فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳۴
قصه
نویسنده: واهاگن داوتیان، ادوارد هاروتونیان
به پشت هفت کوه و هفت دره
پری رویی به قصری خانه دارد،
جوانی بر سمند بادپایی
به سوی قصر او ره می سپارد.
پری گیسوطلایی جامه زربفت
به قصری از طلا بنشسته تنها…
چه خوش مادربزرگم قصه می گفت
به شب های بلند فصل سرما.
بدین پندار بودم من که روزی
نشسته بر سمند بادپایی،
روم در جست و جوی نازنینی،
پری رو دختری گیسوطلایی.
ولی چون کودکی بگذشت دیدم
که آن جانانهٔ رویایی من
همانا دختر همسایهٔ ماست،
لباس سادهٔ گلدا ر برتن.
۱۹۵۵ م
مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳۴
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp