فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳ و ۴
ایران در منابع ارمنی،داورژ
نویسنده : سوکیاس اپریکیان/ ترجمه: ساهاک شاهمرادیان
منابع زبان ارمنی از مآخذ قابل توجه برای پژوهشگران تاریخ و جغرافیا و زبان و فرهنگ ایران است. مطلبی که ترجمۀ آن به نظر خواننده میرسد اطلاعاتی دربارۀ شهر تبریز بخصوص اقلیت ارمنی این شهر، در اواخر قرن نوزدهم بدست میدهد. نویسندۀ مطلب سوکیاس اپریکیان (۱۸۷۳-۱۹۵۲) جغرافیدان و پژوهشگر ارمنی، در صومعۀ ارامنۀ کاتولیک سنلازار که در جزیرهئی به همین نام در مجاورت شهر ونیز ایتالیا قرار دارد تحصیل کرده است. از مهمترین آثار او «فرهنگ مصور جغرافیای انسانی» است که در دو جلد در اوایل قرن بیستم در همان صومعه به چاپ رسیده است. این فرهنگ جغرافیائی اطلاعات نسبتاً جامع از مکانهای جغرافیائی ارمنستان و شهرهای همجوار آن و نقاطی که ارامنه در آنها سکونت داشتهاند بدست میدهد و شامل بیش از ۴۰۰۰ مدخل و تعداد زیادی عکس و نقشه است.
مطلب حاضر و تصاویر آن از فرهنگ یاد شده، جلد اوّل، چاپ دوّم، سال ۱۹۰۳-۱۹۰۵ صفحات ۵۷۹-۵۸۶ برگرفته شده است و شامل ۵ عکس از تبریز و مدارس و دانشآموزان ارمنی تبریز است.
داورِژ یا تاوریز[۱]، به فرانسه Tauris، به فارسی تبریز:
تبریز کانون ارامنۀ آذربایجان و مهمترین شهر تجاری غرب ایران است. این شهر در ۵۳۶ کیلومتری شمال غرب تهران و ۵۳ کیلومتری دریاچۀ ارومیه و در منتهیالیه دشت پهناوری که از دریاچۀ ارومیه به سوی مشرق گسترده شده است، در کنار رودخانۀ آجیچای و در کوهپایۀ غربی کوه سهند قرار گرفته است. ارتفاع آن از سطح دریا ۱۵۰۹ متر است، در ۳۸ درجه و ۲ دقیقۀ عرض شمالی و ۴۳ درجه و ۴۹ دقیقه و ۳۷ ثانیۀ طول شرقی واقع شده است. به زعم اروپائیان این همان شهری است که بطلمیوس جغرافیدان آن را «گابریس» یا «تابریس» نامیده است.
بنا بر روایان ارمنی این شهر در قرن سوم میلادی به دست خسروکبیر بنیانگذارده شده است. او به انتقام خون برادرزادهاش اردوان که به فرمان اردشیر ساسانی به قتل رسیده بود مدت ده سال در سرزمین ایران تاخت و تاز کرد و پس از پیروزی در محلی که هماکنون شهر تبریز قرار گرفته است ایستاد و فریاد برآورد «دا، ئی ورِژ اردشیری» (این به انتقام اردشیر-م) و از این گفتۀ او نام شهر برگرفته شد. این شهر به نام «گاندزاک» نیز خوانده شده است.
مورخان غربی بنای شهر را به قرن هشتم میلادی (سال ۷۹۱) و به زبیده زن هارونالرشید نسبت میدهند که شهر را تبریز یعنی تب ریز نامید. در واقع زبیده فقط به بازسازی شهر میپردازد. در میان ارمنیان روایت دیگری نیز وجود دارد مبنی بر این که خسروشاه، به هنگام بازگشت از اورشلیم صلیب چوبی مقدس را به همراه اورد و آن را در پای قلعهئی در سمت شرقی شهر به خاک سپرد. تیرداد شاه ارمنستان در سال ۳۲۱م به آذربایجان لشکر کشید و تبریز را از شاپور شاه ایران گرفت و به بازسازی و استحکام آن پرداخت.
در زمان مغولان تبریز پایتخت ایران شد و رونق بسیار پیدا کرد. در قرن چهاردهم میلادی هلاکو آن را تختگاه خود قرار داد. به همین سبب از سوی ارامنه آن را «هلاکو تخت» نامیدهاند.
در عصر صفوی شهر تبریز به سال ۱۵۱۴م به دست سلطان سلیم افتاد؛ به سال ۱۵۳۴ به دست سلطان سلیمان و به سال ۱۵۸۵م به دست عثمان پاشا وزیر سلطان مراد سوم فتح شد. شاه عباس صفوی در سال ۱۶۱۰م تبریز را از ترکان عثمانی پس گرفت. در سال ۱۶۱۸م شهر به دست ایرانیان افتاد. در ۱۷۳۲م تبریز زیر فرمان نادرشاه و در اواخر قرن هجدهم میلادی تحت حکومت خاندان قاجار قرار گرفت.
تبریز علاوه بر جنگهای خانمانسوز، غارت، آتشسوزی و ویرانی، گرفتار بلایای طبیعی نیز شده است. از پنج زلزلۀ مهم تبریز نام برده میشود که چهار زلزله در سالهای ۶۳۴، ۱۴۴۱، ۱۵۲۷ و ۱۷۸۰ م به وقوع پیوسته است. زمینلرزههای نخست شهر را به طور کلی ویران کردند. در دو زلزلۀ آخر به ترتیب ۷۰۰۰۰ و ۴۰۰۰۰ نفر جان باختند. به همین سبب در تبریز قصرها، مساجد و عمارات تاریخی باشکوه به جا نمانده است. هماکنون تنها در دروازۀ شرقی شهر، در جادۀ تهران، بنای نیمه ویرانگوی مسجد [مسجد کبود] و قلعۀ ارک با ۲۵ متر ارتفاع که از دور استوار ولی از نزدیک به صورت ویرانه است پابرجا مانده است. در میان بناهای مشهور شهر کاخ ولیعهد، اقامتگاههای مقامات حکومتی و ثروتمندان و کاروانسراهای آن جلب نظر میکنند. در قرن گذشته خانههای شهر عمدتاً یک طبقه و آجری با پوشش گِلی بودند. با پیشرفت زمان ساختمانسازی نیز شیوۀ جدید و آمیخته با ذوق و سلیقه به خود گرفته است و خانهها با باغهای زیبا و مصفا احاطه شدهاند.
شاردن [فرانسوی] که در سال ۱۶۷۵م در تبریز بوده است میگوید: شهر دارای ۲۵۰ مسجد، ۱۵۰۰۰ دکان پر از اجناس مختلف که بسیاری از سنگ ساخته شده بودند، ۳۰۰ کاروانسرا، ۹ محله، ۱۵۰۰۰ خانه و ۵۵۰۰۰۰ نفر جمعیت بود. امروزه شهر دارای ۲۰۰۰۰۰ نفر جمعیت است و ۴۰ کاروانسرا و ۴۵۰۰ دکان دارد. ارمنیان شهر ۶۵۰ تا ۷۰۰ خانوار و اروپائیان ۲۰ خانوارند. هر یک از محلههای تبریز دارای کدخدای محل که از طرف حکومت منصوب میشود و پرچم ویژه میباشند. کدخدای محلۀ ارامنه (که ارمنستان خوانده میشود) قلعه بیگ نامیده میشود و رنگ پرچم آن قرمز است.
ارامنۀ تبریز در دو محلۀ قلعه یا محلۀ درونی و لیلاوا [لیل آباد] یا محلۀ بیرونی سکونت دارند. ساکنان محلۀ قلعه در حدود ۳۰۰ خانوارند و عمدتاً از بازرگانان ثروتمند هستند. در نیمههای قرن گذشته خلیفهگری ارمنیان آذربایجان از صومعۀ تادئوس مقدس (قراکلیسا) به محلۀ قلعه منتقل گردید. در سال ۱۸۵۷ اسقف اعظم ساهاک ساتونیان ساختمان خلیفهگری و مدرسۀ آرامیان را بنا نهاد که در زمان خود از بناهای مهم به شمار میرفتند. ساختمان خلیفهگری اینک نیاز به مرمت دارد. در زمان اسقف استپان مخیتاریان در این محله چاپخانهئی نیز به نام مدرسه آرامیان تأسیس شد. در این چاپخانه اطلاعیههای انجمنهای مختلف و کتابهای متنوع ارمنی به چاپ میرسد. کلیسای قلعه به نام مریم مقدس خوانده میشود که تاریخ دقیق احداث آن مشخص نیست. این کلیسا که در اثر زلزله ویران شده بود در سال ۱۷۸۲م به همت کشیش ارشد هوسپ ملیک هووهانسیان تجدید بنا گردید. بر کتیبۀ مرمرین سردر کلیسا آمده است:
«کلیسای مریم مقدس در اول آوریل سال ۱۷۸۲ میلادی (سال ۱۲۳۱ تقویم ارمنی) در زمان جاثلیق قوکاس، یه همت کشیش ارشد هوسپ ملیک هووهانسیان و به کمک مردم خیّر ساخته شد.» اسقف استپان مخیتاریان سرانجام موفق به نصب صلیب بر تارک گنبد کلیسا شد. در این محله غیر از مدرسۀ پسرانۀ آرامیان که دارای ۱۴۰ دانشآموز و ۵ کلاس درس برای دوره ۸ ساله تحصیلی است یک مدرسۀ دخترانه نیز به نام س. آنّایان دایر است که به سال ۱۸۸۳م با مساعدت برادران تومانیان ساخته شده است. این مدرسه دارای ۱۰۰ دانشآموز و سه کلاس درس برای دورۀ ۵ سالۀ تحصیلی است. این دو مدرسه ۱۳ آموزگار زن و مرد دارند. در این محله به سال ۱۸۹۵ میلادی کودکستانی با هزینۀ «انجمن خیریه زنان ارمنی» دایر شد که نزدیک به ۴۰ کودک را در خود جای داده است. این انجمن در همان سال یک هنرستان خیاطی برای دختران دایر کرده که ۳۰ دختر جوان در آن آموزش میبینند.
کنسولگریهای کشورهای روسیه، انگلستان، ترکیه و فرانسه و خانههای اروپائیان در محلۀ قلعه قرار دارند. کلیسای کاتولیک در سال ۱۸۸۸ در این محله اقدام به تأسیس سراسقفی کرد و پاپ نود هزار روبل برای خرید ساختمان سراسقفی و کلیسا و مدرسه پرداخت. ولی تاکنون سراسقفی بدون اسقف مانده است که نیازی هم بدان نیست چرا که شمار کاتولیکهای تبریز بسیار معدود است. در سال ۱۹۰۱ پدران روحانی فرقه لازاریست (لازاریان) در محلۀ قلعه مدرسهئی دایر کردند که ۴۰ دانشآموز در آن تحصیل میکنند. در محلۀ قلعه میسیونرهای آمریکائی دارای یک مدرسۀ دخترانه با ۸۰ دانشآموز و یک کودکستان با ۳۰ نوآموز هستند. ۵ آموزگار زن و مرد در آنها به تدریس اشتغال دارند.
بیشتر ارامنۀ محله لیل آباد یا محله بیرونی که شمار آنان به ۴۰۰ خانوار میرسد از قشر ساده و معمولی تشکیل شدهاند که به نجاری، زرگری، خیاطی و دیگر مشاغل اشتغال دارند. مغازهداران نیز در میان آنها وجود دارند که فقط اجناس خشک میتوانند بفروشند. پس از جنگ ایران و روس پیشهوران ارمنی از هرگونه مالیات معاف بودند. از چند سال پیش مالیات مختصری از آنان گرفته میشود.
کلیسای محلۀ لیل آباد در سال ۱۸۴۵م ساخته شد و نام آن سرکیس مقدس است. چنانکه از کتیبه یادبود بنا برمیآید کلیسا با تلاش کشیش زاکاریا دِرزاکاریان و با کمک مالی مردم ساخته شده است. در لیل آباد ارمنیان دارای یک مدرسۀ پسرانه به نام هایکازیان هستند که در سال ۱۸۷۷م توسط برادران تومانیان دایر شده است. این مدرسه دارای ۱۵۰ دانشآموز و ۵ کلاس درس برای دورۀ ۸ سالۀ تحصیلی است. مدرسۀ دخترانۀ تاماریان که در کنار همان مدرسه دایر شده دارای ۱۰۰ دانشآموز و ۲ کلاس درس برای دورۀ ۴ ساله تحصیلی است. این دو مدرسه ۱۳ معلم زن و مرد دارند. «انجمن خیریه زنان ارمنی» در سال ۱۸۹۵ در این محله کودکستانی نیز دایر کرده است که ۲۵ نوآموز در آن پرورش مییابند. این انجمن همچنین یک هنرستان با ۴۰ هنرآموز دختر تأسیس کرده است. مدرسۀ دخترانه تاماریان به علت وسعت بنا و امکانات آن دارای شهرت فراوانی است. این مدرسه را نیز خانوادۀ تجار معروف تومانیان به هزینۀ خود بنا کردهاند. در لیل آباد میسیونرهای آمریکائی اعزام شده از سوی «شرکت پورت» در سال ۱۸۷۶ یک مدرسۀ پسرانه تأسیس کردند که دارای ۱۰۰ دانشآموز و ۶ معلم زن و مرد است. آنان یک کودکستان نیز دایر کردهاند که ۳۰ نوآموز در آن پذیرفته شدهاند. پروتستانها نیز دارای مدارس پسرانه و دخترانه هستند که حدود ۱۶۰ دانشآموز در آنها تحصیل میکنند.
ارمنیان تبریز انجمنهای متعدد داشتهاند و دارند. در لیلآباد «انجمن خیریه زنان ارمنی تبریز» فعالیت میکند که از انجمنهای دیگر قدیمیتر و دارای قدرت مالی بیشتر است. در محلۀ قلعه نیز «انجمن خیریه زنان ارمنی آذربایجان» دایر است که سابقۀ کمتری دارد. در سالهای اخیر (۱۸۹۸م) انجمنی به نام «انجمن مستمعین تبریز» تأسیس شده است که در آن سخنرانیهای سودمندی ایراد میشود. به منظور مصون داشتن جوانان از زیانهای ناشی از مصرف مشروبات الکلی، در سال ۱۸۹۹ «انجمن ضدمشروبات الکلی ایران» تأسیس شده است. در سال ۱۹۰۱ به منظور بالا بردن سطح فرهنگ عمومی و رواج هنر در میان مردن «انجمن دوستداران موسیقی» نیز تأسیس شد. انجمنهای دیگری نیز وجود داشتهاند که به مرور از بین رفتهاند. انجمنهای خیریه نه تنها در شهر که در روستاها نیز با تأسیس مدارس، نور دانش را در میان روستائیان میگسترانند. دو انجمن خیریه زنان تبریز در سال ۱۹۰۱ در هم ادغام شدند و اکنون «انجمن متحد خیریه زنان ارمنی تبریز» خوانده میشوند. گفتنی است که «انجمن کتابخانه» محلۀ قلعه حدود ۲۰ سال است که فعالیت دارد و در کتابخانه-قرائتخانه آن بیش از ۲۰۰۰ جلد کتاب و تعداد زیادی نشریه وجود دارد. همچنین یک قرائتخانه-کتابخانه نیز در محله لیلآباد فعالیت دارد.
محلههای ارمنینشین تبریز دارای سالنهای تآتر میباشند که هر از گاهی در آنها جلسات ادبی و نمایش به نفع مدارس یا امور خیریه برگزار میشود. برای تماشای برنامههای هنری اغلب ولیعهد، خانها، مقامات دولتی و کارداران خارجی نیز حضور مییابند.
با وجود آنکه در گذشته جمعیت ارمنیان تبریز بیشتر بود و به گفتۀ «مارتینه» در تجارت زبدهتر از دیگران بودند اما در ابتدای قرن گذشته فقط ۴۰ خانوار از آنها در شهر باقی مانده بود. تقریباً طی یک قرن گذشته این شمار رشد کرده و به حدود ۷۰۰ خانوار رسیده است.
بیشتر جمعیت کنونی ارمنی شهر از روستاهای قراداغ به تبریز کوچ کردهاند. ارمنیان سالخورده به سبک سنتی ایران لباس میپوشند، اما جوانان بیشتر به لباسهای اروپائی توجه دارند، لباس زنان به سبک قفقازی است و فقط به هنگام خروج از خانه از حجاب آبی رنگ استفاده میکنند.
هوای تبریز سالم است و اگر به نظافت شهر توجه بیشتری میشد سالمتر از این هم میتوانست باشد. آب آشامیدنی در آبانبارها راکد میماند و پاکیزه نیست و گاهی بو میگیرد. مردم به رغم هوای پاکیزه و طبیعت زیبا عموماً ناسالم هستند. ولی باید گفت که ارمنیان بیش از اقوام همجوار از سلامت برخوردارند.
در اینجا همهگونه محصولات منطقۀ معتدل بدست میآید و بیشتر میوهها، بویژه بادام و زردآلو زبانزد هستند. تبریز چهل نوع انگور دارد. فرشبافی از سودمندترین مشاغل تبریز است. فرش تبریز بسیار ظریف، خوشسلیقه و مشهور است. در تابستان خانوادههای ثروتمند به روستاهای مجاور سهند و حوالی چشمهسارهای آبمعدنی میروند. گرمابههای لاله نزدیک سیر داروُند مشتریان زیادی دارند.
تبریز به دلیل قرار گرفتن در شمال غربی ایران، در مجاورت مرزهای روسیه و ترکیه، نه تنها از نظر نظامی اهمیت فراوان دارد بلکه مرکزی برای تجارت بینالمللی بین دو کشور مذکور و انگلستان از طریق بغداد و تهران است. معاملات تجاری سالانۀ آن بالغ بر ۳۰ میلیون فرانک است. واردات مهم شهر عبارتست از: کالاهای پنبهئی، پشمی، شیشهئی، قند، چای و غیره. صادرات آن بطور عمده فرش، کشمش، بادام، انواع شال و غیره است. بانک شاهی ایران که از سوی انگلستان سالهاست در ایران فعالیت دارد در تبریز شعبۀ بزرگی دایر کرده است. در سال ۱۹۰۱ بانک «سوتنی» روس نیز شعبهئی در تبریز تأسیس کرد.
در شمال غربی شهر روی رودخانه آجیچای پل عظیمی با ۱۸ دهانه ساخته شده است.
تاریخنگار ارمنی آراکِل داوریژتسی (تبریزی) در تبریز متولد شده است. او تاریخ ۶۰ سالۀ عصر خود از ۱۶۰۲ تا ۱۶۶۲ را به رشتۀ تحریر درآورده است. ارمنیان تبریز به زبان ارمنی شرقی تکلم میکنند و در مدارس نیز همین زبان تدریس میشود. به فاصلۀ ۴۰ دقیقه از شهر، ارمنیان زیارتگاه کوچکی به نام مریم مقدس دارند که اطراف آن را قبرستان و باغ بزرگ محصوری فرا گرفته است. با آنکه ارمنیان دارای قبرستان جداگانهئی هستند اما گاهی در قبرستان این زیارتگاه نیز مردگان خود را به خاک میسپارند. در اطراف تبریز روستاهای ارمنینشین وجود ندارد و فقط به فاصلۀ ۶-۷ ساعت راه، در سمت شمال غربی شهر روستاهای ارمنینشین موژومبار (موجمبار)، سهُرول و آلچامُلک قرار گرفتهاند. «آلچاملک» از روستای موژومبار ۵ فرسنگ فاصله دارد و دارای ۳۶ خانوار و یک کلیساست.
پینوشت:
داورِژ نام تبریز مطابق متون قدیمی ارمنی است، امروزه به زبان ارمنی تاوریز نامیده میشود. در متن فرهنگ، همهجا نام داورژ آمده است ولی در ترجمه این نام را فقط در عنوان به کار بردهایم-م.