فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۶۵
اتحادیه دینی و فرهنگی مخیتاریست ها
نویسنده: کلارا آبولیان
در ۷ فوریۀ ۱۶۷۶م در زمان حکومت محمد چهارم، امپراتور عثمانی، در سباستیای آسیای صغیر، کودکی به دنیا آمد که او را مانوئل[۱] نام نهادند. مانوئل تحصیلات ابتدایی را در دیر نشان مقدس[۲] گذراند، جایی که در پانزده سالگی به مقام خادم کلیسا نایل شد. از کودکی استعداد تجزیه و تحلیل مسائل و برخورد منطقی با آنها در او بارز بود. مانوئل نوجوانی کنجکاو و تیزبین بود طوری که توجه روحانیان عالی رتبۀ کلیسا را به خود جلب کرد و سبب شد تا او را به دیر اجمیادزین[۳] بفرستند. او پس از مدتی اقامت در دیر اجمیادزین راهی دیر سوان[۴] و سپس باسن[۵] شد اما هیچ کدام از این دیرها روح تشنه به علم و ترقی او را سیراب نکردند و به ناچار به زادگاهش بازگشت. مانوئل برای دستیابی به دانش و فضیلت دوباره راهی سفر شد اما این بار به سمت اروپا رفت، جایی که امیدوار بود بتواند اتحادیه ای از روحانیان مذهبی ارمنی را در آنجا پایه گذاری کند تا به کمک آنها در راه پیشرفت معنوی مردمش، که از این نظر در وضعیت نابسامانی قرار داشتند، گام بردارد، چراکه برای ملت ارمنی، در زیر سلطۀ حکومت عثمانی، امکان فعالیت فرهنگی وجود نداشت و فرهنگ آنان در معرض انحطاط بود.
مانوئل دارای نیتی والا و برنامه ریزی ای صحیح بود اما به حقیقت پیوستن آن در آن زمان کاری بود بس دشوار. او پس از تحمل رنج و مشقت فراوان به حلب رسید و در آنجا با گروهی از روحانیان لاتین از فرقۀ یسوعی (ژزوئیت) [۶] آشنا شد، کسانی که به او پیشنهاد پیروی از مذهب کاتولیک را دادند تا از طریق او این مذهب را در بین ارمنیان رواج دهند. مانوئل به قصد عزیمت به ایتالیا از حلب به سوی استانبول رفت اما هنوز به قبرس نرسیده بود که سخت بیمار شد و پس از بهبودی به زادگاهش، سباستیا، بازگشت. او در ۱۶۹۶م، در بیست سالگی، در دیر نشان مقدس به مقام کشیشی دست یافت و نام مخیتار[۷] را برای خود برگزید.
مانوئل، که هدف والایی در سر داشت، دست از سفر نکشید. دوباره راهی سفر شد و دوباره رنج و مشقت و سختی و ناکامی را به جان خرید. تا اینکه در ۱۷۰۰م در استانبول بار دیگر با گروهی از روحانیان لاتین یسوعی آشنا شد و به قصد تلاش برای وحدت کلیسای سنتی ارمنی با کلیسای رم گام هایی برداشت که متأسفانه با شکست مواجه شد اما در نهایت در ۸ سپتامبر ۱۷۰۱م آرزوی دیرینه اش به حقیقت پیوست و اتحادیۀ روحانیان مذهبی را با نام آنتونیان[۸] بنا نهاد که پس از مرگش به اتحادیۀ مخیتاریان یا مخیتاریست[۹] تغییر نام داد. هدف این اتحادیه فعالیت در زمینه های مذهبی، علمی، تحصیلی و فرهنگی ارمنیان به منظور پیشرفت ملت ارمنی بود اما در آن سال ها کلیسای سنتی ارمنی استانبول به شدت در برابر نفوذ مذهب کاتولیک در بین ارمنیان مخالفت می کرد. به این ترتیب، مخیتار به ناچار در ۱۷۰۶م اتحادیۀ خود را به شهر مِتون یونان، که در آن زمان زیر سلطۀ ونیز بود، انتقال داد و در آنجا به آموزش زبان ارمنی و ادبیات قدیم ارمنی به شاگردانش پرداخت. هنگامی که نبرد بین ترک ها و ونیزی ها شروع شد مخیتار از ترس حملۀ ترک ها اتحادیه را به ونیز منتقل کرد. در این هنگام پاپ دریافت که اتحادیه ای که مخیتار بنا نهاده می تواند در رواج مذهب کاتولیک در شرق مفید باشد. بنابراین، دژی کوچک و نقدینگی در اختیار او قرار داد و در نهایت هم، در ۱۷۱۷م با صدور حکمی رسمی جزیرۀ سن لازارو[۱۰] را در نزدیکی ونیز در اختیار وی گذارد. البته، باید متذکر شویم واتیکان، که در ۱۷۱۲م مخیتار سباستاتسی را به منزلۀ پیشوای اتحادیه شناخته و به وی سمت رئیس دیر کاتولیک و همچنین، سمت آبباهایر[۱۱] را اعطا کرده بود، در پی اتهام هایی که به سباستاتسی در برابر پاپ واتیکان زده شد، قوانین آیین نامه ای را که مخیتار برای اتحادیه آماده کرده بود نپذیرفت و او مجبور به قبول قوانین فرقۀ بندیکت[۱۲]شد.
از ۱۷۱۷م به بعد جزیرۀ متروکۀ سن لازارو تبدیل به پایگاه فرهنگی ارمنیان و فعال ترین مرکز فرهنگی رم در قرن هجدهم میلادی، یعنی دوران نوزایی، شد.
سباستاتسی طی تمام سال های زندگی اش با چنان قدرت معنوی ای در راه ترقی ملتش گام برمی داشت که هیچ مانعی را یارای مقاومت در برابر راه مقدس وی نبود. در همان سال های نخستین در ایتالیا، مخیتار دست به انتشار نوشته ها و ترجمه های خود و دیگر اعضای اتحادیه زد. این نوشته ها حاوی مفاهیم و محتوای مذهبی بودند. از همان ابتدای کار اتحادیه مجبور بود هم به فرمان های صادر شده از رم و هم به نیازهای جامعۀ ارمنی، برای نفوذ در بین اقشار مختلف ارمنیان،جامۀ عمل بپوشاند. درواقع، اتحادیه بدون حمایت های رم نمی توانست به موجودیت خود ادامه دهد و بدون در نظر گرفتن نیازهای ملتش هم نمی توانست به فعالیتش ادامه دهد. مخیتار با مهارتی خاص توانست ثابت کند که پیرو مذهب کاتولیک بودن نمی تواند خدشه ای در مسیر خدمت به ترقی فرهنگ و دانش ملتش وارد کند و از سوی دیگر خدمت به مردمش نمی تواند مانع پیروی از مذهب کاتولیک باشد.
مخیتار در جزیرۀ سن لازارو موفق به گسترش حیطۀ فعالیت اتحادیه شد و با پذیرش اعضای جدید، اتحادیه روز به روز گسترش بیشتری یافت. آثار چاپ شده در اتحادیۀ مخیتاریان بیشتر در زمینه های مذهبی ـ کاتولیک و ارمنی شناسی ـ ادبیات بودند. اتحادیه برای جذب حمایت واتیکان ابتدا کار خود را با ادبیات کاتولیک و چاپ ترجمۀ کتاب خلاصۀ خداشناسی، نوشتۀ آلبرت کبیر،[۱۳] در ۱۷۱۵م آغاز کرد. سپس، کتاب سباستاتسی با نام تفسیر انجیل صاحبان عیسی مسیح بر اساس گفته های متی در ۱۷۳۷م و اثر آلفونسوس رودریگز[۱۴] با نام تحصیل کمالات و تزکیۀ روحانیت در سه جلد در ۱۷۴۱ ـ ۱۷۴۲م و به موازات آنها کتاب هایی مبتنی بر ادبیات ارمنی از سوی این اتحادیه به چاپ رسید، از جمله کتاب دستور زبان ارمنی، در ۱۷۲۷م، که نخستین کتاب دستور زبان آشخارابار(زبان ارمنی جدید)، البته پس از کتاب شرویدر،[۱۵]است. مخیتار بخش اول این کتاب را به زبان ترکی نوشته تا برای ارمنیان ترک زبان قابل فهم باشد و بخش دوم را به زبان ارمنی. سپس، طی سال های ۱۷۳۰ ـ ۱۷۷۰م مجموعه کتاب های دستور زبان گرابار هایگازیان[۱۶] به چاپ رسید. طی ۱۷۴۹ ـ ۱۷۶۹م نیز کتاب فرهنگ لغات زبان هایگازیان، اثر سباستاتسی، در دو جلد منتشر شد که از اهمیتی خاص در زبان ارمنی برخوردار است. این کتاب، با بیش از صد هزار کلمه، مجموع کلمات به کار رفته در ادبیات قدیم ارمنی و انجیل را،که به دست خود سباستاتسی گردآوری شده، همراه با توضیح و تفسیر کامل کلمات و ریشه یابی آنها شامل می شود. سباستاتسی در زمان حیات خود موفق به دیدن چاپ کامل این اثر نشد چرا که وی در ۷ آوریل ۱۷۴۹م در ۷۳ سالگی بر اثر بیماری درگذشت و در جزیرۀ سن لازارو به خاک سپرده شد. کتاب فرهنگ لغات او سه هفته پس از مرگ وی انتشار یافت.
مخیتار سباستاتسی با برجای گذاشتن کتاب داغاران،[۱۷] در ۱۷۲۷م، نخستین اثر کلاسیک در تاریخ ادبیات ارمنی را خلق کرد. این سبک بعدها با آثار شاعرانی چون ق. اینجیجیان،[۱۸] م. جاخجاخیان،[۱۹] اِ. هیورموزیان،[۲۰] گ. آودیکیان[۲۱] و ترجمۀ کتاب سروده های مجتهدان مخیتار، در سه جلد، در ۱۸۵۲ ـ ۱۸۵۴م، ادامه یافت و با اثر آ. باگرادونی[۲۲] با نام هایک اساطیری به اوج خود رسید. درواقع، در قرن نوزدهم میلادی فعالیت های ادبی ـ هنری اتحادیۀ مخیتاریان، که پایه گذار آن مخیتار سباستاتسی بود، گسترده تر شد. از دیگر آثار با ارزش آن زمان می توان به آثار زیر اشاره کرد:
ـ تاریخ ارمنیان، اثر م. چامچیان،[۲۳] ـ ۱۷۸۶م، سه جلد
ـ جغرافیای چهارسوی عالم، اثر س. آگونتسی[۲۴] و ق. اینجیجیان، ۱۸۰۲ ـ ۱۸۰۸م، یازده جلد
ـ شرح احوال و شهادت قدیسان، اثر م. آوگریان،[۲۵] ۱۸۱۰ ـ ۱۸۱۵م، دوازده جلد
ـ ادبیات یک قرن، اثر ق. اینجیجیان، ۱۸۲۴ ـ ۱۸۲۸م، هشت جلد
ـ لغت نامۀ جدید زبان هایگازیان، اثر گ. آودیکیان، خ. سیورملیان[۲۶] و م. آوگریان، ۱۸۳۶ ـ ۱۸۳۷م، دو جلد
ـ جغرافیای سیاسی، اثر ق. آلیشان،[۲۷] ۱۸۵۳م
ـ تاریخ کتابت ارمنی، اثر گ. زاربهانالیان،[۲۸] ۱۸۶۵ ـ ۱۸۷۸م، دو جلد
ـ سی سوان، ۱۸۸۵م؛ آرارات،۱۸۹۰م؛ و سی ساگان، ۱۸۹۳م، اثر ق. آلیشان و غیره.
مخیتاریست ها همچنین آثاری با موضوع ادبیات قدیم ارمنی به رشتۀ تحریر درآوردند و در زمینه های ارمنی شناسی، تاریخ، جغرافیا، فرهنگ لغات و غیره فعالیت خود را به اوج رساندند. در عین حال، ترجمه هایی از ادبیات روم و یونان باستان را نیز منتشر ساختند.
در زمینۀ چاپ آثار ادبیات قدیم ارمنی می توان به آثار زیر اشاره کرد:
ـ تألیف ادبیات قدیم، اثر گریکور نارکاتسی،[۲۹] ۱۸۲۷م
ـ خطبه ها، اثر بارثق کساراتسی،[۳۰] ۱۸۳۰م
ـ تاریخ ارمنستان، اثر پاوستوس بیوزاند،[۳۱] ۱۸۳۲م
ـ درمان تب، اثر مخیتار هراتسی،[۳۲] ۱۸۳۲م
ـ تألیف ادبیات قدیم، اثر داویت آنحاقت،[۳۳] ۱۸۳۳م
ـ تألیف ادبیات قدیم، اثر یقیشه،[۳۴] ۱۸۳۸م
ـ تألیف ادبیات قدیم، اثر موسس خورناتسی،[۳۵] ۱۸۴۳م
و شماری از آثار کلاسیک ارمنی و دیگر ملت ها.
از دیگر آثار پرارزش سباستاتسی انتشار انجیل است که در پایان آن با مهارتی خاص به توضیح و تفسیر دو اصل فلسفی مذهب و دوستدار ملت بودن پرداخته بدون اینکه یکی از آن دو را قربانی دیگری کند.
سباستاتسی در دوران حیات خود موفق به پایه گذاری چاپخانه در سن لازارو نشد و کتاب های اتحادیه سال های سال در چاپخانه های ونیز، به ویژه، چاپخانۀ آنتونی بورتولی[۳۶] به چاپ می رسیدند. بورتولی با در دست داشتن انواع مختلف حروف الفبای ارمنی موفق به چاپ کتاب های ارزشمندی مانند فرهنگ لغات و انجیل مقدس سباستاتسی شد. سرانجام، در ۱۷۸۹م، در زمان آبباهایر استپان ملگونیان،[۳۷] دیر سن لازارو دارای چاپخانۀ اختصاصی شد و با پیشرفت چشمگیرش توانست به یکی از فعال ترین چاپخانه های ایتالیا تبدیل شود.
در ۱۷۷۲م، در بین اعضای اتحادیۀ مخیتاریست اختلاف هایی مبنی بر تغییراتی در قوانین آیین نامۀ اتحادیه پدید آمد که به دنبال آن شماری از اعضا به رهبری آ. بابیگیان[۳۸] (۱۷۳۵ ـ ۱۸۲۵م) ونیز را ترک کردند و در ۱۷۷۳م در تریست[۳۹] و سپس از ۱۸۱۱م در وین مستقر شدند. در ۸ ژوئن همین سال دولت اتریش اتحادیه و فعالیت های آن را به رسمیت شناخت و امپراتور فرانسوای دوم صومعه ای را به آنان واگذار کرد.
هر دو اتحادیه بسیار فعال بودند و پیشرفت چشمگیری در زمینۀ ارمنی شناسی، ادبیات، زبان شناسی، ترجمه، آموزش، انتشارات و غیره از خود نشان دادند. در قرن نوزدهم میلادی و اوایل قرن بیستم، فعالیت های انتشاراتی اتحادیۀ مخیتاریان ها در ونیز شتاب بیشتری یافت به طوری که از ۱۸۰۱ تا ۱۹۲۰م حدود ۱۷۷۰ جلد کتاب منتشر کردند. در وین نیز اتحادیۀ مخیتاریان از ۱۸۱۱م در زمینۀ پژوهشی ـ ارمنی شناسی، که در اولویت فعالیت های ایشان قرار داشت، آثار پژوهشی ارزشمند و نیز ترجمه هایی از آثار نویسندگان ارمنی و اروپایی از جمله هراچیا آجاریان،[۴۰] نیکوقایوس مار،[۴۱] هاینریخ هیوبشمان[۴۲] و دیگران منتشر ساخت. البته، اتحادیۀ وین نیز در ابتدا کار خود را با چاپ آثاری در زمینۀ خداشناسی و دینی آغاز کرد، آثاری مانند باداراگامادویتس[۴۳] (۱۸۰۳م) و محتوای اثر تومای مقدس، اثر گ. بیلواردی،[۴۴] در سه جلد (۱۸۱۰ ـ ۱۸۱۳م) و … .
در نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی، سبک کلاسیسم ارمنی مخیتاریان با انتشار آثار نظم و نثری چون بلبل دشت آوارایر، هرازدان، خاطرات موطن ارمنیان (در دو جلد) و غیره جای خود را به سبک جدید ارمنی یعنی رومانتیسم داد که پایه گذار آن ق. آلیشان بود.
برخی دیگر از آثار اتحادیۀ مخیتاریان وین عبارت اند از:
ـ تاریخ فضا از آغاز جهان تا به امروز، اثر ه. گاترجیان،[۴۵] ۱۸۴۹ ـ ۱۸۵۲م
ـ گوشه نشینی تیرداد، آخرین روزهای زندگی و مرگ وی، اثر گ. سیبیلیان،[۴۶] ۱۸۵۱م
ـ چهار فصل سال یا تصویر طبیعت شگفت انگیز، اثر س. گاترجیان، ۱۸۵۲م
ـ تاریخ سیاسی دولت های اروپایی، اثر ق. هونانیان،[۴۷] ۱۸۵۶ ـ ۱۸۶۰م ، چهار جلد
ـ آغاز زبان بشریت، اثر ب. هونانیان، ۱۸۵۷م
ـ مادر بیوه و فرزند یگانه زا، اثر س. درویشیان،[۴۸] ۱۸۷۱م
ـ زبان پیشین هند و اروپایی، اثر س. درویشیان، ۱۸۸۵م
ـ ارمنیان ازمیر و اطراف آن، اثر خ. گُسیان،[۴۹] ۱۸۹۹م، در دو جلد.
از آثار ترجمه شده در این اتحادیه نیز می توان به کتاب سرود برای دین، اثر ز. راسین[۵۰] (۱۸۴۲م) و حکایات، اثر ز. لافنتین[۵۱] (۱۸۹۴م) اشاره کرد.
برخی از آثاری که در اواخر قرن بیستم به وسیلۀ اتحادیۀ مخیتاریان ونیز منتشر شده عبارت اند از:
ـ چند توضیح وتفسیر دربارۀ کتاب تاریخ سبئوس، اثر پ. آنانیان،[۵۲] ۱۹۷۳م
ـ ه. آرسن قازیکیان[۵۳] و ترجمه های او، اثر م. جاناشیان،[۵۴] ۱۹۷۴م
ـ پطروس دوریان،[۵۵] یک قرن بعد، اثر م.جاناشیان، ۱۹۷۴م
ـ نخستین گام های تئاتر ارمنی و دورۀ نوزایی، اثر ل. زکیان،[۵۶] ۱۹۷۵م
ـ دیر گارمیر کسونی،[۵۷] اثر د. هاردمیان،[۵۸] ۱۹۷۵م.
در زمینۀ چاپ مطبوعـات اتحـادیـۀ ونیز در ۱۸۴۳م ماهنامۀ بازماوب[۵۹] و اتحادیۀ وین در ۱۸۴۷ ـ ۱۸۶۳ هفته نامـۀ یوروبا[۶۰] و از ۱۸۸۷م ماهنامـۀ هانـدس آمسوریا[۶۱] را منتشر کردند که انتشار بازماوب و هاندس آمسوریا تا به امروز نیز ادامه دارد.
طی ۱۰ ـ ۲۱ ژوئیۀ ۲۰۰۰م، اتحادیه های مخیتاریان ها در ونیز و وین پس از بررسی وضعیت و موقعیت خود در جلساتی با شرکت کلیۀ اعضا، در جزیرۀ سن لازارو، به این نتیجه رسیدند که دو اتحادیه با یکدیگر متحد شوند. بنابراین، از این تاریخ به بعد طی حکمی این دو اتحادیه با تصمیمات یک هیئت مدیرۀ مشترک اداره می شوند. این اقدام در سیصدمین سالگرد پایه گذاری اتحادیۀ مخیتاریان، دوهزارمین سالگرد مسیحیت و هزار و هفتصدمین سالگرد رسمی شدن دین مسیحیت در ارمنستان، به وقوع پیوست. در حال حاضر، تنها یک اتحادیه وجود دارد که مرکز آن جزیرۀ سن لازاروست و دیر وین به منزلۀ دیر مرکزی کلیسا باقی مانده است.
پیروان و جانشینان مخیتار سباستاتسی کاملاً به آرمان ها و اهداف وی وفادار ماندند و موفق شدند تا رویدادهای تاریخی، مذهبی، ادبی، زبان شناسی و ارزش های علمی و فرهنگی شان را در سده های مختلف به ملت ارمنی بشناسانند. آنها همچنین موفق شدند دست نوشته های با ارزش ارمنی را جمع آوری کنند به طوری که امروزه حدود پنج هزار نسخۀ دست نوشتۀ قدیمی در کتابخانۀ دیر سن لازارو و وین نگهداری می شود. افزون بر این، این دو اتحادیه با شکیبایی آثار چاپی ارمنی را، مشتمل بر کلیۀ آثار چاپ شده چه در داخل ارمنستان و چه در خارج از آن و نیز نشریه های کمیاب را جمع آوری و در کتابخانه های این مراکز نگهداری می کنند. در موزه های این دو دیر نیز لوازم ارزشمند مربوط به ارمنیان، که طی سده های متمادی جمع آوری شده اند ـ از قبیل اسکناس ها و سکه های قدیمی، فرش ها، اجناس کریستال و نقره از آثار استادان ماهر، لباس های محلی ارمنی و … ـ نگهداری می شوند. در حال حاضر، اعضای اتحادیه با از میان برداشتن موانع و قدم برداشتن در راه نورانی بنیان گذار آن به رسالت مقدس خود ادامه می دهند.
این اتحادیه فعالیت های بسزایی نیز در زمینۀ آموزش و پرورش انجام داده است. مخیتار سباستاتسی، پیش از پایه گذاری اتحادیۀ مخیتاریست ها (۱۷۰۱م)، در ۱۶۹۸م مدرسه ای در دیر گارمیر شهر کارین و در ۱۷۰۰م نیز مدرسه ای در محلۀ قالاتیای استانبول بنا نهاده بود. پس از رسمیت یافتن اتحادیه و مستقر شدن آن در جزیرۀ سن لازارو در ۱۷۱۷م، سباستاتسی در ۱۸۱۶م مدرسه ای در این جزیره و در جنب دیر بنا نهاد که بعدها به یکی از مراکز شناخته شدۀ تحصیلی تبدیل شد. اندیشمندانی چون لرد بایرون،[۶۲] برنید،[۶۳] استندال،[۶۴] دیاریخ،[۶۵] پترمان [۶۶] و غیره در این مرکز با زبان و فرهنگ ارمنی و سایر زبان های روز دنیا آشنا شدند. در قرن نوزدهم میلادی اتحادیه در استانبول دارای شش مرکز پیش دبستانی بود که دو مرکز ماگز آقاجی[۶۷] (۱۸۴۷م) و کاغگدونی[۶۸] (۱۸۷۰م) به دلیل فعالیت بلندمدتشان از اهمیت بیشتری برخوردار بودند.
در ۱۸۳۳م در شهر بودای در جنوب ایتالیا، مدرسۀ مورادیان[۶۹] و در ۱۸۳۶م در ونیز، مدرسۀ رافائلیان[۷۰]پایه گذاری شد. هزینۀ ساخت این مدارس را دو خیر ارمنی در هند به نام های مگردیچ موراد[۷۱] و ادوارد رافائل[۷۲] متقبل شده بودند. بعدها، در ۱۸۷۳م، این دو مدرسه یکی شدند و با نام موراد رافائلیان به فعالیت خود ادامه دادند.
اتحادیۀ مخیتاریست های وین نیز در ۱۸۳۰م در استانبول و در جنب دیر فرانتسیسکیان،[۷۳] مدرسه ای بنا نهاد که در ۱۸۵۷م به محلۀ بانگالتی[۷۴] تغییر مکان داد. همچنین، مدارسی در محله های ارمنی نشین از جمله یغیسابتوپولیس[۷۵] (۱۷۴۶م)، واراتین[۷۶] (۱۷۴۹م)، سیبویز[۷۷] (۱۷۹۷م)، ترابیزون[۷۸] (۱۸۱۷م)، بازار قارس[۷۹] (۱۸۲۵م)، آخالتسخا[۸۰] (۱۸۳۱م)، سیمفروپول[۸۱] (۱۸۶۲م)، روستای کاوتار[۸۲] (۱۸۸۰م)، درباردیزاگ[۸۳] (۱۸۸۳م)، ساورا [۸۴] (۱۸۸۵م)، نیگومیدیا[۸۵] (۱۸۸۷م)، موش[۸۶] (۱۸۹۲م)، ماردین[۸۷] (۱۹۱۱م) و خاربرت[۸۸] (۱۹۱۲م) از سوی این اتحادیه پایه گذاری شد.
در ۱۸۴۳م، اتحادیۀ وین جلسه ای برای یکی ساختن ادارۀ مدارس به ریاست س. تئودوروسیان[۸۹] و ر. تریان[۹۰] تشکیل داد. تا پیش از وقوع جنگ جهانی اول اتحادیۀ وین دارای ۲۶ مدرسه بود و پس از جنگ نیز در ۱۹۱۸م مدرسه و پروشگاهی در محلۀ شیشلی[۹۱] استانبول پایه گذاری کرد که در ۱۹۲۱م به روستای گاد، [۹۲] در ۱۹۲۲م به روستای فیست[۹۳] ایتالیا و سرانجام، به میلان[۹۴] منتقل شد. در ۱۹۳۶م نیز، مدارس جدیدی در آلکساندرا و حلب از سوی اتحادیه پایه گذاری شد.
هم اکنون، مدارس ساموئل مورادیان در فرانسه، موراد رافائلیان در ایتالیا و مدارس و پیش دبستانی های بنیان گذاری شده در استانبول، لس آنجلس، بوینس آیرس، حلب، ایروان و … زیر نظر این اتحادیه اداره می شوند. البته، مدرسۀ موراد رافائل به منزلۀ مرکزی آموزشی فعالیت ندارد و از ساختمان آن به منزلۀ متل استفاده می شود و اغلب، نمایشگاه های هنری، کلاس هاس تابستانی و کارگاه های هنری را در آن برگزار می کنند تا به این ترتیب، محیط هنری مدرسه همچنان حفظ شود. مدرسۀ ساموئل مورادیان پاریس نیز تنها هفته ای یک بار فعالیت می کند. سایر مراکز آموزشی ای که در نقاط مختلف دنیا همچنان زیر نظر اتحادیه به فعالیت خود ادامه می دهند عبارت اند از: مدرسۀ مخیتاریان (ونیز) ترکیه (استانبول، پومونتی،[۹۵] تأسیس: ۱۸۰۰م)، مدرسۀ مخیتاریان (وین) ترکیه (استانبول، بنگالتی،[۹۶] تأسیس:۱۸۲۵م)، مدرسۀ مخیتاریان فرانسه (پاریس، سور،[۹۷] تأسیس:۱۸۳۴م)، مدرسۀ مخیتاریان سوریه (حلب، اشرفیه،[۹۸] مؤسس: ورتانس خانبیگیان،[۹۹] تأسیس:۱۹۳۶م)، مدرسۀ مخیتاریان لبنان (بیروت، هاضمه،[۱۰۰] تأسیس:۱۹۳۷م)، مدرسۀ مخیتاریان مجارستان (مؤسس: ورتانس پنکونتسن،[۱۰۱]تأسیس:۱۹۳۷م)، مدرسۀ مخیتاریان امریکا (بوستون، کمبریج،[۱۰۲] تأسیس:۱۹۳۹م)، مدرسۀ مخیتاریان لبنان (پیکفایا،[۱۰۳] تأسیس:۱۹۴۶م)، مدرسۀ مخیتاریان آرژانتین (بوینس آیرس، مؤسس: استپان فراهیان،[۱۰۴] تأسیس:۱۹۵۶م) و مدرسۀ مخیتاریان امریکا (مؤسس: میکائل آکیان[۱۰۵] تأسیس:۱۹۷۹م).
اتحادیه همچنین دارای مراکزی مخصوص تعلیم و تربیت روحانیان است که تا به امروز به فعالیت خود ادامه می دهند از آن جمله می توان به مدرسۀ عالی مخیتاریان ارمنستان، که در ۱۹۹۴م در ایروان تأسیس و در ۲۰۰۳م به آوان[۱۰۶] منتقل شد، اشاره کرد.
به گفتۀ نویسنده و دانشمند ارمنی، آرشاک چوبانیان[۱۰۷]: « مخیتاریست ها، متأثر از روح کلاسیک و فکر و فرهنگ یونانی و لاتین، شبکه ای از نور را بر تمامی شاخه های حیات ملت ارمنی انداخته و به آن نظم و ترتیب داده اند. مخیتاریست های ونیزی وقت خود را به ویژه صرف کارهای ادبی کرده اند در حالی که مخیتاریست های وین، تحت تأثیر روح علمی، رو به سوی دانش برگردانده و به مطالعات تاریخی و زبان شناسی و باستان شناسی پرداخته و وجدان کار و دقت و صراحتی را که نشان ویژۀ دانش غربی است در آثار خود وارد کرده اند. آثار مخیتاریان ها همچون تکیه گاهی برای جهش فرهنگی ملت ارمنی بوده، در هنگامی که این ملت از یک دوران طولانی خواب به درآمده است، خوابی که اوضاع و احوال و مقتضیات خارجی بر او تحمیل کرده بودند».
جامعۀ مخیتاریان در چهارسوی جهان با حفظ و نگهداری فرهنگ، زبان و کلیسای کاتولیک ارمنی و قدم گذاردن در راه پیشرفت آنان تا به امروز به فعالیت پیگیر خود ادامه می دهد. هر کار و عملی با خدمت در راستای هدف و نیت خاص خود ارزش می یابد.
منابع:
پاسدرماجیان، هراند. تاریخ ارمنستان. ترجمۀ محمد قاضی. تهران: نشر تاریخ
ایران، ۱۳۶۶.
نامه نگاری شخصی مؤلف با مرکز اتحادیۀ مخیتاریان در سن لازارو.
پی نوشت ها:
Manuel 1ـ
Surp Neshan 2ـ
Ejmiadzin 3ـ
Sevan 4ـ
Basen 5ـ
۶ـ یسوعیها (معروف به انجمن عیسی و همچنین ژزوئیتها) فرقهای مذهبی وابسته به کلیسای کاتولیک هستند که اعضای این فرقه را یسوعی، به معنی سرباز مسیح و پیادهنظام پاپ، مینامند. علت این نامگذاری آن است که پایه گذار این فرقه، سنت ایگناتیوس لویولا، پیش از کشیش شدن شوالیه بودهاست. یسوعیها خود را سربازان سپاه دیانت میخوانند.
Mekhitar 7ـ
Antonian 8ـ
Mekhitarist 9ـ
جماعتی از راهبان بندیکتی کلیسای کاتولیک.
St. Lazzaro 10ـ
در ارمنی سورپ قازار (Սուրբ Ղազար) به معنی قازار مقدس.
Abbahair 11ـ
از درجات خادمی کلیسای کاتولیک.
Benedict 12ـ
Albertus Magnus 13ـ
وی در زبانهای اروپایی با نام لاتین آلبرتوس ماگنوس شناخته میشود. او بزرگترین فیلسوف آلمان در سدههای میانه و از معدود کسانی است که از سوی واتیکان لقب دکتر کلیسا گرفتهاند. واژۀ «کبیر» در نام او لقب وی نیست و ترجمۀ لاتینی نام خانوادگی او (de Groot) ست که به معنی بزرگ یا کبیر است.
Alphonsus Rodriguez 14ـ
Yo Shroyder (1680 – 1756) 15ـ
شرق شناس و ارمنی شناس آلمانی.
Haygazian 16ـ
به معنی زبان ارمنی.
Dagharan17ـ
در زبان ارمنی به مجموعۀ اشعار گفته می شود.
Gh. Injijian 18ـ
Jakhjakhian 19ـ
Hyurmyuzian 20ـ
Avedikian21ـ
Bagradoony22ـ
Chamichian23ـ
Agoonetsy 24ـ
Avgerian25ـ
Kh. Syurmelian26ـ
Gh. Alishan (1820-1901) 27ـ
مورخ، شاعر و نویسندۀ نامی ارمنی در قرن نوزدهم میلادی که عضو اتحادیۀ مخیتاریست ونیز بوده است.
Zarbhanalian 28ـ
Grigor Narekatsy 29ـ
Barsegh kesaratsy 30ـ
Pavstos Byuzand 31ـ
Mekhitar Heratsy 32ـ
David Anhaght 33ـ
Yeghishe 34ـ
Movses Khorenatsy 35ـ
موسی خورنی مورخ، شاعر و نویسندۀ نامی ارمنی در قرن پنجم میلادی ملقب به پدر تاریخ نگاری ارمنی.
Anthony Bortoly 36ـ
Abbahair Stepan Melgonian 37ـ
Babigian38ـ
Treast 39ـ
Hrachia Ajarian 40ـ
Nicoghayos Mar 41ـ
Heinrich Hubschmann 42ـ
Badaragamadooyts 43ـ
Bilvardy 44ـ
Gaterjian45ـ
Sibilian 46ـ
Gh. Hovnanian47ـ
Darvishian48ـ
Kh. Gosian 49ـ
Rasin50ـ
Lafontin51ـ
p. Ananian52ـ
Arsen Ghazikian53ـ
Janashian54ـ
Petros Doorian 55ـ
Zekian56ـ
Garmir Kesony 57ـ
گارمیر در زبان ارمنی به معنای سرخ رنگ است.
D.Hardemian 58ـ
Bazmaveb 59ـ
Yevroba 60ـ
Handes Amsoria 61ـ
Lord Byron 62ـ
Bernyd 63ـ
Stendal 64ـ
Diyarikh 65ـ
peterman 66ـ
Magz Aghajy 67ـ
Kaghgedony 68ـ
Mooradian 69ـ
Raphaelian 70ـ
Megerdich Murad 71ـ
Edward Raphael 72ـ
Frantsiskian 73ـ
Bangalty 74ـ
Yeghisabetopolice 75ـ
Varatin 76ـ
Sibviz 77ـ
trabizon 78ـ
Ghars 79ـ
Akhaltskha 80ـ
Simphropol 81ـ
Kavtar 82ـ
Derbardizag 83ـ
Savora 84ـ
Nigomidia 85ـ
Moosh 86ـ
Mardin 87ـ
Kharbert 88ـ
Teodorosian 89ـ
Terian90ـ
Shishly 91ـ
Gad 92ـ
Fiest 93ـ
Milan 94ـ
Pomonty 95ـ
Bangalty 96ـ
Sevr 97ـ
این مرکز در ۱۸۳۴م در پادوا تأسیس و در ۱۹۲۸م به سور منتقل شد
۹۸ـ این مرکز پس از چندین بار نفل مکان سرانجام در ۱۹۶۴م به اشرفیه منتقل شد.
Vertanes Khanbegian 99ـ
Hazemeh 100ـ
Vertanes Penkontsen 101ـ
cambridge 102ـ
Pikfaya 103ـ
Stepan Ferahian 104ـ
Michael Akian 105ـ
Avan 106ـ
Arshak Chobanian 107ـ