فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۸۰
بررسی ویژگی های معماری کلیسا
نویسنده: ناره دِرآوانسیان / آلینا کریم مسیحی
چکیده
انسان از ابتدای خلقت گرایشی عمیق به عبادت داشته و همواره حس پرستش با او همراه بوده است. از این رو، شروع به ساخت عبادتگاهها کرده تا به پناهگاهی اطمینان بخش در این کرۀ خاکی دست یابد. مسیحیت به منزلۀ یکی از ادیان الهی مفاهیم و ارزشهایی را از زمان میلاد حضرت مسیح(ع) تا به امروز برای پیروان خود به ارمغان آورده است که اثرات آن را در معماری کلیساها میتوان مشاهده کرد. این پژوهش به بررسی ارزشهای معماری کلیساها اختصاص دارد و به سابقۀ تاریخی و جنبه های فرهنگی و اجتماعی کلیساها در دورههای گوناگون می پردازد.
در مقالۀ حاضر، تاریخچهای مختصر از مسیحیت آورده و ساختار کلیساها و نمادها و نشانهها از زمان صدرمسیحیت تا پس از انقلاب صنعتی به اختصار بیان شده است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای حکمی معماری کلیساها و نمادهای مورد استفاده در آنها است تا شاید گامی در جهت شناخت هرچه بیشتر اصول و ارزشهای معماری گذشتگان باشد.
مقـدمـه
مسیحیت یکی از ادیان الهی و مبتنی بر تعالیم و سخنان عیسای ناصری (مسیح) است. باور به تثلیث، مرگ مسیح به منزلۀ کفارۀ گناهان بشر، غسل تعمید و روحالقدس از اعتقادات بنیادین این آیین محسوب می شود. مسیحیت آیینی یکتاپرستانه است که با دارا بودن جمعیت تقریبی ۲/۵ میلیارد نفر بزرگ ترین دین جهان از نظر جمعیت محسوب می شود.
کلمۀ فارسی کلیسا از واژۀ یونانی اکلزیا[۳] گرفته شده است. این کلمۀ یونانی دارای مفهومی کلی است که از واژۀ عبری Qahhal و مفاهیمی چون دعوت، احضار، اجتماع و عید مذهبی را در دل خود دارد. در عهد قدیم لغت اکلزیا به اجتماع مقدسی اطلاق می شد که در آن مردم برای برگزاری عید تجلیل از یهود دعوت، یا طبق کلام کتاب مقدس، احضار میشدند. [۴]
شکل گیری معماری کلیسا از صدر مسیحیت تا بعد از انقلاب صنعتی
معماری کلیساها از آغاز مسیحیت تا پس از انقلاب صنعتی طی هشت دوره شکل گرفته است:
صدر مسیحیت (قرن اول تا ششم میلادی ـ ایتالیا)
بیزانس (قرن ششم تا یازدهم میلادی ـ امپراتوری روم شرقی)
رومانِسک (قرن یازدهم و دوازدهم میلادی ـ راوِنا در ایتالیا)
گوتیک (قرن دوازدهم تا چهاردهم میلادی ـ فرانسه)
رنسانس(قرن چهاردهم تا شانزدهم میلادی ـ شمال ایتالیا)
باروک (قرن شانزدهم و هفدهم میلادی ـ ایتالیا)
روکوکو (قرن هجدهم میلادی ـ فرانسه)
بعد از انقلاب صنعتی.
۱. صدر مسیحیت (قرن اول تا ششم میلادی ـ ایتالیا)
دورۀ مسیحیت آغازین، به دو دورۀ پیگرد (برابر با تأسیس نخستین اجتماعات مسیحی در سدۀ نخستین میلادی) و دورۀ بازشناسی (از ۳۲۵ م، یعنی هنگامی که کنستانتین مسیحیت را دین رسمی امپراتوری روم اعلام کرد، تا حدود ۵۰۰ م، یعنی هنگامی که ایالتهای غربی امپراتوری روم زیر سیطرۀ پادشاهان بربر قرار گرفتند) تقسیم میشود. [۵]
دورۀ پیگرد
خصوصیات معماری این دوره عبارت است از:
ـ ایجاد مخفی گاهها و مقابر دخمه ای یا زیرزمینی در سدۀ سوم و چهارم
ـ ایجاد خانه های کلیسایی.
ـ مقابر دخمه ای
از آنجایی که مسیحیان از به رسمیت شناختن دین دولتی یا کیش پرستش امپراتور روم سرباز می زدند خرابکار سیاسی به شمار می رفتند. رومیان اعتقادات آنان را آیینی فاسد، گمراه، زشت و ننگین می دانستند و مسیحیان شدیداً تحت پیگرد قانونی قرار می گرفتند. از این رو، تا پیش از رسمی شدن این دین مقابر یا دخمههای زیرزمینی[۶] مکانی برای عبادت و دفن مردگانی بود که در ردیف شهدای صدر مسیحیت به شمار میرفتند. این دخمهها شبکهای از دالانها بودند که ابتدا در شهر روم ساخته شدند. در سطح دیوارهای جانبی این دالان ها تورفتگی هایی به موازات محور دالان برای نگهداری از اجساد مردگان گشوده می شد که لوکولوس[۷] نامیده می شدند.
در نگاه رومیان، مسیحیان فرقهای مزاحم و حتی، خطرناک به شمار میرفتند که میبایست مهار میشدند. یکی از شگردهای آنان برای مهار مسیحیان ممانعت از دفن مردگان مسیحی در زمین بود. این قانون، که بسیار ظالمانه به نظر میرسید، سبب شد تا مسیحیان دست به اقدامی زنند که ماحصل آن امروزه یکی از ارزشمندترین یادمانهای دورۀ صدر مسیحیت و نشانگر مقاومت و پایمردی در مقابل جهالت و ظلم به شمار میرود. تمامی این یادمانها در زیرزمین قرار گرفتهاند. به همین علت، مقابر زیرزمینی، دخمهای یا در اصطلاح تاریخ هنر کاتاکومب نامیده میشوند. این مقابر همچنین روزگاری پناهگاهی برای پناهندگان و افراد تحت تعقیب و فعالان سیاسی و مذهبی بودند. مدارک اثبات این ادعا پلکانهای مسدود و مجزا، تورفتگیها و گذرگاههای مخفی و درهای پنهان ورودی و خروجی است.
در این دخمه ها دورتادور، دالان هایی به پهنای ۹۰ـ ۱۲۰ سانتی متر و در عمقی مناسب حفر میکردند. در سطح دیوارهای جانبی این دالانها، تورفتگیهایی به موازات محور دالان برای نگهداری از اجساد مردگان گشوده میشد. بر دیواره و سقف اتاقکهای این مقابر زیرزمینی، با نام کوبیکولوم،[۸] که نمازخانه های تدفینی بودند، نقاشیهایی به سبک رومی پسین نقش میشد که تنها از روی موضوعات آنها از هنر غیرمذهبی متمایز می شوند.
از آنجا که این مکان دارای بوی بدی بود، تنفس را مشکل میکرد و از سوی دیگر بیشتر هنرمندان می بایست بر روی سقفهای کوتاه نقاشی میکردند، این نقاشیها بسیار سریع کشیده شده اند و به نوعی یادآور نگاه امپرسیونیستی هستند. این طرحها هندسی اند و نقش صلیبی دارند. صحنهها برگرفته از عهد عتیق و داستان حضرت یونس است. مسیح در آغاز به صورت چوپانی نیکوکار یا آموزگار تصویر میشد اما بعدها تصاویر او ویژگی هایی امپراتور گونه به خود گرفت.
به جز ساختار عجیب این مقابر نکتۀ مهم و درخور تعمق در مورد آنها نقاشیهایی است که بر دیوارهای این مقابر کشیده شده. نقاشی در هوای متعفن ناشی از فساد اجساد، که بسیار سنگین و مرطوب نیز بوده، کاری بسیار طاقت فرسا بود. به ویژه، نقاشیهای روی سقفها که نقاش برای کشیدن آنها میبایست در وضعیتی دشوار و خسته کننده قرار می گرفت. این تنها یکی ازصدها نشانۀ احترام، عشق و ارادت هنرمندان حتی نسبت به اجساد قربانیان و جان باختگان در راه هدفی مقدس و والا بوده است، هدفی که با تمام وجود بدان اعتقاد داشتهاند.
ـ خانه های کلیسایی
باستانشناسان بر این عقیده اند که محل اجتماع مسیحیان، همانند سایر گروههای مذهبی، در خانۀ اشخاص متدین با طرح رومی ـ یونانی شکل میگرفته. بنابراین، وضعیت کالبدی این مکانها تا حد زیادی وابسته به رسوم فرهنگی آن دوره است.
در قرن سوم میلادی (۲۳۲ ـ ۲۵۶م) مسیحیان برای ساخت محل عبادت خود شروع به مدلسازی از روی نمونههای گذشته کردند. بر خلاف خانه های کلیسایی[۹] در نمونههای جدید کارکردهای خانوادگی از جلسات آیینی مسیحیان جدا شد و مکانی شکل گرفت که ظاهری شبیه خانه داشت اما در اصل محل اجتماعات مسیحیان بود. به این گونه خانه ها در اصطلاح دوموس[۱۰] گفته میشود.
دورۀ بازشناسی
در ۳۱۲م، امپراتور روم، کنستانتین، مسیحیت را پذیرفت. وی در این زمان به منظور سهولت ادارۀ امپراتوری آن را به دو بخش روم شرقی (شامل دریای اژه و قسطنطنیه یا استانبول امروزی) و روم غربی ( شامل روم و ایتالیا) تقسیم کرد. روم شرقی تحت تاثیر معماری بیزانس قرار داشت و فقط توانست در یک فرم غالب و با سازه ای متحول پیشرفت کند. از طرف دیگر معماری روم غربی در طول دوران قرون وسطی متحول شد و پیشرفت بسیاری کرد. [۱۱]در این دوره، خانه های کلیسایی اندک اندک به شکل کلیسا تغییر شکل دادند.
ـ کلیسای تالاری به جای دوموس
کلیساهای تالاری زمانی به وجود آمدند که مسیحیت در روم رسمیت یافت و تبلیغ آن در این امپراتوری آزاد اعلام شد. در معماری این بناها تلاش شده است تا با بهرهگیری از شکلهای قدیمی به شکلدهی فضای کلیسای مسیحی پرداخته شود. این امر با بهرهگیری از فرم باسیلیکا، محقق شد.
از جمله ویژگی های این بناها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ سالن مرکزی با محور طولی
ـ شکلگیری فضای داخلی با تأکید بیشتر بر محل رسمی کشیش و مردم
ـ قرارگیری فضاهای فرعی در اطراف سالن اصلی. [۱۲]
در روم، از باسیلیکا به منزلۀ فضای اجتماعات عمومی استفاده میشد. در دورۀ کنستانتین ساختمان کلیساها را به تقلید از این موضوع با محور طولی میساختند و یک هشتی به منظورایجاد سلسله مراتبی برای داخل شدن به صحن در جلوی ورودی قرار میدادند. این صحن به یک محراب نیم دایره در انتها ختم میشد که اغلب با یک نیم گنبد آن را می پوشاندند.
به طور کلی میتوان گفت که اتصال بین دو گونه ساختمان مهم، یعنی سالنهای کلیسایی یا باسیلیکا و مزارهای دایرهای شکل، در خلق معماری کلیسایی در معماری صدر مسیحیت نقش عمدهای داشته است. [۱۳]
پلان بیشتر کلیساهای نخستین ترکیب یا آمیزهای از حالت کشیدگی و حالت مرکزگرایی بود. کشیدگی بر کلیساهای غربی و مرکزگرایی بر کلیساهای شرقی حاکم بود. دراصل معماری بنای کلیساها مبتنی بر باسیلیکای کشیده بود اما اگر بنا به منزلۀ تعمیدگاه، مقبره یا یادگاه شهیدان نیز مورد استفاده قرار می گرفت، از شکل مرکزگرا استفاده میکردند.
۲- بیزانس (قرن ششم تا یازدهم میلادی ـ امپراتوری روم شرقی)
انتخاب کنستانتین به منزلۀ ناجی مسیحیت، در بین خدایان متعدد موجود درآن زمان، انتخابی سیاسی و کاملاً مناسب بود و این کار سبب وفادار ماندن ارتش و مردم به او شد. در ۳۴۴م، کنستانتین به دلیل فشارهای فراوان بر مرزهای کشور و در خطر بودن شهر روم تصمیم گرفت پایتخت امپراتوری را از روم به شهر قدیمی بیزانس تغییر دهد. پایتخت جدید کنستانتینوپل (شهر کنستانتین) نام گرفت اما به دلیل فرهنگ موجود در آن کشور این شهر همچنان با نام قبلی خود، بیزانس، شناخته می شد. امپراتوری روم شرقی هزار سال دوام یافت و سرانجام بر اثر حملۀ ترکان عثمانی در ۱۴۵۳م سقوط کرد.
طاقبندی با پنجره های غرق در نور، کلیساهای گنبددار، تنوع و تعدد فراوان، تابعیت از امکانات محلی، فضاهای داخلی پیچیده، موزاییک کاری، تأثیرپذیری از چهار طاقیهای ساسانی، به وجود آمدن محورهای عرضی ثانویه و ایجاد پرسپکتیوهای جابه جا شونده از جمله ویژگی های کلی معماری بیزانس محسوب میشود. از نشانه های اصلی معماری بیزانس میتوان به وجود گنبد در طراحی اشاره کرد.
به طور کلی معماری بیزانسی بر مبناهای زیر ایجاد شده است:
ـ ارائۀ راهحل برای مشکل اصلی در زمینۀ گنبد
ـ انتخاب تزییناتی که مناسب اینگونه بناها باشد
ـ تکمیل پلان با در نظر گرفتن آیین نیایش و دعا در کلیسا. [۱۴]
در امپراتوری روم شرقی، پلان مرکزگرا را برای کلیساهای اصلی اختیار کردند. از زمان یوستینیانوس مرکزگرایی صفت ممیز معماری کلیسایی بیزانس شد.
۳- رومانسک (قرن یازدهم و دوازدهم میلادی ـ راونا در ایتالیا)
پس از نخستین جنگ صلیبی و تحولات ناشی از آن اروپاییان نگرش تازهای نسبت به هنر و اندیشۀ یونان باستان پیدا کردند که دلایل زیر در آن بیتأثیر نبود :
۱. تثبیت مقام کلیسا به عنوان رهبر مردم
۲. ایجاد وضعیتی مناسب برای برقراری روابط تجاری با شرق
۳. آزادی و استقلال شهرها. [۱۵]
در خلال این تغییرات، سفرهای مردم به دلایل مذهبی و بازرگانی سبب گسترش سبکی در معماری شد که به آن معماری رمانسک یا رومیوار اطلاق میشود. با اینکه این سبک وام دار اصولی از هنر رومی بود اما خود به تنهایی هنری محض و اصل قلمداد میشود. معماری رومانسک سه اصل را از معماری روم اقتباس کرد:
ـ از باسیلیکا، شکل خطی اما با ارتفاعی بلند
ـ از فضای نمایش (تئاتر)، طاق تویزهدار
ـ از ساختمانهای رومی، بهویژه معبد پانتئون، گنبد و قوس نیمدایرهای. [۱۶]
نکات تأثیرگذار در معماری رومانسک
الف: احترام و جایگاه ویژۀ معنوی و مذهبی کلیساها و تسلط آنها بر تمامی امور که جایگزین امپراتوری روم شد.
ب: کارکردهای گوناگون برای کلیسا نظیر سخنرانی، موعظه، تجمعها و جلسات تصمیمگیری که نتیجۀ افزایش طول صحن و افزایش فضای راهروهای جانبی از طریق ساختن تریبونها یا بالکنهای فوقانی بر بالای راهروهای جانبی داخلی به منظور ایجاد فضایی برای جمعیت بیشتر در مراسم ویژه بود.
ویژگیهای کلیساهای دورۀ رومانسک نسبت به صدر مسیحیت
ـ بزرگتر و پر تجملتر از قبل هستند.
ـ در آنها از طاق قوسی به جای سقف چوبی استفاده شده و در برابر آتشسوزی مقاوم هستند.
ـ هلالهای نیمه مدور و دیوارهای ضخیم و تناور در آنها به کار رفته است.
ـ در آنها تزیینات ساده، پراکنده و نامنسجم بهصورت شیار با گچبری و قالبزنی بهکار رفته است.
ـ دارای سازههای بنایی و سنگین و فرمی مفصلدار هستند.
ـ نمازخانه ها بهصورت واحدهایی مجزا و برآمده از پیکرۀ اصلی بناست.
ـ طاق متقاطع به منظور دستیابی به پنجره برای تأمین نور در کلیسا به چشم میخورد.
ـ در آنها از حجم های هندسی ساده و بزرگ و با زاویۀ قائمه، نظیر مکعب و مکعب مستطیل و استوانه، استفاده شده است.
ـ طرحریزی مربعوار در پلان آنها وجود دارد.
ـ برجستگی و گودی فزایندۀ دیوارها و جرزها در جایی که به طاقهای فوقانی میپیوندند به چشم میخورد. [۱۷]
۴- گوتیک (قرن دوازدهم تا چهاردهم میلادی ـ فرانسه)
ریشه های شکلگیری معماری گوتیک
پس از جنگها و ناآرامیهای اروپا، پیش از سدۀ دهم میلادی، ثباتی در وضعیت زندگی مردم رخ داد که زمینه را برای ظهور سبک رمانسک و پس از آن گوتیک فراهم آورد. معماری گوتیک، که چهار سده دوام داشت، در قرن دوازدهم میلادی در فرانسه پدید آمد. در دورۀ گوتیک، کلیسا همچنان بر زندگی مردم تسلط داشت و کلیساها مرکز اجتماع مردم در مراسم و جشنها بودند.
ویژگی های دورهای که معماری گوتیک در آن پدیدار شد به اختصار چنین است:
ـ ثبات و عدم آشفتگی در زندگی مردم، پایان جنگهای صلیبی، تجارت با مشرق زمین و اقتصاد مبتنی بر تجارت
ـ بالا رفتن هیجانات مذهبی مردم و شور و اشتیاق به آراستن خانۀ خدا و تقویت جایگاه کلیسا در میان مردم
ـ توجه به علوم، در ابتدا علوم الهی با مرکزیت کلیسا و سپس، سایر شاخههای علوم
ـ توجه خاص به زنان به دلیل فئودالیسم انسجام یافته و توجه به مریم مقدس به منزلۀ بانوی معنوی شوالیههای مسیحی
ـ مخالفت با گوشهنشینی، توجه به اماکن باز و تبلیغ آیین مسیحی در میان مردم. [۱۸]
مراحل تکامل معماری گوتیک
معماری گوتیک دارای سه مرحله تکامل به شرح زیر است:
الف: گوتیک آغازین
خصوصیات این دوره چنین است:
ـ استفاده از قوسبندی صحن
ـ استفاده از بالکانه
ـ استفاده از سه دهانه و پنجرههای ردیفی در زیر گنبد
ـ استفاده از پنجرهها و پنج درگاه
ـ استفاده از پلانهای پهن و به شکل صلیب
ـ نورگیری در برجها.
ب: گوتیک پیشرفته (گوتیک شعاعسان)
در معماری گوتیک پیشرفته موارد زیر به چشم می خورد:
ـ جرزها باریک و دیوارها سبک شده و جرزها توأم با پشتبندهای معلق برپا شده است.
ـ برجها دارای کشیدگی و منارهای بلند شده اند.
ـ در دیوارها، به منظور هدایت نور بیشتر به فضای شبستان، از شیشه بندی منقوش سراسری استفاده شده.
ـ در آنها از مشبک کاری بر روی سنگ و تزیینات سطحی استفاده شده.
ـ نقش برجسته کاری از اندام قدیسان بر قوسهای مکرر ورودی به چشم میخورد.
ج: گوتیک پسین
تغییرات اساسی در این دوره به قرار زیر است:
ـ قوسهای متقاطع ایجاد شده که فشار طاق و سرستونها را به طور مستقیم به پایههای بنا منتقل میکند.
ـ ابعاد پنجرهها در این سبک بزرگتر شده.
ـ به منظور استفاده از نقش و نگارهای نوک تیز سبک مشعشع به سبک شعلهآسا تبدیل شده است. [۱۹]
۵- رنسانس (قرن چهاردهم تا شانزدهم میلادی ـ شمال ایتالیا)
خاستگاه اولیۀ معماری رنسانس (نوزایی) شمال ایتالیا است. از عوامل شکلگیری این معماری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ـ پیدایش شیوۀ جدید تولید و رشد طبقۀ بورژوازی
ـ سقوط امپراتوری بیزانس
ـ پایان جنگهای صد سالۀ اروپا
ـ نهضت اصلاحطلبانۀ پروتستان در برابر کلیسای کاتولیک
ـ فتح اندلس به دست مسلمانان و انجام تبادلات فرهنگی
ـ احیای هوشیارانۀ فرهنگ و سنتهای یونان و روم باستان
ـ گسترش فلسفۀ اومانیستی (انسان محوری)
ـ کشف قارۀ امریکا و کاوشهای جغرافیایی
ـ اکتشاف های بزرگ علمی
ـ شکفتگی هنر بر پایۀ اصول رئالیستی.
در معماری دوران رنسانس از دو نوع نقشه برای ساخت کلیساها و ساختمانهای مربوط به آنها استفاده میکردند:
الف: نقشۀ باسیلیکا که به شکل صلیب لاتینی بود. صلیب لاتینی، صلیبی است که تیرک عمودی آن بلندتر از تیرک افقی آن است.
ب: کلیسای مطلوب دورۀ رنسانس نقشۀ کف مدور و یا کف متمرکز داشت و جذابیت این نقشه به آرای هندسی و مذهبی باز میگشت. نوع دیگر نقشه کف متمرکز که در کلیساهای این دوره به کار میرفت به شکل صلیب یونانی بودکه در آن طول هر چهار بازوی صلیب یکسان است.
ادوار معماری دورۀ رنسانس
معماری دورۀ رنسانس را در سه بخش میتوان دنبال کرد:
الف: رنسانس آغازین
اگرچه ساختمان شاخصی از این دوره موجود نیست اما پیکرهتراشی و نقاشی در داخل ساختمان، طاقهای رومی و ستونبندی به سبک یونان و گنبدسازی را میتوان تا حدی به این دوره نسبت داد.
ب: رنسانس میانه(۱۴۰۰ـ ۱۵۰۰م)
قوس هلالی و نیم دایره ای، ستونهای رومی، جرزهای سنگین، ستونهای توکار، طبقات جدا از هم، پلانهای با تقارن مرکزی یا چهارگوش (صلیب یونانی یا رومی)، الهام از پانتئون، تالارهای عمومی و صنفی و ساختمانهای شهری، عناصر افقی(طره و هره)، سنتوری، طاقنما، نمای تندیسوار و ستون بدون انقطاع از خصوصیات این دوره محسوب میشود.
ج : رنسانس پیشرفته (۱۵۰۰ـ ۱۵۳۰م)
خارج شدن طرح کلیسا از حالت پلان مرکزی و طراحی به صورت یک باسیلیکای رومی با سه راهروی اصلی از ویژگی های این دوره است. [۲۰]
۶- باروک (قرن شانزدهم و هفدهم میلادی ـ ایتالیا)
باروک بـه معـنای ناز و نعـمت، جـلوۀ پـر زر و زیـور و توسـل به عواطف است. باروک در بازتاباندن چشم داشت پرطمطراق حامیانش بر پیشینیان پیـشی جـست و با گـوناگـونی و گـستـردگـیاش، روشنـی رنسانـس را از آن گـرفت و آن را در قـالبـی نـو از الگـوهای پیچـیدۀ هنـدسی و جنـبشی سیال ریخت.
سـدۀ هفدهـم دورۀ ثبات نسبـی بود. به همـراه این ثبات، عصری از کنش عقلی، روحی و جسمـی فرا رسیـد و همراه این عصر نویـن سبـکی جدید به نام باروک به وجود آمـد که مشخـصه ها و دلبستگی های عـصر خود را باز میتاباند. این بازتاب، هنرپروری طبقۀ متوسط را بیش از هنر پروری کلیسا و اشراف نشان میداد. در هنر باروک، یک طرح سازمانی پرورده و پیچیده گروه پرشماری از اجزای تک را پیرو کل میساخت و یک جزء را در جزء بعدی به دقت تلفیق می کرد تا نقشی بس مرکب اما بسیار یگانه بیافریند. [۲۱]
از خصوصیات معماری در دوران باروک سرزندگی، تجمل، شکلهای اغراق شده، پرهیز از خطوط مستقیم، فضای در حال انفجار، بیقرینگی، پویایی، واقعنمایی، زودگذری، احساسات، تزیینات نمایشی و بیتناسبی را میتوان ذکر کرد.همان گونه که ملاحظه شد تاکنون بیشتر بخش شرقی کلیسا در حال گسترش بود. در قرن هجدهم میلادی، گسترش بیشتر معطوف به سمت غربی کلیسا شد.از عمدهترین تغییرات کالبدی در بنای کلیسا در این سده ها میتوان به راهروها و گالریهایی در بخشهای بالایی کلیسا اشاره کرد. برجهای مرکزی با برجکهای کوچکتر دسترسی به طبقات بالا را میسر ساخت.
هشتـی ورودی در ایـن زمان کلیسا را به کاملترین شکل خود رساند. این مکان محلی است که کشیش در آن مراسم ازدواج را برگزار مـیکند، پیـش از مراسـم تعمـید از شخـص سـؤالاتی میپرسـد، اشخـاص در این محـل قراردادهای خـود را تنظیم میکنند، اختلافات در این مکان حـل میشود و شاهدان اینجـا در نزد کشیش سوگند یاد می کنند. [۲۲]
۷- روکوکو (قرن هجدهم میلادی ـ فرانسه)
واژۀ روکوکو از واژۀ فرانسوی روکای[۲۳] به معنای سنگریزه گـرفته شده است. این واژه به ویـژه به صدفهـا و سنگریزههـایی اطلاق میشود که برای تزیین فضای داخلی غارها و سردابهای مصنوعی بهکار برده میشود.استفاده از اینگونه صدفها یا شکلهای صدفگونه از ویژگی های اصلی تزیینات روکوکو است. روکوکو اصولاً سبکی مختص فضاهای داخلی با گچبریهای پر پیچ و خم است، سبکی که در درجۀ اول مناسب هنرهای کوچک مقیاس، اثاث چوبی، ظروف و لوازم تزیینی است. انواع گوناگون اشیا به طرز ظریفی با خطوط پر اعوجاج و موجگون هنر روکوکو تزیین میشوند.
از ویژگیهای کلیساهای سبک روکوکو دیوارهای مفصلبندی شده اما پیوسته، پنجرههای متعدد و بزرگ، پویایی فضای داخلی، استفاده از خطوط و سطوح شناور و مواج است. بهصورت کلی، مجموعۀ درخشانی از معماری، پیکرتراشی و موسیقی، که در آن مرز هنرها به شکل یک وحدت بصری در میآمیزند، در این کلیساها از جمله کلیسای ویرزنه ایلگن[۲۴] تجلی مییابد. [۲۵]
بعد از انقلاب صنعتی
بعد از انقلاب صنعتی معماری کلیسا ضمن برآوردن نیازها و ارائۀ پلانی که جوابگوی کارکردهای کلیسا باشد به دلیل نوآوری، ابداعات و اختراعات در این دوران به شکل های نوین گرایش پیدا کرد. از مهمترین معماران این دوره لوکرُبوزیه[۲۶] است که کلیسای رونشان[۲۷] را در ۱۹۵۴م در فرانسه طراحی کرد و موجب تحولی بزرگ در شکل کلیسا در دورۀ مدرن شد.
معرفی فضاها، نمادها و تزیینات کلیسا و بررسی ویژگیهای حِکمی آنها
ورودی های کلیسا
کلیسا به طور معمول دارای دو یا سه در است که یکی از آنها در جبهۀ غربی و دو در دیگر در جبهههای شمالی و جنوبی قرار دارد. هیچگاه، در جبهۀ شرقی کلیسا در نمیگذارند زیرا بنابر اعتقادات مسیحیان عیسی مسیح از شرق ظهور خواهد کرد همان گونه که آفتاب از شرق طلوع میکند و به این علت است که تمام نیایشها به سمت مشرق صورت میگیرد. یکی از درهای جنوبی یا شمالی به سمت ناقوس خانه است. درهای کلیسا از چوب ساخته میشوند و نقشی از صلیب بر روی آنها کنده میشود. مردم بیشتر از در غربی وارد کلیسا میشوند تا رو به محراب باشند و از درهای شمالی و جنوبی خارج میشوند تا پشت به محراب نباشند.
محراب
محراب همواره در سمت شرق قرار دارد و چنانچه گفته شد به اعتقاد مسیحیان عیسی مسیح از شرق ظهور خواهد کرد و به این علت تمام نیایشها به سمت مشرق صورت میگیرد و در هنگام نیایش هر مسیحی مؤمن منتظر ظهور اوست.
محراب در شرقیترین بخش کلیسا و ۹۰ ـ ۱۰۰ سانتیمتر بالاتر از زمین قرار دارد. دیوار پشت محراب دارای پنجرهای است تا به هنگام بالا آمدن خورشید نور از آن به درون کلیسا بتابد. درون محراب طاقچه ای سه طبقه از سنـگ مـرمـر وجـود دارد کـه بر روی آن نـگـاره ای از حـضرت مریـم در حـالیکـه عـیسی مسیـح را در آغـوش گـرفتـه است، قـرار دارد. افـزون بـر آن صلیـبها، شمعـدانها، کتاب مقـدس و برخـی از اشیای دیـگر کلیسـا بر روی آن گذاشتـه میشونـد. در برابر محـراب، پـردهای قـرار دارد کـه در روزهـای ویـژهای از ســال کشیـده میشود.
میراثخانه
بـه دو اتاق واقـع در دو طـرف مـحراب میراثخانه میگویندکه محل آمادگی روحانیان و خادمان کلیساست.
حوضچۀ غسل تعمید
حوض کوچکی است که در بخش شمالی جایگاه روحانیان و افراد ویژه قرار میگیرد و از جنس سنگ مرمر است. این حوضچه نماد رود اردن است که عیسی مسیح در آن غسل تعمید یافت.
میز مقدس
میز مقدس در وسط صحن کلیسا قرار دارد و از جنس سنگ است. جام مقدس ـ که حاوی نان فطیر و شراب، نماد خون مسیح، است ـ در هنگام مراسم عشای ربانی بر روی این میز قرار میگیرد. در برخی از کلیساها ممکن است میزمقدس تنها یک طبقه داشته باشد و یک صلیب و دو شمعدان بر روی آن بگذارند. همچنین، ممکن است میز دارای چند طبقه باشد، برای مثال چهار طبقه داشته و آخرین طبقه شامل چهار پلۀ سنگی باشد. در این صورت با در نظر گرفتن سه طبقۀ نخست و چهار پلۀ آخر، در مجموع میز از هفت پله تشکیل میشود. در طبقۀ آخر معمولاً تصویر حضرت مریم به همراه عیسای کودک دیده می شود. این امر بدین معناست که همانطورکه مسیح از مریم باکره متولد شد کلیسا نیز از مسیح متولد شده است. میز مقدس محل حضور همیشگی عیسی مسیح است زیرا که همواره بدن و خون عیسی مسیح بر روی میز مقدس گذاشته شده است. در دو طرف میز مقدس، حفرههایی در دیوار قرار دارد. حفرۀ سمت راست، محل نگهداری جام و شراب مقدس و حفرۀ سمت چپ، محل نگهداری نان مقدس است.
بالاخانه
بالاخانۀ کلیسا مکان قرار گرفتن گروه سرودخوانان است. آنان نماد فرشتگانی هستند که همراه با مردم خداوند را جلال میدهند. اولین محلی که حواریون به همراه دیگر شاگردان و مؤمنان در آن جمع شدند بالاخانهای بود که حضرت عیسی به همراه دوازده شاگرد خود به آنجا رفته و نخستین مراسم عشای ربانی را اجرا کرده بود که همان شام آخر است.
ستون های کلیسا
ستونهای کلیسا نشانۀ ایمان رسولان عیسی مسیح است و همان گونه که گفته شد ایمان آنان همان عیسی مسیح است. به همین علت،ستونها به نامهای رسولان نام گذاری شده است. همۀ کلیساها بر آن سخت صخره یا زیربنا و یا خود عیسی مسیح استوار شده اند.
جایگاه افراد
درون کلیسا بر اساس جایگاه افراد به سه بخش تقسیم میشود:
۱.جایگاه عمومی
غربیترین بخش کلیساست که بیشترین فضا را به خود اختصاص داده و مؤمنان و شرکتکنندگان در آنجا بر روی نیمکتهایی مینشینند.
۲.جایگاه افراد خاص
این جایگاه، که در بخش شرقی واقع شده، مخصوص افرادی است که مراسمی مانند غسل تعمید یا ازدواج برای آنان برگزار میشود.
۳.جایگاه روحانیان
این بخش، به همراه جایگاه افراد خاص، در بخش شرقی قرار دارد و معمولاً، حدود ۱۰ ـ ۱۵ سانتیمتر بالاتر از جایگاه عام است و با نردهای از آن جدا میشود. یک گشودگی بر روی نرده و دقیقاً، رو به روی محراب رابط میان این دو بخش است.
مسیحیت نیز دارای روایتها، اشارات و نشانههایی است که از طریق آن با پیروان خود گفت و گو و پیام مسیح را به آنان گوشزد میکند. مشاهدۀ نمادها در جایجای معماری فضاهای عبادتگاهی، عابد را هرچه بیشتر در افکار و دنیای معنوی خود غرق می کند. [۲۸]
تثلیث
تثلیث در قالب سه شخص متمایز، ابدی و نامرئی شامل پدر، پسر و روح القدس با نمادهایشان که عبارت اند از پنجرۀ سه بخشی، فاخته یا کبوتر و شبدری، موجودیت دارد.
پنجرۀ سه بخشی
اعتقاد به تثلیث در شیوۀ تقسیمبندی پنجرهای کلیسا خود را آشکار میسازد. در بخش اول، خدای پدر حضور دارد. ستارۀ شش پر داوود در اینجا نمادی از شش روز خلقت به دست خداست. بخش دوم، متعلق به خدای پسر است و به نمایش عروج مسیـح می پردازد که موضوع اصلی این بخـش است. در بخـش سوم، روح القـدس جای دارد که نماد مخصوص این بخش فاخته است. [۲۹]
نماد فاخته یا کبوتر
پنجـرۀ زرد رنگ به شکل فاخـته تمثیلی از روح القدس اسـت و با دوازده شعاع نورانی احـاطه شـده که نشانگر دوازده حواری عیـسی مسیح (ع) است. شعاعهای نورانی همچنین تمثیلی از لطف و عنایت الهی است.
شبدری
شبدری از سه دایرۀ همپوشان شکل گرفته و نمایانگر مفهوم تثلیث است. این شکل در معماری کلیساها به ویژه کلیساهای دورۀ گوتیک بیشتر به چشم میخورد. [۳۰]
پنجرۀ مصائب مسیح
این پنجره در نمازخانۀ کلیسا واقع است و نمایانگر سختیهایی است که عیسی مسیح (ع) در زندگی خود متحمل شد. بر روی این پنجره تصاویری از رستاخیز آن حضرت نقش شده است. [۳۱]
پنجرۀ رستاخیز مسیح
مسیحـیت به ایـن امر معـتقد است که حـضرت عیـسی مسیـح (ع) سـه روز پـس از به صلیـب کشیـده شدن سر از خـاک برداشت و عروج کرد. مسیحـیان این روز را عید پاک مینامند و جشن میگیـرند. این پنجـره نیز نمـادی از عید پاک یا قیام مسیح را یادآور میشود. [۳۲]
بازوی چلیپایی
بازوی چلیپایی به بخشی اطلاق میشود که صحن کلیسا را از جایگاه مقدس جدا میکند. این فرم، پلان کلیسا را به شکل صلیب در میآورد. [۳۳].
پله های محراب
پله های محراب نماد حرکت ملکوتی و بالا رفتن روحانی به سمت حضرت مسیح است که معمولاً با یک ریل از فضای صحن جدا میشود.
برج ناقوس
همانگونه که گفته شد، کلیسای مسیحی مکانی مطمئن برای کسب آرامش به حساب میآید. واژۀ فرانسوی برج ناقوس«Beffroi » از واژۀ آلمانی« bërovrit»، که معنای حقیقی آن « حفظ صلح» است، مشتق شده است. این برج نوعی آرامش را برای مسیحیان فراهم می آورد و در مواقعی مانند زمان صلح و یا پدافند غیر نظامی مورد استفاده قرار می گیرد .[۳۴]
جهت گیری شرقی ـ غربی کلیسا
راستای جهتگیری کلیسا شرقی ـ غربی است. در شرق، مکانی شکل میگیرد که محراب نامیده میشده و نمازخانه در آن واقع میشود. جهت شرقی، نماد خدا و حرکت به سوی اوست اما غرب نماد انسان است. [۳۵]
راهروهای جانبی
این راهروها نماد حرکت انسان به سوی رستگاری هستند و از آنها با عنوان راه پاکدامنی یاد شده است. [۳۶]
صحن اصلی کلیسا
بزرگترین اتاق کلیسا اتاق مردم است. واژۀ لاتین این لغت ریشه در کلمۀ شیپ[[۳۷ (به معنای کشتی) دارد. مسیحیت معتقد است کلیسا همچون یک کشتی است که هدایت آن به دست خداوند صورت می گیرد. [۳۸]
هشتی
هشتی یک اتاق انتقالی در کلیسا محسوب میشود. این فضا مقدمهای برای ورود به فضایی مقدس است. مراسم ازدواج، تعمید و تمامی این اعمال میتواند فرد را به منظور رسیدن به خلوص برای ورود به کلیسا آماده سازد. [۳۹]
پنجرۀ گل سرخ (رز)
ایـن پنجره، که به ویژه در دورۀ گوتیـک در دیـوار غـربی کلیساها دیـده میشد، نمادی از رستاخیز بوده. نور وسط نماد مسیـح و دیـگر نورها نمـاد فرشتـگان الـهی، حواریون و انجـیلنویسان است. پنـجـرههـای رز در انتـهای بـازوهـای چـلیپایی کلیسا نیز دیده میشود. یکی از القـاب مریـم مقـدس رز اسرارآمیز[۴۰] بوده است. [۴۱]
ستارۀ هشت پر
ستـارۀ هشـت پـر در مسیحـیت اشـاره بــه داسـتان جـسـت و جـوی سـه نفـر از مغـان هنـد و مـصـر و آشـور بـرای یافـتـن نجـات دهنـدۀ عالـم دارد.
چنیـن گفته میشود کـه در زمان تولـد مسیح این سه تـن سرگرم جست و جوی یک ناجی و پیامبر جدید بودند تا جهان را از ظلم و ستم پاک سازد. بدین ترتیب، یک ستارۀ پرنور را در آسمان یافتند و در مسیر حرکت ستاره شروع به جست و جو کردند تا اینکه ستارۀمزبور به نقطهای رسید که عیسی مسیح در آنجا متولد شده بود. به همین دلیل، ستاره در دین مسیح نوید ظهور عیسی (ع) را دارد.
ماهـی
ماهی در مسیحیت نماد فراوانی و ایمان است. در انجیل مقدس نیز از ماهی و چند تن از شاگردان عیسی مسیح که ماهیگیر بودند یاد شده است. نماد ماهی، که عبارت است از دو خط ساده منحنی، در طول چند قرن اول بعد از میلاد به منزلۀ نماد محرمانه از سوی مسیحیان مورد استفاده قرار میگرفت. زمانی که کلیسا مورد آزار و اذیت رومیها قرار داشت مسیحیان نمیتوانستند آشکارا ایمان خود را به مسیحیت اعلام کنند چرا که سبب آزار، اذیت و حتی مرگ آنان میشد. هنگامی که دو مسیحی با هم ملاقات می کردند، یکی از آنان خطی منحنی بر روی زمین میکشید و اگر فرد دیگر نیز مسیحی بود و از این نماد اطلاع داشت نیم دیگر خط را تکمیل میکرد.
نماد ماهی به منزلۀ علامتی برای اماکن امن و بی خطر، مانند خانه یا محل کسبوکار متعلق به یک مسیحی شناخته میشد و میتوانست مشکلات روزانۀ مسیحیان را، در کشورهایی که آنان را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، حل کند. در حال حاضر نیز این نماد در برخی از کشورها مورد استفاده قرار میگیرد. [۴۲]
مسیحیان، این نماد را از سخنان عیسی مسیح الهام گرفتهاندکه به شاگردان خود گفت: «پس از این صیاد مردم خواهید بود». درآن زمان، که هنوز صلیب شکل نماد را به خود نگرفته بود، مسیحیان از نماد ماهی برای اظهار ایمان خود استفاده میکردند اما از قرن چهارم میلادی بیشتر صلیب به صورت نماد مسیحیان مشهور شد.
انـار
در میان نمادهای مذهبی از نماد انار بسیار استفاده میشود که نشانۀ افزایش و تکثر است. در میان زرتشتیان نیز انار به منزلۀ یک نماد پذیرفته شده و در مراسم ازدواج آنان، به همراه دیگر میوهها، در درون ظرفها گذاشته میشود.
انار در سنگ نوشتههای قدیمی ارمنی نیز مورد استفاده بوده و به همراه انگور نماد توسعۀ خانواده محسوب میشده است. در عهد عتیق در کتاب خروج از تورات در آنجایی که ردای کاهن به تصویر کشیده میشود از انار نیز یاد شده است.
در تاریخ اولیۀ مسیحیت، در دوران رسولان، نماد انار نشانۀ افزایش و تکثر را به سطح روحانی و معنوی آورد و آن را به منزلۀ نماد اجرای ارادۀ الهی و نیز شادی روحانی دانستند. به این ترتیب، انار به نماد جهان پس از مرگ و نماد بزرگی و عظمت خداوند تبدیل شد. [۴۳]
به طور کلی می توان گفت که درتزیینات بیشتر کلیساها، طرح های تکرار شدهای از برگ و میوۀ درخت انگور و انار و شمایل حیوانات و کروبیان (کودکان بال دار) مشاهده میشود که در اعتقادات مسیحیان معانی خاص خود را دارند. برخی از این اعتقادات از دوران پیش از مسیحیت نشئت گرفته و بعد از مسیحیت به عظمت خداوند و قدرت عیسی مسیح و رازهای موجود در جهان هستی تعبیر شده است. در اعتقادات مسیحیان، حیواناتی چون گاو نر، شیر و عقاب نماد قدرت برتر و همیشه پیروز و بره نماد فروتنی و آرامش و صلح است.
نتیجه گیری
با نگاهی بر تاریخچۀ معماری کلیساها و بررسی ویژگیهای حکمی آنان میتوان به وضوح دریافت که چگونه تعامل هنر و دین در طول تاریخ توانسته انسان را در رسیدن به نیازهای معنوی و روحانی خود یاری رساند و به نقش مؤثر این هنر مقدس در شکل دهی به عقاید و باورهای او پیبرد.
طرح معماری و تزیینات کلیساها همواره بر اساس اصول دین و عقاید مذهبی صورت گرفته و رفته رفته با تلفیق هنرهایی همچون نقاشی، موزاییککاری، مجسمهسازی و موسیقی به نهایت زیبایی و اوج خود رسیده و توانسته فضایی روحانی و دلنشین را در اختیار مردم قرار دهد. در دورههای بیزانس، رومانسک، گوتیک و رنسانس نیز کلیساهای بینظیری ساخته شدند که با شکوه و جلال خودتفاوت چندانی با موزه ندارند.
با توجه به مطالب ارائه شده میتوان مشاهده کرد که در معماری تمامی کلیساها، در کلیۀ دورههای تاریخی، اصول و قواعد یکسانی سرلوحۀ طرح قرار میگرفته است و بر اساس اصول و ارزشهایی برگرفته از دین مسیحیت و در پاسخگویی به تغییرات ایجاد شده در پارهای از عادتها، رسوم و شیوههای زندگی انسان رفته رفته به تکامل رسید تا بتواند هرچه بهتر انسان را در حفظ ایمان و عقاید خود یاری رساند.
پینوشتها:
۱- کارشناس ارشد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب.
۲- کارشناس ارشد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب.
3- Ecclesia
۴- عهد عتیق، سفر خروج ۱۶:۱۲.
۵- هلن گاردنر، هنر در گذر زمان، ترجمۀ محمد تقی فرامرزی (تهران: نقش جهان، ۱۳۸۵)، ص۲۲۱.
6- Catacomb
7- Loculus
8- Cubiculum
9- Tituli
10- Domus
۱۱- امیرمسعود بانی، تاریخ معماری غرب (تهران: خاک، ۱۳۸۵)، ص۱۰۵.
۱۲- محمدرضا پورجعفر و محمد شریف شهیدی، معماری کلیسا (تهران: سیمای دانش، ۱۳۸۸)، ص۴۳.
۱۳- همان جا.
۱۴- بانی، همان، ص۱۱۳.
۱۵- محمد ابراهیم زارعی، آشنایی با معماری جهان (تهران: فنآوران، ۱۳۸۵)، ص۳۰۱.
۱۶- بانی، همان، ص۳۰۲.
۱۷- گاردنر، همان، ص۳۰۱.
۱۸- زارعی، همان، ص ۳۲۴.
۱۹- پورجعفر و شهیدی، همان، ص۷۵.
۲۰- همان، ص ۸۲، ۸۳ و ۸۷.
۲۱- دنیس اسپور، انگیزۀ آفرینندگی در سیر تاریخی هنرها، ترجمۀ امیر جلال الدین اعلم (تهران: دوستان، ۱۳۸۳)، ص۲۸۹.
۲۲- پورجعفر و شهیدی، همان، ص ۹۶.
23- rocaille
24- vierzehnheiligen
۲۵- همان، ص ۸۲، ۸۳ و ۸۷.
26-Le Corbusier
27- Chapelle Notre-Dame-du-Haut de Ronchamp
۲۸- فرزانه احسانی مؤید، «معماری کلیسا»، هنر معماری، ش ۳۰ (پاییز ۱۳۹۲): ۵۲.
۲۹- پورجعفر و شهیدی، همان، ص ۱۸.
۳۰- همان جا.
۳۱- احسانی مؤید، همان جا.
۳۲- همان جا.
۳۳- پورجعفر و شهیدی، همان، ص ۲۱.
۳۴- احسانی مؤید، همان جا.
۳۵- پورجعفر و شهیدی، همان، ص ۲۵.
۳۶- همان، ص ۲۴.
۳۷- ship
۳۸- انجیل متی، ۲۶:۸.
۳۹- پورجعفر و شهیدی، همان، ص ۳۳.
۴۰- Mystical Rose
۴۱- همان، ص ۲۶.
۴۲- داوود زارع، ماهنامۀ نجات، ۲۰۰۹.
۴۳- آرداک مانوکیان، شوقاردزاک (تهران: انتشارات شورای خلیفهگری ارامنۀ تهران، ۲۰۰۹)، ج۲، ص۴۰.
منابع:
احسانی مؤید، فرزانه. «معماری کلیسا». هنر معماری. ش۳۰. پاییز ۱۳۹۲.
اسپور، دنیس. انگیزۀ آفرینندگی در سیر تاریخی هنرها. ترجمۀ امیر جلال الدین اعلم. تهران: دوستان، ۱۳۸۳.
مانوکیان، آرداک. شوقاردزاک. تهران: انتشارات شورای خلیفهگری ارامنۀ تهران، ۲۰۰۹، ج۲.
بانی، امیر مسعود. تاریخ معماری غرب. تهران: خاک، ۱۳۸۵.
پورجعفر، محمدرضا؛ شهیدی، محمد شریف. معماری کلیسا. تهران: سیمای دانش، ۱۳۸۸.
زارع، داوود. نجات. ۲۰۰۹.
زارعی، محمد ابراهیم. آشنایی با معماری جهان. تهران: فنآوران، ۱۳۸۵.
شولتس، نوربرگ. معنا در معماری غرب. ترجمۀ دکتر مهرداد قیومی. تهران: فرهنگستان هنر، ۱۳۸۷.
گاردنر، هلن. هنر در گذر زمان. ترجمۀ محمد تقی فرامرزی. تهران: نقش جهان، ۱۳۸۵.
www.aftabir.com/articles/view/art_culture/
wikipedia.org
commons.wikimedia.org
www.victorianweb.org
www.vam.ac.uk
www.italian-architecture.info
www.wieskirche.de
www.tishineh.com
www.stjohnsroosterchurch.org
www.norwichurches.co.uk:80
www.medart.pitt.edu
www.tishineh.com
downeaststainedglass.com
khublink.ir
seeiran.ir
stephendanko.com