فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۸۵

فرمان های شاهی با موضوع ارمنیان از سلطان حسین تا علی مرادخان زند

نویسنده: سارا علی لو

از مهم ترین اقدامات شاه عباس برای رونق و اعتلای اقتصادی ایران کوچاندن و آوردن ارمنیان از ‏زادگاهشان به ایران بود. وی با این اقدام صاحبان حرف، بازرگانان و پیشه وران ارمنی را در داخل مـرزهای ‏صفـوی از آذربایـجان و اصـفهان تا گیـلان و برخـی نقاط دیگر اسکان داد. این مهم در ۱۰۱۳ق/ ۱۶۰۴م صورت گرفت. شاه عباس به دلایلی با ارمنیان روابطی ملایم داشت زیرا آنان می ‏توانستند روابط او را با اروپایی ها، که هم کیش آنان بودند، تحکیم بخشند. به همین منظور، چندین هزار نفر از ‏ارمنیان را از مرزهای عثمانی و جلفا به اصفهان کوچاند. تشکیل محلۀ جلفا در ۱۰۱۵ق/۱۶۰۶م نتیجۀ این مهاجرت و سیاست شاه عباس بود.[۲] شاه عباس به ‏تجربه دریافته بود که بازرگانان ایرانی چندان در امر تجارت قابل اعتماد نیستند.[۳] به همین ‏دلیل، برای تجارت و به ویژه، تجارت ابریشم و ادویه ـ که در انحصار شاه بود ـ به کارگیری ارمنیان ‏را صلاح دانست. ارمنیان توان بدنی فوق العاده و پشتکار داشتند. آنان در سفر خستگی ناپذیر و اهل قناعت و در امور مالی و تجاری نیز مجرب بودند. از سوی دیگر، به علت مسیحی بودن، راحت تر می توانستند با بازرگانان اروپایی داد و ستد کنند. از این زمان به بعد بود که ارمنیان به دلیل ‏درستکاری، کاردانی، زیرکی و استعدادی که در تجارت داشتند چنان در این زمینه پیشرفت کردند که ‏توانستند در تمام شاخه های بازرگانی از تجارت ابریشم گرفته تا ادویه جات، سنگ ها و فلزات گران بها و دیگر ‏کالاها سرآمد شوند.

در این زمان، مسیر تجاری آنان دیگر تنها به اروپا محدود ‏نمی شد بلکه دورترین نواحی آسیا (به جز چین و ژاپن) را نیز در بر می گرفت.[۴] به این ترتیب، ‏ارمنیان، که به دلیل صرفه جویی و قناعت در کار تجارت بسیار موفق بودند[۵]، چنان ترقی کردند که منشأ خدماتی ارزنده چه برای جامعۀ ارمنی و چه برای شهرها و مناطقی شدند که در ‏آنها ساکن بودند.[۶]

به پاس خدمات ارزنده ای که ارمنیان به اقتصاد دولت صفوی می کردند و رونق مالی ای که برای آنان به وجود آوردند صفویان نیز از نظر ‏قانونی، در دعاوی و شکایات، تا حدود زیادی از آنان جانب داری می کردند و سعی داشتند تا مانع آسیب ‏رساندن بازرگانان دیگر به آنان شوند. چنان که وقتی بین مسلمانان ماربانان[۷] ‏اصفهان با ارمنیان جلفا درگیری و زد و خوردی پیش آمد و آشوب درگرفت شاه عباس تا ‏حدودی به حمایت از آنان پرداخت. او در طی فرمانی (۱۰۱۴ق/۱۶۰۴م) چنین نظر داد:

« بارک ‏الله! روی ایشان سفید! فی الواقع قاعدۀ مهمان نگه داشتن همین باشد! جمعی که به خاطر ما، از وطن ‏چندین هزارسالۀ خود جدا شده باشند و خروار خروار زر و ابریشم را گذاشته و به خانۀ شما آمده باشند ‏گنجایش دارند (یا ارزش دارد) که به جهت خربزه و چند من انگور و کمپوزه با ایشان جنگ کنید؟! می ‏باید جمعی که با ایشان نزاع کرده اند تنبیه نمائی ».[۸]

این سیاست و حمایت صفویان، به ویژه در دورۀ شاه عباس، الگویی شد که شاهان پس از ‏وی نیز آن را به کار بستند. چند سال بعد، انحصار تجارت ابریشم از ارمنیان گرفته شد. با این حال، به دلیل نقش ‏ارزندۀ آنان در اقتصاد و رونق آن و همچنین، صنعت در دورۀ صفوی و دوره های بعد، یعنی افشاریه و ‏زندیه، این سیاست همچنان ادامه یافت. دو سندی که در این نوشتار آمده مؤید این ‏مطلب است که ارمنیان همچنان که صادقانه در زمینۀ اقتصاد و فرهنگ ایران تلاش می کردند، ‏شاهان صفوی و سلسله های بعدی نیز با صدورفرمان هایی از تعدی و اجحاف به این جامعه و تجار ‏مسیحی دیگر، که در شهرهای ایران ساکن و مشغول تجارت بودند، جلوگیری می کردند.‏

بازرگانان ارمنی

خط مقدم و ستون اصلی تجارت داخلی و خارجی دورۀ صفویه از بازرگانان ارمنی تشکیل می شد. این ‏تجار در بسط و رونق اقتصادی صفویه نقشی مهم ایفا کردند و با سخت کوشی توانستند روابط تجاری را با ‏دورترین نقاط دنیای آن روز از دورترین نقاط شرق گرفته تا اروپا گسترش دهند. بنابراین، ارمنیان را می‌توان ‏واسطه و حلقۀ رابط دولت صفوی با جهان پیرامون دانست. به این دلیل و دلایل دیگر تجار و بازرگانان ارمنی به واسطۀ اهمیتی که در رونق تجارت و اقتصاد سلسلۀ صفوی و سلسله های بعدی داشتند از حمایت دولتی برخوردار بودند.

به نوشتۀ باستانی پاریزی، اگر در میان ارمنیان طبقه ای به نام تجار وجود داشتند، فی نفسه از نظر اجتماعی ‏طبقه ای مستقل اما از نظر اقتصادی لزوماً تحت تأثیر وضعیت اقتصادی حکومت صفویه بودند.[۹] صفویان در این دوره با گسترش راه های تجاری و ساخت پل ها و تعمیر و ساخت ‏کاروان سراها و توسعۀ وسایل حمل و نقل و اعطای امتیازات تجاری و برخی از معافیت های مالیاتی سعی ‏داشتند تا به تجارت و تبادلات مالی رونق بیشتری دهند. تجارت ارمنیان به شدت از ‏اقتصاد دولت صفوی تأثیر می گرفت. در دوره های بعد نیز، وضع به همین منوال بود.

نوشته ها و اسناد باقی مانده ‏از دورۀ صفوی و دوره های بعد به نقش بازرگانان ارمنی اشاره دارد و اینکه این امر در مواردی حتی موجب ناخرسندی و شکایت بازرگانان ‏اروپایی شده بود. البته، در دورۀ افشاریه فرصتی برای تجارت و رونق آن نبود اما در دورۀ زندیه بار دیگر تجارت رونق گرفت. بازرگانان ارمنی در عصر صفوی پیشرفت بسیاری کردند و توانستند با امپراتوری عثمانی، ‏هند و سرزمین های اروپایی روابط بازرگانی برقرار کنند. آنان نه تنها نمایندگان تجاری ایران برای ‏فروش ابریشم بودند بلکه فعالیت های بازرگانی مستقل نیز داشتند. ‏ارمنیان از یک شبکۀ عالی تجاری استفاده می کردند، انواع مشارکت های تجاری و همچنین، وجود ‏ ارمنیان در سرتاسر اروپا و آسیا میزان خطرپذیری معاملات بازرگانی را کاهش می داد. این ‏امر در دنیایی که متکی بر گزارش های شفاهی بود اهمیت بسیار داشت. شبکۀ تجاری ارمنیان، مسیر های ارتباطی ‏ارزشمندی در اختیار آنان قرار می داد.

اطلاعات دقیق آنان دربارۀ راه ها و بازارها و انعطاف پذیری بسیار شان ‏شرایط را برای موفقیت تجاری آنان فراهم می ساخت و علاوه بر اینها، به گفتۀ تاورنیه، هم کیشی ‏و قرابت مذهبی ارمنیان با مسیحیان اروپا نیز سبب موفقیتشان می شد. همچنین، در شرکت های بزرگ تجاری هم عامل تجاری اروپایی ها بودند و هم در سمت مترجمانی چند زبانه به کار می ‏پرداختند. البته، به زبان ارمنی هم، که یکی از زبان های متداول بود، تکلم می کردند. بیشتر بازرگانان ارمنی، فارسی و ‏ترکی نیز می دانستند و تعدادی از آنها می توانستند به زبان های ایتالیایی و فرانسوی هم صحبت کنند.[۱۰]

از اواسط قرن شانزدهم میلادی، بازرگانان ارمنی عاملان برجستۀ تجارت میان ایران و سواحل مدیترانه بودند. پس ‏از اینکه شاه عباس اول در ۱۰۲۸ ق/ ۱۶۱۹م حق انحصاری صادرات را به ایشان اعطا کرد تقریباً ‏انحصار تجارت ابریشم میان ایران و شرکت لوانت[۱۱]در عثمانی را به دست آوردند.‏ تا یک دهه بعد، که امتیاز انحصاری تجارت ابریشم برای ارمنیان لغو شد، آنان از این حق برخوردار بودند.

ارمنیان کالاهایی چون ابریشم، روناس، احشام و خشکبار را می فروختند و در مقابل، از لوانت پارچه به ایران وارد می کردند. ارمنیان به ویژه، در زمینۀ صادرات و واردات ابریشم و پارچه بر تجارت ایران سلطه داشتند. آنان با برپایی مغازه هایی در بازارها بهره گیری و همچنین ایجاد شبکه های منظم ارتباطی در سراسر مملکت و خارج از آن منافع خود را در تجارت داخلی گسترش دادند.‏

به نظر می رسد بازرگانان ارمنی نه تنها در تجارت ابریشم بلکه در بسیاری از زمینه های تجاری دیگر در نقاط شمالی ایران حرف اول را می زدند. از دلایل موفقیت آنان پایین بودن هزینه ها و ‏میزان سود اندکی بود که به آن بسنده می کردند.‏

تاورنیه روحیۀ صرفه جویی و قناعت پیشگی ارمنیان را عامل پیشرفت تجاری آنان می داند. ارمنیان به ‏دلیل امساک فوق العاده و قناعت یا خست در کار تجارت بسیار مفید بودند. وقتی برای سفری طولانی از خانه بیرون می رفتند آذوقه ای که با خود بر می داشتند شامل نان خشک، گوشت دودزده، پیاز، روغن داغ کرده، آرد، ‏شراب و آجیل بود. با توجه به توانایی پاسخ گویی سریع به تقاضای بازار، آنان نزد ‏دیگران، به ویژه، شرکت های دریایی به رقبایی نیرومند بدل شده بودند. تجارت ارمنیان ‏با هند سرانجام راه های زمینی را نیز مانند راه های دریایی در برگرفت.[۱۲]

به گواهی ‏هنری مارتین، مبلغ مذهبی انگلیسی(به تاریخ۲۲مه ۱۷۱۱م)، در بوشهر، در سواحل خلیج فارس، مهاجرنشینی ارمنی وجود داشته و خود او در آنجا مهمان یک خانوادۀ ارمنی بوده است. ارمنیان در ۱۷۱۱م در ‏بوشهر دارای کلیسا و کشیش بودند. بازرگانان ارمنی جلفای نو، که با هند مناسبات بازرگانی داشتند، ‏از مسیر بندرعباس استفاده می کردند اما زمانی که در ۱۷۶۳م انگلیسی ها از بندر بوشهر رفتند، بازرگانان ارمنی‏ جای آنان را گرفتند و در این بندر، مستقر شدند.‏[۱۳]

فرمان شاه سلطان حسین

تاریخ : صفر ۱۱۱۱ ( ۲۹ژوئیۀ ۱۶۹۹ ـ ۲۶ اوت ۱۶۹۹م)

خلاصه: این فرمان شاه سلطان حسین مقرر می کند که مسیحیان کرملت، دامنی کان، جزویت و دیگران ‏می توانند فرایض مذهبى خود را آزادانه انجام دهند، معبد بسازند و تدفین بکنند.‏

نوع سند: فرمان شاهی

مقولۀ سند : فرمان ها و رقم ها

خط : شکسته

محل نگهداری : مجموعۀ خصوصی محسن مفخم

موضوع : والى، ارمنیان، صفویه، اقلیت های دینى، مسیحیان

اشخاص : سلطان حسین، شاه

مکان ها :گرجستان ، تفلیس ، اصفهان ،گنجه،ایروان، شریر ، نخجوان و همدان.‏

فرمان شاه سلطان حسین
فرمان شاه سلطان حسین

«فرمان شاه سلطان حسین»

حکم جهان مطاع شد

‏ آنکه چون درینوقت ایلچی پادریان والایان فرنگستان بعرض رسانید که پادریان کرملت و دامنی کان و ‏جزویت و کپوچی و گوس تنیان در جولا و شماخی[۱۴]و اصفهان و تفلیس و گنجه و ایروان و شریر و ‏نخجوان و همدان و سایر ممالک محروسه مسکن دارند استدعا نمود که مقرر گرددکه هر ارمنی و عیسوی که در سر دین و تعلیم و تعلم در معبد و خانه هریک که تردد و دوستی نماید در ‏هر محل که معبدی دارند هرگاه خراب شود مجدداً بسازند و اموات خود در مقا بر خود دفن نمایند ‏احدی مانع نشود بنابرین مقرر فرمودیم که عالیجاه والی گرجستان کارتیل و بیگلربیگان و امراء عظام ‏وحکام کرام ولایات مزبوره هرگاه ارمنی و عیسوی که در سر دین و تعلیم و تعلم در معبد و خانه ‏هریک که تردد و دوستی نماید و در هر محل که معبدی داشته باشند و خراب شود مجدداً تعمیر نمایند ‏و اموات خود را در مقابر خود دفن نمایند که احدی مانع و مزاحم نشود درینباب قدغن دانسته در عهده ‏شناسند.

به تاریخ شهر صفر المظفر سنه ۱۱۱۱‏».[۱۵]

فرمان کریم خان زند

تاریخ :‏شوال ۱۱۷۷( ۳آوریل ۱۷۶۴ ـ ۱مه ۱۷۶۴م)

خلاصه:‏ عطف به فرمان هاى صفوى گرفتن اقامت براى ارمنیان و اروپاییان تسهیل مى‌شود.‏

نوع سند : فرمان

مقوله سند: فرمان ها و رقم ها

خط : شکسته

محل نگهداری : مجموعۀ خصوصی محسن مفخم

موضوع: مسیحیان ، اقلیت های دینى، ارمنیان، زندیه، صفویه، حکام، عمال‏

اشخاص :کریم خان زند

مکان ها: اروپا ، ارمنستان، فرانسه، آذربایجان، شیروان، قراباغ، شریر، گنجه، نخجوان، اصفهان، فارس، شیراز، بندر ‏عباس

«فرمان کریم خان»

‏ فرمان تعالی شد


‏ آنکه در این اوان عمده المسیحیه پادری فرنسیه حکیم وارد حضور و بعر ض رسانید که بموجب ارقام ‏سلاطین جنت مقام صفویه انارالله برهانهم همیشه پادریان فرنگیان و خلیفها در ممالک محروسه ایران خانه ‏و جا و مکان داشته هر یک برسم و آیین خویشتن مشغول و تجار و سوداگران آن طایفه بتجارت قیام و ‏عشور متوجهات حسابی خودرا مهم سازی عمال خیریت اعمال مینموده اند مشروط بر آنکه احدی از آنها ‏مرتکب امری که خلاف ملت مقدس اثنی عشره علیهم صلوات الله الملک الاکبر باشد بحسب ظاهر ‏نکرده احدی را هم با ایشان رجوعی نباشد و هرگاه جماعت ارامنه بآنها ضرر و نقصانی رسانیده متعرض ‏احوال آنها شوند بعد از ثبوت آن آنها را ترجمان نمایند و پادریان کرملیان و درنیکان و جزویت و ‏کنجوخی و اگوسی و غیره که در ولایات آذربایجان از شروان و قراباغ و دارالسلطنه شریر و گنجه و ‏نخجوان و قلمرو علیشکر دارالسلطنۀ اصفهان و الکاء فارس از شیراز و بندرعباس و سایر ممالک ‏محروسه میباشند و در هرجا که خواسته باشند توقف و سکنی کرده هریک از ارامنه و عیسویان و اولاد ایشان که ‏خواسته باشند نزد ایشان آمدوشد کرده تعلیم بگیرند و درس بخوانند نیز ممانعت نکرده چنانچه جماعت ‏مذکوره اموات خود را در مقامی که بجهت مدفون آنها تعیین مینمایند بدستور و سنن دین خود برده دفن ‏نمایند عایق و مانعی جهت آنها نباشد و امداد و اعانت لازمه آنها بعمل آمده احدی نسبت بایشان ظلم و ‏ستم ننماید و در خصوص صدق ادعایات و غرض خود ارقام مذکوره را آورده بنظر رسانند.

لهذا عالیجاهان بیگلربیگان عظام و حکام کرام و غیره عمال ولایات محروسه در خصوص امور مذکوره ‏بنحویکه حسب الارقام سلاطین بشروط مذکوره مقرر شده از آن قرار معمول و عشور متوجهات حسابی ‏تجار و سوداگران را باز یافت و تخلف از فرموده مبارک جایز نداشته مراعات ایشان را منظوردارند و در ‏عهده شناسند . ‏

تحریراً فی شهر شوال المکرم سنه ۱۱۷۷‏».

فرمان علی‌مرادخان زند

تاریخ:جمادی الثانی ۱۱۹۵ ( ۲۵مه۱۷۸۱ ـ ۲۲ژوئن۱۷۸۱م)[۱۶]

خلاصه: در این فرمان، مطابق فرمان هاى قدیمی تر تأیید می‌شود که پادریان کرملیان و جزویت ‏و اگوستن و … می توانند فرایض دینى خود را در ایران آزادانه انجام دهند و در هرجا توقف و اقامت ‏کنند.‏

نوع سند: حکم

مقوله سند: فرمان ها و رقم ها

خط: شکسته

محل نگهداری:‏ مجموعۀ خصوصی محسن مفخم

موضوع:‏ کرملیان ، ارمنیان، اقلیت های دینى، مسیحیان

اشخاص: على مراد خان زند، اوانوس حکیم‏

مکان ها: آذربایجان ، شیروان ، قراباغ ، شریر، گنجه ، نخجوان ، قلمرو علیشکر، اصفهان، شیراز ، بندرعباس.‏

فرمان علی‌مرادخان زند
فرمان علی‌مرادخان زند

«فرمان علی‌مرادخان زند»

حکم والا شد

آنکه در این اوان عمدۀ المسیحیه پادری اوانوس حکیم‏ وارد حضور و بعرض والا رسانید که بموجب ‏ارقام سلاطین جنت‌مکین صفویه‏ انار اللّه براهینهم همیشه پادریان فرنگیان و خلیفها در ممالک محروسه‏ ‏ایران جا و مکان داشته هریک برسم و آیین خویش بعبادت مشغول و تجار و سوداگران این طایفه به ‏تجارت قیام و عشور و متوجهات حسابی خود را مهم‌سازی عمال خیریت اعمال دیوان مینموده‏اند ‏مشروط بر اینکه احدی‏ از آنها مرتکب امری که خلاف ملت مقدس اثنی عشر علیهم صلوات اللّه الملک ‏الاکبر باشد بحسب ظاهر نگردیده احدی را هم با ایشان رجوعی نباشد و هرگاه‏ جماعت ارامنه به آنها ‏ضرر و نقصانی برسانند بخلاف حساب متعرض احوال آنها شوند بعد از ثبوت آن آنها را ترجمان ‏نمایند‏ و پادریان کرملیان دونیکان و جزویت و کنحوحی [کپوچی] و اگوستن و غیره که از ولایت‏ آذربایجان ‏از شروان و قراباغ و دار السلطنه شریر و گنجه و نخجوان و قلمرو علیشکر و دارالسلطنه اصفهان و ‏الکاء فارس از شیراز و بندرعباس‏ و سایر ممالک محروسه میباشند و در هرجا که خواسته باشند توقف ‏و سکنی کرده هریک از ارامنه و عیسویان و اولاد ایشان که خواسته باشند نزد ایشان آمد و شد کرده ‏تعلیم گیرند و درس بخوانند نیز ممانعت نکرده‏ چنانچه جماعت مزبوره اموات خود را در مقامی که بجهت مدفون آنها تعیین‏ می نمایند بدستور و آیین دین خود برده دفن نمایند عایق و مانعی جهت آنها نباشد و ‏امداد و اعانت لازمه در باره آنها به عمل آمده احدی نسبت به ایشان‏ ظلم و ستم ننماید و در خصوص ‏صدق ادعا و عرض خود ارقام مذکوره را بنظر رسانند.‏

لهذا عالیجاهان بیگلربیگان عظام و حکام کرام و عمال‏ ولایات محروسه در خصوص امر مذکوره بنحویکه حسب الارقام سلاطین‏ مراد مذکوره مقرر شده از آن قرار معمول و عشور متوجهات حسابی تجار و ‏سوداگران را بازیافت و تخلف از فرموده جایز ندارند و در عهده شناسند.‏

تحریراً فی شهر جمادی الثانی سنه ۱۱۹۵‏».

توضیحات‏

علی‌مرادخان زند: وی چهارمین پادشاه سلسلۀ زندیه، پسر قیطاس خان، خواهرزادۀ زکی خان ‏زند و برادر امی جعفر خان زند (پدر لطفعلی خان زند) بود. علیه دایی خود، زکی خان و ابوالفتح ‏خان شورش کرد. بار اول، در ۱۱۹۴ق به حکومت رسید. پس از مدتی از سلطنت خلع شد ولی ‏پس از جنگ های بسیار صادق خان و دو پسر بزرگش را به قتل رساند و جانشین وی شد. بار دوم، ‏از ۱۱۹۶ ـ ۱۱۹۹ق (۳ سال) سلطنت کرد و در این سال درگذشت. علی‌مرادخان زند در آغاز بر ‏اصفهان فرمان می‌راند اما توانست بسیاری از رقیبان را کنار بزند و بر پایتخت شیراز دست ‏یابد.[۱۷] ‏

پادری: پدر روحانی، اسقف، کشیش، عنوان عام مبشران و مبلغان مسیحی که از کشورهای ‏اروپایی به ایران و دیگر سرزمین های خاورمیانه و مسلمان فرستاده می‌شدند.‏

پادریان کِرمِلی: پادریان کرملی در دورۀ پادشاهی شاه عباس صفوی مجال یافتند تا برای تجارت و تبلیغ ‏آیین مسیحیت به ایران بیایند و در اصفهان، استقرار یابند. مصلحت دربار پاپ و دولت های اروپایی بر آن ‏بود که با دولت صفوی رابطه و دوستی داشته باشند تا بهتر بتوانند در برابر نفوذ عثمانی به درون اروپا ‏مقاومت کنند. پادشاهان صفوی نیز، که از نقش این مبلغان مذهبی مسیحی آگاه بودند، از وجود آنان برای تحقق ‏اهداف سیاسی و تجاری خود بهره می بردند.

در قرن دوازدهم میلادی، یک فرقه از راهبان پر شور مسیحی، که مشتاق تبلیغ و تبشیر مسیحیت و گسترش آن ‏در میان اقوام و ملل غیر مسیحی بودند، در پای کوه کِرمِل جمع شدند و برای خود آیین نامۀ انضباطی ‏سختی تنظیم کردند و سوگند خوردند که بدان پایبند بمانند. آنان ردای سفید را لباس خود برگزیدند. به همین دلیل، آنان را فرقۀ برادران سفید یا سفیدپوش[۱۸]هم نامیده اند. همچنین، به دلیل آنکه از اصول زندگی ایشان این بود که پا برهنه بگردند و با گرفتن نذورات و گدایی ‏زندگی کنند و هیچ ثروتی برای خود یا فرقه نیندوزند لذا آنان را کِرمِلیان پابرهنه نامیدند.‏

کرملیان،کاپوچی (کبوجی)،آگوستی (آگوستن)، جزویت، دومنیکان: ﮐﺎرﻣﻠﯿﺖ (کرملیان)، کاپوسن ‏‏(کاپوچی ـ کبوجی، در فرمان ها کنجوخی ـ کنحوحی ثبت شده است)، اگوستین (آگوستی، از ‏ﻓﺮاﻧﺴﯿﺴﮑﻦها)، جزویت (ژزوئیت، یسوعی‏) و دومینیکن (دومنیکان)، که نامشان در فرمان ها آمده،‏ پنج ‏فرقۀ مسیحی اروپایی‌اند که در دورۀ صفوی و از آن پس، در قلمروی ممالک محروسۀ ایران فعالیت ‏می‌کردند. آغاز نفوذ و گسترش فعالیت این مبلغان مذهبی اروپایی به دورۀ شاه عباس بر می‌گردد که در ‏حال جنگ با عثمانی ها بود. هدف اصلی از اعزام این مبلغان عیسوی به ایران تحریک شاه ‏به جنگ با عثمانی و از اهداف فرعی آنان ﺗﺒﻠﯿﻎ فرقه های مسیحی اروپایی، به ویژه، در میان ارمنیان بود. این مبلغان پیوند تنگاتنگ با فعالیت های استعماری دولت های متبوعۀ خود ( ایتالیا، فرانسه، پرتغال، اسپانیا، بریتانیا، ‏لهستان و …) داشتند و حامی ﻣﻨﺎﻓﻊ آنها در ایران بودند. آنان اغلب در مسائل ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، سیاسی، تجارتی، ‏اقتصادی، اطلاعاتی، امنیتی و حتی، نظامی کشور دخالت می‏کردند. بسیاری از ایشان زبان‌شناسانی قابل و ‏مسلط به زبان های فارسی، ترکی و ارمنی بودند و در دربار، در مقام پزشک، مترجم، معلم و مدرس ‏شاهزادگان فعالیت می‌کردند.‏[۱۹]


پی نوشت ها :

پی نوشت ها:

دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ، گرایش مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، دانشگاه تهران
محمد ابراهیم باستانی پاریزی، سیاست و اقتصاد عصر صفوی (ت‍ه‍ران: ص‍ف‍ی‌ع‍ل‍ی‍ش‍اه،۱۳۶۲)، ص۱۱۵.‏
ژان باتیست تاورنیه، سفرنامۀ تاورنیه،ترجمۀ ابوتراب نوری،به تصحیح و تجدید نظرکلی ‏حمید ارباب شیرانی (تهران: کتابخانه سنائی،۱۳۳۶)، ص۴۰۵.
همان جا.
همان، ص۴۰۶.
پاریزی، همان، ص ۱۱۷ و ۱۱۸.
از قرای اصفهان به نصف فرسنگی آن. از معظم قرای ناحیت جی است (دهخدا، ج۱۳ ،۱۳۷۷:۱۹۹۴۰). روستایی در نزدیکی اصفهان است. شاه عباس دوم طی فرمانی ارمنیان را از اصفهان اخراج کرد و بخشی را در این محله، یعنی ماربانان، که ارمنی نشین بود اسکان داد (بنگرید به: هاروتون درهوهانیان، تاریخ جلفای اصفهان، ترجمه لئون، گ. میناسیان؛ م.ع. موسوی فریدنی ( اصفهان: زنده رود، ۱۳۷۹)،ص۶۰ و۶۱.
پاریزی، همان، ص ۱۲۱.
پاریزی، همان، ص ۱۲۱.
تاورنیه، همان، ص ۱۰۱.
11.Levant Company ، منظور شرکت لوانت، متعلق به هلند است که با کمپانی هند شرقی رقابت می کرد.

تاورنیه، همان، ص ۴۰۶.
ادیک باغداساریان (ا.گرمانیک)، نگاهی به تاریخ ارمنیان ایران (ت‍ه‍ران‌: مؤلف،۱۳۸۰)، ص۱۲.‏
شَماخی در گذشته مرکز خانات شروان و گاه پایتخت شروانشاهان بوده است. در جنگ‌های ایران و روس از ایران جدا شد. تات‌ها ساکن ‏بخش‌های شمالی و آذری‌ها ساکن بخش‌های جنوبی شهرستان شماخی هستند. شماخی یکی از مهم‌ترین مناطق تات‌نشین جمهوری آذربایجان ‏است.‏
محسن مفخم، « اسناد و مکاتبات تاریخى.» بررسى‌هاى تاریخى، ش3 (1345): ۱۶۰؛ جهانگیر قائم مقامى، یکصد و پنجاه سند ‏تاریخى: از جلایریان تا پهلوى (تهران: چاپخانۀ ارتش شاهنشاهى ایران، ۱۳۴۸)، ص ۶۲.‏
جهانگیر قائم مقامی، یکصد و پنجاه سندتاریخی از جلایریان تا پهلوی (تهران: چاپخانۀ ارتش شاهنشاهی ایران، ۱۳۴۸)، ص۱۰۵و۱۰۶؛ ایرج افشار، «فرمان علیمرادخان»، آینده، س ۱۹، ش ۱ـ3 (1372): ۱۴ـ ۴۸. ایرج افشار تاریخ حکم را ۱۱۱۵ق. می داند اما به نظر جهانگیر قائم مقامی ۱۱۹۵ درست است. به نظر می رسد در رونویسی از اصل سند اشتباه درج شده باشد.
‏محمد مشیری، « دو سند نفیس از زندیه»، بررسی های تاریخی، ش۴6 (1352): ۱۸۹ و ۱۹۰.
18.White Friars

‏‏مصطفی ذاکری، « اسناد پادریان کرملی»، آینۀ میراث، ش۳۳ و۳۴ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵): ۳۳۷ـ ۳۳۹ ؛ و نیز نک: ‏‏منوچهر ستوده، اسناد پادریان کرملی بازمانده از عصر شاه عباس صفوی، با همکاری‌ ایرج‌ ‏افشار ‏(تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب ،۱۳۸۳).

منابع:

افشار، ایرج.«فرمان علیمراد خان».آینده. س ۱۹. ش ۱ـ۳ . ۱۳۷۲: ۱۴۷ و ۱۴۸.

باغداساریان، ادیک (ا.گرمانیک). نگاهی به تاریخ ارمنیان ایران. ت‍ه‍ران‌: ناشر مؤلف،۱۳۸۰.‏

باستانی پاریزی، محمد ابراهیم. سیاست و اقتصاد عصر صفوی.ت‍ه‍ران‌: انتشارات ص‍ف‍ی‌ع‍ل‍ی‍ش‍اه‌،۱۳۶۲.‏

تاورنیه، ژان باتیست.سفرنامۀ تاورنیه،ترجمۀ ابوتراب نوری. به تصحیح و تجدید نظرکلی‏حمید ارباب شیرانی. تهران: کتابخانه سنائی، ۱۳۳۶.‏

دهخدا، علی اکبر. لغت نامۀ دهخدا. زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی. دانشگاه تهران، ۱۳۷۷.

ذاکری، مصطفی. « اسناد پادریان کرملی». آینۀ میراث. ش ۳۳ و ۳۴. تابستان و پاییز ۱۳۸۵: ۳۳۶ـ۳۴۷.‏

قائم مقامى، جهانگیر. یکصد و پنجاه سند تاریخى: از جلایریان تا پهلوى. تهران: چاپخانۀ ارتش شاهنشاهى ایران. ۱۳۴۸: ۱۰۵و۱۰۶.

ستوده، منوچهر. اسناد پادریان کرملی بازمانده از عصر شاه عباس صفوی. با همکاری‌ ایرج‌ ‏افشار.تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب،۱۳۸۳.

مفخم، محسن.«اسناد و مکاتبات تاریخى». بررسى‌هاى تاریخى. ش۳. ۱۳۴۵: ‏‏۳۶۳ـ۳۶۶. ‏

مشیری، محمد. « دو سند نفیس از زندیه». بررسی های تاریخی. ش ۴۶. ۱۳۵۲: ۱۸۹ـ‏‏۲۰۰.‏

درهوهانیان، هاروتون. تاریخ جلفای اصفهان. ترجمۀ لئون، گ. میناسیان؛ م.ع. موسوی فریدنی. اصفهان: زنده رود، ۱۳۷۹.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۸۵
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید