فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳۸

ارمنیان و تئاتر رشت

نویسنده: ایساک یونانسیان

استان گیلان از دیرباز به لحاظ مزایای ویژه اش به هند ایران و از دیگر لحاظ به مظهر کمال و جمال و طراوت و زیبایی توصیف شده است و به علت دارا بودن این ویژگی ها همواره محل گذر و چهارراهی بین اروپا و آسیا بوده. در این میان، حضور گستردهٔ ارمنیان و نیز مهاجران روس در این استان، به ویژه در شهرهای رشت و بندرانزلی، منشاء خدمات بسیار و شکوفایی فرهنگی مردم این خطه شده. ورود گروه های متعددی از ارمنیان قفقاز به بندرانزلی و رشت و اجرای آثار نمایشی فراوان در این شهرها باعث ظهور هنر، به ویژه تئاتر، در گیلان و حتی ایران شد.

حضور گریگور یقیکیان در رشت خواه و ناخواه سبب جلب هنرمندان ارمنی شده بود و احتمالاً هم او بود که نخبه ترین بازیگران تئاتر ارمنیان را، که فقط به زبان ارمنی و برای ارمنیان رشت نمایش می دادند، وارد گروه های تئاتری رشت و بندرانزلی کرد.

با اینکه تئاتر رشت قبل از ۱۳۰۰ شمسی آغاز به کار کرده بود ولی فعالیت های تئاتری آن بین ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ اوج گرفت. دانش و رادمردی حسن ناصر و دایی نمایشی، گریگور یقیکیان، جهانگیر سرتیپ پور و… سبب شد تا در این دوره تئاتر رشت از موقعیت ممتازی در ایران برخوردار شود. تنوع در ترجمهٔ آثار نمایشی، نوشتن نمایش نامه به دست نویسندگان گیلانی، تعداد گروه ها و استفاده از تجربه های سال های آغازین تئاتر از جمله دلایل شکوفایی تئاتر رشت بود. در این هنگام بود که ارمنیان رشت فعالیت تئاتری خود را در گروه های نمایشی این شهر آغاز کردند.

دلایل پا گرفتن تئاتر در ایران را باید در عوامل اجتماعی، فرهنگی و … جست وجو کرد؛ از سفر سیاحان ایرانی به فرنگ، که معمولاً از رشت و انزلی می گذشتند و به اروپا مـی رفتـنـد، گـرفـتـه تـا سـفـر هیئـت های تئـاتری از قـفـقـاز بـه ایـران و فرایندهای سیاسی ـ روشنفکری، که زاییدهٔ شرایط اجتماعی دورهٔ مشروطیت ایران بود. در این نوشتار بر این مسئله تأکید دارم که موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی استان گیلان در شکل گیری تئاتر در این منطقه تأثیر داشته است.

بذر اولیهٔ تئاتر را ارامنه در گیلان پراکندند که با تلاش و کوشش هنرمندان گیلانی حاصل آن باروری بخشی از تاریخ ملی تئاتر کشورمان شد.

قبل از شکل گیری اولین کانون تئاتری در رشت در۱۲۹۸ ش، گروه های ارمنی اولین گروه های نمایشی ای بودند که به رشت و انزلی می آمدند و به اجرای نمایش پرداختند. متأسفانه، مدارکی که تاریخ دقیق رفت و آمد این گروه ها و عنوان نمایش ها، نام نویسندگان، کارگردان ها و … را مشخص سازد در دست نیست.

بنابر آنچه در حافظهٔ برخی افراد کهنسال و دانشور به جای مانده خچوی دلال اولین نمایش نامه ای است که در رشت به اجرا درآمد. هاروتیون میناسیان، در یادداشت های خود، تاریخ آغاز تئاتر گیلان را مقارن اجرای این اثر در۱۲۶۴ش/۱۸۸۵م دانسته. او اشاره می کند که این نمایش نامه به زبان فارسی در رشت اجرا شده و از اجرای نمایش دیگری نیز به نام انجیرِ خچو نیز یاد می کند که هر دوی این آثار کمدی بوده اند. هیچ گونه اطلاعی از پدید آورندگان این نمایش در دست نیست اما یک مسئله روشن است و آن اینکه ارمنیان و گروه های دیگری که از قفقاز به ایران می آمدند شخصیت های اصلی نمایش را با خود می آوردند و بازیگران فرعی را از میان مردم بومی انتخاب می کردند.

اجرای این نمایش نامه در رشت و احتمالاً اجرای آثار دیگر خود حکایتی شیرین دارد.

در آن زمان تالار نمایش در رشت وجود نداشت و این نمایش در یک انبار به روی صحنه رفت. در رشت پزشک صاحب نامی به نام دکتر استپانوس زندگی می کرد که در زبان محاورهٔ گیلانی به او حکیم فانوس می گفتند. وی در محلهٔ سرچشمهٔ رشت باغی داشت که به نام خود او معروف بود. انباری در این باغ وجود داشت که حکیم گیلانی آن را با کمی دستکاری و هزینه شخصی به صحنهٔ نمایش تبدیل کرده بود و نمایش های خچوی دلال و انجیر خچو در این باغ به روی صحنه رفتند.

اولین تالار نمایش را در رشت آوِدیس هوردانانیان ساخت. او برای یادبود فرزندش مدرسه ای برای ارمنیان رشت بنا کرد که مجهز به سن و تالار نمایش بود. در این تالار، ارمنیان قفقازی ای که به رشت می آمدند، ارمنیان گیلان و سایر گروه های تئاتری نمایش اجرا می کردند. تا ۱۳۱۷ق/۱۹۰۰م این تالار تنها تالار تئاتر رشت بود. در این سال و در زمان حکومت سپهدار تنکابنی، مدرسه ای به نام مدرسهٔ مظفریه شرف در ضلع جنوبی سبزه میدان ساخته شد که در آن تالاری برای تئاتر در نظر گرفتند. سن مدرسهٔ ارامنه متعلق به گروه های تئاتری بود ولی تالار نمایش مدرسهٔ مظفریه شرف فقط از آنِ مدرسه.

فریدون نوزاد دربارهٔ ارمنیان هنرمند و این تالار می گوید بعد از ویران شدن اولین کلیسای ساخته شده در رشت، در سانحهٔ آتش سوزی۱۸۸۹ م، کلیسای سورپ مسروپ ساخته شد. وُل هوسپان، نمایندهٔ بازرگانی تومانیانس، نیز به نام همسرش، مریم، مدرسهٔ ماریامیان را ساخت. این مدرسه و کلیسا هم در۱۲۹۸ ش/۱۹۱۹ م هنگامی که بلشویک ها به گیلان آمدند و بازار رشت را برای یغما به آتش کشیدند طعمهٔ شعله های آتش شد و از بین رفت. خوشبختانه، چون آودیس هوردانیان مدرسهٔ ارامنه را بنیان نهاده بود وقفه ای در امر آموزش پدید نیامد. از آنجا که هوردانیان مردی آگاه بود برای اینکه این مدرسه به مجتمعی فرهنگی و هنری تبدیل شود و نیازهای جامعهٔ ارمنیان را برطرف سازد از آغاز احداث ساختمان مدرسه به ساخت تالار و سنی زیبا پرداخت. در این تالار نمایش بود که تئاتر ارمنیان جانی تازه گرفت و راه کمال پیمود. در آن زمان، گروه هایی به سرپرستی آبدالیان، گوستانیان، یقیکیان و عده ای دیگر از هنرمندان معروف عصر از قفقاز (ارمنستان، گرجستان و بادکوبه) برای اجرای نمایش به رشت آمده بودند که اکثر این هنرمندان اصلاً ایرانی و ساکن تفلیس، ایروان یا دیگر نقاط روسیه بودند.

فریدون نوزاد دربارهٔ بانوان هنرمند ارمنی می نویسد:

(( بانوان ارمنی … در تئاترها ابراز هنرمندی می کردند و زنان نام آوری هم در این رشتهٔ هنری داشتند. این زنان هنرمند پاره ای مواقع نمایش های خاص برای زنان ایرانی در سالن مدرسهٔ مذکور ترتیب می دادند… با توجه به ساختمان سن ارمنیان باید پذیرفت که نمایش قبل از۱۲۸۳ ش/۱۹۰۲ م جای خود را در گیلان گشوده بود)).

در این زمان، تهران هنوز با تئاتر آشنایی نداشت. از۱۲۹۰ ش به بعد، گروه های تئاتری در رشت یکی پس از دیگری چهره نمایاندند و متن های ترجمه شده از مولیرو رابیش و نیز متون ترجمه شده از ترکی به روی صحنه رفتند. از آغاز۱۳۰۰ ش تلاش هنرمندان تئاتر شکل دیگری یافت. از این سال به بعد، کارگردانان در رشت با متون نمایشی ای که حاصل کار نویسندگان گیلانی بود روبه رو شدند. در میان نویسندگان این دوره، چهره ای شاخص وجود دارد به نام گریگور یقیکیان.

زندگی پرفراز و نشیب یقیکیان از سرزمین عثمانی آغاز شد. وی در۱۸۸۰ م در آکن ارمنستان غربی دیده به جهان گشود. تحصیلات متوسطهٔ خود را در اسلامبول و تحصیلات عالی را در ونیز ایتالیا به پایان رساند. به دنبال کشتار ارامنه در۱۹۱۵ م، به دست دولت عثمانی از این سرزمین گریخت و به بادکوبه رفت. در بادکوبه، به دیدن نمایشی به نام نادانلیق اثر نریمان نریمانوف رفت که تماشای آن دیدار با نویسنده اش نقطهٔ عطفی در زندگی او محسوب می شود. مسافرت های وی در جنوب اروپا و قفقاز سبب آشنایی اش با آزادی خواهان ترک، ارمنی، گرجی و روس شد. پس از این دوران یقیکیان به ایران آمد و در بندرانزلی به مدیریت مدرسهٔ رشیدیه رسید. در سال هایی که آزادی خواهان علیه استبداد مبارزه می کردند، یقیکیان به انقلابی های گیلان و نهضت جنگل نزدیک شد و رهبران جنبش جنگل به دلیل آشنایی اش به چند زبان وی را پذیرفتند.

پس از شکست نهضت جنگل، یقیکیان به تهران عزیمت کرد. پس از مدتی اقامت در تهران، بار دیگر به گیلان بازگشت اما این بار علاوه بر نوشتن نمایش نامه و داستان به روزنامه نگاری نیز می پرداخت. سپس، به گروه اکتوران آزاد پیوست که هدفشان پیشبرد فرهنگی و هنری مدارس و یتیم خانه ها بود و در مدارس و مؤسسه های خیریه به طور رایگان نمایش می دادند. این جمعیت با همین هدف تبدیل به جمعیت آزاد ایران شد و یقیکیان و دیگر یارانش، استپان سیمونیان؛ جهانگیر سرتیب پور؛ آروسیاک هاروتیونیان؛ آستقیک یقیکیان (همسر گریگور) و آنوش سرکیسیان، بیش از شش نمایش را به روی صحنه بردند.

گریگور یقیکیان، پس از عمری مبارزه و تلاش، در ۱۴ دی۱۳۳۰ ش/ ۲۴ژانویه۱۹۵۱ م درگذشت و در گورستان قدیمی ارامنهٔ تهران، به خاک سپرده شد.

آثار یقیکیان را از لحاظ محتوایی می توان به دو دسته تقسیم کرد:

۱- نمایش نامه های تاریخی

۲- نمایش نامه های اخلاقی

نمایش نامه های جنگ مشرق و مغرب یا داریوش سوم ـ کدمانس و انوشیروان عادل و مزدک دو نمایش نامهٔ تاریخی یقیکیان اند.

نمایش نامهٔ جنگ مشرق و مغرب یا داریوش سوم ـ کدمانس تراژدی ای است در پنج پرده و ده تابلو. این اثر در سال های۱۳۰۲ ـ۱۳۰۳ ش نوشته شده است و میرزا احدخان دبیری با مساعدت گریگور یقیکیان این اثر را ((به لِسان شیرین فصیح فارسی)) ترجمه کرد. این نمایش نامه اولین بار، در۱۳۰۳ ش، در تالار نمایش مدرسهٔ ارامنهٔ آوِدیس هوردانیان رشت، اجرا شد.

نمایش نامهٔ انوشیروان عادل و مزدک تراژدی دیگری است از یقیکیان در پنج پرده و هشت تابلو. این نمایش نامه را جهانگیر سرتیپ پور به فارسی ترجمه کرده است و اولین بار، در تالار نمایش مدرسهٔ ارامنه و بار دوم، در۱۳۰۹، در سن بلدیهٔ رشت، به نمایش گذاشته شد.

از میان نمایش نامه های اجتماعی یقیکیان، دو نمایشنامهٔ کوتاه میدان دهشت و حق با کیست در دست است که با توجه به شرایط و نیز دید تیزبین نویسنده بخشی از مسائل اجتماعی را، که از طراوت و تازگی ویژه ای نیز برخوردار است، به نمایش می گذارند. میدان دهشت، که در سه پرده نوشته شده، در۱۳۰۸ ش در رشـت به روی صحنـه رفت. این نمایش نامه یکی از احساسی ترین نمایش نامه های یقیکیان است که مسئلهٔ جنگ را مطرح می کند. حق با کیست نمایش نامهٔ سه پرده ای دیگری از یقیکیان است که دو دیدگاه و دو خاستگاه فکری از دو نسل را با هم مقایسه می کند.

در میان هنرمندان ارمنی، استپان سیمونیان در مقام مترجم آثار نمایشی از زبان ارمنی به فارسی جایگاه ویژه ای دارد. استپانیان در رشت حداقل دو اثر نمایشی را از زبان ارمنی به فارسی ترجمه کرد که گریگور یقیکیان آنها را به روی صحنه برد. این آثار عبارت بودند از:

۱- برای شرف، اثر الکساندر شیروان زاده

۲- دیر باشد و خوش باشد، اپرت کمدی

جهانگیر سرتیپ پور دربارهٔ سیمونیان می گوید:

((سیمونیان ترجمه نمی کرد. او از ارمنیانی بود مثل دایی نمایشی که با گروه های قفقازی شروع به کار کرد و اعتباری یافت. دختر او هم، که هنرمند بود و بعد در روسیه آوازه خوانی سرشناس شد، ممکن است ترجمه کرده باشد. نمی دانم اما هنرپیشهٔ خوبی در صحنه بود و خیلی هم مسلط بود و برای شرف و اپرت دیر باشد و خوش باشد را بازی کرد. سیمونیان بازیگر خوبی بود)).

به استناد سندی که منتشر شده سیمونیان در۱۳۱۶ ش نمایش نامهٔ اتللو را به فارسی ترجمه کرده است. آندرانیک هوویان در مقالهٔ ((نمونه هایی از سانسور)) سندی ارائه داده که براساس آن استپان سیمونیان نمایش نامهٔ اتللو، اثر شکسپیر، را به فارسی برگردانده است. بر روی جلد این نمایش نامه، که احتمالاً تایپی است، نوشته شده مترجم استپان سیمونیان و زیر نام او آمده است ((تصحیح… آقای گرمسیری)).

هنگامی که ترجمهٔ اتللو برای کسب اجازه به ادارهٔ انطباعات ارائه شد، شدیداً از تیغ سانسور گذشت. سانسور از صفحهٔ نخست آغاز شد. مأمور سانسور نمایش نامه پس از اینکه آن را به خوبی سلاخی کرد، به شرح زیر به آن اجازهٔ نمایش داد:

((اجرای [این نسخه] پیس درام موسوم به اتللو اثر شکسپیر ابرازیه آقای قسطانیان در پنج پرده، که از زبان ارمنی به فارسی ترجمه شده بود و دارای ۴۵ صفحهٔ نیم ورقی و تمام صفحات آن به مُهر ادارهٔ انطباعات ممهور است، برای یک برنامه (دو شب) به زبان فارسی مانعی ندارد…)).

از جمله نمایش نامه هایی که در رشت ترجمه شده و نسخه های خطی آن در دست است نمایش نامه ای است به نام شاعر که از زبان ارمنی به فارسی برگردانده شده. نویسنده، مترجم و تاریخ ترجمهٔ این اثر مشخص نیست. این اثر نمایش نامه ای است فکاهی، در شش صفحه، که بر روی کاغذ ۳۵ سطری نوشته شده و دارای چهار شخصیت به نام های میهران (شاعر)، سَلاگ (وکیل دادگستری)، داوید (نوکر شاعر) وتوروس (نوکر وکیل) است.

در میان بازیگران تئاتر رشت، در۱۳۰۳ ش، آروسیاک هاروتیونیان از موفقیت ویژه ای برخوردار بود. دربارهٔ زندگی او هیچ اطلاعی در دست نیست ولی بدون شک هاروتیونیان از ارامنهٔ ساکن رشت بود که با کمک یقیکیان پا به صحنهٔ نمایش گذاشته بود. او در نمایش جنگ مشرق و مغرب یا داریوش سوم ـ کدمانس در نقش روشنک ظاهر و به خاطر بازی در این اثر از طرف جمعیت فرهنگی آزاد ـ ایران به دریافت نشان بازیگر برتر نایل شد. در کارنامهٔ هنری این بازیگر، بازی در نمایش پریچهر و پریزاد، اثر رضا کمال شهرزاد، نیز دیده می شود. این اثر با همکاری انجمن فرهنگ و انجمن آزاد ـ ایران در رشت به روی صحنه رفت. هاروتیونیان این بار برای بازی در این اثر از طرف انجمن فرهنگ به دریافت نشانی دیگر نایل آمد. ناگفته نماند که در تئاتر رشت از۱۳۰۳ ش نام بازیگر دیگری که به دریافت نشان نایل شده باشد دیده نشده است.

دیر باشد و خوش باشد اثر دیگری است که هاروتیونیان در آن نقشآفرینی کرده. بنا به گفتهٔ قازاریان دو بازیگر دیگر این نمایش عبارت بودند از شوشیک بالاسان مسروپیان و هایک بالاسان مسروپیان. این نمایش نامه را استپان سیمونیان از ارمنی به فارسی برگردانده بود و هاروتیونیان در آن نقش نازیک را برعهده داشت.

یقیکیان در ۲ آذر ۱۳۰۸ نمایش حق با کیست و در دهم بهمن همین سال دو کمدی کوتاه در لباس زن و خانم بالماسکه رفت را به روی صحنه برد. فهرست کامل بازیگران این نمایش نیز در دست نیست تا مشخص شود که در دورهٔ پایانی کار یقیکیان در تئاتر گیلان (۱۳۰۸ش) آروسیاک با او همکاری داشته یا نه؟

کارنامهٔ بازیگری هاروتیونیان دو ویژگی دارد. نخست اینکه او و فاطمه فشوری جزئ اولین زنان گیلانی بودند که بر روی صحنه رفتند و دوم اینکه بر اساس مدارک موجود، در فاصلهٔ سال های۱۳۰۳ ـ ۱۳۰۵، هاروتیونیان تنها هنرپیشه ای بود که به دریافت نشان در بازیگری مفتخر شد.

نمایش دیگری که در۱۳۰۰ ش در رشت و بندرانزلی به روی صحنه رفت عاشق غریب به کارگردانی گوستانیان بود که در۱۳۰۲ ش مجدداً در این دو شهر به نمایش درآمد. بازیگران آن از ارامنهٔ تهران بوده اند ولی اطلاع دقیقی از نام هنرپیشگان در دست نیست.

در زیر، فهرست برخی از نمایش های اجرا شده در رشت را مرور می کنیم:

ـ الاهه

نویسنده: مجتبی طباطبایی

کارگردان: آردوطریان

بازیگران: لالا (وارتوطریان) و پری آقابابیان

تاریخ و محل اجرا:۱۳۰۰ ش، تالار آودیس رشت

*****

ـ عاشق غریب

نویسنده: نامعلوم

کارگردان: میکائیل گوستانیان

بازیگران: هنرپیشگانی از ارامنهٔ تهران

تاریخ و محل اجرائ: تاریخ اجرا نا معلوم، تالار آودیس رشت

*****

ـ پریچهر و پریزاد

نویسنده: رضا شهرزاد

کارگردان: آرد وطریان

بازیگران: لالا (وارتوطریان) و پری آقابابیان

تاریخ و محل اجرا: ۱۳۰۰ و۱۳۰۱ ش، تالار آودیس رشت

*****

ـ داریوش سوم ـ کدمانس

نویسنده و کارگردان: گریگور یقیکیان

بازیگران: جـهانگیر سـرتیـپ پور، مـوسی فـکری، حـسین مـیرصادقـی، آروسـیاک هاروتیونیان، گریگور یقیکیان (داریوش)، آستقیک یقیکیان و آنوش سرکسیان

تاریخ و محل اجرا:۱۳۰۳ ش، تالار آودیس رشت

*****

ـ انوشیروان عادل و مزدک

نویسنده و کارگردان: گریگور یقیکیان

بازیگران: اطلاع دقیقی در دست نیست.

تاریخ و محل اجرا: ۱۲ مهر۱۳۰۲ ش، سن بلدیهٔ رشت

*****

ـ میدان دهشت

نویسنده و کارگردان: گریگور یقیکیان

مترجم: جهانگیر سرتیپ پور

از نام بازیگران و تاریخ و محل اجرا اطلاعی در دست نیست.

*****

ـ جزای خدایی (درام، در چهار پرده)

نویسنده: نامعلوم

مترجم و کارگردان: میکائیل گوستانیان

بازیگران: نامعلوم

تاریخ و محل اجرا: ۱۳۰۲ ش، تالار آودیس رشت

*****

ـ برای شرف

نویسنده: الکساندر شیروان زاده

مترجم: استپان سیمونیان

کارگردان: گریگور یقیکیان

بازیگران: آروسیاک هاروتیونیان، مانوشاک ساناماریان، مِلانیا سیمونیان و بازیگران انجمن کانون ایران

تاریخ و محل اجرا: نامعلوم

*****

ـ دیر باشد و خوش باشد

نویسنده: نامعلوم

مترجم: استپان سیمونیان

کارگردان: گریگور یقیکیان

بازیگران: آروسیاک هاروتیونیان، شوشانیک بالاسان مسروپیان و هایک بالاسان مسروپیان

تاریخ و محل اجرا: تاریخ اجرا نامعلوم، به احتمال زیاد تالار آودیس رشت

*****

ـ سواره باشکوه (دوپیس کمدی)

۱- در لباس زن

۲- خانم بالماسکه رفت

نویسنده: نامعلوم

کارگردان: گریگور یقیکیان

بازیگران: نامعلوم

تاریخ و محل اجرا: بهمن۱۳۰۸ ش، تالار آودیس رشت

*****

ـ مجسمه مرمری

نویسنده: نامعلوم

مترجم: آ. ورویر

کارگردان: آ.آریازن (آردو طریان)

بازیگران: لالا (وارتو طریان)، آ. هوسپیان، هـ .دِرونیان، هراریگ، هریپسیمه، داوید ماولانیان، د. زرونیان، آشوت تومانیان و گئورگ نازاریان

تاریخ و محل اجرا: تاریخ اجرا نامعلوم، تالار آودیس رشت

پی نوشت ها :

منابع:

یقیکیان، گریگور. شوروی و جنبش جنگل.[بی جا]:[ بی نا]،۱۳۶۳.

طویلی، عزیز. تاریخ بندرانزلی. [بی جا]:[ بی نا]،۱۳۷۰.

طالبی، فرامرز. زندگی و آثار نمایشی گریگور یقیکیان. [بی جا]:[ بی نا]،۱۳۸۰.

لازاریان، ژانت. دانشنامهٔ ایرانیان ارمنی. [بی جا]:[ بی نا]،۱۳۸۲.

آرشیو شورای خلیفه گری ارامنهٔ رشت.

آرشیو شورای خلیفه گری ارامنهٔ بندرانزلی.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳۸
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید