فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۹۱ و ۹۲
ارمنیان کریمه
نویسنده : شاهن هوسپیان
اشاره
در بخش اول مقاله «ارمنیان کریمه» که در پیمان شماره ۸۹ و۹۰ به چاپ رسیده است، به تأثیر حضور ارمنیان در تاریخ و فرهنگ این شبه جزیره، واقع در شمال دریای سیاه، از دوره شکلگیری خانات کریمه تا هجوم امپراتوری عثمانی پرداختیم و در این شماره و بخش دوم مقاله به تاریخ کریمه و نقش ارمنیان در دوره حضور امپراتوریهای عثمانی و روسیه تزاری تا قرن بیستم میلادی و آنچه بر سر ارمنیان این منطقه آمد، میپردازیم.
پس از تصرف شهر کافا(۱) به دست عثمانی و خانات کریمه، در ژوئن ۱۴۷۵م، شهرها و قلعههای تحت سلطه دولت شهر جنوا(۲) یکی پس از دیگری سقوط کرد. تمامی شهرهای مهم و بنادر و سواحل جنوبی کریمه و همچنین، قلعههای کرچ(۳) و آزوف(۴) به تصرف امپراتوری عثمانی درآمد. مابقی سرزمین کریمه، مانند دوره حضور جنواییها، زیر سلطه خان کریمه باقی ماند با این تفاوت که قبل از ۱۴۷۵م خانهای کریمه استقلال کامل داشتند اما در دوره عثمانی در عمل تحت حمایت عثمانی قرار گرفتند و مجبور به اطاعت از فرامین آنها شدند. آنان برای ضمانت وفاداری به سلطان عثمانی مجبور بودند یک یا چند تن از فرزندانشان را به دربار سلطان بفرستند. هرچند خانها به ظاهر به سلطان عثمانی باج و خراج پرداخت نمیکردند اما هر ساله مجبور بودند تا هدیههایی گرانقیمت را به رسم پیشکش برای سلطان بفرستند.(۵) در دوره حضور جنواییها در کریمه اصلیترین منبع درآمد خانهای این ناحیه عوارض دریافتی از جنواییها، مالیات دریافتی از مردم منطقه و درآمد حاصل از فروش برده بود اما در دوره حضور عثمانی دیگر از عوارض دریافتی خبری نبود و جنگ و مهاجرت گسترده ارمنیان و یونانیان، که بیشترین مالیات را میپرداختند، باعث کاهش چشمگیر درآمد خان شده بود. بنابراین، آنان برای جبران کسری درآمد متوسل به غنائم جنگیای شدند که سپاهیان خانات از همراهی با سپاهیان عثمانی، در جنگهای برونمرزی، به دست میآوردند.(۶)
خانات کریمه با حمایت عثمانی متصرفات خود را گسترش دادند و در لشکرکشیهای عثمانی به سرزمینهای اروپا، روسیه و حتی، ایران حضوری فعال داشتند. آنها موفق شدند مناطقی از خانات آستاراخان و غازان را زیر سلطه خود درآورند.
خانهای کریمه در اداره امور مناطق تحت حاکمیت خود استقلال عمل داشتند. فرامین خانها بدون چون و چرا اجرا میشد و آنان میزان باج و خراج وصولی از مردم کریمه به ویژه ارمنیان و یونانیان را تعیین میکردند. در دوران تسلط عثمانی بر کریمه، ارمنیان، یونانیان و یهودیان، به جز مالیاتی که به نام خراج به خان پرداخت میکردند، میبایست مالیاتی با نام جزیه نیز میدادند و در عوض از خدمت سربازی معاف بودند. حل دعواهای حقوقی و جزایی در بین آنان به خودشان سپرده میشد اما اگر دعوایی با یک تاتار در میگرفت دادگاه شرعی تاتارها آن را حل و فصل میکرد.(۷)
با تصرف کامل مناطق تحت سلطه جنواییها به دست عثمانی و فروکش کردن کشتار و غارت ارمنیان و یونانیان شهرهای کریمه، که شرح جزئیات آن را نرسس کافایتسی، که خود شاهد وقایع بوده است، در کتاب ضجه بر پایتخت کافا (۸) نگاشته است،(۹) حاکم عثمانی کریمه، با هدف بازسازی اقتصاد ویران شده منطقه، ارمنیان و یونانیان بازمانده را، که به مناطق کوهستانی پناه برده بودند، تشویق به بازگشت به خانههایشان کرد. او برای نشان دادن حسننیت خود، کلیساها و دیرهای مصادره شده را به آنان بازگرداند.(۱۰)
ارمنیان و یونانیان ساکن در مناطق تحت سلطه عثمانی مجبور بودند افزون بر مالیات و جزیهای که به حاکم منطقه پرداخت میکردند خراج دیگری نیز به سلطان بدهند که خود وی میزان آن را تعیین میکرد. ارمنیان شهر کافا مجبور بودند برای کلیساهای خود نیز مالیاتی اضافه پرداخت کنند. بر اساس مالیاتهای پرداخت شده مشخص میشود که ارمنیان، در دوره تسلط عثمانی، نوزده کلیسا در کافا داشتهاند.( ۱۱)
امپراتوری عثمانی از مناطق تحت سلطه خود در شبه جزیره کریمه استانی به مرکزیت شهر کافا تشکیل داد. حضور سپاه عثمانی در کریمه باعث نا امنی برای مسیحیان و یهودیان بود. بنابراین، ارمنیان کافا شروع به مهاجرت به شهر استارییکریم (سورخات) کردند و ارمنیان دیگر مناطق نیز کوشیدند تا در مناطق جنگلی و کوهستانی ساکن شوند.
پس از ورود عثمانی به منطقه، تجارت برده خاتمه نیافت و از جنواییها به عثمانی رسید.خانات کریمه همچنان به سرزمینهای تحت سلطه روسیه و لیتوانی ـ لهستان حمله میکردند و مردم این مناطق را به اسارت میگرفتند و برای فروش به شهر کافا میآوردند.(۱۲) بین۱۴۵۰ـ ۱۵۸۶م ۸۶ حمله و بین۱۶۰۰ ـ ۱۶۴۷م هفتاد حمله به این مناطق ثبت شده. میانگین اسارت در هر حمله سی هزار نفر بوده است چنان که یک سوم از کلیه ساکنان روستاهای این مناطق به اسارت برده شدند.(۱۳) فقط، در دوره تسلط عثمانی، بین سده پانزدهم تا هجدهم میلادی، بیش از یک میلیون نفر از سرزمینهای روسیه و اوکراین به اسارت درآمدند و از طریق بنادر کریمه و به ویژه شهر کافا، به بازارهای بردهفروشی در قسطنطنیه و مصر فرستاده شدند.(۱۴) گاهی نیز تاتارها، اهالی کریمه شامل ارمنیان، یونانیان، یهودیان کریمچاک(۱۵) و گاه اقوام تاتار آستاراخان و غازان را به اسارت میگرفتند و به عنوان برده میفروختند. بازرگانان عثمانی بردهها را با کشتی به قسطنطنیه حمل کرده و آنان را با کالا معاوضه میکردند.(۱۶)
پس از آنکه عثمانی در ۱۴۷۵م کریمه را تصرف کرد بازرگانان جنوایی و ونیزی از صحنه تجارت منطقه حذف شدند اما برای ادامه تجارت با مشرق زمین، که سود سرشاری برای آنان داشت، ارتباط خود را با بازرگانان ارمنی کریمه حفظ کردند. از پایان سده پانزدهم میلادی، به علت تحولات اقتصادی در اروپا، تجارت شکل جدیدی به خود گرفت و در نتیجه، حوزه دریای سیاه اهمیت بیشتری یافت. اگر در گذشته مشتریان کالاهای بازرگانان صرفاً اشراف و ثروتمندان بودند، از این دوره، به دلیل گسترش تولید در اروپا، تولیدکنندگان مشتریان آنان شدند. با پیشرفت تولید در اروپا نیاز به تهیه مواد اولیه از کشورهای شرقی بیشتر شد اما به دلیل حضور عثمانی در منطقه آسیای غربی تمامی راههای ارتباطی دریایی بین شرق و غرب بسته بود. از این دوره کشفیات دریایی اروپاییان آغاز شد.
حاکـم عثمانی و خان کریمـه، که از نیاز اروپا به مواد اولیـه اطلاع داشتند، با هدف بهبـود وضعیت اقتصادی کریمه از بازرگانان حمایت کردند. بازرگانان ارمنی کریمه، که پیش از حمله عثمانی ارتباط تجاری گستردهای با روسیه برقرار ساخته بودند، بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفتند. آنان تجارت بین کریمه و مسکو را از دهه هفتاد سده شانزدهم میلادی آغاز کردند که تا شروع حملات روسیه به کریمه ادامه داشت.
سلاطین عثمانی نیز خواهان آن بودند که سهم مهمی از تجارت بینالمللی داشته باشند. بنابراین، در ۱۵۱۶م به فرمان سلطان سلیم اول (۱۵۱۲ ـ۱۵۲۰م) به بازرگانان روسیه اجازه فعالیت در مناطق تحت سلطه عثمانی داده شد. این فرمان امکان شروع فعالیت را برای بازرگانان ارمنی کریمه، ساکن مسکو، به وجود آورد. پس از صدور این فرمان گروهی سیصد نفره از بازرگانان ارمنی و روسی مسکو در ۱۵۲۴م برای تجارت وارد کریمه شدند اما تاتارهای منطقه آنان را غارت کردند. در نتیجه، حاکم عثمانی مجبور به مداخله شد. پس از صدور فرمان سلطان سلیم بنادر کریمه تبدیل به مرکز مبادله کالاهای روسی و عثمانی شد و بازرگانان ارمنی کریمه سود سرشاری از این تجارت به دست آوردند.(۱۷)
در سدههای هفدهـم و هجدهـم میلادی، بازرگانان ارمنـی کریمـه بر خلاف دوره حـضور جنواییها موفق شدند کشتیهای بازرگانی خود را داشته باشند اما این کشتیها برای حمل انبوه کالاهایی که میبایست از شرق، از حوزه دریایهای سیاه و مدیترانه به اروپا حمل میشد،کافی نبود. در نتیجه، مجبور بودند از کشتیهای کشورهای اروپایی نیز استفاده کنند.(۱۸) از آنجایی که دزدی دریایی به ویژه در دریای سیاه بسیار زیاد بود بنابراین، برای اسکورت کشتیهای تجاری خود ناوهای جنگی هلندی را اجاره کردند.(۱۹) کشور هلند، که از اوایل سده هفدهم میلادی تجارت با مشرق زمین را به طور گسترده آغاز کرده بود، سعی در حذف رقیبان اروپایی داشت. به همین دلیل، با بازرگانان ارمنی کریمه ارتباط تجاری برقرار ساخته و با قیمتهایی کمتر از دیگر کشورها کالاهای آنان را به بنادر اروپا حمل میکرد. این وضعیت تا جنگ انگلستان با هلند در نیمه سده هفدهم میلادی ادامه داشت.(۲۰)
هرچند پس از ثبات نسبی اوضاع در کریمه بازرگانان ارمنی این منطقه بار دیگر فعالیت خود را آغاز کردند شمار آنان بسیار کمتر از قبل از سال ۱۴۷۵م بود. کشتار و غارت ارمنیان، به ویژه ارمنیان کافا، باعث از بین رفتن یا فرار بسیاری از بازرگانان و صنعتگران شده بود و از سده پانزدهم میلادی بیشتر ارمنیان به کار کشاورزی مشغول بودند. شماری از بازرگانان ارمنی کریمه ـ که موفق شده بودند از مرگ نجات یابند و در مسکو، اقامت کنند ـ پس از ثبات اوضاع فعالیت خود را آغاز کردند.
بازرگانان ارمنی در تجارت زمینی از هند تا اروپا، که امنتر از راه های دریایی بود، به دلیل آشنایی با راههای ارتباطی نقش مهمی داشتند. در سده شانزدهم و هفدهم میلادی، بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان و کریمه موفق شده بودند روابط بازرگانی گستردهای بین ایران، روسیه و عثمانی برقرار کنند. آنان، با نفوذی که در دربارهای این سه کشور به دست آورده بودند، در بسیاری موارد در مقام سفیر به این سه کشور و همچنین، کشورهای اروپایی اعزام میشدند.
کالاهای ساخته شده مختلفی از اروپا به عثمانی، ایران و روسیه حمل میشد. این کالاها شامل پارچههای پشمی، مخملی و ابریشمی و کالاهای دیگری همچون رنگ، ابزارآلات، لوازم خانگی، انواع سوزن، سلاح، زیورآلات، شیشه، آینه، کاغذ، ساعت، عینک، قیچی، صابون، انواع چاقو و … بود.(۲۱) کالاهایی که از کریمه به روسیه میرفت به غیر از کالاهای ذکر شده شامل کالاهایی چون لباسهای پنبهای و پشمی، نخ، چرم، چوب، عسل، میوه خشک شده، برنج، شراب، ماهی، شکر و … بود.
یکی دیگر از وظایف بازرگانان ارمنی برقراری ارتباط بین خانات کریمه و حاکم عثمانی با روسیه برای انجام مذاکرات به منظور آزادی اسیران روسی بود. در بین اسیرانی که تاتارها و ترکها از روسیه به کریمه میآوردند افرادی از خانوادههای اشراف و ثروتمندان روسیه بودند که آنان را در بازار بردهفروشی عرضه نمیکردند. آنان نزد خان یا حاکم عثمانی میماندند و سپس، مذاکراتی طولانی برای دریافت بهای آزادی آنان با خانوادههای اسرا شروع میشد. این ارتباط را بازرگانان ارمنی کریمه برقرار میساختند.(۲۲) در پایان مذاکرات، بازرگان میانجی وجه توافق شده را پرداخت میکرد و اسیر را به خانوادهاش بازمیگرداند. سپس، وجه پرداخت شده و هزینههای صورت گرفته را دریافت میکرد. برای اجرای این کار اعتماد دو طرف به میانجی بسیار مهم بود. گاهی نیز، دولت روسیه برای آزادی اسرا از این ارتباط استفاده میکرد.
در مواقعی روسیه، با هدف آزادی اسیران روس، به کریمه حمله میکرد و تاتارهای منطقه را به اسارت میبرد تا آنان را با اسیران روسی مبادله کند. از آنجایی که روسیه ارتباط مستقیم با خانات کریمه نداشت مذاکره برای تبادل اسرا به وسیله همین بازرگانان صورت میگرفت.(۲۳)
مهاجرت گسترده ارمنیان و یونانیان از کریمه در سده پانزدهم میلادی به غیر از لطمه به تجارت و صنعت منطقه، خسارت سنگینی نیز به کشاورزی وارد آورد. از آنجایی که تاتارها نیاز مبرمی به محصولات کشاورزی داشتند خانهای کریمه از ۱۴۷۵م اقوام تاتار را تشویق به یکجانشینی و فعالیت کشاورزی کردند که نتیجه مطلوب حاصل نشد. در نتیجه، صاحب خانگرای اول (۱۵۳۲ـ ۱۵۵۱م) در زمان حکومت خود متوسل به زور شد.
روسیـه، که در زمـان ایوان سـوم (۱۴۶۲ـ ۱۵۰۵م) در ۱۴۸۰م موفـق شـده بود به تسلط اردوی زرین بر روسیه پایان دهد در زمان ایوان چهارم (۱۵۳۳ـ ۱۵۴۷م)، معروف به مخوف، شروع به تصـرف سرزمینهای خانات آستاراخان و غازان کرد. در نتیجـه، بین روسیـه و خانات کریمـه وضعیت جنگی به وجود آمد.
دولـت گـرای اول (۱۵۵۱ـ ۱۵۷۷م)، که خـود را وارث امپراتوری اردوی زرین میدانست، برای بیرون راندن روسیه از خانات آستاراخان و غازان به سمت مسکو لشکرکشی کرد و در ۲۴مه ۱۵۷۱م موفق شد شهر را به تصرف درآورد و به آتش کشد. او پس از قتلعام اهالی شهر به کریمه بازگشت و همراه خود یکصد هزار اسیر برای فروش به بازار بردهفروشان شهر کافا آورد.(۲۴)
در نیمه سده شانزدهم میلادی، فرانسه معاهدهای با عثمانی، با نام کاندی(۲۵)، در سی ماده منعقد کرد. بر اساس ماده هفت و هشت این معاهده به فرقههای مختلف کلیسای کاتولیک اجازه بنای کلیسا و تبلیغ مذهب در مناطق غیر مسلماننشین امپراتوری عثمانی داده شد.(۲۶) پس از عقد این پیمان تا سده هجدهم میلادی مبلغان فرقه یسوعی(۲۷)، در بین ارمنیان و یونانیان مناطق تحت سلطه عثمانی در کریمه مذهب کاتولیک را تبلیغ میکردند و پیروانی نیز بهدست آوردند. بازرگانان ارمنی بیشترین افرادی بودند که به امید حمایت فرانسه به مذهب کاتولیک گرویدند. این موضوع باعث آغاز دوباره کشمکشهای مذهبی بین ارمنیان کریمه شد.
امپراتوری عثمانی از سده شانزدهم میلادی، به منظور ساخت کشتی در کریمه، صنعتگران ارمنی و یونانی را از دیگر شهرهای ساحلی این منطقه به شهر یالتا(۲۸) منتقل کرد و در مدت زمانی کوتاه صنعت کشتیسازی در این شهر گسترش یافت و سبب رونق شهر شد. به همراه صنعتگران ارمنی خانوادههای آنان نیز به این شهر آمدند و یالتا تبدیل به یک شهر ارمنینشین در کریمه شد.
همانگونه که گفتیم، خانات کریمه متحد امپراتوری عثمانی بود و در لشکرکشیهای آنان حضور داشت. از جمله، در حمله سلطان مراد سوم (۱۵۷۴ـ ۱۵۹۵م) به قفقاز و غرب ایران سپاه خانات کریمه نیز شرکت کرد.(۲۹) سپاه عثمانی پس از تصرف گرجستان وارد منطقه شروان شد. سپاه خانات کریمه نیز از شمال کوههای قفقاز و پس از گذشتن از تنگه دربند به سپاه عثمانی پیوستند. فرماندهی سپاه تاتار بر عهده برادران خان، یعنی عادلگرای و اسلامگرای، بود. در جنگ شماخی سپاه تاتار از سپاه ایران شکست خورد و عادلگرای به اسارت در آمد و در قزوین کشته شد.
در ۱۵۷۹م محمدگرای به همراه سه برادرش ـ غازیگرای، صفی گرای و سعادتگرای ـ از تنگه دربند گذشت و باردیگر به سپاه عثمانی در جنگ با ایران پیوست. یک سال بعد، تاتارها در شماخی با سپاه ایران درگیر شدند و غازیگرای به اسارت در آمد اما چند سال بعد آزاد شد. غازیگرای پس از آزادی به جنگ با ایران ادامه داد و با فرماندهی سپاه مشترک عثمانی ـ تاتار موفق شد در ۱۵۸۶م تبریز را به تصرف درآورد.(۳۰)
زمانی که عثمانی با ایران در جنگ بود محمدگرای، پس از بازگشت به کریمه، در ۱۵۸۴م، برای بیرون راندن عثمانی از این منطقه، شهر کافا را محاصره کرد. به دنبال این کار، سلطان عثمانی سپاهی به فرماندهی اسلام گرای به کریمه اعزام کرد. او موفق شد محمدگرای را شکست دهد و حکومت خانات کریمه را در اختیار گیرد.
در ۱۶۱۱م، عثمانیها شهر ارمنینشین سیس، در کیلیکیه را غارت و تخریب کردند. در نتیجه، اهالی شهر آنجا را ترک و گروهی از آنان به کریمه مهاجرت کردند.(۳۱) ارمنیان ساکن فلات ارمنستان در طول سده پانزدهم و شانزدهم میلادی در گروههای کوچک به کریمه مهاجرت میکردند اما آغاز جنگهای ایران و عثمانی در سده شانزدهم و هفدهم میلادی سبب شد تا گروههای بزرگی از ارمنیان طی این دو سده به سمت کریمه و اروپای شرقی مهاجرت کنند. تعداد ارمنیان در کریمه افزایش یافت اما در مقایسه با مهاجران سده چهاردهم میلادی، بیشتر آنان فقیر بودند و علت مهاجرتشان برای حفظ جان بود.
پس از کوچ ارمنیان به ایران در اوایل سده هفدهم میلادی ارتباط تجاری روسیه با ایران از طریق بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان گسترش یافت.آنان همچنین از طریق قفقاز به تجارت کالا با بازرگانان ارمنی کریمه پرداختند. به همین دلیل نیز، سکههای صفویه در کریمه یافت شده است.
در۱۶۲۳م، جـانی بیـکگرای (۱۶۱۰ـ ۱۶۲۳م) به فرقه دومینـیکن(۳۲) اجازه داد تا مذهب کاتولیک را در بین ارمنیان کریمه تبلیغ کنند. در ۱۷۰۴م، فرقه یسوعی جایگزین آنان شدند و بهرغم اعتراض ارمنیان هوادار کلیسای ارمنستان، مرکز خود را در باغچهسرای تأسیس کردند. یسوعیها موفق شدند پیروان بسیاری در بین ارمنیان این شهر به دست آورند.(۳۳)
بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان، عثمانی و کریمه، که در اروپا فعالیت میکردند، در بعضی مناطق رقیب یکدیگر بودند. در ۲۴ آوریل۱۶۴۰م، با تصمیم مجلس ونیز امتیازاتی خاص به بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان، که از حمایت دولت صفوی برخوردار بودند، داده شد که پیامد آن حذف بازرگانان ارمنی کریمه از میدان رقابت در این مناطق بود.(۳۴) در نتیجه، بازرگانان کریمه به ناچار فعالیت خود را در اروپا از طریق بازرگانان جلفای اصفهان ادامه دادند.
در اوایل سده هفدهم میلادی، حملات تاتارهای کریمه تا عمق خاک روسیه گسترش یافت و حدود ۲۰۰٬۰۰۰ نفر از روسهای منطقه را به اسارت بردند.(۳۵) روسیه به تلافی این حملات از نیمه اول سده هفدهم میلادی جنگهای پراکندهای با عثمانی در سواحل کریمه شروع کرد و از طریق دریا بارها به ناوگان عثمانی یورش برد. شرح کامل این جنگها در کتاب خاچاطور کافایتسی(۳۶)، از مورخان ارمنی اهل کافا در سده هفدهم میلادی، که شاهد این جنگها بوده، به طور کامل آمده است. از او کتابهای دستنویس بسیاری باقی مانده که ۱۲ جلد آن در مرکز کتابهای دستنویس ماتناداران ایروان نگهداری میشود.(۳۷)
روسیه پس از عقد پیمان صلح با لهستان در ۱۶۴۷م، برای پایان دادن به حملات تاتارهای کریمه، در سالهای ۱۶۸۷ـ ۱۶۸۹م حملات خود را به این منطقه آغاز کرد اما سپاهیان خانات کریمه موفق به عقب راندن آنان شدند. در۱۶۹۱ـ ۱۶۹۸م، زمانی که تاتارهای کریمه به همراه سپاه عثمانی مشغول جنگ با ارتش آلمان ـ اتریش در اروپا بودند، روسیه از غیبت آنان استفاده کرد و در ۱۶۹۵م، شمال سرزمین اوکراین را از تسلط تاتارها و در ۱۶۹۶م، قلعه آزوف را از تسلط عثمانی خارج ساخت. طبق پیمان قسطنطنیه در ۱۷۰۰م جنگ پایان یافت و روسیه موفق شد مناطق تحت تصرف را حفظ کند.(۳۸)
پیش از شروع حملات روسیه ژان شاردن، سیاح فرانسوی (۱۶۴۳ـ ۱۷۱۳م)، در نخستین سفر خود به حوزه دریای سیاه، در ۱۶۶۴م، مدتی در کافا اقامت داشت و در خاطرات خود مطالبی جالب درباره اهالی شهر نوشته. براساس خاطرات شاردن، کافا دارای چهار هزار خانه بوده که ۳۲۰۰ خانه به تاتارها و ترکها و هشتصد خانه به ارمنیها و یونانیان تعلق داشته و تعداد ارمنیان از یونانیان بیشتر بوده. به گفته او تمامی بناهای شهر خشتی بوده به جز کلیساهای متعلق به ارمنیان که آنها را از سنگ ساخته بودند.(۳۹) شاردن نوشته که شهر بندر بسیار فعالی داشته و او در مدت چهل روز اقامتش شاهد ورود و خروج بیش از چهارصد کشتی بوده است. بار این کشتیها شامل برده، ماهی، گندم، کره، نمک، پوست، میوه خشک شده و بسیاری کالاهای دیگر به مقصد قسطنطنیه بوده.(۴۰)
در ۱۶۸۹م، تــزار روسیـه بـه بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان اجازه تـرانـزیت کالا در خـاک روسیـه داد.(۴۱) صـدور این فرمان به غیر از گسترش ارتباط بازرگانی بیـن ایران و روسیه، سبب گسترش ارتباط بازرگانان جلفای اصفهان و کریمه شد. همچنین، تبادل کالا بیـن شرق و غرب از طریق خاک روسیه نیز گسترش یافت. این فرمان امکان تجارتی گسترده را برای بازرگانان ارمنی کریمه فراهم آورد.
در دوران حـضـور عثمانـی در کریمـه هم حاکمـان عثمانـی و هـم خانهای کریمـه، ارمنیان، یونانیان و یهـودیان را مجـبور مـیکردند بـرای ساخـتن بناهای مخـتلف همچـون حـمام، اسکلـه، جـاده و کاخ بـدون دستمـزد کار کنند. به گفتـه کنسول روسیـه در باغچهسرای، در ۱۷۶۴م، روزانه ۲۰۰ ـ ۳۰۰ ارمنـی و یونانـی در این شهر برای ساختن کاخ خان به بیگاری مشغول بودند که تا مدتها به درازا میکشید.(۴۲) فقط، یهودیان فرقه کاریتس(۴۳) از بیگاری معاف و از حقوقی خاص نزد خان کریمه بهرهمند بودند زیرا مسئولیت کارهای اداری خانات از جمله خزانهداری و ضرب سکه را بر عهده داشتند. آنان در سالهای پایانـی حکومت خانات کریمه به سمـت مشاور خـان نیز رسیـدنـد. گاهـی، ارمنـیان نیـز جایگاهی مهـم در دربار خـان به دست مـیآوردند مانـند توان آقا(۴۴) کـه در۱۷۳۰ـ ۱۷۴۰م مـسئـول خزانهداری خانات بود. در دورهای هـم که یونـان در تصرف عثمانـی قـرار داشـت یـونانیـان کـریمـه مجـبور بـه گـذرانـدن خـدمـت سربازی در سپاه عثمانی بودند.(۴۵)
ارمنیان کـریمه همیشـه ارتباط خود را با ارمنستان حفظ میکردند. این ارتباط فقط در حوزه اقتصادی و مذهبی نبود بلکه آنان خود را موظف میدانستند تا در مواقع نیاز به هموطنانشان یاری برسانند. در سده هجدهم میلادی، زمانی که ارمنیان قرهباغ و سیونیک با سپاهیان عثمانی در جنگ بودند،۲۴۰ داوطلب ارمنی اهل کریمه از طریق بندر طرابوزان وارد این منطقه شدند و در ۱۷۲۲م، علیه عثمانی جنگیدند. بسیاری از آنان کشته شدند و مابقی در ۱۷۲۹م به کریمه بازگشتند.(۴۶)
در سده هجدهم میلادی، مبادله کالا بین روسیه و عثمانی از طریق کریمه گسترش بیشتری یافت و شهر مرزی اورکاپو،(۴۷) واقع در تنگه پرکوپ(۴۸)، محل مبادله کالاها بود. در ۱۷۳۰م، ارمنیان شهر تعدادی کارونسرا و انبار کالا در نزدیکی اورکاپو بنا کردند. در کمتر از پانزده سال، این مکان تبدیل به شهری تجاری شد و جای شهر اورکاپو را گرفت. شهر جدید ارمنی بازار نامیده شد که در دوره تسلط روسیه به آن آرمیانسک(۴۹) میگفتند.
بر خلاف بازرگانان اروپایی، که نظام بانکداری و نمایندگیهای سیاسی کشورهایشان از آنان حمایت میکردند، بازرگانان ارمنی چنین حمایتهایی نداشتند و مجبور بودند مشکلاتشان را با تکیه بر تواناییهای خود حل و فصل کنند. برای این کار باید زبانهای مختلف کشورهای اروپایی، آداب و رسوم، راههای ارتباطی و از همه مهمتر، نیاز بازارهای اروپا را میدانستند که این موضوع باعث موفقیت آنان در رقابت با بازرگانان اروپایی میشد.
پس از پایان لشکرکشی عثمانی به کریمه، در اواخر سده پانزدهم میلادی، کلیساها و دیرهای غارت و تخریب شده ارمنیان به آنان بازگردانده شد. با در نظر گرفتن اینکه جمعیت ارمنیان ساکن کریمه پس از ۱۴۷۵م کاهشی چشمگیر یافته بود فقط تعداد محدودی از کلیساها را مرمت و از آنها استفاده کردند. چنان که در بخش نخست مقاله گفتیم تنها در کافا ،پیش از ۱۴۷۵م، ۴۵ کلیسای متعلق به ارمنیان وجود داشت که طبق اسناد در سده هفدهم میـلادی تعـداد آنها به۳۲ رسیـد و در اثر عـدم مرمت و مورد استفاده قرار نگرفتن، در سده هجدهم به ۲۴ کلیسا کاهش یافت.(۵۰)
شمـاری از کلـیساهای مهـم کافا مرمـت شدند که کتیبـههای یافـت شده در آنها این مـوضوع را تأیید مـیکند. بر روی دیوار داخلی کلیسای سرکیس مقدس خاچکاری به تاریخ ۱۴۷۶م وجود دارد که بیانگر فعال بودن این کلیسا تا یک سال پس از تصرف شهر به دست عـثمانی است. طبـق کتیبههای نصب شده، کلیسا در ۱۵۳۲ و ۱۸۸۸م مـرمت شـده است.(۵۱) در زمان مـرمت کلیسا خاچکارهای بسیاری در دیوارهای بیرونی و داخلی آن نصب کردهاند.
در دیوار غربی کلیسای سرکیس مقدس خاچکار زیبایی به تاریخ ۱۷۵۱م نصب شده است که در پایین آن کتیبهای به زبان ارمنی وجود دارد.(۵۲) بررسی کتیبه خاچکارها مشخص میکند که بیشتر آنها را افراد به یادبود والدین خود تهیه کردهاند. خاچکار دیوار غربی، به تاریخ ۱۷۵۱م، از این نوع است.
براساس کتیبه خاچکار نصب شده در دیوار داخلی کلیسای سرکیس مقدس، به تاریخ ۱۵۲۶م در دوره تسلط عثمانی بر شهر کافا، به دلایلی نامعلوم، اعضای یک خانواده به طور کامل قتلعام شدهاند .(۵۳)
کلیسای هرشتاکاپتاتس مقدس پیش از وقایع سال ۱۴۷۵م متعلق به ارمنیان کاتولیک شهر کافا بود. براساس کتیبهای که در کنار ورودی بنا، به تاریخ ۱۷۰۰م، نصب کردهاند کلیسا به دست کشیشی به نام گئورگ تعمید و از آن به عنوان کلیسای ارمنیان پیرو کلیسای ارمنستان استفاده شده است.(۵۴)
سالهاست که کلیسای روسیه از کلیسای مگردیچ مقدس، در محوطه قلعه ارمنیان شهر کافا استفاده میکند اما تا پیش از تصرف کریمه به دست ارتش روسیه کلیسا متعلق به ارمنیان بود. در مقابل ورودی این کلیسا تعدادی سنگ قبر قرار دارد. بر روی یکی از آنها کتیبهای به تاریخ ۲فوریه۱۶۲۰م به زبان ارمنی نقش بسته که متعلق به بازرگانی ارمنی به نام خواجه باباست.(۵۵)
در نزدیکی روستای توپلو، داخل جنگلها، یک کلیسای بازیلیک قرار دارد که سقف آن فرو ریخته و تمامی دیوارهای بیرونی و محوطه داخل آن با گیاهان پوشیده شده است. مطابق کتیبهای که آن را در بالای وروی غربی نصب کردهاند نام کلیسا اوربات،(۵۶) به معنی جمعه، است و در ۱۷۰۲م، مرمت شده. مرمت کلیسا در این تاریخ با در نظر گرفتن اینکه در داخل روستا نیز کلیسای ارمنیان وجود داشته حاکی از آن است که جمعیت ارمنی بسیاری در این منطقه ساکن بودهاند.
در داخل دیوارها و محوطه کلیساهای واقع در قلعه ارمنیان کافا سنگهایی خوشتراش وجود دارد که دارای حفره برای بستهای آهنی است. این نوع حفره روی سنگها متعلق به بناهای دوره فرهنگ هلنی است که به زمان حضور یونانیان در این منطقه باز میگردد. در سدههای بعد، این بناها تخریب و سنگهای آنها در ساخت کلیساها به کارگرفته شد.
پس از تسلط عثمانی بر این منطقه دیر صلیب مقدس در نزدیکی سورخات، بعد از یک دوره وقفه فعالیت خود را از سر گرفت. کتیبههایی با موضوع مرمت دیر در دیوارهای بنا نصب شده از جمله کتیبهای به تاریخ ۱۶۹۴م درباره بازسازی دیوارهای اطراف دیر و کتیبه به تاریخ ۱۷۵۱م درباره مرمت کل دیر. این دیر تا زمان کوچ ارمنیان از این منطقه فعال بود(۵۷) و پس از آن، متروکه شد. دیر صلیب مقدس پس از وقایع سال ۱۹۰۵م در امپراتوری روسیه به تبعیدگاه روحانیان ارمنی، که مخالف سیاستهای تزار روسیه در ارمنستان بودند، تبدیل شد. یکی از این افراد، که در تابستان ۱۹۰۷م به مدت دوسال از شهر اجمیادزین به این دیر تبعید شد، اسقف اعظم نرسس ملیک تانگیان بود. وی در سالهای ۱۹۱۲ ـ ۱۹۴۸م مسئولیت خلیفهگری ارمنیان کل آذربایجان را به عهده داشت.(۵۸)
پس از فروپاشی شوروی، کلیسای ارمنستان، در سالهای اخیر، دیر صلیب مقدس را بازسازی کرده و فعالیت آن ازسر گرفته شده است.
با وجود حجم فراوان بارندگی در کریمه دسترسی به آب آشامیدنی بهویژه در شهرها با مشکلاتی همراه است. ارمنیان شهرهای مختلف کریمه، بهویژه کافا، از دوره تسلط جنواییها خطوطی برای انتقال آب آشامیدنی از مناطق کوهستانی به شهر ایجاد کردهاند و منابعی نیز برای ذخیره آب ساختهاند. این بناها، که چشمه(۵۹) نامیده میشدند، به حدی اهمیت داشتند که هم در دوره تسلط جنوا و هم، در دوره عثمانی افرادی که آنها را تخریب میکردند به شدت تنبیه میشدند.(۶۰)
در کافا، چندین چشمه از این نوع وجود دارد. یکی از آنها را، با نام چشمه خواجه تزادور، بازرگانی ارمنی، در ۱۵۸۸م بنا کرده که البته در حال حاضر به دلیل تخریب خطوط انتقال آب خشک شده است. بر روی پیشانی بنا سنگ مرمر سفید رنگی نصب و روی آن کتیبهای به زبان ارمنی حک کردهاند. در این کتیبه نام خواجه تزادور، همسر وی، فرزندانش و والدین او ذکر شده است.(۶۱) نشان خانوادگی او نیز بر روی بنا قرار دارد.
در ۱۷۳۵م، جنگ بین روسیه با عثمانی و تاتارها شروع شد. سپاه روسیه وارد کریمه شد و تا شهر باغچهسرای پیش رفت. خان به ناچار به کوهستانهای جنوب پناه برد. در این جنگ و جنگهای بعدی بسیاری از ارمنیان کریمه به امید نجات از سلطه عثمانی، داوطلبانه، به ارتش روسیه ملحق شدند.(۶۲) جنگ در ۱۷۳۹م پایان یافت و در ۳ اکتبر همان سال، طبق پیمان صلح منعقد شده در شهر بلگراد، روسیه از کریمه خارج شد(۶۳) و در مقابل، اجازه تأسیس بندرگاه تجاری در دریای آزوف و حق کشتیرانی در دریای سیاه و عبور از آبراههای داردانل و بسفر را به دست آورد. طبق این پیمان مسیحیان منطقه میتوانستند با پرچم روسیه در دریای سیاه عبور و مرور کنند.
در سالهای ۱۷۶۸ ـ ۱۷۷۴م، بار دیگر بین روسیه با عثمانی و تاتارها جنگ درگرفت. طی جنگ، در ۱۷۶۹م، تاتارها به روسیه حمله کردند و بیست هزار اسیر برای فروش به کافا آوردند. این آخرین حمله خانات کریمه به روسیه بود.(۶۴) ارتش روسیه در تعقیب تاتارها وارد کریمه شد و در۱۷۷۱م، کافا را تصرف کرد. در این جنگ، نیروهای تاتار دو دسته شدند و با یکدیگر جنگیدند. یک دسته، به فرماندهی دولت گرای که عثمانی آنان را حمایت میکرد. دسته دیگر، به فرماندهی شاهین گرای که تحت حمایت روسیه بودند. در نهایت، در ۲۰ ژوئن ۱۷۷۴م، روسیه پیروز جنگ شد.
در ۲۱ ژوییه ۱۷۷۴م، معاهده قینارجه(۶۵) بین روسیه و عثمانی منعقد شد. براساس این معاهده روسیه بر قلعههای آزوف و کرچ تسلط یافت و مناطق شمالی خانات کریمه، در حوزه رود دنیپر(۶۶)، تحت سلطه روسیه در آمد. طبق این معاهده، ارتش روسیه از کریمه خارج شد. عثمانی نیز کریمه را ترک کرد و مناطق تحت سلطه آنان به خانات کریمه تحویل داده شد و خانات حکومتی مستقل اعلام شد که میبایست بیطرفی خود را در مناقشات روس و عثمانی حفظ میکرد.(۶۷)
در بخش اول مقاله توضیح داده شد که حاجیگرای (۱۴۴۱ـ ۱۴۶۶م)، حاکم خانات کریمه، در شهر باغچـهسرای اقدام به ضرب سکـههای برنزی و نقـرهای کرد که ضرب سکـه تا زمـان شاهینگرای (۱۷۷۷ـ ۱۷۸۳م)، آخرین خان کریمه، ادامه یافت. سکـههای رایج در خانات کریمـه تا زمان شاهینگرای ضربی است اما از دوره حکومت وی سکهها به صورت ماشینی ضرب شدند. بر روی سکهها نام خان کریمه و در پشت آن، مـکان و تاریـخ ضرب سکـه به همراه نشان خانات کریمه حک شده است.
پـس از استـقلال خـانات کریمـه و ملحـق شدن سرزمیـنهای تحـت سلطه عثمانی به آن شاهینگرای، که از حمایت روسیه برخوردار بود، کوشید تا وضعیت اقتصادی نابسامان خانات را بهبود بخشد. بیشتر شهرها ویران شده بود و مهمتر اینکه بیشترین لطمهها، بر اثر جنگ، به کشاورزان وارد آمده بود. او کوشید تا با انجام اصلاحاتی رؤسای قبایل مختلف را، که از استقلال عمل برخوردار بودند تحت تسلط خود درآورد و زمینهای آنان را بین کشاورزان تقسیم کند. این کار سبب شد که با مخالفت خانواده خود و رؤسای قبایل مواجه شود. در نتیجه، نتوانست موفقیتی در این خصوص کسب کند.(۶۸)
روسیه، که قصد تصرف کامل کریمه را داشت، برای رسیدن به هدف نیازمند از بین بردن زیرساختهای اقتصادی آنجا و وابسته کردن این منطقه به روسیه بود. پایههای اقتصاد خانات کریمه بر کشاورزی، صنعت، تجارت و دامپروری استوار بود که به غیر از دامپروری مابقی آنها در دست ارمنیان، یونانیان و یهودیان کریمه بود. بنابراین، روسیه تصمیم به کوچاندن ارمنیان و یونانیان از کریمه گرفت. اجرای این تصمیم برای ارمنیان کریمه سرنوشتساز بود.(۶۹)
شاهینگرای، برای جلوگیری از مهاجرت ارمنیان و یونانیان، سفیرانی نزد کاترین، تزار روسیه، فرستاد اما نتیجهای حاصل نشد.(۷۰) بنابراین، در ۱۷۷۷م طی فرمانی مالیات ارمنیان و یونانیان را برابر با مالیات وصولی از تاتارها اعلام کرد.
دولت روسیه برای تحقق هدف خود، سواروف(۷۱)، ژنرال ارمنی تبار ارتش این کشور، را مسئول اجرای طرح مهاجرت ارمنیان از کریمه کرد. بسیاری از ارمنیان مایل به مهاجرت نبودند، به ویژه اینکه مشخص نبود چه آیندهای در انتظار آنان خواهد بود. از آنجایی که روسیه، برای تحقق هدف خود، امکان استفاده از نیروی نظامی را در خاک کریمه نداشت. عوامل این دولت در بین ارمنیان شایعه کردند که ممکن است عثمانی به این منطقه حمله و ارمنیان را قتلعام کند و روسیه نیز توانایی جلوگیری از این اتفاق را ندارد. به این ترتیب، مردم را به وحشت انداختند. هم زمان، به بازرگانان ارمنی وعده دادند که در روسیه امتیازاتی خاص به آنان تعلق خواهد گرفت. این موضوع سبب همراهی آنان با سواروف شد.
در اوت ۱۷۷۸م، مهاجرت به سمت رودخانه دنیپر در اوکراین آغاز شد. بنابر اسناد موجود در مجموع ۱۲۵۹۸ ارمنی از مناطق زیر خارج شدند:
از شهرهای کافا ۵۵۱۱ نفر، باغچهسرا ۱۳۷۵ نفر، قاراسوبازار ۲۸۰۹ نفر، کئوزلوه ۱۳۰۴ نفر، اینکرمان ۲۵۹ نفر، سورخات ۱۶۰ نفر، از روستاهای توپلو ۲۱۲ نفر، سالی ۲۲۴ نفر، سلطانسرای ۵۷ نفر، اورتالان ۴۰۶ نفر، ملیک ۷۲ نفر، قامشلی ۱۲۱ نفر، چوروک سو ۴۰ نفر، بوروندوک اوتار ۳۸ نفر و توپچاک۱۰نفر.(۷۲)
اما گروههای کوچک پراکنده، حدود دو هزار نفر، تن به مهاجرت ندادند و در کریمه، باقی ماندند.(۷۳)
در مسیر مهاجرت عدهای به علت بیماری و بر اثر حملات تاتارها به کاروانها جان خود را از دست دادند. هرچند سربازان روسی وظیفه محافظت از کاروانها را داشتند تا زمان خروج از کریمه در انجام وظیفه خود قصور کردند. ارمنیان، پس از رسیدن به ساحل رود دنیپر، در منطقهای بین شهرهای نووموسکوسک(۷۴) تا اولشکی(۷۵) پراکنده شدند اما در محل جدید امکانات برای زندگی وجود نداشت. سرما و نبود آذوقه باعث مرگ عدهای دیگر شد. در نتیجه، ارمنیان خواستار بازگشت به موطن خود شدند اما روسیه با دادن وعده برای اسکان آنها در مکانی بهتر، از این کار جلوگیری کرد.(۷۶) ارمنیان هنگام خروج از کریمه تعدادی خاچکار و ۲۲۶ کتاب دستنویس را همراه خود بردند که اکنون در موزه شهرهای سن پترزبورگ، دونی روستوف(۷۷) و ایروان نگهداری میشود.
ژنرال سواروف در خاطرات خود، که سالها بعد آن را نگاشته، از روستاهای خالی از سکنه، باغها و مزارع رها شده، کلیساها و دیرهای متروکه پس از مهاجرت ارمنیان از کریمه یاد کرده و مهاجرت آنان را کاری اشتباه دانسته.(۷۸) میناس بژشکیان، روحانی و مورخ ارمنی اهل ونیز، در خاطرات سفرش به کریمه در سال ۱۸۲۰م، در مورد محله ارمنیان شهر استارییکریم مینویسد که در آن ویرانههای پنج کلیسا را مشاهده کرده است.(۷۹)
پس از وقایع ۱۴۷۵م ارمنیان کریمه موفق شدند شماری از مراکز علمی خود را احیا کنند که با خروج آنان از کریمه مراکز علمی تا سده نوزدهم میلادی تعطیل شدند.
مراکز علمی کریمه طی سده هفدهم و ابتدای سده هجدهم میلادی موفق به تربیت روحانیونی شدند که به عنوان مدرس به مناطق خارج از کریمه از جمله، ایران، اعزام شدند. یکی از این افراد وارتابد سرکیس کافایتسی بود که در ۱۶۷۷م در مقام مدرس و دستیار وارتابد ایساهاک ماکوئی (۱۶۶۴ـ ۱۷۰۲م)، به دیر تادئوس مقدس (قرهکلیسا) اعزام شد. پس از فوت وارتابد ایساهاک در ۱۷۰۲م، کافایتسی تا ۱۷۱۷م مسئولیت اداره دیر را بر عهده داشت و در بازسازی دیر تادئوس مقدس تلاش بسیار کرد.(۸۰)
روحانی دیگر اهل کریمه که در متون از او به عنوان مسئول دیر تادئوس مقدس یاد میشود، وارتابد ملکون کافایتسی است که دوره مسئولیت وی مشخص نیست. وی در ۱۷۴۴م در دیر اجمیادزین فوت کرد.(۸۱)
همچنین، طی این دوره در مراکز علمی کریمه، کاتبان و نقاشان اقدام به تحریر و رونویسی از کتابهای دینی و علمی بسیاری کردند که یکی از معروفترین آنها نیکوغایوس تزاغکارار(۸۲) معروف به ملاناوور(۸۳) است. او بین سالهای۱۶۴۰ـ ۱۶۹۳م در کلیسای سرکیس مقدس شهرکافا و همچنین، شهر سورخات تعداد زیادی کتاب رونویسی و با نقاشی تزئین کرده است. از این تعداد ۳۴ جلد به دست آمده که ۲۹ جلد از آنها در مرکز کتابهای دست نویس ماتناداران نگهداری میشود. یکی از برجستهترین کارهای وی کتاب مقدسی است که آن را در ۱۶۵۸م رونویسی و با نقاشیهای بسیار زیبا تزئین کرده است و اکنون در کتابخانه ملی بریتانیا نگهداری میشود.(۸۴)
شاعران و نویسندگانی نیز از این مراکز علمی فارغالتحصیل شدهاند که از میان آنها میتوان ماردیروس قریمتسی یا کافاتسی را نام برد. از او، کتابی دستنویس بر جا مانده که در آن اشعار متعلق به ارمنیان بلغارستان سده هفدهم میلادی گردآوری شده است.(۸۵)
در وقایـع ۱۴۷۵م کتابهای دسـتنویس بسیـاری به آتش کشیـده شـدکه شمار آنـها مشخـص نیست. اما با این حال، خروج ۲۲۶ کتاب خـطی به دست مهاجران بیانگر فعال بودن مراکز علمی طی این دوره است.(۸۶) احـیای مراکـز علمی، پس از رخـدادهای ۱۴۷۵م، با در نظـر گرفتن وضعیت نابسامان اقتصادی و نا امنی ناشی از حضور سپاه عثمانی در کریمه آسان نبود چنان که طی ۱۴۷۵ـ ۱۵۵۰م تنها نه کتاب نگاشته شد اما پس از ورود مهاجران جدید از ارمنستان در پایان سده شانزدهم و طی سده هفدهم میلادی، نگارش کتاب گسترش یافت. از مجموع کتابهای خطی موجود ۱۷۰ کتاب متعلق به این دوره است.(۸۷)
در بین کتابهای دستنویس نمونهای منحصر به فرد وجود دارد که در مرکز کتابهای دستنویس مخیتاریان در شهر ونیز نگهداری میشود. این دستنوشته به شکل طوماری به عرض ۸/۱۰ سانتیمتر و طول ۱۱متر است. این طومار را، که حماییل(۸۸) نام دارد، هاروطون کافایتسی در ۱۷۷۴م در کافـا نوشتـه و نقاشـی کرده است. طومـار کافایتـسی شامل دعاهـای مخـتلف، آیاتی از کتاب مقدس و نقاشی قدیسان است که طبق نوشته نگارنده به سفارش هاروطون، پسر پطروس، از بازرگانان شهر کافـا، برای محـافظت از او و خـانوادهاش تهیـه شده است.(۸۹)
در زمستـان۱۷۸۰م، دولـت روسیـه، با هـدف جلوگیـری از بازگشت ارمنیان به کریمه، آنـان را به سمـت رودخانه دُن کوچ داد. گروهی از ارمنیـان در ساحـل رود دنیـپر، در شهـرهای نووموسکوسک و اولشکی باقی ماندند و مابقی به سمت رود دُن راه افتادند. در طول مسیر بار دیگر شماری از آنان به علت سرما و بیماری جان خود را از دست دادند. بخشی از این مهاجران در شهرهای ملیتوپول(۹۰)، بردیانسک(۹۱) و آزوف ساکن شدند اما گروه بزرگتر در اطراف قلعه روستوف(۹۲) در کنار رود دُن سکونت گزیدند و شهر نخجواننو و پنج روستای پیرامون آن را بنا کردند که امروزه به دونی روستوف تغییر نام داده است.
ارمنیان در پیرامون قلعه دونی روستوف کلیساهای متعددی بنا کردند و وسایلی را که با خود از دیرها و کلیساهای کریمه به نخجوان نو آورده بودند در این کلیساهای جدید قرار دادند.(۹۳)
اسقف هوسپ آرغوتیان، که در ۱۷۸۷م به کریمه سفر کرده، در خاطرات خود مینویسد :« صبر بسیار لازم بود تا شاهد ویرانههای شهرها، دیرها و کلیساهای رها شده ارمنیان باشم. با دلتنگی بسیار به نخجوان نو برگشتم، نوامبر ۱۷۸۷م».(۹۴)
روسیه، که به هدف خود در خصوص کریمه رسیده بود، در ۱۷۸۳م با لغو استقلال خانات اداره آن را به صورت استانی با نام تاوریا(۹۵) در امپراتوری روسیه در دست گرفت و مرکز استان را نیز شهر آلمچید تعیین کرد که نام آن را به سیمفروپول(۹۶) تغییر دادند.
سیاست تخلیه کریمه از ارمنیان باعث از بین رفتن اقتصاد آن شده بود. حال که این منطقه به روسیه تعلق داشت نیازمند بازسازی بود. پس از پیوستن کریمه به روسیه موج جدیدی از مهاجرت تاتارها به سمت عثمانی آغاز و کریمه به سرزمینی با جمعیت بسیار اندک تبدیل شد. با این حال، تاتارها همچنان جمعیت اصلی کریمه را تشکیل میدادند. این موضوع باعث نگرانی دولت روسیه بود. بنابراین، طی فرمان ۱۳ فوریه ۱۷۹۸م اعلام کرد که ارمنیان، یونانیان، آلمانیها و روسها در صورت سکونت در کریمه از پرداخت مالیات و خدمت سربازی معاف میشوند. پس از این اعلان مهاجران جدید از روسیه، یونان، آلمان، بلغارستان و یهودیان فرقه آشکنازی(۹۷) در کریمه سکونت گزیدند.(۹۸)
اسقف هوسپ آروغوتیان با هدف احیای مجدد مرکز علمی دیر صلیب مقدس، در۱۷۹۰م با کمک گریگور خالداریان، که مؤسس چاپخانهای برای ارمنیان روسیه بود، دستگاه چاپی از نخجواننو به دیر صلیب مقدس منتقل کرد اما به دلیل شرایط منطقه پس از کوچ ارمنیان، به هدف خود نرسید و در ۱۷۹۷م این دستگاه چاپ به شهر آستاراخان منتقل و پس از فوت اسقف در ۱۸۰۱م، برنامه او نیز به فراموشی سپرده شد.(۹۹)
در بین سالهای ۱۸۰۵ ـ ۱۸۱۰م گروههایی بزرگ از کشاورزان آلمانی وارد کریمه شدند. روسیه آنان را در مناطقی سکونت داد که بیشترین اقوام تاتار را داشت. ورود ساکنان جدید به کریمه خالی از مشکلات نبود و درگیریهایی بین مهاجران و ساکنان بومی به وجود میآمد. برای نمونه در ۱۸۱۰م، ۵۹ خانواده بلغاری در زمینهای اطراف دیر صلیب مقدس ساکن شدند که سالهای طولانی با ارمنیان منطقه درگیری داشتند.
در همین زمان، حدود دویست خانواده از ارمنیان عثمانی به کریمه مهاجرت کردند. بیشتر آنان در شهر کافا و پیرامون آن ساکن شدند. که به فئودوسیا تغییر نام داده بود.(۱۰۰) کافا، پس از کوچ ارمنیان و تاتارها از کریمه، تقریباً متروکه شده بود. طبق گزارشی به تاریخ ۱۷۸۴م تنها ۶۹۴ تاتار، ۲۳۸ ارمنی و ۶۳ یهودی در شهر زندگی میکردند اما در مدت دو سال، با بازگشت مهاجران و آمدن پناهندههای جدید از عثمانی، تعداد ارمنیان شهر به هفتصد نفر رسید.(۱۰۱) بعد از همه این وقایع کافا اهمیت اقتصادی و تجاری خود را از دست داده بود چنان که ارمنیان شهر برای امرار معاش به کارهای ماهیگیری، مغازهداری و کارهایی ساده مانند کارگری مشغول بودند.(۱۰۲)
پس از صدور این فرمان ارمنیان ساکن اطراف رود دُن خواستار بازگشت به سرزمین خود شدند اما فرماندار منطقه مانع شد زیرا اقتصاد این ناحیه به حضور آنان بستگی داشت. با این حال، گروههای کوچکی از ارمنیان موفق به فرار و رسیدن به کریمه شدند.
ارمنیان کاتولیک کریمه پس از مهاجرت از این منطقه در ۱۷۷۸م در شهر نووموسکوسک سکونت گزیدند. آنان در مهاجرت مرحله دوم به سمت رودخانه دُن شرکت نکردند و در همان شهر باقی ماندند. در نتیجه، از نظر جانی و مالی لطمه کمتری دیدند. آنان با کسب اجازه به کریمه بازگشتند و در شهر قاراسوبازار ساکن شدند که به بلوگورسگ(۱۰۳) تغییر نام داده بود. آنان در مدتی کوتاه موفق شدند به کار تجارت مشغول شوند.(۱۰۴) دولت روسیه به این ارمنیان اجازه داد تا دادگاه خاص خود را مطابق با قوانین کلیسای کاتولیک داشته باشند.
وضعیت اقتصادی کریمه بسیار نابسامان بود و دولت روسیه با هدف نگه داشتن ارمنیان در این منطقه، طی فرمانی به تاریخ ۲۸ اکتبر ۱۷۹۹م به آنان اجازه جابهجایی در خاک کریمه را داد.همچنین، کلیساهای هرشتاکاپتاس، سرکیس و گئورگ مقدس را با زمینهای اطراف آنها به ارمنیان فئودوسیا باز گرداند. طی این فرمان زمینهای دیر صلیب مقدس به دیر بازگردانده و به ارمنیان اجازه داده شد تا در صورت نیاز کلیساهای جدید بنا کنند.
با هدف مسکونی ساختن شهر سورخات یا همان استارییکریم، که متروکه شده بود، اعلام کردند که به ارمنیان کریمه در صورت سکونت در این شهر امتیازاتی خاص داده خواهد شد. از جمله اینکه به آنان اجازه دادند تا در شهر استارییکریم دادگاه خاص خود را با قوانین کلیسای ارمنستان تأسیس کنند و اهالی شهر به مدت ده سال از پرداخت مالیات و همچنین از خدمت سربازی معاف شوند. به بازرگانان ارمنی شهر اجازه فعالیت در داخل و خارج از مرزهای امپراتوری روسیه و به صنعتگران اجازه تأسیس کارگاه دادند(۱۰۵) و حتی به این شهر خودمختاری اعطا شد. بنابر اطلاعات مربوط به سال ۱۸۱۰م در شهر ۱۳۰۷ ارمنی و ۳۳۳ تاتار، یونانی و یهودی ساکن بودند و ارمنیان ۱۶۵ خانه جدید، چهار کارونسرا، ۹۵ مغازه و شش قهوهخانه در شهر بنا کرده بودند.(۱۰۶)
فرمان صادر شده، با هدف تشکیل شهری با ساکنان ارمنی، به دلیل دیوانسالاری دولتی به طور ناقص اجرا شد و باعث نارضایتی اهالی و کاهش میل به سکونت در این شهر شد. با این حال، در نیمه سده نوزدهم میلادی شمار ساکنان شهر به ۴۰۰۰ نفر رسید.(۱۰۷)
در ۱۸۰۰م، گروهی از ارمنیان ساکن حومه قسطنطنیه، که احتمالاً بازماندگان ارمنیانی بودند که در ۱۴۷۵م عثمانی آنان را به این منطقه آورده بود، به کریمه مهاجرت کردند. در ۱۸۰۲م نیز، دولت روسیه درخواست ارمنیان روستای گریگوری پول(۱۰۸)، در منطقه مولداوی را برای سکونت در کریمه پذیرفت و آنان به کریمه مهاجرت کردند.(۱۰۹)
گروههای جدیدی از ارمنیان کاتولیک در شهر بلوگورسک ساکن شدند. ارمنیان پیش از مهاجرت از این شهر کلیساهای خود را داشتند که تخریب شده بود. بنابراین، در ۱۸۰۱م کلیسای گریگور مقدس را بنا کردند. کار ساخت بنا در ۱۸۱۳م خاتمه یافت و در ۱۸۲۳م، نیز مدرسه خاص ارمنیان در کنار کلیسا شروع به کار کرد.(۱۱۰)
پس از بنای شهر نخجوان نو، در کنار قلعه روستوف، در ۱۷۸۰م مرکز مذهبی کلیسای ارمنیان کریمه نیز در آن شهر استقرار یافت اما با سکونت دوباره ارمنیان در کریمه و دوری آن از نخجوان نو، از ۱۸۰۳م امور دینی ارمنیان از طریق اسقفنشین شهر فئودوسیا اداره شد.
از وقایع مهم در کریمه تصمیم دولت روسیه در۱۲فوریه ۱۸۰۴م برای پایان دادن به بردهداری و خرید و فروش برده در کریمه بود. این تجارت پس از سدهها نه تنها ممنوع شد بلکه طبق قانون داشتن برده جرم محسوب شد.
گروههایی از ارمنیان نخجوان نو که موفق به فرار شده و در کریمه سکونت کرده بودند باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای حاکمان کریمه شدند زیرا حاکم قلعه روستوف از آنان میخواست که فراریها را دستگیر کنند و به نخجوان نو بازگردانند اما آنان مایل به چنین کاری نبودند. این کشمکش دو دهه ادامه داشت تا اینکه در ۱۸۱۴م طی تصمیم دولت روسیه به ۲۳۶ خانواده اجازه داد تا در کریمه اقامت کنند و مابقی به نخجوان نو بازگردانده شدند. این وضعیت مدتی طولانی ادامه داشت و به یکی از مشکلات حاکمان روستوف و کریمه تبدیل شده بود.(۱۱۱)
ارمنیان ساکن شهرهای کریمه از ۱۸۰۰م به بعد مدارس خاص خود را تأسیس کردند.در این مدرسهها علاوهبر دروس دولتی زبانهای ارمنی، ترکی و روسی نیز تدریس میشد. در ۱۹۰۳م، ده نمونه از این مدارس در کل کریمه فعالیت داشتند.
گفتیم که از سده شانزدهم میلادی مبلغان مذهبی کاتولیک توانستند پیروانی در بین ارمنیان کریمه به دست آورند اما ارمنیان کاتولیک، رسوم و سنن کلیسای قبلی خود را حفظ کردند و مذهب کاتولیک آنان با آنچه در کلیساهای کاتولیک در اروپا بود تفاوت داشت. مراسم مذهبیشان نیز به جای زبان لاتین به زبان ارمنی اجرا میشد. در نتیجه، در۱۸۴۰م پاپ، روحانیان کلیسای کاتولیک کریمه را برای پذیرش اصول و زبان کلیسای کاتولیک روم زیر فشار گذاشت و تعدادی از روحانیان ارمنی را از کار برکنار کرد اما با مقاومت پیروان کلیسا مواجه شد. از آنجایی که دولت روسیه مایل به دخالت در این گونه مسائل نبود پاپ موفق به اجرای تصمیم خود نشد.(۱۱۲)
در نیمه نخست سده نوزدهم میلادی، شهرهای سیمفروپول، کرچ، یفپاتوریا (کئوزلوه سابق) و تئودسیا به مراکز مهم تجاری روسیه در کریمه تبدیل شده بود و بیشتر بازرگانان در همه این شهرها فعالیت میکردند. طبق اسناد روسیه در این دوره، در مجموع۴۹۳۶ بازرگان در کریمه به تجارت مشغول بودند که ۵۲۳ نفر از آنها ارمنی، ۱۶۱۹ نفر روس و اوکراینی، ۱۲۹۳ نفر یهودی، ۹۷۲ نفر تاتار و مابقی از کشورهای مختلف بودند.(۱۱۳)
در ۱۸۵۳م، بین عثمانی و روسیه جنگ در گرفت. در ۱۸۵۴ ـ ۱۸۵۶م، با هدف حمایت از عثمانی، سپاه مشترک انگلستان، فرانسه، سارد و دوک ناساو در آلمان به کمک عثمانی شتافتند(۱۱۴) و در سپتامبر ۱۸۵۴م، نیروهای متحدین در شهر یفپاتوریا و ساحل دریاچه واقع در جنوب آن پیاده شدند. *(۱۱۵)روسیه به علت جنگ با کوهنشینان قفقاز قادر به جلوگیری از پیشروی سپاه متحدین نشد. پس از تصرف یفپاتوریا سپاه متحدین سواحل غربی کریمه تا شهر سواستاپول را تصرف کردند. سپس، شهر چمبالو را به تصرف درآوردند که به بالاکلاوا تغییر نام داده بود. در می ۱۸۵۵م نیز، به کمک تاتارهای منطقه قلعههای ینیکاله(۱۱۶) و کرچ را متصرف شدند. تاتارهای این مناطق با سپاه متحدین همکاری میکردند. فرمانده سپاه در یفپاتوریا برای برقراری امنیت شهر نیرویی هشتصد نفره از تاتارهای منطقه تشکیل داد. اندکی بعد، تعداد آنان به دو هزار نفر افزایش یافت و دفاع از شهر در مقابل ارتش روسیه به آنها سپرده شد. این تاتارها در یفپاتوریا دست به غارت ارمنیان و روسهای ساکن در شهر زدند.(۱۱۷)
در اکتبر ۱۸۵۴م،به دستور فرمانده سپاه روسیه تاتارهایی که با نیروهای متحدین همکاری میکردند به مناطق خارج از کریمه تبعید شدند. از آنجایی که امکان پیاده شدن نیروهای متحدین در دیگر سواحل کریمه وجود داشت، روسیه تمامی تاتارهای ساکن در سواحل دریا را مجبور به ترک خانههای خود و دور شدن از ساحل به فاصله ۲۵ فرسنگ کرد. گروههای بزرگی از تاتارها نیز به مناطق تحت سلطه نیروهای متحدین پناهنده شدند و در این مناطق، به صورت سرباز و کارگر به خدمت متحدین درآمدند. از آنجایی که یونان از روسیه حمایت میکرد به دستور فرمانده سپاه انگلستان کلیه ساکنان یونانی بالاکلاوا از شهر اخراج شدند. در دوره جنگهای کریمه بازرگانان ارمنی این منطقه مسئولیت تهیه و رساندن مواد غذایی به ارتش روسیه را به عهده داشتند.
جنگ در مارس ۱۸۵۶م پایان یافت و نیروهای متحدین شروع به ترک کریمه کردند. تاتارهای کرچ و ینیکاله از ترس روسها تصمیم به مهاجرت به سمت عثمانی گرفتند. به همراه آنان یهودیان کرچ نیز به قسطنطنیه مهاجرت کردند. سپس، مهاجرت تاتارهای مناطق تحت سلطه نیروهای متحدین به سمت عثمانی، به ویژه قسطنطنیه، آغاز شد. تعداد کل مهاجران تاتار، که از کریمه به مناطق مختلف مهاجرت کردند، بین ۲۵ ـ ۳۰ هزار نفر تخمین زده میشود. از این تعداد ۱۳۶۰۰ نفر به عثمانی مهاجرت کردند. این مهاجرت در سالهای بعد تا ۱۸۶۳م نیز ادامه یافت.(۱۱۸)
در۱۸۶۰م، تزارهای روسیه مجموعه کاخهای لیوادیا(۱۱۹) در یالتا را، در جنوب شرقی شبهجزیره کریمه، بنا کردند. این منطقه یکی از مکانهای مورد علاقه تزارهای روسیه بود. در حال حاضر، بر روی دیوار کاخ اختصاصی تزار نیکلای دوم (۱۸۹۴ـ ۱۹۱۷م) قالیای با تصویر خانواده تزار آویزان است که در ایران بافته شده است و هدیه محمد علیشاه یا احمد شاه قاجار است.
از ۱۷۸۳ ـ۱۸۶۳م، در مجموع سیصد هزار تاتار از کریمه خارج شدند. بیشتر آنان در مناطق تحت سلطه عثمانی سکونت کردند. تا پایان سده نوزدهم میلادی، تعداد تاتارهای کریمه بالغ بر ۱۵۰ ـ ۱۷۰ هزار نفر بود و روسها بیشترین جمعیت کریمه را تشکیل میدادند.(۱۲۰)
پس از پایان جنگ، در ۱۸۵۸م، به همت اسقف گابریل آیوازوفسکی (۱۸۱۲ـ۱۸۸۰م) و کمک مالی هاروطون خالیپیان، از بازرگانان نخجوان نو، ساختمانی سه طبقه در فئودوسیا بنا شد که نخستین مرکز آموزش عالی ارمنیان کریمه و چاپخانهای با نام خالیپیان در آن شروع به کار کردند. از آنجایی که در کل کریمه چاپخانهای وجود نداشت، تأسیس چاپخانه در فئودوسیا واقعهای مهم بود. هدف اسقف آیوازوفسکی و همفکرانش نه تنها باسواد کردن ارمنیان کریمه بلکه کل مردم منطقه بود و برای رسیدن به این هدف نه تنها کتابها به زبان ارمنی بلکه به زبانهای روسی و فرانسه نیز چاپ میشد. طبق اسناد موجود از زمان تأسیس این مرکز تا ۱۸۶۴م، ۵۶۴ نفر از آن فارغالتحصیل شدند. مرکز آموزش عالی به دلیل مشکلات مالی در۱۸۷۱م تعطیل شد اما چاپخانه تا ۱۸۷۴م به فعالیت خود ادامه داد. ساختمان آن در زمان جنگ جهانی دوم بر اثر بمباران فروریخت.(۱۲۱)
در سده نوزدهم میلادی، دو هفتهنامه به زبان ارمنی در کریمه منتشر میشد. هفتهنامه ماسیاتس آغاونی(۱۲۲) ، که اسقف گابریل آیوازوفسکی آن را در۱۸۶۰م تأسیس کرده بود و اخبار خارجی و وقایع مربوط به کریمه را منتشر میساخت و هفتهنامه داستیاراک(۱۲۳) که بیشتر به امور مربوط به ارمنیان و مسائل فرهنگی کریمه می پرداخت و از ۱۸۷۳م شروع به کار کرده بود.(۱۲۴)
هـوهانس آیوازوفـسکی(۱۸۱۷ـ ۱۹۰۰م)، نقـاش معـروف ارمنـی(۱۲۵)و برادر اسقـف گابـریل آیوازوفسکی، سـالها در فئودوسیا زندگی کـرد.
او دست به خلق آثار بسیاری زده که در موزههای روسیـه و مـوزه شهر ایروان نگهـداری مـیشود. خـانه او در کـنار ساحـل دریای سیـاه در شهـر فئودوسیا، پس از فـوت وی، تبدیل به موزه شد.
بیشتر آثار او در همین مکان نگهداری مـیشـود. هوهانس آیوازوفسکی به فئودوسیا علاقه داشت و بـرای آبادانـی آن تـلاش مـیکـرد. او چشمـه آبی در شهر بنا کرده که تا به امروز فعـال است. همچنین، در مرمـت کلیسای سرکیـس مقدس نقـش داشـت. پـس از مرگـش او را در محوطـه همیـن کلیـسا دفن کردند.
در ۱۸۷۰م، دولت روسیه دادگاههای ارمنیان در شهـرهـای استاریـیکـریـم و بلـوگورسک را تعطیـل و خودمخـتاری شهـر استاریـیکریـم را نیز لغـو کـرد. ایـن مـوضـوع باعـث کـوچ بسیـاری از ارمنیـان این شهـرها به فئودوسیا و سیمـفروپول شد. ایـن دو دادگاه تنـها به مـسائل حـقـوقـی و جـزایی ارمنـیان ایـن دو شـهـر رسیـدگی نمیکرد بلکه تمامـی ارمنیان کریمه به آنها مراجعه میکردند. پس از تعطیلی آنها ارمنیان میبایست مسائل خود را در دادگاههای دولتی حل و فصل میکردند. از نیمه ســده نوزدهم مـیلادی و پـس از پایـان جنـگ کـریمـه، ارمـنیان بیشتـری در شهر سواستوپول، در ساحـل جنوبـی کریمـه، که دارای اهمیـت نظامی و اقتـصادی برای روسیـه بود، ساکن شـدند به طـوری کـه در ۱۸۹۷م شهـر دارای حـدود نهصـد نفـر سکنه ارمنـی بود که بیشتر آنها به کار تجارت و کارهای بندری مشغول بودند.(۱۲۶)
طبـق آمـارهـای ۱۸۹۷م، شمــار ارمنـیان ساکن کریمه ۸۹۳۸ نفـر بود که ۶۳۸۹ نفر از آنان در شهـرها و ۲۵۴۹ نفر در روستاها زندگی مـیکردند. از این تعداد ۱۴۴۴نفر پیرو مـذهب کاتولیک بودند. در آمار ارائه شده مشخـص است که در پایان سده نوزدهـم میلادی، برخلاف سـدههای قـبل، ارمنـیان کمـتر به کار کشـاورزی مـیپرداختند. یکـی از مهـمترین دلایل آن دادن امـتیازات خـاص به بازرگانـان و صنعتگران از سوی دولت روسیه بود.
در آمار ارائه شده، فقط ارمنیان دارای تابعیت روسیه حساب شدهاند و بسیاری از ارمنیانی که پس از کشتارهای ۱۸۹۵و ۱۸۹۶م دولت عثمانی به کریمه پناهنده شده بودند ذکر نشدهاند.(۱۲۷) شمار این پناهندگان بین ۱۸ ـ ۲۰ هزار نفر تخمین زده میشود. علت اینکه دولت روسیه به آنان تابعیت روسی اعطا نکرد درخواست دولت عثمانی برای بازگرداندن آنان بود. از یک سو، حضور این ارمنیان در کریمه در جهت منافع روسیه بود. از سوی دیگر، روسیه نمیخواست با دادن تابعیت به آنان با عثمانی مشکل پیدا کند. بنابراین، بدون دادن تابعیت، به آنان اجازه داد در کریمه سکونت کنند.(۱۲۸)
ارمنیانی که در روستاها ساکن بودند علاوهبر کشاورزی و باغداری، کرم ابریشم نیز پرورش میدادند. پرورش کرم ابریشم را ارمنیان ساکن در ارمنستان غربی، که از سده نوزدهم میلادی به کریمه مهاجرت کرده بودند، با خود به این سرزمین آوردند. کریمه، که سرزمینی حاصلخیز با جمعیتی بسیار اندک بود، این امکان را فراهم میآورد که با سرمایهای اندک بتوان زمینهای کشاورزی و باغهای بزرگ را خریداری کرد. در نتیجه، گروهی از ارمنیان و روسهای ساکن در روستاها توانستند کشتزارهایی وسیع پدید آورند. به این ترتیب، در پایان سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی، طبقهای جدید از زمینداران بزرگ در کریمه تشکیل شد.
در همین دوره، بیشترین صنعتگران ارمنی در شهر بلوگورسک بودند که به طلاسازی، نقرهکاری، کفاشی، سلمانی، چرمدوزی، شمعسازی، صابونسازی، نانوایی و … اشتغال داشتند. ارمنیان ساکن عثمانی که، برای حفظ جان از زادگاه خود میگریختند و به شکلی خود را به کریمه میرساندند، بسیار فقیر بودند. از بین آنان افرادی که صنعتگر بودند در کارگاهها مشغول به کار میشدند و مابقی مجبور بودند برای امرار معاش در بندرها کارگری کنند.
جامعه ارمنیان کریمه را در اوایل سده بیستم میلادی میتوان به سه گروه تقسیم کرد: اول بازرگانان، کارخانهداران، زمینداران بزرگ و مقامات عالیرتبه کلیسا، که با دولتمردان روسیه در ارتباط بودند؛ دوم کشاورزان، صنعتگران و کشیشان و سوم کارگران ساده، که پایینترین قشر را تشکیل میدادند.
کلیسای گئـورگ مقدس شهـر سیمفـروپول در۱۹۳۰م تخـریب شد و اکنـون کلیـسای جدیدی به جای آن بنا شده است اما گورستان آن در اطراف کلیسا، که افراد سرشناس و معروفی در آن به خاک سپرده شدهاند، تا به امروز باقی مانده. تعدادی از قبرها متعلق به خانواده اسپانداریان است که در کنار آنها بنای یادبودی نیز قرار دارد. از اعضای سرشناس این خانواده در ارمنستان میتوان به آلکساندر اسپانداریان (۱۸۷۱ـ ۱۹۲۸م)، آهنگساز و رهبر ارکستر ارمنستان، اشاره کرد. ساختمان اپرای شهر ایروان به اسم وی نامگذاری شده است.
کلیسای نیکوغایوس مقدس، متعلق به ارمنیان شهر یفپاتوریا، احتمالاً پیش از حمله عثمانی به کریمه بنا شده است. در ۱۷۶۵م، تاتارها آن را آتش زدند. ارمنیان بار دیگر آن را با سنگ خوشتراش بنا کردند که تا به امروز فعال است.(۱۲۹) پس از آنکه متحدین در ۱۸۵۴م یفپاتوریا را تصرف کردند محوطه کلیسای نیکوغایوس مقر سربازان فرانسوی شد. بر روی دیوارهای بیرونی کلیسا یادگاریهایی از این سربازان به جا مانده است.
در ۱۹۰۵م، غوکاسیان بازرگان اهل باکو، به یادبود دخترش کلیسای هریپسیمه مقدس را در شهر یالتا بنا کرد. کار ساختمان آن در ۱۹۱۱م پایان یافت. گنبد این کلیسا کاملاً شبیه گنبد کلیسای هریپسیمه مقدس شهر واقارشاباد در ارمنستان است.
پس از تکـمیل ساختمان، نقاش معروف ارمنی، وارتکس سورنیانـتس(۱۳۰) (۱۸۶۰ـ ۱۹۲۱م)، دیوارهای داخـلی آن را نقـاشی کرد اما با وقـوع انقلاب سال ۱۹۱۷م روسیـه کار وی ناتمام ماند. آرامگاه این هنـرمند در محوطه کلیسا قرار دارد. زمانی که در۱۹۳۰م مکانهای مذهبـی را در کل شوروی تخریب میکردند، کلیساهای بسیـاری متعـلق بـه ارمـنیان نیـز در کریمه نابود شد اما کلیسای هریپسیمه مقـدس به دلیل نقاشیهای دیواری آن نجـات یافـت و تا فـروپاشی شوروی به عنوان موزه از آن استفاده شد.
در ۱۹۱۴م، شمار ارمنیان ساکن کریمه بالغ بر ۱۵هزار نفر بود. این تعداد شامل ارمنیانی است که تابعیت روسیه را داشتند. در این آمار، آن دسته از ارمنیان که از عثمانی به کریمه مهاجرت کرده بودند و تابعیت روسیه را نداشتند لحاظ نشدهاند.(۱۳۱)
پس از انقلاب ۱۹۱۷م، هرچند تاتارهای کریمه ۲۶ درصد جمعیت این منطقه را تشکیل می دادند(۱۳۲)، موفق شدند در ۱۹۲۱م جمهوری خودمختار سوسیالیستی کریمه را تشکیل دهند که تا زمان حمله آلمان به شوروری برقرار بود. پس از تسلط بلشویکها بر کریمه، در ۱۹۲۲م، سازمانی متعلق به یهودیان امریکا، مرکزی در شهر سیمفروپول تأسیس کرد که کار آن کوچ دادن یهودیان به کریمه با هدف تشکیل منطقه خودمختار یهودیان در آنجا بود. در ۷ آوریل ۱۹۲۶م، یهودیان برای تحقق هدف خود گردهمایی بینالمللی یهودیان جهان را در شهر سیمفروپول تشکیل دادند. رهبران جمهوری کریمه با این کار مخالفت کردند اما در نهایت، تحت فشار مسکو، مجبور به سازش شدند. سازمانهای یهودی موفق شدند از ۱۹۲۵ ـ ۱۹۳۷م، ۱۲۶هزار یهودی را از مناطق گوناگون جهان، به ویژه اوکراین، به کریمه کوچ دهند و با کمکهای مالی یهودیان امریکا زمینهای منطقه را خریداری کنند.
استالین با هدف جذب سرمایههای یهودیان جهان از برنامههای آنان حمایت میکرد. در ۱۹۳۰و ۱۹۳۱م، برای پذیرش مهاجران بیشتر یهودی و اسکان آنان به بهانههای مختلف ۴۳۲۵ خانواده تاتار، ارمنی و یونانی را از کریمه به سیبری تبعید کرد و زمینهای آنان را به یهودیان تازهوارد فروخت. ارتباط استالین با سازمانهای یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم نیز ادامه داشت. در طول جنگ، نمایندگان وی با مسئولان جامعه یهودیان امریکا و انگلستان دیدار کردند و موفق به جمعآوری کمکهای نقدی آنان در جنگ علیه آلمان شدند.
در دوران جنگ جهانی دوم(۱۹۳۹ـ ۱۹۴۵م)، بافت جمعیتی کریمه بسیار تغییر کرد. با آغاز جنگ، شوروی ۵۳ هزار آلمانی ساکن کریمه را در اوت ۱۹۴۱م به مناطق آسیای مرکزی تبعید کرد. در پاییز ۱۹۴۲م، ارتش آلمان وارد کریمه شد و یهودیانی را که نتوانسته بودند فرار کنند مجبور به خروج از کریمه کرد. در پایان سال ۱۹۴۲م، منطقه کرچ مدتی کوتاه به دست ارتش شوروی افتاد و آنها ایتالیاییهای ساکن منطقه را به جرم همکاری با آلمان به مناطق آسیای مرکزی تبعید کردند.
در زمان جنگ جهانی دوم بیش از پانصد هزار نفر از ارمنیان ساکن در شوروی برعلیه آلمان و متحدانش جنگیدند و در نبردهای کریمه حضور گستردهای داشتند. در ۲۶ دسامبر ۱۹۴۱م شوروی برای بازپسگیری کریمه از آلمان اقدام به پیاده کردن نیرو در سواحل شهرهای کرچ و فئودسیا کرد. این نیروها شامل دو لشکر از ارمنیان و یک لشکر از گرجیها بود. پس از سه هفته جنگ در ۱۵ ژانویه ۱۹۴۲م ارتش آلمان موفق به بیرون راندن آنها از آنجا شد. در این جنگ بینتیجه بیش از هفتاد هزار نفر از نیروهای شوروی، که اکثریت آنها را ارمنیان تشکیل میدادند، جان خود را از دست دادند. شوروی برای بازپسگیری کریمه از دست آلمان در ۱۹۴۴م مجدداً حملات خود به این منطقه را شروع کرد. در این حملات واحدهای زرهی از لشکر تامانیان، که متشکل از سربازان ارمنی بود که در اوت ۱۹۴۱ در ارمنستان شوروی تشکیل شده بود، از اولین نیروهایی بودند که در ۱۱ آوریل ۱۹۴۴م از دریای آزوف گذشتند و شهر کرچ را تصرف کردند.سپس، به سمت داخل شبه جزیره کریمه پیشروی کرده و در پیروزی نهایی ارتش شوروی در کریمه در نبرد سواستوپول در مه همان سال نقش مهمی ایفا کردند.(۱۳۳)
پس از خروج کامل آلمان از کریمه، شوروی در مه ۱۹۴۴م، ۱۹۱ هزار نفر از تاتارهای کریمه را به اتهام همپیمانی با آلمان نازی به ازبکستان تبعید کرد.(۱۳۴) گروهی از آنان در ۱۹۶۵، ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰م به کریمه بازگشتند.(۱۳۵) علاوهبر تاتارها، ۹۹۱۹ ارمنی؛ ۱۲۰۷۵ بلغاری و ۱۴۳۰۰ یونانی(۱۳۶) و همچنین، یهودیان کریمچاک را به آسیای میانه تبعید کردند. در ۱۹۵۰م، به تبعید ارمنیان پایان داده شد اما به آنان اجازه بازگشت به کریمه را ندادند. در شهر کراسنودار(۱۳۷) سکونت کردند.
بدین ترتیب، تا فروپاشی شوروی حضور ارمنیان در کریمه کم رنگ شد.(۱۳۸) پس از پایان جنگ، برنامه تشکیل منطقه خودمختار برای یهودیان در کریمه منتفی شد. شماری از مورخان بر این عقیدهاند که تبعیدهای سال ۱۹۴۴م اهالی کریمه برای تشکیل سرزمین یهودیان بوده. با این حال، درک اینکه چرا استالین تصمیم خود را تغییر داد و علت وقایع این دوره نیاز به بررسی بیشتر دارد که در موضوع این مقاله نمیگنجد.
در فوریه ۱۹۴۵م، کنفرانس سران سه کشور شوروی، انگلستان و امریکا به مدت هشت روز در کاخ لیوادیای شهر یالتا برگزار شد. هدف از این گردهمایی تصمیمگیری درباره آینده جهان پس از جنگ بود. در این کنفرانس، اساس سازمانملل متحد بنیان نهاده شد.
در ۱۹۵۴م، کریمه از روسیه جدا و به جمهوری سوسیالیستی اوکراین ملحق شد. پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشور اوکراین، شبه جزیره کریمه بخشی از آن کشور باقی ماند. در دهه ۱۹۹۰م، بار دیگر شهرهای گوناگون کریمه، از جمله فئودوسیا و یالتا، شاهد سکونت ارمنیانی بودند که از جمهوریهای مختلف شوروی و بهویژه کشور ارمنستان به این سرزمین آمده بودند.طبق آمار منتشر شده، پیش از جدا شدن کریمه از جمهوری اوکراین و الحاق دوباره آن به روسیه در ۲۰۱۴م، ارمنیان کریمه از نظر جمعیت، در مقام پنجم پس از روسها، اوکراینیها، تاتارها و بلاروسها قرار داشتند.(۱۳۹)
پی نوشتها:
Kafa
Soldaia, Choban Kule, Cembalo, Cherson, Inkerman, Lusta, Gurzuf,
Kerch
Azov
Natalia Krolikowska, Sovereignty and subordination in Crimean Ottoman relations (Boston, 2013), p. 50.
, p.51.
Oleksiy Kresin, “Law and state of Crimean khanate”, National Academy of Sciences of Ukraine.
Ողբ Մայրաքաղաք Կաֆայու
Revue Bazmavep (Yerevan, 1957), p.83 & 84.
Միքայելեան,Ղրիմահայոց պատմութիւն (Երեւան, 1989), p.۱۱۱.
p.83 & 84.
Orest Subtelny, Ukraine: a history (University of Torento,1988), p.78.
, p. 106; А.А. Новоселвский, Борьба Московского государства с татарами в первой половине XVII века (М-Л: Издательство Академии Наук СССР, ۱۹۴۸), с.۱۶۴.
Emilia Papoutsi, Unrepresented People in the Black Sea: The Crimean Tatars (Thessaloniki, 2015), p. 30.
Krymchak
ژان شاردن، سیاحتنامه شاردن ، ترجمه محمد عباسی (تهران: امیرکبیر، ۱۳۳۵)، ج۱، ص ۲۱۸.
Միքայելեան, , p.148.
ՎահանԲայբուրդեան,«Միջերկրածովայինառեւտրականճանապարհըեւհայվաճառականներիառեւ – տուրըարեւմտեանԵւրոպայիերկրներիհետ ۱۷ դարում», Էջմիածին ամսագիր, p.107.
Սարուխանեան, Հոլանդիան եւ հայերը ۱۶ -۱۹ րդ դարերում (Վիեննա, 1926), p. ۵۶ & ۵۷.
Բայբուրդեան,ibid, p.116.
, p.117.
Միքայելեան, , p.123 – 127.
, p.129 .
هنری ترویان ، ایوان مخوف، ترجمه افسر کشمیری(تهران: لیوسا، ۱۳۸۷)، ص ۲۱۸ و
Oleksiy Kresin, “Law and state of Crimean khanate”, Academia(National Academy of Sciences of Ukraine)(2016): 110-117.
Candie
شاردن، همان، ص ۶۷.
ژزوئیتها
Yalta
Vladislav Gulevich, The Golden Horde in World history (Kazan, 2017), Chapter XI, p.763.
حسین زرینی، «خانات کریمه؛ هم پیمانان عثمانی در تصرف قفقاز»، تاریخ ایران ، ش ۱۲ (تابستان و پاییز ۱۳۹۱) : ۱۰۳ـ
Միքայելեան, , p.23 .
Dominican
Միքայելեան, , p.94 & 95 .
Բայբուրդեան, , p.109.
Shirin Akiner, Islamic Peoples of the Soviet Union (London,1986), p.88.
Khachatur Cafayetsi (1610 – 1686)
ԳեւորգՆերսիսեանեւՄարինէՅովհաննիսեան, «ԽաչատուրԽասպեկԵրեցԿաֆացի», Էջմիածին ամսագիր(Օգոստոս, 2010), p. ۶۲ – ۶۷.
Halil Inalcik, “Struggle for east European empire”, The Turkish Yearbook of International Relations (May, 1982), v XXI.
شاردن، همان، ص ۱۲۹.
همان، ص ۱۳۳.
شاهن هوسپیان، «بوگدان سلطانف»، پیمان، ش۸۷ (بهار ۱۳۹۸): ۱۴۷ ـ
Միքայելեան, , p.83.
Karaites
Tevan Agha
Mikhail Kizilov, “Administrative structure of the Crimea before and after the Russian annexation of 1783», Vostok / Oriens 5 (2016): 58 &
مرکز کتب دستنویس ماتناداران ایروان، سند شماره ۸۸۱۵ .
Orkapu
Perekop
Armyansk
Միքայելեան, , p.32.
ԳրիգորԳրիգորեան, Դիւան հայ վիմագրութեան (Երեւան, ۱۹۹۶), պրակ ۷, ۳۵, ۵۱& ۵۶.
ԿԱՆՔՆԵՑԱՒՍԲՆՇ|ԱՆՍԱՍԼԱՆԻՈՐԴԻԳԷ|ՈՐՔԻՆԿՈԳՈՒՆԹՎԻՆՌՄ
Ս.Սարգիս–ԹՎ | ՋՀԵ | ՏՐ | ՅՍ | ՔՍ | ԱԾ | ՅՇԷՍԲՆՇ|ԱՆՍ | ՆԱՀԱ|ՏԱԿԳՐ|ԻԳՈՐ|ԻՆԵՒԻՒՐԵՂԲ|ՈՐՆՍ|ԱՐԳԻՍ|ԻՆԵՒԾՆ|ՈՂԱՑՆ
ՕԾԵՑԱՒՍԲԽԱՉՍ | ՄՀՏՍԻՏՐԳԷՈՐԳՔՀՆԱՅԻՆ | ՀՈԳՅՈՒՆՍՊԱՍԱՒՈՐԻՆՍԲ | ԵԿՂՑՈՒՍ: ԹՎՌՃԽԹ
ԱՅՍԷՏԱՊԱՆՆՀԱՆ|ԳԸՍՏԵԱՆԽՕՃԱՅ | ՏԷՐՊԱՊԱՅԻՆՈՐՓՈ|ԽԵՑԱՒԻՔՍԻԹ|ՈՒԻՆ | Ռ:Կ:Թ: ՓԵՏՐՎԱՐԻ: Բ:
Urbat
Միքայելեան, , p.201.
Տ.ԲաբկէնաբեղաՍալբիեան, «ՆերսեսԱրքեպիսկոպոսՄելիքԹանգեան», Էջմիածին ամսագիր (Յունիս 2012), p. ۹۶.
Աղբիւր
Միքայելեան, , p.197.
ՅԻՇԱՏԱԿԷԱՂԲՈՒՐՍԽՈՋԱԾԱՏՈՒՐԻՆ | ԵՒԵՒՐԿՈՂԱՀԻՑՆՊԻՔԱՉԱՅԻՆ | ԵՒԵՒՐԶԱՒԱԿԱՑՆՄԱՅՐԱՄԽԱԹՈՒՆԻՆԵՒՈՒԼՈՒՊԻՔԱՅԻՆԵՒԵՒՐԾՆ|ՈՂԱՑՆՊԻԱԹԱՅԻՆԵՒՄԱՅՐԱՑ | ԽԱԹՈՒՆԻՆԵՒԵՒՐՊԱՊՈՒՆՔԵՊԱՆԱՔԻՆ | ԻՒՐՎԱՐՊԵՏԻՆԱՍՏՈՒԱԾԱՏՐԻՆ: ԹՎԻՆՌԼԷ:
Միքայելեան, , p.140.
Gulevich, ibid., Chapter XI, p.766.
Subtelny, ibid., p. 106.
Treaty of KüçükKaynarca،عهدنامهای که در۲۱ ژوئیه ۱۷۷۴ م میان امپراتوری روسیه و امپراتوری عثمانی در محلی به نام کوچوک قینارجه (در بلغارستان امروزی) پس از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ روسیه و عثمانی (۱۷۶۸ـ۱۷۷۴م) به امضا رسید.
Dnieper
Kizilov, ibid., p.54 ; Gulevich, ibid., Chapter XI, p.766.
Kizilov, ibid., p.58.
Վ.Միքայելեան, «Ղրիմահայգաղութիպատմութիւնից», Պատմաբանասիրական հանդէս, no.3 (2018): p.111 – 114.
ԵրւանդՇահազիզ, Նոր Նախիջեւանը եւ Նոր Նախիջեւանցիք (Թիֆլիս, 1903), p. ۳۵.
Alexander Vasilyevich Suvorov
Շահազիզ, ibid., p.37.
Միքայելեան, , p.223.
Novomoskovsk
Oleshky
Շահազիզ , ibid., p.38.
Rostov- on- Don
ПавелСумароков, Досуги крымского судьи (СПБ., ۱۸۰۳), с.۱۶۰.
Մ.Բժշկեան, Ճանապարհորդութիւն ի Լեհաստան եւ այլ կողմանս բնակեալս ի հայկազանց սերելոց նախնեաց Անի քաղաքին (Վենետիկ, 1830), p. ۳۲۸.
Armen Hakhnazaryan, Three monasteries of Artaz (Yerevan: RAA,2012), p.91 &
Hakhnazaryan, ibid., p.47.
Nikoghayos Tzaghkarar
Mlanavor
Ներսիսեան, «ՀայկականնկարազարդԱւետարաններԲրիտանականգրադարանում», Պատմաբանասի – րական հանդէս, համար 1, p. ۲۳۸-۲۴۱.
«ՄարտիրոսՂրիմցիկամԿաֆացիիտաղերըԹրակիոյկամՊուլկարիոյՀայոցվրայօք», Բազմավէպ, թ.۳ (Մարտ 1930 ):114 ; ibid., թ.۶(Յունիս ۱۹۳۰): ۲۶۴.
Միքայելեան, , p.154.
, p.158.
برای اطلاعات بیشتر در این خصوص ر.ک: داویت قازاریان «حماییلها یا طومارهای دعای ارمنیان»، ترجمه آنوشیک ملکی، پیمان، ش ۸۸ (تابستان ۱۳۹۸): ۱۳۵.
Mikayel Arakelyan, Armenian manuscripts of the Crimea in collection of Moscow (Moscow, 2018).
Melitopol
Berdyansk
Saint Dimitry of Rostov
Դիւան Հայոց Պատմութեան, գիրք Թ (Թիֆլիս, 1911), p.۱۱-۱۳.
, p.14.
Tavria
Simferopol
Ashkenazi
Kizilov, ibid., p.60.
ԱրամՍաֆարյան, «ԹէոդոսիայիԽալիբյանվարժարանումհայգրահրատարակչականգործիպատմու – թյունից», Իրան Նամէ, համար ۴ – ۵ – 6 (1997).
Միքայելեան, , p.226.
ЖильберРомм, Переселеиие крымских татар в Турцию в свяэи с движением населения в Крыму (۱۹۲۸), с.۲۹۲.
В.X. Конлораки, Универсалъное описание Крыма (1883), t.۱-۵, с.۴۴.
Belogorsk
Վ.Միքայելեան, «Ղրիմահայգաղութիպատմութիւնից», Պատմաբանասիրական հանդէս, no.3 (2018): 113; Միքայելեան, , p.224.
Վ.Միքայելեան,, p. 116&117.
Крымоблархив, Ф.۶۷.
Grigoripol
Միքայելեան, , p.237.
Գրիգորեան, ibid., p.112.
Վ.Միքայելեան, , p. 120.
Միքայելեան, , p.303 – 306.
, p.273.
ماجرای فلورانس نایتینگل، معروف به بانوی فانوس به دست، مربوط به این جنگ است.
این مهر در شهر سیمفروپول یافت شده است.
Yeni kale
Hakan Kirimli, “Emigrations from the Crimea to the Ottoman empire during the Crimean war”, Middle Eastern Studies, v44, no.5(Sep.2008 ): 751-773.
, p.751-773.
Livadia
Emilia Papoutsi, Unrepresented People in the Black Sea: The Crimean Tatars (Thessaloniki, 2015), p.36.
Միքայելեան, , p.366 ; Գրիգորեան, ibid., p.12; Սաֆարյան, ibid.
ՄասեացԱղաւնի
Դաստիարակ
Միքայելեան, , p.373.
برای اطاعات بیشتر ر.ک: آرپی مانوکیان،« نقاش بزرگ دریاها»، پیمان، ش ۶۵ (پاییز۱۳۹۲) : ۹۹ ـ ۱۴۴.
Հայ Սփյուռք հանրագիտարան (Երեւան, 2003), p. ۶۰۶.
Первая всеобшая перепись населения Российской нмперии (۱۸۹۷).
Միքայելեան, , p.246.
Գրիգորեան, ibid., p.146.
Vatrkes Surenyants
Միքայելեան, , p.245.
Kizilov, ibid., p.58.
ԿլիմենտՅարութիւնեան, Հայկական դիւիզեաները Հայրենական մեծ պատերազմի տարիներին (Լրաբեր, ۱۹۸۵).
Subtelny, ibid., p. 483.
Kizilov, ibid.
Принудительные Миграции В Годы Второй Мировой Войны И После ЕЕ Окончания (۱۹۳۹-۱۹۵۳)(Москва ۲۰۰۱).
Krasnodar، مرکز استانی به همین نام در روسیه، در شرق دریای آزوف
Միքայելեան, , p. 419.
Papoutsi, ibid., p. 23.
منابع:
زرینی، حسین. «خانات کریمه؛ هم پیمانان عثمانی در تصرف قفقاز». تاریخ ایران. ش ۱۲.تابستان و پاییز ۱۳۹۱: ۱۰۳ـ ۱۱۸.
شاردن، ژان. سیاحتنامه شاردن، ترجمه محمد عباسی (تهران: امیرکبیر، ۱۳۳۵)، ج۱، ص ۲۱۸.
مرکز کتب دستنویس ماتناداران ایروان، سند شماره ۸۸۱۵ .
Akiner, Shirin. Islamic Peoples of the Soviet Union. London : Kegan Paul Interna-tional, Limited,1986
Arakelian, Mikayel. Armenian manuscripts of the Crimea in collection of Moscow.Moscow, 2018
Gulevich, Vladislav. The Golden Horde in World history . Kazan, 2017. Chapter XI
Hakan Kirimli, “Emigrations from the Crimea to the Ottoman empire during the Crimean war”, Middle Eastern Studies, vol.44, no.5(Sep.2008 ): 751-773
Inalcik, Halil. “Struggle for east European empire”. The Turkish Yearbook of Inter-national Relations.May, 1982. vol. XXI
Krolikowska, Natalia. Sovereignty and subordination in Crimean – Ottoman relations.Boston: 2013
Kresin, Oleksiy. Law and state of Crimean khanat. National Academy of Sciences of Ukraine
Kizilov, Mikhail. Administrative structure of the Crimea before and after the Russian annexation of 1783. 2016
Papoutsi, Emilia. Unrepresented People in the Black Sea: The Crimean Tatars.Thessaloniki, 2015
Subtelny, Orest.Ukraine: a history.Torento: University of Torento,1988
Բայբուրդեան, Վահան. «Միջերկրածովային առեւտրական ճանապարհը եւ հայ վաճառականների առեւտուրը արեւմտեան Եւրոպայի երկրների հետ ۱۷ դարում». Էջմիածին ամսագիր. p.107.
Գրիգորեան, Գրիգոր. Դիւան հայ վիմագրութեան. պրակ ۷.Երեւան, ۱۹۹۶.Դիւան Հայոց Պատմութեան, գիրք Թ (Թիֆլիս, 1911), p.۱۱-۱۳
Շահազիզ, Երւանդ. Նոր Նախիջեւանը եւ Նոր Նախիջեւանցիք. Թիֆլիս, ۱۹۰۳.Միքայելեան, Վ. «Ղրիմահայ գաղութի պատմութիւնից», Պատմաբանասի-րական հանդէս. no.3.2018.
Միքայելեան. Ղրիմահայոց պատմութիւն. Երեւան: ۱۹۸۹
Սարուխանեան. Հոլանդիան եւ հայերը ۱۶-۱۹ րդ դարերում .Վիեննա, ۱۹۲۶
Սաֆարյան, Արամ. « Թէոդոսիայի Խալիբյան վարժարանում հայ գրահրա -տարակչական գործի պատմությունից». Իրան Նամէ . համար ۴-۵-۶. ۱۹۹۷
Ներսիսեան, Գեւորգ եւ Յովհաննիսեան, Մարինէ. « Խաչատուր Խասպեկ Երեց Կաֆացի». Էջմիածին ամսագիր. Օգոստոս ۲۰۱۰: ۶۲-۶۷
Первая всеобшая перепись населения Российской нмперии. ۱۸۹۷
Новоселвский, А.А. Борьба Московского государства с татарами в первой половине XVII века. М-Л: Издательство Академии Наук СССР, ۱۹۴۸
Павел Сумароков. Досуги крымского судьи.СПБ. ۱۸۰۳
Жильбер Ромм. Переселеиие крымских татар в Турцию в свяэи с движением населения в Крыму .۱۹۲۸
Конлораки, В.X. Универсалъное описание Крыма .1883. t.۱-۵. с.۴۴
Принудительные Миграции В Годы Второй Мировой Войны И После ЕЕ Окончания (۱۹۳۹-۱۹۵۳).Москва ۲۰۰۱