فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳۳

آیین مهر و تاثیر آن بر فرهنگ ایرانی، اسلامی

نویسنده: گارگین فتایی

مهر در ایران

ایران جایگاه ادیان مختلفی همچون مهرپرستی، زرتشت، مانوی، مزدکی، صابئین[۱]، یهود و اسلام بوده است ولی از این میان سه دین نقش عمده ای داشته اند؛ یعنی مهر، زرتشت و اسلام.

آیین مهر اولین دینی بوده که نقش عمده ای در روابط فرهنگی ایران داشته است به گونه ای که خاستگاه و منشاء پیدایش آیین مهر را ایران می دانند. با این وجود هیچ کس نتوانسته زمان پیدایش آن را تعیین کند زیرا کسی خود را پیامبر مهرپرستی ندانسته است.[۲]

با توجه به اینکه ایرانیان و هندی ها هر دو از گروه قومی هند و ایرانی آریایی ها و در واقع یک قوم بوده و دین واحدی داشت و در یک سرزمین می زیسته اند[۳] و در زمان های بسیار دور از هم جدا شده اند، احتمالاً باید افتراق دین آنها نیز از همین جدایی شروع شده باشد.[۴] محققان، این سرزمین واحد را شمال قارهٔ آسیا بین اورال تا سیبری می دانند که به علت سرمای شدید ناگزیر به مهاجرت از آنجا شده اند. واژهٔ زمین که از ریشهٔ زم و سرما می آید خود گویای طرز تلقی این قوم از محیط زندگی شان است[۵] در این مهاجرت شاخه ای از این قوم در ایران ویچ یا فلات ایران اقامت گزیدند و دستهٔ دیگر به هند رفتند. با این توضیح معلوم می شود که میترا در هند هم بوده است چنان که در ریگ ودا نقشی پیامبرگونه دارد. هند و ایرانی ها پیش از جدایی از هم به دو دسته از خدایان معتقد بوده اند: آسوره ها یا آهوره ها و دئوها یا دیوها. آسوره ها به جنبهٔ معنوی و دیوها به جنبهٔ مادی زندگی مربوط می شدند. پس از این جدایی هندی ها آسوره ها را از مقام خدایی انداخته و بر دیوها تکیه کرده اند ولی ایرانی ها مقام اهوراها را بالا برده و مقام دیوها را تنزل داده اند. بر اثر این دگرگونی تعدادی از صفات ایندرا، که دیو بوده، به اهوره مهر منتقل شده است.[۶] به نظر می رسد علت این جدایی مربوط به دوره پیشدادیان بوده و به دست جمشید پیشدادی صورت گرفته باشد زیرا زرتشت در گات ها اهورامزدا را به داوری میان خود و جمشید، که به مردم گوشت خواری آموخت، فراخوانده است.[۷] این ماجرا با توجه به دیدگاه هندی ها نسبت به گوشت حیوانات می تواند سرآغاز جدایی بوده باشد.

مهر یا میترا میانجی تاریکی و روشنایی و پرتو او موجب روشنایی است. در دورهٔ هخامنشیان، جشنی که برای میترا ترتیب داده می شد بزرگ ترین جشن ایرانیان بود که به احترام خدای خورشید در ماه باگیابادش، که محتملاً نخستین ماه سال ایرانی قدیم و زمان آن حدوداً در اوایل فصل پاییز بود، برگزار می شد.[۸] مهر که ایزد پیمان و نمود روشنایی و در واقع فروغ خورشید است بزرگ ترین ایزد قبل از زرتشت بود و بزرگ ترین جشن دینی برای او برگزار می شد. در ایران باستان هفته نبود و هر ماه سی روز داشت که هر روز به نام یک ایزد یا امشاسپند[۹] نام گذاری شده بود و زمانی که نام روز با نام ماه تقارن پیدا می کرد آن روز را جشن می گرفتند. به این ترتیب هنگامی که روز مهر، که شانزدهمین روز بود، با ماه مهر، که به میترا اختصاص داشت، تقارن می یافت جشنی به نام جشن مهرگان برگزار می شد. این جشن پس از زرتشت هم برگزار می شد به گونه ای که هم اکنون بعد از عید نوروز دومین جشن بزرگ زرتشتیان است. البته، این جشن در دهم ماه مهر بود ولی بر اثر معلق ماندن کبیسه به پانزدهم مهر افتاده است. زیرا چنان که گفتیم در ایران باستان هر ماه دقیقاً سی روز داشت. در پایان سال پنج روز می افزودند و آن را بهیزک یا وهیچک می گفتند. در سال۱۹۲۵ م که ماه های ایرانی قدیم را به جای ماه های سیار عربی برگزیدند به جای پنج روز آخر در آخر هر شش ماه اول سال یک روز اضافه کردند. بنابراین درست آن است که جشن مهرگان در دهم مهر باشد.[۱۰] جشن مهرگان تقریباً در سراسر ادبیات فارسی و عربی به منزلهٔ روز اول پاییز معرفی شده است. این جشن، که در اعتدال پاییزی است، البته دارای ریشهٔ تاریخی نیز هست. یعنی روزی است که کاوه آهنگر بر ضحاک پیروز شد. پس از ظهور زرتشت، مقام مهر به ایزد تنزل پیدا کرد ولی با توجه به اینکه مهرگان دومین جشن بزرگ زرتشتیان است و یک ماه از سال به آن اختصاص یافته باید گفت که مقام وی بالاتر از سایر ایزدان است.

زرتشت که در دوران زندگی خود همواره مردم را به ترک قربانی های فراوان و ترک زیاده روی در خوردن و آشامیدن و رعایت اعتدال تشویق می کرد پیوسته کرپن ها را نکوهش می کرد. کرپن ها روحانیون قبل از زرتشت بودند که وظیفهٔ اصلی آنها قربانی گاو در معابد مهری بود.[۱۱] نمونه هایی از مخالفت زرتشت با کرپن ها در اوستا آمده است:

آنان به آموزش های خود مردمان را

از بهترین کردار باز می دارند

آنان زندگی جهانیان را با گفتار فریبنده

پریشان می کنند

آنان گر هم و یاران وی و کرپان

و شهریاری خواستاران دروج را بر اشه برتری می دهند

مزدا آنان را پادافره بر نهاده است

یسنا، هات۳۲، بند۱۲

********

کرپان و کوی ها با توانایی خویش و با

وادار کردن مردمان به کردارهای بد

زندگانی [آنان] را به تباهی می کشانند

[اما] روان و دینشان هنگام نزدیک شدن

به گذرگاه داوری در هراس خواهد نهاد

و آنان همواره باشندگان کنام دروج [خواهند بود[

یسنا، هات۴۶، بند۱۱

********

زرتشت با متحول ساختن آیین مهر از طریق بالا بردن مقام اهورامزدا و تنزل دادن مقام سایر ایزدها این آیین ایرانی را پیش از پیش به سمت یکتاپرستی به پیش برد. در اوستا مهریشت، که یشت دهم است، به ستایش ایزد مهر اختصاص دارد. این یشت از بلندترین یشت های اوستا است که در آن همواره نام مهر با صفت دارنده چراگاه های فراخ آمده است.[۱۲] با اینکه تدوین اوستای موسوم به اوستای ساسانی در زمان سلطنت شاپور اول (۲۴۱-۲۷۲ ) صورت گرفته است ولی بعضی از بخش های آن نظیر گات ها و برخی از یشت ها[۱۳] از جمله مهریشت قدمتی دیرینه دارند.

مراسم تشرف و ویژگی های آیین مهر

آیین مهر که از کهن ترین آیین های جهان است بر سایر مذاهب نیز تأثیر گذاشته. این تأثیر بیشتر بر آیین زرتشت و مسیحیت بوده است. در اسلام نیز از طریق عرفان و تصوف تأثیر گذاشته است. با توجه به قدمت این آیین می توان گفت که هفت گانه بودن مراحل سیر و سلوک در سایر مذاهب متأثر از آیین مهر بوده است. از آنجایی که آیین مهر دینی سری بود و مهرپرستان ناگزیر از پنهان کردن اسرار آن بودند این اسرار در دسترس همگان قرار نداشت. تنها با کشف دست نوشته ای که هم اکنون در موزهٔ فلورانس نگه داری می شود اسرار این آیین فاش گردیده است.

داوطلب باید مدت زمانی به صورت نوآموز تعالیم لازم را یاد بگیرد و قبل از شرکت در مراسم باید سوگند بخورد که افشای راز نکند. تعلیمات نزد پیر یا مرشد صورت می گیرد. بعد از پایان مراسم وی برادر تلقی می شود و مرشد دست های او را ممهور به مهر و خال کوبی می کند. سپس، نوآموز امتحانات مختلفی می دهد که رفته رفته سخت تر می شوند. در نهایت، مرشد با فشردن دست راست نوآموز وی را به مقام هم مسلکی می رساند. درجات هفت گانهٔ آیین مهر که در آن فرد به مقام پیری یا مرشدی می رسد عبارت اند از:

۱- کلاغ: پیام پروردگار را به میترا می رساند. دراین مرحله دهان مهرپرست را می بستند و مهر خاموشی که نشانهٔ رازداری است بر لب او می نهادند.

نماد آن هواست. مشرف برای انجام دادن مراسم آن باید نقاب کلاغ بر چهره زند. پس از انجام مراسم آن ملقب به کلاغ مقدس می شود. معادل لاتین آن کرونیا است.[۱۴]

۲- همسر: نماد آن آب و معادل لاتین آن نمفوس است.[۱۵] مشرف در این مرحله با همیاری پیر به عقد میترا درمی آید ولی این مرحله مانع زناشویی زمینی نیست.

۳- سرباز: نماد آن خاک است. از آنجا که میترا ایزد شکست ناپذیر است لذا مشرف راهرو باید برای پیروی از آن در جرگهٔ رزمندگان درآید. با ورود به این مرحله و برگزاری مراسم سوگند به عضویت مشرف رسمیت می دهند. در این مرحله بر پیشانی او مهر می زنند و تاج افتخار بر سرش می نهند که نشان دهندهٔ این است که میترا تاج سر اوست.

۴- شیر: نماد آن آتش است. شیر، سگ و مار همراهان میترا در شکارند. در این مرحله رهرو نقاب شیر بر چهره می زند و زبان و دست های او را با عسل می شویند. زیرا، تصور می کردند که عسل چون از شیرهٔ گل است و گل در برابر آفتاب می روید لذا عسل پرتو مجسم شدهٔ خورشید است.[۱۶] شیر اولین مرتبهٔ معنوی است و آتش اشاره به روز واپسین دارد که جهان آتش می گیرد و نادرستان از میان می روند. شیرها باید از هر گونه پلیدی به دور باشند.

۵- پارسی: نماد آن ماه است. در اینجا هم دستان مشرف را با عسل می شویند. پارسی معادل ایرانی است زیرا در باور ایرانیان کهن عسل از ماه می آید برای آنکه تخمه گاو مقدس یا گاو نخستین را در خود بگیرد و پاک کند تا میوه ها و گیاهان نو پدید آیند.

۶- پیک خورشید (مهر پویا): نمایندهٔ خورشید و معادل لاتین آن هلیوس[۱۷] است. تشرف یافته به این مقام خود را به جا یا ملتی وابسته نمی بیند. بر تاریکی ها پیروز شده و روشنایی ابدی در دلش ایجاد می شود.

۷- پیر: نمایندهٔ میترا بر روی زمین و معادل پاتر لاتین است. در این مرحله مریدان همدیگر را برادر صدا می زنند و پیر آموزگار مقدس است. این مرتبه عالی ترین مرحله است.[۱۸]

می و شراب در معابد مهری به وفور وجود داشت و نوشابه ای مقدس بود و هر کس باید آن را در سفر آخرت به همراه خود می داشت. آیین مهر آیین پهلوانان و جنگ آوران بود زیرا مهر ایزد شکست ناپذیری است که همیشه تیر او به هدف می خورد. میترا سوار بر اسب، تیراندازی ماهر و نگهبان حقیقت است. به گفتهٔ هرودت ایرانیان تربیت فرزندان را از پنج سالگی شروع می کنند و در بیست سالگی پایان می دهند. این تربیت سه مرحله داشت: اسب سواری، تیراندازی و آموزش حقیقت.

مهری ها گوشت گاو را می خورند و خون آن را می آشامیدند و در صورت نبودن خون شراب می خوردند. میزد با پیشکش های جامد یا درون هم معنی است اما ابتدا در اوستا به معنی پیشکش کردن گوشت و شراب (گئومنت و مذومنت و ندایداد۸ /۲۲) بوده است. در معابد مهری همیشه سفره ای باز بود. غذای اصلی نان و ماهی و شراب بود و هزینهٔ نان و شراب در رأس قرار داشت. آنان معتقد بودند که استعمال خون و گوشت گاو موجد حیاتی نوین است.[۱۹] آنها معابد خود را در غارها می ساختند. سقف غار نشانهٔ آسمان بود. مهم ترین شرط مهرپرستی پرورش تن بود زیرا بر این باور بودند که با تربیت درست تن می توان به سلامت روان دست یافت.

گفتیم میترا شکست ناپذیر است و مهم ترین کار وی نبرد با گاو نر و کشتن اوست. علت این امر را باید در داستان آفرینش در نرد ایرانیان جست وجو کرد. بنا بر روایات باستانی اهورامزدا گاو سپند[۲۰] یا گاو مقدس را آفرید. این همان گاو یکتا آفریده است که وندیداد اوستا در فرگرد۲۱ بند ۱ به آن اشاره دارد. بنا بر داستان های موجود در بندهش اهورامزدا گوسپند را در مرحلهٔ پنجم در ۷۵ روز آفرید که اشاره به گاو سپنتاست. با کشتن گاو از بدن وی سبزی و گیاهان سودمند و از نطفهٔ وی حیوانات مفید به وجود آمدند. [۲۱]با ذبح گاو در واقع عالم وجود رهایی می یابد. نبرد میترا با گاو سمبل رنج هایی است که انسان در زمین تحمل می کند و کنایه از آزمایش هایی است که خدایان انسان ها را با آنها می آزمایند.[۲۲] آرمان نهایی این آیین اتصال به ایزد یگانه روشنایی است و فرد باید برای این وصل مدتی به ریاضت بپردازد.

پیروان میترا حق ازدواج با یک زن را داشتند ولی زنان حق شرکت در مراسم را نداشتند با این توضیحات به بیان تأثیرات آیین مهر بر فرهنگ امروزی ایرانیان می پردازیم.

الف) تأثیر بر فرهنگ خاص ایرانی

اردشیر دوم برای اولین بار علا وه بر اهورامزدا از آناهیتا و میترا در کتیبهٔ خود نام برده. نام میترا قبل از او میشا بوده است. مهریشت نام با گیابادیش یا بغ خدا را به او می دهد.

۱- شب یلدا: یلدا واژه ای سریانی به معنای تولد است. یلدا شب آخر پاییز و روز زایش مهر و خورشید است. در آیین زرتشت اهورامزدا مهر را در مقام عالی ترین ایزد معنوی خلق کرد.[۲۳] از این روز روشنایی بیشتر می شود و بر تاریکی غلبه می یابد. مهری ها این روز را به همین مناسبت جشن می گرفتند. شب یلدا امروزه هم در فرهنگ ایرانی هست. در این جشن از میان میوه ها انار و از میان سبزی ها هندوانه بیشتر استفاده می شود زیرا مهری ها به رنگ سرخ دلبستگی زیاد داشتند و سرخی بامداد پیش از برآمدن آفتاب را مظهر جلوه ایزد مهر می دانستند.[۲۴]

۲- زورخانه: زورخانه ریشه در دوران اشکانیان و آیین مهری دارد زیرا نوع معماری آن بسیار شبیه به معابد مهری است. درِ زورخانه کوتاه تر از قامت مردان است تا مردان هنگام ورود سر فرود آورند[۲۵] و در واقع نوعی شکست غرور و ایجاد فروتنی است. زورخانه ها را به تقلید از معابد مهر در زیرزمین ساخته اند. در زورخانه ها اجاقی هست که یادآور آتشدان های معابد مهری است و از آن برای تهیهٔ نوشیدنی گرم استفاده می شود. در این مکان ها تصاویری از رستم [۲۶] و رشادت های وی نقشی بسته که یادآور تصاویر میترا و نمایش کشتن گاو به دست اوست. در زورخانه ها هم زنان حق ورود ندارند و تنها کسانی حق تشرف دارند که به سن بلوغ رسیده باشند. در زورخانه هفت مرتبه هست که عبارت اند از پیش خیز، نوچه، صاحب تاج، صاحب رنگ، پیش کسوت، مرشد و کهنه سوار که پیش خیز و نوچه مقام نوآموز مهری را دارند و حق تقدم با پیش کسوت هاست. گذاشتن تاج فقر بر سر کسی که به مقام استادی می رسد یادآور گذاشتن تاج میترا بر سر مشرف در آیین مهر و داشتن قمه و چاقو به همراه پهلوان زورخانه یادآور دشنه ای است که میترا همواره با خود دارد.[۲۷] وجود زنگ در زورخانه برای آگاهی از ورود پهلوانان بزرگ و احترام به آنها هم یادآور زنگ در معابد مهری برای پرده برداری از مجسمه میتراست. زورخانه را تا قبل از دورهٔ صفویه به یاد نیایشگاه مهریان عبادتخانه می گفتند.[۲۸]

۳- اصطلاحات: در زبان فارسی، اصطلاحاتی رایج است که ریشه ای دیرینه دارند و می توان گفت که نمودهایی از آیین مهرند. برخی از این اصطلاحات عبارت اند از:

۳-۱/ یار غار؛ از آنجایی که مهریان برای نیایش در غار جمع می شدند یکدیگر را یار غار می خواندند. این اصطلاح امروزه کنایه از یار و دوست وفادار است.[۲۹]

۳-۲/ شیرمرد و شیرزن؛ شیر یکی از مراحل هفت گانهٔ تشرف در آیین مهری است. در این مرحله، که اولین مرحلهٔ معنوی است، رهرو آزمایش های بدنی متعددی را پشت سر می گذارد و ثابت می کند که توانایی ادامهٔ کار را دارد لذا از این اصطلاح امروزه برای نشان دادن دلاوری های یک شخص استفاده می شود.

۳-۳/ قسم به سوی چراغ؛ این اصطلاح در میان مردم بیانگر سوگند راست است و ریشه در روشن کردن شمع در معابد مهری دارد و یادآور هم پیمانی با مهر است.[۳۰]

۳-۴/ قسم به پیر؛ امروزه رایج است که برای باور کردن حرف کسی وی به پیر و پیغمبر قسم یاد می کند که پیر یادآور آخرین مرحلهٔ آیین مهری و بالاترین فرد در این آیین است.

۳-۵/ قسم به مو؛ امروزه که به موی سپید شخص پیر و باتجربه قسم یاد می کنند که این هم ریشه در مرحلهٔ پیر آیین مهری دارد.

۳-۶/ مستی و راستی؛ مهری ها مردمی می خواره بودند و در معابدشان مقادیر زیادی شراب بود زیرا گذشته از اینکه معتقد بودند شراب یک نوشیدنی معنوی است و هر کس در آخرت باید آن را با خود داشته باشد بر این باور بودند شخصی که وارد معبد مهری می شود باید با مهر رو راست باشد زیرا مهر نماد حقیقت است لذا مقدار زیادی مِی خوردند تا چهرهٔ واقعی خود را نمایان سازند.[۳۱]

۳-۷/ نقاب از چهره برداشتن؛ همان گونه که قبلاً یادم کردم ورود به هر مرحله در آیین مهر لباس و نقاب خاص خود را داشت. امروزه از این اصطلاح برای کسانی که تظاهر به راستی می کنند و در اصل ریاکارند استفاده می شود.

۳-۸/ تاج سر؛ در مرحله سرباز در مراسمی تاجی بر سر تک تک مشرفان می گذارند که بیانگر این است که میترا تاج سر آنهاست. امروزه از این اصطلاح برای نشان دادن اطاعت و فرمان برداری از شخص معمولاً محترم و دارای مقام عالی استفاده می شود.

۳-۹/ خاک پا؛ در مرحلهٔ اول و تشرف نوآموز باید به خاک بیفتد و به شکم روی زمین دراز بکشد و تا نزد پیر سینه خیز بخزد. امروزه وقتی کسی به دیگری می گوید خاک پایت هستم به معنی نوکر بودن و تازه کار بودن در برابر اوست.

۳-۱۰/ سحرخیز باش تا کامروا باشی؛ مهریان صبح زود از خواب بیدار می شوند و به تمرینات بدنی می پرداختند. این رسم در زورخانه و بین مرشدان و پهلوانان هم وارد شده است.

۳-۱۱/ مهر ورزیدن؛ با توجه به اینکه در آیین مهر پرورش و ورزش تن شرط پرورش روان است لذا مهر و محبت نیز با مصدر ورزیدن تعبیر شده است.

۳-۱۲/ مهر کسی به دل نشستن؛ از آنجا که هدف غایی در آیین مهر وصل به مهر و پرتو خورشید است لذا این هدف زمانی تحقق می یابد که دل به مهر وصل شود. مهر کسی به دل نشستن به معنی وصل و علاقه به شخص خاص است.

۳-۱۳. مهر سکوت بر لب نهادن؛ در مرحلهٔ کلاغ دهان نوآموز را می بستند و مهر خاموشی که نشانهٔ رازداری و هشداری است بر لب او می نهادند.[۳۲]

۳-۱۴/ باز بودن سفره؛ گفتیم در معابد مهری همیشه سفره ای باز و غذای اصلی هم نان و شراب و ماهی بود. اصطلاح سفره ما همیشه باز است ریشه در آیین مهر دارد. همچنین است اصطلاح برکت سفره.

۴- ذخیرهٔ واژگانی: در ذخیرهٔ واژگانی زبان فارسی واژه هایی هست که به راحتی می توان در آنها رد پای آیین مهر را دید. مهم ترین آنها عبارت اند از:

۴-۱/برخی از اسامی مانند:

در پسرها: مهران، مهرداد، مهرتاش، مهرپویا، مهرزاد، مهرنیا، مهروز، مهرشاد.

در دخترها: مهرتاج، مهرانگیز، مهربانو، مهری، مهرشید، مهرنوش، میترا.

همچنین برخی از اسامی که به صورت نام خانوادگی در آمده اند از قبیل مهرنیا و مهرنژاد که حاکی از مهری بودن نیا و نژاد است و پیرنیا که ریشه در مرحله پیر آیین مهر دارد.

۴-۲/ واژهٔ مهربان؛ از آنجا که یکی از نمودهای ایزد بغ مهر محبت است یعنی وی مظهر دوستی و محبت محسوب می شود این واژه همچنان در مورد به افراد خوش برخورد به کار می رود ولی از لحاظ ریشه یابی می توان آن را نگه دارندهٔ آیین مهر دانست.

۴-۳/ مغ؛ ریشه در واژهٔ سانسکریت مگهیه دارد که به معنی داد و دهش است. در واقع، همان گونه که گفته شد در معابد مهری همواره سفره ای گسترده بود و مراسم اعانه و کمک به فقرا به صورت صدقه و صندوق از همین معابد ریشه گرفته است. این واژه بعدها به صورت مگ و موبد درآمد. در اروپا واژهٔ مجیک[۳۳]به معنی جادوگر ریشه در همین واژه دارد که بیشتر به خاطر پررمز و راز بودن آیین مغان مهری و مراحل سخت و ریاضت کشیدن های آن است. واژهٔ مجوس نیز که بعدها اعراب در مورد زرتشتیان به کار بردند ریشه در همین واژه دارد.

۴-۴. واژهٔ قربانی؛ پیش از زرتشت کارگزاران آداب و مناسک دین کوی ها، کرپن ها و اوسیج ها بودند.[۳۴] زرتشت به دست یکی از همین کرپن ها کشته شد. او بارها با عملکرد آنان مخالفت کرده بود. کرپن ها از پیشوایان دینی مذهب دیو یسنا یا دیوپرستان بودند و کارشان به جا آوردن آداب قربانی و فدیه بود.[۳۵] واژهٔ قربانی خود به معنی آن چیزی است که در راه نزدیکی به خدا تصدق کنند.[۳۶] با توجه به اینکه واژه های متعددی از زبان فارسی به عربی رفته اند و معرب شده است و با در نظر گرفتن نزدیکی بار معنایی دو واژه کرپن و قربان لذا واژهٔ قربانی بایست از واژهٔ کرپن فارسی گرفته شده باشد.

۵- گلریزان: مراسمی است که در طی آن برای کمک به امری و به ویژه فقرا اعانه جمع می شود. این مراسم ریشه در کمک و همیاری به فقرا در آیین مهری دارد.

۶- زیارتگاه های زرتشتیان: در برخی از نیایشگاه های زرتشتی آتش نیایشگاه همیشه روشن نیست بلکه هنگام زیارت روشن می شود. این نوع از نیایشگاه ها را پیر می گویند. تعداد پیرها در یزد و کرمان زیاد است و مهم ترین آنها پیر چکچکو و پیر هریشت است که[۳۷] یادآور مرحلهٔ پیر مهری است. رفتن به پیر برای زیارت را به پابوس پیر رفتن[۳۸] می گویند. امروزه از این اصطلاح برای زیارت امام زاده ها استفاده می شود و نیز می گویند که پیر مراد می دهد و می طلبد که آن هم امروزه در مورد امام زاده ها به کار می رود. آتشکدهٔ کرمان هم در مهر نام دارد [۳۹] که در واقع به معنی دروازهٔ مهر است. سه آتش آذر فرنبغ (ویژهٔ موبدان)، آذر گشنسپ (ویژهٔ جنگآوران)، آذربرزین مهر (ویژهٔ کشاورزان) بوده، این آتش سومی هرگز با دو آتش دیگر در یک سطح نبوده و دهقانان هرگز دارای نفوذ واقعی نبوده اند و برزین مهر خود به معنی مهر درخشنده است. این آتشکده بر فراز کوه ریوند در شمال غربی وهشاپور در خراسان بوده است.

۷- متون کهن: در متون کهن زرتشتی از ایزد مهر یاد شده که خود بیانگر خصوصیات این ایزد و نقش آن در آیین زرتشت است که البته ریشه در آیین کهن تر دارند. مهم ترین متونی که از ایزد مهر صحبت کرده اند عبارت اند از:

۷-۱/ اوستا؛ در اوستا، مهر یشت، که درمورد ستایش ایزد مهر است، ۳۵ کرده و۱۴۶ بند دارد و طولانی ترین یشت اوستاست. این مطلب نشانگر اهمیتی است که در اوستا از میان یشت ها به مهر داده شده و یادآور احترام عمیقی است که ریشه در آیین مهر داشته است.

۷-۲/ ماتیکان سی روز؛ شامل ۱۱۵۰ کلمه. رساله ای است در مورد سی روزه زرتشتی و اینکه در هر کدام از آن روزها انجام کاری خوب و شایسته است.

۷-۳/ ستایش سی روزه؛ در ۵۲۶۰ واژه دربارهٔ ستایش هر کدام از سی روز ماه که قسمت شانزدهم در مورد روز مهر است.

۷-۴/ گرز ایزد مهر؛ به نظر می رسد تنها قطعهٔ مستقلی است که در مورد مهر باقی مانده است. البته، این قطعه به صورت غیر مستقل در روایات داراب هرمزد یار آمده است. قطعهٔ کوچکی است در بیان اینکه ایزد مهر هر روز سه بار گرز خود را بر سر دیوان می کوبد تا روان های مردم را نیالایند.[۴۰]

۷-۵/ ارداویراف نامه؛ سفر موبدی است به نام ارداویراف در طی هفت روز در خواب به دوزخ و برزخ و بهشت است در ۸۸۰۰ واژه. کمدی الهی دانته، که بعدها نوشته شد، بسیار به آن شبیه است. در ارداویراف نامه سه ایزد مهر، سروش و رشن سه داور پل چینود هستند. مهر که میانجی بین روشنایی و تاریکی و یا بهشت و دوزخ است نقش اصلی را در سنجش اعمال دارد و ترازویی دارد که با آن اعمال انسان ها را می سنجد.

۸- مهر و ترازو: در میان بروج فلکی، میزان به معنای ترازو هفتمین برج و مطابق ماه مهر فارسی است. این مطلب ریشه در ترازوداری مهر در پل چینود دارد. شاید هم نماد داد و عدالت که ترازو است خود ریشه در دادگری و عدل مهر داشته باشد.

۹- آداب و رسوم: در میان مردم ایران، به ویژه در شهرستان ها مراسم گوناگونی هست که مردم شناسان و پژوهش گران ریشهٔ برخی از آنها را در آیین مهر دانسته اند.

مراسم پیر شالیار در کردستان، مراسم قربانی برای بارش باران در هرمزگان، مراسم سویی فاران یا طلب باران در ترکمن صحرا، جشن حال در زنجان، جشن قوچ اندازون در کرمان و نیز رقص ها و آوازهای محلی نظیر رقص های کردی و لری با توجه به وجود مراسم آوازهای محلی در معابد مهری از جملهٔ این آداب و رسوم اند.[۴۱]

۱۰- تقدس عدد هفت: در ایران باستان، عدد هفت مقدس بود. در آیین مهری، مراحل تشرف هفت مرحله است. این تقدس از آیین مهر به آیین زرتشت راه یافته است. چنان که در ایران باستان هفت آتشگاه بزرگ و نیز هفت اقلیم و هفت آسمان بود. رستم پهلوان نامیِ ایران باستان، از هفت خان گذشت[۴۲] که یادآور هفت مرحلهٔ مهری است. لزوم هفت مرحله بودن را عطار در گذر از هفت شهر عشق[۴۳]در منظومهٔ منطق الطیر خود آورده است. همچنین امشاسپندان که نزدیک ترین کسان به اهورامزدا هستند، هفت عددند.

میترا علاوه بر اینکه داور اصلی است، مشاور اورمزد در نابودی و پلیدی نیز هست و مسئول رستاخیز و قربانی گاو در روز آتش است. چهار مرحلهٔ آخر مهری معادل چهار مرحلهٔ زرتشتی است به این صورت: اندیشهٔ نیک (ستاره)، گفتار نیک (ماه)، کردار نیک (خورشید)، روشنایی بی کران (پیر).

ب) تأثیر بر عرفان و تصوف

گفتیم آیین مهر بر مذاهب و فرقه های بعد از خود تأثیر گذاشته است. پس از اسلام بیشترین این تأثیرات بر فرقه های مربوط به عرفان و تصوف بوده است.

۱-آیین عیاری: در زبان پهلوی واژهٔ ایار به معنی یار و دوست است. در زبان عربی این واژه به صورت عیار در آمده است. مهرپرستان همدیگر را یار می خواندند و در این آیین، که خاص مردان بوده، کسی حق تشرف داشت که بالغ شده باشد. به نوآموز نبرد کردن یاد می دادند و به او می آموختند که علاوه بر پهلوانی و دلیری باید سحرخیز و رازدار باشد. همهٔ اینها خصوصیات آیین مهری است. در شاهنامه نیز داستان های عیاری آمده است. عیاران در قرن دوم هجری به رهبری یعقوب صفاری توانستند به سلطهٔ اعراب بر ایران پایان دهند حکومتی ایرانی ایجاد کنند. [۴۴]

۲- فلسفهٔ اشراق: آیین مهر در پیدایش و گسترش تصوف و فلسفهٔ اشراق سخت مؤثربوده است.[۴۵]شیخ شهاب الدین سهروردی در کتاب حکمت الاشراق که اساس فلسفهٔ اشراق است، اصل و غایت نهایی وجود را روشنایی و نور می داند. در واقع، فلسفهٔ اشراق همان نقش آیین مهر را در رسیدن و وصل به روشنایی ایفا می کند. رساله های فارسی سهروردی پر است از بازسازی و تعابیر عرفانی و فلسفی اسطوره های ایرانی.[۴۶] مفهوم اشراق به معنی روشن شدن آفتاب و تلویحاً به معنی وصل به نور است. گفتنی است مهری ها معابد خود را به سمت شرق بنا می کردند تا نور آفتاب به آن بتابد.

۳- تصوف: ورود به آیین مهر مستلزم انجام تمرینات بدنی و روانی و ریاضت های مختلف بود. این امر ر ایجاد فرقه های صوفی گری مؤثر بوده، تقدس عدد هفت در تصوف در مراحل هفت گانهٔ آن مؤثرواقع شده است به گونه ای که می توان هر کدام از مراحل هفت گانهٔ تصوف را با نمونهٔ آن در آیین مهر مقایسه کرد.

مراحل هفت گانهٔ آیین مهر:

کلاغ،۲. همسر،۳. سرباز،۴. شیر،۵. پارسی،۶. پیک خورشید،۷. پیر.
مراحل هفت گانهٔ تصوف:

۱.طلب،۲. عشق،۳. معرفت،۴. استغنا،۵. توحید،۶. حیرت،۷. فنا.

در تصوف نیز همانند آیین مهری سه مرحلهٔ اول به تهذیب روح از طریق تمرینات و ریاضت های بدنی می پردازند و اولین مرتبهٔ معنوی مرتبهٔ چهارم است. مرحلهٔ فنا معادل پیر آیین مهری است که به آن رضا هم گفته می شود که مرحلهٔ تسلیم محض و فنای مطلق در معشوق است.[۴۷]

۴- فرقهٔ علی الهیان: از میان فرق اسلامی این فرقه بیشترین تأثیر را از آیین مهر پذیرفته است. در این فرقه زنان حق تشرف ندارند. نوآموز هنگام تشرف به خاک می افتد و سینه خیز می رود و موهای لب و بالای آن را کوتاه نمی کند تا دهان را بپوشاند و این نشانهٔ خاموشی است.[۴۸]

۵- اصطاحات عرفا و شعرا: شعرا و عرفا از اصطلاحاتی در بیان احساس خود استفاده می کنند که نمی تواند ریشه در تعالیم دین اسلام داشته باشد. بلکه، این اصطلاحات از آیین مهر گرفته شده و با عقاید اسلامی تطبیق یافته است. از آن جمله اند:

۵-۱/ خرابات؛ جایگاه های مهرپرستان در کوه ها، غارها و زیر زمین ها بود که به آنها مهرکده یا خورآباد می گفتند[۴۹] که اشاره به جایگاه و پرستش خورشید به منزلهٔ مظهر آیین مهر است. این واژه بعدها به عرفان راه یافت و معرب شد و به صورت خرابات درآمد.

۵-۲/ اصطلاحات مربوط به پیر؛ نظیر پیر خرابات و پیر دیر که متاثر از مرحلهٔ پیر در آیین مهری است.

۵-۳/ اصطلاحات مربوط به می و شراب و مستی که به ویژه در اشعار فارسی فراوان دیده شده و مفهوم آن مستی عرفانی است صراحتاً ریشه در آیین مهر دارد.

۶- ریش گذاری: در مذاهب دیگر نیز شایع و رایج است. در آیین مهر، فقط افراد بالغ حق شرکت داشتند و گذاشتن ریش از نشانه های بلوغ به شمار می رفت زیرا تعالیم آن سخت بود و اصطلاحاً کسانی از عهدهٔ آن بر می آمدند که شانه بر صورتشان بایستد.

۷- مهر نماز: در مرحله سرباز مهری بر پیشانی می زدند و به عضویت مشرف برای همیشه رسمیت می دادند.[۵۰]مهر نماز بر پیشانی نیز می تواند ریشه در آیین مهر داشته باشد.

۸- گرفتن روزه: روزه در ادیان مختلف کلاً نشانهٔ نزدیکی به معبود است. در آیین مهری از موارد امتحانات و تمرینات بدنی، تحمل تشنگی و گرسنگی بود تا راه تقرب به روشنایی نزدیک تر شود.

ج) تأثیر بر مسیحیت

با توجه به اینکه ایران و روم دو قدرت بزرگ جهان باستان بودند و از آنجا که خاستگاه آیین مهر در ایران بود لذا این آیین از ایران وارد روم شد و در دوران مسیحیت بیشترین تأثیر را در اروپا در روم گذاشت. بسیاری از مفاهیم مسیحیت ریشه در آیین مهر دارد و می توان گفت این دو آیین بیش از هر آیین دیگری به هم نزدیک اند. هفت مرحلهٔ مهری هر یک رابطه ای خاص با میترا داشته است. بیشترین وام گیری مسیحیت مربوط به آخرت است و توصیف کتاب مکاشفه از جهنم به صورت زیستگاه تاریکی و سرما وام گیری از آیین مهر است. تأثیرات آیین مهر بر مسیحیت عبارت است از:

۱- مسئلهٔ قربانی و نجات : میترا با قربانی کردن گاو زندگی دوباره به جهان بخشید زیرا از خون و گوشت آن حیات ادامه یافت. مسیح هم می آید تا برای نجات نوع بشر قربانی شود و زندگی دوباره به انسان بخشد.[۵۱]بنابراین هر دو آیین، آیین نجات اند. در مکاشفهٔ یوحنا نیز از مسیح به منزلهٔ برهٔ خدا تعبیر شده است.

۲- تثلیت: به همراه میترا دو پیکر در دو طرف وی هستند که هر کدام مشعلی دردست دارند. آنکه مشعلش به سمت آسمان است مظهر طلوع و آنکه مشعلش به سمت زمین است مظهر غروب خورشید و خودِ میترا که در وسط است نشانهٔ نیم روز است. این دو مشعلدار کائوتسی و کائوس پاد[۵۲] نام دارند.

به این شکل سه جنبهٔ روز یعنی سه جنبهٔ یک شیئ واحد نشان داده شده است. بنابراین، میترا و دو مشعلدار با هم خدایان سه گانهٔ تثلیت را تشکیل می دهند.[۵۳] در مسیحیت نیز تثلیت به معنای وجود سه بعد در داخل یک بعد است.

۳- رهبانیت: شخص مشرف به آیین مهر گرچه حق ازدواج داشت ولی در مراحل بالاتر به خاطر تزکیهٔ بیشتر از ازدواج خودداری می کرد. زنان هم گرچه حق حضور در معابد مهری را نداشتند ولی می توانستند از طریق تجرد خود را وقف میترا کنند و در واقع، به عقد میترا درآیند.

۴- تک همسری: رهرو تنها حق ازدواج با یک زن را داشت.[۵۴] در مسیحیت نیز چنین است.

۵- پدر روحانی: در آیین مهر بالاترین مرحله پیر است. در مسیحیت هم به روحانیان پدر می گویند. که در واقع تعبیر دیگری از پیر است. بالاترین مرحله یا پیرِ پیران در آیین مهر[۵۵] معادل پا دره پیو فرقه کاتولیک است. پاتریارک نشانهٔ پدر زمینی در برابر پدر آسمانی است.

۶- پدر آسمانی: نام ژوپیتر، بالاترین خدای رومیان، مرکب است از دو واژهٔ زئوس به معنی آسمان و پیتر به معنی پدر یعنی پدر آسمانی. ابتدایِ دعای مسیحیان نیز چنین است: ای پدر ما که در آسمان هایی. در اساطیر ایرانی هم آمده که بر اثر نزدیکی اورمزد با سپند ارمذ نخستین انسان یعنی کیومرث به دنیا می آید و در واقع اورمزد پدر آسمانی کیومرث است.[۵۶]

۷- تولد مسیح: میترا به خواست زروان درون غار و از میان تخته سنگی به گونه ای غیرعادی زاده شد و چوپانان او را در میان گرفتند. مسیح هم در یک طویله از شکم مریم باکره به گونه ای غیرعادی متولد شد و چوپانان او را در میان گرفتند. این ولادت در روز ششم ژانویه بود ولی از آنجا که ۲۵ دسامبر روز زایش خورشید و مهر و بزرگ ترین جشن مهریان بود و هنوز هم مردم کاملاً به آن خو گرفته بودند برای کاستن از اهمیت مهر روز تولد مسیح را به ۲۵ دسامبر آوردند.

۸- روشن کردن شمع: مهریان برای اینکه معابد خود را روشن نگه دارند شمع می افروختند. روشن کردن شمع در کلیساها و مساجد از آیین مهر بر جای مانده است.[۵۷]

۹- برادری: مهری ها خود را برادر صدا می زدند. این واژه در میان مسیحیان نیز رایج است.

۱۰- درخت کاج و پاپانوئل: در روم، پیران و پاکان آیین میترا به تپه ای می رفتند و با لباس نو در طی مراسمی از آسمان می خواستند که رهبر بزرگ را برای رستگاری آدمیان گسیل دارد و باور داشتند که نشانهٔ زایش آن تاجی به صورت ستاره است که بالای کوهی به نام کوه فیروزی، که دارای درخت بسیار زیبایی است، پدیدار خواهد شد.[۵۸] مسیحیان نیز در جشن تولد مسیح درخت کاجی را تزیین می کنند و بر بالای آن ستاره ای که نماد خورشید است می آویزند و معتقدند که در چنین روزی پاپانوئل با جامهٔ سرخ و کلاهی به شکل کلاه موبدان به زمین فرود می آید و برای کودکان ارمغان می آورد. پاپانوئل در واقع نماد همان بغ مهر در آیین مهر است.[۵۹]

۱۱- صلیب: صلیب یا چلیپا در آیین مهر نشان دهندهٔ اتحاد و اتفاق مردم چهار سوی جهان است.[۶۰] علاوه بر این، اعضا به این وسیله نقش یکدیگر را می شناسند.

۱۲- شام آخر: پس از اینکه میترا گاو نر را می کشد از خون جانور درخت انگور و از مغز آن گندم می روید. سپس، از گندم و انگور نان و شراب می سازد و به همراه یارانش در یک ضیافت همگانی نان و شراب و گوشت (گوشت گاو) را می خورند و به آسمان می روند. در شام آخر همین داستان تکرار می شود. مسیحیان نان را تن و شراب را خون مسیح می دانند.[۶۱]

۱۳- غسل تعمید: برای ورود به هر یک از مراحل هفت گانهٔ مهری شست وشوی خاص به صورت عمدی لازم بوده است که غیر از غسل تعمید مسیحیان به نظر می رسد. وضو گرفتن مسلمانان و واج زرتشتیان نیز متأثر از همین شست وشوی آیین مهری است.

۱۴- ساز و آواز کلیسایی: کرپن ها در هنگام اجرای مراسم قربانی آواز ویژه ای می خواندند. خنیاگری نقش بزرگی در آیین مهر داشته و از آنجا وارد مسیحیت و عرفان فارسی شده است.[۶۲] نظامی در خسرو و شیرین نام سی لحن از الحان موسیقی را که ساخته می آورد که بیست ویکمین لحن مربوط به مهرگان بوده و مهرگان بزرگ نیز نام پرده ای در موسیقی بوده است.[۶۳] در کلیساها همانند معابد مهری با صدای بلند آواز می خوانند. این رسم را کاردینال آمبروسوس[۶۴] رواج داد. به گفتهٔ هانری برونیز آواز مولتی فونیک که در آن خوانندگان کلیسا به دو دسته تقسیم می شوند و آیه های کتاب مقدس را به صورت سؤ ال و جواب می خوانند از ایران قدیم در قرن چهارم به بیزانس رفته است.[۶۵]

۱۵- شکل و معماری کلیساها: بیشتر کلیساها، به ویژه در اروپا، برروی مهرابه ها و مهرکده ها ساخته شده و همگی آنها دارای محراب بوده و شکل ظاهری آنها هم بسیار به مهرکده ها شبیه است. همچنین گنبد کلیساها بازمانده از طاق غار به نشانهٔ سقف آسمان است.

۱۶- ناقوس: مهرپرستان هنگامی که می خواستند از روی مجسمهٔ مهر پرده برداری کنند زنگ می زدند.[۶۶] ناقوس کلیسا که اعلام کنندهٔ مراسم کلیساست و نیز زنگ زورخانه هر دو برجای مانده از این رسم مهرپرستان اند.

۱۷- اصطلاحات کاتولیک ها: بسیاری از عناوین دینی که در میان کاتولیک ها متداول است از آیین میترا گرفته شده زیرا فرقهٔ کاتولیک از روم نشأت گرفته و طبیعتاً بیشترین تأثیر را از آیین مهر پذیرفته است؛ برای مثال، به کشیشان رده پایین آبت[۶۷] می گفتند که از آبه میترا به معنی جای گود است. نیز برای دریافت مقام کاردینالی فرد تشرف یافته در مقابل پاپ به خاک می افتند. کلاه کاردینالی میترا نام دارد. کلاه پاپ نیز تیار نام دارد. تاج پادشاهان ماد و پارس نیز تیار نام داشت. همچنین پاپ مانند مهر تن پوشی به رنگ قرمز بر تن دارد.

۱۸- اسامی روزهای هفته: آیین مهر بر گاه شماری اروپایی و مسیحی نیز اثر گذاشت. چنان که اسامی روزهای هفته تحت تأثیر آیین مهر بود. هفت مرحلهٔ آیین مهری جنبهٔ نجومی دارد و منسوب به هفت اختران است.[۶۸] هفت ستاره هر کدام متعلق به یکی از مراحل هفت گانهٔ مهری هستند، این هفت ستاره عبارت اند از:

ماه (دیانا، آرتمیس، لونا)، خورشید (هلیوس، سل، آپولون)، مریخ (مارس)، مرکوری (عطارد)، ونوس (زهره)، ژوپیتر (مشتری) و ساتورن (کیوان). علاوه بر این هر یک از روزها نیز رنگ مخصوص به خود را داشت. در اینجا جدول اسامی روزها و ستارگان و معادل فارسی هر یک و مرحله مهری آورده شده است:

نام مرحله – ستاره – معادل فارسی – روز لا تین – معادل فارسی – رنگ
کلا غ – مرکوری – رعطارد – Wednesday – چهارشنبه – سرخ
همسر – ونوس – زهره – Friday – جمعه – سبز
سرباز – مارس – مریخ – Tuesday – سه شنبه – نارنجی
شیر – ژوپیتر – مشتری – Thursday پنج شنبه – بنفش
پارسی – لونا – ماه – Monday – دوشنبه – آبی
پیک خورشید – هلیوس – خورشید – Sunday – یک شنبه – زرد
پیر ساتورن – کیوان – Saturday – شنبه – نیلی
امروزه هم روز یکشنبه که روز تعطیل و مقدس برای انجام مراسم کلیسایی است معادل Sunday یعنی روز خورشید مهری است.

۱۹- مسئلهٔ زن: گفتیم که در آیین مهر زنان حق شرکت در مراسم را نداشتند و همین مسئله از عوامل پیروزی مسیحیت بر مهر بوده است. تأثیر این محرومیت هنوز هم در مذاهبی که آیین مهر بر آنها تأثیر گذاشته نمایان است. در مسیحیت، زنان حق شرکت در مراسم و تصدی مدارج پایین را دارند ولی از حق برخورداری از مدارج عالی و عناوین بالای مذهبی محروم اند این محرومیت در فرقه های اسلامی نیز نمایان است.

۲۰- صابئین: صابئین که در بین النهرین سفلی ساکن اند از دشت میسان در شامات به این منطقه مهاجرت کرده و در اصل پیروان حضرت یحیی و به قول مسیحیان یوحنای تعمیددهنده اند و مهم ترین رکن دینی آنها تعمید در آب جاری است.[۶۹] مهرابه ها و مهرکده ها هم بایست در کنار آب می بود که ریشه در تقدس آب در آیین مهر دارد. ترتیب ماه های صابئین با ترتیب ماه های ایرانی مطابق است. به پیروان آنها مغتسله هم می گویند. صابئین فرقه ای آب ورزاند که آیین هایشان ریشه در آیین مهر دارد. احتمالاً صاب از ریشهٔ زاب به معنی زه آب و آبراهه گرفته شده است.[۷۰] در ایران به پیروان این فرقه مندایی یا ماندایی می گویند، زیرا آنها در کنار رود مندا در خوزستان ساکن اند. در آیین صابئین اثرات کیش مهرپرستی و مانوی نمایان است.

۲۱- پیامبر مهر: آیین مهر خود پیامبری نداشته و منظور از پیامبر مهر لقبی است که برای مسیح به جهت توجیهی که به مهر و محبت داشته اطلاق می شود. از سوی دیگر هر دو آیین مهر و مسیح آیین محبت هستند. غسل تعمید در مسیحیت به معنی تولد دوباره است که شبیه به تولد دوباره ای است که میترا با قربانی گاو به جهان اهدا می کند.

د) تأثیر بر فرهنگ خاص ارمنی

ارمنستان همواره نقش اساسی در مناقشات میان ایران و روم داشت و از آنجا که بین این دو تمدن بزرگ دنیای کهن قرار گرفته بود سربازان اشکانی آیین مهر را از راه این سرزمین به اروپا بردند.

در سال ۶۶ میلادی تیرداد اول، شاه ارمنستان و برادر بلاش اشکانی، چون به پادشاهی برگزیده شد مقرر گردید تاج پادشاهی خود را از دست نرون امپراتور روم دریافت کند. تیرداد به این منظور از راه خشکی به روم مسافرت کرد تا پای خود را به آب نیالاید زیرا او خود موبد (موبد مهری) بود و نمی خواست آب را آلوده کند. همراه وی سه هزار سوار پارتی و شماری موبد[۷۱] بودند. این سفر تاریخی تیرداد و ملاقات او با نرون سبب شد که کیش مهر به سراسر اروپا راه یابد.[۷۲] استرابون، جغرافی دان یونانی متولد ۶۳ پیش از میلاد مسیح، می نویسد در ارمنستان هم اسب های خوب بسیار می پرورانند و مرزبان ارمنستان هر سال در هنگام جشن مهرگان بیست هزار کره اسب به دربار شاهنشاه هخامنشی خراج می فرستد. تصویر مربوط به اهدای این اسب ها بر دیوارهای تخت جمشید حک شده است. به گفتهٔ آگاتانگغوس مهر، اورمزد، آناهیتا تثلیت خدایان را می ساخته اند.

در زیر می پردازیم به برخی از نمودهای آیین مهر در فرهنگ ارمنی.

۱- مراسم کلیسایی و معماری کلیساها: ارامنه در سال ۳۰۱ میلادی در مقام اولین قوم مسیحی به این آیین درآمدند و اولین کلیسا به دست گریگور روشنگر، که خود بانی مسیحیت ارمنستان بود، برروی مهرابه ای در اجمیادزین بنا شد. کلیساهای دیگر هم بر روی سایر پرستشگاه ها و مهرکده ها بنا شدند و به این ترتیب برخی از مراسم آیین مهر رنگ و بوی مسیحی به خود گرفتند، با این مذهب تطبیق یافتند و به حیات خود ادامه دادند.

آیین های کلیسای ارمنی نیز همانند آیین مهر هفت گانه اند:

غسل تعمید، تدهین، توبه، آیین تبرک، ازدواج، آخرین تدهین و آیین دست گزاری (تقدیر مقام روحانیت).[۷۳]

غسل تعمید یادآور مراسم غسل مهری و تدهین که از لحاظ معنوی به معنای مهر است یادآور مهری است که مرشد بر دست و پیشانی نوآموز می زد.

در زبان ارمنی غسل تعمید معادل گنونک به معنی مهر و نشان کردن است که نشانی واضح است از نفوذ آیین مهر بر مراسم کلیسای ارمنی. توبه را می توان با مرحلهٔ سرباز و آیین تبرک را با مرحله شیر مقایسه کرد و مرحله دست گزاری هم در واقع معادل مرحلهٔ پیر مهری است که در آن اسقف با دست گذاشتن بر سر فرد مورد نظر او را به کسوت کشیش در می آورد.

۲- اسامی: همانند زبان فارسی زبان ارمنی هم دارای ذخیرهٔ واژگانی ای است که برخی از آنها به روشنی نفوذ آیین مهر را نمایان می سازند؛ مانند، مهر(Mher)، میرتات (مهرداد)، میران (مهران)، میرانوش (دختر مهر)، هرانوش (دختر خورشید)، هراچ، هراچیا، هراند و غیره.

۳- سوگند به خورشید: در میان ارامنه رایج است که برای تأیید حرف خود به خورشید سوگند می خورند؛ برای مثال می گویند: ایم آرِو (خورشید من)، کو آرِو (خورشید تو).

۴- وجود ایزد مهر در ارمنستان: ایزد مهر در ارمنستان میهر نام داشت که نیروی آتش در وجود وی تعبیر یافته بود. نام ایزد مهر برای اولین بار در کتاب تاریخ ارمنستان آگاتانگغوس، مورخ قرن پنجم، آمده است.

مهرپرستی حتی پس از آمدن دین مسیح به ارمنستان مدت زیادی در شرق این کشور دوام آورد و هر سال جشن ویژه ای در چهارم ماه مهکان ارمنی که برابر با فوریه است برگزار می شد. در زبان ارمنی به پرستشگاه مهیان هم گفته شده که شکل اولیه مهربان است. بعدها در اساطیر ارمنی مهر جای ایزد واهاگن را اشغال کرد که نشان دهندهٔ گسترش پرستش مهر بود. در گاه شماری ارمنی روز هشتم ویژهٔ مهر بوده است.[۷۴]

۵- رجولیت مهر: مهر فرزند ذکور آرامازد (پدر ایزدان و ایزد بانوان ارمنی) و ایزد خورشید و آتش است.[۷۵]

۶-هایراپت: کلمهٔ هیربد ریشه در واژهٔ اوستایی آئثرپتی دارد که به معنی آموزگار دینی است. در ارمنی، واژهٔ هایراپت به این واژه نزدیک است و علاوه بر اینکه اسمی پسرانه است به پدر روحانی نیز هایر می گویند. رازآموزی و تشرف در آیین زرتشت دو مرحله ای است:۱. هیربدی۲. موبدی.

کسی که هیربد می شود دردست چپش شال و در دست راستش گرز اسلحهٔ مهر را حمل می کند و آتشکده ای که فرد برای انجام مراسم هیربدی به آنجا می رود در مهر نام دارد.

۷- عدم ازدواج فامیلی در میان ارامنه: در انجیل متی از مسیح در مورد ازدواج سؤال کردند و او جواب داد: ‹‹آنکه توانایی قبول دارد بپذیرد››. (انجیل متی،۱۲ /۱۹)

مسیح می گوید که هر کس توانایی دارد باید ازدواج کند و در هیچ کجای کتاب مقدس نیامده که ازدواج فامیلی ممنوع است حتی در عهد عتیق نمونه های ازدواج فامیلی را مشاهده می کنیم. بنابراین در میان ارامنه که ازدواج فامیلی تا پنج پشت توسط کلیسای حواری ارمنی ممنوع شده است به نظر می رسد که ریشه در آیین قبل از کلیسایی داشته و کلیسا آن را تأیید و امضا کرده است.

در کتب دینی زرتشتی تأکید فراوانی بر خویدوده یا خود دودگی به معنی ازدواج با نزدیکان شده است و اگر این رسم در آیین قبلی بوده دیگر نیازی به تأکید فراوان نداشته است. بنابراین ازدواج با نزدیکان را هم زرتشت همانند سایر نوآوری ها به صورت واکنشی در برابر دین کهن تر ارائه داده است به گونه ای که در کتب قدیمی زرتشتی حتی ازدواج نکردن با نزدیکان عملی به شدت قابل مجازات بوده است.

۸- یزیدی ها: در میان اقلیت های مقیم ارمنستان، اقلیتی به نام یزیدی زندگی می کند که بیشترین تعداد اقلیت های ارمنستان را در بر می گیرند. در باور آنها خورشید سازندهٔ جهان است و جهان را با نگریستن به زیبایی طاووس یا سیمرغ ساخته است. در طبقات مذهبی آنان اصطلاحات شیخ و پیر و مرید به کار می رود. با کمی دقت مشاهده می شود که آیین آنها که اتفاقاً قدمتی سه هزار ساله دارد ترکیبی از مهرپرستی و عرفان اسلامی است.

ه) تأثیر بر فرهنگ مشترک جهانی

به گفتهٔ ارنست، رنان فیلسوف فرانسوی، اگر علت و حادثه ای روی می داد و ترقی عیسویت را باز می داشت هر آینه جهان از آن مهر بود. در واقع، آیین مهر یک آیین جهانی و فراگیر بوده است که از مجمع الجزایر بریتانیا تا هند را شامل می شود.[۷۶] میترایسممخلوطی از عناصر ایرانی، بابلی، رومی، یونانی، یهودی و مسیحی است ولی بیانگر وحدتی است که در ظهور و نفوذ آن مشاهده می شود.

آیین زرتشت در ایران و آیین مسیح در اروپا دو عامل اصلی توسعه نیافتن این کیش بوده اند. زرتشت از طریق مخالفت با قربانی های فراوان و افراط در خوردن و آشامیدن و تشویق اعتدال در زندگی و طرد ریاضت های بیهوده و آیین مسیح با اعطای آزادی به زنان در مراسم مذهبی و سادگی مراسم جای آیین مهر را گرفتند ولی زرتشت با وجود مخالفت شدید خود نتوانست نفوذ آیین های مهری از قبیل مراسم قربانی، اعتبار ایزد مهر و جشن مهرگان را به طور کامل از بین ببرد. در مذهب مسیح هم این آیین شدیداً مؤثر واقع شد. بنابراین می توانیم ریشهٔ برخی از رفتارهای مشترک جهانی را در آیین مهر بدانیم. برخی از مهم ترین آنها عبارت اند از:

۱- وفای به عهد: گفتیم میترا ایزد عهد و پیمان نیز هست و علامت ترازو به منزلهٔ نشان دادگری ریشه در آیین میترا دارد. در دوران هخامنش، ایرانیان به مهر سوگند یاد می کردند. مهر در نزد ایرانیان میانجی روشنایی و تاریکی و نگهبان عهد و میثاق راستی و سوگند خوردن به او نشانهٔ پایبندی به عهد و پیمان بود.

هند و ایرانی ها عقیده داشتند در هر نوع قراردادی که میان افراد منعقد می شود باید صیغه ای جاری شود. این صیغه نیرویی دارد که هر کس خلاف آن عمل کند متخلف را مجازات می کند و مهر که خدای عهد و پیمان است از کلماتی که هنگام انعقاد عقد بر زبان ها جاری می شود محافظت می کند. [۷۷]

بنا به گفتهٔ موسی خورنی، تاریخ نویس ارمنی نیمهٔ دوم سدهٔ چهارم میلادی، شاپور دوم ساسانی در نامه ای به تیگران پادشاه ارمنستان، چنین می نویسد که ما به ایزد بزرگ مهر سوگند یاد می کنیم که از سوی ما هیچ آسیبی به پادشاهی شما نخواهد رسید. [۷۸]

بازرگانان رومی نیز در معاملات خود مهر را در مقام ایزد بازرگانی فرا می خواندند و به نام او پیمان می بستند.[۷۹] به این ترتیب وفای به عهد از قدیم دارای احترام بوده و عهدشکنی همواره تخلفی بزرگ به شمار می رفته است.

۲- برابری: در آیین مهر تبعیض وجود نداشت و این آیین مخصوص طبقه یا گروه اجتماعی خاصی نبود. هر کس از هر طبقه ای می توانست پیرو آن باشد و در آن ثروت و طبقهٔ اجتماعی نقش تعیین کننده ای ایفا نمی کرد. شاید بتوان گفت که از اواخر هزارهٔ نخست پیش از میلاد تا قرن ششم پیش از میلاد دو آیین در ایران پابه پای هم وجود داشتند، یکی آیین زرتشت که اندک اندک در میان طبقه حاکم راه یافت و دیگری آیین مهر که به منزلهٔ مظهر برابری و برادری در میان تودهٔ پیشه وران و دهقانان جای گرفت.[۸۰] پنیزو از روی اوستا وجود دو اجتماع را که یکی از آنها از گات ها و دیگری از میترا پیروی می کند استنباط کرده است. از زمانی که بین این دو اجتماع جنگ در می گیرد زرتشت در اجتماع اول برای دفاع از آن و از بین بردن دیگری ظاهر می شود.

بنابراین شعار برابری و تفاوت نداشتن بین فقیر و دارا از یک سو و قرار دادن تقوی به منزلهٔ یک معیار برتر از سوی دیگر همگی از یک آیین نشائت گرفته اند.

۳- فشردن دست راست: در آیین مهر، نوآموزی که موفق به گذارندن امتحانات سخت می شد دست راست مرشد را می فشرد[۸۱] و بدین صورت در جرگهٔ مهری ها در می آمد. برای فشردن دست که نشانهٔ دوستی و سلامتی است می توان قدمتی همچون آیین مهر از لحاظ ریشه یابی جست و جو کرد.

۴- سوگند افشا نکردن راز: دین مهر دینی رازگونه و اسرارآمیز بود و شخص مشرف باید سوگند یاد می کرد تا اسرار دین را فاش نکند و سوگند را با بالا بردن دست انجام می داد[۸۲] که نشانهٔ تأیید سوگند است.

۵- اعتدال و تعادل: مهر همیشه میانجی و حد وسط روشنایی و تاریکی، بهشت و دوزخ و صبح و شب بوده. بنابراین مسئلهٔ اعتدال نیز به نوعی در این آیین وجود داشته است.

۶- مدیتیشن یا طریقت باطنی: که امروزه در علم روان شناسی از مباحث مهم درمانی به حساب می آید و دو عامل در آن نقش اساسی را ایفا می کند. یکی نیروانای بودایی و دیگری مراحل سیر و سلوک عرفانی. تصمیم تازه وارد به شروع مدیتیش یا خلصه مستلزم گذراندن دوره ای است که در آن هر تازه وارد به صورت تماشاچی رفتارهای خاص را تماشا می کند و به مناسبت ورود فرد تازه کار مراسم خاص صورت می گیرد تا نمایانگر ورود او در مجمع روحانی باشد و معمولاً پیش کسوت یا پیر درانجام این مراسم نوآموز را یاری می کند.[۸۳] نفوذ آیین مهر در مدیتیشن در مراحل مختلف و رهبری آن نمایان است.

پی نوشت ها :

منابع:

آصفی. مبنای فلسفه، آشنایی با فلسفهٔ جهان از زمان های قدیم تا امروز. تهران: آگاه،۱۳۷۰.

اوشیدری، جهانگیر. دانشنامهٔ مزدیسنا: واژه نامهٔ توضیحی آیین زرتشت.

ایزدپناه، مهرداد. آشنایی با ادیان قدیم ایران و بین النهرین، مجموعه شناخت ادیان.[بی جا]: محور. چ۱٫۱۳۸۱.

بروتوهتینگ، ولتر. تاریخ و فرهنگ ایران: زردشت سیاستمدار یا جادوگر. ترجمهٔ کامران فانی با مقدمهٔ فتح اللّه مجتبایی. [بی جا]: پرواز،۱۳۷۹.

ــــــــــ . بندهش مزنبع دادگی گزارنده. تهران: توس،۱۳۸۰.

بهار، مهرداد. ‹‹آیین مهر و روش باستانی ایرانی››. اطلاعات. ۳ مهر۱۳۸۱.

پورداوود، ابراهیم. آناهیتا. به کوشش مرتضی گرجی. تهران: افراسیاب،۱۳۸۰.

تقی زاده، سیدحسن. بیست مقالهٔ مجموعهٔ ایرانشناسی۲۳. زیر نظر احسان یارشاطر. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب،۱۳۴۶.

حامی، احمد. بغ مهر.[بی جا]:[بی نا]،۱۳۵۵.

درکه، اسفندیار. تاریخ و فرهنگ زورخانه. تهران: مؤسسهٔ کتاب همراه،۱۳۷۷.

دوست خواه، جلیل. اوستا: گزارش سروده ها و متن های ایرانی. تهران: مروارید،۱۳۷۵، ج۲.

رستم پور، سالومه. مهرپرستی در ایران، هند و روم.[بی جا]: خورشیدافروز،۱۳۸۲.

رضی، هاشم. ‹‹مهر و مهرگان در ایران››. اطلاعات. ۱۶ مهر۱۳۸۲.

زنده دل، حسن و دستیاران. آشنایی با استان های ایران، مجموعه راهنمای ایرانگردی.[بی جا]: کاروان جهانگردان و ایرانگردان،۱۳۷۹.

ضیایی، رسول. ‹‹میلاد زرتشت و تاریخ ایران باستان››. پیمان. ش۳۰. زمستان۱۳۸۳ : ۸۲ ۱۰۰.

عطایی، امیر. ‹‹بنیادهای عرفان ایرانی››. آناهید. س۱. پیش شماره. تیر۱۳۸۲.

عمید، حسن. فرهنگ فارسی عمید. ج۲. ذیل ‹‹قربان››.

غفاری، فریبا. یعقوب لیث. تهران: مؤسسه کتاب همراه،۱۳۸۲.

فرهنگ مهر. دیدی نو از دینی کهن، فلسفهٔ زرتشت. تهران: جامی،۱۳۷۵.

فلسفهٔ زرتشت فرهنگ مهر.

کریستین سن، آرتور. نخستین انسان و نخستین شهریار. ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی.[بی جا]:[بی نا]،۱۳۶۴.

ــــــــــ . گات ها. تهران: انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۸۵  .

مزداپور، کتایون. زرتشتیان. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی،۱۳۸۲.

نوری زاده، احمد. تاریخ و فرهنگ ارمنستان از آغاز تا امروز. تهران: چشمه،۱۳۷۶.

ورمازن، مارتن. آیین میترا. ترجمهٔ بزرگ نادرزاده. تهران: چشمه،۱۳۷۵.

هامفری، نائومی. مدیتیشن یا طریقت باطنی. ترجمهٔ رضا رحمانیان.[بی جا]:[بی نا]،۱۳۶۹.

یارشاطر، احسان. داستان های ایران باستان مبتنی بر آثار اوستایی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب،۱۳۵۱.

یکتایی، مجید. ‹‹میترایسم و سوشیانس مهر››. بررسی های تاریخی. س۵. ش۶:۹۱ ۹۸

پی نوشت ها:

۱- پیروان حضرت یحیی تعمیددهنده.

۲- سالومه رستم پور، مهرپرستی در ایران، هند و روم (بی جا: خورشیدافروز،۱۳۸۲).

۳- ابراهیم پورداوود، آناهیتا، به کوشش مرتضی گرجی (تهران: افراسیاب،۱۳۸۰ ) ص۱۴۲.

۴- تعدادی از قدیمی ترین قسمت های اوستا عیناً در وداها آمده است.

۵- اوستا، جلیل دوست خواه.

۶- مهرداد بهار، ‹‹آیین مهر و ورزش باستانی ایرانی››، اطلاعات ( ۳مهر۱۳۸۱).

۷- ابراهیم پورداوود، گات ها (تهران، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۵۴)، ص۷۶.

۸- سید حسن تقی زاده، بیست مقالهٔ مجموعه ایرانشناسی۲۳، زیر نظر احسان یارشاطر (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب،۱۳۴۶ )، ص۹۲. با توجه به وجود جشن مهرگان در اوایل ماه مهر معلوم می شود که قبل از زرتشت گاه شماری ایرانی مطابق با آیین مهر بوده است.

۹- امشاسپنتا متشکل است از دو واژهٔ پهلوی آمشی + سپنتا به معنی مقدسین بی مرگ که بزرگ ترین ایزدان بوده و نمایش دهندهٔ جنبه های گوناگون منش اهورامزدا می باشند. (جلیل دوست خواه، اوستا: گزارش سروده ها و متن های ایرانی [تهران: مروارید]، ۱۳۷۵، ج۲، ص۹۲۵).

۱۰- پورداوود، آناهیتا، ص۱۱۶. با این توضیحات معلوم می شود که اسامی ماه های ایران بازمانده از همان زمان های قدیم است.

۱۱- واژهٔ قربان و قربانی را هم از همین کرپن می دانند. کرپن در سانسکریت به معنی اجرا کنندهٔ آداب مذهبی است.(دوست خواه، همان، ص۱۰۳۱).

۱۲- همان، ص۱۰۵۸.

۱۳- تقی زاده، همان، ص۲۷.

14- Chronia

15- Nymphus

۱۶- رستم پور، همان، ص۱۱۶

17- Helius

۱۸- مارتن ورمازن، آیین میترا، ترجمهٔ بزرگ نادرزاده (تهران: چشمه،۱۳۷۵).

۱۹- همانجا.

۲۰- محققان واژهٔ گوسفند را دگرگون شدهٔ گاو سپنتا یا گاو سپند می دانند.

۲۱- مهرداد بهار، بندهش فرنبغ دادگی (تهران: توس،۱۳۸۰ )، ص ۴۰ و۴۱.

۲۲- رستم پور، همان، ص۱۰۳.

۲۳- همان، ص۵۵.

۲۴- همان، ص۱۳۱.

۲۵- اسفندیار درکه، تاریخ و فرهنگ زورخانه (تهران: مؤسسهٔ کتاب همراه،۱۳۷۷)، ص۶۷.

۲۶- رستم که نامی ترین پهلوان شاهنامه است خود از کیش زرتشتی نبوده و نام وی در میان شاهان کیانی و پیشدادی اوستا نیامده بنابراین وی دارای آیین مهر بوده و همو بوده که اسفندیار پیرو آیین مزدیسنا را کشت. (پورداوود، آناهیتا، ص۱۰۴).

۲۷- رستم پور، همان، ص۱۳۳.

۲۸- احمد حامی، بغ مهر (بی جا: بی نا،۱۳۵۵ )، ص۱۸.

۲۹- لقب ابوبکر خلیفهٔ اول مسلمین هم یار غار بوده. اصحاب کهف نیز به معنی یاران غار است.

۳۰- رستم پور، همان، ص۱۳۵.

۳۱- همانجا.

۳۲- همان، ص۱۱۴.

۳۳- دوست خواه، همان، ص1055.Magic

۳۴- ولتر بروتوهتینگ، تاریخ و فرهنگ ایران: زردشت سیاستمدار یا جادوگر، ترجمهٔ کامران فانی با مقدمه فتح الله مجتبایی (بی جا: پرواز،۱۳۷۹)، ص۳۱.

۳۵- احسان یارشاطر، داستان های ایران باستان مبتنی بر آثار اوستایی (تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب،۱۳۵۱).

۳۶- حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، ج۲.، ذیل ‹‹قربان».

۳۷- کتایون مزادپور، زرتشتیان (تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی،۱۳۸۲)، ص۱۰۶.

۳۸- همان، ص۱۰۷.

۳۹- همان، ص۱۰۵.

۴۰- بررسی دست نویس۲۹، ص۲۶۳.

۴۱- حسن زنده دل و دستیاران، آشنایی با استان های ایران، مجموعه راهنمای ایرانگردی (بی جا: کاروان جهانگردان و ایرانگردان،۱۳۷۹).

۴۲- امیر عطایی،آناهید، ‹‹بنیادهای عرفان ایرانی››، س۱، پیش شماره (تیر۱۳۸۲ )، ص۴۲.

۴۳- همانجا.

۴۴- فریبا غفاری، یعقوب لیث (تهران: موسسهٔ کتاب همراه،۱۳۸۲)، ص۱۳ و۱۴.

۴۵- آصفی، مبانی فلسفه، آشنایی با فلسفهٔ جهان از زمان های قدیم تا امروز (تهران: آگاه،۱۳۷۰)، ص۱۶۲.

۴۶- آناهید، ص۴۵.

۴۷- عطار درمنظومهٔ منطق الطیر خود این سفر عرفانی را با عنوان “هفت شهر عشق در قالب داستان سفر صد مرغ” که در نهایت به سی مرغ می رسند به شکل زیبایی توصیف کرده است.

۴۸- حامی، همان، ص۵۷.

۴۹- آناهید، ص۴۳.

۵۰- ورمازن، همانجا.

۵۱- آصفی، همان، ص۱۶۰

52- Cautopates- Cautes

۵۳- ورمازن، همان، ص۵۹.

۵۴- همانجا. با این تفسیر به نظر می رسد که تعدد زوجات و چند همسری بعد از آیین مهر ایجاد شده باشد.

۵۵- در آیین مهر به رییس پیران پیرِ پیران یا پدرِ پدران می گویند. (ادیان ایران، ص۲۸).

۵۶- آرتور کریستین سن، نخستین انسان و نخستین شهریار. ترجمهٔ ژاله آموزگار و احمد تفضلی.[بی جا]:[بی نا]،۱۳۶۴.

۵۷- رستم پور، همان، ص۱۳۴. البته روشن کردن شمع در کلیساها درمیان دو فرقهٔ کاتولیک و ارتدکس و نیز ارامنهٔ گریگوری رایج است و این رسم در میان پروتستان ها مرسوم نیست.

۵۸- فلسفهٔ زرتشت فرهنگ مهر، ص۱۹۳.

۵۹- حامی، همان، ص۹۶.

۶۰- مجید یکتایی، ‹‹میترایسم و سوشیانس مهر››، بررسی های تاریخی، س۵، ش:۶٬۹۱ ۹۸.

۶۱- رستم پور، همان، ص۱۴۱.

۶۲- آناهید، ص۴۲.

۶۳- هاشم رضی، ‹‹مهر و مهرگان در ایران››، اطلاعات، ( ۱۶مهر۱۳۸۲).

64- Ambrosius کاردینال میلانی.

۶۵- آناهید، ص۴۳.

۶۶- رستم پور، همان، ص۱۴۰

67- Abt

۶۸- آصفی، همان، ص۱۶۲.

۶۹- تقی زاده، همان، ص۵۰۶.

۷۰- آناهید، ص۴۴.

۷۱- احمد نوری زاده، تاریخ و فرهنگ ارمنستان از آغاز تا امروز (تهران: چشمه،۱۳۷۶)، ص۲۸۲.

۷۲- رسول ضیایی، ‹‹میلا د زرتشت و تاریخ ایران باستان››، پیمان، ش۳۰، (زمستان۱۳۸۳)، ص۹۶.

۷۳- همان، ص۲۶.

۷۴- نوری زاده، همان، ص۲۴۹ – ۲۸۵.

۷۵- در اساطیر ایرانی نیز همواره از آتش به منزلهٔ پسر اهورامزدا نام برده شده است.

۷۶- آصفی، همان، ص۱۵۸.

۷۷- رستم پور، همان، ص۵۳.

۷۸- پورداوود، آناهیتا، ص۱۲۳.

۷۹- رستم پور، همان، ص۹۸.

۸۰- بهار، ‹‹آیین مهر و روش باستانی ایرانی››، اطلاعات ( ۳مهر۱۳۸۱).

۸۱- آصفی، همان، ص۱۶۰.

۸۲- ورمازن، همان.

۸۳- نائومی هامفری، مدیتیشن یا طریقت باطنی، ترجمه رضا رحمانیان[بی جا]:[بی نا]،۱۳۶۹، ص۱۶۸.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۳۳
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید