فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۹
مبنای حقوقی جبران خسارت دارایی های مصادره و نابود شده کلیساها و دیرهای ارمنستان غربی
نویسنده: آودیس هاروطونیان / ترجمه: شاهن هوسپیان
اشاره
دکتر آودیس هاروطونیان در 1962م در ایروان، پایتخت ارمنستان، چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه های زادگاهش گذراند و در 21 سالگی موفق به کسب مقام نخست در بخش جغرافیا و تاریخ دانشگاه خاچاطور آبوویان و نیز بخش علوم اجتماعی دانشگاه دولتی ایروان شد و به درجۀ تاریخ نگار ـ مترجم (انگلیسی) دست یافت. دورۀ کارشناسی ارشد را در رشتۀ تاریخ ارمنستان با درجۀ ممتاز در دانشگاه خاچاطور آبوویان به پایان برد و با دفاع از پایان نامۀ خود، شامل مجموعۀ تحقیقات وی در مورد جنگ جهانی اول و پراکندگی و تبعید ارمنیان در سال های 1914ـ1917م، موفق به کسب درجۀ دکترا شد.
دکتر هاروطونیان طی بیست سال اخیر به همکاری تحقیقاتی با وزارت آموزش و پرورش، تدریس در مؤسسات آموزش عالی، رهبری علمی گروه های گوناگون فرهنگی و تاریخی ، شرکت مؤثر در همایش های علمی و ملی، تربیت معلم و ایراد سخنرانی در زمینه های تاریخی و اجتماعی در قراباغ و مجتمع علوم کلیسای اجمیادزین، پایتخت روحانی ارمنستان، پرداخته است.
وی به پاس خدمات علمی، نگارش بیش از هشتاد عنوان مقالۀ تاریخی و علمی و شرکت فعال در تدوین کتاب های دبیرستانی موفق به دریافت تقدیرنامه و سپاس نامه از سوی جاثلیق اعظم گارگین دوم، پیشوای دینی ارمنیان جهان، شده است. دکتر هاروطونیان به زبان های ارمنی، روسی و انگلیسی تسلط کامل و با زبان ترکی آشنایی دارد. ایشان در حال حاضر عضو هیئت علمی علوم الهی مجتمع گئورگیان اجمیادزین است.
بر اثر نژادکشی سازمان داده شده به دست دولت ترکان جوان[۱] در بخش وسیعی از سرزمین اجدادی ارمنیان در منطقۀ ارمنستان غربی،[۲] سرزمینی که ملت ارمنی در آن پا به عرصۀ وجود گذاشته، تشکل یافته و قرن ها تداوم داشته، سرزمینی که حکومت های ارمنی در آن شکل گرفته و سیر ترقی را پیموده اند و بالاخره سرزمینی که هزاران سال زیستگاه ارمنیان بوده است، بومیان آن سرزمین از زیستن در آن محروم شدند.
نابودی آثار ملی و فرهنگی ارمنیان با آغاز نژادکشی در منطقۀ ارمنستان غربی شروع و در نتیجۀ آن آثار باستانی و معماری بسیاری متعلق به ارمنیان نابود شد، آثاری که گواهی بی چون و چرا بر تمدن کهن ارمنیان در آن سرزمین بود. به گفتۀ رافائل لمکین[۳]نژادکشی نه تنها سبب نابودی فیزیکی یک ملت یا یک گروه مذهبی بلکه سبب نابودی فرهنگ و مذهب بومی آن سرزمین نیز می شود ولی متأسفانه درک انهدام فرهنگی به منزلۀ یک جرم، برای جلوگیری از آن و تنبیه مجرم، در کنوانسیون ۱۹۴۸م سازمان ملل پیش بینی نشده است.
با طرح موضوع نژادکشی ارمنیان در وهلۀ نخست دانسته یا ندانسته موضوع اعادۀ حقوق ۱/۵ میلیون انسان بی گناه کوچ داده شده و قتل عام شده در ذهن تداعی می شود. گاهی نیز، به منزلۀ عواقب آن، نابودی وحشیانۀ آثار فرهنگی همچون بناهای به جا مانده از آنان به ذهن می آید ولی توجه کمتر کسی به ثروت های فرهنگی غارت و نابوده شده معطوف می شود، به ویژه، آثار فرهنگی بسیاری که در کلیساها و دیرهای گوناگون نگهداری می شد، میراث فرهنگی ای که برای مردم بومی آن سرزمین مقدس بود و به غارت رفت و برای همیشه نابود شد.
واقعیت این است که در دوران جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸م) دولت ترکان جوان با هدف غصب همیشگی سرزمین اجدادی ارمنیان نه تنها فرصتی مناسب به دست آورد تا بومیان آنجا را از سرزمین اجدادی شان براند و نابود سازد، بلکه اموال آنان را نیز تصاحب کرد و در کنار نابودی کلیساها، دیرها و سایر بناهای به جامانده از آنان هرگونه اثری را که بیانگر تمدن چندین هزارسالۀ آنان بود نیز محو کرد که در نتیجۀ آن لطمه های جبران ناپذیری به فرهنگ و تمدن ملت ارمنی وارد آمد و به مقدسات آنان توهین شد. [۴]
پیش از آغاز جنگ جهانی اول، در سال های ۱۹۱۲ـ۱۹۱۳م، دولت عثمانی اقدام به گرد آوری اطلاعات در خصوص کلیساها و دیرهای فعال در گسترۀ امپراتوری کرد تا اطلاعات مورد نیاز را به منظور برنامه ریزی برای اجرای نژادکشی و مصادرۀ اموال ارمنیان تکمیل سازد. [۵]
هرچند گرد آوری اطلاعات و سرشماری کلیساهای فعال ارمنیان امری جدید برای خلیفه گری استانبول بود ـ زیرا بر اساس سیاست سلاطین عثمانی و برای دوری از دردسرهای بعدی آنان هیچ گاه راغب به جمع آوری و مکتوب کردن این گونه آمار نبودند ـ ولی برحسب درخواست و اعمال فشار وزارت امور داخلی، خلیفه گری استانبول فهرست ۱۵۰۰ کلیسا و دیر منطقۀ ارمنستان غربی را با ذکر دقیق مکان و تاریخ بنای آنها به زبان عربی تهیه و ارائه کرد. در فهرست های ارائه شده از سوی خلیفه گری شرح کاملی از دارایی های دویست دیر و دو هزار کلیسا در گسترۀ کل امپراتوری عثمانی نیز ارائه شد. [۶] تمامی این اطلاعات در اختیار کمیتۀ ویژه ای که تحت نظارت طلعت پاشا[۷] در شهر حلب تشکیل شده بود قرار گرفت. [۸]
وزارت امور داخلی عثمانی، با هدف مصادرۀ دارایی های منقول و غیر منقول ارمنیان پس از آغاز کوچ اجباری آنان، با فرستادن تلگرام های رمزدار برای کارگزاران خود در منطقه دستورهای مورد نیاز را ابلاغ کرد. در ۱۶ مه ۱۹۱۵م دستورالعملی در خصوص دارایی های به جامانده از ارمنیان در ۳۳ ماده در وزارت امور داخلی تهیه، در ۲۶ مه همان سال برای تصویب به دولت ارائه، سه روز بعد تصویب و برای اجرا ابلاغ شد. این دستورالعمل، که تعلیمات نامه نام داشت، در واقع به سازمان های زیر مجموعۀ دولت اجازۀ تصمیم گیری در خصوص دارایی های به جامانده از ارمنیان را در چهارچوب مواد دستورالعمل در شرایط جنگی و وضعیت فوق العاده سیاسی می داد.
هدف از این دستورالعمل تعیین چگونگی مصادرۀ دارایی های منقول و غیر منقول پانصد هزار خانوادۀ ارمنی و همچنین مصادرۀ مدارس، کلیساها، دیرها و دارایی های دیگر آنان بود. [۹] طبق دستورالعمل مجریان موظف به ارائۀ گزارش دارایی های مصادره شده به وزارت امور داخلی بودند.
مواد ۲، ۳، ۶، ۱۱ و ۲۲ این دستورالعمل در خصوص دارایی های برجای مانده در خانه ها، کلیساها و دیرهاست که به شرح آنها می پردازیم:
ماده ۲ـ پس از کوچ اهالی هر روستا، دارایی های هر فرد در خانه اش جمع آوری و در خانه پلمب شود و تحت مراقبت قرار گیرد.
ماده ۳ـ دارایی های تحت مراقبت با جزئیات کامل صورت برداری و سپس ارزش گذاری و نام صاحب دارایی نیز در گزارش قید و سپس اموال مربوط به صاحب خانه، کلیسا یا دیر، در حضور صاحب آن، به انبار دولتی منتقل شود. از گزارش تهیه شده یک نسخه به نمایندۀ دولت و یک نسخه نیز به نمایندۀ وزارت امور داخلی در منطقه تحویل داده شود.
ماده۶ ـ دارایی های داخل کلیساها همچون نقاشی ها، کتاب های دست نویس، انجیل ها و غیره باید صورت برداری و در همان محل نگهداری شود تا پس از اسکان ارمنیان کوچ داده شده در مکان جدید برای آنان فرستاده شود.
ماده ۱۱ـ خانه ها و زمین های کشاورزی ارمنیان روستایی کوچ داده شده به مهاجران ترک منطقۀ بالکان[۱۰] داده و برای آنان سند مالکیت صادر شود.
ماده ۲۲ـ وجوه گرد آوری شده از زمین های فروخته یا اجاره داده شده به ساکنان جدید باید با ذکر نام صاحب ملک به خزانۀ دولتی واریز شود تا در آینده به صاحبان اصلی آنان پرداخت شود.
در ۱۰ ژوئن همان سال به این دستورالعمل، که به علت عدم تصویب در مجلس وجهه قانونی نداشت، مواد تکمیلی اضافه شد که براساس آن کلیۀ دارایی های ارمنیان منطقه را بی صاحب اعلام و حکم مصادرۀ آنها را به نفع دولت صادرکردند.
سناتور احمد ریزا[۱۱] با اعتراض به این عملکرد دولت عثمانی اعلام کرد:
«هیچ کس حق فروش دارایی های مرا تا زمانی که با این عمل موافق نیستم ندارد و این بر خلاف مادۀ ۲۱ قانون اساسی کشور است. اگر ما به راستی قانون اساسی داریم، پس چنین عملی نمی تواند صورت گیرد. این یک بی قانونی است. مرا بگیرند و از زادگاهم اخراج کنند سپس دارایی هایم را بفروشند یا ببخشند! چنین عملی را نه فهم و شعور اجازه می دهد و نه قوانین عثمانی».[۱۲]
با همۀ این احوال دستورالعمل وزارت امور داخلی در خصوص دارایی های به جامانده از ارمنیان نیز اجرا نشد زیرا هم زمان با کوچ آنان، براساس گواهی اسقف زاون، دارایی های به جا مانده چپاول شد و چیزی برای صورت برداری باقی نماند. [۱۳] مطابق متن دو نامه ای که از اسقف زاون به تاریخ های ۱۳ ژوئیه و ۱۵ اوت ۱۹۱۵ م به دست آمده ایشان شرح مفصلی از چگونگی فروش دارایی های کلیساها و دیرهای غارت شده را در میدان های استانبول توضیح داده اند. [۱۴]
در ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۵م، برای مشخص کردن تکلیف دارایی ها و حساب های بانکی بر جای مانده از ارمنیان، دستورالعمل جدیدی وضع شد[۱۵] که هر چند بر خلاف قانون اساسی بود در مجلس بررسی شد. طبق مفاد این دستورالعمل دارایی های منقول و غیرمنقول ارمنیان و دارایی های کلیساها و دیرها می بایستی به نفع دولت ضبط می شد که در این خصوص چهار هیئت ویژه برای مناطق ارمنی نشین استانبول، سیلیسیه و استان های شرقی و غربی به منظور نظارت بر جمع آوری این دارایی ها تعیین شد. [۱۶]
بر طبق اسناد موجود دولت ترکان جوان طی سال های ۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸م ضمن مصادرۀ دارایی های غیر منقول ارمنیان، که شامل ۲٬۰۵۰ کلیسا و ۲۰۳ دیر بوده، بسیاری از آنان را تخریب کرده در حالی که طبق گزارش اسقف اورمانیان،[۱۷] خلیفۀ وقت ارمنیان استانبول، در ۱۹۱۲م ۲٬۲۰۰ کلیسا و دیر در ارمنستان غربی فعال بوده اند. [۱۸]
در گزارش ارائه شده از سوی بوغوس نوبار پاشا[۱۹] و آودیس آهارونیان[۲۰] به کنفرانس صلح پاریس در ۱۹۱۹م شمار مراکز مذهبی و فرهنگی ای که دارایی های آنها به دست دولت عثمانی غارت و مصادره شده بود بالغ بر ۱٬۸۶۰ کلیسا، ۲۲۹ دیر، ۲۶ مدرسۀ عالی، ۱٬۴۳۹ مدرسۀ ابتدایی و ۴۲ یتیم خانه می شد که کلیۀ آنها تحت نظارت ۸۳ اسقف نشین در کل ارمنستان غربی فعالیت داشتند. [۲۱]
آمار ارائه شده شامل ۳۸ کلیسای استانبول و حومۀ آن، هجده دیر منطقۀ فلسطین و سوریه همچنین ۹۳ کلیسای غارت و تخریب شدۀ مناطقی که پس از عقد معاهدۀ قارص،[۲۲] در ۱۹۲۱م، به دست دولت ترکیه افتاد نمی شود.
کلیساها و دیرها در واقع محل حفظ و نگهداری آثار با ارزش مادی و فرهنگی از دوران های گوناگون تاریخی بودند. در این مکان ها کتاب های دست نویس بسیاری نیز از دوران های بسیار دور نگهداری می شدند که برای مشخص ساختن عمق خسارت وارد شده به این آثار فرهنگی شرح مختصری از آنها را در هشت بند ارائه می کنیم.
۱ـ اشیای گوناگون از جنس طلا، نقره و برنز با نقش ها و کنده کاری ها که بیشتر این وسائل برای مراسم مذهبی استفاده می شدند، وسائلی همچون صلیب، عصای اسقفی، ظرف کندور، جلدهای انجیل، کمربند، شمعدان، جام مخصوص آب مقدس، قدح و بسیاری اشیای دیگر که طبق آمار تهیه شده برای وزارت امور داخلی، پیش از ۱۹۱۵م، شمار این آثار با ارزش فقط در منطقۀ ارمنستان غربی بالغ بر ششصد هزار قلم بوده است. [۲۳] شمار اندکی از این اشیا، که از موزه های اروپایی و امریکایی و همچنین موزه های مراکز مذهبی ارمنیان در اجمیادزین، ونیز، اورشلیم و آنتیلیاس سر در آورده، گواه غنای فرهنگی این آثار نابود شده است.
۲ـ رومیزی ها، پرده ها، لباس های ویژۀ روحانیان برای مراسم مذهبی و پوشش جام ها که جملگی دارای گلدوزی های ظریف و بسیار زیبایی بوده و در دوران های گوناگون از سوی مردم مناطق مختلف ارمنستان به کلیساها اهدا شده و بیانگر گوشه ای از فرهنگ ارمنی بوده است.
۳ـ قالی ها و قالیچه هایی که در دوران های گوناگون از سوی مردم مناطق مختلف ارمنستان بافته و به کلیساها اهدا شده بودند.
۴ـ اشیای چوبی کنده کاری شده همچون صلیب، در و پنجره، ستون، کتابخانه، میز و صندلی.
۵ـ آثار و یادگارهایی که از دوران صدر مسیحیت از آنها در دیرها محافظت می شد، همچون بخشی از صلیب حضرب مسیح، تصویر حضرت مریم بر روی چوب، بخشی از چوب کشتی حضرت نوح و یادگارهایی از گریگور روشنگر، مؤسس کلیسای ارمنی، که کلیۀ این آثار برای ارمنیان مقدس محسوب می شدند.
۶ـ کتاب های دست نویس و مینیاتورهای بسیاری از دوران های گوناگون که در زمان کوچ اجباری و کشتار ارمنیان سوزانده شدند. علما و دانشمندان ارمنی مطالعات خود را در زمینه های مذهبی، تاریخی، ادبی، فرهنگی، پزشکی و علمی طی قرن های متمادی به صورت کتاب های دست نویس به تحریر در آورده بودند. این کتاب ها بیانگر تفکر آنان و فرهنگ غنی ارمنی بود که در کلیساها و دیرها از آنها نگهداری می شد. هرچند این کتاب های دست نویس بارها به دست مهاجمان غارت و نابود شده بودند هیچ گاه نابودی آنها به گستردگی دوران کشتار ارمنیان در ۱۸۹۴ـ ۱۸۹۶م و ۱۹۱۵ـ ۱۹۲۳م نبوده است. با غارت این مراکز فرهنگی ارمنیان، به دست ترک ها و کردها، ده ها هزار جلد از این کتاب ها سوزانده شد. کتاب های دست نویس و چاپی به غیر از دیرها و کلیساها در کتابخانه های مراکز علمی ارمنیان در شهرهای سیس، آدانا، قسطنطنیه، خیزان، دارون، ارزروم، سباستیا، مالاتیا، وان و بسیاری شهرهای ارمنی نشین دیگر در امپراتوری عثمانی نیز نگهداری می شد که آنها هم به همین سرنوشت دچار شدند. بودند افرادی که به هنگام کوچ اجباری برای نجات این کتاب ها در کنار لوازم ضروری زندگی، چنین کتاب هایی را نیز به همراه خود برداشتند که بدین وسیله شمار معدودی از آنان نجات یافتند. در مواردی نیز به هنگام ترک موطن این کتاب ها را با امید بازگشت به خانه در مکان هایی پنهان کردند که متأسفانه طی سالیان بعد به دست ساکنان جدید پیدا و سوزانده شدند. شماری از این کتاب های غارت شده نیز به اروپاییان فروخته شد که از نابودی نجات یافتند. در مواردی نیز صفحه های مینیاتورکاری شدۀ این کتاب ها به دست آمده که در بازارهای شهرهای موش و ارزروم برای بسته بندی کالاها استفاده می شد. کتاب های دست نویس نابود شده به غیر از موضوعات علمی شامل انجیل ها، سالنامه ها و ترجمۀ متون فلسفی و تاریخی از فیلسوف ها و مورخ های معروف یونانی، رومی، آشوری و یهودی بود همچنین شامل کتاب هایی حاوی گواهی مورخانی که رخدادهای روز را به نگارش درآورده بودند. نابودی این گنجینۀ با ارزش نه تنها زیان جبران ناپذیری به فرهنگ و تمدن ارمنیان بلکه به تمدن انسانی وارد آورد. در آن روزهای تلخ و تاریک، بودند ارمنیانی که به اهمیت این کتاب ها وقوف داشتند. برخی از آنان توانستند شماری از این آثار را نجات دهند که در حال حاضر در چهار گوشۀ جهان پراکنده شده اند و به غیر از موزه های اروپا در موزۀ کتاب های دست نویس ماشتوتس ایروان، موزۀ اجمیادزین و سیلیسیه، موزۀ خلیفه گری اورشلیم و استانبول و همچنین موزۀ انجمن مخیتاریان در شهرهای ونیز و وین نگهداری می شوند. هرچند آماری تقریبی از کتاب های دست نویس نابود شده در دست نیست بر حسب اطلاع، پیش از ۱۹۱۵م، سه هزار جلد در منطقۀ واسپوراکان، دو هزار جلد در منطقۀ دارون، هفتصد جلد در منطقۀ قیصریه، سیصد جلد در آنکارا، ۲۵۰ جلد در آرماش، ۱۷۰ جلد در سباستیا و آثار دست نویش بسیار دیگری موجود بوده است. با این حال، حجم آثار فرهنگی، آثار باستانی و کتاب های نابود شده در زمان نژادکشی هنوز به طور دقیق مشخص نشده زیرا آمار دقیقی از شمار این آثار و به ویژه، کتاب های دست نویس در منطقۀ ارمنستان غربی در دست نبوده تا با مقایسه با کتاب های باقی مانده بتوان آمار آثار فرهنگی و کتاب های دست نویس نابوده شده را به دست آورد اما بر حسب اطلاعات گرد آوری شده فقط کتاب های دست نویس نابود شده بالغ بر بیست هزار جلد تخمین زده می شود.
۷ـ نقاشی های قدیسان. دیوارهای کلیساهای و دیرها از دوران قرون وسطا به بعد به دست هنرمندان ارمنی با تصاویر قدیسان مسیحی، چه به صورت تابلوهای نقاشی و چه به صورت نقاشی بر روی دیوارها، تزیین شده بودند که بیشتر این آثار نابود شدند.
۸ـ اموال غیر منقول کلیساها و دیرها شامل مدارس، مهمانخانه ها، مغازه ها، باغ ها، آسیاب ها و غیره که درآمد حاصل از این مکان ها صرف هزینه های مراکز مذهبی و فعالیت های فرهنگی این مراکز می شد.
در ۱۴ فوریۀ ۱۹۱۵م و پیش از آغاز کوچ اجباری و نژادکشی ارمنیان، دو تن از اعضای مجلس عثمانی به نام های ورامیان و اونیک درزاکیان با اطلاع از برنامه های مصادرۀ دارایی های کلیساها طی تلگرامی به وزیر امور داخلی وقت، طلعت پاشا، اعتراض و درخواست لغو این برنامه را کردند، ولی این تلگرام بی جواب ماند. [۲۴]
هرگاه میراث فرهنگی ملتی پس از غارت به خارج از مرزهای وطن اصلی آن برده می شود و سر از سایر کشورها در می آورد دست کم نابود نمی شود در حالی که با میراث فرهنگی غارت شدۀ ارمنیان چنین نشد و برای همیشه نابود شد. [۲۵]
به قول گئورک مسروپ[۲۶] در صورتی که دولت عثمانی کلیۀ کتاب های دست نویس، نقاشی ها، مینیاتورها، قالی ها، جام ها، صلیب ها و کارهای هنری صورت گرفته بر روی چوب، پارچه و سنگ را، که از کلیساها و دیرها گرد آوری شده بود، به سایر کشورها می فروخت امروزه چندین موزۀ بزرگ جهان از این آثار پر شده بود.
ابعاد نابودی میراث فرهنگی به حدی عظیم است که به سختی بتوان برای آن قیمتی مشخص کرد. طبق یک برآورد تقریبی در ۱۹۱۹م، در خصوص این آثار نابود شده، فقط طی ۱۹۱۵ـ ۱۹۱۸م خسارتی برابر با نوزده میلیارد فرانک وارد آمده است. هایکاز غازاریان[۲۷] خسارت وارد آمده در خصوص دارایی های منقول و غیر منقول مصادره و نابود شدۀ کلیساها و دیرها را بالغ بر یک میلیارد دلار و خسارت های وارد آمده در خصوص دارایی های مصادره شدۀ ارمنیان منطقۀ ارمنستان غربی را بالغ بر پنج میلیارد دلار برآورد کرده است. [۲۸] با این حال، برای ارزش معنوی این آثار فرهنگی و مقدسات ارمنیان، که نابود شدند، نمی توان قیمتی تعیین کرد.
شاید لطمه های روحی و روانی کشتار انسان ها به مرور زمان قابل درمان باشد و حتی به طریقی زیان های مالی وارد شده نیز قابل جبران باشد ولی هیچ گاه برای لطمه های فرهنگی، که به میراث برجای مانده از دل تاریخ وارد می شود، نه می توان بهایی تعیین و نه می توان به هیچ شکلی آن را جبران کرد زیرا برای همیشه نابود شده اند.
اکنون زمان آن فرا رسیده تا به طور دقیق لطمه هایی که بر اثر نابودی دیرها، کلیساها، نمازخانه ها، کتابخانه ها، مدارس، کتاب های دست نویس و چاپی، اشیای تهیه شده از طلا، نقره و برنز، وسایل گوناگون کلیساها، قالی ها و کارهای دست باف، کتیبه ها، نقاشی ها، سنگ صلیب ها، سنگ قبرها، تندیس ها، مینیاتورها و بسیاری آثار فرهنگی دیگر وارد آمده تعیین شود هرچند غیر ممکن به نظر می آید زمینۀ اعادۀ حقوق آن امروز آماده است.
پس از اعلام شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، در ۴ نوامبر ۱۹۱۸م، اعضای حزب ترکان جوان به خارج از کشور فرار کردند و مجلس آن زمان قانون تعلیمات نامه را بر خلاف اصول قانون اساسی اعلام کرد. این امر بیانگر این واقعیت است که ترکیه از آن تاریخ به بعد مسئولیت کشتار و غارت اموال ارمنیان را به عهده گرفته و اجرای عدالت در این خصوص حق مسلم ارمنیان است.
منابع:
اورمانیان.کلیسای ارمنی. قسطنطنیه: [بی نا]، ۱۹۱۳.
بارسقف، یوری. مسئولیت عواقب مالی نژادکشی ارمنیان. ایروان:[بی نا]، ۱۹۹۹.
خاطرات نژاد کشی بزرگ ۱۹۱۵ـ۱۹۶۵. بیروت: [بی نا]، ۱۹۶۵.
زاون. خاطراتم از دوران خلیفه گری. قاهره: [بی نا]، ۱۹۴۷.
غازاریان، هایکاز. عثمانی نسل کش. بیروت: [بی نا]، ۱۹۶۸.
مسروپ، گئورک. از دست داده های ارمنیان ترکیه. [بی جا]: [بی نا]، [بی تا].
«نابودسازی فرهنگی». پیمان. ش ۳۱ . بهار ۱۳۸۴: ۵ـ۲۳.
نژادکشی ارمنیان در امپراتوری عثمانی. ایروان: [بی نا]،۱۹۹۱.
هاندس.ش۱. ۱۹۶۵.
هایرنیک. آوریل ۱۹۲۴.
یاردمیان. کلیساها و دیرهای ارمنستان. « انهدام فرهنگی در سال های ۶ ـ۱۸۹۴ و ۲۵ـ ۱۹۱۵م». ونیز: سنت لازار، ۲۰۰۱.
پی نوشت ها:
۱ـ حزب جمعیت اتحاد و ترقی، که به نام ترکان جوان معروف است، طی سال های ۱۹۱۳ ـ ۱۹۱۸م با رهبری محمد طلعت پاشا، اسماعیل انور پاشا و احمد جمال پاشا ادارۀ امپراتوری عثمانی را در دست گرفت. ـ م
۲ـ منظور از ارمنستان غربی منطقه ای از فلات ارمنستان است که پیش تر تحت سلطۀ امپراتوری عثمانی قرار داشت و اکنون نیز تحت سلطۀ دولت ترکیه است. ـ م
Raphael Lemkin (1900-1959) 3ـ
حقوق د ان لهستانی یهودی الاصل.
۴ـ «نابودسازی فرهنگی»، پیمان، ش ۳۱ (بهار ۱۳۸۴): ۵ ـ۲۳.
۵ـ براساس اطلاعات موجود در بایگانی های خلیفه گری ارمنیان استانبول، پیش از آغاز نژادکشی، ۲٬۵۳۸ کلیسای فعال در امپراتوری عثمانی وجود داشته است.
۶ـ اسقف زاون، خاطراتم از دوران خلیفه گری(قاهره: بی نا، ۱۹۴۷)، ص ۳۱۷ـ۳۲۲.
۷ـ محمد طلعت پاشا، از رهبران حزب جمعیت اتحاد و ترقی، وزیر امور داخلی و سپس نخست وزیر امپراتوری عثمانی در دوران جنگ جهانی اول. ـ م
۸ـ نژادکشی ارمنیان در امپراتوری عثمانی(ایروان: بی نا، ۱۹۹۱)، ص ۵۶۲.
۹ـ هایکاز غازاریان، عثمانی نژاد کش (بیروت: بی نا، ۱۹۶۸).
۱۰ـ از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی، به علت تحولات بالکان، ترکان این منطقه به آناتولی مهاجرت کردند که با آغاز جنگ جهانی اول این مهاجرت شدت گرفت و دولت عثمانی آنان را در خانه های ارمنیان، در منطقۀ شرق ترکیۀ کنونی، سکونت داد. ـ م
۱۱ـ از اعضای حزب اتحاد و ترقی و رئیس مجلس عثمانی در دوران جنگ جهانی اول.
۱۲ـ یوری بارسقف، مسئولیت عواقب مالی نژادکشی ارمنیان( ایروان: بی نا، ۱۹۹۹)، ص ۶.
۱۳ـ اسقف زاون، همان.
۱۴ـ خاطرات نژاد کشی بزرگ ۱۹۱۵ـ۱۹۶۵ ( بیروت: ۱۹۶۵)، ص ۵۰.
۱۵ـ یوری بارسقف، همان.
۱۶ـ هاندس،ش1(1965): ۹۹ و ۱۰۰.
Maghakia Ormanian (1841-1918) 17ـ
اسقف اعظم ارمنیان عثمانی در دوران جنگ جهانی اول. ـ م
۱۸ـ اسقف اورمانیان،کلیسای ارمنی( قسطنطنیه: بی نا، ۱۹۱۳)، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۹.
Boghos Nubar Pasha (1851-1930) 19ـ سیاستمدار ارمنی اهل مصر و فرزند نوبار پاشا، نخست وزیر مصر. ـ م
Avedis Aharonian (1866-1948) 20ـ سرپرست هیئت اعزامی ارمنستان به کنفرانس صلح پاریس. ـ م
۲۱ـ اسقف یاردمیان، کلیساها و دیرهای ارمنستان، «انهدام فرهنگی در سال های ۱۸۹۴ ـ۱۸۹۶ و ۱۹۱۵ـ ۱۹۲۵م» (ونیز: سنت لازار، ۲۰۰۱)، ص ۶۹.
۲۲ـ معاهدۀ قارص بین اتحاد جماهیر شوروی و ترکیه در شهر قارص و در جهت تأیید معاهدۀ مسکو، که در مارس ۱۹۲۱م، بین ترکیه و روسیه بلشویکی بسته و براساس آن استان های غربی جمهوری ارمنستان به ترکیه واگذار شده بود، منعقد شد. ـ م
۲۳ـ گئورک مسروپ، از دست داده های ارمنیان ترکیه(بی جا: بی نا، بی تا)، ص ۸۰۹.
۲۴ـ هایرنیک ( آوریل ۱۹۲۴ ):۹۸ـ۱۰۱.
۲۵ـ اسقف یاردمیان، همان، ص۱۰۰.
۲۶ـ معلم و مورخ اهل استانبول که پس از سقوط دولت ترکان جوان نقش مهمی در گرد آوری اسناد و مدارک در خصوص دارایی های مصادره شده ایفا کرد.
۲۷ـ از ارمنیان اهل سیواس و افسر ارتش عثمانی که تنها بازمانده از خانواده اش پس از کشتار بود.
۲۸ـ غازاریان، همان، ص ۲۱۲ ـ ۲۱۷.