فصلنامه فرهنگی پیمان شماره ۷ و ۸
آلبانیای قفقاز از دیدگاه مولفان عهده باستان و اوایل سده های میانه
نویسنده: ماریا آیوازیان (ترزیان)
آلبانیا که از مناطق مهم تاریخی- جغرافیایی قفقاز است، در آثار مؤلفان باستان معرفی شده است. از آگهی های مورخان و جغرافی نگاران عهد باستان و اوایل سده های میانه به روشنی می توان دریافت که آلبانیای قفقاز دولتی بالنسبه مستقل در حاشیۀ غربی دریای مازندران بوده که قلمرو آن تا کوه های قفقاز ورود کورا (کوروش) امتداد داشته است. اقوام مختلفی از روزگاران کهن در این سرزمین به سر برده اند. این اقوام از اقوام همسایه ساکن در اراضی ارمنستان، ایبری (گرجستان) و سرمتای (سرزمین اقوام آریایی سرمت) جدا بوده اند. در سده های سوم و چهارم میلادی آلبانیا تابعیت دولت ایران ساسانی را گردن نهاد. در سدۀ پنجم میلادی سه مرزبانی دولت ساسانی با نام های ارمن (ارمنیا=ارمنستان)، وُرجان (گرجان=گرجستان=ایبری) و ران (اران=آلبانیا) پدید آمد. دو بخش از ارمنستان بزرگ-اوتیک Utik و آرتساخArtsakh (قراباغ)- که در کرانه راست رود کورا واقع شده بودند، به تابعیت مرزبانی آلبانیا در آمدند. بنا به نوشتۀ مورخان ارمنی سدۀ پنجم میلادی، آلبانیا در فاصله سده های پنجم تا هفتم میلادی به تقریب همان اراضی عهد باستان را در برمی گرفت. موسی کاقان کاتواتسی مولف «تاریخ آغوانک=آلبانیا» که در سدۀ دهم میلادی می زیسته، حدود مرز آلبانیا را از ارس تا در بند نوشته است.
***
نام «آلبانیا» و «آلبان ها» نخستین بار در آثار مؤلفان اواخر سده چهارم و سده سوم پیش از میلاد آمده است. چنین به نظر می رسد که آلبان ها قومی شناخته شده بوده اند. بنا به نوشته فلاویوس و آریان، آلبان ها به سال ۳۳۰ پیش از میلاد در سپاه داریوش سوم آخرین شاهنشاه هخامنشی به هنگام پیکار گوگمل شرکت داشتند. آریان ضمن شرحی پیرامون سپاه چند قومی داریوش سوم می نویسد: «اتروپات (اثورپات) فرماندهی سپاه ماد را بر عهده داشت. کادوس ها، آلبان ها و ساکسینی ها Sacesinians (اهالی سکاسنا) جز سپاه ماد بودند»[۱]. وی در بخش دیگری از همین کتاب اشاره می کند که «در جناج راست سپاهیانی از دشت سوریه[۲] و میان رودان (بین النهرین) و نیز مادها و پشت سر آنان پارت ها و سکاها، سپس تپوران و هیرکانیان و بعد از آنها آلبان ها و ساکسینی ها صف آرایی کرده بودند. گروه های اخیر نزدیک قلب سپاه و همراه داریوش شاه بودند».[۳]
نیک می بود اگر از شمار لشکریان آلبانیایی سپاه داریوش در پیکار گوگمل آگاه می شدیم. متأسفانه آریان هیچ رقمی در این باره ارائه نکرده است.
از نوشتۀ آریان می توان دریافت که یونانیان دستکم در ثلث سوم سده چهارم پیش از میلاد از وجود آلبان ها آگاه بوده اند. این مطلب را از نوشتۀ اریستوبولوسAristobulus که در لشکر کشی اسکندر مقدونی شرکت داشته و اثر خود را حدود سال های ۸۰۰ سدۀ سوم پیش از میلاد به رشته تحریر کشیده است نیز می توان دریافت. متأسفانه از نوشته های اریستوبولوس تاکنون تاریخ این لشکر کشی به نظر اهل تحقیق نرسیده است. تنها از نوشته استرابو می توان پی برد که اریستوبولوس از وجود آلبان ها آگاه بوده است[۴]. نوشتۀ استرابو به ما امکان می دهد دریابیم که دستکم دو تن از مولفان سده سوم پیش از میلاد یعنی اِراتوستنEratosthenes و پاتروکلسPatrocles از وجود آلبان ها آگاه بوده اند. استرابو در یکی از بخش های مربوط به شرح دریای کاسپیان (خزر) چنین می نویسد: «طبق نوشته اراتوستن محیط این دریا را یونانیان می شناختند و می دانستند که ۵۴۰۰ اِستاد[۵] از سواحل آن از سرزمین آلبان ها و کادوس ها و ۴۸۰۰۰ استاد آن از اراضی اناریاک ها Anariaci، مردها و هیرکانیان می گذرد تا به مصب رود اوکسوس Oxus (آمودریا) می رسد».[۶]پلینیوس ارشد[۷] نیز با اتکا به اراتوستن ضمن شرح حدود دریای خزر می نویسد: «از جنوب غرب در طول ساحل کادوسیا و آلبانیا، ۵۳۰۰ اِستاد (۷۲۵۵ میل) و از آنجا در طول سرزمین آتیاک ها، اَمَرب ها و هیرکانیان تا مصب رود زونوس Zonus، ۴۹۰۰ استاد (۶۰۰ میل)…».[۸] نزدیکی نوشتۀ استرابو وپلینیوس ارشد مؤید نظر اراتوستن و آگاهی او پیرامون آلبان ها (بنا به نوشته استرابو) و آلبانیا (بنا به نوشته پلینیوس) بوده است.اراتوستن می دانسته که آلبان ها در کرانه دریای خزر و در مناطق شمال کادوسیا می زیسته اند.
هکاتیوس میلتیHekátios Milesios (سده های ششم و پنجم پیش از میلاد) هرودوت (سده پنجم پیش از میلاد) کتزیاس و کزنفون (سده های پنجم و چهارم پیش از میلاد) ضمن شرح سرزمین دولت هخامنشی، از وجود آلبانیا به عنوان بخشی از آن خبر داده اند. ولی در کتیبه های سده های ششم تا چهارم پیش از میلاد شاهان هخامنشی و نیز در کتاب مقدس (عهد عتیق) از آلبانیا سخن نرفته است. از این نکته می توان دریافت که در روزگاران یاد شده آلبانیا سرزمینی بود که در آن اقوام متعددی سکنی داشتند. هرودوت به این مسئله اشاره کرده و نوشته است که «در طرف غربی این دریا (دریای خزر) کوه های قفقاز واقع است که بلندترین و درازترین رشته ها است و مسکن طوایف متعددی است و بیشتر سکنه آن حدود، وحشی و جنگل نشین هستند»[۹] وی منطقه کلخیس (کلخید) و نواحی محل سکونت اقوام همسایه را در قفقاز حد نهایی سرزمین دولت هخامنشی دانسته و متذکر شده است که «شمال این منطقه جزو قلمرو پارس نیست».[۱۰] از این نوشته می توان دریافت که منطقه آلبانیای قفقاز دستکم از عهد داریوش اول (اواخر سده ششم پیش از میلاد) تابع دولت هخامنشی بوده است.
از نوشته های مورخان باستان چنین بر می آید که کاسپیان و اوتیان در شمال سرزمین آلبانیا و کادوسان در جنوب این سرزمین سکنی داشتند. گمان می رود مسیر سفلای رود کورا مرز آلبانیا و همسایگان جنوبی آن بوده است[۱۱]. آریان ساکسینا (سکاسنا) را که در مآخذ ارمنی به صورت شکاشنا آمده، بخشی از آلبانیا دانسته است[۱۲]. سکاسنا که احتمالاً با نام سکاها مرتبط است در ساحل راست رود کورا واقع شده بود. استرابو در این باره می نویسد: «(سکاها) بهترین اراضی ارمینیا را در اخیتار گرفتند و نام خود را بر آن نهادند و آن را سکاسنا نامیدند».[۱۳]
تحقیقات باستان شناسی و پژوهش های مربوط به سکه شناسی موید آن است که تأسیس دولت آلبانیای قفقاز اواخر سده چهارم و اوایل سده سوم پیش از میلاد بوده است[۱۴]. ولی گروهی از محققان این نظریه را با تردید تلقی می کنند و برآنند که دولت آلبانیا صورتی مستقل نداشته، بلکه تابع دولت هخامنشی بوده است[۱۵].
از نوشته استرابو چنین برمی آید که تا زمان او دولتی واحد در آلبانیا وجود نداشته و تنها در عهد او دولت واحد آلبانیا تأسیس گردیده است.استرابو در بخش مربوط به آلبانیای قفقاز می نویسد: «اکنون بر همه (آلبان ها) یک دولت فرمان می راند. پیش از آن هر قبیله زبان خاص و فرمانروای ویژه خود را داشت. شمار زبان های آنان به ۲۶ می رسید. در نتیجه رابطه ای میان آن ها وجود نداشت».[۱۶]
از نوشته استرابو می توان دریافت که اتحاد ۲۶ قبیله ساکن آلبانیای قفقاز حدود سال های ۶۵-۶۴ پیش از میلاد و زمان لشکر کشیپومپه[۱۷] یا اندکی پیش از آن صورت گرفته بود.
با لشکرکشی پومپه به شرق، مورخان و جغرافی نگاران یونان و روم پیرامون سرزمین هایی که سپاهیان رومی بدان ها دست یافته بودند، اطلاعات وسیعی کسب کردند. چنان که در نوشته های مورخان آمده است لشکریان پومپه به آلبانیا رفتند و با گذر از آن تا دریای خزر رسیدند و از آنجا به جنوب رود ارس دست یافتند و پس آنگاه بازگشتند. این رویداد مربوط به دوران فرمانروایی فرهاد چهارم پادشاه اشکانی بوده است[۱۸]. پلوتارخ از دستیابی لژیونرهای رومی به کرانه دریای خزر از طریق آلبانیا خبر داده است[۱۹]. بنا به نوشته استرابو، تئوفانس میلتی در جریان لشکر کشی رومیان به آلبانیا حضور داشت[۲۰]. پس از این لشکرکشی رومیان در آسیای صغیر مستقر شدند و با دولت های پارت، آلبانیا، ایبری (گرجستان) و ارمنستان رابطه برقرار کردند. در سال ۳۴ پیش از میلاد یکی از سرداران مارک آنتونی[۲۱] به آلبانیا راه یافت[۲۲].
مآخذ یونانی-رومی از سده نخست پیش از میلاد تا سده سوم میلادی آگهی های جالبی درباره آلبانیا و ساکنان آن ارائه کرده اند که شامل مطالب تاریخی و جغرافیایی است. از آلبان ها چه در سرزمین خودشان و چه در لشکرکشی ها به کرّات یاد شده است. بنا به نوشته مولفان این دوره، آلبانیا سرزمینی بود در شرق قفقاز که از جنوب با ارمنستان، از شمال با سرزمین سرمت ها و از غرب با ایبری (گرجستان) هم مرز بوده و در شرق آن دریای خزر قرار داشته است.
از نوشته های مؤلفان عهد باستان می توان دریافت که رودکورا (کوروش) مرز میان آلبانیا و ارمنستان بزرگ بوده است. بطلمیوس در شرح مربوط به ارمنستان بزرگ می نویسد: «ارمنستان بزرگ از شمال با سرزمین های کلخیدا، ایبری و آلبانیا از طریق رود کوروش هم مرز است»[۲۳]. هم او در جای دیگر می نویسد: «آلبانیا از جنوب با بخشی از ارمنستان بزرگ و ایبری هم مرز است و تا کرانه های دریای هیرکان (خزر) و مصب رود کوروش امتداد می یابد»[۲۴]. وی سپس با دقت بیشتری به این نکته اشاره می کند و می نویسد: «شهرها و روستاهای آلبانیا عبارتند از شهرها و روستاهای واقع شده در میان ایبری و رودی که از کوه های قفقاز سرچشمه می گیرد و به رود کوروش می پیوندد. این رود از سراسر ایبری و آلبانیا می گذرد و ارمنستان را از آن ها جدا می سازد»[۲۵].
پلینیوس ارشد درباره مرز آلبانیا چنین آورده است: «سراسر دشت اطراف رود کوروش سرزمین آلبان ها و در پس آن سرزمین ایبریان است»[۲۶]. وی در جای دیگر اشاره می کند که «این قبیله (آلبان ها) که در کوه های قفقاز سکنی دارند تا رود کوروش که مرز میان آن ها با ارمنستان و ایبری است، گسترده اند»[۲۷].
استرابو در شرح مربوط به رود کوروش (کورا) به مرز میان آلبانیا و ارمنستان چنین اشاره ای دارد: «رود کوروش از ارمنستان سرچشمه می گیرد و به دشت مذکور (دشت میان کوه های قفقاز) می رسد و رود آراگوس (در زبان گرجی این رود را آراگوی Aragvi می نامند) و دیگر رودهایی را که از کوه های قفقاز سرازیر می شوند، به خود ملحق می سازد و از آلبانیا می گذرد. این رود پرآب منطقه فاصل میان آلبانیا و ارمنیا (ارمنستان) است… که می رود تا به دریای کاسپی (خزر) بریزد»[۲۸].
استرابو در جای دیگر به مرز شمال شرقی ارمنستان اشاره می کند و چنین می نویسد: «از دشت ارمنستان که یکی از حاصلخیزترین نواحی است دشت اراکسنا (ارس) واقع شده است که رود اراکس (ارس) در مسیر مرز آلبانیا از آن می گذرد و به دریای کاسپی (خزر) می ریزد. پس از آن ناحیه سکاسنا و رود کوروش است که هم مرز با آلبانیاست»[۲۹]. وی بارها به سرزمین های اراکسنا (ارس) و سکاسنا در مرز آلبانیا و طول ساحل جنوبی رود کوروش (کورا) اشاره کرده است[۳۰].
دیون کاسیوس ضمن اشاره به لشکر کشی پومپه در قفقاز می نویسد که «او (پومپه) زمستان را در آنائیتیدا و کنار رود کورنا (کورا) گذراند و سپاه خود را به سه بخش تقسیم کرد. وی از تیگران (شاه ارمنستان) انواع بسیار (سلاح؟) و پول گرفت، ولی نتوانست زمستان را با آرامش سپری کند، زیرا اورویز Oroyz)به احتمال نام مزبور باید اُرُد Orod باشد) شاه آلبان ها که بالاتر از رود کورنا (کورا) می زیست، با او به نبرد پرداخت»[۳۱]. از این نوشته چنین بر می آید که مرز جنوبی آلبانیا رود کورا (کُر) در قفقاز بوده است.
پینوشتها:
1- Arrian, Anabasis Alexandri, translated by P.A. Brunt, Vol. I, Books I-IV, London 1976, Book III.8.4., p. ۲۴۷
۲- این نام در متن یونانی به صورت Koưŋs Συριαs آمده و در متن انگلیسی Hollow Syria ترجمه شده که Hollow به معنای مجوف و سرزمین پست و فرورفته است. روسها آن را همانند نام یونانی Kelesiriya نوشتهاند. گمان میرود این سرزمین همان «بادیه الشام» باشد.
3- Arrian, Anabasis Alexandri, translated by P.A. Brunt, Vol. I, Books I-IV, London 1976, Book III.8.4., p. ۲۵۷
4- Strabo, Geography, translated by Horace L. Jones, Vol. V, London, 1961, Book XI, VIII, 3, p.۲۵۳
۵- استاد Stadia واحد اندازهگیری طول در یونان قدیم بوده است.
6- Strabo, Geography, translated by Horace L. Jones, Book XI, VI, 1, p. ۲۴۳, ۲۴۵
7- Gaius Plinius Secundus (Maior)
8- Pliny, Natural history, VI, ۳۶
9- Herodotos, III, ۲۰۳
10- Herodotos, III, ۹۷
11- Strabo, Geography, translated by Horace L. Jones, Vol. V, London, 1961, Book XI, VIII, 8, p. 269; Pliny, Natural History, Vol. II, Book VI, 15, 39, p. ۳۶۴-۳۶۷
12- Arrian, Anabasis Alexandri, translated by P. A. Brunt, Vol. I, London, 1976, Book III, 8, 4, p. 247; 11, 4, p. ۲۵۷
13- Strabo, Geography, translated by Horace L. Jones, Vol. V, London, 1961, Book XI, VIII, 8, p. ۲۶۱, ۲۶۳
14- Babaev I.A., K voprosu o vozniknovenii gosudarstva Albanii (Kavkazskoi) IAN Azerb. SSR, 1976, No 4, S. ۵۱
15- Akopyan A.A., Albaniya-Aluank v greko-latinskikh I drevnearmyankikh istochnikakh, Erevan, 1987, S. ۱۶-۱۷
16- Strabo, Geography, translated by Horace L. Jones, Vol. V, London, 1961, Book XI, IV, 6, p. ۲۲۹
17- Gnaeus Pompeius Magnus (۱۰۶-۴۸ پیش از میلاد) که از سال ۶۶ پیش از میلاد مأمور جنگ با مهرداد اوپاتور شد.
18- Plutarch’s, Lives, translated by Bernadott Perrin, London, 1968
19- Plutarch’s, Pomp, XXXV
20- Strabo, XI, ۵, ۱
21- Markus Antonius
22- Ptolemeos, Geography, V, ۱۲, ۱
23- Ptolemeos, Geography, V, ۱۱, ۱
۲۴- همانجا.
25- Ptolemeos, Geography, V, ۱۱, ۳
26- Pliny, Natural history, VI, ۲۸-۲۹
27- Pliny, Natural History, VI, ۳۹
28- Strabo, XI, ۳, ۲
29- Strabo, XI, ۱۴, ۴
30- Strabo, II, 1, 14; XI, ۷, ۲; ۱۴, ۳-۴; ۶
31- Dion Kassios, XXXVI, ۵۳٬۵;۵۴٬۱