فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷۸
اوضاع جهان در سال های جنبش مشروطه ایران
نویسنده: گریگور قضاریان
قرن بیستم میلادی را باید قرن انقلابها نامید. مفهوم انقلاب اصولاً خشونت، خیزش و عصیان را در ذهن تداعی میکند. حال آنکه بسیاری از انقلابهای قرن بیستم رخدادهایی بدون خشونت بودند. در دهۀ ۱۸۹۰م شاهد انقلابهای عظیم در زمینۀ علوم بودیم، تحولاتی که نگرش ما را به دنیا و زندگی تغییر دادند، کشف اشعۀ ایکس، رادیو اکتیو، تئوری نسبیت، مطالعات علمی در زمینۀ بهداشت و پزشکی و کشف آنتی بیوتیک به دست انسان که توانست بر بسیاری از بیماریها فائق آید. فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز دستخوش انقلاب شد و تلفن، رادیو و اینترنت زندگی انسان را متحول ساخت. دستاوردهای تکنولوژیک سبب شد تا قرن بیستم یکی از خونینترین سدههای تاریخ بشریت باشد: جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، نژادکشی و … .
در این اوضاع و احوال، شاید یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلابهای بشری قرن بیستم توسعۀ آزادی انسانها بود. قرن بیستم، قرن نفی استعمار و طرد استبداد است. در این قرن، مفهوم آزادی نیز دستخوش تغییر شد. تا آن زمان، حکومتها آزادیهایی وسیعتر و انسانها و جوامع آزادیهایی محدودتر داشتند. در این دوران مباحث مربوط به آزادیهای فردی، آزادی بیان، آزادی تبادل اطلاعات، تهدید آزادیهای حکام، حقوق فردی، حقوق سیاسی و … مطرح شد.
این انقلابها و جریانهای فکری آزادی خواهانه مختص به یک کشور یا یک سرزمین نبود. امواج آن رفته رفته توسعه یافت و بیشتر نقاط کرۀ زمین را از شرق تا غرب درنوردید. جوامع مختلف واکنشهای متفاوتی به این امواج نشان دادند.
– در انگلستان از ۱۸۶۷ ـ ۱۸۸۴م مجموعه قوانین اصلاحات تنظیم شد، از جمله قوانین دربارۀ آزادی شرکت در انتخابات و آزادی رأی دادن.
– در نتیجۀ سه جنگی که در سالهای ۱۸۶۴ ـ ۱۸۷۱م از سوی آلمان، دانمارک، فرانسه و اتریش صورت گرفت چهار کشور مشروطه ایجاد شد، از جمله جمهوری سوم فرانسه (۱۸۷۵م).
– ایتالیا، که به هفت بخش تقسیم شده بود، پس از شورش های ۱۸۵۹ ـ ۱۸۷۰م، سرانجام اتحادیهای به وجود آورد و دارای یک قانون اساسی شد.
– در خلال همین سالها، جنبشهای ملی در کشورهای بالکان پدیدار شد و پس از جنگ روس و عثمانی، رومانی به استقلال رسید.
نهضت مشروطیت ایران در دهۀ نخست قرن بیستم میلادی تقریباً هم زمان با بسیاری از حرکتهای تاریخی در کشورهای دیگر به وقوع پیوست. این حرکتها و رویدادهای تاریخی اگرچه هریک مستقیماً در وقایع مشروطیت دخالتی نداشتند اما نمیتوان تأثیرات آنها را بر اتفاقات و حوادث مشروطیت نادیده گرفت.
در آن دوران، نگرش حاکم بر جامعۀ ایران چنین بود که پیشرفتهای علمی، فنی و نظامی و دیگر جنبههای زندگی سبب برتری اروپا بر ایران شده است و اگر ایران بخواهد به زندگی خود ادامه دهد، به ناچار باید نوسازی هایی در آن صورت گیرد. این نوسازی و نوگرایی بدان معنی بود که امور اداری نو، ارتش نو، نظام مالیاتی نو، آموزش و پرورش نو، وسایل حمل و نقل نو و خلاصه ارزشهای نوین به ایران معرفی شود. برای رسیدن به این هدف از اوایل قرن نوزدهم میلادی روابطی با اروپا برقرار شد، از جمله اعزام دانشجویان به اروپا، استخدام رایزن نظامی از انگلستان و فرانسه، دعوت از اروپاییان برای تدریس و مشاوره و … . به این ترتیب، سیر نوسازی آغاز شد.
هم زمان جنبشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز در بسیاری از نقاط دنیا شروع شده بود و ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی خود نمیتوانست در انزوا بماند. جنبشهای مشروطهخواهی، ملتگرایی و استقلالجویی در اروپا، در اواسط قرن نوزدهم میلادی، به اوج خود رسیده بود. این موج، هم زمان با اروپا، ملتهای گوناگونی را از شرق تا غرب کرۀ زمین درگیر ساخت.
– در شرق دور و ژاپن، رویدادهای مربوط به مشروطهخواهی، نوسازی و اصلاحات از نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی آغاز (دورۀ امپراتور میجی[۱]) و مجلس تأسیس شد و امپراتور در ۱۸۸۹م قانون اساسی کشور را تصویب کرد.
– در چین، پس از جنگ اول تریاک و مغلوب شدن چینیها به دست انگلیسها (۱۸۳۹ـ ۱۸۴۲م) و پس از دخالتهای روزافزون انگلستان، فرانسه و ژاپن در امور مهم حکومت، برخی از دانشمندان و روشنگران چینی به این نتیجه رسیدند که دلایل پیروزی بیگانگان و به ویژه، اروپاییان آن است که غرب از پیشرفت فنی و علمی و مخصوصاً نظامی برخوردار است. تقریباً، از ۱۸۶۷م سیر نوسازی اجتماعی و اقتصادی در چین آغاز شد که بعدها در ۱۹۱۱م به انقلاب انجامید، انقلابی با آرمانهای ملیگرایی، مردمسالاری، توسعۀ اقتصادی و برابری.
– در همسایگی چین، کشور هند نیز، که تحت استعمار انگلستان قرار داشت، از دهۀ ۱۸۵۰م به بعد چند قانون اساسی تدوین کرد. این قوانین به طور عمده بر اثر شورشهای ۱۸۵۷م پدید آمد که به جنگ اول استقلال هندوستان معروف است.گرچه این شورشها به پیروزی منجر نشد و سیطرۀ استعمار انگلستان تا ۱۹۴۷م ادامه یافت بر اساس قانون اساسی ۱۸۵۸م انحلال کمپانی هند شرقی اعلام و حاکمیت انگلستان به طور رسمی زیر نظر وزارت خارجه و مجلس برقرار شد. در ۱۸۶۱م، «قانون شورای هندوستان» به نگارش درآمد و طبق آن روابط میان هیئت حاکمه و مردم تنظیم شد. در ۱۸۸۵م کنگرۀ ملی هند به وجود آمد. این کنگره تقریباً پایههای مجلس بومی هند را بنا نهاد که گام بعدی آن ایجاد قانون شورای سال ۱۸۹۲م بود. لازم به ذکر است که ایران و هند از دیرباز سابقۀ مراودات فرهنگی و اقتصادی داشتند و در این برهه نیز، ایرانیان مقیم هندوستان از نزدیک شاهد رویدادهای مربوط به قانون مشروطیت در این کشور بودند.
– در ۱۸۳۹م، سلطان عبدالحمید، امپراتور عثمانی، «خط شریف گلخانه» موسوم به فرمان تنظیمات را امضا کرد و به این ترتیب، دورۀ تنظیمات آغاز شد (۱۸۳۹ـ ۱۸۷۶م). این فرمان نقطۀ عطفی در حرکتهای تجددخواهانه در این کشور بود. در ۱۸۴۵م، قانون جدیدی برای آموزش تدوین شد و سازمان اداری به صورت اروپایی درآمد. در ۱۸۷۶م، قانون اساسی امپراتوری عثمانی تنظیم شد. البته، بعدها سلطان عبدالحمید دوم این قانون را لغو کرد و در ۱۹۰۸م با انقلاب ترکان جوان قانون اساسی دوباره احیا شد.
– در این دوران تحول عظیمی که در کشور شمالی قارۀ آسیا رخ داد، یعنی انقلاب ۱۹۰۵م روسیه، تأثیر فراوانی بر دیگر کشورهای این قاره گذاشت. زمینههای این انقلاب از دهههای ۱۸۶۰ و ۱۸۷۰م آغاز شده بود. در پی شکست روسیه از ژاپن در جنگ ۱۹۰۴ـ ۱۹۰۵م، گسترش هرج و مرج و فشار انقلابیون، از سوی تزار روسیه، نیکلای دوم، بیانیهای تنظیم شد که شالودۀ اساسی آن مصونیت فردی، آزادی افکار و بیان و تشکیل اجتماعات بود. در این بیانیه تصریح شده بود که از آن پس هیچ قانونی بدون تصویب در مجلس شورا (دوما) ارزش قانونی ندارد.
– از دیگر کشورهایی که با جنبش مشروطه خواهی دست به گریبان بود، میتوان از مصر نام برد. در سرتاسر قرن نوزدهم میلادی، از اشغال نظامی ناپلئون به بعد و افول سلطۀ امپراتوری عثمانی، تغییرات گوناگونی در نظام قانون اساسی مصر به وجود آمد، از جمله تأسیس دیوان، که از سوی دستگاه اداری ناپلئون در ۱۷۹۸م پایه گذاری شد. تأسیس مجلس الشوری در ۱۸۲۹م به دست محمدعلی پاشا، بنیان گذار مصر نوین؛ تأسیس مجلس الشوری النواب در ۱۸۶۰م؛ تأسیس مجلس النظار در ۱۸۷۸م و تدوین قانون اساسی در ۱۸۸۲م. در دهه های پایانی قرن نوزدهم میلادی، ایرانیهای بسیاری از جمله برخی از روشنفکران نیز در مصر زندگی میکردند. این روشنفکران به چاپ و توزیع روزنامههای فارسی مشغول بودند. تأثیر این روزنامهها بر جامعۀ روشنفکران و قشر باسواد ایران آن چنان بود که حکومت ورودشان را به ایران ممنوع ساخته بود.
بررسی اوضاع کشورهای گوناگون در مقطع تاریخی یاد شده نشان میدهد که آغاز انقلاب مشروطۀ ایران از دیدگاه خارجی دنباله و ادامۀ سیر جنبشهای مشروطهخواهی بود که در بسیاری از کشورهای جهان در حال وقوع بود. به علت همسایگی ایران با دو کشور در حال انقلاب، یعنی روسیه و عثمانی؛ پیوند ایرانیها با مصر و هندوستان؛ و آگاهی از رویدادهای گوناگون سیاسی و اجتماعی در ژاپن و چین اندیشمندان ایرانی درک کرده بودند که نظام حاکم استبدادی در ایران دیگر تحملپذیر نیست. این مردان آغازگر جنبشی شدند که رویدادی مهم در بیداری ایران و تاریخ معاصر آن محسوب میشود.
انقلاب مشروطۀ ایران از مهم ترین انقلابهای اجتماعی خاورمیانه و جزئی از نهضتهای جهانی انقلاب در قرن بیستم میلادی است.
پینوشتها:
1- Emperor Meiji
منابع:
حائری، عبدالهادی. تشیع و مشروطیت ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۴.
بهنام، جمشید. ایرانیان و اندیشۀ تجدد. تهران: فخران، ۱۳۷۵.
غنی نژاد، موسی. تجددطلبی و توسعه در ایران معاصر. تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۷.
ورهرام، غلامرضا. تاریخ سیاسی و سازمانهای ایران در عصر قاجار. تهران: معین، ۱۳۶۷.