فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۱
سمبات دِر کیورقیان
نویسنده: ایساک یونانسیان
سمبات دِر کیورقیان[۱] در۱۲۹۲ش در خانواده ای ارمنی، در جلفای اصفهان، چشم به جهان گشود. پدرش هوانس و مادرش تاگوهی نام داشتند. سمبات در دو سالگی پدرش را از دست داد و وظیفۀ تربیت او به مادرش و پدربزرگش، که در آن زمان در اصفهان کشیش بود، سپرده شد.
علاقۀ سمبات به نقاشی و استعداد هنری اش از همان دوران کودکی، زمانی که هفت سال بیشتر نداشت، مورد توجه خواهر بزرگش، سیریک، قرار گرفت. سیریک نخستین بار هنگام بازگشت خانواده از تعطیلات از یکی از روستاهای اطراف اصفهان متوجه دفترچۀ تکالیف سمبات شد که مملو از نقاشی هایی متعدد از مناظر اطراف دهکده،حیوانات و اعضای خانواده بود. سیریک این نقاشی ها را به مدرسه برد و آنها را به معلم نقاشی سمبات نشان داد. معلم با دیدن نقاشی ها گفته بود که آنها محشرند و نمی توان از این نقاشی ها برای کودکی به این سن ایرادی گرفت. تشویق های خواهر سمبات و علاقۀ فراوان خود وی به نقاشی سبب شد تا در کنار تحصیل در مدرسه اولین آموزش های حرفه ای نقاشی را نیز نزد استادان نامی آن روزگار، یعنی یقیا یقیجانیان و هاکوپ وارتانیان که حاصل این آموزش ها نخستین نمایشگاه نقاشی های سمبات در ۱۱ سالگی (۱۳۰۳ش) در مدرسه بود که جایزۀ نخست مسابقات مدرسه را برای او به ارمغان آورد.
سمبات در کنار تحصیل و نقاشی شروع به فراگیری زبان انگلیسی در کالج انگلیسی اصفهان کرد اما فشار زندگی سبب شد تا نقاشی را رها کند و مشغول به کار شود.
نقطۀ عطف زندگی هنری سمبات و علت بازگشت دوبارۀ وی به هنر مورد علاقه اش ورود سرکیس خاچاطوریان، نقاش ارمنی معروف مقیم پاریس، به اصفهان بود. خاچاطوریان در ۱۳۰۸ش به اصفهان آمد تا از روی دیوارنگارههای عالیقاپو و چهلستون نقاشی کند.
او، که برای این منظور نیاز به یک شاگرد و همراه جوان داشت، پس از تحقیق در مورد نقاشان اصفهان سمبات را انتخاب کرد و از او خواست تا به وی کمک کند. سمبات کار خود را با استاد خاچاطوریان آغاز کرد و طی نزدیک به سه سال همکاری با استاد بیش از پیش به راز و رمز نقاشی پی برد. او از مهارت خاچاطوریان در استفاده از قلممو و انتخاب رنگ و از دانستههای وی دربارۀ آثار هنرمندان غرب، هند، ژاپن و آفریقا بسیار آموخت. او طی این دورۀ کوتاه همکاری با استاد خاچاطوریان شیفتۀ مکتب هنری اصفهان شد و به مطالعۀ دقیق آن روی آورد. خاچاطوریان با دیدن استعداد کمنظیر سمبات کوشید تا زمینۀ تحصیل وی را در پاریس فراهم کند اما به دلیل مشکلات مالی این تلاش به ثمر ننشست و سمبات در اصفهان ماند و به فعالیت خود ادامه داد.
پس از رفتن خاچاطوریان، سمبات، که حالا نقاشی زبردست شده بود، به فکر تأسیس نگارخانۀ شخصی خود افتاد و آن را در ۱۳۰۹ ش، در خیابان چهارباغ اصفهان، با نام نگارستان سمبات افتتاح کرد. مدتی بعد نیز، در ۱۳۲۱ش، با آراکس آفتاندیلیان پیمان زناشویی بست که حاصل آن پسری به نام آرمن و دو دختر به نام های سیرانوش و تاگوش بود. آرمن، که هم اکنون استاد دانشگاه برکلی امریکاست، کتابی دربارۀ زندگی و آثار پدر چاپ کرد که شامل ۱۷۲ صفحه و دویست نقاشی است.
نخستین حضور سمبات در یک نمایشگاه حرفه ای در ۱۳۲۳ش با شرکت در نمایشگاه انیستیتو آنجلو ایران در اصفهان و پس از آن در نمایشگاه دوسالانۀ تهران اتفاق افتاد. سمبات نخستین نمایشگاه انفرادی خود را نیز در ۱۳۲۷ ش با حمایت باشگاه فرهنگی صنعت نفت در آبادان برپا کرد که سبب شهرت بیشتر وی و دریافت سفارش های بسیاری شد.
سمبات تا ۱۳۵۰ش در اصفهان به فعالیت هنری خود ادامه داد. سپس به تهران عزیمت کرد و در ۱۳۵۱ش نگارستان خود را در خیابان کریم خان زند بنا نهاد و تا ۱۳۵۹ش، که به امریکا مهاجرت کرد، در تهران به کار نقاشی پرداخت.
سفرهای سمبات به خاورمیانه و اروپا
مسافرتهای سمبات طی سالهای ۱۳۲۸ ـ ۱۳۲۹ش دامنۀ موضوعات مورد توجه او را گستردهتر کرد. دیگر تنها تصاویر اصفهان یا حتی ایران نبود که با حرکات موزون قلمموی سمبات بر روی کاغذ نقش می بست. عراق، سوریه، عربستان، لبنان، انگلستان، ایتالیا، سوئیس و فرانسه با مناظر و مکتبهای نقاشیشان بر آثار سمبات تأثیر گذاشتند اما ایران و به ویژه اصفهان، برای همیشه در کانون نقاشیهای سمبات باقی ماندند، حتی هنگامی که همراه با همسرش به امریکا رفت و به فرزندانش در لس آنجلس پیوست.
سمبات در امریکا نگارستان خود را در ۱۳۵۹ش در کالیفرنیا تأسیس کرد و سرگرم کشف چشماندازها و شیوههای تازۀ نقاشی شد اما نگارستان امریکایی او هم رنگ و بوی ایرانی داشت و ایران، ایرانیان و آیینهایشان را به طور مصور به هنردوستان امریکایی معرفی میکرد.
سفر سمبات به ارمنستان در ۱۳۷۰ش بهانۀ آغاز فصلی دیگر از نقاشیهای او شد. او با سفر به روستاهای دوردست کشور اجدادیش شیفتۀ رنگهای طبیعت ارمنستان شد. آفتابسوخته، رنگ خاکی، زرد براق، سبز روشن…، رنگهایی که در کالیفرنیا به چشمش نمیخورد. کلیساهای قدیمی ارمنستان نیز در شمار موضوعات محبوب او قرار گرفت.
سمبات آخرین بار در پاییز ۱۳۷۳ش به ایران سفر کرد. ارمنیان ایران با برگزاری برنامههایی ویژه از کارهای او تجلیل کردند و در زمان حضورش در جلفا نمایشگاهی از آثار وی را برپا داشتند. به گفتۀ آرمن، پسر سمبات، خاطرات شیرین واپسین دیدار او از زادبومش، تا آخرین روزهای زندگی، تسلای خاطر وی بوده است.
تحلیل آثار سمبات دِر کیورقیان
نقاشیهای آبرنگ سمبات از باروها، پل ها، کاخ ها، میدان ها، کوچه ها و بازارهای اصفهان بیشتر گردشگران غربی را به سوی خود میکشید. نگاه سمبات به محیط و انسان های اطرافش، با اینکه از درون بود، در عین حال نگاهی بود از دور. گویی سمبات از چشم یک غربی به اشیا و افراد نگاه میکرد و آن را به گونهای میدید که تا کنون نقاشان بومی ایران ندیده بودند. آبرنگهای سمبات، بیان «غربیانۀ» مضمونهای ایرانی است. از این رو، نقاشیهای او بیدرنگ به چشم و دل بازدیدکنندگان غربی نگارستانش مینشستند و به فرنگستان راه مییافتند. البته، تعداد بسیاری از آثار او را مشتریان ایرانی میخریدند.
نگارستان سمبات مملو از تصاویر اصفهان بود: مسجد شاه، سی و سه پل، پلهای خواجو و مارنان و….
دلبستگی سمبات به پلها، راهها و جادهها در تمام طول عمر هنریاش پیدا بود. گویی میخواست تا پلی زند میان امروز و فردا، میان شرق و غرب. علاقۀ او به درآمیختن مضمونهای ایرانی با شگردهای نقاشی غربی نیز همین پیام را دربر دارد.
سمبات دوستی ای عمیق با طبیعت و جاده داشت. از روستایی به روستای دیگر و از شهری به شهر دیگر به جست وجوی موضوع می پرداخت و همواره با کولهباری از موضوعات تازه بازمیگشت. معمولاً، یک جا مینشست، چتری را بر فراز سرش میگسترد و لحظه یا صحنهای را بر روی کاغذ نقش میکرد. گاهی هم، عکس موضوع مورد نظر را میگرفت و با خود به خانه میبرد تا سر فرصت و با حوصلۀ تمام تابلویی از آن درآورد. به قول لِوون آبراهامیان، تبارشناس و نویسندۀ ارمنی، سمبات در هنر نقاشی گاه روشهای مردمشناختی را به کار میگرفت که عکاسی صحنه برای تدقیق بیشتر از جملۀ همین روشهاست.
گذشته از این روشها، تابلوهایی هم هستند که سمبات را به منزلۀ یک نقاش مردمشناس معرفی میکنند: خانههای ارمنی جلفای اصفهان، زنان روستاهای ارمنی نشین فریدن و چهارمحال که دور تنوری نشستهاند و لواش ارمنی میپزند یا کنار جویباری نشستهاند و ظرف و رخت میشویند یا اینکه با کوزه از رودخانه ای آب برمی دارند، گروهی از ارمنیهای شاد که در مراسم عروسی رقص و پایکوبی میکنند و…، عکسها و تابلوهایی که بهراحتی میتوان از آنها در هریک از پژوهش های مردمشناختی دربارۀ ارمنیان ایران بهره برد.
اسقف پاپیان، اسقف ارمنیان جلفا، در وصف سمبات گفته است: «سمبات با نقاشیهایش تصویر زندگی روستایی ارمنیها و اصفهان محبوبش را با جلفای نو ارمنینشین آن جاودانه کرده است».
در همین خصوص نوری نظری، نگار گر ایرانی، گفته است: «سمبات درک و فهم عمیقی از خاک و خورشید دارد و انگار به راز فصل ها پی برده است. سمبات روایتگر زندگی ایرانی و مردم ایران است».
با اینکه تصویرهای ارمنی بخشی بزرگ از کارهای سمبات را به خود اختصاص دادهاست آثار گران قدر او به هیچ روی تنها در این موضوعات خلاصه نمیشود. زنان چادری چهارباغ اصفهان، آخوندی تسبیح به دست در میدان شاه، نینوازی خیابانی در کنار یک استکان چای، شترهای خسته در زیر طاقی در اصفهان، کودکان در جلوی دروازۀ کاروانسرای کهنه، بقعۀ شاهزاده حسین و عشایر و قالیبافیشان را نیز میتوان در دهها تابلوی سمبات دید.
سمبات همچنین در کشیدن تک چهره نیز مهارت داشت. تک چهرههایی که او از اعضای خانواده، دوستان و نزدیکانش یا چهرههای شناختهشده کشیدهاست دال بر تبحر او در این زمینه است.
سبک سمباتیســم
یکی دیگر از یادگارهای هنری سمبات شیوۀ نقاشی موسوم به «سمباتیسم» است. در این سبک سمبات رنگهای گوناگون را بر روی پارهای از روزنامه ای ارمنی یا فارسی پخش می کرد و با درآمیختن رنگها موضوعاتی را شکل می داد که گاه با مضمون سرسخن های روزنامه گره میخورد.
شگفتانگیز است که نقاشی چون سمبات دِر کیورقیان در ایران نام چندان آشنایی نیست. نقاشیهای آبرنگ او را از اوایل دهۀ ۱۳۰۹ش تا اواخر دهۀ ۱۳۶۰ش نمی توان به فراموشی سپرد. نقاشیهای سمبات را هم اکنون نیز می توان در بازارهای مجازیای چون ایبِی (eBay) دید که با قیمتهایی گزاف به فروش میرسند. اما در ایران، که زادبوم سمبات است، این نقاش را بیشتر همتبارانش و برخی از دستاندرکاران هنر نقاشی میشناسند در حالی که به جرئت میتوان گفت سمبات از برجستهترین نقاشان آبرنگ اصفهان و ایران بوده است.
سمبات دِر کیورقیان تابستان ۱۳۷۸ش / ۱۹۹۹م در امــریکــا درگذشت. وی در طول ۶۶ سال فعالیت هنری اش بیش از ده هزار طرح و نقاشی از خود بر جای گذاشت. آثار او اکنون در گالریها، موزهها و مجموعههای شخصی گوناگون در سراسر جهان یافت میشوند. در ایران نیز آنچه برجای مانده، به منزلۀ میراث ملی نگهداری میشود.
آثار برجستۀ سمبات دِر کیورقیان
کاروان شتر کنار پل شهرستان
استراحت ساربانان کنار برج کبوتر
مجلس عروسی ارمنیان روستایی(فریدن)
روحانی تسبیح به دست در میدان شاه
نینوازی خیابانی کنار یک استکان چای
شترهای خسته زیر طاقی در اصفهان
کودکان در جلوی دروازه کاروانسرایی کهنه
خانههای ارمنی جلفا و اصفهان
زنان چادری چهارباغ اصفهان
کاروان در شب
آبگیری با کوزۀ آب
عصاری
عشایر
کارگاه قالی بافی زنان
زنان روستایی کنار چشمه
سیمای یپرم خان
نمایشگاه ها
مهم ترین نمایشگاه هایی که سمبات در آنها شرکت داشته عبارت اند از:
ـ ده نمایشگاه در شهرهای اصفهان،آبادان،اهواز و مسجد سلیمان بین ۱۳۲۳ـ۱۳۴۲ش
ـ نمایشگاه گروهی گالری پرستو، ۱۳۴۳ش
ـ نمایشگاه هنری گروهی آنجلو فرانسه، لندن، ۱۳۲۹ش
ـ دو نمایشگاه انفرادی در عربستان سعودی، ۱۳۴۴ش
ـ نمایشگاه گروهی دوسالانۀ تهران، ۱۳۵۰ش
ـ نمایشگاه انفرادی در هالیوود کالیفرنیا، ۱۳۵۴ش
ـ نمایشگاه انفرادی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، ۱۳۵۹ش
ـ نمایشگاه گروهی در ایروان، ۱۳۷۰ش
و شرکت در بیش از بیست نمایشگاه انفرادی و گروهی در شهرهای لس آنجلس، نیویورک، بوستون، تورنتو، سان فرانسیسکو، پاسادنا و….
پی نوشت:
[۱]. نگارگر ایرانی اهل جلفای اصفهان و پایه گذار سبک سمباتیسم (شیوه های بدیع نقاشی آبرنگ در ایران).