فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۱۳ و ۱۴
بعد از ۸۵ سال، کشتار ارامنه، ترکیه را بستوه آورده است
نویسنده: استفان کینزر/ ترجمه:روبیک آقاجانیان
ایلازیگ، ترکیه ـــ باغستان های توت در ساحل دریاچه تفریحی، تقریباً یگانه باقیمانده از منطقه ای است که روزگاری در آن ارامنه به زندگی خود ادامه می دادند.
زمانی یکی از این درختان پر نقش و نگار در جوار کلیسای ارتودکس ارمنی که سال هاست از آن اثری نیست سربه فلک کشیده بود، ولی امروزه سایبانگاه طاهیر کاکربی ۶۶ ساله است که از مزارع خود به دریاچه مواج هزار می نگرد.
“آن ها ارامنه را به آن بالا بردند و کشتند.” خانم کاکربی به تپه ای در پشت سر اشاره کرده و می افزاید: “چاله ای کندند و تمامی اجساد را در آن ریختند. این را والدینم برایم تعریف کرده اند.”
متجاوز از یک میلیون ارمنی در منطقه ای که اکنون در شرق ترکیه واقع شده است زندگی می کردند تا اینکه ۸۵ سال پیش جامعه آنان در موج خشونت های قومی به تلی از خاکستر تبدیل گردید. بسیاری از مواردی که در آن زمان اتفاق افتاد هنوز مورد منازعه است، ولی تردیدی نیست که اینجا قربانگاه هزاران انسان بی گناه بوده.
یاسمین اورهان که سال پیش از دانشگاه محلی ایلازیگ فارغالتحصیل شد می گوید: “این مطلب جزو دروس مدرسه نیست ولی اگر علاقمند باشید، راه های متعددی برای پی بردن به حقیقت وجود دارد. شکی نیست که تعداد کثیری از ارامنه در اینجا به قتل رسیده اند.”
دوشیزه اورهان اذعان داشت که موضوع کشتار را از پدر بزرگ خود شنیده است.
اینجا در شرق ترکیه گذر زمان و نسل های متعدد کافی نبوده اند که قتل عام را از خاطره ها محو کنند. لیکن دردیگر نقاط کشور اکثر مردم از کشتار ۱۹۱۵ آگاهی ندارند و کُتُب درسی ترکیه فقط به طور ضمنی به آن اشاره می کنند. در این کُتُب آمده است که اغتشاش گران ارمنی علیه امپراطوری رو به زوال ترکیه دست به شورش زدند، ولی از واکنش دولت در کشتار صدها هزار غیرنظامی بعد از فروکش کردن شورش سخنی به میان نمی آورد.
در اینکه چگونه باید با این واقعه تاریخی روبرو شد، کشمکش های زیادی وجود دارد و حل و فصل آن تبدیل به یک جنگ تبلیغاتی جهانی بین ارمنستان و ترکیه شده است.
مقامات ارمنستان خواستار این هستند که دول خارجی، کشتار ۱۹۱۵ را به عنوان نسلکشی به رسمیت بشناسند. عده ای از ناسیونالیست های ارمنی معتقدند که اگر ترکیه مجبور به اعتراف و پذیرش گناه هولناک خود شود، گام بعدی ادعای غرامت یا باز پس گیری خطه ای که قبلاً جزو سرزمین های ارامنه بوده است، خواهد بود.
دیپلمات های ترک قویاً مقاومت می ورزند و صریحاً اعلام داشته اند، آن چه در سال ۱۹۱۵ در ترکیه به وقوع پیوست نه تنها ارامنه بلکه به مرگ مسلمان ها نیز منتهی گردید، لذا عادلانه نیست که یک جانبه به قضاوت نشست.
از دیدگاه غالب ترک ها، وقایع ۱۹۱۵ به گذشته ها تعلق دارد ولی در اذهان ارامنه از حضوری فعال و دائمی برخوردار است. آگاهی از آن چه به سادگی “نسلکشی” قلمداد می گردد، وجدان جوامع ارمنی سرتاسر جهان را میآزارد و اغلب همراه با ابراز خشم و انزجار از تمرد ترکیه است.
در دهه ۱۹۷۰ و۱۹۸۰، خشونت بالا گرفت و به اوج خود رسید. گروهی که خود را کماندوهای نسل کشی ارامنه می نامیدند، طی عملیاتی به منافع و مسئولین ترک حمله ور شدند. در این جریان عده ای از دیپلمات های ترک در آمریکا و سایر کشورها به قتل رسیدند و اماکن بسیاری شامل خطوط هوایی ترکیه در فرودگاه اورلی پاریس بمب گذاری شد.
امروزه نبرد به صحنه دیپلماسی کشانده شده. رهبران خارجی در بهار هر سال با سخنان سنجیده و محافظه کارانه اعلامیههایی به عنوان یادبود از نسلکشی انتشار می دهند.
ماه گذشته، پرزیدنت کلینتن طی بیانیه ای اینچنین اظهار داشت: “فاجعه بزرگ قرن بیستم: کوچ های اجباری و قتل عام حدوداً ۵/۱میلیون ارمنی در سال های آخر امپراطوری عثمانی.” ولی از به کارگیری واژه نسل کشی امتناع ورزید.
در سال گذشته ترکیه، بهبود قابل ملاحظه ای به روابط خود با یونان بخشیده اما با ارمنستان پیشرفتی حاصل نشده. دو کشور در موضوعات مختلف سیاسی با هم اختلاف نظر دارند ولی زخمی که فاجعه ۱۹۱۵ در روح ارامنه ایجاد کرده التیام نیافته است و کماکان به نقشی عاطفی در ناسازگاری با یکدیگر تداوم می بخشد.
در ماه های اخیر، تلاش هایی در راستای تحقق آشتی دو ملت به عمل آمده که در این بین می توان به کنفرانس مشترک صاحبنطران ترک، ارمنی و آمریکایی در دانشگاه شیکاگو جهت بررسی دقیق وقایع سال ۱۹۱۵ اشاره نمود.
سلیم درینگل، استاد تاریخ دانشکده بوسفور استانبول که یکی از شرکت کنندگان در گردهمایی مزبور بود، دقایقی قبل از ایراد سخنرانی پیرامون روابط ترک ـــ ارمنی چنین اظهار می دارد: “این دشوارترین مقوله عمر من هست.” وی می افزاید، “مو شکافی در بحران ارامنه همانند سرگردانی در وسط میدان مین است.”
محققین شرکت کننده در شیکاگو موافقت نمودند به جلسات خود ادامه دهند. گروهی دیگر در بهار امسال مجموعه نشست هایی را در اطریش تدارک دیده اند.
طی مناسبت دیگری، هفت نفر از بانوان ترک و ارمنی، همگی در سنین بیست، نهضت جدیدی برای بهبود روابط دو ملت برپا کرده اند. اولین مرحله این پروژه جمع آوری اعانه برای احیاء کلیسای ارمنی در نزدیکی وان ـــ شهری در شرق ترکیه که زمانی پایتخت ارمنستان محسوب می شد- اختصاص خواهد داشت.
سافاک پاوی، خبرنگار ترک می گوید: “این چنین اقدامی تا به حال انجام نپذیرفته است. ما می خواهیم الگوی اتحاد و آشتی میان دو ملتی باشیم که مدت ها با دوستی و مسالمت در کنار هم زندگی می کردند ولی در مقطعی از زمان با هم غریبه و دشمن شدند. احیاء کلیسا، به مثابۀ طلب آمرزش برای رفتگان و احیاء معنویات گذشته است.”
حومۀ ایلازیگ تنها یکی از مناطقی است که نظامیان عثمانی و سرکردگان کرد در بهار و تابستان ۱۹۱۵ ارامنه را به خاک و خون کشیدند، اما از آنجا که جمعیت کثیری از خارجیان در اینجا زندگی می کردند، کشتارها را به عینه دیده و به ثبت رسانده اند.
یکی از خارجیان، لزلی دیویس ـــ کنسول وقت آمریکا ـــ بعد از قتل عام به بازدید از اطراف دریاچه هزار که در آن زمان گل کوک نامیده می شد، می پردازد و در یادداشت های خود چنین می نویسد. “هزاران هزار ارمنی، اکثراً زنان و کودکان بی پناه در سواحل دریاچه بطور وحشیانه ای قصابی شده، از هم دریده و اجساد و اندام های آنان در اطراف پراکنده بود.”
سالهاست اماکن متعلق به ارامنه این محل شامل خانه ها، مدارس و کلیساها، ویران شده و یا اجازه بازسازی پیدا نکرده اند. روستاهای جدیدی ظاهر شده و ساکنین در زیر درختان توتی که یک قرن پیش ارامنه در اطراف خانه های تابستانی خود کاشته بودند به تفریح و گردش می پردازند.
معذالک آثاری از حیات جامعه ارمنی در این منطقه یافت می شود. با ۲۵۰ دلار می توان سینی سنگین بزرگ مسی که نام صاحب ارمنی آن به وضوح در پشت حک شده خریداری نمود.
نوزات گونولتاس، مدیر ایستگاه مخابراتی در ساحل دریاچه، مورخ محلی به شمار می رود، زیرا پدرش برحسب عادت ساعت ها برای فرزندش از گذشته ها صحبت می کرده. علی رغم برادران ترک دیگر مناطق خود، وی و سایر اهالی شهر خوب می دانند که در سال ۱۹۱۵ در این نقطه از ترکیه چه رخ داده است.
گونولتاس در حالی که فنجان چای در دست دارد می گوید: “دیگران نمی دانند چون متعلق به اینجا نیستند. پدرم می گفت ترک ها در آن زمان ضعیف شده بودند و همین شد که ارامنه در صدد شورش بر آمدند. دولت دستورقتل آن ها را صادر کرد. تقریباً همه کشته شدند. در اینجا جنگی در کار نبود، بلکه یک قتل عام بود.”
پینوشت:
1-Stephen Kinzer, New York Times Service International Herald Tribune, Wednesday, May ۱۷, ۲۰۰۰