در این شماره می خوانید:

۱- مقاله ها


۲- چهره های ادبی


۳- ادبیات


۴- تاریخ معماری


۵- گزیده رویدادها

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۵

سال بیستم | بهار ۱۳۹۵ | ۳۱۸ صفحه

سرمقاله

رویارویی با تاریخمسئلۀ ارمنی نامی است که جهانیان بر ستمی که بر ارمنیان رفته و تظلم تاریخی آنان نهاده اند. ‏تلاش ‏مستمر برای حل مسئله ای که بیش از پانصدسال از عمر آن می گذرد بخشی مهم و در ‏عین حال، ‏دردناک از هویت ملی ارمنیان و زندگی روزمرۀ آنان از سده های گذشته تا به امروز بوده است.

سرزمینی که ‏خداوند در چهارراه عبور از شرق به غرب و از استپ های سیبری در ‏شمال به صحراهای خشک ‏بین النهرین در جنوب به قوم ارمن اختصاص داده، از گذشته های دور در ‏روزگار سومری ها، آشوری ها، ‏کلدانیان، مادها، هون ها و پارت ها تا دوران خزرها، رومیان، اعراب، تاتارها، ‏مغولان و پارسیان صحنۀ ‏درگیری های ‏خونین بوده است.در سده های اخیر، سرزمین مادری ارمنیان به میدان زورآزمایی و رقابت ‏امپراتوری های عثمانی، ‏ایران و روس تبدیل شد و در آستانۀ ‏جنگ های جهانی اول و دوم، شیطنت های ‏سیاسی انگلیسی ها وآلمانی ها در آسیای صغیر وضعیت جغراسیاسی و اجتماعی این منطقه و ارمنیان ‏ساکن در آن را با مسائل جدید سدۀ بیستم درگیر ساخت.

سوقومون تهلیریان
سوقومون تهلیریان

‏ارمنیان، که خصلت مبارزه برای آزاد زیستن همواره چون خون در رگ های آنان جاری بوده، پس ‏از ‏سال ها تقابل مسلحانه با متجاوزان، از آغاز سدۀ هفدهم میلادی در عهد حکومت ‏ملوک خمسۀ قراباغ ‏‏(آرتساخ) در پی حل مشکلات خود از طریق تعامل و مذاکره بر آمدند تا ‏از آن پس دادخواهی های خود را ‏در قالبی دیگر، تحت نام مسئلۀ ارمنی، پیگیری کنند.‏آنچه در این دنیای به ظاهر متمدن و متکی بر عدالت نهادی به نام سازمان ملل متحد بر ‏‏حل ‏مسئلۀ ارمنی قفل نهاده، واقعیت نژادکشی ارمنیان در ۱۹۱۵م است که به زعم مجریان آن ‏واقعه ای ‏عادی در خلال جنگ بوده اما از دید ارمنیان رخدادی است که در آن نهایت ظلم صورت پذیرفته و ‏مستحق پاسخگویی و جبران ‏است.‏ گام نخست در حل این مسئله، شناخت و قبول آن است.‏جمهوری ترکیه، وارث این جنایت، در هراس از تحقق گام دوم، که جبران مافات را به دنبال خواهد ‏داشت، ‏حاضربه برداشتن گام نخست و پذیرش واقعیت نژادکشی نیست در حالی که تا به امروز مجالس۲۹ ‏کشور ـ از سوریه و لبنان گرفته تا کانادا، اروگوئه، آرژانتین و روسیه ـ همراه با ۴۴ ایالت از ایالات متحدۀ ‏امریکا با تصویب قطع نامه های متعدد، جنایت های دولت ‏عثمانی را نژادکشی نامیده و محکوم کرده اند.‏


نژادکشی ارمنیان به دست ترکان عثمانی در ۱۹۱۵م، در دوران جنگ جهانی اول، در برابر ‏دیدگان ‏بی تفاوت سیاست مداران و چشم پوشی نظامیان آلمانی صورت پذیرفت، آلمانی که نامش جزو آن فهرست ‏بیست و نه گانۀ[۱] کشورها نبود.‏ چند سال بعد، هیتلر برای توجیه تصمیم خود و تسکین وجدان عواملش به ‏هنگام صدور فرمان نژادکشی ‏ساکنان غیر آریایی آلمان و سرزمین های شرق اروپا در خلال جنگ جهانی ‏دوم، اعلام کرد که ‏تاریخ نشان داده است که جهانیان نژادکشی سه دهۀ قبل ارمنیان را از یاد برده اند.اما ‏نه وجدان جلادان تسکین یافت و نه تاریخ نژادکشی ارمنیان را به فراموشی سپرد.‏در روز پنجشنبه ۲ ژوئن ۱۹۲۱م، دستگاه عدالت ‏آلمان قتل طلعت پاشا، جلاد عثمانی، را به دست ‏سوقومون تهلیریان ـ که هفده تن از اعضای خانوادۀ وی در نژادکشی ۱۹۱۵م کشته شده بودند ـ اجرای ‏عدالت محض دانست و او را تبرئه کرد.

درست ۹۵ سال بعد، در روز پنجشنبه ۲ ژوئن۲۰۱۶م، مجـلس ‏آلمـان قطعنامـه ای را به تـصویب رسانـد مبنی بر اطلاق رسمی نام نـژادکشی بر جـنایت های امپراتـوری ‏عثمـانی و انهدام جسمـی و ‏فرهنـگی ارمنیـان در۱۹۱۵م. دویچه بوندستاگ،[۲] مجلس فدرال آلمان، در این روز با اکثریت مطلق آرای ۶۲۹ نماینده ‏‏قطعنامه ای را که از سوی همۀ احزاب آلمان، از جمله حزب دموکرات مسیحی، حزب سوسیال ‏مسیحی و ‏حزب سبزها، به مجلس ارائه شده بود تنها با یک رأی مخالف و یک رأی ‏ممتنع به تصویب رساند.‏به هنگام رأی گیری برای تعیین سرنوشت این قطعنامه شمار بسیاری از اعضای جامعۀ ترک ‏های ‏مقیم آلمان و «برادران» اهل جمهوری آذربایجان آنان، با بر افراشتن پرچم کشور ‏متبوع خود، در مقابل ‏ساختمان مجلس تجمع کردند و دست به اعتراض های جمعی زدند.‏نکتۀ حائز اهمیت و قابل تأمل در متن قطعنامه، قبول صریح مسئولیت همراهی دولت وقت آلمان ‏با ‏ترکیۀ عثمانی در نژادکشی ارمنیان از سوی مجلس آلمان است.‏ دولت آلمان، که پیش تر به جنایت های ‏هیتلر و دیگر زمامداران اسبق خود طی نژادکشی سال ‏های جنگ جهانی دوم اعتراف کرده و خود را آمادۀ ‏جبران خسارت های جانی، مالی و روحی ‏بازماندگان آن واقعه دانسته بود، یک بار دیگر شرافت انسانی را ‏بر سیاست و روابط اقتصادی، ‏که شریان حیات حکومت های امروزی است، ترجیح داد و شجاعت رویارویی ‏با تاریخ خود را در ‏سال های جنگ جهانی اول نشان داد.‏

جامعۀ بشری انتظار دارد که دولت کنونی ترکیه از انکار حقایق و تحریف تاریخ دست بردارد و ‏‏شجاعانه با گذشتۀ سیاه خود رو به رو شود. ‏به امید روزی که دیگر کشورها نیز مهر سکوت از دهان بردارند ‏و هم داستان با روح ‏عدالت خواه و وجدان آگاه انسان های راستین نژادکشی ارمنیان و نیز، دیگر ‏نژادکشی ها را محکوم سازند و مانع از تکرار جنایاتی از این دست شوند. ‏‏فصلنامۀ پیمان این شمارۀ بهاری را بر حسب خط مشی همیشگی خود به موضوعاتی در ‏بارۀ ‏نژادکشی و تشریح فعالیت های صورت گرفته حول این محوراختصاص داده است.

‏ این شماره در کنار ‏گزارش های مربوط به فعالیت های هیئت برگزار کنندۀ مراسم صدمین ‏سال نژادکشی ارمنیان در ‏تهران؛ مراسم یادبود صدویکمین سالگرد نژادکشی؛ مراسم رونمایی ‏کتاب خنجری در این باغ به قلم واهه ‏کاچا و ترجمۀ دکتر قوام الدین رضوی زاده؛ ‏و مراسم جشنوارۀ موسیقی عدالت وصلح پایدار، مشتمل بر ‏مقالاتی دربارۀ کتاب پچپچه نامه و ‏نویسندۀ آن، واروژان وُسگانیان؛ تحریف تاریخ به دست ترکیه؛ منابع ‏اسلامی در باب تعلق قراباغ ‏به ارمنستان؛ ادبیات؛ و نیز مبارزان ارمنی چون شاعر و روزنامه نگار آزاده ‏ومبارز، میساک ‏مانوشیان، است.‏

پی‌نوشت‌ها:
۱- بیست و نه کشوری که تا این تاریخ ظلم رفته بر ارمنیان ساکن ترکیۀ ‏عثمانی در سال های ۱۹۱۵ـ ۱۹۲۳م را «نژاد کشی» نامیده اند عبارت اند ‏از: سوریه ، لبنان ، فرانسه، آرژانتین، اروگوئه، ایتالیا، سوئد، ‏روسیه، کانادا، ونزوئلا، لهستان، لیتوانی، هلند، سوئیس، اتریش، واتیکان، ‏قبرس، یونان، بلژیک، شیلی، استرالیا، اسلوونی، بلیوی، بلغارستان، برزیل، ‏لوکزامبورک، چک، پاراگوئه، اسلواکی.‏آلمان سی امین کشوری است که در ۲ ژوئن ۲۰۱۶م، فاجعۀ ۱۹۱۵م را ‏نژادکشی ارمنیان نامیده است.

‏۲- Deutscher Bundestag

فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۵ تا ۷۷

سبد خرید