فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۳

مراسم یادبود نود و هشتمین سالگرد نژادکشی ارمنیان

نویسنده: ایساک یونانسیان

مراسم یادبود نود و هشتمین سالگرد نژادکشی ارمنیان
مراسم یادبود نود و هشتمین سالگرد نژادکشی ارمنیان

۲۴آوریل، سالروز اولین نژادکشی قرن بیستم است که اساساً از طرف ارمنیان یاد آوری می شود. ارمنیان هر ساله، به منظور گرامیداشت یاد و خاطرۀ ۱/۵ میلیون شهید ارمنی، که در ۱۹۱۵م به دست کارگزاران دولت عثمانی از موطن آبا و اجدادی شان بیرون رانده و قتل عام شدند، در ارمنستان و سراسر جهان، با هدف تنویر افکار عمومی، مراسم بزرگداشتی برپا می کنند. با همین هدف ارمنیان ایران، به خصوص، مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور، بنابر رسالت خود، همه ساله طی مراسمی، با حضور هم وطنان ایرانی، سعی در بازگو کردن حقایق فاجعۀ نژادکشی برای هم میهنان ایرانی خود دارد.

مراسم امسال نیز با نام نژادکشی، جنایت بی کیفر در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، با همت مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور، در تالار اجتماعات انجمن اجتماعی ارمنیان تهران برگزار شد. در این مراسم سید محمدحسن ابوترابی‌فرد، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی؛ گریگور‌ آراکلیان، سفیر جمهوری ارمنستان در جمهوری اسلامی ایران؛ فرهاد کلینی، سفیر‌ سابق ایران در ارمنستان؛ جواد هروی، نمایندۀ مردم قائنات؛ رضا صابری، نمایندۀ مردم آزاد‌شهر؛ امیر خجسته، نمایندۀ همدان؛ فیاضی، نمایندۀ آزاد شهر؛ سیامک مره‌صدق، نمایندۀ کلیمیان در مجلس شورای اسلامی؛ اسفندیار اختیاری، نمایندۀ زرتشتیان در مجلس؛ یوناتن بت‌کلیا، نمایندۀ آشوریان در مجلس؛ حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر مسائل سیاسی؛ روبرت‌ بگلریان، نمایندۀ ارمنیان اصفهان و جنوب کشور؛ دکتر کارن خانلری، نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال کشور؛ اعضای شورای خلیفه گری ارمنیان تهران و جمع کثیری از اصحاب رسانه حضور داشتند.

در این مراسم حجت الاسلام ابوترابی فرد، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی و آقایان حسن بهشتی پور، تحلیل گر مسائل سیاسی و دکتر کارن خانلری، نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال کشور، به ایراد سخنرانی پرداختند.

 

در ابتدای مراسم، آقای گئورک قوکاسیان، عضو هیئت مدیرۀ مؤسسه هور و مجری برنامه ضمن خوشامد گویی به مهمانان و به منزلۀ سخن آغازین گفت: «همه ساله، ارمنیان سراسر جهان در روز ۲۴ آوریل، سالروز نژادکشی ارمنیان، یاد قربانیان آن فاجعۀ بزرگ انسانی و تاریخی را گرامی می دارند. امسال نود و هشتمین سالگرد نژادکشی ارمنیان به دست دولت ترکیه عثمانی است. با گذشت ۹۸ سال نه تنها غبار فراموشی این واقعه انکار ناپذیر را نپوشانده بلکه نمایان شدن ابعاد وسیع این جنایت هولناک به ما آموخته است که نمی توان تاریخ را انکار و یا مطابق اغراض سیاسی با آن رفتار کرد».

قوکاسیان افزود: «امروز نژادکشی ارمنیان از سوی بسیاری از مجامع بین المللی و مجالس کشورهای مختلف پذیرفته و محکوم شده است. در داخل ترکیه نیز طیف گسترده ای از اندیشمندان، روشنفکران و مورخان نسبت به تحریف تاریخ و انکار واقعیت در مورد مسئلۀ ارمنی واکنش نشان داده و خواهان قبول مسئولیت این واقعۀ تاریخی و پذیرش نژادکشی ارمنیان به دست دولت ترکیه شده اند.مطمئناً، اگر کشورهای جهان نسبت به اولین نژادکشی قرن بیستم، که باعث خلق واژۀ نژادکشی شد، یعنی کشتار بزرگ ارمنیان در ترکیۀ عثمانی، واکنش قاطعی نشان می دادند، دنیا شاهد نژادکشی های بعدی شامل نژادکشی سربرنیتسا، روآندا، دارفور،کامبوج و دیگر حوادث هولناک تاریخ نبود».

گئورک قوکاسیان در انتهای سخن خود گفت: «خواستۀ ما ارمنیان نیز همانا اجرای عدالت و پذیرش نژادکشی ارمنیان و مجازات جنایات بی کیفر ماندۀ دولت ترکیۀ عثمانی است.در آرزوی روزی که وجدان های بیدار بشری در کمال آرامش نظاره گر اجرای حق و حاکمیت قانون در سراسر دنیا باشند چرا که برقراری عدالت تنها تضمین امکان صلح و امنیت پایدار در جهان است».

پس از اظهارات آقای قوکاسیان، فیلمی مستند با نام دادگاه ناتمام، به کارگردانی ژان یعقوبیان، از وقایع نژادکشی ارمنیان به نمایش درآمد..

پس از نمایش فیلم حجت السلام ابوترابی فرد به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: «افتخار دارم در جمع همکاران خود در خانۀ ملت در خاطرۀ دردناک کشتار پیروان حضرت مسیح (ع) در خدمت شما هستم و در این سوگ با خواهران و برادران و هم وطنان عزیزم شریکم. حضرت علی(ع) در نامه به استاندار مصر، مالک‌اشتر، فرمودند: ,مردم به دو گروه تقسیم می‌شوند یا برادران و خواهران دینی تو هستند و یا مانند تو انسان هستند و باید با برادران و خواهران دینی و با آحاد افراد جامعه بشری براساس محبت، رحمت، عطوفت و گذشت برخورد کرد،.این پیام شخصیتی است که نویسندۀ مسیحی هوشمندانه نام او را صوت‌العدالۀ‌الانسانیۀ گذاشت و اعلام کرد که نباید گفت علی(ع)، بلکه باید گفت فریاد عدالت در تاریخ».

نایب رئیس مجلس، با اشاره به اینکه همۀ انسان‌ها باید به آموزه‌های انسانی وفادار باشند، اظهار داشت: «متأسفانه قدرت سیاسی نظامی و ثروت اگر با ارزش‌های متعالی انسانی و الهی همراه نشود جنایات هولناکی مانند نژاد‌کشی ارمنیان را به همراه خواهد داشت. بنابراین، آنچه که می‌تواند قدرت را مهار کند ارزش‌های متعالی دینی است».

وی ادامه داد: «اگر حضرت مسیح (ع) حکومت کند هرگز شاهد ظلم و ستمی نخواهیم بود و اگر پیامبر اسلام(ص) حکومت کند هیچ حقی پایمال نمی‌شود و اگر حضرت علی(ع) حکومت کند فریاد عدالت در جهان حاکم می‌شود. حضرت علی(ع) به اصحاب خود می‌فرمایند: ,خبری دریافت کردم که خلخالی از بانوی اهل کتاب به ستم درآوردند، و در ادامه اعلام کردند که اگر برای این خبر انسان جان ببازد ارزش دارد. بنابراین، در ایران اسلامی باید دست در دست دهیم و در سایه آموزه‌های آسمانی و دین اسلام باشیم».

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: « آیۀ قرآن می‌گوید: ,اگر انسان، انسانی دیگر را به ناحق به قتل رساند، گویا همۀ افراد بشر را در طول تاریخ کشته است،. بنابراین، از نظر انبیای الهی فرق نمی‌کند یک انسان یا همۀ انسان‌ها را بکشید چرا که هر دو گناهی نابخشودنی است اما اگر یک انسان را حیات راستین دهیم، گویا همۀ انسان‌ها را حیات داده‌ایم. به همین خاطر در ایران اسلامی باید در این راه حرکت کنیم و هم‌اکنون، در این مسیر گام برداشته‌ایم».

وی با بیان اینکه کسانی که دستشان به خون ارمنیان آلوده شده الآن در سوریه و فلسطین دست به قتل عام مردم می زنند تأکید کرد: « امروز جنایتکاران با همۀ توان از رژیم نژادپرست صهیونیستی دفاع می‌کنند و متأسفانه کسانی قدرت را در دست دارند که با انسانیت و عدالت در لفظ و کلام رابطه‌ای ندارند».

نایب رئیس مجلس در پایان خاطرنشان کرد: «امیدوارم پیروان ادیان الهی در ایران با وحدت و همدلی دست در دست یکدیگر برای ساختن ایرانی آباد و مبارزه با ظلم در هر جبهه‌ای در یک مسیر گام برداریم».

در ادامۀ این مراسم، دکتر حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر مسائل سیاسی، به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: «جنایت به هر بهانه‌ای باشد محکوم است چراکه انسان‌ها کرامت دارند و به دور از رنگ و نژاد باید گرامی داشته شوند».

وی تصریح کرد: «تک‌تک انسان‌ها ارزشمندند و به هیچ بهانه‌ای نباید اجازه داد که جنایت توجیه شود».

این تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار داشت: «دولت ترکیه امروز درحالی با کردها مذاکره می‌کند که زمانی کرد‌ بودن آنها را منکر بود و می‌گفت آنها ترک کوه نشین هستند. بنابراین، آنها می‌توانند مسئلۀ نژاد‌کشی ارمنیان را هم بپذیرند و زمان آن رسیده که ترکیه این مسئولیت را بپذیرد تا زمینه برای تفاهم ایجاد شود».

بهشتی‌پور در پایان خاطرنشان کرد: «دولت ترکیه باید هراس و تردید را کنار گذارد و انتخاب صحیح را انجام دهد و زمینه را برای شکوفایی انسانیت و افقی را برای کنار آمدن انسان‌ها با یکدیگر ترسیم کند».[۱]

در پایان سخنان بهشتی پور دکلمه ای با نام کشتار، از اشعار سیامانتو، شاعر ارمنی، به زبان فارسی، به وسیلۀ سرکار خانم تالین بندری اجرا شد.

دکترکارن خانلری آخرین سخنران این مراسم بود و با بیان اینکه اولین و مهم‌ترین انگیزۀ امپراتوری عثمانی برای نژاد‌کشی ارمنیان، آشوریان، کردها و یونانیان، تصاحب سرزمین‌های تازه و حفظ استیلا بر آنها بوده گفت: «امپراتوری عثمانی به ‌رغم قرن‌ها تلاش نتوانست ارمنیان را به لحاظ فرهنگی و اقتصادی در جامعۀ خود استحاله کند».

وی تصریح کرد: «امپراتوری عثمانی به دنبال پاک‌سازی عناصر غیرترک از سرزمینشان بود. بنابراین، ارمنیان نخستین قربانی آنها بودند چراکه طلعت بیک در ۱۲۹۴ش لایحۀ موسوم به تهجیر را تقدیم مجلس عثمانی کرد تا ناحیۀ شرقی عثمانی از ارمنیان پاک سازی شود و این لایحه صریعاً تصویب شد».

نمایندۀ ارمنی-ان ته-ران و شم-ال کشور تأکید کرد: « ارمنیان در سرزمین خود کشته شده‌اند و ترکیه به خوبی می‌داند که پذیرش این جنایت فقط راجع به مسائل مالی نیست و دیر یا زود مسئلۀ استرداد ناحیۀ ارمنستان غربی مطرح می‌شود».

وی با بیان اینکه اولین موضع‌گیری جمهوری اسلامی ایران دربارۀ نژاد‌کشی ارمنیان از سوی امام خمینی (ره) مطرح شد افزود: «از شهید چمران نقل شده که امام در تحلیل مفصلی از وقایع نژاد‌کشی ارمنیان در ۱۹۱۵م یاد کردند و آن را فاجعۀ بزرگ نامیدند و در تفاوت ماهوی ایران و عثمانی گفتند که ایران مملکتی نیست که چنین قتل عامی از ارمنیان کند و ایرانیان چنین ملتی نیستند».

وی ادامه داد: «سید‌محمدرضا خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، در ۱۳۸۳ش، به ارمنستان سفر کردند و به بنای یادبود ارمنیان در ایروان احترام گذاشتند و پس از ایشان محمود احمدی‌نژاد، در ۱۳۸۴ش، ضمن تأکید بر موضع گیری قبل از انتخابات در این خصوص، وقایع سال ۱۹۱۵م را تأسف بار یاد کردند. معاون محترم رئیس‌جمهور نیز در سال ۱۳۹۰ش اعلام کردند که امپراتوری عثمانی صد سال پیش دست به نژاد‌کشی ارمنیان زده. بدین ترتیب، هر ساله بر تعداد روشنفکران و سیاستمداران در مورد پذیرش نژاد‌کشی افزوده می‌شود».

خانلری در پایان خاطرنشان کرد: «نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی به دغدغه‌های انسان‌دوستانه در فلسطین، سوریه و میانمار پرداخته‌اند. بنابراین، شکی نیست این دوستان دربارۀ نژاد‌کشی ارمنیان هیچ‌گاه بی‌تفاوت نخواهند بود».[۲]

نژادکشی ارمنیان، بزرگ ترین جنایات علیه نوع بشر و دردناک ترین زخم تاریخی ارمنیان[۳]

دکتر کارن خانلری

همایشی که در جریان است در واقع یکی از مراسم بی شماری است که ملت ارمنی به مناسبت سالگرد نژادکشی ارمنیان به دست حکومت عثمانی در ۱۹۱۵م، به منظور ادای احترام به ارواح ۱/۵ میلیون قربانی بی گناه این جنایت بزرگ تاریخ بشر، هر ساله در اقصا نقاط جهان برگزار می کند.

همان طوری که مستحضر هستید با بنیان گذاری حکومت عثمانی در ۱۲۹۹م، به دست عثمان غازی، در منطقه ای واقع در جنوب غربی ترکیۀ امروزی، تدریجاً روندی با هدف تصرف سرزمین های ملل مجاور آغاز شد. این پدیده تحت بابی موسوم به «فتوحات» جایگاهی ویژه در تاریخ عثمانی دارد. چنین پدیده ای در تاریخ ملل متمدن تقریباً بی نظیر است. من باب مثال، در تاریخ پر فراز و نشیب ایران عزیز، روند استیلا بر ملل همسایه تحت نام «فتوحات» ثبت نشده است.

سلاطین عثمانی، که از نوادگان مهاجران آلتای مغولستان و از وارثان سلجوقیان آناتولی بودند، با اهداف چند لایۀ سیاسی، اقتصادی و نظامی مقولۀ «فتوحات» را در قرون جدید با جدیتی بی همتا پایه ریزی کردند و با شدت و حدت فراوان تداوم بخشیدند. آنان از اجداد خود، چنگیزخان مغول و آلپ ارسلان سلجوقی، به خوبی آموخته بودند که اعمال توحش، برده گیری، تاراج و چپاول ثروت های ملت های دیگر آنان را در زمانی بسیار کوتاه تر به قدرتی بزرگ خواهد رساند. همچنین، آموخته بودند که لازمۀ حفظ قدرت حکومتی سیطرۀ همه جانبه بر سرزمین های مجاور و تحمیل نظام خاصی از ترکیب برده داری و فئودالیسم بر این ملت هاست. اگر این ملت ها مانند یونانیان یا مقدونیان مسیحی بودند، فتوحات عثمانی تحت لوای دین و اگر مانند ایرانیان و عرب های مسلمان بودند، تحت لوای مذهب صورت می پذیرفت.

در اندک زمانی، دامنۀ «فتوحات» شامل ملت ارمنی و سرزمین آبا و اجدادی ارمنستان نیز شد. فتح بخش عظیمی از ارمنستان، که از زمان سلجوقیان آغاز شده بود، به دست سلاطین عثمانی، سلیمان قانونی و سلیم دوم، تکمیل شد و ایالت های گوناگون ارمنستان – ارزروم، وان، بیتلیس، ترابوزان، قارص و غیره – تحت سیطرۀ حکومت عثمانی درآمد.

در طول حدود شش قرن، سیاست کلی سلاطین متوالی عثمانی در قبال ارمنیان اضمحلال ملی – فرهنگی و استحالۀ کامل این ملت در ساختار اجتماعی – اقتصادی عثمانی بوده است. از اواسط قرن نوزدهم میلادی و خصوصاً، پس از جنگ روس و عثمانی در۱۸۷۸م، حکومت عثمانی به شکست سیاست های خود در مورد ارمنیان پی برد و مؤلفه های جدیدی را بر راهبردهای کلان خود افزود که همانا سازماندهی کشتارهای موضعی و کوچ اجباری ارمنیان از طریق تقویت جمعیتی، اقتصادی و نظامی کردها و چرکس ها در ارمنستان غربی بود. با اشاعۀ تبلیغات مسموم، ترغیب گسترده به تاراج اموال و تجاوز به نوامیس و ترویج روحیۀ تنفر و انزجار نسبت به ارمنیان حکومت عثمانی موفق به جا به جایی جمعیت بزرگی از کردها از بین النهرین و چرکس ها از آناتولی مرکزی به ارمنستان غربی شد و تعداد زیادی از جوانان کرد و چرکس را در فوج های نظامی موسوم به «هنگ حمیدیه» گرد آورد و به تسلیح آنان پرداخت. به دست همین «هنگ حمیدیه» در طول سال های ۱۸۹۴-۱۸۹۶م جمعیتی بالغ بر سیصدهزار ارمنی به دستور سلطان عبد الحمید دوم در ارمنستان غربی کشته شدند.

در ۱۹۰۸م، متعاقب انقلاب مشروطیت در ایران، انقلابی موسوم به حوریت در عثمانی به وقوع پیوست. سلطان عبدالحمید دوم ساقط شد و حزب اتحاد و ترقی، به سرکردگی انورپاشا، طلعت بیگ، پرنس سعید حلیم و جمال پاشا زمام امور را به دست گرفت. دیری نپایید که حکومت اتحاد و ترقی نیز دریافت که برای حفظ نظام سلطه بر «فتوحات» عثمانی نه تنها باید از دادن شعارهای آزادی و برابری انسان ها و ملت ها جداً پرهیز کرد بلکه باید سریعاً پروژۀ امحای فیزیکی ارمنیان، مقدونیان و یونانیان و پاک سازی ارمنستان غربی، مقدونیه و پونتوس را دوباره فعال ساخت.

جنگ جهانی اول فرصتی سترگ را برای فعال سازی این پروژه به وجود آورد. در بهار ۱۹۱۵م، طلعت بیگ، وزیر کشور (ناظر داخله) عثمانی، لایحه ای موسوم به «تهجیر» را تقدیم مجلس عثمانی کرد که بر اساس آن جمعیت ارمنی ساکن ایالت های شرقی عثمانی (ارزروم، وان، ترابزون، بیتلیس، دیاربکر)، که در مجاورت جبهۀ شرق جنگ روس و عثمانی قرار داشتند، می بایست تخلیه و به ایالت های دیگر منتقل می شدند. قانون «تهجیر» بلافاصله به تصویب مجلس عثمانی رسید. متعاقب آن هنگ جدیدی از تشکیلات مخصوصۀ عثمانی – متشکل از زندانیان خطرناک، راهزنان حرفه ای و برخی نیروهای ویژه – سازماندهی و وظیفۀ اجرای این قانون تحت مسئولیت و نظارت مستقیم شخص طلعت بیگ به آن محول شد. لازم به ذکر است که کلیۀ افراد ذکور ارمنی ۱۵ تا ۴۵ ساله قبلاً از ۱۹۱۴م به سربازی فراخوانده شده بودند و جمعیت ارمنیان را عمدتاً زنان، کودکان و سالمندان تشکیل می دادند.

تشکیلات مخصوصه در مدتی کمتر از یک سال صدها هزار زن، کودک و سالمند ارمنی ساکن ایالت های مذکور را به اردوگاه های مرگ تعبیه شده در صحرای دیرالزور، در حوالی شهر حلب، منتقل کرد و در آنجا به صورت نظام مند به قتل رساند. این رویه تا ۱۹۱۸م در مورد ارمنیان ساکن ایالت های دیگر عثمانی، که از جبهۀ شرق بسیار دور بودند، مانند خاربرت، آدانا، سیواس، قونیه، آنکارا و غیره، نیز در پیش گرفته شد. افراد ذکور ارمنی، در قالب سربازان وظیفه، به جای آموزش تسلیح و اعزام به جبهه، طبق نقشۀ از پیش طراحی شده ابتدا به کارهای راه سازی و سنگرسازی گمارده و سپس به صورت گروهی کشته شدند.

شواهد تاریخی مؤید این واقعیت اند که حدود ۱/۵ میلیون ارمنی امحا فیزیکی، حدود هشصد هزار ارمنی از سرزمین آبا و اجدادی خود اخراج و در حدود دویست تا ۲۵۰ هزار ارمنی برای حفظ جان خود و خانواده هایشان مجبور به تغییر دین شده اند و حدود دو هزار کلیسا، دیر و صومعه و بیش از چهار هزار مدرسه و مرکز فرهنگی متعلق به ارمنیان، به صورت کلی و جزئی تخریب شده است.

می توان گفت که این واقعۀ کم نظیر در تاریخ، که بر اساس معیارهای کنوانسیون ۱۹۴۸م سازمان ملل متحد یک نژادکشی (ژنوساید) تمام عیار و براساس قانون ۱۹۶۷م همین سازمان جنایت جنگی علیه نوع بشر محسوب می شود، در واقع آخرین راه حل حکومت عثمانی برای تصاحب نهایی ارمنستان غربی بوده است.

یکی از ویژگی های ماهوی نژادکشی ارمنیان در مقایسه با برخی دیگر از نژادکشی های بزرگ تاریخ، همانند نژادکشی یونانیان یا هولوکاست یهودیان، این است که ارمنیان در موطن خود کشتار و از سرزمین پدری خود رانده شده اند. یکی از استدلال های دولت های متوالی جمهوری ترکیه در انکار نژادکشی ارمنیان در همین ویژگی نهفته است. ترکیه به خوبی می داند که تقبل مسئولیت نژادکشی ارمنیان تنها با جزای حقوقی و کیفری به فرجام نمی رسد و دیر یا زود، خواسته یا ناخواسته، مسئله استرداد ارمنستان غربی در محوریت موضوع قرار خواهد گرفت.

اگر نژادکشی ارمنیان، در زمان خود، از سوی جامعۀ جهانی محکوم و عاملان آن مجازات می شدند، شاید تاریخ بشر دیگر هرگز شاهد نژادکشی یونانیان عثمانی در ۱۹۱۸م، نژادکشی آشوریان در۱۹۲۵م، نژادکشی کردهای ترکیه در۱۹۳۰م، نژادکشی علویان ترکیه۱۹۳۸م، نژادکشی یهودیان در۱۹۴۰م، کشتار فلسطینیان و نژادکشی توتسیان روآندا در اواخر قرن بیستم و نژادکشی مسلمانان میانمار در ۲۰۱۲م نمی بود.

واقعۀ نژادکشی ارمنیان نخستین بار در ۱۹۶۵م، پس از حدود پنجاه سال، از سوی جمهوری اروگوئه مورد شناسایی رسمی قرار گرفت و محکوم شد. از آن تاریخ تاکنون حدود بیست کشور نیز رسماً این واقعه را تحت عنوان نژادکشی پذیرفته و علی رقم تهدیدات علنی و غیرعلنی حکومت ترکیه این جنایت تاریخی را محکوم کرده اند. در برخی کشورها مانند سوئیس و بلژیک حتی قوانین مکملی برای کیفری کردن انکار نژادکشی ارمنیان تصویب و به مورد اجرا گذاشته شده است.

در نظریه های حقوقی جرم شناسی نژادکشی و جنایات جنگی معمولاً تأکید می شود حکومت هایی که یک بار مرتکب نژادکشی شده و محکوم نشده اند ذاتاً مستعد انجام نژادکشی های جدید هستند. مصداق این موضوع در مورد ترکیه به عینه مشاهده می شود. ترکیه، پس از موفقیت نسبی در امر نژادکشی ارمنیان، فناوری نژادکشی را در مورد یونانیان، آشوریان، کردها و علویان نیز تکرار کرد. بنابراین، شناسایی بین المللی نژادکشی ارمنیان از دیدگاه های زیر حائز اهمیت است:

– شناسایی نهایتاً منجر به تقبل مسئولیت این واقعه از سوی وارث حقوقی حکومت عثمانی، یعنی جمهوری ترکیه، خواهد شد.

– شناسایی باعث احقاق حقوق پایمال شدۀ انسانی ملت ارمنی خواهد شد و این دردناک ترین زخم تاریخی ارمنیان تا حدودی التیام خواهد یافت.

– شناسایی از جنایات جدید علیه بشر جلوگیری خواهد کرد. نفوذ و تعدی علنی نیروهای ویژۀ ارتش ترکیه به خاک سوریه، تهدید و دخالت فعال در امور داخلی این کشور و ترغیب گروه های مسلح مخالف دولت به ارعاب، قتل و تاراج شیعیان، علویان، کردها، ارمنیان و آشوریان سوریه از جمله همین جنایات ناشی از سیاست دیرینۀ «فتوحات» و فناوری نژادکشی ترکیه است.

ارمنیان ایران، که در تاریخ پرفراز و نشیب ایران عزیز همواره در کنار برادران مسلمان، زرتشتی، کلیمی و آشوری خود از مرزهای پرگوهر این خطه دفاع کرده و در راه تعالی و پیشرفت کشور از هیچ مجاهدتی فروگذار نکرده اند، از ایران و حکومت برخاسته از بطن این ملت بزرگ، از جمهوری اسلامی، انتظار شناسایی رسمی نژادکشی ارمنیان را دارند. باید گفت که در روند این شناسایی تاکنون قدم های مؤثری برداشته شده است.اولین موضع گیری جمهوری اسلامی به امام خمینی راحل، این رادمرد عدالت و آزادی در تاریخ نوین بشر، باز می گردد. از قول شهید مصطفی چمران چنین نقل می شود که در بهمن ماه ۱۳۵۷ش و در بحبوحۀ انقلاب، امام در بحث و تحلیل مفصلی از ارمنیان و تاریخ ارمنیان به وقایع ۱۹۱۵م پرداخته و از آن به منزلۀ فاجعه ای بزرگ یاد کرده اند. در این مبحث، امام راحل، با اشراف وسیع و شناخت عمیق تاریخ معاصر، در مقام مقایسۀ ماهوی بین حکومت جبار عثمانی و حکومت اسلامی ایران برآمده و گفته اند: «ایران مملکتی نیست که قتل عام تازه ای برای ارمنیان تدارک ببیند و ایرانیان نیز چنین ملتی نیستند». این رویکرد امام راحلمان، که ملهم از بینش و منش عدالت جویانۀ شیعی است، در کانون توجه و تحسین گستردۀ ارمنیان جهان و دولتمردان وقت ارمنستان شوروی قرار گرفت. در ۱۳۸۳ش، رئیس جمهور وقت کشورمان، جناب آقای دکتر خاتمی، که برای انجام دیدار رسمی به جمهوری ارمنستان سفر کرده بودند، با حضور در بنای یادبود شهدا در ایروان، نسبت به قربانیان نژادکشی ارمنیان ادای احترام کردند. چندی بعد در ۱۳۸۴ش، رئیس جمهور کشورمان، جناب آقای دکتر احمدی نژاد، ضمن یک جلسۀ معارفه، با حضور نمایندگان ارمنیان در مجلس شورای اسلامی، آقایان گئورک وارطان و روبرت بگلریان، ضمن تأکید بر موضع گیری قبل از انتخابشان در قبال نژادکشی ارمنیان، از وقایع ۱۹۱۵م به منزلۀ وقایعی تأسف بار یاد و این گونه جنایات علیه مردم بی گناه را محکوم کردند. معاون محترم ریاست جمهور نیز در ۱۳۹۰ش طی دیداری رسمی اعلام داشتند که: «حکومت عثمانی حدود صد سال قبل علیه گروهی از ارمنیان نژادکشی انجام داده است».

بدین سان، هر ساله بر تعداد روشنفکران، سیاستمداران و دولتمردان کشورمان که این واقعه را مورد شناسایی و محکومیت قرار می دهند افزوده می شود.

با وجود این اقدامات مؤثر، مع الوصف، با درک عمیق از موقعیت کشورمان در شرایط حساس منطقه ای و بین المللی و با دلگرمی از منویات مقام معظم رهبری که فرمودند: «این نکته را به خاطر بسپارید که جمهوری اسلامی ایران طرف دار ملت های مظلوم است، با ظالمان مخالفت و مبارزه می کند و در مقابل زورگویی و زیاده خواهی با همۀ وجود می ایستد»، ما ارمنیان ایران به تلاش های خود برای شناسایی رسمی و محکومیت واقعۀ نژادکشی فعالانه ادامه می دهیم.

در طول چند ماه اخیر، برحسب وظیفه ای که از سوی مردم شریف ارمنیان تهران و شمال کشور به این حقیر داده شده است، به خوبی واقفم که نمایندگان ملت بزرگوار ایران در ورای گفت و گوها و بحث و بررسی های دقیق، سخت و طاقت فرسای مربوط به مسائل اقتصادی، بودجه و تحریم همه جانبه چگونه به دغدغه های انسان دوستانه در قبال فلسطینیان نوار غزه، مردم سوریه و مسلمانان میانمار در مجلس شورای اسلامی پرداخته اند و در مقام حمایت معنوی و دفاع از حقوق آنان بر می آیند. بنابراین، شکی نیست که همین عزیزان در مورد نژادکشی ارمنیان، یکی از بزرگ ترین جنایات علیه نوع بشر و دردناک ترین زخم تاریخی ما ارمنیان، هیچ گاه بی تفاوت نبوده و نخواهند بود.

چرا نباید ۲۴ آوریل ۱۹۱۵م را فراموش کرد ؟[۴]

دکتر حسن بهشتی پور

این خون که موج می‌زند اندر جگر تو را
در کار رنگ و بوی نگاری نمی‌کنی

مُشکین از آن نشد دَم خلقت که چون صبا
بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی

ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی

شاید در نگاه اول این پرسش از ذات و جوهرۀ یک امرتاریخی و سیاسی اندکی ساده بنماید زیرا ممکن است به ‌راحتی پاسخ دهیم: معلوم است فراموش نمی کنیم تا مظلومان از یاد نروند. فراموش نمی کنیم تا از تکرارِ چنین جنایاتی جلوگیری کنیم.

اینها همه هست اما به باور من به چنین سؤال مهمی باید پاسخی دقیق تر و عمیق تر داد زیرا پرسش اصلی تر این است که چگونه می توان با گرامی داشتن یاد قربانیان یک جنایت مانع از تکرار آن در روزگار ما شد؟ آیا جنایتکاران اساساً برای انجام دادن یا ندادن جنایاتشان به مجالس یادبود و گرامیداشت توجه دارند؟

واقعیت آن است که علاوه برگرامیداشت یاد و خاطرۀ قربانیان نسل کشی باید با ریشه های آن جنایت و تفکراتی که اقدام جنایتکاران را توجیه می کند مبارزه کرد.

همه می دانند و بر این واقعیت اذعان دارند که کشتن انسان ها به صورت دسته جمعی و سازمان یافته، به منظور پاک سازی قومی و نژادی یا عقیدتی، که در اصطلاح حقوقی به آن «ژنوساید» گفته می شود، با هر هدف و توسط هر فرد یا گروهی و با هر مرام ومسلک و نژادی که باشد، در نزد هر انسان خردمندی محکوم و ناپسندیده است. اما چگونه می شود با این قبیل جنایات سازمان یافته، مبارزۀ واقعی کرد؟

آرتور کستلر،[۵] نویسندۀ مشهور مجاری تبار انگلیسی، می گوید:« ما تاریخ را کامل‌تر از دیگران آموخته‌ایم. می‌دانیم که تاریخ برای فضیلت ارزشی قائل نیست. همچنان که جنایتکاران مکافات نمی‌شوند ولی هر خطایی عواقب خود را دارد که دامن هفت نسل را خواهد گرفت. براین اساس باید گفت هر فکر غلطی که دنبال می‌کنیم جنایتی‌ است که در حق نسل‌های آینده مرتکب می‌شویم. در نتیجه، افکار غلط را باید همان‌گونه مجازات کنیم که دیگران جنایتکاران را مجازات می‌کنند».[۶]

به زبان ساده تر، برای ریشه کن ساختن جنایت علیه بشریت، باید با اندیشه های غلط و آنچه که نسل کشی انسان ها را توجیه می کند مبارزه کرد اما چگونه می توان ریشۀ جنایات را خشکاند؟

آیا وقتی به همه انسان های جنایتکار یادآور شویم جنایت بی پاسخ نمی ماند و حتی ممکن است عواقب آن را نسل های بعدی به مدت طولانی تحمل کنند آنها با این موعظۀ اخلاقی دست از جنایت می کشند و یا لااقل برای انجام آن تردید می کنند؟

بی تردید پاسخ این پرسش منفی است. بنابراین، همه ما مسئول هستیم از خانواده ها و مدارس شروع کنیم و به همۀ فرزندانمان بیاموزیم که انسان، که اشرف مخلوقات خداست، جایگاه و مقام بلندمرتبه ای دارد که نمی توان به هیچ بهانه ای جنایت علیه او را توجیه کرد.

بنابراین، اگر ما یاد قربانیان ۲۴ آوریل را گرامی می داریم نه فقط از آن روست که یاد آنها فراموش نشود و مانع از تکرار این گونه جنایات شویم بلکه گردهم می آییم تا به این پرسش تاریخی پاسخ دهیم که چرا اندیشۀ انسان ها این گونه جنایات را توجیه می کند؟ به راستی، چه تحولی رخ می دهد که انسان ها این گونه با برتری جویی های گروهی، قومی، نژادی و یا شاید برای منافع اقتصادی و شاید هم تمایل به برتری طلبی و سلطه جویی ماهیت انسانی خود را به مرور تغییر می دهند و به شیطان صفتی می گرایند. همان آنها هستند که به تعبیر زیبای قرآن از بالاترین مراتب الهی به فرومایه ترین پستی ها تن می دهند.

مسئلۀ مهم برای ما صرفاً پیدا کردن شخص یا اشخاص جنایتکار نیست بلکه مسئله یافتن چرایی حوادث هولناکی چون قتل عام ارمنیان در سال های جنگ جهانی اول است.

جنایت، نسل کشی، خشونت، بی رحمی، انتقام جویی، بهره کشی و دیگر آزاری چرخۀ بی پایان شیطان صفتی انسان هاست که متأسفانه نسل به نسل انتقال داده می شود. تاریخ به ما می گوید که محکوم کردن عثمانی ها، نازیست ها، فاشیست ها و صهیونیست ها برای جنایاتشان دردی را دوا نمی کند بلکه این عموم مردم و تک تک افراد جامعه هستند که مخاطبان اصلی چنین مراسم بزرگداشتی اند.

آنها هستند که برای بازایستادن چرخۀ تولید و باز تولید خشونت نقش ایفا می کنند. این واقعیت تلخ جامعۀ انسانی را باور کنیم که ما انسان ها هستیم که می توانیم جلوی تکرار جنایت را بگیریم و یا باز هم به بهانه ای جدید جنایت ها بیافرینیم. باید گفت شاید تنها یکی از راه های فرار از این چرخۀ معیوب خشونت همان راهی باشد که نلسون ماندلا، که خود۲۷ سال رنج زندان رژیم آپارتاید را در آفریقای جنوبی تحمل کرد، به همۀ انسان ها پیشنهاد می دهد: « ببخش اما فراموش نکن».

به واقع، «بخشیدن و فراموش نکردن» از فضیلت های انسانی است که توصیه به آن، به ویژه به قربانیان جنایت، بسیارسخت است اما بدون شک ملاکی مطمئن وضمانت نامه ای برای حل و فصل اختلافات خواهد بود.

راهبرد «ببخش و فراموش نکن» ناظر به «راهکاری برای آیندۀ انسان » است. البته، باید توجه داشت بخشایش زمانی تحقق می یابد که رابطه‌ای دوطرفه حاکم باشد؛ یعنی، زمانی می توان جنایتکار را بخشید که به راستی از خطا بودن کارخود آگاه شده باشد و آن را انکار نکند و از آن مهم تر آنکه خود در از بین بردن زمینه ها و شرایط و ریشه های جنایت مشارکت کند. در چنین شرایطی است که می توان بخشید اما فراموش نکرد تا نسل های آینده باردیگر، با توجیه به ظاهر منطقی، چنان اقدام های جنایتکارانه ای را تکرار نکنند.

صد البته که راهبرد فراموش نکردن توصیه به دامن زدن به دشمنی ها و گسترش اختلاف ها نیست. بلکه دقیقاً برعکس. یاد همۀ قربانیان قتل عام ها را گرامی می داریم چراکه آنها شایستۀ زندگانی بودند و باید برای نسل های بعد از آن هم، با دورشدن از خشم و نفرت، به ندای درونی انسانیت انسان پاسخ دهیم و بکوشیم به فرزندان خود بیاموزیم که نباید بر دشمنی ها بر اساس اختلاف های قومی، مذهبی و نژادی دامن زد.

اما دراینجا این پرسش اساسی مطرح می شود که ترکیه، به مثابه وارث امپراتوری عثمانی، چرا نمی تواند مسئولیت جنایت قتل عام ارمنیان را در ۱۹۱۵م بپذیرد و بابت آن عذرخواهی کند؟

ترکیه ای، که امروز در مسیر تفاهم با کردها بر اساس اصول حقوق شهروندی و مردم سالاری گام بر می دارد، چرا نباید و نمی تواند با ارمنیان به تفاهم رسد؟

آیا دولت ترکیه نمی تواند به نحو نمادین مانند کیفر پذیرفته ای باشد که با پذیرش مسئولیت و پوزش خواهی می کوشد خود را از مسئولیت ننگ قتل عام پاک کند؟

ماکس وبر، متفکر و جامعه شناس آلمانی، معتقد است انسان در دوران مدرن شیفته و اِلینۀ نهادهایی شده که خود آنها را ساخته اما پس از مدتی فراموش کرده این نهادها ساختۀ دست خود او هستند. مسائل سیاست خارجی جمهوری ترکیه، از زمان تأسیس آن در ۱۹۲۳م، نیز از این قاعده پیروی می کند.

به نظر می رسد زمان آن فرارسیده تا دولت ترکیه به هراس و تردید انتخاب صحیح پایان دهد. دولت ترکیه مسئول این انتخاب تاریخی است، انتخابی که نمی تواند آن را بر عهدۀ هیچ قضا و قدری بگذارد یا توجیه به ظاهر منطقی کند. یک روی این انتخاب بزرگ مسئولیت شناسی است که نباید با تردید همراه شود و روی دیگرش شکوفایی انسانیت و گشایش افقی جدید برای همکاری های متقابلاً سودمند است.

کلام آخر آنکه درچنین مجالس باشکوهی گردهم می آییم که یادآور شویم این شعر سعدی را:

«بنی آدم اعضای یک پیکرند
که در آفرینش زیک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

توکز محنت دیگران ب-ی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی».

از توجه همۀ شما سپاسگزارم.

پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

۱- متن کامل سخنرانی دکتر بهشتی پور در پایان گزارش، در صفحۀ ۱۹۷ همین شماره ارائه شده است.

۲- متن کامل سخنرانی دکتر خانلری در پایان گزارش، در صفحۀ ۱۹۱ همین شماره، ارائه شده است.

۳ـ متن کامل سخنرانی نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، دکتر کارن خانلری، در مراسم نود و هشتمین سالگرد نژادکشی ارمنیان، در تالار اجتماعات انجمن اجتماعی ارمنیان، تهران، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲.

۴ـ متن کامل سخنرانی دکتر حسن بهشتی پور، تحلیلگر مسائل سیاسی، در مراسم نود و هشتمین سالگرد نژادکشی ارمنیان، در تالار اجتماعات انجمن اجتماعی ارمنیان، تهران، ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲.

Arthur Koestler 5ـ

۶ـ آرتورکستلر، ظلمت در نیمروز، ترجمۀ اسدالله امرایی(تهران: نقش و نگار، ۱۳۸۰).

ظلمت در نیمروز اصطلاحی‌ است که از انجیل گرفته شده و به معنای آن است که کسی به گناه ناکرده دم تیغ برود:

« به هنگام نیمروز، ظلمت همه‌ جا را فراگرفت و تا ساعت سه بعدازظهر ادامه یافت. دراین وقت عیسی با صدای بلند فریاد زد: خدای من، خدای من، چرا مرا تنها گذارده‌ای؟». انجیل مرقس، باب پانزدهم، آیات ۳۳ و ۳۴.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۳
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید