فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۸۶

اشعاری از هوهانس تومانیان

ترجمه: امیک آلکساندری

امیک آلکساندری، مترجمی در مسیر شناساندن فرهنگ دو ملت ‏

گارون سرکسیان

امیک آلکساندری در ۱۳۴۴ش در تهران زاده شد. تحصیلات متوسطه را در مدرسه ارمنیان تونیان و ‏دبیرستان دخترانه طوماسیان ‏گذراند. با شرکت در دوره سه ساله آموزش زبان و ادبیات ارمنی شورای ‏خلیفه گری ارامنه تهران موفق به ‏دریافت فوق دیپلم در این رشته شد، سپس تحصیلات دانشگاهی را در ‏دانشکده زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه دولتی ایروان ‏به پایان رساند.

امیک آلکساندری
امیک آلکساندری

آلکسانـدری در برنامـه رادیو ارمـنی واحـد برون مـرزی صدا و سیمـای جمهوری اسلامی مترجـم و گوینده ‏بود. همچنین، سال ها در مدرسه مریم ارمنیان، زبان و ادبیات ارمنی تدریس می کرد.وی در ۱۳۸۲ش، به ‏ارمنستان مهاجرت کرد. در آنجا، به کار ‏مترجمی، برای دانشجـویان ایرانی مقـطع دکـترا در دانشگاه های ارمـنستان، ‏مـشغول شد. به مـوازات آن، به ‏سبـب دلبستگی به زبان و ادبـیات فارسی و ارمنـی برای شناساندن فرهـنگ دو ملت ‏به یکدیگر تلاش کرد و به این کار مهم همت گماشت.‏

او عضو هیئت تحریریه مجله پارسیان، ارگان رسمی انجمن ‏دوستداران زبان و ادبیات فارسی وابسته به رایزنی فرهنگی ایران در ارمنستان است و مقالات و آثار ادبی گوناگونی را ‏ترجمه و در این مجله، منتشر کرده است. افزون بر آن، به سفارش رایزنی ‏فرهنگی جمهوری ‏اسلامی در ایروان دو کتاب ‏داستان‌های مثنوی(جلد ۲)، نوشته محمد ‏محمدی اشتهاردی و قصه‌‌‌های خوب برای بچه‌‌‌های خوب (گلستان و ملستان)، نوشته مهدی آذر یزدی را نیز به ارمنی برگردانده است. ‏

امیـک آلکسانـدری در سال هـای اخیر داستـان ها واشعاری از نویسنـدگان کلاسیک و معاصر ارمنـی را به ‏فارسی ‏ترجـمه و در نشریات و رسانـه های فارسی زبان منتشر کـرده که با استقبال خوانندگان مواجه ‏شده است. از ‏آن جمله می توان به آثاری از آوِتیک ایساهاکیان، استپان زوریان، روبن سواک، ماتئوس ظاریفیان، یغیشه ‏‏چارنتس، بارویر سواک، آقاسی آیوازیان، هویک وارتومیان، گریگ و آرمنوهی سیسیان اشاره کرد. ‏‏

وی همچنین، آثاری از نویسندگان ایرانی، شامل صادق هدایت، صادق چوبک، هوشنگ گلشیری، هوشنگ ‏‏مرادی کرمانی و فریبا وفی را به ارمنی برگردانده ودر نشریات ارمنستان، منتشر کرده که این آثار نیز با استقبال ‏‏خوانندگان ارمنستانی روبه رو شده است. ‏

‏ به مناسبت صد و پنجاهمین سال تولد نویسنده بزرگ ارمنی، هوهانس تومانیان (۱۸۶۹ ـ۱۹۲۳م)، ‏ترجـمه ‏فارسی دو شعـر و دو رباعـی از او را با ترجـمه امیـک آلکساندری آورده ایم. در شمـاره ۸۵ فصلنامه پیمان، یادنامه مفصلی ‏درباره ‏زندگی و آثار هوهانس تومانیـان چاپ شده اما از آنجایی که سال ۲۰۱۹م به بزرگداشت این نویسنده ‏اختصاص یافته در این شماره نیز آثاری از او را تقدیم خوانندگان گرامی می کنیم. ‏

بهتـرین خانـه

هوهانس تومانیان

ترجمه امیک آلکساندری

آنجا که نسیم می چرخد رها ‏

آنجا که آب مدام می کند غوغا

آنجا با مادر خود، پرمهر ومهربان ‏

پسری زندگی می کرد بسی نا آرام

در یک کلبه تیره ‏

در یک کلبه کهنه ‏

کنار رودخانه ‏

زیر درختان.‏

روزی آمد آن پسر نا آرام

نزد مادرخود خوب و مهربان:‏

‏« مادرم! باید دور شوم از اینجا، ‏

ملالت بارترین جا همین جاست

این کلبه تیره ‏

این کلبه کهنه ‏

کنار رودخانه ‏

زیر درختان.‏

بگذار بروم به دیگر سرزمین ها ‏

ببینم در سفر خانه های زیبا ‏

بیایم و برگیرم تو را ‏

فرار کنیم به دوردست ها

از این کلبه تیره

این کلبه کهنه ‏

کنار رودخانه ‏

زیر درختان».‏

‏ پسر رفت و بسیار بگشت همه جاها ‏

بدید خانه های بزرگ، با شکوه و زیبا ‏

اما چیزی کم بود همواره وهمه جا ‏

با آه دل بازگشت دوباره به همان جا ‏

به آن کلبه تیره

آن کلبه کهنه ‏

کنار رودخانه ‏

زیر درختان.‏

‏«یافتی؟ فرزندم!» ـ بپرسید مادر ‏

با شادی و شعف رو به پسر. ‏

‏«گشتم مادرم همه سرزمین ها را‏

نیافتم خانه ای بهتر از اینجا ‏قشنگ ترین و بهترین خانه همین جاست ‏

این کلبه تیره ‏

این کلبه کهنه ‏

کنار رودخانه ‏

زیر درختان»..

 

در کـوهـساران

هوهانس تومانیان

ترجمه امیک آلکساندری

آه! چه خوب است در کوهساران‎

شیرینِ شیرین، اندر روزگاران،‎

خیال انگیز و سبک بال‎

ابر و باد شیرین و شکربار.‏‎

سپیده اینک به طرب دمیده‎

بر کوه و سنگ نسترن باریده‎

گل و سبزه با ژاله درخشیده‎

به هر سو عطر عدن تراویده.

‏‎

آه چه سهل است در کوهساران‎

شیرین و نرم اند روزگاران‎

حالیا نغمه نیِ سر داد چوپان:‏

دختر و عشق شیرین اند و نازان.‏‎ ‎

رباعـی هـا

هوهانس تومانیان

ترجمه امیک آلکساندری

چقدر رنج و بلا دیده ام من ‏

بسی رنگ و ریا دیده ام من ‏

تحمل کردم و بخشیدم و مهر ورزیدم

هرچه بد بود، نیک دیده ام من ‏

ای کاش کنج دوردستی بود ‏

خواب پاک کودکی بود ‏

به رؤیایم شادمانه ‏

صلح وصفا بر آدمی بود.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۸۶
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید