فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۱۸ و ۱۹
بررسی روابط ترکیه – اسرائیل
نویسنده: کارن هاروطونیان/ ترجمه:هویک میرزاخانیان
با امضای دو موافقتنامه در زمینۀ دفاع نظامی در فوریه و آگوست سال ۱۹۹۶ میلادی، همکاری نظامی ترکیه و اسرائیل پایهریزی شد. بر اساس مفاد این موافقتنامه ها استفاده از آسمان ترکیه در امتداد مرزهای ایران، عراق و سوریه برای اسرائیل فراهم می آمد. موافقتنامه ها همچنین پیشبینیهایی در زمینۀ تبادل نفرات و هیئت های نظامی، اردوها و تمرینات توأم نظامی، همکاریهای اطلاعاتی ـــ امنیتی، مبارزه علیه تروریسم و غیره را شامل می شدند.
همکاری ترکیه و اسرائیل، این دو کشور قدرتمند خاور نزدیک که اولی عامل قتل عام یک ملت بوده و دیگری کشتار نژادی در قبال ملت خود را تجربه نموده است چگونه می تواند مورد ارزیابی قرار گیرد؟
در خاتمۀ جنگ سرد، مجموعۀ سیستم روابط بینالمللی دچار دگرگونی گردید. جهان به صورت یکقطبی و به سرکردگی آمریکا درآمد، و به همین سبب از اهمیت ترکیه در شرق نزدیک به عنوان کشوری واقع در جبهۀ مقدم پیمان ناتو کاسته شد و در پایان جنگ خلیج فارس و در پی رشد دامنۀ حضور آمریکا در برخی کشورهای غربی، نقش استراتژیک اسرائیل نیز در نظر واشنگتن نسبتاً کمرنگتر گردید، هرچند که این کشور کماکان به دریافت کمکهای نظامی، سیاسی و اقتصادی از آمریکا ادامه می دهد.
شماری از مشابهت های موجود میان دو حکومت و منافع مشترک منطقه ای، موجبات توسعۀ روابط ترکیه ـــ اسرائیل را فراهم آوردند. هر دو نظام ترکیه و اسرائیل حامی رژیم های غیردینی هستند و ضدّیت خود را با تروریسم و بنیادگرایی اسلامی نشان داده اند، هردو کشور همکاری نزدیک با ایالات متحدۀ آمریکا و غرب دارند، لیکن ترکیه درصدد است تا از لحاظ سیاسی و اقتصادی به اتحادیۀ اروپا بپیوندد، هرچند که دروازه های اروپا به رویش بسته هستند و او خود را به عنوان “میهمان ناخوانده ” در زمرۀ ملتهای اروپایی بشمار می آورد. و بالاخره ترکیه و اسرائیل طعم بیگانگی خصوصاً در شرق نزدیک را احساس می کنند، منطقه ای که اعراب و حکومتهای عمدتاً غیردمکراتیک وجه غالب را دارا هستند[۱].
همکاری با اسرائیل، برای ترکیه این امکان را به وجود میآورد تا بر اعتبار غربگرایانۀ خود بیفزاید و با پیگیری سیاست فعّالانه تری در خاور نزدیک، روابط خود با غرب را دچار خدشه ننماید. همکاری با اسرائیل برای ترکیه استفاده از خدمات لابی اسرائیل در کنگرۀ آمریکا و کاهش دامنه “دردسرهای” ناشی از مطالبات مبنی بر شناسایی قتل عام ارمنیان توسط تشکیلات ارامنه در آمریکا را نیز فراهم می آورد. آنکارا علاقمند است تا از همکاری با تل آویو در جهت تضعیف مواضع سوریه در زمینۀ آبهای فرات و نیز واداشتن آن کشور به خودداری از تحریک تمایلات تجزیهطلبانۀ کردها و همچنین جلوگیری از مطالبات ارضی دمشق نسبت به ناحیۀ الکساندرت و به این ترتیب در راستای ترسیم شمای یک پیمان تحمیلی میان سوریه و اسرائیل تلاش نماید[۲].
در روابط میان ترکیه و اسرائیل عواملی مانند تجارت، جهانگردی و همکاری هایی در زمینۀ تولید سلاح نقش مهمی ایفا میکنند. در زمان جنگ خیلج فارس، ترکیه با تأکید بر نقش خود به عنوان متّحد غرب، عملاً شریک بزرگ تجاری خود عراق را از دست داد و اسرائیل تدریجاً جایگزین آن گردید. حجم مبادلات تجاری میان دو کشور هر ساله افزایش می یابد و اینک برای جهانگردان اسرائیلی، ترکیه استراحتگاه اصلی بشمار می رود. همکاری با اسرائیل برای ترکیه امکان تکمیل و مدرنیزه کردن تسلیحات، ارتش و تکنولوژی نظامی آن کشور را فراهم آورده است.
برای اسرائیل روابط نزدیک با ترکیه به اجرای استراتژی منطقه ای آن کشور کمک می کند. به این ترتیب اسرائیل امکان استفاده از آسمان ترکیه در امتداد مرزهای ایران و عراق و سوریه را به دست آورده و می تواند بر دامنۀ فعالیت های جاسوسی خود نسبت به این کشورها بیفزاید، فروش تسلیحاتی خود را توسعه داده و از انزوای منطقه ای خود بکاهد.
اسرائیل سعی دارد به وسیلۀ همکاری با کشور مسلمان ترکیه، بدبینی کشورهای اسلامی را نسبت به خود تقلیل داده و نشان دهد که مناقشۀ اسرائیل با اعراب مبنای دینی ندارد و صهیونیسم بر ضد اسلام نیست. برای تل آویو یکی از مهمترین اهداف همکاری با آنکارا القای حس واهمه از جنگ در دو جبهه برای سوریه و وادار نمودن آن کشور به عقبنشینی از مواضعش می باشد. اسرائیل به همکاری نظامی خود با ترکیه چنان اهمّیت بالایی می دهد که حتی از آنکارا در قبال مسئله ای نه چندان مهم (برای خود) که مسئلۀ کردها باشد نیز پشتیبانی نموده است. در ماه می ۱۹۹۷ میلادی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در مصاحبۀ خود با تلویزیون ترکیه ایدۀ “دولت کرد” را برای اسرائیل غیر قابل قبول دانست و از عملکرد حزب کارگران کردستان انتقاد کرد[۳].
از نظر اقتصادی، اسرائیل از طریق ترکیه وارد بازار ترک زبان آسیای میانه و آذربایجان می شود. علاوه بر این بر اساس طرحی بناست آب رودخانۀ ماناوگات از طریق یک خط لولۀ دریایی به اسرائیل انتقال داده شود که به این ترتیب اسرائیل سعی دارد وابستگی خود را از نظر آب به اعراب تقلیل دهد.
همکاری ترکیه ـــ اسرائیل با انتقادهای کشورهای منطقه روبرو شده است. دنیای عرب همکاری نظامی ترکیه با اسرائیل را با نظری به شدت منفی مورد ارزیابی قرار داد. هفته نامۀ لبنانی “الاسبوع العربیه”، معاهدۀ ترکیه ـــ اسرائیل را مخاطره آمیزترین سنگ بنا در شرق نزدیک پس از جنگ جهانی اول به شمار آورده است[۴].
اعراب مطابق یک سنت تاریخی که طی سده ها شکل گرفته است، نسبت به اسرائیلیها و ترکها احساس عدم اعتماد دارند. آشتیناپذیری سنّتی اعراب و ترکیه، از دست دادن ناحیه الکساندرت، تمایلات ترکیه نسبت به منطقۀ نفتخیز موصل و احراز نقش کشوری مسلّط بر منطقه، نهایتاً و بالاخص همکاریهای آن با اسرائیل موجب تشدید حس بیاعتمادی اعراب نسبت به آنکارا گردیده است. سالها پیش در ۱۹۵۴ میلادی، جمال عبدالناصر اعلام میکرد که اعراب به لحاظ تمایلات سیاسی ترکیه نسبت به اسرائیل به وی اعتماد ندارند[۵].
مصر، هم پیمان دیگر ایالات متحده در خاور نزدیک و اولین کشور عربی که با اسرائیل معاهدۀ صلح امضاء کرد، نه فقط دعوت شرکت در همکاری ترکیه ــ اسرائیل را رد نمود، بلکه واقعیت همکاری ترکیه با اسرائیل را با دیدی منفی نگریست. عمر موسی وزیر امور خارجه مصر، پیمان آنکارا و تل آویو را “مهمترین مسئله ” عنوان نموده و هشدار داد که مصر اجازه نخواهد داد تا در منطقه، امنیت یکی به نفع دیگری به مخاطره افتد[۶]. این موضوع را به این صورت میتوان تفسیر کرد که قاهره سعی دارد نقش خود در زمینه رهبری دنیای عرب را با اتخاذ سیاست قاطعتری نسبت به اسرائیل و “معاهده ” ترکیه ـــ اسرائیل تحکیم بخشد.
تأثیر تهدیدات مستقیم همکاری نظامی ترکیه ـــ اسرائیل بیش از هر کشوری متوجه سوریه است. ناخشنودی دمشق در رابطه با عواقب این همکاری، از رویارویی و مجبور شدن به محاسبۀ امکان بروز خطر جنگ در دو جبهه، در صورت از سرگیری عملیات نظامی با اسرائیل نشأت می گیرد. حتی اگر ترکیه در عملیات نظامی مشارکت نکند، تنها تمرکز نیروهای ترکیه در مرز سوریه، می تواند برای دمشق تعیین کننده باشد، علاوه بر این در صورت بروز جنگ، اسرائیل به هر ترتیب امکان استفاده از پایگاههای هوایی ترکیه و تأسیسات نظامی ـــ دریایی الکساندرت را خواهد داشت. استفاده ترکیه از فرصت برای وارد کردن ضربه بر تجزیه طلبان کرد در سوریه و دشت بکا در لبنان نیز دور از ذهن نمی نماید.
سوریه تلاش می کند تا پیمانهای دیگر منطقه ای را در مقابل همکاری نظامی ترکیه و اسرائیل قرار داده و روابط خود با سایر همسایگانش را بهبود بخشد. در تابستان سال ۱۹۹۷ پس از ۱۵ سال وقفه، مرز سوریه ـــ عراق بازگشایی شد که این خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در حال حاضر تماسها در سطح مسئولان بلندپایه فعال شده اند، هرچند که روابط دیپلماتیک میان دو دولت هنوز برقرار نشده است. سوریه و عراق مجبور هستند تا در جهت کاهش وابستگی خود به آبهای ترکیه همکاری کنند. سوریه روابط نزدیک خود را با کشورهایی که مشکلات سنتی با ترکیه دارند، از قبیل ارمنستان، یونان و ایران حفظ می کند.
در تابستان ۱۹۹۷ حافظ اسد رئیس جمهور سوریه، راهی تهران شد. این سفر پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ دومین سفر رئیس جمهور سوریه به ایران و اهمیتش در این بود که تا آن زمان ایران توانسته بود آزمایش موشکهای میان برد خود را که برد آن ها تا ترکیه و اسرائیل می رسید، با موفقیت به انجام برساند، که یک هشدار جدّی برای این کشورها به شمار می آمد.
از دیدگاه ایران، همکاری ترکیه با اسرائیل، این کشور را به مرزهایش نزدیک می کند. اسرائیل به وسیلۀ برقراری همکاری با ترکیه و با استفاده از خاک این کشور، می تواند پروازهایی را علیه مراکز تولید سلاح در ایران عملی سازد. تهران اسرائیل را به ایجاد تنش در روابط خود با سایر کشورهای اسلامی ترکیه متهم می کند و بر این عقیده است که انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ مهمترین مانع بر سر راه صهیونیسم بینالمللی می باشد[۷]. تهران هر عدم موفقّیت تلآویو را دستاوردی برای خود به شمار می آورد. به اعتقاد ایران، ترکیه با امضاء عهدنامه با اسرائیل، خود را از جهان اسلام منزوی کرده است. تهران بویژه نسبت به تجاوزات مکرر ترکیه به مرزهای شمالی عراق و حضور احتمالی اسرائیل در شمال عراق نگران است.
آن دیدگاه ایران که نظامیان ترکیه می توانند از ایدۀ تحکیم مواضع ترکیه در شمال عراق پشتیبانی کنند وی را وا می دارد تا نسبت به سیاست منطقه ای ترکیه با تأمّل بیشتری توجه کند. به اعتقاد ایران، رشد میزان دخالت اسرائیل در سیاست منطقه ای می تواند موجب عدم توازن قوا در خاور نزدیک گردد. ایران بر این باور است که همکاری با اسرائیل نه فقط به ضرر ترکیه، بلکه تهدیدی است علیه امنیت ملی سایر کشورهای اسلامی[۸]. تهران همچنین نگران است که همکاری ترکیه ـــ اسرائیل این امکان را برای اسرائیل فراهم کند تا نفوذ و استحکام مواضعش را در آذربایجان و آسیای میانه افزایش دهد[۹]. ایران تلاش می کند تا نیروی دیگری را در منطقه بر ضد همکاری ترکیه ـــ اسرائیل به عرصه آورده و در این راستا فعالانه با روسیه، سوریه، یونان و ارمنستان همکاری می نماید.
همکاری ترکیه ـــ اسرائیل با انتقادات یکی دیگر از کشورهای مؤثر منطقه یعنی یونان مواجه شد. سخنگوی دولت یونان اعلام کرد که یونان این پیمان را به منزلۀ تهدیدی جدی علیه امنیت ملی خود می نگرد[۱۰]. وزیر امورخارجۀ پیشین یونان، تئودوروس پانگالوس به نوبۀ خود روابط آنکارا و تل آویو را به عنوان “پیمان اشرار” که راه به سوی وضعیت جنگ سرد میبرد تشریح نمود[۱۱]. به اعتقاد یونان، ترکیه درصدد استفاده از همکاری خود با اسرائیل علیه یونان نیز می باشد. یونانیان به ویژه از این موضوع ناخشنودند که خلبانان ترک در اسرائیل، طی دوره های آموزشی روشهایی را فرا گرفته اند تا بتوانند به وسیلۀ روشهای الکترونیکی به سیستمهای دفاع ضد موشکی300 – Sروسی مورد استفاده در یونان و قبرس آسیب وارد آورند.
اسرائیل برای همکاری نظامی با ترکیه چنان اهمیتی قائل است که علیرغم عقد پیمان همکاری نظامی سال ۱۹۹۴ با یونان، از ارائه تکنولوژیهای مدرن نظامی به یونانیان سر بازمی زند و هر چند که پیمان ذکر شده یونان با اسرائیل در اکتبر سال ۱۹۹۹ تمدید شده است، لیکن فقط متضمّن همکاری در زمینۀ تمرینات توأم نظامی است و در شرایط خطر مستمر همکاری ترکیه ـــ اسرائیل، یونان سعی دارد روابط خود را با روسیه، سوریه، ایران و ارمنستان تحکیم بخشد.
در این بین روابط نزدیک ترکیه و آذربایجان، تهدیدی علیه استراتژی منطقه ای جمهوری ارمنستان به شمار می رود. ارمنستان از امکان شکل گیری محور همکاری اسرائیل ـــ ترکیه ـــ آذربایجان نگران است. توجه به این مسئله، در ارمنستان به قدری جدّی است که در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۷ رئیس جمهور ارمنستان طی گفت و گوی مطبوعاتی در جواب این پرسش که همکاری ترکیه ـــ اسرائیل چه عواقبی را می تواند برای منطقه به طور کلّی و ارمنستان به طور خاص در پی داشته باشد، اینچنین گفت : تمام عهدنامههایی که مترصد تعمیق شکاف و رویارویی میان کشورهای مختلف در منطقه هستند، کم یا بیش تأثیر خود را بر ارمنستان نیز خواهند گذاشت[۱۲]. رئیس جمهوری فعلی ارمنستان نیز بنوبۀ خود، طی سفرش در ژانویۀ ۲۰۰۰ به اسرائیل، نگرانی خود را نسبت به پیوستن احتمالی آذربایجان به همکاری ترکیه با اسرائیل بیان کرده و ابراز داشت که در شرایط موجود روابط میان ارمنستان و ترکیه، ایروان مشوق همکاری نظامی فعلی اسرائیل با ترکیه نیست و از آنجا که مسئلۀ قراباغ هنوز حل نشده است، پیوستن آذربایجان به همکاری مذکور می تواند جدی ترین عواقب را در پی داشته باشد.
برای حفظ توازن منطقه ای، ارمنستان می باید با تمام کشورهای همسایۀ ترکیه شامل ایران، عراق، سوریه، قبرس، یونان و بلغارستان همکاری نزدیک داشته باشد. تشکیل پیمان چند جانبۀ روسیه ـــ ارمنستان ـــ ایران ـــ سوریه می تواند موجبات ناخشنودی جدی ترکیه و اسرائیل را فراهم آورده و آنها را وادار به تجدید نظر در استراتژی منطقه ایشان کند. همکاری ترکیه ـــ اسرائیل می تواند تراز قوا را در هم ریخته و در منطقه به شکل گیری محور کشورهایی که آمریکا “پشتیبانیشان ” می کند منجر شود. هر چند که مصر به عنوان یکی از کشورهای مؤثر منطقه از پیوستن به این پیمان خودداری کرده است، لیکن این امکان که کشورهایی مانند اردن و کویت در آینده به آن بپیوندند دور از تصور نیست. شاهد این مدعا می تواند این موضوع باشد که در ژانویه سال ۱۹۹۸ هیئت اردنی هم در رزمایشهای ایالات متحده آمریکا با اسرائیل و ترکیه حضور داشت.
برای مقابله با همکاری نظامی ـــ سیاسی ترکیه و اسرائیل، کشورهای منطقه میباید همکاری نزدیکتری داشته باشند. کشورهای مؤثری که مدعی هژمونی منطقه ای هستند، مانند مصر و ایران، می باید یک اشتراک نظر کلی را به وجود آورند. توازن منطقه ای به طور فزاینده ای وابسته به بهبود روابط عراق ـــ ایران و سوریه ـــ عراق می باشد.
پیشبینی تحولات منطقۀ خاور نزدیک طی نیمۀ اول قرن ۲۱ میلادی دشوار می نماید، لیکن یک نکته مشخّص است و آن اینکه اگر نیروی مقابله ای علیه پیمان ترکیه ـــ اسرائیل تحقق نیابد، این دو هستند که قوانین بازی در منطقه را در سدۀ جدید دیکته خواهند کرد.
“ایران نامه “
نشریۀ ایران شناسی جمهوری ارمنستان
شمارۀ۳۷، سال۲۰۰۱، ایروان
پینوشتها:
1-Alan Makovsky, Israeli-Turkish Relation: A Turkish “Periphery Strategy?” In:-Henry J. Bakery,ed., Reluctant Neighbor: Turkey’s Role in the Middle East. Washington, D.C.: United States Institute of Peace, 1966
۲- در این خصوص، شفیق بیر رئیس پیشین ستاد کل ارتش ترکیه ضمن سخنانش در کنفرانس مربوط به بررسی روابط ترکیه – اسرائیل در انستیتوی مطالعات خاور نزدیک واشنگتن اظهار داشت که چنانچه روزی میان سوریه و اسرائیل صلح برقرار شود این نتیجه همکاری ترکیه – اسرائیل خواهد بود. (مراجعه شود به:
Policy Watch, N 422, November 5/1999/Washington Institute for Near East Policy
۳- مصاحبۀ نتانیاهو با تلویزیون ترکیه، مراجعه شود به:
Middle East Journal/vol.52/No2/Spring 1998
۴- الاسبوع العربیه (بیروت)، به زبان عربی، ۱۵ آوریل،۱۹۹۷.
5- Daniel pipes. A New Axis: The Emerging Turkish-Israeli Entente, National Interest, No50, Winter 1997/۹۸
6- Alan Makovsky, Turkish-Israeli Coopereation, the Pesce Process and the Region.- Policy Watch, n195, Washington Institute for Near East Policy, April ۲۶, ۱۹۹۶
7- Tehran Iran News, December ۲۵, ۱۹۹۷
8- Bulent Aras. Turkish-Israeli-Iranian Relations in the Nineties: Impact on the Middle East,-Middle East Policey, No.3, June 2000
9- Bulent Aras. Post Cold War Realities: Israel’s Strategy in Azerbaijan and Central Asia- Middle East Policy, Vol.5, No.1, 1998
۱۰- “Greece Condemns Turkish-Israeli Alliance,” Arabic News.com, 11/27/97
۱۱- از بیانات سخنگوی وزارت امور خارجۀ اسرائیل، اورشلیم، ۲۵ فوریۀ،۱۹۹۸.
۱۲- جمهوری ارمنستان، ۲۷ سپتامبر،۱۹۹۷.