فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۵۰
سارکیس بیتزاک،هنرمندی برخاسته از فرهنگ کیلیکیه
نویسنده: آرپی مانوکیان
وضیعت سیاسی و فرهنگی ارمنستان ( طی سده های دوازدهم تا چهاردهم میلادی )
سر تا سر قرن های دوازدهم تا چهاردهم میلادی، که هم زمان با جنگ های ترکان سلجوقی و مغولان و استیلای آنان بر ارمنستان است، دورانی سخت و ناگوار درتاریخ ارمنستان محسوب می شود. مغول ها طی نبردها و کشورگشایی های خود علاوه بر اینکه سرمایه های مادی ارمنستان را به یغما بردند روستاها را به آتش کشیدند، شهرهای باشکوه و عظیمی چون آنی،[۲] قارص، دوین، کارین[۳] و دیگر شهرها را کاملاً ویران ساختند و ساکنان آنها را کشتند یا به اسارت بردند. تمامی این عوامل سبب نابودی ثروت های مادی و معنوی ارمنستان شد و در اندک زمانی فقر و تنگدستی اکثر طبقات جامعۀ ارمنی را فرا گرفت و چنان شدت یافت که برخی به خاطر نداشتن توان پرداخت مالیات های سنگین مجبور به فروش فرزندان خود شدند. گیراگوس گانتساکتسی، مورخ ارمنی، درکتاب تاریخ ارمنیان خود در این مورد چنین نوشته:
((مالیات ها بسیار سنگین و بیشتر از درآمد مردم بود. به این ترتیب، در اندک زمانی فقر و تنگدستی بیداد کرد. کسانی که قادر به پرداخت مالیات تعیین شده نبودند یا کشته می شدند یا باید فرزندانشان را به جای مالیات تحویل حاکمان می دادند )) .[۴]
این موضوع کاملاً روشن است که استیلای مغولان بر ارمنستان و سیاست های نادرست دینی، که از سوی آنان بر جامعۀ ارمنی اعمال می شد، ضربه هایی مهلک بر وضیعت سیاسی و اقتصادی ارمنستان وارد کرد. با این حال، هیچ یک از این مسائل، در هیچ زمانی، نتوانست روح خلاق و هنرمند ارمنی را از ادامۀ حیات باز دارد.شرایط سخت و دشواری که طی این سه قرن بر ارمنستان حاکم بود مانع از ادامۀ حیات جریان های فرهنگی نشد حتی در این دوره شاهد شکوفایی سبکی خاص و بدیع، به ویژه، در مسائل هنری هستیم. علت این امر ظهور چهره هایی بود که گروهی از آنان علاوه بر اینکه از مکاتب قبلی پیروی می کردند خود نیز با داشتن روحیۀ خلاق و استعدادهایی بی مانند بانی مکتبی نو و خاص در جامعۀ فرهنگی ارمنیان شدند. در میان این چهره ها برخی شخصیت های رده بالای حکومتی نیز وجود داشتند از جمله لئون دوم،[۵] پادشاه کیلیکیه.[۶] وی از جمله شخصیت هایی است که بانی تحولاتی چشمگیر در حوزۀ فرهنگ شد. در این دوران، تقریباً در سر تا سر سرزمین های ارمنی نشین مدارسی فراوان ایجاد شد که در آنها مباحثی گوناگون مانند ادبیات ارمنی، موسیقی، نقاشی مینیاتور، خطاطی و دروس مربوط به علوم دینی تدریس می شد. ثمرۀ تلاش معلمان در این مدارس تربیت چهره هایی بود که تأثیری فراوان بر فرهنگ و تمدن ارمنی این دوره گذاردند.[۷]
در این دوره همچنین تحولی عظیم در ادبیات شفاهی جامعۀ ارمنی به وجود آمد که از جمله باید گسترش برخی اشعار بیگانه و ورود سرودهای محلی، امثال و داستان ها را به فرهنگ ارمنی ذکر کرد.
تاریخ نگاری نیز از موضوعات مهمی بود که در این دوره با تحولی خاص همراه شد. تاریخ نگارانی که حوادث این دوره را به رشتۀ تحریر در آورده اند چگونگی استیلای مغولان و حکومت ترکان سلجوقی را بر ارمنستان بسیار واضح و مستند بیان کرده اند، از جملۀ این تاریخ نگاران عبارت اند از: ماتئوس اورهایتسی[۸] که اثر او یکی از مهم ترین کتب مربوط به وقایع نگاری است؛ گیراگوس گانتساکتسی که کتاب تاریخ ارمنیان او از مهم ترین آثار این دوره محسوب می شود. وی از مورخان ارمنی است که در قرن سیزدهم میلادی می زیسته و کتاب تاریخ ارمنیان او در شرح حوادث و رویدادهای مهم مربوط به حملات و دورۀ استیلای مغولان بر ارمنستان از اهمیتی خاص برخوردار است. این کتاب همچنین اطلاعاتی دربارۀ گرجیان وآلبان ها دارد و به بیان بخشی از تاریخ این دو قوم در این دوره پرداخته نیز حاوی اطلاعاتی باارزش، به ویژه، در زمینۀ مسائل فرهنگی ارمنستان در نیمۀ دوم قرن سیزدهم میلادی است؛[۹] وارطان آرولتسی[۱۰] و استپانوس اربلیان،[۱۱] از دیگر مورخان بنام این دوران می باشند، که آثار هر یک از آنان در ضبط و ثبت حوادث تاریخی ملت ارمنی در این زمان حائز اهمیتی فراوان است.
ادبیات دینی نیز در این زمان دوران طلایی خود را سپری می کرد. کتب مرثیه خوانی و همچنین تلخیص انجیل در ۱۵۰۰ سطر از آثار با ارزشی است که به دست اسقف اعظم، نرسس شنورهالی،[۱۲] به رشتۀ تحریر درآمد. از او اثری دینی شامل مجموعه دعاها به نام اعترافات صادقانه بر جای مانده که در نوع خود بی نظیر بوده و به ۲۴ زبان زندۀ دنیا ترجمه شده اما مهم ترین کتاب او تاریخ ادئسی[۱۳] است که چگونگی اشغال این ناحیه را، واقع در مرزهای کیلیکیه، در ۱۱۴۴م شرح داده.هنر شعر نیز در قرن سیزدهم یکی از درخشان ترین دوران های خود را سپری می کرد. علاوه بر فریک، اشعار کنستانتین یرزنکاتسی،[۱۴] در مدح طبیعت و زیبایی های آن، در نوع خود بی نظیر و بدیع است.
در این دوره، با رواج ضرب المثل های فراوان در ادبیات شفاهی ارمنی، شاهد ظهور ضرب المثل گوهایی هستیم که خود به خلق ضرب المثل پرداخته اند. واغران آیگتسی[۱۵] از جملۀ این ضرب المثل گوهاست که ضرب المثل هایش صداقت، راستی و سادگی مردم ارمنی را نشان می دهد و در برخی موارد، به کمک طنز، خودخواهی فئودال ها و ثروتمندان را به سخره می گیرد. از این مقوله نمی توان عبور کرد مگر با اشاره به نام مخیتار گوش[۱۶] که در یکی از آثارش حدود ۱۹۰ ضرب المثل را به ثبت رسانده است.
علوم مختلف نیز در این دوره با پیش رفت های چشمگیری همراه بود. در این میان، علم پزشکی با تقدیم مخیتار هراتسی[۱۷] به جامعۀ ارمنی از اهمیتی ویژه برخوردار است. در کتابی که از وی به جای مانده، با عنوان تسلیت صمیمانه، هراتسی علاوه بر مسائل پزشکی دربارۀ نجوم و فلسفه نیز مطالبی غنی و پربار نگاشته است.
علاوه بر معماری، که در این دوره با پیش رفتی چشمگیر همراه بود و بیشتر به صورت تحول در معماری بناها و مراکز دینی جلوه کرد، موسیقی و به ویژه، موسیقی مذهبی از مهم ترین و درخشان ترین جنبه های هنری این دوره به حساب می آید. بر اساس نوشته های گانتساکتسی نخستین بار وارتابد[۱۸] خاچاطور در طی سفرهای متعدد خود به آسیای صغیر و یونان با موسیقی مذهبی این نواحی آشنا شد و برخی اشعار مذهبی کلیسای سنتی ارمنستان را به شکل موسیقی در کتاب های خود به ثبت رساند.[۱۹] پس از او عرصۀ موسیقی و به ویژه، موسیقی کلیسایی هنرمندانی برجسته و آثاری ارزشمند به جامعۀ دینی و هنری ارمنیان تقدیم کرد.[۲۰]
خطاطی و نقاشی مینیاتور نیز از جمله رشته های هنری بودند که طی این سه قرن شکوفا شدند و به اوج رسیدند. این دو رشتۀ هنری، به ویژه، در کیلیکیه بسیار درخشان تر ظاهر شدند. علت این امر را می توان تأسیس مدارس هنری در کیلیکیه دانست که با تعلیم گروهی از هنرمندان ارمنی سبب تحولی عظیم در این دو رشته و به ویژه، نقاشی مینیاتور شدند. از مهم ترین عوامل رشد مینیاتور مسئلۀ تکثیر کتب مقدس بود که در آن زمان به دست خوش نویسان و خطاطان رونویسی می شد.از نیمۀ دوم قرن دوازدهم در حدود پنج مدرسۀ مهم نقاشی مینیاتور در کیلیکیه وجود داشت. نقاشان مینیاتور ارمنی اگرچه اکثراً متأثر از هنرمندان سرزمین های مجاور خود از جمله امپراتوری بیزانس بودند با تلفیق هنر ارمنی با هنر ملل دیگر شکلی خاص و ویژه به آن بخشیدند. اساتید بزرگ این حوزه عبارت بودند از: وارطان، گریگور ملجتسی،[۲۱] توروس روسلینی[۲۲] و کنستانتین.[۲۳]
بیتزاک و حیات هنری او
سارکیس بیتزاک یکی از چهره های برجستۀ هنرنقاشی مینیاتور ارمنی است که در اوایل قرن چهاردهم و در یکی از دشوارترین دوره های تاریخ ارمنستان، در کیلیکیه می زیست. دربارۀ حیات او و دوران مختلف آن اطلاعات چندانی موجود نیست. آنچه مسلم است پدر او روحانی ای مسیحی به نام گریگور بوده که با نقاشی مینیاتور نیز آشنایی داشته و اغلب به کار تزیین کتب مقدس مشغول بوده. مطمئناً، میل و علاقه به نقاشی از همان دوران کودکی و از طریق پدر به بیتزاک منتقل شده. روایتی نیز از آن دوران و به نقل از برخی مورخان موجود است بدین مضمون که روزی سارکیس در دوران کودکی درجمع گروهی از هنرمندان نقاش در حال کشیدن طرح هایی بر صفحات انجیل بوده که پرواز بیتزاکی[۲۴] از بیرون پنجرۀ باز اتاق توجه او را جلب می کند. بعد از چندی بیتزاک بر روی پنجره می نشیند و سارکیس به سرعت و با علاقۀ تمام طرحی از آن را بر روی صفحۀ نقاشی خود می کشد و سپس آن را با رنگ هایی خاص می آراید. وقتی پدر سارکیس متوجه این نقاشی می شود در می یابد که در فرزندش نوعی نبوغ و خلاقیت بی همتا وجود دارد که برگرفته از طبیعت است. از آن زمان به بعد سارکیس را بیتزاک می نامند و دیری نمی پاید که وی با این لقب به شهرت می رسد. بیتزاک در دوران بعدی زندگی اش به مسلک کشیشی روی آورد و سپس، عمدۀ فعالیت خود را در سیس، پایتخت دولت ارمنی کیلیکیه و در دربار سلطنتی آن ادامه داد.[۲۵]
سارکیس بیتزاک زمانی وارد فعالیت های هنری شد که تقریباً نقاشی مینیاتور ارمنی رو به زوال بود و آخرین هنرمندان خود را در این زمینه به فرهنگ ارمنی تقدیم داشته بود اما بیتزاک با حضور و آثار هنری خود جلوه ای نو به هنر نقاشی مینیاتور بخشید که در نوع خود بی نظیر و بدیع بود.
ثمرۀ قلم این نقاش، علاوه بر اینکه تبحر و تسلط او را بر هنر مینیاتور به اثبات می رساند، نشان دهندۀ شیوه ای خاص و بدیع است که تا پیش از آن در آثار هیچ یک از هنرمندان مینیاتور ارمنی دیده نشده. او از استفادۀ مؤثر نمادهای متعلق به فرهنگ و تمدن ارمنی در آثارش دریغ نکرده و همین امر ویژگی ای خاص به سبک او بخشیده. آنچه در آثار بیتزاک توجه منتقدان و صاحب نظران هنری را به سوی خود جلب می کند تأثر او از زندگی واقعی و تجسم آن است به گونه ای که واقع گرایی[۲۶] و تأثیرپذیری از آن عنصر جدایی ناپذیر آثار بیتزاک به حساب می آید. سادگی و روشنی در نقاشی های او سبب فهم آسان این آثار حتی از سوی مردم عادی و نا آشنا به هنر شده و این ویژگی وی را به هنرمندی مردمی مبدل ساخته. آثار مینیاتور بیتزاک سرشار از رنگ های زیبا، لطافت، سلیقه، هماهنگی و تفکر است و شاید اگر کمی عمیق تر به کنه آثار او توجه کنیم خطوطی از شعر و نواهایی از موسیقی غنی ارمنی را در آن احساس کنیم. بیتزاک طراح ماهری است و تبحر او در این امر مهم ترین علت موفقیت وی به حساب می آید.
از دیگر ویژگی های هنر بیتزاک خلاقیت است، خلاقیتی خاص او که جایگزینی نداشته. نقاشی های بیتزاک بیانگر آگاهی وی از چگونگی زندگی اجتماعی آن دوره است. او در طرح های خود نمادهایی از حیات اجتماعی دوران خود را به گونه ای منحصر به فرد به تصویر کشیده.استفاده از رنگ های تیره و خطوط نازک از مشخصه های نقاشی مینیاتور بیتزاک است. نکتۀ جالب توجه در آثار او استفادۀ فراوان از سایه روشن هاست. او هیچ گاه یک رنگ را به صورت یکنواخت به کار نمی برد. بیتزاک نخستین بار در نقاشی مینیاتور ارمنی، به ویژه، در چهره نگاری از خلاقیت خاص خود بهره جست.
چهره نگاری از مهم ترین فعالیت هایی است که بیتزاک به آن اشتغال داشت. به یمن طرح های او بسیاری از شخصیت های بزرگ قرن چهاردهم، از قبیل پادشاهان و برخی از چهره های مهم مذهبی و نظامی در تاریخ ارمنستان ماندگار شدند. آنچه در این زمینه آثار بیتزاک را منحصر به فرد می سازد طرح هایی است که او از چهرۀ مردم عادی کشیده. چهرۀ خسته اما امیدوار یک چوپان، چهرۀ رنجور زنی ارمنی و چهره هایی که او از بی خانمان ها و قشر رنج کشیدۀ جامعۀ ارمنی آن زمان به تصویر کشیده است علاوه براینکه اطلاعاتی ملموس از زندگی اجتماعی آن دوره در اختیار مورخان و محققان امروزی قرار می دهد او را به منزلۀ نخستین نقاش مینیاتوری که در این دورۀ خاص به چنین مضامینی اهمیت می داده در جایگاهی ویژه قرار می دهد.
چهره هایی که به دست او طراحی شده اند بسیار ظریف و تا حد زیادی واقعی به نظر می رسند. او در طراحی دست هــا و انگشتــان و حتی گاه در طراحی چروک چهره ظریف عمل کرده و سعی داشته در حد توان به چهره ها جان بخشد و آنها را واقعی تر و ملموس تر ارائه دهد. علت موفقیت او در این امر آن است که او جزو اندک هنرمندانی است که در محیط محدود قرون وسطا به طبیعت روی آوردند.
مطالعات فراوان بیتزاک در مورد شناخت چهرۀ انسان و بدن او عامل اصلی موفقیت وی در زمینۀ چهره نگاری بود. البته، بیتزاک به علم طب آشنایی نداشت و شاید همین امر مانع از مطالعۀ عمیق و اساسی او در زمینۀ شناخت جزئیات بدن انسان شده است اما همان مطالعات سطحی دربارۀ چهرۀ انسان نتایج خوبی برای او به همراه داشت. این مطالعات به بیتزاک کمک کرد تا از میان تمامی هنرمندان ارمنی مینیاتور از نخستین کسانی باشد که موفق به خلق صحنه هایی با چهر ه های فراوان می شود. تصویری از مسیح که برای شمار بسیاری از مشتاقان گرسنۀ خود از طریق معجزه غذا فراهم می کند از آثار موفق بیتزاک است. او در این اثر چهره های متفاوتی را با جهات و زوایای مختلف طراحی کرده. ارائۀ چنین صحنۀ عظیمی در چهارچوب محدود صفحه ای از یک کتاب کاری سخت و دشوار است که نقاش به خوبی از عهدۀ آن برآمده.
علم هندسه و استفاده از زاویه بندی در نقاشی های بیتزاک جایگاهی ویژه دارد. او در آثار خود از طراحی اشیای مختلف مانند میز گرفته تا به تصویر کشیدن ظرایف لباس پادشاه یا یک مقام عالی رتبۀ روحانی از این علم بهره گرفته است. این بهره گیری سبب ایجاد نظم و هماهنگی ای خاص در نقاشی های مینیاتور او شده و آثار او را از دیگر هنرمندان ارمنی این عرصه متفاوت ساخته است.[۲۷]بیتزاک را می توان نقاشی جزئی گرا دانست. در آثار او ظرافت هایی فراوان دیده می شود که ارائۀ آنها به گونه ای متفاوت حاکی از آن است که نقاش وقت بسیاری را برای طراحی و رنگ آمیزی آن صرف کرده. او شیئی بی جان مانند چاقو یا میز را به شیوه ای متفاوت رنگ آمیزی و طراحی کرده و اشیای بی جان و کم ارزش در آثار او در کنار موضوع اصلی توجه بیننده را به سوی خود جلب می کند.
بیتزاک، علاوه بر نقاشی مینیاتور، در خطاطی و خوش نویسی نیز استادی بی بدیل است. او نه تنها از رنگ ها برای هرچه بیشتر جلوه دادن حروف الفبا بهره برده بلکه با ارائۀ طرح هایی نوین تغییراتی را نیز در الفبای ارمنی ایجاد کرده و آنها را به شیوه ای خاص نمایانده. گاهی نیز حروف را در نهایت سادگی نشان داده که البته در این موارد اوج هنر خود را در تذهیب و مینیاتور به کار گرفته است. پیچیدگی نقاشی های او، به ویژه، در حواشی صفحات به گونه ای است که مانع از پیچ و خم فراوان خطوط می شود و در این گونه موارد نقاش ترجیح داده تا نهایت سادگی را در خطاطی رعایت کند.
به دلیل همین شیوۀ نوین در اندک زمانی جوانان تشنۀ هنر به سوی بیتزاک روی آوردند و او به منظور آموزش آنان مدرسه ای بنا کرد. بیتزاک بدون شک بزرگ ترین پرچم دار مکتب واقع گرایی در این دوره است که نقوشی پرمعنا بر پیکرۀ فرهنگ و تمدن غنی کیلیکیه به یادگار گذاشته و بزرگ ترین هدف او شکوفایی نقاشی مینیاتور به شیوه ای خاص بوده که نشانگر جلوه ای ویژه از فرهنگ و تمدن ارمنی باشد.[۲۸]
سیری در آثار بیتزاک
مجموعۀ آثار بیتزاک حاصل حدود ۳۴ سال حیات هنری او از ۱۳۱۹ ـ ۱۳۵۳م است. بیتزاک طی سال های فعالیت هنری اش مکانی ثابت نداشت و همواره در حال سفر به شهرهای مختلف کیلیکیه بود. البته، در اواخر عمر زندگی آرامی را در پیش گرفت و بیشتر وقت خود را صرف تدریس کرد. او در واقع جزو آخرین هنرمندان کیلیکیه است که با فعالیت های هنری خویش جایگاهی خاص برای فرهنگ و تمدن این دولت ارمنی در آستانۀ سقوط به ارمغان آورد.بیتزاک در زمینۀ خطاطی، خوش نویسی، تذهیب و مینیاتور آثاری فراوان ارائه کرده که متأسفانه، بخش اعظمی از این مجموعه به سبب حوادث ناگوار تاریخی از میان رفته است. در حال حاضر، فقط هجده اثر از او بر جای مانده و ما در این نوشتار تنها به بخشی کوچک از هنر بیکران وی، که در موزه ها موجود است و بیشتر شامل نقاشی مینیاتور و خوش نویسی می شود، اشاره می کنیم.
آثار مینیاتور و خوش نویسی بیتزاک به دو بخش تقسیم می شود: یک بخش شامل کتاب های مقدس و انجیل که نقاش در این آثار متناسب با داستان ها و روایت های موجود در عهد عتیق و عهد جدید تصاویری را خلق و سعی کرده تا از طریق نقاشی روایت مورد نظر را به گونه ای کاملاً ملموس و قابل درک برای خواننده به تصویر درآورد و بخش دیگر شامل آثار غیرمذهبی که مجموعه ای از کتب با مضامین مختلف و نقاشی های شخصی بیتزاک را تشکیل می دهد.
بخشی از آثار هنری بیتزاک و ویژگی های آنها
کتاب مقدس متعلق به پادشاه لئون چهارم ، موجود در موزۀ نسخ خطی ایروان (ماتناداران)
بنابر سندی خطی پادشاه لئون چهارم[۲۹] از بیتزاک دعوت می کند تا از میان کتب موجود در کتابخانۀ سلطنتی به میل خود کتابی را برگزیند و به تزیین آن بپردازد. سارکیس از میان کتب مختلف انجیلی را انتخاب می کند که صفحاتی از آن به دست هنرمندی دیگر با طرح هایی از نقاشی مینیاتور آراسته شده بود و تصمیم می گیرد نقاشی های آن را کامل کند.
این کتاب مقدس(۱۳۲۰م)[۳۰] مزین به نقاشی های مینیاتوری است که در آن تمثال هایی از حضرت مسیح، حواریون و برخی قدیسان با هاله ای نورانی با رنگی از جنس طلا آراسته شده.[۳۱] بیتزاک نخستین هنرمندی است که از رنگ طلایی برای نشان دادن جلوه و شکوه روحانی قدیسان در اثر خود استفاده کرده این در حالی است که تا قبل از او اکثر نقاشان از رنگ های آبی و ارغوانی برای نشان دادن روحانیت و چهرۀ آسمانی قدیسان استفاده می کردند.
کتاب قانون نامه متعلق به دورۀ پادشاهی لئون چهارم، موجود در موزۀ دیر جزیرۀ سنت لازاروس ونیز[۳۲]
کتاب مذکور(۱۳۳۱)[۳۳] حاوی اطلاعاتی با ارزش در مورد حقوق اجتماعی و قوانین جامعۀ ارمنی در قرون وسطاست. بیتزاک در نقاشی های خود، در این کتاب، با طرح هایی مختلف از پادشاه لئون چهارم صحنه هایی از چگونگی دادرسی او را به تصویر کشیده.
تصاویر مذکور با رنگ های قرمز، آبی، قهوه ای و خاکستری و با درجاتی از تیرگی و روشنی خاص پوشانده شده اند و اگرچه این رنگ ها در تضاد مستقیم با یکدیگر قرار دارند بیتزاک با هنرمندی خارق العاده ای و با استفاده از رنگ طلایی، به شیوه ای بدیع، به آنها هماهنگی بخشیده است. بیتزاک در این اثر علاوه بر اینکه تبحر خود را در نقاشی مینیاتور به اثبات رسانده نشان می دهد که در زمینۀ چهره نگاری نیز از توانایی فراوانی برخوردار است.
کتاب مقدس متعلق به اسقف اعظم، هاکوپ دوم، موجود در موزۀ نسخ خطی ایروان (ماتناداران)[۳۴]
بیتزاک در این اثر هنر چهره نگاری خود را به اوج رسانده است. صفحات این کتاب تصاویری از هاکوپ دوم را از زوایای مختلف طراحی کرده. ظرافت های هندسی خاصی که وی برای نمایش لباس روحانی اسقف اعظم به کار گرفته بیانگر شیوه ای نوین است که بیتزاک با خلاقیت و جسارت تمام آن را ارائه کرده.
نسخه ای از اناجیل اربعه ۱۳۳۱م، موجود در موزۀ نسخ خطی ایروان(ماتناداران)
مهم ترین نکته ای که در تصاویر خلق شده به دست بیتزاک در این نسخه توجه محققان را به خود جلب کرده این است که نقاش در این اثر نخستین باری است که چهرۀ خود را طراحی کرده. در نسخۀ مذکور بیتزاک دو تصویر متفاوت از خود ارائه داده که در یکی لباس کشیش و در دیگری لباس یک راهب را بر تن دارد. این تصاویر علاوه بر اینکه بخش هایی از حیات نقاش را بازگو می کنند اطلاعات با ارزشی نیز از نوع پوشش مقامات روحانی آن زمان در اختیار ما قرار می دهند. در این مجموعه نقاش بار دیگر دست به خلاقیت زده و از رنگ طلایی به شیوه ای متفاوت در نقاشی های خود بهره جسته است.
نسخه ای از انجیل ۱۳۴۶م، موجود در موزۀ نسخ خطی اورشلیم
این اثر علاوه بر آنکه اوج هنر بیتزاک را به نمایش می گذارد از آنجایی که تصاویری از پادشاه کنستانتین[۳۵] و همسرش، ملکه ماریام، را نشان می دهد از لحاظ تاریخی نیز اثری با ارزش محسوب می شود و جزو اندک اسنادی است که بخش هایی از تاریخ ارمنستان را عیناً به ثبت رسانده.
نسخه هایی از مجموعه دعاهای روزانۀ مذهبی[۳۶] متعلق به دوران پادشاه هتوم دوم،[۳۷] موجود در موزۀ نسخ خطی نیویورک
بیتزاک در این کتاب علاوه بر ظرافتی که در کشیدن نقاشی به کار برده در خطاطی نیز خلاقیتی بی نظیر نشان داده. در این کتاب الفبای ارمنی به شیوه ای متفاوت، با رنگ های متنوع و با رعایت اصول هندسی و ظرافت خاص خود نقاش ارائه شده است.
به این ترتیب، سارکیس بیتزاک را می توان به منزلۀ بزرگ ترین نقاش مینیاتور قرن چهاردهم معرفی کرد. آنچه او با قلم نقاشی بر صفحات بی جان کاغذ منتقل کرد از آنچنان نوآوری و خلاقیتی برخوردار بود که شیوه ای نوین را به نام وی رقم زد و بیتزاک، در اندک زمانی، به شهرت دست یافت، شهرتی که سبب شد تا شاگردانی از اقصا نقاط اروپا به منظور آموختن این شیوه از هنر مینیاتور با میل و اشتیاق فراوان به مدرسۀ هنری او روی آورند.بیتزاک علاوه بر آنکه استادی بی نظیر در نقاشی مینیاتور است با خلاقیت خاص خود موفق شد تا هنر خطاطی، چهره نگاری و تذهیب ارمنی را دچار تحولی اساسی سازد. در آثار او علاوه بر آنکه روحانیت دینی حاکم است روح طبیعت، زندگی و حیات مادی نیز جریان دارد و همین امر سبب شده تا نقاشی های او موجودیتی زنده و با نشاط داشته باشد.
بیتزاک نقاشی خودساخته و خلاق است که سلیقۀ خاص او سبب ایجاد شیوه ای نوین در نقاشی مینیاتور ارمنی شد. محققان بر این باورند که علت اصلی موفقیت او آن است که وی اعماق روح خود را، که سرشار از شوق زندگی دنیوی بوده، به گونه ای متفاوت به دنیای بیرون انتقال داده است و همین امر سبب شده که بیتزاک نه تنها در تاریخ هنر ارمنستان بلکه در تاریخ فرهنگ بشری به چهره ای ماندگار بدل شود.[۳۸]
منابع:
مانوکیان، آرپی. (( آنی، اسطوره ای ناکام)) . پیمان. س ۱۲. ش ۴۶. زمستان ۱۳۸۷: ۶۴ ـ ۸۹.
ـــــــــ . (( آنی، اسطوره ای خاموش)) ، پیمان. س ۱۳. ش ۴۷. بهار ۱۳۸۷: ۷۱ ـ ۹۳.
یعقوبی مقدم، تنی. (( موسیقی کلیسای ارمنی)) . پیمان. س ۱۱. ش ۳۹، بهار ۱۳۸۶: ۷۸ ـ ۱۰۳.
Aghaian And Others. Hai Joghovrti badmootiun. Yerevan: Haikakan Sovedakan Akademia, 1976, vol.3
Azarian, L. Cilician Manrankarchootiun 12- 13 D. Yerevan: yervani hamalsaran, 1964
Ganzaketsi, Giragos. Badmutian Haiots. Tiflis: [s. n], 1909
Ghazarian,V. hai meshakuiti Neshanavor Gorzichner, Sarkis Bitzak.Yerevan: Yerevani Hamalsaran,1976
Janashian, M. Haikakan manranekarchootiun. Venedik: Soorp ghazaros debaran, 1963
Ourhaietsi ,Mateos. Jamanakagerootiun. Vagharsgabad: Vagharshabadi debaran. 1898
Yeremian, A. Manranekarich Sarkis Bitzak. istanbul: [s. n], 1952
Dournovian, L.A. Haykakan Manranekarchootiun. Yerevan:Hayasdan, 1967; Ghazarian,V. Hai Meshakuiti Neshanavor Gorzichner, sarkid Bitzak. Yerevan: yervani hamalsaran, 1976
www.matenadaran.am; www.superstock.com/lazaurus
پی نوشت ها:
کارشناس ارشد تاریخ، محقق و مدرس دانشگاه.
پایتخت ارمنستان در دورۀ حکومت باگراتونی ها. این شهر، که به شهر چهل دروازه و ۱۰۰۱ کلیسا شهرت داشت، علاوه بر داشتن اهمیت فرهنگی مرکزی تجاری نیز محسوب می شد و شرق را به غرب و اروپا پیوند می داد. ر.ک: آرپی مانوکیان، (( آنی، اسطوره ای ناکام)) ، پیمان، س ۱۲، ش۴۶ (زمستان ۱۳۸۷) : ۶۴ ـ ۸۹ ؛ همو، (( آنی ، اسطوره ای خاموش)) ، پیمان، س۱۳، ش۴۷ (بهار ۱۳۸۷): ص ۷۱ ـ ۹۳.
۳. از شهرهای مهم ارمنستان در دورۀ باگراتونی که مرکز فعالیت های صنعتی ارمنستان، به ویژه، در صنعت نساجی بود.
4. Giragos ganzaketsi, Badmutian Haiots (Tiflis: s. n , 1909), p. ۳۴۶.
5. Leon او از پادشاهان ارمنی کیلیکیه بود که پس از برادرش، روبن سوم، به قدرت رسید. وی علاوه بر اینکه در سپاهی گری بی مانند بود طی مدت ۳۲ سال حکومت بانی تحولاتی چشمگیر شد که عزت و ثبات بی نظیر حکومت کیلیکیه را در پی داشت.
6. Cilicia حکومتی که به دست مهاجران بازمانده از خاندان باگراتونی به رهبری شخصی به نام روبن، در ناحیۀ کیلیکیه، به وجود آمد و تقریباً سه قرن به حیات خود ادامه داد.
7. Aghaian and Others, Hai Joghovrti badmootiun ( Yerevan: Haikakan Sovedakan Akademia, 1976 ), vol. 3 , p. ۲۲&۲۳
8. Mateos Ourhaietsi, Jamanakagerootiun (Vagharsgabad: Vagharshabadi debaran, ۱۸۹۸)
9. Giragos ganzaketsi, ibid
10. Vartan Areveltsi
11. Estepanos Orbelian
12. Nersess Shnorhali
13. Edesse
14. Constantin Yezrnkatsi
15. Vaghran Aigetsi
16. Mkhitar gosh
17. Mkhitar Heratsi
۱۸. پدر روحانی دیر.
در زمینۀ ارتقای موسیقی کلیسای سنتی ارمنستان معروف به شاراکان باید به نام نرسس شنورهالی نیز اشاره کنیم.
۲۰. در این خصوص نک : تنی یعقوبی مقدم، ((موسیقی کلیسای ارمنی)) ، پیمان، س۱۱ ، ش ۳۹ (بهار ۱۳۸۶) : ۷۸ـ۱۰۳.
21. Grigor Meljetsi
22. Toros Roselini
23. Aghaian, ibid, p. ۷۸۰ – ۸۰۰
گونه ایزنبور.
Azarian,Cilician Manrankarchootiun 12- 13 D ( Yerevan: yervani hamalsaran, 1964 ).25
۲۶. منظور مکتب رئالیسم است که از اوایل قرن چهاردهم میلادی ابتدا در آثار هنرمندان اروپایی ظاهر شد و سپس تأثیر خود را بر شرق و آثار برخی از هنرمندان آن بر جای گذاشت.
27. Janashian, Haikakan manranekarchootiun (Venedik: Soorp ghazaros debaran, ۱۹۶۳)
28. Ghazarian. hai meshakuiti Neshanavor Gorzichner, Sarkis Bitzak (Yerevan: Yerevani Hamalsaran, ۱۹۷۶)
۲۹. از پادشاهان دولت ارمنی کیلیکیه (۱۳۴۵-۱۳۶۱م).
۳۰. تاریخ پایان اثر.
۳۱. استفاده از این نوع رنگ در دورۀ مذکور بسیار رایج بوده است .
۳۲. مرکز فرقۀ مخیتارهای ارمنی.
۳۳. تاریخ پایان اثر.
۳۴. تاریخ پایان این اثر معلوم نیست.
۳۵. از پادشاهان سلسلۀ لوزینیان.
۳۶. این دعاها، معروف به جاشوتس، شامل بخش هایی از عهد عتیق و عهد جدید است که به صورت روزانه در مراسم کلیسای ارمنی قرائت می شود.
۳۷. وی جانشین لئون سوم از سلسلۀ هتومی بود. این پادشاه در زمان بیتزاک در قید حیات نبود و نقاش به فرمان لئون چهارم، جانشین او و به یاد پدرش این انجیل را تزیین کرده است.
38. A.Yeremian, Manranekarich Sarkis Bitzak ( istanbul: [s.n.], ۱۹۵۲)