفهان: طرح و ‏نگار، ۱۳۷۷.‏

معماریان، غلامحسین. آشنایی با معماری مسکونی ایرانی (گونه شناسی درون گرا). تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۷۵.

میرخانی، زهرا. «طراحی مجموعۀ مسکونی در جلفا با نگاهی به معماری بومی منطقه». پایان نامۀ ‏کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان، ۱۳۹۴.‏

مناطق ده گانۀ اصفهان،‏ سازمان ‏GIS ‎ ایران، ۱۳۷۸ (لوح فشرده).

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۴
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید