فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۲۰
دستاوردهای فرهنگی ارمنیان جلفای اصفهان
نویسنده : هرایر شانظریان
همایش علمی تحت عنوان کلی« نقش محوری الفبا در فرهنگ ارمنی » به اهتمام دانشکده زبان های خارجی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز برگزار شده است که در این بخش چهارمقاله برگزیده از مقالات ارائه شده در همایش مزبور را عیناً جهت آگاهی خوانندگان فصلنامه عرضه می نماییم.
علی رغم تصور عمومی، سابقه روابط ایران و ارمنستان طبق اسناد و شواهد تاریخی، به بیش از دو هزار سال می رسد. ارمنیان از دیرباز به عنوان تاجر، نظامی و مشاور در ایران می زیسته اند.
اولین مهاجرت بزرگ و گروهی ارمنیان به دست اردشیر ساسانی در سده سوم میلادی و دومی به وسیله شاپور دوم، پادشاه ساسانی، صورت پذیرفته است.براساس داده های مورخین ارمنی، تعداد ارمنیانی که در این دوره به ایران مهاجرت کرده اند قابل ملاحظه بوده اما در طول زمان، آنها هویت خود را از دست داده و از بین رفته اند. با این وصف سابقه زندگی سامان یافته ارمنیان در ایران و گسترش آن به زمان سلطنت شاه عباس اول بر می گردد.
این پادشاه به خاطر به اجرای در آوردن برنامه های نظامی، اقتصادی، و سیاسی خود، در نظر داشت که صنعت و تجارت داخلی و خارجی را توسط ارمنیان جلفای نخجوان توسعه دهد و ثروت آنان را در خدمت خود بگیرد به علاوه در جنگ مداوم بین ایران و عثمانی، برای نظامیان دشمن، مناطقی متروک و خالی از سکنه را باقی بگذارد. بنابه دلایل فوق، شاه عباس دستور داد که ارمنیان ساکن در جلفای نخجوان و نواحی اطراف را به زور از آن محل منتقل نمایند و تمامی آثار سرزمین جلفا را بسوزانند و نابود کنند. بنابراین در سال های ۱۶۰۴-۱۶۰۵ م مهاجرت ارمنیان زیر نظر مستقیم شاه عباس به وسیله زور و فشار صورت گرفت و به یکی از تراژدی های تاریخ زندگی ارمنیان مبدل گشت.
گرچه سپاهیان قزل باش با اسب ها و شترهای خود مهاجرین را در حمل اثاث و نوشته هایشان به این سوی رود ارس کمک می کردند، اما کوچ کنندگان به دلیل سرمای زمستان، بیماری و گرسنگی که در چنین شرایطی معمول است تلف شدند و از هشتاد هزار خانوار ارمنی تنها شصت هزار خانوار به ایران رسیدند. از این تعداد سی هزار خانوار در گیلان و مازندران مستقر شدند و بقیه آنان در شهرهای اصفهان، قزوین، کاشان و همدان سکنی گزیدند. مهاجرین و اهالی جلفای قدیم در منطقه ای از اصفهان واقع در جنوب زاینده رود سکونت اختیار کردند و شهر جلفای نو را به یاد شهر قدیمشان واقع در ارمنستان بنا نهادند. بقیه ارمنیان در شهر اصفهان و روستائیان در نواحی اطراف شهر مانند لنجان، فریدن، چهارمحال، واطراف شهر اراک سکنی داده شدند.
براساس تجارب پیشین و روحیه خلاق اهالی جلفا در مدت زمان بسیار کوتاهی جلفای نو به یکی از مراکز مهم تجاری ارمنیان تبدیل شد. به طوری که در طول سده هفدهم و دهه های اول سده هجدهم م. آنان عاملین فعال توسعه روابط تجاری-اقتصادی ایران با هندوستان و اروپا و روسیه شدند. این وضعیت هم به تحکیم روابط تاجران ارمنی با دولتمردان آن زمان ایران یاری می کرد و هم خزانه دولت از ثروت و پول پر می شد. به این ترتیب طی سده هفدهم م. جلفای نو به مرکز اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و دینی ارمنیان مهاجر تبدیل شد.
ارمنیان ساکن در جلفا بلافاصله بعد از استقرار با استفاده از سنت دیرینه و روحیه فرهنگی حاکم برآنان و به خاطر نگرانی در حفظ هویت ملی شروع به بینان گذاری مراکز و نهادهایی نمودند تا آنها را در برابر مشکلات عدیده در آینده حفظ نمایند.اکنون که قریب به چهار صد سال از تاریخ بنیان گذاری جلفای نو می گذرد و این شهر تبدیل به ناحیه ای از نواحی شهر بزرگ تاریخی و صنعتی اصفهان شده است، هنوز هم جلوه ای فرهنگی دارد. وجود کلیساهای متعدد، ساختمان های مسکونی سنتی با تزئینات داخلی خاص، مدسه هایی که قدمت ساختمان و سابقه آموزشی آنان به بیش از یکصد سال می رسد و کوچههای تنگ و باریک و ساکنانی با آداب و رسوم سنتی و تا اندازه ای دارای فرهنگ خاص، به این نماد و جلوه کمک می کنند.
از دیر باز سنتی سنجیده و بهینه بر روحیه و اعتقاد جامعه ارمنی حکمفرما بوده و آن این بوده که معبد و مکتب را از نان شب واجب تر می دانستند و بر حسب تقدیر به هر کجا که کوچ کرده اند و در وهله اول عبادتگاه و در کنار آن مدرسه را دایر نموده اند. جلفا نیز به نوبه خود نمونه ای از این اعتقاد است. تعدد کلیساها که زمای ۲۴ بوده و امروز ۱۳ آن باقی است، ساختمان های مدارس، نهادهای فرهنگی-ورزشی و بهداشتی، انجمن های زنان و خانه سالمندان که هنوز به کار خود ادامه می دهند بهترین گواه این ادعا هستند و نظر هر بیننده متفکری را به خود جلب می نمایند.
اینک شرحی مختصر درباره این مراکز و حوزه ها:
۱- کلیسای وانک: ارمنیان جلفا دو یا سه سال پس از استقرار موقتا نمازخانه کوچکی در محل کلیسای وانک امروزی بنا کردند. در سال ۱۶۵۵ م این دیر ویران و به جای آن کلیسای تاریخی و مشهور سورب آمناپرگیج احداث شد. این کلیسا در حال حاضر دایر و در خدمت مراسم مذهبی ارمنیان جلفا و دیدار گردشگران ایرانی و خارجی است.
ساختمان کلیسا نه سال طول کشید و پایان آن به سال ۱۶۶۴ م می رسد. دیوارهای کلیسا به دست نقاشان و هنرمندان سرشناس ارمنی چون میناس استپانوس و هوهانس مرکوز با رنگ روغن و به شیوه ای جالب نقاشی شده است. این آثار گرانبها و منحصر به فرد طی بیش از ۳۰۰ سال عمر خود دچار آسیب شده اند و احتیاج به توجه و مرمت توسط میراث فرهنگی کشور را دارند.موضوع نقاشی های کلیسا تصاویری از داستان خلقت مطابق با روایات کتاب مقدس، زندگی نامه حضرت مسیح و حواریون تصویری از بهشت و دوزخ و بالاخره روایات شکنجه های گریگور مقدس نورافشان است. که وی بانی پذیرش دین مسیح به عنوان دین رسمی کشور در ارمنستان و اولین جاثلیق کلیسای ارمنی است. در اینجا باید اضافه کرد که سال ۲۰۰۱ م مصادف با سالگرد ۱۷۰۰ سال پذیرش دین مسیح از جانب دولت و ملت ارمنی است.
سطح داخلی کلیسا تا ارتقاع یک و نیم متر به وسیله کاشی های الوان و منقوش که در سالهای ۱۷۱۰ تا ۱۷۱۶ م ساخته شده پوشانده شده است.محوطه کلیسای وانک با وجود نمازخانه، موزه،کتابخانه و بنای یادبود شهدای ۲۴ آوریل، مجموعه ای است که هر بیننده را به فکر وا می دارد. با مشاهده این مجموعه تا اندازه ای می توان به بدعت هنری و فرهنگی این قوم کهنسال در رشته های معماری و نقاشی و همچنین به احساسات ملی-مذهبی آنان پی برد.
جز کلیسای وانک، شهر جلفا دارای ۲۳ کلیسای دیگر هم بوده است که همه آنها مربوط به سده هفدهم م. هستند. هم اکنون از این تعداد تنها ۱۳ کلیسا برجای مانده است که با گنبدهای و نماهای خارجی خود فضای روحانی خاصی به منطقه می بخشند. قابل ذکر است که دیوارهای کلیساهای بیت اللحم مقدس و مریم مقدس منقوش است و دیگر کلیساها هر یک به نحوی دارای ارزش تاریخی هستند.
۲- مدرسه ها: به طوری که قبلا اشاره شد وجود مدرسه ها از همان ابتدا شرط لازم حفظ موجودیت هر جامعه سازمان یافته مهاجرنشین ارمنی بوده و هست و در زندگی آن جامعه دارای نقش اساسی است. مدرسه نه تنها مرکز علم و آموزش بلکه فراهم کننده غذای معنوی و روحی برای این جوامع بوده و جلفا هم از این امر مستثنی نبوده است. اسناد و شواهد نشان می دهند که مدرسه ها در جوار و اغلب در داخل کلیساها دایر بوده اند اما اولین مدرسه رسمی به معنی امروزی در سال ۱۸۳۳ م کار خود را آغاز کرد. در سال ۱۸۵۴ م به توسط کمک مالی تاجری از جاوه، اولین مدرسه دخترانه که در عین حال اولین در نوع خود در ایران نیز بوده است تاسیس شد.
به علت کمبودهای مالی و نداشتن معلمین واجد شرایط مراکز یاد شده در سال ۱۸۸۰ م متمرکز شده و مدرسه مرکزی جلفا که مخارج ساختمان آن را تجار ارمنی هندوستان برمه و جاوه برعهده گرفته بودند، تاسیس شد. این ساختمان با سالن زیبا و دو طبقه هم اکنون به عنوان مدرسه دخترانه آرمن در خدمت تعلیم و تربیت ارمنیان جلفا قرار دارد.در سال ۱۹۰۳ م در یکی دیگر از محله های جلفا با کمک و امکانات مالی بانویی خیر از ساکنان مسکو به نام وارواره کانانیان ساختمان، جدیدی برای مدرسه دخترانه احداث شد که به یاد شوهر مرحوم آن بانو کانانیان نامیده شد.مدرسه کاتارینیان که آن نیز مخصوص دختران بوده است اکنون به عنوان دبیرستان پسرانه مورد استفاده است.این مدرسه ها تا سالها ۱۹۳۶ م با برنامه های خاص خود اداره می شدند اما در آن سال به دستور رضاشاه مراکز آموزشی ارمنیان ایران تعطیل و ساختمان های آنها ضبط شد. این وضعیت تا سال ۱۹۵۵م در جلفا ادامه یافت و سپس به ارمنیان بازپس داده شد.
۳- اولین چاپخانه ایران: در محوطه کلیسای وانک، در ضلع جنوب غربی آن، ساختمان کوچکی با وسایل محقر اما با گذشته ای طولانی و پرفراز و نشیب وجود دارد. که اولین چاپخاه ایران است و تاریخ بنیان گذاری آن به سال ۱۶۳۶ م بر می گردد. حدودا کمتر از ۲۰۰ سال بعد از اختراع صنعت چاپ، در گوشه ای از سرزمین پهناور ایران و در محلی محقر، شخصیتی روشنفکر و پرکار یعنی پیشوای مذهبی وقت ارمنیان جلفا خاچاطور وارتاپط کساراتسی و همکارانش با امکاناتی بس محدود اما با روحیه ای امیدوار و ایثارگر سعی داشتند از برکت این اختراع مهم سودی ببرند. بعد از یکسال و نیم کار و کوشش رنج آنان به باز نشست و دستگاه چاپ به راه افتاد و اولین کتاب به زبان ارمنی در ایران به نام ساقموس به چاپ رسید.
قابل ذکر است که کساراتسی یکی از دستیاران طلبه اش را به نام هوهانس به منظور آشنایی بیشتر با صنعت چاپ و تهیه دستگاه چاپ جدید به اروپا اعزام کرد. این شخص بعد از هفت سال اقامت در اروپا و فراگیری فنون جدید چاپ با یک ماشین چاپ تازه به کلیسای وانک برگشت و به کار چاپخانه رونق بخشید.
در این کار مهم فرهنگی نقش مالی تجار و بازرگانان ارمنی را که به اروپا رفت و آمد داشتند نباید فراموش کرد. اسماعیل رائین در این مورد چنین می نویسد. ایجاد اولین چاپخانه در ایران آن هم زمانی که در سراسر منطقه وسیع خاورمیانه تنها گروهی انگشت شمار فقط نامی از این صنعت جدید را شنیده بودند گامی موثر و اقدامی جسورانه در راه پیش برد هنر و فرهنگ این سرزمین و اخذ تمدنی جدید از کشورهای اروپایی بود که افتخار آن به حق و برای همیشه از آن برداران ارمنی ما خواهد بود.
۴- نسخ خطی و موزه کلیسای وانک: به هنگام مهاجرت گسترده در سالهای ۱۶۰۴-۱۶۰۵ م کوچ کنندگان ارمنی مقدار زیادی اشیای نفیس تاریخی وسایل مقدسه و کتب خطی را که یادگار پدران و اجداشان بود با بهایی سنگین به همراه خود به این طرف رود ارس انتقال دادند. آنان طی سکونت خود در منطقه جدید و در طول زمان آثار پرارزش دیگری که نمایانگر روحیه خلاق و مبتکر آنان است به وجود آوردند.
گرانبهاتری میراث موجود در کلیسای وانک در درجه اول کتب خطی است که تعدادشان قابل ملاحظه است. تاریخ نسخ خطی موجود در کلیسای وانک همانند تاریخ زندگی پرفراز و نشیب آنان و حاصل رنج های فراوان است ایساهاکیان شاعر مشهور ارمنی در این مورد چنین نوشته است راهبان ما در اینجا با جرعه ای آب و لقمه ای نان و تحمل بسی رنج و زحمت شب تا صبح سرگذشت ما را بر روی پوستین های بی رنگ به رشته تحریر کشیدند.
کلیسای وانک از نظر دارد بودن نسخ خطی فراوان در مقایسه با سایر مراکز نسبتا غنی است و بعد از کتابخانه مجهز ماتناداران در ایروان و کتابخانه های ارمنیان در اورشلیم و کتابخانه مخیتاریان در ونیز مقام چهارم را داراست.موضوع های این کتاب ها بیشتر مذهبی و اقتباس شده از مندرجات کتاب مقدس و انجیل است در بعضی از آنان راجع به اصول و مبانی دینی و اخلاقی، الهیات، تاریخ، پزشکی و دستور زبان بحث شده است. اکثر این کتاب ها با نقاشی های متناسب با متن مزین شده و قدیمی ترین آنها مربوط به سده نهم و دهم م. است.بطوری که در بالا اشاره شد ارمنیان تعدادی از این نسخه های خطی را حین کوچ با خود آورده اند ولی بعداً خود کلیسای وانک تبدیل به مرکزی برای نوشتن کتاب های خطی شد.
صدها کتاب خطی در این مرکز نسخه نویسی، تزئین، طلا کوبی و با جلدهای چرمی و نقره ای مجلد شده اند. مضمون یادداشت های این کتاب ها به عنوان مقدمه، گواه زنده ای برروحیه مصمم و خلاق نویسندگان آن است.
از دیگر نسخه های خطی پرارزشی که در موزه کلیسای وانک حفظ می شوند کتاب هایی است که در کلیساهای ارمنستان بخصوص در ارمنستان غربی نگاشته شده اند و آنها کلیساهایی هستند که امروزه از اکثر آنها اثری باقی نیست.
موزه کلیسای وانک
مجموعه ای از آثار و اشیای موجود در کلیسای وانک در سال ۱۹۰۶ م به همت و هزینه خیری به نام هاروتیون درهوهانیان نویسنده کتاب تاریخ جلفا در ساختمانی پنج اتاقه واقع در ضلع شرقی کلیسا گردآوری شد و کلیه آثار موجود در سایر کلیساها و مراکز نیز جمع آوری و به محل جدید منتقل گردید و تعدادی کتاب خطی قدیمی، چند تابلو و اشیای نفیس دیگر نیز در آنجا به نمایش گذاشته شد. تا اینکه در سال ۱۹۳۰ م آن محل را تماما به موزه اختصاص دادند.
اکنون ساختمانی مناسب با تجهیزات نسبتاً خوب تحت عنوان موزه کلیسای وانک که در سال ۱۹۷۱ م بنا شده به این کار اختصاص یافته است کلیه آثار موجود براساس طرح و راهنمایی پروفسور آرباک مخیتاریان از مدیران مسئول موزه سلطنتی دارد و یکی از دیدنی های جذاب برای جهانگردانی که به اصفهان می آیند به حساب می آید به جز کتاب های خطی موزه مجموعه ای از فرامین شاهان ایران تابلوهای اصیل نقاشان معروف لباسهای سنتی و ملی جلفا لباسهای مراسم مذهبی و اشیای مقدس کلیسا سکه های قدیم ارمنی و ایرانی سومین دستگاه چاپ و قالب های دستگاه چاپ قبلی و کتاب های چاپی قدیم و غیره در این موزه جای دارند. در اینجا وجود کتابخانه ای در کنار موزه با چندین هزار جلد کتاب به زبان های مختلف و سابقه ای بس طولانی نیز قابل ذکر است.
تاثیر این فضای فرهنگی به جلفا محدود نشد و در خارج از مرزهای ایران نیز گسترش یافت و متفکرینی که از جلفا به هندوستان مهاجرت کرده بودند با انتشار جزوه ای به بیداری سیاسی مردم ارمنی کمک کردند. خانواده لازاریان برای گسترش وترقی هنر حکاکی بر روی فلز از جلفا به روسیه دعوت شد و اولین مجله ارمنی زبان آزدارار به وسیله هاروتیون کاهانا شماونیان شیرازی که زادگاه وی جلفا بود در سال ۱۷۹۴ م در مدرس منتشر شد.
این ترقی و گسترش فرهنگی متاسفانه از سال ۱۷۲۲ م تحت تاثیر رویدادهای سیاسی ایران و هجوم افغان ها متوقف ماند و روابطه ارمنیان جلفا با خارج قطع شد و جامعه ارمنی در دهه های بعد در انزوای کامل زیست. چنین به نظر می رسد که در سالهای بعد بیشتر به موفقیت های گذشته اکتفا شد و زمینه های مختلف فرهنگی هم در سطوح عادی باقی ماند. مثلاً در ادبیات منشا و سرچشمه همانا اشعار عاشق ها بود که تا سده ۲۰ به همان متوالی باقی ماند. قابل ذکر است که در این دوره ادبیات ایران هم راه را سراشیبی را طی می کرد.
هنر نقاشی در نیمه دوم سده نوزدهم م به خاطر داشتن رابطه با مکتب های نقاشی اروپایی شکل جدیدی به خود گرفت. بارزترین نماینده این دوره هاکوپ هوناتانیان بود که از ناصر الدین شاه لقب نقاش باشی گرفت. از تصویر گران و نقاشان دروه های بعد در جلفا سمبات گیوریقیان، یرواند ناهاپتیان در قید حیات و مرحوم یسایی شاهیجانیان را می توان نام برد.
در زمینه موسیقی و تئاتر اساس کار اغلب در سطح سرگرمی باقی ماند. تئاتر با وجود دارا بودن بینندگان نسبتا زباد چهره های خاصی را ارائه نکرد و اکثرا گروه های مدعو از سایر نقاط میدان را اشغال کردند تا گروه های محلی.در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم م کتابخانه ها در جلفا شروع به کار کردند و علی رغم همه دشواری ها به طور دایم به کار خود ادامه دادند.قابل ذکر است که تاریخ جلفا را مورخ نامی هاروتیون درهوهانیان در سال ۱۸۴۰ م تدوین و در سال ۱۸۸۰م در دو مجلد منتشر ساخت. این اثر بعد از تاریخ آراکل داوریژتسی تبریزی منبع تاریخ جلفا است.
در چنین شرایطی ارمنیان جلفا وارد سده ۲۰ م شدند. از سالهای ۱۹۲۰ م به بعد به دلایل اقتصادی و وجود صنعت نفت در منطقه خوزستان جوامع ارمنیان در شهرهای آبادان، اهواز، مسجد سلیمان، خرمشهر، آغاجاری و اندیمشک تشکیل شدند که بیشتر آنان از ساکنین جلفا بودند. طی سالهای جنگ ایران و عراق، بسیاری از آنان مجددا به اصفهان و سایر شهرهای ارمنی نشین خصوصا تهران مهاجرت کردند.
بدون تردید به خاطر وجود فضای فرهنگی و سنتی حاکم برجلفا در سال ۱۳۳۹ ش مسئولان وقت وزارت آموزش عالی رشته زبان و ادبیات ارمنی را در دانشگاه دولتی شهر اصفهان دایر نمودند که اکنون نیز با بیش از ۴۰ سال سابقه به کار خود ادامه می دهد. تحت چنین شرایطی است که جلفای نو با مدرسه ها کلیساها، موزه و انجمن های فرهنگی و ورزشی قلب تپنده ارمنیان اصفهان و جنوب ایران محسوب می شود.