فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۴۸

ارمنیان و مجلس؛از مشروطیت تا سقوط قاجاریه

نویسنده: آرپی مانوکیان

ارمنیان و دورۀ اول مجلس (۱۴ مهر ۱۲۸۵ ـ ۲ تیر ۱۲۸۷ ش)

جنبش مشروطه خواهی، که از مدت ها قبل در افکار و اندیشۀ گروه ها و طبقات مختلف جامعۀ ایران ریشه دوانیده بود، سرانجام به بار نشست و مظفر الدین شاه، پادشاه قاجار، فرمان مشروطیت را در ۱۲۸۵ش (چهاردهم جمادی الثانی ۱۳۲۴ق) امضا و به این ترتیب، مشروطه در ایران ظهور کرد.[۲]

مظفر الدین شاه به سختی بیمار بود و با وضیعت موجود به نظر نمی رسید بتواند مدت زیادی به حیات خویش ادامه دهد. از سویی ولیعهد او، محمد علی میرزا، فردی مستبد بود که با اساس مشروطیت مخالفت داشت. با توجه به این مسائل بود که مشروطه خواهان تصمیم گرفتند تا هرچه سریع تر نظام نامۀ مربوط به انتخابات اولین دورۀ مجلس را تنظیم کنند.[۳] به این ترتیب، نظام نامۀ مجلس اول در ۳۲ ماده تدوین شد که به موجب آن طبقات مختلف مردم و اصناف می توانستند نمایندگان خود را برای عضویت در مجلس معرفی کنند.در نظام نامۀ انتخاباتی، تعداد نمایندگان ۱۶۰ نفر تعیین شده بود و انتخاب کنندگان می توانستند از شاهزادگان قاجار، اعیان و اشراف، علما، ملاکان و فلاحان، تجار و اصناف مختلف باشند.[۴]

اجرای نظام نامۀ انتخابات علاوه بر اینکه مشکلاتی فراوان پدید آورد وجود کاستی ها و نواقص متعدد در آن سبب بروز مسائلی نوین برای شماری از طبقات جامعۀ ایران از جمله ارمنیان شد. از آنجایی که در این نظام نامه برای ارمنیان نماینده ای در نظر گرفته نشده بود[۵] این امر واکنش طبقات مختلف ایرانیان ارمنی را در پی آورد چرا که آنان نه تنها از سال های دور در امور مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نقشی چشمگیر داشتند بلکه در سیاست و کشورداری نیز مؤثر و برخی از آنان حتی در دورۀ مذکور نیز مشغول فعالیت و خدمت بودند.[۶]ایرانیان ارمنی در سرتا سر ایران جمعیتی حدود ۹۵٬۰۰۰ نفر[۷] را شامل می شدند. شمار انبوهی از این جمعیت در شهرهای مهمی از قبیل تهران، اصفهان، تبریز، رشت، شیراز، همدان و قزوین سکونت داشتند و بخش اعظمی از آنها نیز روستاییانی بودند که در روستاهای ارمنی نشین اطراف شهرهای بزرگ زندگی می کردند.[۸]

ایرانیان ارمنی نیز مانند سایر هم وطنان خود با مشکلاتی فراوان رو به رو بودند و مخصوصاً، روستاییان در شرایطی سخت به سر می بردند. اصناف مختلف، به ویژه، تجار هم در وضیعت بهتری قرار نداشتند و علاوه بر اینکه مالیات هایی سنگین به حکومت پرداخت می کردند به دلیل حضور خارجی ها و تسلط آنان بر بازارهای داخلی ایران، تحت فشار قرار داشتند و تجارت آنها محدود شده بود. مدارس و کلیساها تنها اماکنی بودند که امکان فعالیت فرهنگی و مذهبی ارمنیان را فراهم می ساختند. البته، ادارۀ آنها نیز در سال های مذکور، به دلایل مختلف، با مشکلاتی فراوان رو به رو شده بود.[۹] مجموعۀ این دلایل و نقشی که ایرانیان ارمنی، به منزلۀ ساکنان این مرز و بوم، برای خود قائل بودند سبب شد که آنان، به مانند دیگر اقلیت های مذهبی ساکن در ایران، درخواست خود را برای حضور نماینده ای در مجلس مطرح کنند.[۱۰]

به این ترتیب، ارمنیان به منظور کسب اجازه برای تعیین نماینده ای ارمنی عریضه ای به مجلس شورای ملی نوشتند اما عریضۀ مذکور هیچ گاه در جلسات قرائت نشد و ارمنیان اجازه نیافتند نماینده ای از میان خویش تعیین کنند لذا آنان، پس از رایزنی های فراوان، وکالت خود را به آیت الله طباطبایی تفویض کردند.[۱۱] البته، در روزهای پایانی دورۀ اول مجلس به ارمنیان اجازه داده شد تا نماینده ای از میان خویش به مجلس معرفی کنند اما حوادثی که در شرف وقوع بود مانع از تحقق این امر شد.

مجلس اول پیش از پایان دورۀ دوسالۀ قانونی خود به فرمان و با دخالت محمدعلی شاه، که پس از مظفرالدین شاه به حکومت رسیده بود، به توپ بسته شد و به این ترتیب، مجلس اول در ۲ تیر ۱۲۸۷ ش منحل شد.[۱۲]

یپرم،سردار اسعد و گروه مبارزان مشروطه خواه
یپرم،سردار اسعد و گروه مبارزان مشروطه خواه

ارمنیان و دورۀ دوم مجلس (۲۴ آبان ۱۲۸۸ ـ ۳ دی ۱۲۹۰ ش)

پس از واقعۀ به توپ بسته شدن مجلس و انحلال آن گروه های مختلف مشروطه خواه در برابر محمد علی شاه و حامیان او قرار گرفتند و به مبارزه علیه آنان پرداختند. در میان این مبارزان گروه های مختلف ارمنیان نیز حضور داشتند که اکثراً تحت تشکل حزب داشناکسوتیون[۱۳] وارد صحنه شده بودند. نیروهای ارمنی در آذربایجان با همراهی هواداران ستارخان مبارزات نظامی خود را در برابر نیروهای محمد علی شاه آغاز کردند.[۱۴] آنان به فرماندهی یپرم خان و در کنار دیگر نیروهای مشروطه خواه، پس از جنگ های متعدد، موفق شدند در ۲۵ تیر ۱۲۸۸ ش تهران را تصرف و ساختمان مجلس را نیز تسخیر کنند.[۱۵]

در پی این وقایع، مجلس بازگشایی شد و البته، تغییراتی نیز در نظام نامۀ انتخابات به وجود آمد. در انتخابات دوم، اعتراضات و اختلافات بسیاری از سوی اصناف و گروه های مختلف مطرح شد و رسیدگی به اعتبارنامۀ[۱۶] نمایندگان زمانی طولانی به درازا انجامید و بسیاری از نمایندگان هیچ گاه فرصت حضور در مجلس را نیافتند.[۱۷]

در این دوره انجمن اتحادیۀ ارمنیان تهران نیز با ارائۀ عریضه ای، تقاضای خود را مبنی بر صدور اجازه برای انتخاب سه نماینده از سوی ارمنیان مطرح کرد.

متن عریضه به شرح زیر است :

(( انجمن اتحادیۀ ارامنه

در مدرسۀ ارامنۀ حسن آباد

طهران ۴ ذی الحجۀ الحرام سنه ۱۳۲۷

حضور مبارک وکلای محترم مجلس شورای ملی شید الله ارکانه

در مسئلۀ وکلای ارامنه برای عضویت مجلس شورای ملی خاطر محترم عموم آقایان وکلا کاملاً مستحضر است که چندی قبل به دفعات در باب وکلای خود به کمیسیون انتخابات و به کمیسیون فوق العاده و هیئت مدیره اظهار نمودند جواب قطعی در این مسئله موقوف به افتتاح مجلس شورای ملی شید الله ارکانه گردید. تا کنون تمام ارامنۀ ایران در انتظارجواب مساعد بوده و هستند. این اوقات ارامنۀ سایر نقاط اتصالاً از هر طرف کتباً و تلگرافاً از انجمن ارامنۀ طهران جداً جواب این مسئله را استفسار می نماید و انجمن ارامنۀ طهران تا کنون نتوانسته است جواب شافی به آنها بدهد. لهذا این انجمن در ضمن این یادداشت با کمال احترام از حضور مبارک آن آقایان استدعا می نماید که در این بابت جواب قطعی از طرف مجلس شورای ملی مرحمت شود که به ولایات هم اخطار کرده ضمناً خواطر مبارک آقایان را مستحضر می نماید که عمدۀ مقصود تمام ارامنۀ ایران فقط در تساوی حقوق انتخابیه بوده و هست؛ یعنی، با تمام ایرانیان در انتخابات رأی داده انتخاب نمایند و منتخب شوند و حال آنکه قانون انتخابات سایر ملل ایرانیه را از این حق مساوات محروم داشته است و چون عدۀ نفوس ارامنۀ ایران از یکصد هزار متجاوز است در ولایات هم به طوری تقسیم شده اند که ابداً ممکن نیست کمتر از سه نفر وکیل به مجلس شورای ملی بفرستند و تقسیم آنها به قرار ذیل خواهد بود. بنا به این ملاحظات فوق انجمن ارامنۀ طهران و تمام ارامنۀ ایران با کمال امیدواری منتظر هستند که مجلس شورای ملی استدعای ملتی که تماماً در وطن خواهی و ایران دوستی تا کنون امتحانات خود را به خوبی داده اند پذیرفته بیش از پیش مایۀ امیدواری و استظهار الهی گردد. پاینده باد مساوات و عدالت.

ارامنه: طهران، قزوین، خراقان اصفهان، عراق،شیراز آذربایجان،گیلان، مازندران، استر آباد و بنادر خلیج فارس (یک نفر) (یک نفر)

خراسان (یک نفر)

منشی مدیر

مسروپ دکتر استپانیاس)) .[۱۸]

پس از چندی ارمنیان آذربایجان نیز تقاضاهای مشابه ای را مطرح کردند و با برگزاری انتخابات به شکل طبقاتی در برخی از شهرهای ارمنی نشین، مانند سلماس، تصمیم داشتند نماینده ای از میان خویش انتخاب کنند. لذا مستشار الدوله[۱۹] تلگرافی به تهران فرستاد که در آن علاوه بر شرح وقایع روی داده خواستار رسیدگی به موضوع انتخابات و آراء جمع آوری شده از سوی ارمنیان آن ناحیه شده بود. شرح تلگراف چنین است:

(( از تبریز به طهران ادارۀ تلگرافی دولت علیۀ ایران

نمرۀ ۱۴ مجانی عدد کلمات ۳۴۴

توسط جناب مستطاب اجل اکرم آقای مستشارالدوله دام اقباله مقام مقدس دارالشوری کبری شید الله تعالی ارکانه مسئلۀ حق اشتراک جماعت ارامنه را کراراً با کمیسیون عالی و بعضی از مقامات لازمه به موقع مذاکره گذاشته شده و به واسطه در انتخابات سابق جماعت مزبوره داخل در این امر نبوده و در انتخابات دورۀ اخیر مصراً درخواست مشارکت را می نمودند مراتب را به هئیت مدیره رسانیده و تلگرافی در دهم شعبان ۱۳۲۷ به این مضمون مرقوم فرموده بودند که محض اطلاع عیناً درج می نمایم. انجمن ایالتی آذربایجان تلگرافی که محتوی بر اظهارات انجمن ولایتی سلماس کرده بودند ملاحظه شد به طوری که در قانون انجمن های ایالتی و ولایتی متصور است ترتیب انتخابات طبقاتی نخواهد بود و باید انتخابات عمومی باشد. در این صورت، باید مسلمان ها و ارامنه متفقاً وکیل معین نمایند ولی برای اینکه گفت و گویی در این جزئی اسباب اشتغال نشده و موجبات تأخیر کار را فراهم ننماید و به اقتضای بعضی مصالح انجمن ایالتی می تواند به یک ترتیبی که نقض معنی در قانون نشده باشد استثنائاً یک نفر نماینده از ارامنه قبول نماید ولی باید دانست که این اجازه موقتی است و بعدها باید به قاعدۀ انتخاب عمومی به اکثریت تعداد نفوس متفقاً با مسلمان ها یک نفر وکیل انتخاب نمایند اگر اتفاقاً کسی از ارامنه انتخاب شد بپذیرند والا فعلاً هیئت مدیرۀ موقتی بنابراین تلگراف در زمان انتخاب نمایندگان انجمن ایالتی همین اختیار موقتی به طور اشتراک عمومی در تبریز به جماعت ارامنه از انجمن نظار گذاشته و یکصد و بیست صفحه تعرفه گرفته آراء خودشان را نوشته و دادند در جعبۀ مخصوص علی حده ضبط شد که هنوز باز نشده و جماعت مزبوره استخراج آراء خودشان را می خواهند. در اینکه یک نفر از طرف خودشان نوشته و استخراج خواهد شد شکی نیست ولی تکلیف این مسئله را سؤال می نمایم به این شکل غیر عمومی که حضرات تعرفه گرفته و رأی داده اند بعد از استخراج آرا نمایندۀ آنها باید قبول شود یا نه؟ و تکلیف این ورقۀ آرا که در انجمن نظار با حالت معطله ضبط است چیست؟ اعلام فرمایید از آن قرار مجری شود. حضرات آقایان وکلای آذربایجان هم کاملاً از این مسئله مسبوق هستند. انجمن ایالتی به تاریخ پنج شهر ذی قعده سنه ۱۳۲۷)) .[۲۰]

در همین زمان، ارمنیان سایر نقاط ایران نیز با فرستادن عریضه هایی خواستار آن شدند که دولت مشروطه اجازه دهد تا امکان تعیین بیش از یک نماینده از سوی آنان، در مجلس شورای ملی، وجود داشته باشد. دو سند ذیل تلگراف هایی است که از سوی ارمنیان اصفهان و بوشهر به وزارت داخله ارسال شده و بر اساس آن ارمنیان این نواحی نیز تقاضای دیگر هم کیشان خود را در این خصوص تأیید کرده اند:

(( وزارت داخله

سواد تلگراف خلیفه ساهاک

مورخۀ ۵ ذی قعده

از اصفهان به طهران به توسط انجمن ارامنه به مقام منیع هیئت وزرا مستدعی است تحقیق تام به عرایض انجمن ارامنۀ طهران مبذول فرمایند چون عقیده تمام ارامنه همین است)) .

(( وزارت داخله

سواد تلگراف عموم ارامنۀ بوشهر

به توسط انجمن ارامنه به مقام منبع هیئت وزرا مستدعی است تحقیق تام به عروض انجمن ارامنه طهران مبذول فرمایند چون عقیدۀ تمام ارامنه ایران همین است)) .[۲۱]

این قبیل عرایض و درخواست های مشابهی که ارمنیان به مجلس شورای ملی ارائه می کردند سبب تعیین هیئتی از سوی مجلس دورۀ دوم برای رسیدگی به این موضوع شد. این هیئت، پس از قریب به دو هفته مطالعه و بررسی، گزارشی را به مجلس تقدیم کرد که بر اساس آن تقاضای ارمنیان در مورد معرفی بیش از یک نماینده به مجلس رد و علت این امر عدم رعایت برخی مسائل قانونی عنوان شده بود. بر اساس قانون انتخابات چنین درخواستی می بایست از سوی یکی از وزرای کابینه یا وکلای مجلس مطرح می شد که در مورد مذکور چنین نبود. متن گزارش هیئت رسیدگی به عریضۀ ارمنیان به این شرح است :

(( راپرت کمیسیون رسیدگی به عریضۀ جماعت ارامنه راجع به درخواست حق انتخاب بیش از یک نماینده در مجلس شورای ملی

بر حسب تصویب مجلس شورای ملی و جلسۀ یوم شنبه یازدهم شهر ذی الحجۀ الحرام ۱۳۲۷ کمیسیونی مرکب از اشخاص مفصلۀ الاسامی ذیل :

آقای تقی زاده، شاهزاده اسعدالله، میرزا آقای حسن علی خان، میرزا محمد علی خان تربیت، متین السلطنه، میرزا اسعدالله خان کردستانی برای رسیدگی به عریضه که از طرف جماعت ارامنه پیشنهاد شده بود منتخب شده. دو ساعت به ظهر مانده یوم یکشنبه دوازدهم شهر ذی الحجه حاضر شده. ابتدائاً به تعیین رئیس و منشی و مخبر شروع کرده، آقای تقی زاده با اکثریت به سمت ریاست، میرزا اسعدالله خان برای انشاء و شاهزاده اسعدالله میرزا برای مخبری منتخب شدند، پس از آن در این موضوع مذاکرات به عمل آمد.

نخست چیزی که جالب دقت نظر کمیسیون شد این بود که در طریقۀ پیشنهاد این عریضه که متضمن تقاضای ایجاد قانون جدیدی و تغییر در مواد قانون فعلی انتخابات است مواد ۹۲ و ۳۳ از فصول چهارم و پنجم نظام نامۀ داخلی (راجع به مراسم لایحه یا طرح قانونی) رعایت نشده به این معنی که نه از طرف وزیری پیشنهاد شده و نه یکی از نمایندگان تقدیم مجلس آن را اهمیت داده به کمیسیون رجوع نموده. لازم می آید جوابی نوشته شود. بنابراین در این باب شروع به مباحثات نموده پس از اینکه اعضای کمیسیون در چندین جلسۀ متوالی در مضمون عریضه و مطالبات صاحبان آن مطالعات و مباحثات لازمه نمودند بالأخره متفق الآراء در جلسۀ اخیر، که روز یکشنبه چهارم شهر محرم الحرام ۱۳۲۸ منعقد شد، راپرت ذیل را به مجلس تقدیم نمایند.

اولاً ـ در قانون انتخابات ماده که بتواند حق قانونی به تقاضای دو نماینده یا بیشتر بدهد موجود نیست و به علاوه بالصراحه عدۀ نمایندۀ آن جماعت را به یک نفر اختصاص داده اعم از اینکه عدۀ نفوس آنها بالغ بر صد هزار یا بیشتر باشد و اگر فرض شود که در قانون انتخابات به هر یکصد هزار نفر از اهالی حق انتخاب یک نماینده داده شده است، چنین چیزی وجود ندارد. فقط، مادۀ دوم تقسیم نمایندگان را متناسب به جمعیت تخمینی ولایات و اهمیت محلی کرده و از طرف دیگر، مادۀ بیست و چهارم پنج ایل عمده را مستثنا داشته به هر یک حق انتخاب بیش از یک نماینده نمی دهد و در جدول تقسیم نمایندگان، که ضمیمه قانون انتخابات است، ملل متنوعه را صراحتاً از این قاعده مستثنا داشته عدۀ نمایندگان آنها را به یک نفر محدود می کند. نتیجۀ آنکه قبولی تقاضای جماعت ارامنه منوط به تغییر قانون فعلی انتخابات خواهد بود.

ثانیاً ـ کمیسیون در صلاحیت تغییر قانون انتخابات مداقه و مذاکره نموده نظر خیلی از ملاحظات و نواقصی که در بعضی از مواد آن قانون مشاهده می شود کمیسیون اساساً تصدیق می نماید که مسئلۀ جرح و تعدیل این قوانین در اموری است که در این دورۀ تقنینیۀ حاضره باید حل شود و پیش از انتخابات آتیه باید مجلس حاضر به این امر مهم اشتغال نماید لکن نظر به کثرت محظورات و تقاضاهایی که در این باب وارد شده و صورت قانونی پیدا کرده و هنوز قریب نصف نمایندگانی که باید به موجب آن انتخاب شوند جمع نشده اند و همچنین نظر به اینکه ایجاد قانون در مقابل تقاضا و در مورد پیش آمدها خارج از ترتیب است و بالأخره، به ملاحظۀ اینکه تغییر یک ماده تنها برای جواب یک عریضه علاوه بر اینکه خلاف ترتیب است باعث تسلسل تقاضاها و شکایات خواهد شد چنانچه تا به حال نیز چندین تقاضا غیر از عریضۀ جماعت ارامنه به مجلس رسیده کمیسیون، در نتیجه، جرح و تعدیل فوری را صلاح ندانسته چنان صلاح می داند که مجلس شورای ملی از هم وطنان ارامنۀ خودمان بخواهند که نمایندۀ خود را بدون فوت وقت مطابق نظام نامۀ انتخابات به مجلس فرستاده و از خالی گذاشتن مجلس از نمایندۀ خودشان تولید بعضی اقدامات بدنَما در انظار مشعر بر جدایی و کناره گیری را مجال نداده منتظر وقوع جرح و تعدیل قانون انتخاب باشند که با نظریات و پیشنهاد نمایندۀ خودشان مجلس قرار قطعی صحیح در این باب بدهد.

اشکالات متصورۀ انتخاب یک نفر را هم که کامل مذکور می شود کمیسیون پس از مداقۀ کافی از روی ادلۀ وافی بی موقع دانسته تأسف خود را از عدم امکان فعلی قبول کردن تقاضای جماعتی که مجلس شورای ملی عموماً و کمیسیون، خصوصاً، قدردانی کامل از خدمات آنها به وطن دارد اظهار نماید.

رئیس کمیسیون منشی کمیسیون مخبر کمیسیون

س.ح. تقی زاده اسعد الله کردستانی اسعد الله میرزا))

همچنین در حاشیۀ سند مذکور چنین آمده است: (( چنانچه ایل جلیل بختیاری، با آن همه خدمتگزاری و اهمیت و ایل جلیل قشقائی، با آن عظمت، دارای یک نماینده هستند و قس علی هذا سایر ایلات عمده)) .[۲۲]

البته، در این زمان علاوه بر آذربایجان شهرهای مرکزی و جنوبی ایران، که جمعیت انبوهی از ارمنیان را در خود جای داده بودند، نیز با مشکلات مشابهی رو به رو شدند زیرا آنان نیز درخواست تعیین حداقل دو نماینده را در مجلس داشتند. در این مورد نامه ای از وزارت داخله خطاب به مجلس موجود است که طی آن اعلام شده ارمنیان مقیم اصفهان و چند شهر دیگر نیز، به مانند ارمنیان دیگر نواحی، از انتخاب نماینده امتناع ورزیده اند. بر این اساس، وزارت داخله از مجلس شورای ملی تقاضا کرده بود که مراتب را بر اساس قانون به ارمنیان مقیم این نواحی اطلاع دهد تا وزارت داخله حوزه ای را برای انتخابات آنها تعیین کند.

(( وزارت داخله مورخۀ غره شهر رمضان ۱۳۲۸

دایره انتخابات

نمره ۲۷۴۶۳/۲۴۵۴

مقام منیع مجلس شورای ملی شید الله ارکانه

مرقومه جوابیه که استفسار فرموده اند به جهت انتخاب نمایندۀ ارامنۀ مرکز حوزۀ انتخاب از طرف وزارت داخله معین شده است یا خیر غرن[؟] قصدی ارزانی داشته استحضاراً زحمت می دهد که از طرف وزارت داخله در باب انتخاب نمایندۀ ارامنۀ خوی نوشته شده بود و خود ارامنۀ آذربایجان اقدام به انتخاب نموده اند به موجب شرح اعتبارنامه به ارامنۀ اصفهان هم خودشان اطلاع داده و آنها امتناع نموده اند ولی به تاریخ پنجم سنبله به نقاطی که ارامنه آنها بالنسبه بیشتر بود، مثل اصفهان و عراق و همدان و بروجر، اخطار شد که نمایندۀ خودشان را در درجۀ اول انتخاب نموده اطلاع بدهند تا مرکز حوزۀ انتخاب از طرف وزارت داخله معین شود. امضا و مهر)) .[۲۳]

پس از همۀ این ماجراها سرانجام ارمنیان آذربایجان[۲۴] یوسف میرزایانس را به نمایندگی خود در مجلس شورای ملی برگزیدند اما از آنجایی که اعتبارنامۀ یوسف میرزایانس مورد تأیید و تصدیق قانونی قرار نگرفته بود شعبۀ اول نامه ای خطاب به مجلس شورای ملی نوشت و خواستار آن شد که مجلس طی نامه ای از وزارت داخله تقاضا کند تا اقدامات لازم برای رسیدگی به امور مربوط به تصدیق اعتبارنامۀ میرزایانس را صورت دهد.

(( مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی شید الله ارکانه

شعبۀ اول در یوم سه شنبه ۲۱ شهر شوال منعقد و در خصوص اعتبارنامۀ یوسف میرزایانس، نمایندۀ ارامنۀ آذربایجان، که به شعبۀ مرجوعه شده بود، تذکرات به عمل آمد و بالأخره قرار شد که از طرف مجلس یادداشتی فوری به وزارت داخله نوشته شود و از طرف وزارت داخله فوراً ذنابه[؟] تأخیر تلگرافی به ایالت آذربایجان مخابره نمایند که چون اعتبارنامۀ مذکور تصدیق و امضای آن ایالت را ندارد لازم است که فوری تصدیق این اعتبارنامه را تلگرافاً اعلام نمایید تا راپورت شعبه به مجلس داده شود و این مطلب چون خیلی طول کشیده لازم است که هرچه زودتر اقدام شود.

۲۱ شوال ۱۳۲۸

رئیس شعبۀ اول

امضا فاتح)) .

(( این مضمون که در راپورت شعبۀ منظور فرموده اید و در مجلس تقاضا شد کار خود شعبه است که به خود مجلس یادداشت بدهند و تقاضا فرمایند که به وزارت داخله نوشته شود. البته، زودتر صورت می گیرد تا منتظر شوید راپورت در مجلس قرائت شود و نتیجه اخذ شود. امضا

این شهر را ملاحظه فرمایید و عرض فرمایید و به دفتر مجلس مرقوم فرمایید امضا)) .

این گزارش در مجلس قرائت شد و بعد از مدتی نیز مجلس شورای ملی، طی نامه ای به وزارت داخله، خواستار تصدیق اعتبارنامۀ مذکور شد. متن نامه به این شرح است:

(( مجلس شورای ملی به تاریخ ۲۱ شهر شوال ۱۳۲۸ ه ق

نمره کتاب ثبت ۹۰۳۸

کارتن ۳ دوسیه ۱۱

نمره های قبل

ضمیمه ۱

فوری است

وزارت جلیلۀ داخله

اعتبارنامۀ یوسف میرزایانس، نمایندۀ ارامنۀ آذربایجان، در شعبۀ مرجوعه مطرح مذاکره و چون تصدیق و امضای ایالت آذربایجان را نداشت بلانتیجه ماند. لازم است از طرف آن وزارت جلیله فوراً به ایالت آذربایجان تلگرافی مخابره شود که تصدیق اعتبارنامۀ مذکور را به فوریت تلگرافاً اعلام دارند که چون این کار خیلی طول کشیده زودتر انجام شود[امضا])) .[۲۵]

اعتبارنامۀ یوسف میرزایانس پس از چندی مورد تأیید و تصدیق انجمن نظارت مرکزی آذربایجان قرار گرفت و ارسال شد. طی نامه ای که از طرف شعبۀ اول رسیدگی به انتخابات مجلس شورای ملی به ثبت رسیده دربارۀ موضوع تصدیق و علت تأخیر اعتبارنامۀ میرزایانس چنین آمده است:

(( شعبۀ اول در تاریخ سه شنبه دوازدهم و پنجشنبه چهاردهم شهر ذی قعده، سه ساعت به غروب مانده، تحت ریاست آقای فاتح الملک منعقد و در خصوص نمایندۀ ارامنه، یوسف خان میرزایانس، به موجب یک طغرا اعتبارنامه تاریخ آوریل ۱۹۱۰ که از آذربایجان رسیده بود و حاوی امضای انجمن نظار مرکزی آذربایجان بوده و تصدیق این اعتبارنامه به موجب ورقۀ علی حده تاریخ ۲۱ جمادی دوم ۱۳۲۸ از ایالت آذربایجان نیز ملاحظه شد. مذاکرات زیادی به عمل آمد. معلوم شد که هنگام انتخابات دورۀ اول به تمام ارامنۀ ایران از طرف انجمن نظار مرکزی ارامنۀ آذربایجان و خلیفۀ کل اخطار شده که در انتخاب یک نفر وکیل ارامنه شرکت نمایند ولی ارامنۀ اصفهان و بعضی بلاد امتناع از شرکت در انتخابات نموده اند و رجوع نموده اند به رأی انجمن ارامنه طهران و انجمن ارامنۀ طهران به نظام نامه انتخابات ایراد نموده که بایستی به کل ارامنۀ ایران حق انتخاب دو نفر نماینده داده شود ولی چون تغییر نظام نامه در این موقع غیر ممکن بود که تمام انتخابات به هم می خورد و اسباب شکایت عامه می گردید لهذا شعبۀ اول نمایندگی یوسف میرزایانس را تصویب و تصدیق می نماید. در خصوص یک نفر دیگر نمایندۀ ارامنه بسته به رأی مجلس مقدس است)) .

چندی بعد نیز مجلس شورای ملی، طی نامه ای، به میرزایانس اطلاع داد که نمایندگی او در مجلس مورد تأیید قرار گرفته است.

(( مجلس شورای ملی

نمرۀ کتاب ثبت ۹۰۹/۱۰۲۶۰

کارتن ۳ دوسیه ۱۳

به تاریخ ۲۴ شهر ذی القعده سنه ۱۳۲۸

وزارت جلیلۀ داخله

لزوماً خاطر محترم آن وزارت جلیله را مستحضر می دارد که انتخاب یوسف خان میرزایانس به نمایندگی ارامنه در جلسۀ شنبه ۲۳ شهر ذی القعده در مجلس شورای ملی با اکثریت تصویب و به مشارالیه هم اخطار شد که در جلسات مقرره حاضر شده و به وظایف نمایندگی بپردازد.

امضا

وارده راپورت شعبۀ اول است که در لف کاغذ یوسف خان است)) .[۲۶]

به این ترتیب، یوسف میرزایانس به منزلۀ اولین نمایندۀ ارمنیان در دورۀ دوم، به مجلس شورای ملی راه یافت. مدت نمایندگی او در این دوره دوازده ماه و ۲۵ روز بود[۲۷] اما بنا به دلایلی او در جلسات مجلس حاضر نشد. در ۱۷ میزان ۱۳۲۸ق، وزارت داخله، طی نامه ای، تلگراف منتخبان انجمن ارامنۀ آذربایجان را به رئیس وقت مجلس شورای ملی ارائه کرد و خواستار رسیدگی به موضوع مورد بحث در این تلگراف شد.

(( وزارت داخله

مورخۀ ۱۷ شهر میزان ۱۳۲۸

ضمیمۀ سواد تلگراف

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

تلگرافی به امضای انجمن ارامنۀ آذربایجان در باب نمایندۀ ارامنه توسط وزارت داخله به این مقام منیع مخابره شده است که عیناً ملاحظه می فرمایید)) .[۲۸]

(( از تبریز به طهران

ادارۀ تلگرافی دولت علیه ایران

نمرۀ ۹۶

عدد کلمات ۱۳۰

توسط وزارت جلیله داخله به مقام منیع دارالشورای کبری کوپیۀ یوسف میرزایانس متجاوز از شش ماه است که ملت ارامنۀ آذربایجان حسب المقررات دار الخلافه و به موجب تبلیغ ایالت آذربایجان به داشتن نماینده در مجلس مقدسه ملی وکیلی انتخاب نموده از قرار اطلاعات حاصله معلوم می شود که نمایندۀ ما، یوسف میرزایانس، تا حال در جلسات مجلس مقدس ملی حاضر نبوده. علت عدم حضور نماینده در جلسات دارالشوری کبری تا کنون بر ما پوشیده است. مستدعی و خواهان ایم که این نامحرومی از رفع بذل مرحمت و اقدامی در این باب بشود که مایه مزید تشکرات صادقانۀ این ملت در مقابل حسن توجهات عالیۀ آن مقام منیع است که این توجه اسباب افتخار دائمی این ملت خواهد بود

از طرف منتخبین انجمن ارامنۀ آذربایجان

به تاریخ ۱۶ میزان)) .

وزارت داخله پس از دریافت و ثبت این تلگراف عین آن را به مجلس شورای ملی ارسال می دارد و خواهان رسیدگی به غیبت حضور میرزایانس در جلسات مجلس می شود.

(( وزارت داخله

سواد از طرف منتخبین انجمن ارامنۀ آذربایجان

مورخۀ ۱۶ میزان ۱۳۲۸

نمره

توسط وزارت جلیلۀ داخله به مقام منیع دارالشورای کبری کوپیۀ یوسف میرزایانس متجاوز از شش ماه است که ملت ارامنۀ آذربایجان حسب  المقررات دارالخلافه و به موجب تبلیغ ایالت آذربایجان به داشتن نماینده در مجلس مقدسه ملی وکیلی انتخاب نموده از قرار اطلاعات حاصله معلوم می شود که نمایندۀ ما یوسف میرزایانس تا حال در جلسات مجلس مقدس ملی حاضر نبوده. علت عدم حضور نماینده در جلسات دارالشورای کبری تا کنون برما پوشیده است. مستدعی و خواهان ایم که این نامحرومی از رفع بذل مرحمت و اقدامی در این باب بشود که مایه مزید تشکرات صادقانۀ این ملت در مقابل حسن توجهات عالیۀ آن مقام منیع است که این توجه اسباب افتخار دائمی این ملت خواهد بود. امضا)) .[۲۹]

ارمنیان و دورۀ سوم مجلس (۱۴آذر ۱۲۹۳ ـ ۲۱ آبان ۱۲۹۴ ش)

این دوره نیز، که ناصر الملک (نایب السلطنه) زمام امور آن را بر عهده داشت، با مشکلاتی همراه بود. در این دوره، دولت های روسیه و انگلستان نهایت تلاش خود را به کار بستند تا مانع از وقوع انتخابات و افتتاح مجلس شوند[۳۰] اما سرانجام مجلس سوم، پیش از پایان انتخابات و با حضور ۶۸ نفر از وکلای منتخب، گشایش یافت و جلسات رسمی آن یک ماه پس از افتتاح مجلس آغاز شد.[۳۱] در دورۀ سوم مجلس نیز یوسف میرزایانس نمایندۀ منتخب ارمنیان بود اما بنا بر اسناد موجود او در این دوره وارد مجلس نشده است.[۳۲]

ارمنیان و دورۀ چهارم مجلس (۱ تیر ۱۳۰۰ ـ ۳۰ خرداد ۱۳۰۲ ش)

بنابر مفاد قانونی ذکر شده بر روی اعتبارنامۀ برخی نمایندگان در دوره های بعدی، ظاهراً، با اصلاحاتی که بر روی قوانین نظام نامۀ انتخابات صورت گرفت[۳۳] در این دوره به ارمنیان اجازه داده شد بر اساس پراکندگی جمعیتی در سطح کشور دو نماینده انتخاب و به مجلس معرفی کنند. در این دوره، یوسف میرزایانس با رأی ارمنیان جنوب انتخاب و به مجلس معرفی شد اما از آنجایی که ارمنیان شمال انتخاباتی برگزار نکردند نماینده ای نیز از این بخش به مجلس معرفی نشد و کرسی معطل ماند.[۳۴]

ارمنیان و دورۀ پنجم مجلس (۲۲بهمن۱۳۰۲ ـ ۲۲ بهمن ۱۳۰۴ ش)

با پایان جنگ جهانی اول، نیروهای خارجی مستقر در ایران باید خاک این کشور را ترک می کردند. روس ها پس از چندی نیروهای خود را خارج کردند اما انگلیسی ها، که سیاست استعماری خود را با اعمال تغییراتی در ایران دنبال می کردند، ابتدا کوشیدند تا با تحمیل قرارداد ۱۹۱۹ ادارۀ مسائل حساس ایران را در دست گیرند اما این طرح و نقشۀ آنها خیلی زود، بنا به دلایل مختلف، شکست خورد و آنها مجبور شدند تا به راه هایی دیگر متوسل شوند.[۳۵]

در تبادل نظرهای فراوانى که بین مقامات بلند پایۀ ایران و انگلیس صورت گرفت، با توجه به شرایط بحرانى اواخر حکومت قاجار، که اندیشۀ کودتا را حتى در اذهان غیر نظامیان نیز پرورانده بود، حکومت استعماری بریتانیا با همراهی شماری از شخصیت های برجستۀ سیاسی و حکومتی ایران مصمم به براندازی حکومت قاجار از طریق کودتایی مؤثر شد. در این میان رضاخان،[۳۶] فرماندۀ بریگاد قزاق، برای اعمال این سیاست مورد توجه قرار گرفت. او سرانجام در ۳ اسفند ۱۲۹۹ش به همراهی سید ضیاء الدین طباطبایی[۳۷] کودتا کرد.با اعمال کودتا و تشکیل کابینه‏اى که به کابینۀ سیاه شهرت یافت رضاخان از مقام ریاست بریگاد قزاق به مقام سردار سپهى رسید اما پس از مدتی و با اقبال فراوان سیاسى، که بعدها به سراغش آمد، در ۳ آبان ۱۳۰۲ش، با فرمان احمد شاه قاجار، به نخست وزیری رسید. احمد شاه نیز پس از چند روز ایران را به قصد اروپا ترک کرد و عملاً، ادارۀ کشور را به رضاخان سپرد.[۳۸]

اجلاسیۀ مجلس پنجم در روز ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ش افتتاح شد. انتخابات نمایندگان مجلس در این دوره نیز با مشکلات و نواقص فراوان همراه بود و تصویب اعتبارنامه ها مدت زمان زیادی را به خود اختصاص می داد. دورۀ پنجم مجلس نخستین باری بود که در آن دو نماینده از سوی ارمنیان به مجلس راه یافتند. در این دوره، دکتر آلکساندر آقایان، از سوی ارمنیان جنوب و سهراب خان ساگینیان، از سوی ارمنیان شمال، به نمایندگی مجلس انتخاب شدند.[۳۹]

در ۱۹ آبان ۱۳۰۴ش جلسۀ مجلس به ریاست تدین، نایب رئیس مجلس، تشکیل شد. از آنجایی که رئیس مجلس استعفا کرده بود بر طبق نظام نامه باید پس از قرائت استعفانامه رئیس جدید مجلس انتخاب می شد اما به جای انتخاب رئیس جدید مسئلۀ تغییر سلطنت و خلع قاجاریه مطرح شد. شمار اندکی از نمایندگان مجلس از جمله مدرس با این طرح مخالفت کردند و موضوع مسکوت ماند اما سرانجام و پس از مدتی مادۀ واحدۀ خلع قاجاریه در مجلس تصویب شد و رضاخان، که در این زمان حکومت را به صورت موقت در دست داشت، اقدام به تأسیس مجلس مؤسسان کرد. با افتتاح این مجلس در ۱۵ آذر ۱۳۰۴ش سلطنت به رضا شاه پهلوی و اعقاب ذکور او تفویض شد.

رویکردی بر سرگذشت نمایندگان ارمنی پنج دوره

یوسف میرزایانس، اندیشمندی ادیب

یوسف میرزایانس[۴۰] با عنوان ارمنی هوسپ میرزایان، نخستین کسی است که در تاریخ مجلس ایران به نمایندگی از سوی ایرانیان ارمنی به مجلس راه یافته. او علاوه بر آنکه در زمان حکومت قاجاریه و پس از تثبیت مشروطیت در سه دوره از مجلس شورای ملی به منزلۀ نمایندۀ ارمنیان معرفی شد در دوران حکومت پهلوی نیز در چهار دوره از مجلس شورای ملی نمایندۀ ارمنیان جنوب بود.[۴۱]

یوسف میرزایانس
یوسف میرزایانس

یوسف میرزایانس در ۱۲۴۶ ش/۱۸۶۸م در همدان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به پایان رساند. سپس، به جلفای نو نقل مکان کرد و وارد یکی از مدارس[۴۲] معروف آن شد.[۴۳] او در این مدرسه، علاوه بر علوم مختلف، زبان و ادبیات ارمنی قدیم[۴۴] و انگلیسی را نیز فراگرفت. وی از همان دوران به ادبیات فارسی نیز علاقه مند شد و با مطالعات فراوان در این زمینه در اندک زمانی بر تفسیر و نقد بسیاری از اشعار شاعران بنام تسلط یافت. ظاهراً، اشتیاق او به ترجمۀ این آثار از همان دوران نوجوانی شکل گرفته بود. او همچنین، در کنار ادبیات فارسی، با آثار نویسندگان بزرگ انگلیسی نیز ارتباطی نزدیک داشت اما فعالیت اصلی خود را در ترجمۀ آثار شعرای بزرگ این دو عرصۀ ادبی از ۱۲۷۸ش/۱۸۹۰م آغاز کرد و از آنجایی که بر ادبیات قدیم ارمنی تسلط داشت مسلماً این آثار را به آن زبان ترجمه می کرد. آشنایی او با هوهانس خان ماسحیان،[۴۵] که در این زمان مشغول ترجمۀ هملت، اثر شکسپیر،[۴۶] بود سبب تحولی در وی شد. ماسحیان پس از مطالعۀ برخی ترجمه های میرزایانس به او پیشنهاد می کند که بهتر است به زبان ادبیات ارمنی جدید[۴۷] ترجمه کند تا آثارش برای عموم مردم قابل فهم باشد. پس از این اتفاق میزایانس حدود چهار سال به فراگیری ادبیات ارمنی جدید و ترجمه هایی به این زبان پرداخت و سرانجام، موفق شد یکی از آثار والتر اسکات[۴۸] را به این زبان ترجمه کند.

در خلال همین سال ها بود که یکی از آثار لرد لیتون[۴۹] را هم ترجمه کرد. زندگی میرزایانس در بین سال های ۱۲۷۲ـ ۱۲۷۵ ش/ ۱۸۹۴ـ ۱۸۹۷م به رفت و آمد در نواحی مختلف گذشت و ظاهراً او در این دوران مکانی ثابت نداشت.[۵۰] تا اینکه در اواسط ۱۲۷۵ش /۱۸۹۷م در نبرد معروف خاناسور[۵۱] شرکت و از قرار معلوم از همین زمان رابطه ای نزدیک با یپرم[۵۲] پیدا می کند.[۵۳]

میرزایانس پس از پایان این جنگ به تفلیس رفت تا در آنجا و به کمک برخی مؤسسات، که در کار چاپ کتاب بودند، آثار خود را به منتشر سازد. در تفلیس، با وجود مخالفت هایی که از سوی عده ای وجود داشت، بر مشکلات فائق آمد و موفق شد با همراهی تعدادی ازچهره های ادبی مطرح آن زمان اولین کتاب خود را، که ترجمه هایی از آثار والتر اسکات بود، به چاپ رساند. از آن پس و در مدت اقامتش در تفلیس، ترجمه های بسیاری را از آثار چهره های ادبی معروفی چون بایرون[۵۴] و لانگ فلو[۵۵] در روزنامه های مطرح آن زمان منتشر ساخت.

در همین دوران و در منزل کریستاپور میکائلیان[۵۶] با یکی از کتاب های لرمندوف،[۵۷] که به زبان روسی نوشته شده بود، آشنا شد. شوق ترجمۀ این کتاب او را بر آن داشت که به فراگیری زبان روسی بپردازد.میرزایانس پس از مدتی ناگزیر شد به ایران بازگردد. وی در راه بازگشت چند روزی را در باکو گذراند. سپس، به ایران آمد. با توفیق در ترجمۀ اثر روسی لرمندوف بار دیگر به قفقاز رفت و پس از اعطای امتیاز چاپ این اثر به مؤسسه ای ارمنی به ایران بازگشت.

در ۱۲۷۹ ش/۱۹۰۱ م به استخدام دولت ایران در آمد و با سمت مأمور گمرک به بوشهر رفت.[۵۸] او در زمان ادارۀ گمرک بوشهر از سوی مأموران بلژیکی به مقام معاونت گمرکات بنادر جنوب منصوب شد. میرزایانس در مدت اقامتش در این شهر، در کنار وظایف رسمی خود، در فعالیت های اجتماعی نیز شرکت می جست از جمله اینکه برای جلوگیری از تعطیلی مدرسۀ سعادت بوشهر، که در آن زمان جزو اندک مدارس موجود در جنوب ایران بود، مقرر کرد که از واردات اجناس به گمرک بوشهر مبلغی را به رسم اعانه به مدرسۀ مذکور بپردازند و خود نیز، به منزلۀ یکی از اعضای هفت نفرۀ وکلای مدرسه، شخصاً مبلغی را برای کمک به آن پرداخت کرد.[۵۹] در طی پنج سال اقامت میرزایانس در بوشهر شرایط سخت کاری اجازۀ فعالیت در عرصه ادبیات را به وی نداد.

در ۱۲۸۳ش / ۱۹۰۵ م بـا عنـوان رئیس مالیه، گمرک و ادارۀ پست استان کرمان به آن شهر نقل مکان کرد. تجربۀ فعالیت در شهر کرمان سبب شد که او سال ها بعد مطالبی را در مورد وضعیت مالی ایران در آن دوران به رشتۀ تحریر در آورد و بـه نقد و بررسی وضعیت اقتصادی ایران در دوران مذکور بپردازد. این نوشته ها حاوی اطلاعاتی با ارزش از اوضاع اقتصادی ایران و برخی چهره های مطرح در این دوران است.با آغاز نهضت مشروطیت در ایران میرزایانس نیز به مانند بسیاری از روشنفکران و اندیشمندان آن زمان جذب این نهضت عظیم شد و به تهران آمد.[۶۰] در اواخر ۱۲۸۶ش /۱۹۰۷م یکی از اعضای اصلی مذاکراتی بود که از سوی رُستوم، از رهبران حزب داشناکسوتیون، برای شرکت در نهضت مشروطیت ایران و با حضور شماری از آزادی خواهان ایرانی تشکیل شده بود.[۶۱]

در دورۀ استبداد محمد علی شاه، او نیز در کنار دیگر گروه های آزادی خواه ارمنی مستقیماً در سرکوبی حامیان محمد علی شاه و تثبیت مشروطیت فعالیت داشت. میرزایانس بر آن بود که با جذب برخی چهره های آزادی خواه مقیم تهران همراهانی برای پیشبرد حرکت های مشروطه خواه گروه های ارمنی بیابد. نامه هایی که از او برجای مانده و اکثراً، به یپرم و برخی چهره های برجستۀ مشروطه خواه این دوران نوشته شده، کاملاً این موضوع را تأیید می کند. متن زیر یکی از نامه هایی است که میرزایانس در این دوران خطاب به یپرم نوشته:

(( یپرم عزیز

امروز سردار اسعد و سردار بهادر را در شهر ملاقات کردم. آنها از اینکه شما به شهر نمی آیید ناخشنود هستند و می خواهند فردا بلافاصله به شهر باز گردید تا به حل برخی موضوعات مهم بپردازید. من به آنها گفتم ممکن است یپرم بنا به درخواست شما به شهر باز گردد. صلاح را در این می بینم که به شهر بیایید. اگر خواهید آمد حتماً به من خبر دهید. من هم خواهم آمد. در ضمن، به احتمال زیاد روز چهارشنبه اسعد و بهادر نیز برای صرف ناهار به نزد سپهدار خواهند آمد.

هوسپ شما))[۶۲]

میرزایانس در ۱۲۸۸ش، در دورۀ دوم مجلس، به منزلۀ اولین نمایندۀ ارمنی به مجلس شورای ملی معرفی شد.[۶۳] او بین سال های ۱۲۸۸ ـ ۱۲۹۴ش/۱۹۱۰ ـ ۱۹۱۶م علاوه بر تصدی امور سیاسی و نمایندگی مجلس شورای ملی به فعالیت های ادبی خود نیز ادامه داد. ترجمۀ یکی از نمایشنامه های معروف روستاند[۶۴] و ترجمۀ بخشی از اشعار عمر خیام، بابا طاهر و سعدی از فعالیت های ادبی وی در این سال هاست.[۶۵] در ۱۲۹۸ش/۱۹۲۰م اقدام به انتشار هفته نامه ای موسوم به هوریزون کرد که پس از مدتی بنا به دلایلی انتشار آن متوقف شد.[۶۶]

میرزایـانس در ۱۳۱۳ش / ۱۹۳۴م برخی از اشعار فردوسی را ترجمه کرد و آن را به چاپ رساند. این امر سبب شد که از او برای حضور در همایش فردوسی، که شماری از مستشرقان و دانشمندان ایران شناس و نیز برخی از اندیشمندان خارجی در آن حضور داشتند، دعوت شود. او در این همایش به منزلۀ یکی از فضلای ایران شرکت کرد.[۶۷]میـرزایـانـس در ۱۳۱۴ش/۱۹۳۵م، در حالی که هنوز در مقام نمایندۀ ارمنیان در مجلس دهم مشغول به خدمت بود، در اثر سکتۀ قلبی در تهران درگذشت.[۶۸] از نکات مهم در دوران نمایندگی او پیشنهاد طرح خدمت وظیفۀ اجباری برای اقلیت های مذهبی است که نخستین بار از سوی وی در مجلس مطرح شد.[۶۹]

میرزایانس در مقدمۀ کتاب ترجمه ای از اشعار عمر خیام می نویسد :

(( همواره یکی از بزرگ ترین آرزوهای من این بوده است که بتوانم ارمنیان را، که قرن هاست در کنار هم وطنان فارسی زبان خود زندگی می کنند، به گونه ای عمیق تر با فرهنگ و ادب این سرزمین و ارزش های آن آشنا کنم تا از این طریق ریشه های پربار و مشترک این دو ملت کاملاً آشکار شود و این امر سبب نزدیکی هرچه بیشتر آنها گردد)) .[۷۰]

آلکساندر آقایان، حقوق دانی آگاه

دکترآلکساندر آقایان، معروف به آلک آقایان،که علاوه بر دورۀ پنجم مجلس در دورۀ چهاردهم مجلس شورای ملی و در خلال جنگ جهانی دوم نیز از سوی ارمنیان جنوب به نمایندگی مجلس برگزیده شد،[۷۱] در ۱۲۶۵ش/۱۸۸۶م در قزوین به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطۀ خود را ابتدا در شهر محل زادگاهش، سپس در رشت و در نهایت، در مدرسۀ ارمنیان تبریز به پایان رساند. پس از آن به قصد ادامۀ تحصیل به اروپا سفر کرد و در ژنو به تحصیل در رشتۀ علوم تربیتی کودکان پرداخت. پس از فارغ التحصیلی و اخذ مدرک دانشگاهی به شهر زادگاهش بازگشت و تحت تأثیر حرکت های مشروطه خواه با انبوهی از مبارزان و آزادی خواهان آشنا شد و به گروه ارمنی مبارزان یپرم خان پیوست و پس از آنکه ارتش مشروطه خواه موفق به تصرف قزوین شد به همراه این گروه در فتح تهران شرکت کرد.

آلکساندر آقایان
آلکساندر آقایان

او یک سال بعد دوباره به ژنو بازگشت و سپس، به قصد تحصیل در رشتۀ حقوق و کسب مدارج عالی تر به بروکسل رفت. آقایان، پس از اخذ مدرک دکترا از دانشگاه بروکسل، باردیگر به ایران بازگشت. او برای اینکه بتواند شغلی متناسب با رشتۀ تحصیلی خود اختیار کند به تهران رفت و مدتی به حرفۀ وکالت پرداخت اما پس از اندکی و با کسب موفقیت های چشمگیر در این زمینه به منزلۀ مشاور حقوقی سفارت های دولت های خارجی مستقر در تهران مشغول به کار شد. پس از چند سال و با کسب موفقیت های بسیار در پرونده های قضایی، که برخی از آنها به حوزۀ سیاسی مربوط می شد، به شهرتی چشمگیر رسید. این شهرت سبب شد که به منزلۀ استاد مسائل و دادرسی جنایی در دانشگاه تهران مشغول به تدریس شود.سپس، وارد عرصۀ سیاست شد و به فعالیت در زمینۀ اصلاحات سیاسی و اجتماعی پرداخت. تجربیاتی که او در این زمینه به دست آورد سبب شد که در دوران حضورش در مجلس شورای ملی بسیار کار آمد و آزموده ظاهر شود.

گذشته از مسائل سیاسی دکتر آلکساندر آقایان در مسائل اقتصادی و پیش رفت شرکت های تجاری در ایران نیز خدماتی بسیار ارائه کرده است.[۷۲] وی مؤسس نخستین شرکت بیمه و نیز اولین شرکت مبادلات و حمل و نقل کالاست.[۷۳] تجربیاتی که او در نتیجۀ فعالیت در شرکت بیمۀ روسی نادزدار به دست آورده بود وی را بر آن داشت تا در ۱۳۱۲ش فکر تأسیس شرکت بیمه را با علی اکبر داور، وزیر دارایی وقت، مطرح کند. این فکر مورد استقبال واقع شد و سرانجام، با پشتکار دکتر آقایان و پشتیبانی داور، اولین شرکت بیمۀ ایران با سرمایۀ اولیۀ بیست میلیون ریال، که دولت آن را تأمین می کرد، تأسیس و آلکساندر آقایان به منزلۀ مدیر آن شرکت مشغول به کار شد.[۷۴]

دکتر آلکساندر آقایان در جامعۀ ایرانیان ارمنی نیز چهره ای برجسته محسوب می شد و سال هایی متمادی در مجمع نمایندگان و شورای خلیفه گری ارمنیان، گاه در مقام ریاست و گاه به منزلۀ یکی از اعضای فعال آن، مشغول به خدمت بود.او در سال های پایانی حیاتش بر آن شد تا دربارۀ یپرم خان و مبارزان ارمنی که در نهضت مشروطیت ایران حضور داشتند کتابی منتشر سازد اما بیماری اش به او اجازۀ ادامۀ فعالیت نداد و او موفق شد تنها بخشی از نوشته های خود را تحت عنوان خاطرات دکتر آقایان در چندین شماره از هفته نامۀ خواندنی ها، در حدود ۱۳۴۰ش، به چاپ رساند که حاوی مطالبی با ارزش از دوران مبارزات مشروطه خواهی ایرانیان است.دکتر آقایان سرانجام، پس از تحمل دوران سخت بیماری، در ۱۳۴۲ش/۱۹۶۳م، در تهران چشم از جهان فرو بست.[۷۵]

سهراب خان ساگینیان، متفکری پر تلاش

در ۱۱۸۹ش/۱۸۱۱ م، زمانی که قشون روس قصد تسخیر گرجستان را داشت، یکی از افسران ارشد سپاه گرجستان به نام داوود خان ساگینیان[۷۶] به همراه دو برادرش، که آنها نیز نظامی بودند، به قصد سکونت در ایران به این سرزمین مهاجرت کرد. آنها بلافاصله به استخدام ارتش قاجار در آمدند که در آن زمان فرماندهی آن را عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه، بر عهده داشت. داوود خان در اندک زمانی به مقام سرداری سپاه ایران رسید. پس از آن نیز، در دوران سلطنت محمد شاه و ناصر الدین شاه، مقام متولی نظامی حافظ ارمنیان خوی، سلماس و ارومیه به او تعلق داشت.

نوۀ ارشد داوود خان، سلیمان خان،[۷۷] نیز از افسران ارشد سپاه قاجار بود و تا زمان مرگش در مقام مسئول ارشد تلگراف خانۀ آذربایجان در تبریز خدمت می کرد. سهراب خان ساگینیان، معروف به مسیو سهراب خان، با نام ارمنی زورا ساگینیان فرزند ارشد سلیمان خان بود. سهراب خان در ۱۲۶۱ش/۱۸۸۳م در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در مدرسۀ ارمنیان آرامیان تبریز، که در آن زمان مهم ترین مرکز آموزشی ارمنیان آذربایجان محسوب می شد، به پایان رساند و بلافاصله در تلگراف خانۀ تبریز مشغول به کار شد. از همان دوران جوانی به عضویت حزب داشناکسوتیون در آمد و خیلی زود به یکی از چهره های فعال این حزب در تبریز مبدل شد. در دوران مشروطه خواهی، به صف مبارزان ارمنی گروه یپرم خان پیوست و این موضوع باعث شد تا بعدها روابط نزدیک تری با یپرم داشته باشد و در جایگاه مشاور و دوست نزدیک او قرار گیرد.

در ۱۲۸۳ش/۱۹۰۵م، برای تحصیل در مدارج عالی تر به اروپا سفر کرد و در دانشگاه ژنو، در رشتۀ علوم سیاسی و اجتماعی، مشغول به تحصیل شد. در ۱۲۸۸ش/۱۹۱۰م پس از اتمام تحصیلات، به تبریز بازگشت و در سمت مترجم شخص استاندار در استانداری آذربایجان مشغول به کار شد.یک سال بعد به تهران رفت و در مدرسۀ سیاسی، که یکی از مهم ترین مؤسسات عالی آن زمان در ایران به حساب می آمد، به منزلۀ استاد علوم سیاسی به تدریس پرداخت. پس از آن نیز مفتخر به دریافت مقام مسئول تلگراف خانۀ مرکزی ایران در بخش بین المللی شد.

سهراب خان نخستین بار در دورۀ پنجم مجلس شورای ملی به نمایندگی از سوی ارمنیان شمال وارد مجلس شورای ملی شد و پس از آن نیز در هشت دورۀ مجلس ملی، در دوران سلطنت پهلوی، حضور داشت تا اینکه بالأخره در پایان مجلس سیزدهم، زمانی که قوای بلشویک آذربایجان را تصرف کرد و عرصۀ سیاست دچار دگرگونی ها و تنگناهای فراوان شد، از نامزدی مجلس انصراف داد. او در دوران حضورش در مجلس چندین طرح ارائه داد که برخی از آنها بعدها در پیش رفت و ترقی کشور مؤثر واقع شد، از آن جمله باید به طرح تحصیلات اجباری رایگان اشاره کرد که به سرعت مورد موافقت واقع شد و دولت اقداماتی فوری برای ساماندهی و اجرای آن صورت داد.

از دیگر اقدامات او باید به تلاش هایش در بازگشایی دوبارۀ مدارس ایرانیان ارمنی اشاره کرد که سرانجام به نتیجه رسید و این مدارس در ۱۳۲۰ش بازگشایی شد.[۷۸]وی در طول دوران نمایندگی اش در مجلس همواره با حوزه های انتخابی خود، به ویژه آذربایجان، در ارتباط بود. آذربایجان به علت مرکزیت فرهنگی و جمعیتی و همچنین مذهبی ایرانیان ارمنی همواره از اهمیت زیادی برخوردار بود. ساگینیان با ارتباطات نزدیکی که با شورای خلیفه گری این ناحیه داشت عرایض مردم را دریافت و به آنها رسیدگی می کرد. البته، شورای مذکور نیز کاستی ها و مشکلات مردم شهر ها و روستاهای این ناحیه را به اطلاع او می رساند.[۷۹]علاوه بر عرصۀ سیاست ساگینیان در زمینۀ مطبوعات نیز فعالیت می کرد که از آن جمله باید به حضور او در هیئت تحریریۀ دو هفته نامۀ آرشالویس (۱۲۹۱ش/۱۹۱۲م) و سردبیری نشریۀ آراود (۱۲۹۸ش/۱۹۲۰م)، که در تهران به چاپ می رسید، اشاره کرد.[۸۰]او در جامعۀ فرهنگی ارمنیان نیز چهره ای فعال بود و در مدت زمان زیادی که به منزلۀ عضو هیئت امنای مدرسۀ ارمنیان هایکازیان[۸۱] تهران حضور داشت تمام سعی خود را برای اعتلای سطح علمی آن به کار بست.

نویسندگی از جنبه های دیگر حیات پر بار ساگینیان است. از او در حدود هجده اثر باقی مانده که یکی از آنها به طور کامل به زبان فرانسه نوشته شده. اکثر این آثار به دلایل مختلف به چاپ نرسید و در زمان حیات وی تنها چهار اثرش منتشر شد و تعداد اندکی از آنها نیز بعد از مرگ او به چاپ رسید. ساگینیان در ۱۳۴۷ش/۱۹۷۰م در تهران چشم از جهان فرو بست.[۸۲]در پایان بر خود لازم می دانم از تمامی افرادی که در جمع آوری بخشی از اسناد و منابع این نوشتار مرا یاری داده اند تشکر کنم. از همکاران کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، آقای علی ططری، مدیریت اسناد، خانم ندا شهماری، مسئول فراهم آوری، آقای علی کولیوند، مخزن دار و آقای احمد مظفر مقام، مسئول واحد سمعی و بصری، مهندس نیکید میرزایانس، نوۀ گران قدر یوسف میرزایانس و آقای سورن بانیریان و همچنین از آقای روبرت بگلریان نمایندۀ ارمنیان جنوب در مجلس شورای اسلامی بسیار متشکرم.

بهار و تابستان

۱۳۸۸

پی نوشت ها :

منابع:

آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمۀ احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی. تهران : نی، ۱۳۷۸.

اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی آغاز تا دورۀ ۲۴ قانون گذاری. تهران: چاپخانۀ مجلس شورای ملی، ۱۳۵۶.

بگلریان، آرمن. مطبوعات ارمنی زبان در ایران. تهران : خلیفه گری ارامنۀ تهران، ۱۳۸۵.

جمعی از دانشمندان. هزارۀ فردوسی. تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۲.

دفتر مطالعات بنیادین حکومتی. آشنایی با تاریخ مجالس قانون گذاری در ایران. تهران: مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، [بی تا].

رضوانی، محمد اسماعیل. انقلاب مشروطیت ایران. تهران: ابن سینا، ۱۳۵۲.

سیف پورفاطمى، نصرالله. آیینۀ عبرت؛ خاطرات دکتر سیف پورفاطمى، به کوشش على دهباشى،تهران: سخن، ۱۳۷۸.

شهماری، ندا. ((گزیده ای از اعتبارنامه های نمایندگان مجلس اول تا سوم شورای ملی)) . پیام بهارستان،س۱. ش ۱ و ۲. پاییز و زمستان ۱۳۸۷.

صفایی، ابراهیم. رهبران مشروطه. تهران: جاویدان، ۱۳۶۲.

قلفی، محمد وحید. مجلس و نوسازی در ایران. تهران: نی، ۱۳۷۹.

کدى، نیکى. ایران دوران قاجار و برآمدن رضاخان. ترجمۀ مهدى حقیقت خواه. تهران: ققنوس، ۱۳۸۱.

کرمانی، ناظم الاسلام. تاریخ بیداری ایرانیان. به اهتمام سعیدی سیرجانی.تهران: آگاه نوین، ۱۳۶۲.

کسروی، احمد. تاریخ مشروطۀ ایران. تهران: صدای معاصر، ۱۳۷۸.

مانوکیان، آرپی. حزب داشناک و جریان نهضت مشروطه. تهران: رامرنگ، ۱۳۸۳.

مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. اسناد مجلس شورای اسلامی، سند شمارۀ ۱۲/۱/۳/۱/۲.

ـ. . اعتبارنامه سهراب ساگینیان، دوره ششم مجلس، سند شمارۀ ۶۸.

مرسل وند، حسن. ((گزارش سال ۱۳۱۴)) ، شرق. ۸ مرداد ۱۳۸۳.

مشایخی، عبدالکریم. عیسویان در بوشهر. بوشهر: بوشهر، ۱۳۸۲.

ملک زاده، مهدی. تاریخ انقلاب مشروطیت ایران. تهران: علمی، [بی تا]، کتاب دوم.

Amoorian, Andre, Hai Heghapokhakan dashnaktsootiune barskasdanoom. Tehran: Alik, 1976 , vol 1

Banirian, Hairapet, Hoosherits. no. 326. (Boston , Hairenk) March 1953:61-68

Elmar, H, Yeprem. Tehran: modern, 1964

Mirzaians, Hovsep. Omaar khaiam. Tehran: Modern, 1923

ـ. Raffi Daregirk. ((Im Gerakan Inknakensagrootiune)). Tehran: Modern, 1971

Raffi Daregirk. Tehran: Modern, 1971

Varandian, Michael. H, H. Dashnaksootian badmoutiun. Tehran: Alik, 1981, vol 2

[Zora, Saginian .Kensagrootiun[s.i.]: [s. n.], [n.d

www.encyclopaediaislamica.com

پی نوشت ها:

۱- کارشناس ارشد تاریخ، محقق و مدرس دانشگاه.

۲- احمد کسروی، تاریخ مشروطۀ ایران (تهران: صدای معاصر، ۱۳۷۸)، ص۱۷۱ و ۱۷۴.

۳- مهدی ملک زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران (تهران: علمی، بی تا)، کتاب دوم، ص۳۸۰ .

۴- ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام سعیدی سیرجانی (تهران: آگاه نوین، ۱۳۶۲)، ج ۳، ص۶۰۲.

۵- محمد اسماعیل رضوانی، انقلاب مشروطیت ایران (تهران: ابن سینا، ۱۳۵۲)، ص۱۲۶.

۶- علاوه بر اینکه بازرگانان ارمنی از دورۀ شاه عباس اول صفوی (۹۹۶ ـ ۱۰۳۸ق) در نقش سفرای ایران به حضور مقامات بلندپایۀ کشورهای اروپایی می رسیدند در دورۀ قاجار نیز چهره هایی از قبیل داوود خان ساگینیان، میرزا ملکم خان (ناظم الدوله)، نریمان خان (قوام السلطنه) و هوهانس خان ماسحیان (مساعد السلطنه) و البته شماری دیگر از ارمنیان تصدی امور مهم سیاسی، اقتصادی و نظامی را بر عهده داشتند.

۷- مطابق آمار ثبت شده در ۱۳۲۰ش این رقم به مرز صد هزار نفر رسیده و در ۱۳۳۸ش مطابق با آمار مندرج در مجلۀ آمار ایران به صد و پنجاه هزار نفر تغییر یافته است.

۸- علاوه بر اینکه جمعیت انبوهی از ایرانیان ارمنی در روستاهای اطراف اصفهان، تبریز و ارومیه ساکن بودند شمار بسیاری روستای ارمنی نشین نیز در نواحی دیگر ایران وجود داشت.

Michael. Varandian H, Dashnaksootian badmoutiun (Tehran: Alik , 1981) , vol. 2 , p. 256&2579-

۱۰- رضوانی، همان، ص ۲۶.

۱۱- ابراهیم صفایی، رهبران مشروطه (تهران: جاویدان، ۱۳۶۲)، ص ۲۱۳؛ یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمۀ احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی (تهران: نی، ۱۳۷۸)، ص۱۲۷.

ارمنیان از ابتدای همکاری خود با مشروطیت با برخی چهره های بنام دینی نیز ارتباط داشتند که از آن جمله باید به آیت الله بهبهانی اشاره کنیم که در اولین مذکرات ارمنیان با گروه ها و افراد مشروطه خواه ایرانی شرکت داشت اما اسناد مربوط به چگونگی انتخاب آیت الله طباطبایی از سوی ارمنیان موجود نیست.

۱۲- کسروی، همان، ص ۶۰۴ ـ ۶۰۶.

۱۳- حزب انقلابی ارمنی داشناکسوتیون در اواخر قرن نوزدهم و در نتیجۀ افکار آزادی خواهانه و ملی گرایانه شکل گرفته در آن زمان در ناحیۀ قفقاز و با هدف کسب آزادی برای ارمنستان شرقی (تحت سیطرۀ روسیۀ تزاری) و ارمنستان غربی (تحت سیطرۀ امپراتوری عثمانی) و اتحاد آن دو تحت یک پرچم واحد تأسیس شد.

[1]. Varandian, ibid , vol .2 , p. ۲۷۲۱۴-

Elmar, Yeprem (Tehran: modern, 1964 ), p. 263-26615-
برای اطلاعات بیشتر ر.ک: آرپی مانوکیان، حزب داشناک و جریان نهضت مشروطه (تهران: رامرنگ، ۱۳۸۳) .

۱۶- پس از انتخابات و تأیید آن، سندی تنظیم می شد که به شخص منتخب اجازه شرکت در جلسات مجلس را به منزلۀ یکی از اعضای آن می داد. نام این سند اعتبارنامه بود. ر.ک : ندا شهماری، ((گزیده ای از اعتبارنامه های نمایندگان مجلس اول تا سوم شورای ملی)) ، پیام بهارستان، س ۱، ش۱ و ۲ (پاییز و زمستان ۱۳۸۷) : ۶۳۵.

۱۷- دفتر مطالعات بنیادین حکومتی، آشنایی با تاریخ مجالس قانون گذاری در ایران، (تهران: مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، بی تا)، ص ۴۸.

۱۸- مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، اسناد مجلس شورای اسلامی، سند شمارۀ ۱۲/۱/۳/۱/۲.

۱۹- از چهره های مشروطه خواه که در دستگاه اداری قاجار، به ویژه، در دورۀ ناصر الدین شاه صاحب مناصبی مهم بود.

۲۰- همان.

۲۱- همان.

۲۲- همان.

۲۳- همان.

۲۴- آذربایجان در این زمان از بزرگ ترین مراکز تجمع ارمنیان مشروطه خواه بود. لذا در انتخابات مجلس با قدرت بیشتری وارد عمل شد. از طرفی ارمنیان تهران، اصفهان و برخی نقاط دیگر به دلیل اینکه خود خواستار انتخاب نمایندۀ دوم بودند از شرکت در این انتخابات خودداری کردند.

۲۵- مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، همان.

۲۶- همان.

۲۷- دفتر مطالعات بنیادین حکومتی، همان، ص ۴۲.

۲۸- مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، همان.

۲۹- همان.

۳۰- دفتر مطالعات بنیادین حکومتی، همان، ص ۵۹.

۳۱- محمد وحید قلفی، مجلس و نوسازی در ایران (تهران: نی، ۱۳۷۹)، ص ۶۲.

۳۲- دفتر مطالعات بنیادین حکومتی، همان، ص ۶۷.

۳۳- مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، اعتبارنامۀ سهراب ساگینیان، دورۀ ششم مجلس، ش ۶۸.

۳۴- دفتر مطالعات بنیادین حکومتی، همان، ص ۹۰.

۳۵- نیکى کدى، ایران دوران قاجار و بر آمدن رضاخان، ترجمۀ مهدى حقیقت خواه (تهران: ققنوس، ۱۳۸۱)، ص ۱۳۲.

۳۶- رضاخان میرپنج، فرزند عباسقلی خان سواد کوهی، معروف به داداش بیک، در ۱۲۵۶ ش در قریۀ آلاشت متولد شد و در ۲۲ سالگی به نیروی قزاق پیوست. او در طی بیست سال مراحل نظامی را تا فرماندهی هنگ قزاقخانه (آتریاد) همدان طی کرد و سرانجام مقرر شد که بر اریکۀ قدرت تکیه زند.

۳۷- سید ضیاءالدین طباطبایی در ۱۲۶۸ش در شیراز متولد شد. فعالیت سیاسی خود را با حرفۀ روزنامه نگاری و حمایت از مشروطه آغاز کرد که البته هر از چند گاهی به علت توقیف به تأسیس روزنامه‌ای دیگر مبادرت می ورزید. در دورۀ مذکور او مدیر روزنامۀ رعد بود و پس از کودتا، با فرمان احمد شاه، به نخست وزیری منصوب شد و کابینۀ خود را تشکیل داد اما به علت دستگیری بسیاری از مخالفان، کابینۀ وی، به کابینۀ سیاه شهرت یافت و فقط ۹۶ روز دوام آورد.

۳۸- نصرالله سیف پورفاطمى، آیینۀ عبرت؛ خاطرات دکتر سیف پورفاطمى، به کوشش على دهباشى (تهران: سخن، ۱۳۷۸)، ص ۱۵۴.

۳۹- اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز تا دورۀ ۲۴ قانون گذاری، (تهران: چاپخانۀ مجلس شورای ملی، ۱۳۵۶)، ص ۵۵.

۴۰- نام میرزایانس در اسناد و مدارک ارمنی هوسپ میرزایان (میرزایانس) ذکر شده اما از آنجایی که این نوشتار تحقیقی بر پایۀ اسناد و مدارک مجلس و منابع فارسی است او را با عنوان رسمی اش، یوسف میرزایانس، معرفی کرده ایم.

۴۱- اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز تا دوره ۲۴ قانون گذاری، همان، ص ۷۳، ۹۷، ۱۲۶٬۱۱۲.

42- C. M.S School

این مدرسه به کمک برخی ارمنیان خیر جلفای نو و شخصی انگلیسی به نام دکتر رابرت بروس پایه گذاری شده بود.

Raffi Daregirk (Tehran: Modern, 1971), p. 18543-

۴۴- ادبیات قدیم ارمنی (گرابار) از مدت ها پیش دیگر در میان عامۀ مردم رایج نیست و زبانی تخصصی به شمار می رود که تنها عده ای اندک و آگاه بر آن تسلط دارند.

۴۵- از رجال سیاسی و ادبی ارمنی.

46- Shekespeare

۴۷- آشخارابار

Walter Scott 48-

Lord Litton49-

Hovsep Mirzaian, raffi daregirk, Im Gerakan Inknakensagrootiune (Tehran: Modern, 1971), p. 186 – 18950-

۵۱- این نبرد بین گروه های ارمنی تحت تشکل حزب داشناکسوتیون و برخی کردهای ارمنستان غربی در گرفت که به تحریک امپراتوری عثمانی به کشتار ارمنیان می پرداختند.

۵۲- یپرم معروف به یپرم خان (یفرم خان ) از سرداران نظامی نهضت مشروطه خواه ایران بود که در ابتدا فرماندهی گروه های نظامی ارمنی این نهضت را به عهده داشت اما بعدها به مقام ریاست کل شهربانی کشور منصوب شد.

53- Elmar, ibid, p. ۱۳۰.

54- Bayron

Longflew55-

Creistapor Michaelian56-

وی جزو سه رهبر اصلی داشناکسوتیون بود که این حزب را تأسیس کردند.

Lermondof57-

Mirzaian, ibid, p. 19058-

۵۹- عبدالکریم مشایخی، عیسویان در بوشهر (بوشهر: بوشهر، ۱۳۸۲)، ص ۳۱ ،۱۵۴ و ۱۵۵.

Mirzaian, ibid, p. 19660-

. Varandian, ibid, vol. 2, p. 26361-

Andre Amoorian, Hai Heghapokhakan dashnaktsootiune barskasdanoom (Tehran: Alik, 1976), vol.1, P.37262-

یوسف میرزایانس نخست از اعضای حزب داشناکسوتیون بود که در طی نهضت مشروطیت نیز، به همراه دیگر اعضای این حزب، در مبارزات مشروطه خواهی شرکت داشت اما بعدها از حزب کناره گرفت. نامۀ مذکور تاریخ ندارد ولی ظاهراً میرزایانس باید آن را در زمانی نوشته باشد که یپرم بنا به دلایلی و به صورت موقتی از مقام ریاست شهربانی تهران کناره گیری کرده و به یکی از مناطق اطراف تهران رفته بود.

۶۳- مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، همان.

64- Rostand

Mirzaians, ibid, p. 19865-

میرزایانس علاوه بر انگلیسی و روسی به زبان فرانسه نیز تسلط داشت و اشعاری را از شاعرۀ بنام فرانسوی، ژوزفین سولاری، ترجمه کرده است.

Hairapet Banirian, Hoosherits (Boston , Hairenk ) March 1953 , NO , 326. p. 61-6866-

۶۷- جمعی از دانشمندان، هزاره فردوسی (تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۲)، ص ۱۴ ـ ۱۶.

میرزایانس روابطی نزدیک با سعید نفیسی داشت.

Raffi Daregirk, ibid, p. 18568-

۶۹- این اطلاعات را نیکید میرزایانس، نوۀ یوسف میرزایانس، به نقل از همسر مرحوم یوسف، خانم ماشا، در اختیار ما قرار داده است.

Hovsep Mirzaians, Omaar khaiam (tehran :Modern, 1923) , p. 170-

۷۱- دفتر مطالعات بنیادین حکومتی، همان، ص ۱۰۲، ۱۰۴، ۱۱۸ـ ۱۲۰.

در دورۀ پنجم، رضاخان و عوامل او نفوذ زیادی بر روند انتخابات داشتند.

raffi daregirk, ibid , p. 550 – 55272-

۷۳- آقایان جزو نخستین کسانی است که در تنظیم قانون بیمه در ایران نقش بسزا داشته است.

www.encyclopaediaislamica.com

۷۴- حسن مرسل وند، ((گزارش سال ۱۳۱۴)) ، شرق (۸ مرداد ۱۳۸۳)، ص ۲۲.

raffi daregirk, ibid75-

دکتر آقایان در دوران مشروطیت وارد حزب انقلابی داشناکسوتیون شد اما بعدها از این حزب کناره گرفت.

۷۶- در ارمنی داویت خان.

۷۷- در ارمنی سوقومون خان.

۷۸- کلیۀ مدارس ایرانیان ارمنی به فرمان رضا شاه، در راستای سیاست نوسازی ایران و پس از ملاقات وی با آتاتورک و بازگشتش از ترکیه، تعطیل شده بود.

Zora Saginian, Kensagrootiun79-

۸۰- آرمن بگلریان، مطبوعات ارمنی زبان در ایران (تهران: خلیفه گری ارامنۀ تهران، ۱۳۸۵)، ص ۴۲ و ۴۳.

۸۱- این مدرسه بعدها به کوشش داوتیان تغییر نام داد.

[1]. raffi daregirk , ibid ,p. ۶۵۷۸۲-

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۴۸
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید