در این شماره می خوانید:
۱- نگاهی به تاریخ
- دودمان اوربلیان | آرپی مانوکیان
- ارمنیان کریمه (بخش اول) | شاهن هوسپیان
- گونه شناسی کلاه خودهای اورارتویی | مجید حاجی تبار/ میترا حاجی
۲- گفت و گو
- توانایی من بیشتر از ناتوانی من است | گریگور قضاریان
۳- چهره های علمی
- نگاهی به زندگی و آثار علمی پروفسور گئورگ قره پتیان | آرمیک نیکوقوسیان
۴-چهره های هنری
- آناهیت توپچیان |دکترقوام الدین رضوی زاده
- یرواند ماناریان |رافی آراکلیانس
۵-چهره های ادبی
- گئورک آساطوریان | آرا آوانسیان
- آلمین | ادوارد هاروطونیانس
۶-گریدۀرویدادها
- رونمایی ازکتاب تویی خواب شیرین من
فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۸۹ و ۹۰
سال بیست و سوم | پاییز و زمستان ۱۳۹۸ | ۲۱۴ صفحه
ســرمقــاله
دیاسپورا واژهای نامأنوس در زبان فارسی و کم کاربرد در رسانههای ایران است حال آن که در لابهلای صفحات رسانههای ارمنیزبان و فصلنامه پیمان بارها آن را خواهید دید. این واژه ریشهای یونانـی دارد و از ترکیـب dia به معنـی از سویی به سوی دیگر و speirein به معنـی پراکنده شدن تشکیل شده است. واژه دیاسپورا نخستین بار در ترجمه بخش پنجم عهد عتیق به زبان یونانی ابداع شد، جایی که خداوند خطاب به قوم یهود میفرماید:« شما در یک جبهه از دشمنانتان شکست خواهید خورد و در هفت جبهه در سراسر جهان پراکنده خواهید شد».در زبان فارسی، معادلی برای دیاسپورا وجود ندارد. در لغتنامهها، برای مشخص ساختن معنای این واژه، به ناچار به شرح آن پرداخته و آن را اینگونه تعریف کردهاند: دیاسپورا جامعهای است متشکل از گروهی ازمردم با ریشههای مشترک نژادی و فرهنگی که به هر دلیل خودخواسته یا اجباری از خاستگاه اصلی قوم خود در پی مهاجرت، اخراج، تبعید یا فرار دور شده و در مکانی دیگر از جهان، گرد هم آمدهاند.جامعهشناسان سازههایی گوناگون را درشکلگیری دیاسپورا دخیل میدانند مانند فاصله مأمن جدید از خاستگاه قوم، نوع برخورد میزبانان با مهمانان، میزان استحکام پیوند قلبی اعضای دیاسپورا با خاک وطن و بازماندگانشان در آن، اشتراکات نژادی و دینی و فرهنگی مهمانان با عناصری معادل در جامعه میزبان و… .
این سازهها درک مفهوم واژه دیاسپورا را مشکلتر ساخته است. اعضای چنین جامعهای به طور معمول وابستگیهای روانی بسیاری به خاستگاه خود دارند، برای اثبات حقانیت خود و بقای هویت اصلیشان در قامتی جدید سخت میکوشند و در زیستگاه جدید، به وضوح منضبط و مقید به سازمان جامعه میزباناند.شاید، هیچ کس مانند اعضای چنین جامعهای جان کلام واژه دیاسپورا را به خوبی درک نکند چراکه اعضای دیگر جوامع کمتر با مفهوم واقعی و پنهان در این واژه، یعنی آوارگی و پریشانی، آشنایی دارند. هر عضو دیاسپورا، آنگاه که در خلوت خود میاندیشد، حتی با وجود برخورداری از همه جنبههای مثبت مؤلفههایی که جامعهشناسی بدان اشاره دارد، باز هم خود را آواره میداند. از همین رو، جامعه آواره را میتوان دقیقترین معادل واژه دیاسپورا در زبان فارسی دانست.
دیاسپورای ارمنی به بزرگی دیاسپورای هندیها و مکزیکیهای جهان نیست اما به قطع و یقین تنها جامعه آوارهای است که جمعیتش سه برابر جمعیت باقی مانده در خاستگاه اصلی قوم، یعنی ارمنستان است.واژه دیاسپورا گستردگیای به وسعت جهان دارد. ادبیات ارمنی، برای هماهنگ ساختن خود با واقعیت نهفته در مفهوم تاریخی دیاسپورای ارمنی، واژه دیگری را نیز به کار گرفته. دیاسپورا جوامع ارمنی را در سطح جهان شامل میشود اما گاقوت، به معنی مهاجرنشین، هویت جامعه ارمنیان را در هر بخشی از جهان معرفی میکند.در میان مهاجرنشینهای گوناگون ارمنیان در سطح جهان مهاجرنشین ارمنیان ایران، با تاریخچهای چند صد ساله و ساختاری استثنایی، تفاوتی چشمگیر با جوامع مشابه ارمنیان در کشورهایی مانند لبنان، سوریه، فرانسه ،روسیه و… دارد. اعضای این مهاجرنشین ، به سبب داشتن اشتراکات فراوان فرهنگی و نژادی با میزبانان ایرانی خود، از نگرشهایی ویژه برخوردار شدهاند. همزیستی مسالمتآمیز طی سدهها و هممرز بودن کشور میزبان با خاستگاه اصلی این قوم از ویژگیهای ممتاز این بخش از دیاسپورای ارمنی است.ارمنیان مهاجـرنشین ایران، طی دوران حضور طولانی خود در این کشور، نقـش عامـلان توسعه را ایفا کرده و آن را به هر نقش دیگری ترجیح دادهاند. تاریخ شاهد کوشش مضاعف و مستمر بیشتر اعضای این مهاجرنشین استثنایی در رشتههای فنی، صنعتی، فرهنگی و … بوده است.
آنان برای بازسازی هویت ملی و بهبود وضعیت زندگی خود و اوضاع عمومی کشور میزبان گامهای بسیاری برداشتهاند.آنان در حوزه فرهنگ نیز میراثی جاودان از خود در فرهنگ ایران زمین بر جای گذاشتهاند، از ماتئوس خان ملیکیانس(۱)، مؤلف نخستین کتاب درسی آموزش زبان فارسی برای نوآموزان ابتدایی در ایران، گرفته تا نگارگرهایی چون آندره سوروگیان (درویش) و ادیبانی چون آوانس خان ماسحیان(۲). فصلنامه پیمان نیز برای پاسداشت میراث نامیرای بزرگان مهاجرنشین ارمنیان ایران و برقراری پیوند ادبیات و سنتهای ارمنی با فرهنگ غنی ایرانیان، به جمع خانواده رسانهای کشور پیوسته. بنیانگذاران این نشریه و همراهان اهل قلم آن از آغاز تا کنون خود را عامل توسعه فرهنگ بین دو قوم دیدهاند. اینک، ۲۳ سال است که فصلنامه پیمان، با ذهنی ارمنی و زبانی فارسی، به آنانی پیوسته که هدف به فراموشی سپردن آوارگی و هجرت را دنبال میکنند. آرمان و خطمشی پیمان، مبنی بر کنکاش در اشتراکات فرهنگی دو قوم پارس و ارمن و برجستهسازی آن، بر همین دیدگاه مبتنی است.بر همین اساس، چندین مقاله از این شماره به شرح نقش ارمنیان در مهاجرنشین ارمنی ایران و نیز، دیاسپورای ارمنی جهان اختصاص داده شده. این نوشتهها درباره یا به قلم کسانی است که در پرتو ویژگیهای مثبت دیاسپورای ارمنی ایران مرز مجازی بین ایران و ارمنستان را به دوستی بدون مرز بدل کردهاند.در این شماره، مقالههایی به شرح زندگی یرواند ماناریان و گئورگ آساتوریان اختصاص یافته، فرهیختگان ایرانیای که در مهاجرنشین ارمنیان ایران چشم به جهان گشودند و زندگی فرهنگیشان را در خاستگاه قوم خود سپری کردند، کسانی که همواره درون مایه هنر خود را از فرهنگ ایران برگرفتهاند.
مقالهای با نگاهی تاریخی، ظهور و سقوط پادشاهی اوربلیان، یا بانیان نواندیش فرهنگ و تمدن ارمنی در ارمنستان سده دوازدهم میلادی را شرح داده. این نوشته شرح سرگذشت دودمانی است که بزرگان آن مدتی جزو دیاسپورای ارمنی در سرزمین پارس بودند اما چندی بعد به دیاسپورای ارمنیان در گرجستان پناه بردند. در مقالهای دیگر، به تاریخ شبه جزیره کریمه و دیاسپورای ارمنی نهصد ساله آن پرداخته شده. گونهشناسی کلاهخودهای اورارتویی، که دو نمونه از آنها در موزه بنیاد مستضعفان به نمایش گذاشته شده، از دیگر مقالههای این شماره است. در بخش گزارش، از رونمایی کتابی به زبان فارسی سخن گفتهایم که ترجمهای از اشعار شاعران ارمنی است. مترجم این کتاب از فعالان فرهنگی و اجتماعی جامعه ارمنیان ایران است که اینک در ایروان سکنا گزیده.بخش دیگر، به معرفی چهرههای در قید حیاتی اختصاص دارد که در ایران و ارمنستان نقش مثبتی در جامعه داشتهاند. پروفسور گئورگ قرهپتیان، استاد برجسته دانشگاه صنعتی امیرکبیر، نویسنده مقالات بیشمار علمی، مدیر و مشاور بیش از ۳۵ طرح تحقیقاتی و استاد منتخب بنیاد نخبگان، یکی از این چهرههای شاخص است. گزارش گفتوگوی اختصاصی با وزیر کار و امور اجتماعی دولت کنونی ارمنستان، بانویی که از روی صندلی چرخ دار امور رفاهی شهروندان کشورش را مدیریت میکند، نگاهی به شرح زندگی و آثار ادبی آناهیت توپچیان، نویسنده و هنرمند توانا و مردمی ارمنستان و نیز، اشارهای به شرح زندگی و اشعار آلمین، شاعر ارمنی زبان ایرانی، بخشهای دیگر این شماره از فصلنامه را تشکیل میدهند.این شماره از فصلنامه، بر خلاف معمول، هر دو شماره پاییز و زمستان ۱۳۹۸م را شامل میشود. شاید، نیازی به توضیح برای دیرکرد و ادغام دو شماره نباشد چرا که کندی عمومی در بیشتر امور کشور، به سبب شیوع بیماری همه گیر و مشکلات مالی، بر کسی پوشیده نیست.
پی نوشت ها:
۱- ادوارد هاروطونیان، «نخستنامه، نخستین کتاب درسی زبان فارسی برای نوآموزان دوره ابتدایی»، پیمان، ش۶۵ (پاییز۱۳۹۲): ۱۸ـ۳۹
۲- رافی آراکلیانس، «آوانس خانماسحیان (مساعد السلطنه)، سیاستمدار تسبیحگردان ارمنی»، پیمان، ش۷۴ (زمستان۱۳۹۴): ۱۳۲ ـ ۱۵۹.