فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۶
دکتر ادنا زینلیان
نویسنده: دکتر حسین فرخی
وقتی صدای گرم او را از تلفن شنیدم و برایم گفت که قرار است مراسم بزگداشتش را در خانۀ هنرمندان برگزار کنند نا خودآگاه ذهنم به سال های گذشته پرتاب شد. مکالمۀ تلفنی ما تمام شده بود اما من هنوز در سال های دهۀ ۶۰ سیر می کردم، سال ۱۳۶۳ش که دانشجوی گرافیک دانشگاه تهران شدم و یک سال و نیم بعد که تغییر رشته دادم و به تئاتر رفتم. اولین بار در کلاس طراحی لباس با خانم دکتر زینلیان آشنا شدم. آن چنان صادقانه و مهربان با دانشجویان برخورد می کرد که احساس می کردیم علاوه بر سمت استادی یک پشتوانۀ انسانی است برای ما. با چه احساس مسئولیتی درس را برایمان توضیح می داد و همیشه مهربانانه در حل مشکلات درسی بچه ها می کوشید. همین طور در ذهنم آن سال ها را مرور می کردم و جلو می آمدم.
سال ۱۳۷۹ش، من دانشجوی کارشناسی ارشد تئاتر بودم و برای اولین بار از استادم، خانم زینلیان، درخواست کردم که طراحی لباس نمایشی را که کارگردانی می کنم بپذیرد و او بر من منت گذاشت و اولین همکاری مان رقم خورد که تا به امروز هم ادامه دارد و من این افتخار را دارم که در بیشتر کار های صحنه ای و تلویزیونی ام در خدمت ایشان بوده ام.
دکتر زینلیان نزدیک به چهار دهه از زندگی اش را به منزلۀ طراح لباس در زمینۀ تئاتر، سینما و تلویزیون و استاد دانشگاه فعالانه در خدمت هنر ایران زمین بوده و به اعتقاد من یکی از ستون های بی بدیل و استوانه های طراحی لباس در تئاتر ایران هستند. پس از مکالمۀ مسئولان محترم فصلنامۀ وزین پیمان با بنده و مطالعۀ چندین شماره از این فصلنامه، که جایگاهی ارزشمند در بازتاب فرهنگ و هنر ارمنیان عزیز کشور دارد، بر آن شدم تا به منزلۀ یکی از دانشجویان سابق خانم زینلیان، کارگردانی که طراحی لباس بیشتر کار هایش را از هنر ارزندۀ ایشان دارد و به منزلۀ کسی که نزدیک به ۲۵ سال است که افتخار دوستی و همراهی با این عزیز را دارد، با مروری بر زندگی و آثار استاد، ادای احترام و قدردانی کرده باشم.
من از دنیای اپرا و باله به دنیای نمایش پرتاب شدم
ادنا زینلیان در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۳۳ش، در خانواده ای اهل فرهنگ و هنر، در تهران به دنیا آمد. مادرش، سدا قازاریانس، از فعالان عرصۀ هنر و دبیر هنر های دستی و از مشوقان اصلی او برای ورود به عرصۀ هنر طراحی بود. استاد وقتی دربارۀ مادرش صحبت می کند اشتیاق عجیبی در چهره اش موج می زند و این علاقه و محبت و مهربانی را نسبت به مادر در لابه لای حرف هایش می توان جست و جو کرد:
«فکر می کنم خوش اقبال بودم که اساتید بزرگی در زندگی داشتم. اولین آن ها مادرم بود. ایشان دبیر هنر های دستی در چندین دبیرستان ارمنیان و مدیر آموزشگاه بودند، انسانی که نه تنها مادری نمونه و فداکار بلکه آموزگاری سخت گیر و پر توقع بودند. شاید، همین امر باعث شد که خود را در رشته ای به جز طراحی لباس نبینم. آموخته های هنری خود را همیشه مدیون مادر می دانم».
پدر ادنا، رافائل زینلیان، از دیگر مشوقان او در ورود به عرصۀ هنر بوده. ارتباط عاطفی و تأثیرپذیری از پدر نقش پررنگی در زندگی وی ایفا کرده است. شاید، نوع زندگی پدر و پشتکاری که داشته و مقاومت و تلاش بی وقفه در زندگی زمینۀ استمرار و تلاشی است که از همان کودکی در ذهن استاد نقش بسته و او را در رسیدن به مراحل بالاتر کمک کرده. خانم زینلیان وقتی دربارۀ پدرش حرف می زند همواره بخش بسیار مهمی از زندگی او را وجوه اخلاقی و رفتارهای عارفانه و اخلاقیات مردم دارانۀ وی می داند. فکر می کنم این خصوصیات مردم داری و اخلاق گرایی پدر به طور کامل به خانم زینلیان منتقل شده است. پدر برای ایشان جایگاه ویژه ای داشته است:
«ایشان باور عمیقی به خدا داشت و تقریباً، تمامی ابعاد زندگی اش در خودشناسی سپری می شد. از پدرم آموختم که شکست های زندگی را با خنده بپذیرم و با روحیۀ خوب شروع دیگری داشته باشم».
زینلیان دوران ابتدایی را در مدرسۀ هور و دبیرستان را در مدرسۀ کوشش ـ مریم طی کرد و بنابر علاقه و استعدادی که در وجود ایشان بود در ۱۳۵۱ش با ورود به رشتۀ طراحی لباس در دانشگاه فرح پهلوی سابق (الزهرا) پا به دوران تازه ای از زندگی اش گذاشت. او حالا وارد عرصه ای آموزشی و دانشگاهی شده بود تا بتواند آرزو ها و آرمان هایش را در عرصۀ هنر بیازماید. سرانجام، این دوران دانشگاهی با موفقیت سپری شد. زینلیان درخرداد ۱۳۵۵ش فارغ التحصیل شد. وی جزو اولین گروه از دانش آموختگانی است که در مقطع کارشناسی موفق به اخذ مدرک طراحی لباس شده اند. این تازه ابتدای راه او بود و اشتیاق و علاقۀ وافر وی برای ادامۀ مسیر، با کمک پدر و مادری که تمامی تلاش خود را برای موفقیت فرزندشان به کار بردند، ادامه یافت.
زینلیان در۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۶ش به استخدام تالار رودکی (اُپرا) در آمد، جایی که می توانست سکوی پرتاب او برای کار های آینده اش باشد. استاد از آن روز ها با احساس خوبی یاد می کند آن چنان که ناخودآگاه مخاطب را به همان روز ها می برد:
«من ۲۳ سال بیشتر نداشتم. وقتی شروع به کار کردم خودم را در کنار کسانی دیدم که هر کدام حداقل پانزده تا بیست سال از من بزرگ تر بودند. طراحانی بزرگ و با سابقه که قرار گرفتن در کنار آن ها برای من، با آن سن و سال، کمی سخت بود. خیلی راحت نبود حتی این که در آن شرایط بتوانم با آن ها گپ و گفت و گو داشته باشم. با پیشنهاد آقای زنگنه، مدیر وقت تالار رودکی، قرار شد برای شروع مسئولیت آرشیو لباس تالار را بر عهده گیرم، جایی که کتابخانه ای پر از لباس برای آموختن داشت. لباس های باله، اپرا و رقص های فولکلور در آن جا نگهداری می شد. البته، در کنار این مسئولیت قرار شد کار اصلی خودم، یعنی طراحی لباس، را نیز ادامه دهم. در همان سال ها از برونو سانتینی،[۲] طراح بزرگ انگلیسی، دعوت کرده بودند که برای طراحی لباس اپرای کارمن به ایران بیاید. من چون به زبان انگلیسی تا حدودی تسلط داشتم به ایشان معرفی شدم تا به منزلۀ مترجم همراهی شان کنم. بعد که ایشان فهمیدند من طراحی لباس خوانده ام در تمام کار ها، در سمت دستیار ایشان، حضور پیدا کردم. این اولین تجربۀ جدی من با دنیای هنر و صحنۀ اُپرا بود».
در ۱۳۵۷ش، که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، فعالیت های هنری، به خصوص، باله و اپرا در ایران متوقف شد و با تعطیل شدن این فعالیت ها زینلیان در موقعیت تازه ای قرار گرفت.
اولین نمایشی که زینلیان به منزلۀ طراح لباس در کارنامۀ کاری خود دارد نمایش مونتسرا،[۳] نوشتۀ امانوئل روبلس،[۴] به کارگردانی محمد علی جعفری، است. این نمایش در ۱۳۵۸ش، در تالار وحدت، به روی صحنه رفت. در آن سال ها، حضور در سالن های حرفه ای مانند تالار رودکی برای دانشجویان و نسل جوان بیشتر به یک رؤیا می ماند. کار کردن با کارگردان های بزرگ و بازیگران شاخص عرصۀ نمایش مانند خواب و خیال بود و در این شرایط ادنا زینلیان، در اوج جوانی، به منزلۀ طراح لباسی مطرح و شناخته شده در کنار یک گروه حرفه ای حضور پیدا کرد. او در خصوص این تغییرات می گوید:.
«دیگر قرار نبود باله و اپرا و کارهایی از این دست اجرا شود و من از دنیای باله و اپرا به دنیای نمایش پرتاب شدم. حالا باید چه می کردم؟ بودن یا نبودن. یا باید وارد دنیای نمایش می شدم یا این که برای همیشه صحنه را ترک می کردم. نمایش را پذیرفتم و شروع به آموختن زیر و بم و تفاوت های آن با اپرا و باله کردم».
زینلیان در آبان ۱۳۵۸ش با ازدواج با مهندس ولادیمیر وارتاپتیانس فصل تازه ای را در زندگی اش آغاز کرد، مردی که به گفتۀ او یکی از اساتید علم و عمل و معرفت و انسانیت بود. زینلیان وقتی دربارۀ همسرش حرف می زند به رفتار و منش او اهمیت ویژه ای می دهد:
«تحصیلات ولادیمیر در دو رشتۀ فیزیک و الکترومکانیک بود. زندگی او یاد گرفتن بود، مطالعه بود، کتاب و کتاب و کتاب. ایشان مدام می گفتند: ,بخوان، بنویس، طراحی کن، و این یعنی یک عالمه حمایت از زاویۀ نگاه علمی به کارهای من. او جایگاه ویژه ای برای زنان قائل بود و همیشه روز زن مهم ترین روز زندگی اش بود. می گفت: ,زن به جز این که با مرد برابر است وقتی مادر می شود جایگاه والاتری پیدا می کند، . حرف اول و آخر متعلق به مادر است. او الگو و راهنمای زندگی من بود».
در ۱۳۵۹ش، سه نمایش مهم دیگر با طراحی لباس زینلیان به روی صحنه رفت. فیزیک دان ها، اثر فردریک دورنمات،[۵] به کارگردانی رضا کرم رضایی و با بازی بازیگران مطرحی چون جمیله شیخی، اکبر زنجانپور، فریما فرجامی و بهروز بقایی در تالار وحدت. فیزیک دان ها از آثار مطرح دورنمات به حساب می آید و گروه کارگردانی و بازیگران این نمایش در آن دوره این امکان را به زینلیان، به منزلۀ یک طراح لباس جوان، داد تا بر تجربیات خود بیفزاید. جانشین، نوشتۀ غلامحسین ساعدی، به کارگردانی ایرج راد، در تالار وحدت و نمایش بوعلی سینا، به کارگردانی مصطفی اسکویی، در تالار مجموعۀ آزادی، شروعی پر هیجان برای یک طراح لباس جوان بود. کار کردن در کنار سه کارگردان مطرح نمایش در آن سال ها از اعتماد و اطمینان آن ها به زینلیان، به منزلۀ یک طراح لباس جوان و آینده دار در حوزۀ نمایش، خبر می داد. روند کاری زینلیان در ادامۀ این سال ها شتاب بیشتری گرفت. فعالیت هنری او با نمایش بکت،[۶] اثر ژان آنوی،[۷] که در ۱۳۶۰ش به کارگردانی مجید جعفری در تالار وحدت به اجرا درآمد، ادامه یافت. مجید جعفری، کارگردان با سابقۀ عرصۀ نمایش در مورد اجرای این نمایش و نقش ادنا زینلیان در طراحی لباس در مراسم نکوداشت او در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ش، روز جهانی نمایش، در خانۀ هنرمندان، گفت:
«بکت، نمایشنامه ای سخت، پیچیده و طولانی است که گاهی با هاملت مقایسه می شود. سال ۱۳۶۰ش با خانم زینلیان آشنا شدم، زنی جوان و جویای نام و به شدت فعال. از همان روزها می توانستی آینده ای درخشان را برای ایشان متصور باشی و واقعیت این است که همین اتفاق هم افتاد. نمایش بکت بیشتر از چهار ساعت زمان اجرایی داشت و ۲۹ صحنه متعدد که باید مدام دکور ها تعویض می شد. بعد از شب اول اجرا، احساس کردم که تماشاگر بابت طولانی بودن تعویض صحنه ها به شدت خسته می شود. شب دوم را هم تحمل کردم ولی از شب سوم کل دکور ها را حذف کردم و با اتکا به طراحی لباس خانم زینلیان اجرا را ادامه دادم به حدی که با طراحی ایشان تمامی فضای نمایش برای مخاطب تداعی می شد».
سال ۱۳۶۱ و ۱۳۶۲ش، اوج فعالیت های طراحی لباس برای زینلیان بود. آمار جالب توجهی که با آن برخورد می کنیم بسیار هیجان انگیز و شاید باور نکردنی باشد. سیزده نمایش در ۱۳۶۱ش و شانزده نمایش در ۱۳۶۲ش آمار نمایش هایی است که طراحی لباس آن ها به دست ایشان در تالار وحدت، سالن اصلی تئاتر شهر، تالار چهارسو، تالار هنر، مجموعه آزادی، تالار سنگلج و با کارگردان های مطرح و شناخته شده ای چون استاد محمود محمد، احمد سپاسدار، هوشنگ توکلی، رضا صابری، سعید امیر سلیمانی، فرهاد مجد آبادی، رضا کرم رضایی، مجید جعفری، ایرج راد، مجید مظفری، صورت گرفته است. نکتۀ جالب و قابل توجه در مورد کار های صحنه ای ادنا زینلیان دقت نظر و ظرافت و سخت کوشی ایشان در تمامی مراحل کار است؛ نوعی نظم آهنین که در طول طراحی تا اجرای کامل طرح ها و آماده شدن لباس ها وجود دارد و همۀ عوامل کار می دانند که با چه طراح لباس دقیق و کاملاً جدی ای مواجه هستند. ایشان در طول کار نمایش با کسی شوخی ندارد و بسیار جدی و منظم است و همین مسئله باعث می شود که جدیت و نظم ایشان به تمام اعضای گروه سرایت کند. در عین جدی بودن او طراحی نیست که منتظر بماند تا همۀ شرایط آماده باشد و بعد کارش را شروع کند. بار ها پیش آمده است در نمایش هایی که با هم همکاری داشته ایم ایشان خودشان هزینه کرده اند و منتظر فراهم شدن بودجه نبوده اند. مهم ترین چیزی که او را از دیگران متفاوت می کند دلسوزی و احساس مسئولیت شدید ایشان در نمایش است. این صداقت و تعهد نه تنها در مسئلۀ کاری که در مورد مفاهیم اخلاقی و انسانی هم خودش را نشان می دهد.
در ۳ آذر ۱۳۶۲ش دنیای مهندس ولادیمیر و ادنا با تولد نوزاد دختری به نام آنا شیرین تر و جاودانه تر شد. زینلیان، که سال ها خود و همسرش برای به ثمر رساندن تنها فرزندشان تلاش کرده اند، از آن روز ها با اشتیاقی خاصی سخن می گوید. آنا اکنون دانشجوی سال آخر دکتری در انگلستان است. استاد در این مورد می گوید:
«بزرگ ترین هدیه ای که خداوند به من و همسرم اعطا کرد، تولد تنها فرزندم آناست.وقتی ولادیمیر دربارۀ مادر شدن حرف می زد و من این هدیه الهی را در زندگی ام به منزلۀ مادر احساس کردم تازه متوجه عمق اندیشه ها و احساسات ولادیمیر شدم. آنا با آمدنش دنیای تازه ای برای من به ارمغان آورد».
خانم زینلیان در ۱۳۶۳ش، برای تدریس در دانشگاه الزهرا (فرح پهلوی سابق) که خود سال ها در آن دانش اندوزی کرده بود دعوت و هم زمان با طراحی لباس برای نمایش های صحنه ای، به تدریس در دانشگاه هم مشغول شد. زینلیان همراه با تدریس تجربه ای تازه را در ادامۀ فعالیت های خود آغاز و شروع به تحقیق و تدریس واحد های درسی ای چون تاریخ لباس، طراحی لباس صحنه، طراحی لباس مد، آشنایی با دوخت و طراحی لباس، آشنایی با لباس های سنتی و دروس مرتبط با لباس کرد.
مرگ خوارزمشاه، به کارگردانی جواد خدادادی، در تالار هنر و ماهان کوشیار، به کارگردانی رضا قاسمی و قصۀ شب، به کارگردانی حسین جعفری، هر دو در تالار چهارسو، از جمله کار هایی است که زینلیان در ۱۳۶۳ش طراحی لباس آن ها را انجام داده.
در ۱۳۶۴ش، زینلیان طراحی لباس نه نمایش دیگر را در کارنامۀ هنری خود به ثبت رساند که از آن جمله اند: ریشه ها عمیق اند به کارگردانی حسن مشکلاتی، آدم برفی به کارگردانی حسین پرستار، خاطرۀ دو دوشنبه به کارگردانی مجید جعفری و شهردار به کارگردانی فردوس کاویانی. در همین سال، استاد شروع به تدریس در دانشکدۀ هنر های زیبای دانشگاه تهران کرد که تا به امروز ادامه دارد. همکاری با بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی نیز، که از ۱۳۶۳آغاز شده بود، در این سال ادامه پیدا کرد. این فعالیت ها در بخش فرهنگی با شکل گیری جشنوارۀ تئاتر فجر، در ۱۳۶۰ش، در مرکز هنر های نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ادامه یافت.
سال ۱۳۶۵ با طراحی لباس برای شش نمایش خودکشی، اثر چخوف، به کارگردانی محمد پورحسن؛ مرگ آوا و حکم، به کارگردانی سعید کشن فلاح؛ سی زوئه بانسی مرده است،[۸] اثر فوگارد،[۹] به کارگردانی مجید بهشتی؛ شهر آفتاب گردان، به کارگردانی حمید لیقوانی، و دکتر کنوک،[۱۰] به کارگردانی ایرج راد به پایان رسید. در این سال ها آرام آرام طراحان لباس تازه ای به مجموعۀ طراحان لباس در تهران افزوده شدند و دانشجویانی که فارغ التحصیل می شدند اندک اندک جذب بازار کار شدند اما او همچنان پر کارترین طراح لباس در نمایش ایران بود. در همین سال ها، برای تدریس واحد طراحی لباس در مقطع کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش به دانشگاه تربیت مدرس دعوت شد و تا ۱۳۷۱ش به تدریس در این دانشگاه پرداخت. زینلیان در دومین جشنوارۀ تئاتر دانشجویان کشور با عنوان جایگاه طراحی لباس در صحنه، که در ۱۳۷۱ش برگزار شد، به ایراد سخنرانی پرداخت و حاصل تجربیات چندین سالۀ خود را در اختیار دانشجویان قرار داد.
نخستین همکاری ادنا زینلیان با دکتر قطب الدین صادقی، در ۱۳۶۶ش در نمایش آژاکس اتفاق افتاد. او در این سال همچنین با نماش ازدواج آقای دکتر می سی سی پی به کارگردانی استاد سمندریان و با بازی هما روستا و رضا کیانیان و چند نمایش دیگر به طراحی لباس پرداخت. طراحی لباس برای دوازده نمایش در ۱۳۶۷ش بار دیگر سالی پر کار را برای استاد رقم زد. استاد سمندریان، دکتر محمود عزیزی، استاد پری صابری، دکتر تاج بخش فنائیان، استاد رضا کرم رضایی و دکتر پروانه مژده از جمله کارگردانانی هستند که در این سال طراحی لباس آثارشان را به وی سپردند.
واتسلاو،[۱۱] اثر اسلاومیر مروژوک،[۱۲] به کارگردانی داوود دانشور و دکتر سعید کشن فلاح؛ مکبرد،[۱۳] اثر باربارا گارسون،[۱۴] به کارگردانی دکتر تاجبخش فنائیان؛ و آخر بازی، اثر زنده یاد دکتر پروانه مژده با طراحی لباس او در ۱۳۶۸ش به روی صحنه رفتند. در همین سال، در ادامۀ فعالیت های آموزشی استاد، تدریس در دانشگاه آزاد هنر و معماری نیز آغاز شد. در ۱۳۶۹ش، روزنامۀ آلیک طی مصاحبه ای با استاد به بازتاب فعالیت های بانوی هنرمند ارمنیان در تئاتر ایران پرداخت. همچنین مجلۀ نمایش در مصاحبۀ دیگری با دکتر زینلیان، در همین سال، دربارۀ نحوۀ مدیریت و سرپرستی ادارۀ امور طراحی صحنه و کارگاه ها به وسیلۀ ایشان به انعکاس فعالیت های ادنا زینلیان به منزلۀ مدیر طراحی صحنه و سرپرست کارگاه طراحی صحنۀ مرکز هنر های نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت.
زینلیان، در کنار طراحی لباس، در مورد کار های صحنه ای و تلویزیونی نیز نگاهی ملی به مقولۀ لباس دارد. ایشان در زمینۀ طراحی لباس برای نهاد ها و ارگان های سیاسی و نظامی نیز فعالیت در خور توجهی داشته است، از جمله طراحی لباس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و طراحی لباس کارکنان سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (در شانزدهمین نمایشگاه بین المللی تهران)، هر دو در ۱۳۶۹ش.
من در ۱۳۶۹ش در نمایش تراژدی اسفندیار، که در تالار وحدت به روی صحنه رفت، افتخار همکاری با دکتر زینلیان را داشتم. این نمایش در همایش بین المللی هزارۀ فردوسی در تهران به روی صحنه رفت و در ۱۳۷۳ش نیز در تاجیکستان به مناسبت بزرگداشت فردوسی به اجرا درآمد.
در این نمایش پس از سال های دانشجویی و کلاس هایی که در دانشگاه با استاد زینلیان داشتم برای اولین بار این فرصت نصیبم شد تا همکاری تازه ای با ایشان داشته باشم. اوائل با ترس و دل شوره به این مسئله نگاه و احساس می کردم چون ایشان استاد من در رشتۀ طراحی لباس در دانشگاه بوده اند حالا چطور مرا به منزلۀ کارگردان می پذیرند اما در همان جلسات آغازین همکاری آن چنان مهربان و صمیمی بودند که آرامش کاملی را در گروه ایجاد کردند. از آن جایی که نمایش تاریخی و مربوط به شاهنامه بود و از نظر لباس جایگاهی ویژه داشت ایشان با استفاده از عناصر رنگ و بافت پارچه و ارتباط عمیق بین لباس و پس زمینۀ کار، که نقاشی های زنده یاد اسماعیل زاده بود و با استفاده از عناصر نمادین و به صورت نمادین طرح های چشمگیری را ارائه دادند، لباس هایی که دقیقاً براساس نقاشی های هنر باستانی ایران طراحی شده بود و ترکیبی از مینیاتور، نقاشی قهوه خانه ای و ایجاد فضایی باورپذیر و واقع گرایانه بود.
در ۱۳۷۱ش، با دو نمایش پرندۀ سبز، به کارگردانی محمود عزیزی، در سالن اصلی تئاتر شهر و المیرا در آتش، به کارگردانی دکتر حسین فرخی در تالار وحدت شاهد هنرنمایی ادنا زینلیان بودیم. در همین سال، ایشان به ایراد سخنرانی ای تحت عنوان «رئالیزم در تئاتر»، در نخستین هم اندیشی آموزشی تئاتر جوانان کشور، با محوریت تاریخ تحولات لباس، در تالار مولوی دانشگاه تهران پرداختند که مورد توجه جوانان قرار گرفت.
زینلیان در ۱۳۷۲ش با دو نمایش ماهان کوشیار، به کارگردانی ایرج راد و آن شب که تورو زندانی بود، به کارگردانی مجید جعفری به همراهی خود با اجرای آثار حرفه ای ادامه داد. در ۱۳۷۳ش نیز، در سفر به تاجیکستان، برای اجرای نمایش تراژدی اسفندیار حضور پیدا کرد.
حرا، کار نصرالله قادری؛ بایگانی، کار محمد کاسبی؛ و حکایت مطربان این دیار، کار رحمان سیفی آزاد آثاری هستند که زینلیان در ۱۳۷۷ش طراحی لباس آن ها را به عهده گرفت. مجلس نامه، به کارگردانی محمد رحمانیان و بازی استریندبرگ،[۱۵] به کارگردانی استاد حمید سمندریان، که در تالار چهارسوی تئاتر شهر به روی صحنه رفتند، دو نمایشی بودند که استاد در ۱۳۷۸ش طراحی لباس آن ها را انجام دادند. از دیگر نمایش های اجرا شده، که طراحی لباس آن ها به دست زینلیان صورت گرفته، می توان به ماهان، به کارگردانی منوچهر یاری؛ هفت کردار، به کارگردانی هرمز هدایت؛ ویتسک،[۱۶] به کارگردانی دکتر مسعود دلخواه؛ مکبث و رومئو و ژولیت، به کارگردانی دکتر حسین فرخی؛ و سانتاکروز،[۱۷] به کارگردانی هما روستا تا پایان سال ۱۳۸۴ش اشاره داشت. زکریای رازی، به کارگردانی مجید جعفری در ۱۳۸۴ش لوح تقدیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، جایزۀ ویژه و تندیس بهترین طراحی لباس را در بیست و چهارمین جشنوارۀ بین المللی تئاتر فجر نصیب زینلیان کرد. بدرود امپراتور، کار علی پویان؛ یادگار زریران، کار دکتر قطب الدین صادقی؛ عیش و نیستی، کار استاد ایرج راد؛ سیر روز در شب، کار استاد اکبر زنجانپور؛ سمفونی بیداری، کار دکتر حسین فرخی؛ خدا در آلتونا حرف می زند، کار دکتر مسعود دلخواه؛ در امتداد باد، کار فرشاد منظوفی نیا؛ و آی کچلا، کار صادق عاشور پور، دایی وانیا، کار اکبر زنجان پور؛ سقراط، کار حمیدرضا نعیمی؛ اجرا هایی هستند که تا پایان سال ۱۳۹۲ش به روی صحنه رفتند و طراحی لباس آن ها به دست ادنا زینلیان صورت گرفت.
نکتۀ قابل توجهی که در طراحی های زینلیان به چشم می خورد تنوع گونه ها و سبک های اجرایی و همین طور شیوۀ کارگردانی های متفاوت هنرمندانی است که با او کار کرده اند. با مروری بر نمایش هایی که از ۱۳۵۸ش تا کنون به روی صحنه رفته و طراحی لباس آن ها را دکتر ادنا زینلیان انجام داده است می توان به اهمیت حضور ارزشمند او در سه دهۀ اخیر پی برد، بیش از ۳۲ سال فعالیت بی وقفه و تأثیرگذار که او را به منزلۀ شاخص ترین طراح لباس تئاتر ایران مطرح می سازد، اجرا هایی کاملاً واقع گرایانه و تاریخی، چه ایرانی و چه خارجی، نمایش هایی چون الموت، مسلم بن عقیل، خانات، دقیانوس، پاتریس لومومبا، رومولوس کبیر، توراندخت، تاجر ونیزی، تراژدی اسفندیار، ماهان کوشیار، تعزیه حر، تراژدی کسری و… با کارگردان هایی متفاوت و متعلق به نسل های مختلف تاریخ تئاتر ایران، از استادان محمد علی جعفری، مصطفی اسکویی، حمید سمندریان و رضا کرم رضایی گرفته تا مجید جعفری و هوشنگ توکلی و دیگران. ناگفته پیداست که این تنوع و گستردگی در نمایش های ایرانی و خارجی و طیف های متنوعی از کارگردانانی که ممکن است از نظر شیوۀ کاری کاملاً با هم متفاوت باشند تا چه اندازه می تواند کار را برای طراح لباس دشوار سازد. در کنار نمایش های تاریخی و واقع گرایانه، گونه های دیگری از آثار نمایشی نیز وجود دارد که طراحی لباس برای آن ها، با سبک و سیاق متنوعی که دارند، تبحر، تجربه، دانش و نگرشی ژرف و عمیق و مطالعاتی گسترده و اشراف کامل طراح را در همه نوع سبک و شیوه ای می طلبد. بی گمان اگر استاد این شناخت و مطالعه را در عرصۀ نمایش و طراحی نداشت، نمی توانست با این همه کارگردان شاخص و طراز اول در عرصۀ نمایش ایران در طی این سه دهه همکاری کند. فیزیک دان ها، جانشین، شهردار، آژاکس، سلطان مار، من به باغ عرفان، ویتسک، مکبث، رومئو و ژولیت، واتسلاو و نمایش های دیگری که با طراحی های متفاوت و مدرن لباس به روی صحنه رفته اند همگی گواه این مدعا هستند که وقتی ایشان وارد این عرصۀ هنری گسترده شده از همان ابتدا دشواری های راه را شناخته و برای به دست آوردن این موفقیت ها زحماتی طاقت فرسا را تحمل کرده است. در تاریخ طراحی لباس تئاتر ایران، هیچ طراحی وجود ندارد که به اندازۀ ادنا زینلیان در گونه ها و روش های متفاوت اجرایی تجربه و با طیف گسترده ای از کارگردانان صاحب سبک نمایش ایران همکاری داشته باشد. بیش از شصت کارگردان تئاتر ایران در فاصلۀ ۱۳۵۸ش تاکنون با ادنا زینلیان همکاری داشته اند و مسئولیت طراحی و اجرای لباس های نمایش هایشان را به ایشان محول کرده اند.
ادنا زینلیان در کنار طراحی لباس برای نمایش صحنه ای تجربیات خود را در عرصۀ رسانه های تصویری مانند سینما و تلویزیون نیز به کار گرفته و در این رسانه ها هم حضوری پر رنگ دارد. فیلم ـ نمایش مرغ حق، به کارگردانی مجید جعفری، در ۱۳۶۷ش؛ فیلم سینمایی زندان دوله تو، به کارگردانی رحیم رحیمی پور؛ و سیوم حوت، به کارگردانی حسین مختاری از آثاری هستند که نخستین تجربیات تصویری طراحی لباس را برای او به ارمغان آوردند. این تجربه در سال های بعد نیز ادامه یافت و از ۱۳۷۱ ـ ۱۳۷۸ش زینلیان طراحی لباس تله تئاتر های گاه خنکی سپیده دمان، دست های آلوده، ارزش، پول و عشق به افق خورشید را به کارگردانی دکتر حسین فرخی، برای شبکه های دو و چهار تلویزیون، بر عهده گرفت. مجموعۀ تلویزیونی ما می توانیم، به کارگردانی مجتبی یاسینی و مجموعۀ ایوب پیامبر، به کارگردانی فرج الله سلحشور از دیگر آثار تصویری ای هستند که طراحی لباس آن ها را زینلیان انجام داده است.
طراحی و مسئولیت برگزاری نمایشگاه های مختلف طراحی لباس برای سفیران و کاردار های سفارت ایران در کشور های گوناگون (به سفارش وزارت امور خارجه)؛ همکاری برای تأسیس موزۀ نظامی (بخش پوشاک نظامى ایرانیان از ۲۵۰۰ سال پیش تاکنون) در کاخ ـ موزه هاى نیاوران؛ طراحی لباس برای راهنمایان مجموعۀ فرهنگی نیاوران، گروه کر مرکز سرود ها و آهنگ های انقلابی در جشنوارۀ مانهایم آلمان، افتتاحیۀ بازی های ورزشی کمیتۀ المپیک در استادیوم آزادی؛ و نیز طراحی لباس برای ورزشکاران زورخانه ای و باستانی از دیگر فعالیت های زینلیان در سال های اخیر است.
داوری مسابقات تئاتری و طراحی لباس را نیز باید به مجموعه فعالیت های کارشناسانۀ زینلیان افزود. او داوری در چهارمین جشنوارۀ تئاتر کوثر در ۱۳۸۳ش، داوری پنجمین دورۀ جشنوارۀ تئاتر بانوان در ۱۳۸۴ش و جشنوارۀ لباس فولکلور کشور های مختلف در انجمن فرهنگی هنری سیپان در ۱۳۸۴ش، داوری بالماسکه در انجمن فرهنگی باشگاه آرارات در ۱۳۸۵ش و داوری در مسابقۀ طراحی لباس دانشجویی در ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ش را نیز در کارنامۀ خود دارد.
راهنمایی و مشاورۀ بیش از پنجاه پایان نامۀ دانشجویی در رشتۀ طراحی صحنه و لباس تئاتر در دانشگاه های مختلف کشور، در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، نیز از جمله فعالیت های آموزشی ایشان است.
از دیگر فعالیت های آموزشی استاد می توان به تدریس در دانشگاه سورۀ تهران، راه اندازی و تدریس کلاس های آزاد دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، کلاس های آزاد حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، کانون تئاتر بانوان و ادارۀ برنامه های نمایشی از ۱۳۸۲ش تا کنون اشاره کرد.
این بانوی خستگی ناپذیر عرصۀ هنر برای فعالیت های پژوهشی نیز اهمیتی خاص قائل است و طی سال های گذشته به ایراد سخنرانی های تخصصی بسیاری در خصوص مقولۀ تخصصی طراحی صحنه و لباس، جایگاه مد و آسیب شناسی طراحی لباس پرداخته که از جملۀ آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ «پژوهش آسیب شناسی لباس بازیگران زن در مجموعه های ایرانی»، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
ـ «پروژۀ تحقیقی ساماندهی پوشاک بانوان»، وزارت ارشاد، ۱۳۷۵ش
ـ «آسیب شناسی طراحی لباس تئاتر»، خانۀ هنرمندان،۱۳۸۳ش
ـ «جایگاه مد و لباس در زندگی روزمره»، انجمن دانشگاهیان ارمنی، ۱۳۸۴ش
ـ «تفاوت های طراحی لباس مد و صحنه»، دانشگاه شریعتی، ۱۳۸۵ش
ـ «طراحی لباس مد و تروکاژ»، در انجمن بانوان ارمنی تهران، ۱۴ آبان ۱۳۹۲.
اگرچه بخش مهمی از فعالیت های ادنا زینلیان در عرصۀ حرفه ای نمایش تهران و مراکز آموزشی است، پیوند عمیق او با گروه های ارمنیان هرگز قطع نشده است. همکاری با انجمن دانشگاهیان ارمنی ایران و انجمن های فرهنگی و هنری باشگاه آرارات، سیپان و چهارمحال در نمایش ها و برنامه های اپرت هفت کوتوله، به کارگردانی لوریک میناسیان؛ خاموشی بزرگ، به کارگردانی سدا شاوردیان؛ درخت زردآلو، به کارگردانی آنوش آلکسانیان؛ نگاهی به تاریخ، به کارگردانی آیدا گریگوریان؛ سایات نوا، به کارگردانی مری هاکوپیان؛ بل بوقی، به کارگردانی مادام یلنا؛ دیر باشد و خوش باشد، به کارگردانی آنوش آلکسانیان و طراحی لباس برای گروه رقص فولکلوریک ارمنیان، به رهبری اوهانجانیان نشان دهندۀ اوج احساس و عواطف و باور های او در بارور کردن فرهنگ ارمنیان است.
در کنار طراحی لباس نمایش و تدریس در دانشگاه مسئولیت های مختلف و مدیریت های ایشان هم از جایگاهی خاص برخوردار است. از جمله مسئولیت های ایشان می توان به این موارد اشاره کرد: مسئول آرشیو لباس تالار وحدت از ۱۳۵۶ش، مسئول کارگاه های لباس واحد طراحان صحنه و لباس و سرپرستی ادارۀ طراحی و کارگاه های مرکز هنر های نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دهۀ ۷۰ و عضویت در هیئت مدیرۀ انجمن طراحان صحنه و لباس تئاتر ایران.
ادنا زینلیان در ۱۳۶۴ش موفق به اخذ مدرک درجۀ دو هنری (معادل کارشناسی ارشد) و در ۱۳۷۶ش مدرک درجۀ یک هنری (معادل دکتری) در رشتۀ طراحی لباس از شورای ارزشیابی هنرمندان وزارت فرهنگ و ارشاد کشور شد.
در طی بیش از ۳۷ سال فعالیت هنری، جوایز و دیپلم های بی شماری برای خلق آثار طراحی لباس به ادنا زینلیان تعلق گرفته است، از جمله سکۀ یادمان یونسکو (سازمان ملل) برای طراحی لباس نمایش هزارۀ بوعلی در ۱۳۵۹ش، لوح تقدیر سازمان گسترش و نوسازی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ۱۳۶۹ش، تقدیرنامۀ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نمایشگاه تاریخ صد سالۀ لباس بانوان در ۱۳۷۱ش، دیپلم افتخار و تندیس به خاطر فعالیت های مستمر در سینما، تئاتر و تلویزیون از سوی باشگاه آرارات در ۱۳۷۱ش، لوح تقدیر نخستین نمایشگاه بین المللی حجاب در روز جهانی تئاتر در ۱۳۷۴ش، دیپلم افتخار و تندیس جشنوارۀ بین المللی فجر برای طراحی لباس نمایش زکریای رازی ۱۳۸۴ش، لوح سپاس پیش کسوتان عرصۀ فرهنگ و هنر و جوایز متعدد از جشنواره های مختلف تئاتر فجر و سایر جشنواره های تئاتری که همگی نتیجۀ حضور پر رنگ و تأثیرگذار این طراح لباس هنرمند است.
در ۱۳۷۱ش، موسسۀ ترجمه و تحقیق هور، در محل باشگاه آرارات در مراسم نکوداشت پرشکوهی که برای دست اندرکاران ارمنی ایرانی در عرصۀ سینما و تلویزیون برگزار کرد از ادنا زینلیان به منزلۀ بانوی هنرمند ارمنیان تجلیل به عمل آورد. دانشگاه سوره نیز به پاس فعالیت های آموزشی و تدریس چندین ساله در زمینۀ طراحی لباس هم زمان با روز جهانی تئاتر در مراسمی به یاد ماندنی، در ۱۳۸۸ش، از زحمات استاد قدردانی کرد. در ۱۳۸۹ش، فرصتی فراهم شد تا دانشجویان، استادان و مدیران پردیس هنر های زیبای دانشگاه تهران، در دوازدهمین جشنوارۀ سراسری تئاتر تجربه، به پاس یک عمر تلاش در عرصۀ تدریس و فعالیت های هنری با برگزاری مراسم نکوداشت استاد خود از زحمات چندین سالۀ وی قدردانی کنند.
نکوداشت دکتر ادنا زینلیان از سوی انجمن طراحان صحنه و لباس خانۀ تئاتر ایران
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ش، هم زمان با روز جهانی تئاتر و در روز طراحان صحنه و لباس، انجمن طراحان صحنه و لباس خانۀ تئاتر ایران، طی مراسمی شکوهمند، بزرگداشتی برای ۳۶ سال فعالیت رسمی ادنا زینلیان در خانۀ هنرمندان ایران برگزار کرد. حضور اساتید و هنرمندان بزرگ سینما، تئاتر، تلویزیون و دانشگاهیان در این مراسم اهمیت احترام و ارزش گذاری به فعالیت های هنرمندان پیش کسوت و ارزشمند هنر را صد چندان اعتبار بخشید. کشیش ساهاک خسرویان، نمایندۀ اسقف اعظم ارمنیان ایران؛ مهندس ادوارد باباخانیان، رئیس شورای خلیفه گری ارمنیان ایران؛ مهندس روبرت بگلریان، نمایندۀ ارمنیان اصفهان و جنوب ایران در مجلس شورای اسلامی؛ ایرج راد، مدیر عامل خانۀ تئاتر؛ دکتر مجید سرسنگی، مدیر عامل خانۀ هنرمندان ایران؛ پروفسور احمد کامیابی مسک؛ بهزاد فراهانی؛ مجید جعفری؛ دکتر صنیعی پور؛ مجید مظفری؛ دکتر حسین فرخی؛ ژیلا سهرابی؛ نصرالله قادری؛ دکتر محمد حسین ناصربخت؛ دکتر نورایر ناظاریان؛ هما جدیکار؛ دکتر پروین کوثری؛ مهندس رحمانی لشکری؛ فریبرز قربانی؛ شهناز بارفروشانی؛ افسانه ماهیان؛ محسن ابراهیمی؛ فرشاد منظوفی نیا؛ ابراهیم اثباتی؛ منوچهر شجاع؛ خسرو احمدی؛ نسیم ادبی؛ احمد رضا آخوندزاده؛ منیره ملکی؛ پریدخت عابدین نژاد؛ و مژگان عیوضی و مقدی شامیریان، دو تن از دانشجویان ویژۀ استاد و کسانی که سال هاست وی را همراهی می کنند؛ و شمار بسیاری از دانشجویان به پاس سال ها تلاش و هنرنمایی استاد در این مراسم قدردان زحمات او شدند.
ایرج راد، مدیر عامل خـانۀ تئاتر، نخستین سخنران این مراسم، دربارۀ زینلیان و همکاری های او به منزلۀ طراح لباس گفت:
«من خانم زینلیان را خیلی سال است که می شناسم. تمام کار هایی را که من به منزلۀ کارگردان کار کرده ام طراح لباس آن ها ایشان بوده اند. در زمینۀ لباس، این همه جدیت، ظرافت، احساس مسئولیت، شناخت و این همه تعصب را به واقع کمتر در طراح لباسی دیده ام. ایشان باید با نمایشنامه انس و الفت پیدا کنند، با کارگردان وارد بحث و جدل شوند و شیوۀ اجرایی کارگردان را بپرسند، درباره طراحی صحنه، شخصیت های نمایشنامه و همۀ عناصر به طور دقیق اطلاعات بگیرند و از همه مهم تر بازیگران نمایش را بشناسند و با خصوصیات جسمی و عاطفی آن ها آ شنا شوند تا بتوانند وارد مرحلۀ طراحی کار شوند. برای خانم زینلیان رنگ در فضای نمایش بسیار مهم است. رنگ را در ارتباط با حرکت، دکور، نور و همۀ عناصر بصری نمایش و ترکیب آن ها را موشکافانه بررسی می کنند و وارد مرحلۀ طراحی می شوند. برای او همه چیز دقیق و محاسبه شده است. راحتی لباس در تن بازیگر، جنس پارچه و بافت آن و باورپذیر بودن لباس در تن بازیگر برای ایشان بسیار مهم است. در تمرین ها حاضر می شود و در هر مرحله نگاه تازه تری به طراحی دارد و اگر لازم باشد، بارها و بارها برای بهتر شدن نتیجۀ کار تغییراتی را ایجاد می کند. ایشان در کارش طراحی لباس را به رخ نمی کشد بلکه لباس در خدمت اجراست. من به ایشان تبریک می گویم و برایشان آرزوی سلامتی، موفقیت و ماندگاری در تاریخ تئاتر و هنر این مملکت می کنم».
پیمان شیخی، مجری مراسم نکوداشت، در ادامۀ برنامه و پس از پخش تصاویری از خانم زینلیان، پیام دکتر کارن خانلری، نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، را برای حاضران به قرار زیر قرائت کرد:
«استاد گران قدر، سرکار خانم زینلیان، با درود. حضور مستمر و ارجمند سرکار علیه در امر تدریس، تحقیق و تولید علمی در زمینۀ هنر طراحی لباس موجب مباهات ملی ایرانیان و مایۀ افتخار جامعۀ ارمنیان ایران زمین است. با تهنیت فراوان از خداوند خالق زیبایی ها تندرستی و موفقیت روزافزون سرکار علیه را در راه خدمتگزاری به کشور مسئلت دارم».
مجید جعفری، کارگردان قدیمی تئاتر ایران، در ادامۀ این مراسم از زحمات ادنا زینلیان قدردانی کرد و از نحوۀ همکاری با او برای حاضران سخن گفت:
«عطر آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. ادنا زینلیان نیازی به معرفی و تعریف ندارد چرا که کار هایش در این سال ها بهترین معرف اوست. من ایشان را از ۱۳۶۰ش می شناسم. جوانی بودند جویای نام و به شدت فعال که از همان سال ها می توانستی آینده ای درخشان برایش تصور کنی و این اتفاق هم افتاد. جناب آقای راد همه چیز را دربارۀ دقت نظر و ظرافت های کاری ایشان بیان داشتند. من سابقۀ کار کردن با ایشان را در بیش از یازده نمایش صحنه ای و تلویزیونی داشته ام و همین قدر می توانم بگویم که حضورشان در تمامی کار ها بسیار مؤثر بود. به جرئت می توانم بگویم وقتی کارگردانی خانم زینلیان را به منزلۀ طراح لباس همراه دارد احساس آرامش می کند».
پخش تصاویری از جوایز دریافتی و عکس هایی از اجرای نمایش های مختلفی که زینلیان طراحی لباس آن ها را بر عهده داشته و بیانات ایشان در مورد جوایز و سیر فعالیت هایش از دیگر بخش های این نکوداشت بود.
پس از آن نگارنده از آشنایی و همکاری با زینلیان سخن گفت:
«سال ۱۳۶۵ش، دانشجوی دانشکدۀ هنر های زیبای دانشگاه تهران بودم و نخستین برخورد من با خانم زینلیان در کلاس طراحی لباس بود، استادی که در همان برخورد اول سرشار از عاطفه و مهربانی بود. سال ۱۳۶۹ش، برای نخستین بار این افتخار نصیب من شد که ایشان طراحی لباس نمایش تراژدی اسفندیار را برعهده گیرند و از آن پس، تقریباً در همۀ کار هایی که کارگردانی کرده ام به منزلۀ طراح لباس همراه و یاورم بوده اند. بیش از پانزده نمایش صحنه ای، تلویزیونی و فیلم با خانم زینلیان کار کرده ام و آن قدر ایشان در کارشان دقت و ظرافت دارند که قابل توجه است. جدای از تخصص و تجربۀ وافر ایشان همیشه وجوه انسانی را شاخص ترین بخش کارشان می دانند. عطوفت، مهربانی، صداقت، سلامت نفس، دلسوزی و عشق واژگانی هستند که در وجود ایشان نهادینه شده اند. خانم زینلیان نمونۀ کامل مسئولیت پذیری در کار هنری است و در طول همراهی و طراحی کار تا مرحلۀ اجرا به شدت دقیق، منظم و محققانه به اجرا فکر می کند. خوشحالم این مراسم برای نکوداشت کسی برگزار می شود که با تمام وجود عاشق کارش و اعتلای فرهنگ و هنر ایران است و تئاتر را دوست دارد. امیدوارم همیشه سالم، سرزنده و شاداب باشد».
ژیلا سهرابی، از بازیگران قدیمی تئاتر، هم دربارۀ برخورد و تأثیر عمیق زینلیان در اولین کارش سخن گفت. او که نخستین بار در نمایش جان گابریل بورگمن (بدرود امپراتور)،[۱۸] نوشتۀ هنریک ایبسن[۱۹] با طراحی لباس ایشان آشنا شده بود، خاطرۀ جالبی از برخورد محبت آمیز و در عین حال، صبورانۀ ایشان داشت:
«در سالن اصلی تئاتر شهر تمرین می کردیم. روز اول برخوردم را با خانم زینلیان هیچ وقت فراموش نمی کنم. گفته بودند طراح لباس ایشان هستند و وسط تمرین آمده بودند برای لباس ها. بعد از تمرین، رفتیم سالن خیاطی. لباس را پوشیدم و شروع کردم به ایراد گرفتن، جنس لباس، رنگ لباس و همه چیز. ایشان فقط به من نگاه می کردند و ساکت بودند. من همچنان در اوج یکه تازی بودم و ایشان با صبوری و ملایمت نگاهم می کرد و بعد، گفت حالا برویم آن چیزی که شما دوست دارید بگیریم. رنگ و بافت و جنس پارچه را من انتخاب کردم و چیزی نگفتند به حدی که من از این همه صبر و حوصله حیرت کردم. هر دو لباس آماده شد و به پیشنهاد ایشان قرار شد بعد از پوشیدن لباس انتخابی خودم آن لباس را هم بپوشم. در تمرین ها چند بار لباس ها را پوشیدم و کم کم متوجه شدم لباسی که ایشان در نظر داشتند چقدر درست تر و با کاراکتر من عجین است و مرا جذب می کند، رنگش، بافت آن، جنس پارچه و طراحی. تازه متوجه اشتباه و گستاخی خودم شدم. رفتار ایشان در طول تمرین و اجرا باعث شد که مرا عاشق و شیفتۀ خودشان کنند، به حدی که اگر در اجرا ها نبودند احساس کمبود می کردم و نمی توانستم بدون حضور ایشان به صحنه بروم. امیدوارم جوانان امروز ما بتوانند از این بانوی هنرمند الگوی خوبی بگیرند».
در این قسمت از مراسم نکوداشت جادوی کلام و تصویر به میان می آید و حرف هایی که استاد از کودکی و بزرگ سالی در لا به لای تصاویری که پخش می شود می گوید. تصویر زینلیان را می بینیم در خانه اش کنار یک پیانو. او از خاطراتش و زندگی می گوید:
«ما در موسیقی هفت نت داریم، هفت رنگ. هر وقت کسی نتی می نوازد رنگ جان می گیرد، بالا و پایین می شود، با سیاه و سفید ارزش هر رنگ را تغییر می دهیم. با آهنگ می شود نقاشی کرد، با نقاشی می توان نوشت، با ضرب آهنگ می توان رقصید. هنر، بافت، موسیقی، حرکت، این ها زندگی هستند. کسی که در تمام عمرش عاشق نباشد نمی تواند عشقی را خلق کند. ملودی، ریتم، آهنگ، موسیقی، ساز، پیانو، چیزی که از کودکی شنیدم و خوشبختانه شنوایی خوبی در موسیقی داشتم. سازم پیانو بود. دلیل این که موسیقی را به منزلۀ حرفۀ اصلی ادامه ندادم این بود که موسیقی برایم تبدیل به فیزیک و صحنه می شود. در من، از سنین کودکی صحنه و رقص جایگاه خاصی داشته است. آهنگ زندگی خودم را نزدیک به اثر رقص شمشیر استاد بزرگ آرام خاچاطوریان می بینم. زندگی همین طور جریان دارد، تولد، کودکی، نوجوانی، جوانی، ازدواج و در نهایت ادامۀ آن».
موسیقی با ضرب آهنگ فزاینده ای ادامه می یابد و تصاویر پی در پی زینلیان در سنین مختلف و عکس های نمایش های متعدد بر پرده جان می گیرند. دوباره با کلام او در تصاویر همراه می شویم. به دوربین نگاهی می کند و حرف می زند:
«چند وقت پیش رفتم دکتر. احساس می کردم در ناحیۀ گردن دچار کمی مشکل شده ام، دکتر می گفت باید مراعات کنی، زیاد خم نشوی. به هر حال، برای هر چیزی باید تاوانی بپردازی. ۳۶ سال کار مستمر در طراحی لباس و آموزش حالا این درد گردن را هم دارد. اگر هزار بار دوباره به دنیا بیایم همین طراحی لباس را انجام و ادامه می دهم».
دکتر مجید سرسنگی، مدیرعامل خانۀ هنرمندان و از دانشجویان سابق استاد، از دوران دانشجویی اش می گوید:
« من افتخار می کنم که بگویم از دانشجویان خانم زینلیان بوده ام. خانم زینلیان به قطع و یقین فصل مهمی از تاریخ طراحی لباس در کشور ما هستند. اگر قرار باشد طراحی لباس را در این کشور تعریف کنیم، فصل مهمی از آن بی اغراق به خانم زینلیان تعلق دارد. در سال های اخیر، ثابت شده است که ما در حوزۀ طراحی صحنه و لباس صاحب هنرمندان با ذوق و سلیقه ای هستیم که کار هایشان چیزی از کار های اروپایی و غربی کم ندارد و حتی بعضی کار هایشان از آن ها هم بهتر است. آثار بسیاری که خانم زینلیان طراحی کرده اند کار های جاودانه ای است که در یاد ها و خاطره ها مانده است. درود می فرستم به همت سرکار خانم زینلیان و همۀ کسانی که شاید نامشان کمتر برده شده اما تأثیرشان در تئاتر کشور عمیق و ژرف است و نتوانسته ایم به اندازۀ کافی از زحمات این عزیزان قدردانی کنیم».
هدایا و لوح تقدیر خانۀ هنرمندان ایران به استاد ادنا زینلیان به دست دکتر مجید سرسنگی به ایشان اهدا شد. هدیه ای نیز از سوی مهندس حیدری، مدیر عامل افرا نت، تقدیم استاد شد. در ادامه، دکتر صنیعی پور، از اساتید دانشگاه تهران، به همراه بهزاد فراهانی و مجید مظفری به منزلۀ نمایندگان خانۀ تئاتر برای اهدای نشان خانۀ تئاتر و لوح یادبود به روی صحنه آمدند. دکتر صنیعی پور از همکاری خانم زینلیان در دانشگاه تهران به منزلۀ افتخاری برای این دانشگاه نام برد و گفت:
« خانم زینلیان عاشق هستند. مثل یک شمع سوختند، روشنایی دادند تا تمام دانشجویان طراحی لباس یاد بگیرند و رشد کنند و حالا، در جامعۀ تئاتری ما ثمر داده اند. ایشان عاشق فعالیت های آموزشی هستند و عاشقانه با دانشجویان مثل بچۀ خودشان برخورد می کنند و آموزش می دهند».
استاد بهزاد فراهانی، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر، نیز طی سخنان کوتاهی به فعالیت های تئاتری خانم زینلیان و ویژگی های اخلاقی ایشان اشاره داشت:
« من شاگرد شاهین سرکیسیان بودم و افتخار همکاری با آربی آوانسیان را هم داشته ام. از جمع بندی نظریات استادانی که در مورد خانم زینلیان سخن گفتند یک نتیجه گیری کلی وجود دارد که می توان گفت ادنای عزیز نماد آن است. علت این که این اسم را تنها به کار می برم به خاطر این است که به نظر من این اسم چیز دیگری لازم ندارد. خودش کامل است. این بانوی خوش لبخند و خوش منش روزگار ما، با سخت کوشی رعب آوری که داشته، ثابت کرده که ما تئاتری ها، در تخصص های مختلف، باید کلاهمان را برداریم و جلوی این بانوی هنرمند تعظیم کنیم. تئاتر بدهکار ارزش های والای عزیزان هم وطن ارمنی است که جایگاه والایی را برای ما به ارمغان آورده اند. ایشان قدر و منزلت بالایی برای ما دارند. من در کاری افتخار داشتم که طراحی ایشان را ببینم و بهت زده شدم. ما بدهکار ارجمندان یکه ای هستیم که در این ملک می آیند و بی صدا می روند و من آرزو می کنم روزی برسد که ما شایستگی این را داشته باشیم که حرمت این عزیزان را پاس بداریم و درود بر دوستان طراح لباس و صحنۀ خانۀ تئاتر که این مراسم را ترتیب دادند تا گوشه ای از رنج عارفانۀ خانم زینلیان را تلافی کنیم».
نشان ویژه و یادمان خانۀ تئاتر به دست بهزاد فراهانی، مجید مظفری و دکتر صنیعی پور به خانم زینلیان اهدا شد. در پایان، ادنا زینلیان لب به سخن گشود و گفت:
«پیـش از هر چیز سلام و عرض ادب دارم خـدمت شما. تشکر می کنم از همۀ دست اندرکاران این مراسم، مدیریت خانۀ هنرمندان، خانۀ تئاتر، شورای مرکزی انجمن طراحان صحنه و لباس و سرکار خانم مژگان عیوضی، خانم مقدی شاهمیریان، آقای مهدی عزتی، آقای بهمن سلطانی، خانم شهرزاد بارفروشان و خانم بیتا شکاری که هر کدام به نوبۀ خود زحمات بسیاری کشیدند. تشکر می کنم و عرض ادب دارم نسبت به تمام کسانی که به من آموختند، از معلم کودکستان تا به امروز، دست همۀ آن ها را می بوسم از اولین استاد حرفه ام، مادرم، سرکار خانم سدا قازاریانس، که بسیار مدیون ایشان هستم گرفته تا استاد دیگرم، شوهرم، ولادیمیر وارتاپتیان ،که حامی و مشوق من بودند و پدرم، رافائل زینلیان، که از ایشان آموختم شکست های زندگی را با خنده بپذیرم و دوباره شروع کنم. متأسفانه، جسم این دو عزیز (پدر و همسرم) این جا در کنار من نیستند اما روحشان همیشه با من است. یاد می کنم از کارگردانانی که از آنها آموختم، مرحوم استاد محمد علی جعفری، مرحوم رضا کرم رضایی، مرحوم مصطفی اسکویی، مرحوم پروانه مژده، مرحوم استاد حمید سمندریان، همچنین خانم پری صابری، آقای ایرج راد، آقای قطب الدین صادقی، آقای مجید جعفری، آقای اکبر زنجان پور، آقای حسین فرخی و دیگرانی که کار هایشان باعث شد طراحی های بنده در کنار نامشان جاودانه شود. از این که به من باور داشتند تشکر می کنم. همچنین، از بازیگرانی چون خانم هما روستا، آقای امین تارخ، خانم ژیلا سهرابی، آقای رضا کیانیان، خانم گوهر خیراندیش، آقای میکائیل شهرستانی، خانم نسیم ادبی، خانم افسانه ماهیان و بازیگران دیگری که با بازی های بی نظیرشان به بنده لذت تماشا و به طرح هایم روح و جان بخشیدند متشکرم. تشکر می کنم از تمام کسانی که در این سال ها به نوعی کمک و همکاری نکردند بلکه موانعی سر راهم قرار دادند و ارزش طراحی لباس را نادیده گرفتند و نیز از مدیرانی که هیچ وقت بودجۀ کافی برای این کار در نظر نگرفتند. از آن ها ممنونم چون باعث شدند من بیشتر بیاموزم و بیشتر تلاش کنم. تشکر ویژه دارم از دخترم آنا وارتاپتیان، که راهی طولانی از انگلستان طی کردند تا در این مراسم حضور داشته باشند و می دانم که به خاطر کار های بیرون خانه شاید نتوانستم وقت زیادی را در کنارش باشم و این موضوع را مادران خوب می دانند، مخصوصاً، مادرانی که بیرون از خانه فعالیت می کنند. از حضور گرامی شما بزرگواران ممنونم. خوشحالم که یک بار دیگر شما را در کنار هم و خودم را در کنار شما خوشحال می بینم. سپاسگزارم».
پایان بخش مراسم نکوداشت دعوت مجری مراسم برای گرفتن عکس دسته جمعی هنرمندان با ادنا زینلیان بود، قابی که تا به ابد به یادگار می ماند. حالا که به جمع نگاه می کنم دانشجویان قدیم و شاگردان سال های دور را می بینم که هر کدام در دوره ای شاگرد خانم زینلیان بوده اند. به نام ها که فکر می کنم دانشجویان دیروز حالا هر کدام یا استاد شده اند یا مدیر یا هنرمند فعالی در عرصۀ تئاتر. ابوالقاسم کاخی، مصطفی یارمحمودی، سیدرضا شانه ساز شیرازی، بهزاد آدینه، حسین فرخی، صادق صفایی، فرشاد فرشته حکمت، اردشیر صالح پور، نصرالله قادری، مجید سرسنگی، حمید رضا افشار، امیر دژاکام، پیام فروتن، مهدی سلطانی، فرشاد منظوفی نیا، فریبرز قربان زاده، فرزاد معافی، منیر ملکی، اکرم قاسمپور، حسن دولت آبادی، کتایون فیض مرندی، فرهاد مهندس پور، نورایر ناظاریان و… بعضی در این مراسم بودند و بعضی ها نبودند و یا در خارج از ایران به سر می بردند. این ها بخش بسیار کمی از دانشجویانی هستند که خانم زینلیان تربیت کرده اند و به نوعی حضوری فعال تر در عرصۀ نمایش دارند. سهم هنرمندی چون ادنا زینلیان در تولید نمایش، آموزش و پژوهش بسیار ارزنده و جاودانه است. طراحی لباس در عرصۀ نمایش ایران با نام ادنا زینلیان گره خورده است و امیدوارم ایشان الگوی مناسبی برای جوانان ایران زمین باشد.
دکتر ادنا زینلیان در تاریخ حرفۀ خود، با برعهده گرفتن سمت های مختلف، فعالیت ها و کار های متنوعی انجام داده است که در پایان این نوشتار به صورت خلاصه و فهرست وار ارائه می شود و خود به نوعی می تواند مروری باشد بر تاریخ نمایش ایران در فاصلۀ این سال ها و تنوع و گستردگی شیوه های اجرایی کارگردانانی که دکتر زینلیان در طی این سال ها با آن ها همکاری داشته است.
گاه شمار زندگی دکتر ادنا زینلیان
۱ـ طراحی لباس برای تئاتر
۲ـ طراحی لباس برای تلویزیون
۳ـ مدیریت و برگزاری نمایشگاه های مختلف
۴ـ طراحی لباس برای ارگان ها و شخصیت های سیاسی
۵ـ مصاحبه ها
۶ـ داوری در مسابقه ها و جشنواره های مختلف
۷ـ تدریس در دانشگاه ها و مراکز آموزشی و فرهنگی مختلف
۸ـ مشاوره و استاد راهنما برای دانشجویان
۹ـ سخنرانی ها، مقالات و تحقیقات علمی
۱۰ـ سمت ها و عناوین
۱۱ـ همکاری ها
۱۲ـ لوح های تقدیر و جوایز
۱۳ـ نکوداشت ها
۱ـ طراحی لباس برای تئاتر
سال نمایش – محل نمایش – کارگردان – نویسنده – نام نمایش
۱۳۵۸ – تالار وحدت – محمد علی جعفری – امانوئل دوبلس – مونتسرا
۱۳۵۹ – تالار وحدت – رضا کرم رضایی – فردریک دورنمات – فیزیکدان ها
۱۳۵۹ – تالار وحدت – ایرج راد – غلامحسین ساعدی – جانشین
۱۳۵۹ – مجموعه آزادی – آقای اسکویی – مهدی محقق – بوعلی سینا
۱۳۶۰ – تالار وحدت – مجید جعفری – ژان آنوی – بکت
۱۳۶۰ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – حسین مختاری – الموت
۱۳۶۰ – مجموعه آزادی – احمد صادقی – احمد صادقی – مسلم بن عقیل
۱۳۶۰ – تالار وحدت – فرج الله سلحشور – فرج الله سلحشور – حر
۱۳۶۱ – تالار وحدت – احمد سپاسدار و حسن زارعی – گروه تحقیق آیت فیلم – دقیانوس
۱۳۶۱ – تالار وحدت – رضا صابری – رضا صابری – خانات
۱۳۶۱ – سالن اصلی تئاتر شهر – حسین مختاری – حسین مختاری – ملکوت
۱۳۶۱ – سالن اصلی تئاتر شهر – هوشنگ توکلی – امه سزر – لومومبو
۱۳۶۱ – سالن چهارسو – حسین عابد – اسماعیل سلطانیان – مات
۱۳۶۱ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجتبی یاسینی – مجتبی یاسینی – قصۀ گل ها
۱۳۶۱ – سالن چهارسو – محمود استاد محمد – محمود استاد محمد – آن ها مأمور اعدام خود هستند
۱۳۶۱ – تالار وحدت – مجید جعفری – مهدی آفاق – عنکبوت
۱۳۶۱ – تالار چهارسو – علی نقی رزاقی – علی نقی رزاقی – راه طویل سیمرغ
۱۳۶۱ – تالار محراب – ابوالقاسم ثقفی – نسخه خطی مسلم بن عقیل
۱۳۶۱ – تئاتر شهر – سعید امیر سلیمانی – سعید امیر سلیمانی – پرستو ها
۱۳۶۱ – تئاتر شهر – کریم اکبری مبارکه – کریم اکبری مبارکه – میراب
۱۳۶۱ – تئاتر شهر – احمد طالبی نژاد – احمد طالبی نژاد – دیار غریب
۱۳۶۲ – سالن اصلی تئاتر شهر – عسگر قدس – عسگر قدس – کویر طبس
۱۳۶۲ – تالار سنگلج – فرهاد مجد آبادی – مجید شاه محمدی – مخمصه
۱۳۶۲ – تالار وحدت – رضا شالچی – رضا شالچی – شکست غروب
۱۳۶۲ – تالار هنر – رضا کرم رضایی – رضا کرم رضایی – کمدی نطفۀ شوم
۱۳۶۲ – تالار هنر – کریم اکبری مبارکه – کریم اکبری مبارکه – حنایی و روباه مکار
۱۳۶۲ – تالار محراب – مجید مظفری – مجید مظفری – دشمن
۱۳۶۲ – تالار وحدت – محمد بلش مازندرانی – محمد بلش مازندرانی – کتل خاکی
۱۳۶۲ – تالار وحدت – سید کمال – حاج سید جوادی – بر اساس دوازده بند اشعار محتشم باز این چه شورش است ؟
۱۳۶۲ – تالار وحدت – کمال شهباز بگیان – م. الف. فجر – رحیل
۱۳۶۲ – تالار چهارسو – ایرج راد – مارلو – دکتر فاستوس
۱۳۶۲ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – مجید جعفری – تراژدی کسری
۱۳۶۲ – تالار وحدت – محمود ابراهیم زاده – ابوالحسین ونده ور –
صیاد چگونه صید می شود؟
۱۳۶۲ – تالار چهارسو – مجید مظفری – مجید مظفری – سنگر
۱۳۶۲ – تالار وحدت – عظیم موسوی – عظیم موسوی – ما اهل کوفه نیستیم
۱۳۶۲ – تالار وحدت – محمد علی جعفری – جان بوینتن پریستلی – مستنطق
۱۳۶۲ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – حسین مختاری – مدرس
۱۳۶۳ – تالار هنر – جواد خدادادی – جواد خدادادی – مرگ خوارزم شاه
۱۳۶۳ – تالار چهارسو – حسین جعفری – حسین جعفری – قصۀ شب
۱۳۶۳ – تالار چهارسو – رضا قاسمی – رضا قاسمی – ماهان کوشیار
۱۳۶۴ – تالار هنر – آقای مشکاتی – گوودوسو – ریشه ها عمیق اند
۱۳۶۴ – تالار چهارسو – حسین پرستار – حسین پرستار – آدم برفی
۱۳۶۴ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – آرتور میلر – خاطرۀ دو دوشنبه
۱۳۶۴ – تالار محراب – علی ابوالقاسمی – محمد حسین اعلایی – سگ ساده لوح
۱۳۶۴ – تالار چهارسو – فردوس کاویانی ـ شهردار
۱۳۶۴ – تالار چهارسو – امیر سلیمانی – شون اوکیسی – پایان آغاز
۱۳۶۴ – تالار چهارسو – ابوالقاسم معارفی – ابوالقاسم معارفی – حادثه در صبح پاییز
۱۳۶۴ – تالار وحدت – ابوالقاسم معارفی – ابوالقاسم معارفی – گل طلایی
۱۳۶۴ – تالار وحدت – محمد حسین اعلایی – غلامحسین ساعدی – گاو
۱۳۶۵ – سالن اصلی تئاتر شهر – محمد پور حسین – آنتوان چخوف – خودکشی
۱۳۶۵ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – ژان کوکتو – عقاب دوسر
۱۳۶۵ – تالار مولوی – سعید کشن – فلاح توفیق الحکیم – مرگ آوا
۱۳۶۵ – تالار مولوی – سعید کشن – فلاح آتول فوگارد – حکم
۱۳۶۵ – تالار هنر – مجید بهشتی – آتول فوگارد – سی زوئه بانسی مرده است
۱۳۶۵ – تالار هنر – حمید لیقوانی – حمید لیقوانی – شهرآفتابگردان
۱۳۶۵ – سالن اصلی تئاتر شهر – ایرج راد – ژول رومن – دکتر کنوک
۱۳۶۶ – سالن اصلی تئاتر شهر – قطب الدین صادقی – سوفکل – آژاکس
۱۳۶۶ – تالار چهار سو – شهره لرستانی – حسین احمدی نسب – نمایش زار
۱۳۶۶ – سالن اصلی تئاتر شهر – شهره لرستانی – بهرام بیضایی – سلطان مار
۱۳۶۶ – تالار مولوی – تاجبخش فنائیان – تاجبخش فنائیان – پرده برداری
۱۳۶۶ – تالار وحدت – حمید سمندریان – فردریک دورنمات – ازدواج آقای
می سی سی پی
۱۳۶۶ – سالن اصلی تئاتر شهر – مریم معترف – عباس معروفی – دیلی بای و آهو
۱۳۶۷ – تالار وحدت – حمید سمندریان – فردریک دورنمات – رومولوس کبیر
۱۳۶۷ – سالن اصلی تئاتر شهر – امیر سلیمانی – موریس هنگن – ناهار لعنتی
۱۳۶۷ – تالار چهار سو – محمود عزیزی – اعظم بروجردی – تبعیدی
۱۳۶۷ – تالار وحدت – پری صابری – پری صابری – من به باغ عرفان
۱۳۶۷ – سالن اصلی تئاتر شهر – رضا کرم رضائی – رضا کرم رضایی – توراندخت
۱۳۶۷ – مولوی و تالار وحدت – تاجبخش فنائیان – ویلیام شکسپیر – تاجر ونیزی
۱۳۶۷ – تئاتر شهر، سالن۲ – هایده حائری – کارل فالنتین – بلیت تئاتر
۱۳۶۷ – تئاتر شهر، سالن۲ – مسلم قاسمی – مسلم قاسمی – گرگ گرگ است
۱۳۶۷ – تئاتر شهر سالن۲ – حسین جعفری – حسین جعفری – خداحافظ
۱۳۶۷ – باشگاه آرارات – یلنا یقیازاریان – آبلیان –
بل بوقی
۱۳۶۷ – تالار وحدت – علی نقی رزاقی – علی نقی رزاقی – خلوت نشین پر هیاهو
۱۳۶۷ – سالن اصلی تئاتر شهر – رکن الدین خسروی – آرمان گاتی – تولد
۱۳۶۸ – تالار چهارسو – پروانه مژده – ساموئل بکت – آخر بازی
۱۳۶۸ – سالن اصلی تئاتر شهر – داوود دانشور و
سعید کشن فلاح – اسلاومیر مروژوک واتسلاو
۱۳۶۸ – تالار وحدت – تاجبخش فنائیان – باربارا گاراسون – مکبرد
۱۳۶۹ – تالار وحدت – حسین فرخی – علی چراغی – تراژدی اسفندیار
۱۳۶۹ – سالن اصلی تئاتر شهر – محمود فرهنگ – مسلم قاسمی – پرواز از قفس
۱۳۷۱ – سالن اصلی تئاتر شهر – محمود عزیزی – بنو بسون – پرندۀ سبز
۱۳۷۱ – تالار وحدت – حسین فرخی – حسین فرخی – المیرا در آتش
۱۳۷۲ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – جروم لاورنس، روبرت ای.لی – آن شب که تورو زندانی بود
۱۳۷۲ – تالار چهارسو – ایرج راد – رضا قاسمی – – ماهان کوشیار
۱۳۷۳ – تاجیکستان، دوشنبه – حسین فرخی – علی چراغی – تراژدی اسفندیار
۱۳۷۷ – تالار چهارسو – نصرالله قادری – نصرالله قادری – حرا
۱۳۷۷ – تالار چهارسو – محمد کاسبی – محمد کاسبی – بایگانی
۱۳۷۷ – تالار کوچک – رحمان یوسفی آزاد – بهرام بیضایی – حکایت مطربان – این دیار
۱۳۷۸ – تالار چهارسو – محمد رحمانیان – محمد رحمانیان – مجلس نامه
۱۳۷۸ – تالار چهارسو – حمید سمندریان – فردریک دورنمات – بازی استریندبرگ
۱۳۷۹ – سالن اصلی تئاتر شهر – منوچهر یاری – منوچهر یاری – ماهان
۱۳۷۸ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – برتولت برشت – صعود مقاومت پذیر آرتوروائویی
۱۳۷۹ – سالن اصلی تئاتر شهر – مجید جعفری – مجید جعفری – تعزیۀ حر
۱۳۸۰ – سالن اصلی تئاتر شهر – هرمز هدایت – هرمز هدایت – هفت کردار
۱۳۸۳ – تالار چهارسو – هما روستا – امید سهرابی – زمستان
۱۳۸۳ – تالار مولوی – مسعود دلخواه – گئورک بروخس – ویتسک
۱۳۸۳ – تالار نو – حسین فرخی – ویلیام شکسپیر – مکبث
۱۳۸۴ – تالار نو – حسین فرخی – ویلیام شکسپیر – رومئو و ژولیت
۱۳۸۴ – تالار چهارسو – هما روستا – ماکس فریش – سانتاکروز
۱۳۸۴ – تالار وحدت – مجید جعفری – عبدالحی شماسی – زکریای رازی
۱۳۸۵ – سالن اصلی تئاتر شهر – علی پویان – هنریک ایبسن – به درود امپراتور
۱۳۸۷ – تالار چهار سو – قطب الدین صادقی – قطب الدین صادقی – یادگار زریران
۱۳۸۷ – تالار چهار سو – ایرج راد – تیری مونیه – عیش و نیستی
۱۳۸۷ – تالار چهار سو – اکبر زنجانپور – یوجین اونیل سیر – روز در شب
۱۳۸۷ – تالار وحدت – حسین فرخی – حسین فرخی – سمفونی بیداری
۱۳۸۸ – تالار چهار سو – مسعود دلخواه – محمد ابراهیمیان خدا – در آلتونا حرف می زند
۱۳۸۹ – تالار سایه – فرشاد منظوفی نیا – اصغر خلیلی – گفت و گو با باد
۱۳۹۰ – تالار سنگلج – صادق آشور پور – صادق آشورپور – ای کچل ها
۱۳۹۰ – ارمنستان، جشنوارۀ تئاتر شکسپیر – حسین فرخی – ویلیام شکسپیر – مکبث
۱۳۹۰ – ارمنستان، جشنوارۀ تئاتر شکسپیر – حسین فرخی – ویلیام شکسپیر – رمئو و ژولیت
۱۳۹۲ – سالن اصلی تئاتر شهر – اکبر زنجان پور – آنتوان چخوف – دایی وانیا
۱۳۹۲ – تالار وحدت – حمیدرضا نعیمی – حمیدرضا نعیمی – سقراط
۲ـ طراحی لباس برای تلویزیون و سینما
سال تولید – شبکه – کارگردان – نام نمایش
۱۳۶۲ – شبکۀ ۱ – مجید جعفری – تله تئاتر سیوم هوت
۱۳۶۲-۱۳۶۰ – پخش سینمایی – رحیم رحیمی – فیلم سینمایی زندان دولتو
۱۳۶۴ – شبکۀ ۱ – مجتبی یاسینی – مجموعۀ ما می توانیم
۱۳۶۷ ـ ۱۳۶۸ – شبکۀ ۱ – مجید جعفری – مجموعۀ مرغ حق
۱۳۷۱ – شبکۀ ۲ – حسین فرخی – تله تئاتر گاه خنکی سپیده دمان
۱۳۷۳ – شبکۀ ۲ – فرج الله سلحشور – مجموعۀ ایوب پیامبر
۱۳۷۶ – شبکۀ ۳ – حسین فرخی – مجموعۀ دست های آلوده
۱۳۷۸ – شبکۀ ۳ – حسین فرخی – تله تئاتر ارزش
۱۳۷۸ – شبکۀ ۴ – حسین فرخی – تله تئاتر پول
۱۳۷۸ – شبکۀ ۴ – حسین فرخی – تله تئاتر عشق به افق خورشید
۳ـ برگزاری نمایشگاه
ـ شرکت در نمایشگاه پوشاک زنان در صد سال اخیر، در همایش مقام و منزلت زن در نظام اسلامی، به سفارش دفتر امور زنان و با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی،۱۳۶۷ش
ـ مسئول اجرایی نمایشگاه حجاب، به سفارش بخش امور زنان وزارت فرهنگ و ارشاد استان تهران،۱۳۷۱
ـ برگزاری نمایشگاه لباس در گردهمایی پژوهشی هنر و زندگی، به سفارش مرکز مطالعات و تحقیقات هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اسفند ۱۳۸۲ش.
۴ ـ طراحی لباس برای نهاد ها و شخصیت های سیاسی
ـ طراحی لباس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹ش
ـ طراحی لباس برای کارکنان مجموعۀ سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در شانزدهمین نمایشگاه بین المللی تهران، ۱۳۶۹ش
ـ طراحی لباس برای گروه کر مرکز سرود ها و آهنگ های انقلابی اعزامی به جشنوارۀ بین المللی مانهایم آلمان، خرداد ۱۳۷۷ش
ـ طراحی لباس برای ورزشکاران باستانی (زورخانه ای) به سفارش فدراسیون ورزش های باستانی ایران، ۱۳۸۷ش
ـ طراحی لباس برای سفرا و کاردار های جمهوری اسلامی ایران به سفارش وزارت امور خارجه
ـ طراحی لباس برای راهنماهای مجموعۀ فرهنگی و کاخ موزه های نیاوران
ـ طراحی لباس مراسم افتتاحیۀ بازی های ورزشی در استادیوم ورزشی آزادی به سفارش کمیتۀ ملی المپیک.
۵ ـ مصاحبه ها
ـ مصاحبه با مجلۀ نمایش، با موضوع «نحوۀ مدیریت و سرپرستی امور طراحی صحنه و کارگاه ها»، ش ۳۶، دورۀ قدیم، مهر ۱۳۶۹ش
ـ مصاحبه با روزنامۀ آلیک، ۱۳۶۹ش
ـ مصاحبه با مجلۀ زن روز، ش ۱۵۲۵، مهر ۱۳۷۴ش
ـ مصاحبه با روزنامۀ آلیک، ۱۳۷۴ش
ـ مصاحبه با روزنامۀ ایرانیان، تابستان ۱۳۷۷ش
مصاحبه با برنامۀ تلویزیونی مجلۀ نمایش، شبکه ۲ ، ۵ دی ۱۳۷۸ش
ـ مصاحبه با مجلۀ برش، با موضوع «طراحی لباس تئاتر»، ش ۶۸ ، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۰ش
ـ مصاحبه با مجلۀ برش، با موضوع «طراحی لباس تئاتر»، ش ۶۹ ، خرداد و تیر ۱۳۸۰ش
ـ مصاحبه با مجلۀ سروش بانوان، با موضوع «به مناسبت کسب عنوان طراح برگزیده در بیست و چهارمین جشنواره تئاتر فجر، ۱۳۸۴»، ش۷۰، اردیبهشت ۱۳۸۵ش
ـ مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۳۸۵ش
ـ مصاحبه با چکاوک، ۱۳۸۵ش
ـ مصاحبه با مجلۀ صحنه، ش۶۰، اردیبهشت ۱۳۸۶ش
ـ مصاحبه با مجلۀ نمایش، ش۹۹ و ۱۰۰، آذر ۱۳۸۶ش
ـ مصاحبه با مجلۀ نمایش، ش۱۰۱ و ۱۰۲، بهمن ۱۳۸۶ش
ـ مصاحبۀ تلویزیونی با برنامۀ ۷۷، ۱۳۸۷ش
ـ مصاحبه با روزنامۀ آلیک، ۸ خرداد۱۳۹۲ش
ـ مصاحبه با شبکۀ تلویزیونی جام جم، با موضوع « مد لباس»، ۱۴ تیر ۱۳۹۲ش
ـ مصاحبه با مجلۀ دیوان، با موضوع « مد لباس»، آبان ۱۳۹۲ش
ـ مصاحبه و گردهمایی مطبوعاتی در مورد نمایش سقراط، آذر ۱۳۹۲ش.
۶ ـ داوری مسابقات و جشنواره ها
ـ داوری چهارمین دورۀ جشنواره تئاتر کوثر، سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران، ادارۀ کل امور زنان، مرداد ۱۳۸۳ش
ـ داوری پنجمین جشنوارۀ تئاتر بانوان، سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری تهران، ۱۳۸۴ش
ـ داوری جشنوارۀ لباس فولکلور کشور های مختلف، انجمن فرهنگی ـ هنری سیپان،۱۳۸۴ش
ـ داوری مراسم بالماسکه، انجمن فرهنگی باشگاه آرارات، ۱۳۸۵ش
ـ داوری مسابقات طراحی لباس دانشجویی، انجمن صنفی طراحان صحنه و لباس، ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ش
ـ داورى بخش علمى دانشگاهى سومین جشنوارۀ بین المللى مد و لباس فجر، اسفند ۱۳۹۲ش.
۷ ـ سوابق تدریس در دانشگاه ها و مراکز آموزشی و فرهنگی
الف) فهرست واحد های درسی:
ـ آشنایی با پارچه و لباس های سنتی
ـ طراحی لباس های فولکلور(سنتی)
ـ تاریخ لباس ایران
ـ تاریخ لباس غرب
ـ طراحی پایه
ـ طراحی لباس صحنه
ـ طراحی لباس روز ـ مد
ـ واحد اجرایی کارگاه لباس
ـ آشنایی با دوخت و طراحی لباس
ب) فهرست دانشگاه ها ومراکز آموزشی و فرهنگی:
ـ دانشگاه الزهرا، دانشکدۀ هنر ، بهمن ۱۳۶۳ ـ خرداد ۱۳۶۷ش
ـ دانشگاه تهران، دانشکدۀ هنر های زیبا ، مهر ۱۳۶۴ تا کنون
ـ دانشگاه تربیت مدرس، در مقطع کارشناسی ارشد ، از ۱۳۶۵ ـ ۱۳۷۱ش
ـ دانشگاه آزاد، دانشکدۀ هنر و معماری ، مهر ۱۳۶۷ ـ ۱۳۸۶ش
ـ تأسیس و تدریس در کلاس های آزاد دانشکدۀ هنر های زیبا ، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲ش
ـ دانشگاه سوره، از ۱۳۸۶ ـ ۱۳۹۰ش
ـ کلاس های آزاد حوزۀ هنری ، سازمان تبلیغات اسلامی
ـ کلاس های آزاد کانون تئاتر بانوان، مرکز هنر های نمایشی
ـ کلاس های آزاد ادارۀ برنامه های نمایشی ، مرکز هنر های نمایشی.
۸ـ استاد مشاور و راهنما برای دانشجویان
دکتر ادنا زینلیان از ۱۳۶۳ش تا کنون سمت استاد مشاور و راهنمای بیش از ۲۸ دانشجوی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشته های طراحی صحنه، طراحی لباس مد و پژوهش هنر بر عهده داشته است.
۹ـ سخنرانی ها، مقالات و تحقیقات علمی
ـ سخنرانی در دومین جشنوارۀ تئاتر دانشجویان کشور، با موضوع «جایگاه طراحی لباس در صحنه»، تالار مولوی، ۱۳۶۵ش
ـ نگارش مقاله با موضوع «طراحی لباس صحنه»، در کتاب صبح ، ش۷، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش
ـ سخنرانی در نخستین هم اندیشی آموزشی تئاتر جوانان کشور (رئالیزم در تئاتر )، با موضوع «تاریخ تحولات لباس» ، تالار وحدت ، ۸ مهر۱۳۷۱ش
ـ پروژه طراحی و تحقیق با موضوع «ساماندهی پوشاک آقایان»، به سفارش وزارت ارشاد اسلامی، آذر ۱۳۷۵ش
ـ سخنرانی در خانۀ هنرمندان، با موضوع «آسیب شناسی طراحی لباس تئاتر» ، ۱۳۸۳ش
ـ سخنرانی در انجمن فارغ التحصیلان ارمنیان، با موضوع «اهمیت و جایگاه مد و لباس در زندگی روزمره»، ۱۳۸۴ش
ـ سخنرانی در دانشگاه شریعتی، با موضوع «تفاوت طراحی لباس مد و صحنه»، ۱۳۸۵
ـ مشاورۀ هنری با موضوع «آسیب شناسی لباس بازیگران زن در سریال های تلویزیونی»، دفتر امور زنان، صدا و سیما، ۱۳۸۵ش
ـ سخنرانی در انجمن بانوان ارمنی ایران(های گین)، با موضوع «مد و تروکاژ»، ۱۴ آبان ۱۳۹۲.
۱۰ـ سمت ها و عناوین
ـ طراح لباس مرکز هنر های نمایشی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با درجۀ یک هنرمندی معادل دکتری
ـ طراح و مسئول آرشیو لباس تالار وحدت
ـ طراح و مسئول کارگاه های لباس مرکز هنرهای نمایشی
ـ طراح و مسئول واحد طراحان صحنه (دکور و لباس) مرکز هنر های نمایشی
ـ طراح و رئیس اداره طراحان صحنه و کارگاههای مرکز هنر های نمایشی
ـ طراح و عضو و رئیس هیئت مدیرۀ انجمن طراحان صحنه و لباس تئاتر ایران.
۱۱ـ همکاری ها
ـ همکاری در اکثر جشنواره های تئاتر فجر، از ۱۳۶۰ تا کنون
ـ همکاری با بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی، از ۱۳۶۳ تا کنون
ـ همکاری برای تأسیس موزۀ نظامی (بخش پوشاک نظامى ایرانیان از ۲۵۰۰ سال پیش تاکنون)
ـ همکاری علمی با مرکز تحقیقاتی پژوهش و هنر وابسته به دانشگاه هنر، ۱۳۷۶
ـ همکاری علمی با جشنوارۀ خوارزمی
ـ همکاری با جشنواره های بین المللی عروسکی
ـ همکاری با جشنواره های آئینی ـ سنتی
ـ همکاری با بخش فرهنگی ـ هنری حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی
ـ همکاری با حوزۀ معاونت پژوهشی دانشگاه هنر
ـ همکاری هنری با بخش فرهنگی کودکان بهزیستی
ـ همکاری با انجمن دانشگاهیان ارمنی ایران
ـ همکاری علمی با پژوهشکدۀ خوارزمی
ـ همکاری با بخش فرهنگی ـ هنری انجمن های باشگاه آرارات، سیپان و چهارمحال از جمله طراحی لباس برای اپرت های هفت کوتوله، به کارگردانی لوریک میناسیان؛ خاموشی بزرگ، به کارگردانی سدا شاوردیان؛ درخت زرد آلو، به کارگردانی آنوش آلکسانیان، نگاهی به تاریخ، به کارگردانی آیدا گریگوریان؛ سایات نوا، به کارگردانی مری هاکوپیان؛ بل بوقی، به کارگردانی مادام یلنا؛ دیر باشد و خوش باشد، به کارگردانی آنوش الکسانیان؛ و طراحى لباس هاى گروه رقص فولکلوریک ارمنیان، به رهبرى اوهانجانیان.
۱۲ـ لوح های تقدیر و جوایز
ـ سکۀ یادبود برای طراحی لباس نمایش هزارۀ بو علی، سازمان ملل، یونسکو، ۱۳۵۹ش
ـ لوح تقدیر از هفتمین جشنوارۀ بین المللی فجر، ۱۳۶۷ش
ـ لوح تقدیر و سپاس از طرف سازمان گسترش و نوسازی در صنایع ایران، برای طراحی لباس کارکنان، ۱۳۶۹ش
ـ لوح تقدیر و قدردانی برای طراحی لباس سپاه پاسداران، رئیس ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹ش
ـ لوح تقدیر و سپاس برای مسئولیت تحقیقات و اجرای پوشاک تاریخی نمایشگاه تاریخ صد سالۀ لباس بانوان در سومین نمایشگاه «تشخص و منزلت زن در نظام اسلامی»، از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر مهاجرانی، آبان ۱۳۷۱ش
ـ دیپلم افتخار و تندیس برای فعالیت مستمر در عرصۀ سینما، تلویزیون و تئاتر، از سوی مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور در مراسم تجلیل از اساتید و پیش کسوتان هنرمند ارمنی، در محل باشگاه فرهنگی ـ ورزشی آرارات، ۱۳۷۱ش
ـ لوح تقدیر از دوازدهمین جشنوارۀ بین المللی فجر، ۱۳۷۲ش
ـ لوح تقدیر و سپاس از نخستین نمایشگاه بین المللی حجاب، از سوی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران، ۱۳۷۴ش
ـ لوح تقدیر از طرف تئاتر ملی ارمنیان برای اپرت اوش لینی، نوش لینی(دیر باشد و خوش باشد)، ۱۳۷۶ش
ـ لوح تقدیر از هفدهمین جشنوارۀ بین المللی فجر، ۱۳۷۷ش
ـ لوح سپاس برای فعالیت مستمر به مناسبت روز جهانی تئاتر، از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر مهاجرانی،۱۳۷۷ش
ـ لوح تقدیر و سپاس برای فعالیت مستمر و ارزشمند در عرصۀ فرهنگ و هنر اسلامی، از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دکتر مهاجرانی، ۱۳۷۸ش
ـ لوح تقدیر از هیجدهمین جشنوارۀ بین المللی فجر، ۱۳۷۸ش
ـ لوح تقدیر از نوزدهمین جشنوارۀ بین المللی فجر، ۱۳۷۹ش
ـ لوح تقدیر از بیست و یکمین جشنوارۀ بین المللی فجر، ۱۳۸۱ش
ـ لوح تقدیر و سپاس از گردهمایی پژوهشی هنر و زندگی، از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مهر ۱۳۸۲ش
ـ دیپلم افتخار و تندیس زرین برای نمایش زکریای رازی، در بیست و چهارمین جشنوارۀ بین المللی تئاتر فجر ،۱۳۸۴ش
ـ لوح تقدیر و سپاس از جشنواره رجائی، به منزلۀ کارشناس نمونۀ سال ۱۳۸۴، از سوی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۴ش
ـ لوح تقدیر و سپاس پیشکسوتان عرصۀ فرهنگ و هنر، از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، صفار هرندی، ۱۳۸۶ش
ـ لوح تقدیر و سپاس برای یک عمر تلاش صادقانه در راه بالندگی هنر، از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۶ش
ـ لوح تقدیر و سپاس از پنجمین دورۀ بزرگداشت هفتۀ تئاتر، خانه تئاتر، ۱۳۸۷ش
ـ لوح تقدیر و سپاس از ششمین دورۀ بزرگداشت هفتۀ تئاتر، خانه تئاتر، ۱۳۸۸ش
ـ لوح تقدیر و سپاس از سوی ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران، مدیر کل دفتر آموزش و توسعه فعالیت های هنری، ۱۳۹۰ش
ـ سپاس نامه از طرف نمایندۀ ارمنیان تهران و شمال کشور در مجلس شورای اسلامی، دورۀ نهم، جناب آقای دکتر کارن خانلری، به پاس حضور مستمر و ارجمند در امر تدریس، تحقیق و تولید علمی، اردیبهشت ۱۳۹۲ش
ـ تقدیرنامه از سوی رئیس هیئت مدیرۀ انجمن زنان ارمنیان ایران (های گین)، آبان ۱۳۹۲ش.
۱۳ـ نکوداشت ها
ـ در ۱۳۷۱ش مؤسسۀ ترجمه و تحقیق هور طی مراسم تجلیل از اساتید و پیش کسوتان هنرمند ارمنی در عرصۀ سینما، تلویزیون و تئاتر ایران، در محل باشگاه فرهنگی ـ ورزشی آرارات، از ایشان تجلیل به عمل آورد.
ـ در ۱۳۸۸ش دانشگاه سوره در روز جهانی تئاتر فعالیت هنری ایشان را نکو داشت.
ـ دانشگاه تهران، پردیس هنر های زیبا، در دوازدهمین جشنوارۀ سراسری تئاتر تجربی، که در اسفند ۱۳۸۹ش برگزار شد، برای یک عمر تلاش در عرصه تدریس و فعالیت در عرصه هنر مراسم نکوداشتی در جمع دانشجویان دکتر زینلیان و سایر اساتید برگزار کرد.
ـ خانۀ تئاتر ایران به مناسبت روز جهانی تئاتر از سوی انجمن طراحان صحنه و لباس مراسم بزرگداشتی در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ش در تالار بتهون خانۀ هنرمندان برگزار کرد که در این مراسم به پاس سال ها تلاش بی دریغ در بخش فرهنگ و هنر، به ویژه نمایش، نشان ویژه به همراه مدال یادمانخانۀ تئاتر به ایشان اعطا شد.
ـ در اسفند ۱۳۹۲ش، طی مراسم نکوداشت زنان برتر جامعۀ ارمنى، که از سوی انجمن خیریۀ بانوان ارمنى تهران برگزار شد، از یک عمر فعالیت هنری ایشان تجلیل به عمل آمد.
پی نوشت ها:
۱ـ دکترای پژوهش هنر، عضو هیئت علمی دانشکدۀ سینما و تئاتر دانشگاه هنر، تهیه کننده، نویسنده، بازیگر، طراح صحنه و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، صاحب امتیاز و مدیر مسئول و سردبیر ماهنامۀ سینما ـ تئاتر و مدیر گروه رشتۀ نمایش دانشکدۀ سینما و تئاتر.
bruno santini2ـ
Montserrat 3ـ
Emmanuel Roblès 4ـ
Freiedrick Duerrenmatt 5ـ
Becket 6ـ
Jean Anouilh 7ـ
Sizwe Banzi Is Dead 8ـ
Harold Athol Lanigan Fugard 9ـ
doctor knock 10ـ
Vatzlav 11ـ
Slawomir Mrożek 12ـ
MacBird 13ـ
Barbara Garson 14ـ
Play Strindberg 15ـ
Woyzeck 16ـ
Santa Cruz 17ـ
John Gabriel Borkman 18ـ
Henrik Johan Ibsen 19ـ