فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۲۱

آنانیا شیراگاتسی

نویسنده : ترجمه:زهرا محمدرحیمی

زهرا محمدرحیمی


اشاره

زهرا محمدرحیمی در سال۱۳۴۹ در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در تهران به پایان برد. وی تحصیلات دانشگاهی را در رشته زبان و ادبیات ارمنی در دانشگاه آزاد اسلامی گذرانده و اولین فارغ التحصیل فارسی زبان این رشته بوده و در حال حاضر مترجم و مدرس در دانشگاه آزاد اسلامی است.

وی شرح حال و مقالات علمی نخبگان فرهنگ ارمنی (سدۀ پنجم ــــ دهم میلادی) را از کتاب «نام آوران فرهنگ ارمنی» که حاوی شرح حال پانزده چهره بارز فرهنگ و ادبیات ارمنی در آن دوره است با همکاری خانم لیدوش درآوانسیان یکی از همدوره های خود ترجمه کرده اند.

شخصیت هایی که شرح حال و آثار آنان به وسیله ایشان ترجمه شده عبارتند از:

مسرپ ماشتوتس، گوریون، آگاتانگغوس، قازار پارپتسی، پاوستوس بوزاند، یقیشه، آنانیا شیراگاتسی، مانوئل معمار، هوهانس در آسخاناگرتسی، توما آرتزرونی، موُسس خورناتسی(موسی خورنی)، قِوُند یِرتس، سِبِئوس، یِزنیک کوقباتسی(کلبی) و داوید آنهاخت.

از آثار دیگر ایشان، گردآوری مطالبی پیرامون تاریخچۀ ارمنیان تهران و مقاله ای دربارۀ وام واژه های زبان های ایرانی در زبان ارمنی است. در حال حاضر نیز با مساعدت استادان گروه زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه آزاد اسلامی مشغول تهیه و تدوین کتابی برای دانشجویان فارسی زبان دانشگاه هستند.آنانیا شیراگاتسی یکی از چهره های بارز فرهنگ ارمنی و ریاضیدانی است که به عنوان یکی از بنیان گذاران علوم پایه در ارمنستان شناخته می شود.

این دانشمند شهیر ابتدای سدۀ هفتم در استان باستانی شیراک از توابع منطقه آنی متولد شد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در مدرسۀ دینی همان منطقه به منظور فراگیری تحصیلات عالیه به ارمنستان غربی که در آن زمان تحت تسلط بیزانس بود، سفر کرد. او می گفت: «علاقه ای وافر به ریاضی داشتم و آن را مادر تمامی علوم می دانستم به عقیدۀ من بدون اعداد هیچ علمی پایه نمی گیرد.»

شیراگاتسی مدتی طولانی به منظور یافتن معلمی مسلط به ریاضی در ارمنستان غربی جستجو کرد، اما متخصص مورد نظر خویش را نیافت. لاجرم به همین منظور راهی قسطنطنیه شد. در بین مسیر به راهنمایی افرادی آگاه، مقصد خویش را تغییر داد و به ترابیزون نزد دیوکیگوس عالم مشهور یونانی رفت.مدرسه دیوکیگوس در آسیای غربی از شهرت به سزایی برخوردار بود و شاگردان متعددی از نقاط مختلف جهان به منظور فراگیری علوم مختلف در آنجا گردآمده بودند. براساس گفته های شیراگاتسی حتی فرزندان درباریان بیزانس نیز تحصیلات عالیه خویش را در آنجا کسب می کردند.

این جوان دانش دوست ارمنی مورد استقبال دیوکیگوس قرار گرفت. شیراگاتسی می نویسد: «و او مرا مانند فرزند خویش دوست داشت و با علاقه ای فراوان با من کار می کرد تا جایی که حسادت همکلاسانم، همان فرزندان درباریان نسبت به من برانگیخته می شد.»

همچنین از سخنان شیراگاتسی چنین به نظر می رسد که دیوکیگوس کتابخانه ای عظیم داشته است. «هر نوع کتابی نزد او موجود بود، کتاب های معروف، ِسرّی، خارجی (مربوط به شرک)، علمی، تاریخی، پزشکی، سالنامه و غیره . دیگر چه بگویم کتابی نبود که طلب کنی و او نداشته باشد… وقتی اراده می کرد کتاب های یونانی را ترجمه کند به هیچ عنوان مانند دیگر مترجمان تردید نداشت بلکه آنها را چنان به ارمنی می خواند که گویی این کتاب ها به ارمنی نوشته شده بودند» از این سخن چنین برمی آید که دیوکیگوس به زبان ارمنی کاملاً مسلط بوده است.دورۀ تحصیلات شیراگاتسی نزد دیوکیگوس هشت سال به طول انجامید. در این مدت او به ریاضی، کیهان شناسی و علوم دقیقه دیگر کاملاً مسلط شد و با توشه ای عظیم از علوم مختلف به شیراک، زادگاه خویش بازگشت. او در آنجا مدرسه ای افتتاح کرد و دانش خویش را به شاگردان متعددی انتقال داد.شیراگاتسی در کنار کارهای آموزشی خویش به فعالیت های علمی پرداخت و در زمینه های علوم طبیعی، نجوم، ریاضی، گاهنگاری و نقشه شناسی جزوات تحقیقاتی متعددی را تدوین کرد.

افسانه ای مردمی حاکی از آن است که شیراگاتسی به سبب رهایی از آزار و تضییقات موجود از وطن می گریزد و نزد پادشاه ونیز پناه می گیرد. او که در ونیز به خدمت پادشاه آنجا درآمده بود با انجام فعالیت های اکتشافی موفق به کشف طلا از آب می شود. پادشاه به جهت حفظ این اسرار قصد جان او را می کند اما شیراگاتسی متعهد می شود که این راز را نزد خود پنهان دارد، فقط از پادشاه تقاضا می کند که بر روی سکه های طلا، چهرۀ شیراگاتسی را حک نماید و در پی تأیید این افسانه می گویند، سکه ای از طلا یافت شده است که در یک سمت چهرۀ شاه و در سمت دیگر آن چهرۀ شیراگاتسی حک شده است.

تاریخ دقیق فوت او مشخص نیست. شیراگاتسی در کتاب تاریخ خود مطالبی راجع به حمله خزرها به ارمنستان در سال ۶۸۵ نوشته است . بنابر اطلاعات موجود در آن، شیراگاتسی در آن زمان فردی مسن بوده است و احتمالاً در دهۀ ۸۰ سدۀ هفتم در گذشته است.یکی از آثار بی همتای شیراگاتسی کتاب درسی ریاضی است که از دو بخش جداول و مسائل تشکیل شده است.اولین گروه جداول ریاضی، عمل جمع است که «استقبال» نامیده می شود (اضافه کردن یک عدد به عدد دیگر) این بخش به تمرینات ابتدایی معروف است که احتمالاً اولین درس ریاضی بوده است. بنابر رسم رایج در کتاب های قدیمی، در کتاب ریاضی شیراگاتسی نیز نشانه های عددی با حروف ارمنی نوشته شده اند.

حروف الفبای ارمنی



و برای نمایش اعداد بزرگ تر از اصطلاحی به نام بیور استفاده می کردند و بر روی اعداد مورد نظر علامت (۸) را می گذاشتند که آن عدد را ده هزار بار بزرگ تر نمایش می داد. مثلاً اگر Ճ برابر با ۱۰۰ است با گذاردن این علامت بر روی آن Ճ برابر با یک میلیون می شود.

همچنین از علامت خاصی برای کوچک کردن استفاده می کردند و علامتی مانند C لاتین برای نشانۀ نصف به کار می رفت. گروه دوم جداول کتب درسی ریاضی شیراگاتسی، جداول تفریق هستند که «تفریق گذاری» نامیده شده اند (به معنای کم کردن یک عدد از عدد دیگر).

جالب توجه است که ابتدا عدد کوچک تر و سپس عدد بزرگ تر را می نوشتند. مبحث عمل تفریق، «فوق تمرین» نامیده شده است که احتمالاً دومین درس ریاضی بوده است.

وسیع ترین بخش جداول ریاضی جداول حاصلضرب هستند که ۱۳۳۲ مضرب دارند. پس از آن گروه چهارم است که «شش هزاره» نامیده شده است ، این جداول عملیاتی برعکس جداول ضرب هستند و برای عمل تقسیم به کار رفته اند.

طریقه نگاشته شدن این جداول به ترتیبی است که عدد شش هزار به ترتیب بر ارزش عددی تمامی حروف ارمنی از یک تا سی و شش تقسیم می شود. ادامۀ این جداول شش هزاره ردیف اعداد زوج و فرد است که در راستای افقی، تصاعد عددی ریاضی را ایجاد می نماید و در راستای عمودی، تصاعد هندسی را می سازد.

دیگر بخش وسیع این کتاب درسی ، بخش مسائل است که حاوی ۲۴ مسئله با موضوع حوادث واقعی ارمنستان درسده های پنجم و ششم است.

این مسائل اطلاعات ارزشمندی راجع به جنبش های آزادیخواهانۀ ملت ارمنی، روابط تجاری، زندگی سربازان، اسارت، صیادی و غیره را دربرمی گیرد.

ادامۀ مسائل فوق الذکر از شش مسئله تحت عنوان تفریحات و شادمانی تشکیل شده است. این مسائل را بر حسب عادت عمدتاً به هنگام مجالس و شادمانی ها و همچنین به هنگام مسابقات به صورت پرسش و پاسخ مطرح کرده اند.

نظریۀ آکادمیسین موشخِلیش ویلو و پروفسور یوشگویچ مرگلیان عضو وابستۀ آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی و نیز نظریات ریاضیدانان مشهور دیگر اتحاد جماهیر شوروی دربارۀ کتاب درسی شیراگاتسی کاملاً به جا است.

این نظریات در کتاب تاریخ ریاضیات میهنی گرد آمده است. در این کتاب نظریه زیر به چشم می خورد: «کتاب ریاضی شیراگاتسی یکی از کهن ترین کتاب هایی است که در دست داریم و شامل عملیات ریاضی است.»

ریاضیدان مشهور هـ.یا. دِبمان نوشته است: «در بین مردم اتحاد جماهیر شوروی، ارمنیان اولین جایگاه را در علم ریاضی و خدمت به این علم دارا هستند.»

عالم عالی مقام سدۀ هفتم آنانیا شیراگاتسی در بین ارمنیان پا به عرصه نهاد و کارهای متعددی از او به عصر معاصر رسیده است.

به عنوان مثال ملت آقوان (آلان های قفقاز) یکی از همسایگان ارمنستان بوده است که مطالب گاهنگاری و اطلاعات راجع به تقویم مختص آنان فقط نزد شیراگاتسی محفوظ مانده است.

همچنین دربارۀ تقویم کهن ارمنی یعنی دوران پیش از مسیحیت نیز مطالب ارزشمندی در مجموعۀ «تقویم کپی» شیراگاتسی ذکر شده است. از این اطلاعات چنین برمی آید که به موازات مناسبت های مذهبی که بر اساس ماه های قمری تغییر می کند مناسبت های سیاسی وجود دارند که جایگاه تقویمی آنها ثابت است.

در یک دستنوشتۀ قدیمی از این اثر، ماه های رومی با ماه های ارمنی تطبیق داده شده اند که اولین ماه ارمنی مطابق با ماه مارس رومی است.

بر این اساس می توان فهمید که نو شدن سال ارمنی در زمان پرستش خدایان باستان در ۲۱ مارس یعنی آغاز بهار بوده است.

اسامی ماه های ارمنی که در قرون وسطی در ارمنستان به کار می رفتند از همان دوران به جا مانده است.

بر این اساس ماه های ارمنی ۱۳ ماه بوده است که ۱۲ ماه ۳۰ روز و یک ماه آخر ۵ روز داشت.

در تقویم ارمنی پیش از مسیحیت هر یک از ایام نیز دارای نام بوده اند. این نام ها هر کدام به یکی از ایزدان ارمنی باستان یا مکان های مقدس اختصاص داشته است. ایزدان (آرامازد، واهاگن، آناهید و غیره) و مکان ها (کوه ماسیس، کوه نبات­، کوه آراگاتز و غیره.)

همچنین ساعات روز نیز دارای نام بودند که در «تقویم کپی» اسامی ۲۴ ساعت روز و شب ذکر شده است.

شیراگاتسی به منظور قابل درک نمودن کارهای تقویمی خود، جداول و مجموعه هایی تنظیم کرده است که به میزان قابل ملاحظه ای انجام محاسبات بغرنج تقویمی را آسان می کند.

این منحنی ها و جداول نه تنها فاکتورهای تقویمی ارمنی، بلکه نظام تقویمی عبری ، رومی، آسوری، ایرانی و مصری را نیز دربر می گیرند.

او همچنین منحنی ها و جداول در ارتباط با اعیاد مهم مسیحی و مناسبت های مذهبی دارد.

در بین جداول، مخصوصاً مجموعۀ اندازه گیری سایه ها جالب توجه اند که درآنها طول سایه در یک ساعت معین از یک روز مشخص و در یک فصل معین سال در ارمنستان ذکر شده است. به کارگیری ساعت های خورشیدی منقوش بر بناهای تاریخی که در بسیاری از نقاط ارمنستان به جا مانده اند، فقط با استفاده از جداول مقیاس سایۀ شیراگاتسی امکان پذیر بوده است.

همچنین جداول تحولات دوره ای کرۀ ماه که توسط شیراگاتسی تنظیم شده اند، نیز جنبۀ تقویمی دارند، زیرا به کمک آنها تعیین روز، ساعت و دقیقه، همچنین نو شدن و کامل شدن ماه امکان پذیر می گردد.

در حقیقت اصل جداول شیراگاتسی، جداول مشهور به مِتون هستند. ملقب به (حروف طلایی) اما شیراگاتسی از مِتون کلیشه برداری نکرده است، بلکه جداول او را براساس زمان محلی تغییر داده است.

شیراگاتسی در پیشگفتار جداول مذکور این قضیه را یادآور می شود. «اینک من آنانیا شیراگاتسی با دقت تمام روزهای حرکت ماه را در فصول سال بررسی کردم.» از سخنان وی می توان چنین نتیجه گرفت که او برای چنین محاسباتی شاید رصدخانه ای در اختیار داشته است.

آثار تقویمی و نجومی شیراگاتسی از نظر بررسی و تحقیق علوم نجوم و تقویم نگاری دارای ارزش مأخذ هستند.

شیراگاتسی در مبحث فضا نیز تحقیقاتی انجام داده و مطالب مختلفی در این زمینه مطرح کرده است.

ضروری است بر چند مسئله ای که این دانشمند ارمنی در خصوص مسائل طبیعی و فلسفی بیان کرده است تأکید نماییم.

او به پیروی از فلاسفۀ پیشرو دوران کهن بر این عقیده بود که زمین و هر آنچه در او است از چهار عنصر آب، خاک، هوا و آتش ساخته شده اند.

بر این اساس انسان، گیاهان، درختان، حیوانات، میوه ها و بسیاری چیزهای دیگر از ترکیب این چهار عنصر پدید آمده اند. او تحول و تغییر دایمی را جزو لاینفک طبیعت می داند که تمامی موجودات تحت تأثیر آن قرار دارند.

طبق نظریه او در هر لحظه موجودی از بین می رود و موجودی دیگر پدید می آید. او در این رابطه می نویسد: «فنا و نیستی قانون طبیعت است که برای ادامۀ حیات لازم و ضروری است.» به عقیدۀ او عناصر از بین نمی روند بلکه از یک حالت به حالتی دیگر تحول می یابند.

نظریه او راجع به خلقت جهان جالب توجه است.

بشر جستجوگر از دیرباز سعی داشت شکل زمین را تجسم کند. دانشمندان در زمان های مختلف نظریاتی در این باره ارائه کرده اند.

شیراگاتسی نیز با توضیحات ویژۀ خویش به این نظریه پرداخته است: «به نظر من زمین مانند زردۀ کروی تخم مرغ است که پیرامون آن را سفیده و پوسته از چهار طرف احاطه می کند. به همین ترتیب زمین در وسط و پیرامون آن را هوا از چهارسو احاطه کرده است.» با وجود نظریات مخالف فراوان او نظریه خود را بدون ترس از عواقب آن در اثر آشخاراتسویتس بیان کرده است.

از جملۀ مخالفان، می توان به نظریات طرفداران موجود در کتاب مقدس که زمین را مسطح می دانستند، اشاره کرد. باید اذعان نمود که در فضای خفقان قرون وسطی بیان چنین نظریه ای متضاد با نظریات دینی مستلزم شجاعتی عظیم بوده است.

آنان دانشمندان مخالف را به عنوان مرتد متهم می کردند و از این رو قطع دست ها، فلج نمودن پاها و داغ گذاشتن بر پیشانی آنان رایج بود.

شیراگاتسی در اثبات نظریه کرویت زمین دنباله رو نظریه بطلمیوس است. پس از پذیرش کرویت زمین این سؤال مطرح می شود که چه گونه کرۀ زمین با تمامی عظمتش در فضا معلق مانده و سقوط نمی کند.

(نظریه بطلمیوس نظریه زمین محوری است نه خورشید محوری.)

برخی بر این باور بودند که کره زمین بر دوش سه فیل قدرتمند یا سه گاو یا سه تمساح قرار دارد. بر اساس نظریه کتاب مقدس زمین روی دریا و دریا روی ستون ها استوار است.

شیراگاتسی بسیار ظریف و با طرح یک سؤال نظریه کتاب مقدس را نفی می کند: «آیا دریاها می توانند چنین جسم سنگینی را نگهدارند و از غرق شدن آن جلوگیری کنند.» و این سؤال را با توضیح دقیقی چنین پاسخ می دهد «دو نیرو، یکی وزن کره زمین از بالا و دیگری وزش بادهای قدرتمند از پایین تعادل لازم را سبب می شوند. کره زمین به جهت وزن سنگینش تمایل به سقوط دارد، اما بادها با شدت جریان خود سعی در بالا بردن آن دارند.»

به همین دلیل تعادل برقرار می شود، به ترتیبی که کره زمین سقوط نمی کند و بالاتر نیز نمی رود. البته همان طور که می دانیم این فرضیه صحیح نیست. اما پیش از نیوتن در میان نظریات دیگر منطقی ترین به شمار می رفت که به وسیلۀ عده ای از دانشمندان اروپایی قرون وسطی نیز دفاع شد. این نظریه در علم به نام «نظریه طوفان ها» شهرت دارد.

شیراگاتسی در مبحث کیهان شناسی خود، سرفصلی مجزا دربارۀ راه شیری مطرح کرده است و در این ارتباط چندین افسانۀ قدیمی شایع را ذکر نموده است.

او می نویسد: «برخی گفته اند راه شیری، شیری است که از پستان الهۀ هِرا ریخته و در آسمان منتشر شده است و تلائلؤ می کند.

به عقیده برخی دیگر آن راه متعلق به ایزد گِرون است که توسط آن، گله اش را هدایت می کرده است.»

او همچنین افسانۀ ارمنی مربوط به راه شیری را ذکر نموده است، بدین قرار که می گویند ایزد واهاگن در یک زمستان سرد به شام رفته و خرمن بارشام خدای آسوریک را درویده و با خود آورده است. در راه بازگشت مقداری از خرمن در آسمان ریخته که به همین دلیل راه شیری به نام راه «کاه دزد» معروف است.

شیراگاتسی با نقد این افسانه و تأسی به عقاید دانشمندان عهد کهن می گوید: «راه شیری جز تودۀ متراکمی از ستارگان کم نور نیست.»

شیراگاتسی همچنین نظریه نور داشتن ماه را نفی می کند. بنابر عقیده او نور خورشید از آفتاب و نور ماه از خورشید است که تحولات و تغییرات ماه به انعکاس همین نور مربوط است. براساس نظریه او خورشید در کمربند پنجم آسمان و ماه در کمربند چهارم آسمان قرار گرفته است و چون این دو با سرعتی متفاوت به دور زمین می چرخند، گاهی به هم نزدیک و گاهی از هم دور می شوند، به همین جهت هنگامی که خورشید به ماه نزدیک می شود، سطح روشن ماه شروع به کوچک شدن می کند و پس از دورشدن دوباره بزرگ می شود.

شیراگاتسی همچنین جزر و مد دریاها و اقیانوس ها را به تغییرات و تحولات ماه مرتبط می داند. «به هنگام قرص ماه، آب دریاها بالا می آید و در هنگام هلال شدن ماه، آب آنها فروکش می کند.» او به تفضیل راجع به خسوف و کسوف توضیح داده است و بر خلاف نظریات بی اساس برخی ستاره شناسان (اهل کالده آ) که خسوف و کسوف را به حرکات یک اژدهای آسمانی مرتبط می دانستند و می گفتند این اژدها با دم خود سطح خورشید یا ماه را می پوشاند و گرفتگی ایجاد می کند. او می گوید که : «خسوف زمانی ایجاد می شود که خورشید در مسیر چرخش خود در نیمکرۀ شمالی قرار می گیرد و ماه در نیمکره جنوبی و کره زمین بین آنها واقع می شود و مانع رسیدن نور خورشید به ماه می گردد. در صورتی که وقتی ماه بین زمین و خورشید قرار می گیرد و مانع رسیدن نور خورشید به زمین می گردد، کسوف حادث می شود.»

شیراگاتسی به بزرگی خورشید نسبت به زمین واقف بوده است و این مسئله را به گونه ای واضح در آثار خود متذکر شده است که خورشید بسیار بزرگ تر از زمین است، اما به دلیل دور بودن از زمین کوچک به نظر می رسد.

شیراگاتسی مسائل علوم دقیقه را مورد بررسی قرار داده است . او همچنین راجع به فاصلۀ قرار گرفتن اجرام نورانی آسمان از زمین و حرکات آنها و چگونگی ایجاد برف و باران مطالبی را مطرح کرده است. برخورد شیراگاتسی نسبت به مطالبی که پیشگویان کالده آ بیان کرده اند، شدیداً انتقادآمیز بوده است. زیرا به عقیدۀ آنان سرنوشت انسان به وسیلۀ ستارگان از پیش تعیین می شود. بر این اساس خیر و شر، خوبی و بدی، خوشبختی و بدبختی، سعادت و شقاوت، فقیر یا ثروتمند، ارباب یا رعیت بودن انسان را به حرکات ستارگان به هنگام تولد نوزاد ربط می دادند.

شیراگاتسی تمامی این افکار را هذیان تلقی می کند و عاملان آنها را جادوگر می نامد. به گفتۀ او اگر عقاید مذکور صحت داشته باشند، پس تلاش رعیت به منظور بهتر زندگی کردن بی فایده است.مگر نه اینکه بدبختی افراد امری مطلق است و برخی افراد از بدو تولد، شر به دنیا آمده اند پس ملامت این شر و بدی غیر منطقی است ، زیرا که او به هنگام تولد، این چنین آفریده شده است و خود در این معصیت نقشی ندارد.

اگر خوبی و بدی هر انسان از پیش تعیین شده و با او آفریده شده است، پس قانون و دادگاه در جامعه چه نقشی و لزومی دارند، زیرا انسان نمی تواند برخلاف خواست و اراده پروردگار عمل کند و در انتها او برای اثبات گفتارش عدل پروردگار را زیر سؤال می برد که چه گونه ممکن است خدا شر و بدی را با فردی بیافریند، که در آن صورت خدا خودش شرور است.

از نظر شیراگاتسی علم برتر از هر چیز است و آنچه در تضاد با علم باشد مردود و غیر قابل قبول است. به همین جهت در حالی که او به گفتۀ خودش، در نگارش کارهای علمی خود از آثار دانشمندان عالی رتبه به عنوان منبع استفاده کرده است، اما مسائل علمی و هیپوتزهای پیشنهادی وی در اروپای غربی قرون وسطی موضوع علمی مورد بحث روز قرار می گیرد.

عکس العمل شیراگاتسی در برابر نظریات روحانیون کلیسا مسالمت آمیز بوده و سعی نموده تا حد امکان مطالب علمی را با کتاب مقدس مطابقت دهد، اما آن چنان که از سراسر آثار او مشهود است، شیراگاتسی ناخواسته ارجحیت را به علم داده است.

یکی از آثار ارزشمند شیراگاتسی، آشخاراتسویتس نام دارد که به دو شکل کامل و گزیده به چاپ رسیده است.

او در مقدمۀ این اثر توضیح داده است که «اطلاعات علمی راجع به چگونگی سرزمین ها در کتاب مذهبی کامل نیست .» بنابراین چاره ای جز استناد به کتاب های برخی دانشمندان بت پرست نبوده است.

همچنین در این مقدمه متذکر شده است که در تحقیق و بررسی مباحث کرۀ زمین، مدارها، نصف النهارها، نقشه ها و دیگر جزئیات مربوط به نقشه آن از مطالب بطلمیوس بهره گرفته است. زیرا «افراد او دنیا را از دریای ناشناخته تا اسپانیا با همۀ جزئیات اندازه گرفته و ترسیم کرده اند». بر اساس تحقیقات منبع شناسی مشخص شده است که شیراگاتسی علاوه بر اثر بطلمیوس، از آثار دانشمندان دیگر مانند: پاپوس اهل اسکندریه و کنستانتین اهل آندیوک استفاده کرده است.

آشخاراتسویتس متشکل است از توضیحات فراوانی راجع به سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا که نویسنده نه تنها تقسیمات سیاسی ـــــ اداری ، بلکه شرایط اقلیمی و ترکیب قومی کشورهای این سه قاره را مورد توجه قرار داده است و توصیف نموده است. به همین جهت این کتاب ارزشمند منبع و مأخذ ارزشمندی برای تنظیم اطلس قوم شناسی به شمار می رود.شیراگاتسی در توصیفات خویش، شبکه های آبیاری و نقش مهم این سیستم در زندگی ملت های شرق را مورد توجه قرار داده است و به دنبال آن با چنان دقت و ظرافتی جزئیات و مختصات رودخانه ها و کوهستان های ارمنستان را ارائه کرده است که براساس آن به راحتی می توان نقشۀ مجموعه رودخانه های ارمنستان قدیم را ترسیم نمود.

در این اثر، دوازده کشور اروپایی(ایتالیا، بریتانیا، آلمان، الماتیا، اسپانیا، سیسیل، تراکیا، مقدونیه و ….)، هشت کشور آفریقایی و بیست کشور شرقی توصیف شده اند.همچنین توصیف پانزده استان ارمنستان از بخش های ارزشمند آشخاراتسویتس به شمار می رود که تقسیمات کشوری ارمنستان در زمان حکومت آرشاکونی (اشکانی ارمنی) را به نمایش می گذارد.در اینجا نه تنها مرزهای جغرافیایی، بلکه رودخانه های اصلی، کوه ها، منابع معدنی و گیاهان هر یک از استان ها به صورت مجزا معرفی شده اند.در ادامۀ آشخاراتسویتس، مبحثی دیگر تحت عنوان «مقوناچاپک» وجود دارد که در آن شاهراه های مهم تجاری عبوری از ارمنستان و مراکز تجاری سودآور حادث در آنها به همراه ذکر فاصلۀ این مراکز نسبت به یکدیگر معرفی شده اند.

پس از مقوناچاپک، مبحث هندسه نجومی قرار دارد که فاصله زمین تا ماه و خورشید و دیگر سیارات با مقیاس های اسب رأسی (آسپاریزی) در آن آورده شده است. این مقیاس ها با مقیاس های متریک کنونی متفاوت هستند که ذکر آنها بیانگر محدودۀ کنجکاوی علمی این نویسندۀ ارمنی است.آثار دیگر شیراگاتسی در زمینۀ میزان و اندازه، تئوری فصل ها، سنگ های قیمتی، و تاریخ عمومی است که برای مطالعه و آشنایی با تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و زندگی سیاسی ارمنستان قدیم منابع مهمی هستند.

شیراگاتسی تنها کسی نیست که در جامعۀ قدیم ارمنی به مطالعۀ علوم طبیعی پرداخته است، بلکه با توجه به مقدمۀ جداول ریاضی او در می یابیم که از یک کتاب حجیم ریاضی نوشته شده قدیمی به عنوان منبع استفاده کرده است.پیش از نارگاتسی، کتاب شش روزه واسیل قیصریه ای، کتاب اپی فان قبرسی دربارۀ سنگ های قیمتی، تحقیق گریگور نیوسی تحت عنوان دربارۀ ساختار انسان که به مسائل زیست شناسی اختصاص دارد، کتاب دربارۀ جهان ارسطوی دروغین و بسیاری کتاب های دیگر به زبان ارمنی ترجمه شده بودند که شیراگاتسی به نوبۀ خود همۀ اینها را مورد استفاده قرار داده است.

در عین حال در کتاب تکذیب فرقه ها تألیف یزنیگ کقباتسی، مسائلی در رابطه با علوم طبیعی مورد بحث قرار گرفته است.

مسائل طبیعی ـــــ فلسفی در کتاب تفسیر اثر یقیشه و نیز حدود فلسفه به قلم داویت آن­هاقت بررسی شده اند.اما باید در نظر داشت که در کتاب های مورد بحث، مسائل طبیعی در ارتباط تنگاتنگ با دیدگاه های فلسفی مطرح شده اند و شیراگاتسی تحقیقاً اولین مؤلف ارمنی است که مسائل علوم طبیعی را از فلسفه تفکیک نمود.

آثار آنانیا شیراگاتسی تأثیر عمیقی بر تفکر علمی ارمنی در قرون وسطی نهاد و همچنین تأثیر به سزایی بر کتاب های تألیف شده در این دوران، خاصه در پهنۀ علوم طبیعی به جا گذاشته است.

به سختی می توان مؤلفی را یافت که به علوم طبیعی پرداخته، اما آثار شیراگاتسی را مورد مطالعه قرار نداده باشد.

مقاله های فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۲۱
Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

فصلنامه های فرهنگی پیمان

سبد خرید